eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.3هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔این حقیقت دارد که اسلام می گوید اگر بیشتر از سه روز به عزیزان میت خود عزاداری کنیم و لباس بپوشیم اونها تو قبر عذاب میشن ❗️این چه حکمی ست ❕❕ 💠💠 👌نخست باید توجه کرد که گريه و عزادارى براى مرگ عزيزان در اسلام ممنوع نيست، زيرا سرچشمه ‏هاى عاطفى دارد و اسلام هرگز با مردم مبارزه نكرده است. ❕آنچه ممنوع است بى‏ تابى و اظهار ناشكرى و حركات و سخنانى است كه دليل بر شكايت از تقديرات الهى باشد. حديث معروف پيامبر گرامی كه به هنگام وفات فرزندش ابراهيم در كتب مختلف نقل شده نيز اشاره به همين معناست؛ هنگامى كه خبر وفات فرزند به او رسيد اشك در حضرت حلقه زد و سرازير شد. شايد بعضى به آن حضرت ايراد كردند، فرمود ؛ « چشم مى ‏گريد و قلب محزون مى ‏شود اما چيزى كه موجب خشم خدا شود نمى‏ گويم» 📚الکافی ج 3 ص 262 🔸امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « گریه کردن بر فراق عزیزان موجب و آرامش انسان می شود » 📚الفقیه ج 1 ص 187 👌بنابراین اصل مساله گریه و عزاداری بر مصیبت عزیزان خوب و مستحسن است که اسلام نیز به آن توصیه کرده است ، اما این عزاداری نباید دامنه دار شود به گونه ای که زندگی عادی انسان را مختل کند چرا که چنان که در گذشته توضیح داده ایم ، مرگ طبیعت حیات دنیاست و گریزی از آن نیست ؛ 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/9123 👌لذا در روایات اسلامی از عزاداری کردن بیشتر از سه روز که یکی از مصادیق آن لباس سیاه پوشیدن و ترک است نهی کرده است مگر برای همسر میت تا زمان سپری شدن عده اش . 🔹امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « شایسته نیست برای کسی که بیشتر از سه روز در مصیبت عزیزش عزاداری کند مگر همسر میت که تا زمانی پایان عده باید زینت کردن را ترک کند » 📚وسائل الشیعه ج3 ص 271 🔸در نقل دیگر آمده است ؛ « برای میت تا سه روز از روزی که است ، ماتم و عزاداری شود » 📚الفقیه ج 1 ص 182 👌اما این که اگر بیشتر از سه روز برای میت عزاداری شود ، میت عذاب می شود مطلبی خلاف واقع است چرا که شعار اسلام این است که می گوید کسی بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد و به خاطر کاری دیگری مجازات نمی شود ؛ 🔰انعام 164_اسراء 15_فاطر 18_زمر 7_نجم 38 👌البته چنان که در پاسخ های گذشته تصریح کرده ایم ، عزاداری کردن بر مصائب پیشوایان دین از آنجایی که بر پایه حزن دینی است نه حزن شخصی محدود به زمان و مکان مشخصی نیست ؛ 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در سوره انبيا، آيه 98، در مورد مشرکان آمده « شما و آنچه غير خدا مى‏ پرستيد، هيزم جهنّم خواهيد بود؛ و همگى در آن وارد مى‏ شويد!». ❗️بعضى معبودهاى باطل مانند حيواناتى كه اقوام نادان آنها را مى ‏پرستيدند از موجودات جاندار مى‏ باشند، گناه اين جاندار چيست كه در آتش بسوزند ❕یا مسیحیت عیسی را پرستش می کند آیا او هم در آتش خواهد سوخت ❕ 💠💠 👌خداوند خطاب به مشرکان می فرماید ؛ «انَّكُمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ انْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ؛ شما و آنچه غير خدا مى‏پرستيد، هيزم جهنّم خواهيد بود؛ و در آن وارد مى ‏شويد» ( انبیاء 98) ❕چنان كه مفسّر عالى ‏قدر شيعه مرحوم «» در تفسير خود مجمع البيان مى‏ گويد ، خطاب در آيه متوجّه مشركان مكّه است و همه آيه ‏هاى سوره «انبيا» در مكّه نازل شده است و معبودهاى باطل مردم «مكّه» از چوب و فلزّ و سنگ بود و معبودهايى كه آتش گيرانه دوزخند همين بت‏ها و امثال آن است كه در هنگام نزول قرآن، مردم مكّه آنها را پرستش مى ‏نمودند و معبودهاى زنده كه مورد پرستش بعضى از مردم است، در اين آيه داخل نيست. جالب اين كه در آن زمان در شبه جزيره عربستان موجود زنده ‏اى مورد بت‏ پرستان نبوده است. 📚مجمع البیان ج 7 ص 102 👌بنا بر این « ما تَعْبُدُونَ » به معنى معبودهاى بى‏ جان و بتهاى سنگى و چوبى باشد همانگونه كه از كلمه" " استفاده مى‏ شود، زيرا" ما" غالبا براى موجود غير عاقل است‏ چنان که در روایتی به آن اشاره شده است . 🔸گروهى آمدند نزد رسول خدا و گفتند: آيا تو فرستاده از طرف خدا تعالى نيستى؟ به آنها فرمود: چرا. گفتند: اين قرآن كه آوردى كلام خدا تعالى است؟ فرمود: آرى. گفتند: بما توضيح بده از قول او كه (در آيه 98 سوره الأنبياء) فرموده:«إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ» راستش شما و هر آنچه ميپرستيد از جز خدا سنگريزه دوزخ باشيد، شما در آن وارد خواهيد بود. ❔ اگر معبود بت پرستان به مراه آنان در مسيح هم معبود ترسايانست تو گوئى در دوزخ است؟ رسول خدا فرمود: كه خدا قرآن را بر من فرو فرستاده به زبان عرب و در عرف و زبان عرب لفظ «ما» براى چيزهائى است كه عقل ندارند و لفظ «من» براى آنچه عقل دارد و لفظ «الذى» براى همه است و اگر شما عرب باشيد بايد اين را بدانيد خدا فرموده: «إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ» مقصودش بتها است كه ميپرستيدند و آنان بى‏ عقل باشند و حضرت مسيح در آن درنيايد زيرا او عقل دارد و اگر «و من تعبدون» فرموده بود شامل بود آن قوم گفتند: يا رسول اللَّه درست گفتى. 📚کنزالفوائد ج 2 ص 187 ❔اگر سؤال شود كه انداختن بتها در جهنم چه فلسفه‏ اى دارد، در پاسخ بايد گفت اين خود يك نوع عذاب و مجازات است براى بت ‏پرستان كه ببينند در كه از بت هايشان زبانه مى‏ كشد مى‏ سوزند، از اين گذشته تحقيرى است براى افكار آنها كه به چنين موجودات بى‏ ارزشى پناه مى‏ بردند. 📚تفسیر نمونه ج 13 ص 506 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤔 ❔این که در روایاتی آمده است که اگر کسی تا قبل ظهور ایمان نیاورد ایمان بعد از ظهور برایش ای ندارد چه معنایی دارد ❗️بیشتر مردم جهان ممکن است بعد ظهور به امام زمان ایمان آورد یعنی ایمان اینان بی فائده است و همه اهل دوزخند ❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « آن روز كه آيات و نشانه ‏ها(ی قیامت ) تحقق پذيرد ايمان آوردن افرادى كه قبلا ايمان نياورده‏ اند و يا عمل انجام نداده‏ اند سودى به حالشان نخواهد داشت‏ » ( انعام 158) ❕خداوند در این آیه از بی فائده بودن ایمانی سخن می گوید که نزدیک قیامت و با دیدن نشانه های قیامت چون زلزله های وحشتناک و بی فروغ شدن خورشید و ماه و ستارگان و ... می گیرد زیرا چنین ایمانی از روی ترس و جبر بوده و فائده و ارزش ایمان اختیاری را ندارد . 📚تفسیر نمونه ج 6 ص 46 🔸در تفسير عياشى از امام باقر و صادق علیهما السلام روايت شده كه در ذيل آیه " يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها" فرمودند ؛ « مقصود از اين آيات طلوع آفتاب از مغرب و خروج جنبنده زمين و پديد آمدن دود است كه انسان اگر به گناه ورزد و عمل ايمانى بجا نياورد و اين آيه ‏ها ظاهر شود ايمانش سودى نخواهد داشت‏ » 📚تفسیر عیاشی ج 1 ص 384 🔷البته در برخی روایات تفسیر معنوی و باطنی برای آیه مذکور صورت گرفته است و آیه فوق به زمان امام زمان علیه السلام تطبیق داده شده است . 🔹از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود ؛ « مراد از نشانه‏ ها امامان هستند و آن نشانه‏ اى كه انتظار كشيده مى ‏شود، قائم عليه السّلام است. در آن زمان ايمان كسى كه پيش از قيام آن حضرت با شمشير، ايمان نياورده براى او نخواهد داشت، اگرچه به پدران آن حضرت كه پيش از او بودند، ايمان آورده باشد.» 📚کمال الدین ج 1 ص 18 🔸 و در نقل دیگری در تفسیر آیه مذکور فرمود ؛ «[مراد از آن روز] زمان خروج قائم ماست كه انتظارش كشيده مى‏ شود، آنگاه فرمود: اى ابا بصير! خوشا به حال قائم ما كه در زمان غيبت او چشم به راه ظهور اويند و در زمان ظهورش او را پيروى مى ‏كنند. آنها دوستان خدا هستند كه نه بيمناك مى ‏شوند و نه اندوهگين مى‏ گردند. » 📚کمال الدین ج 2 ص 357 ❕این روایات اشاره به آن دارد که کسانی که قبل از ظهور امام عصر علیه السلام علی رغم وجود شواهد و ادله ، از روی عناد و لجاجت به آن حضرت ایمان نیاورده اند ، ایمان پس از ظهورش هم برایشان فائده ای ندارد ، زیرا قطعا این ایمان ، ایمانی حقیقی و خالص نیست بلکه ایمانی صوری و غیر حقیقی است . 🔰البته همین افراد یا از مردم اگر از روی خلوص و صداقت به حضرت حتی پس از ظهور و قبل از بروز نشانه های قیامت ایمان بیاورند ، بی شک ایمانشان خداوند واقع می شود چرا که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « همواره در روزى زمين از ناحيه پروردگار حجتى كه حلال و حرام خدا را بشناسد و به راه خدا دعوت كند بوده و خواهد بود، و اين رابطه بين خدا و خلق هيچگاه در زمين قطع نمى ‏شود مگر روز مانده به قيامت كه در آن چهل روز خداوند حجت خود را از زمين برمى ‏دارد، در آن روزها است كه در توبه به روى گنهكاران بسته مى‏ شود، و ايمان آوردن در آن ايام بى فايده است، گنهكاران و كفارى كه تا آن روز توبه نكرده و ايمان نياورده‏ اند از بدترين و كسانى هستند كه قيامت بر آنان قيام مى‏ كند » 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 501_ المحاسن ص 236_ دلائل الامامه ص 229 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
نظام تقديم 112.mp3
7.39M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ 🔇 جلسه سی و نهم l پایانی 🔔 @Aminikhaah_Media
🤔 ❔درمورد انگشتردردست راست کردن روایات زیادی داریم وازامیرالمومنین نقل شده که این سنت نشانه شیعیان ماست ولی درروایتی ازامام حسن عسگری دیدم که فرمودند ازاین پس انگشتر دردست کنید واین ازنشانه های خاص شیعیان ماست.تعارض این روایات چگونه است ❗️❗️ 💠💠 👌چنان که در پرسش آمد ، در روایات انگشتر به دست راست کردن مورد تاکید و توصیه قرار گرفته است . 🔹امام عسکری علیه السلام فرمود ؛ « علامات مومن پنج چیز است که یکی از آنها انگشتر به دست کردن است » 📚التهذیب ج 6 ص 52 🔸پیامبر گرامی در خود به علی علیهما السلام فرمودند ؛ « انگشتر به دست راست کن چرا که این عمل فضیلتی از جانب خدا برای مقربین است » 📚الفقیه ج 4 ص 374 🔸در نقل دیگری آمده است ؛ « پیامبر و امیر المومنین و ائمه ، انگشتر به دست راست می کردند » 📚الکافی ج 6 ص 474 🔰با این وجود ، در روایتی از امام نقل شده است ؛ « ما شما را امر به انگشتر به دست راست کردن کردیم ، این برای زمانی بود که ما در بین شما حاضر بودیم ، اما الان شما را امر می کنیم به انگشتر به دست چپ کردن زیرا غیبت ما فرا رسیده است تا زمانی که خداوند امر ما ( را ) آشکار کند » 📚تحف العقول ص 367 ❕این روایت بدون سند در کتاب تحف العقول نقل شده است ، بنابراین از حیث سندی تلقی می شود . 🔸شیخ حر عاملی احتمال می دهد که این روایت ( بر فرض ثبوت و صحت ) از باب صادر شده باشد زیرا انگشتر به دست چپ کردن از سنت های معاویه و باقی مانده ذریه او از بنی امیه بوده است و همین امر سبب صدور روایت فوق از امام علیه السلام بر مبنای تقیه شده باشد ، بنابراین این نقل با نقل های دیگر تعارضی ندارد ‌. 📚وسائل الشیعه ج 5 ص 81 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔یکی این شبهه را کرد که شیعه است جز امام بعدی کسی امام قبلی را غسل و کفن نمی کند در حالی که در روایات خودشون آمده که امام سجاد وصیت کرد که کنیزس ایشان را غسل و کفن کند ❗️❗️ 💠💠 👌در روایات ما آمده و این مساله از شیعه است که امام را جز امام غسل و کفن نمی کند و این امام بعدی است که متولی انجام امور مربوط به امام می باشد ؛ 📚بحار الانوار ج27 ص288 باب 2 🔸امام سجاد علیه السلام نیز در واپسین لحظات زندگی خود ، امام باقر علیه السلام را فرا خواند و امور بعد از خود را به ایشان و واگذار کرد ؛ 📚بحار الانوار ج 46 ص 230 ❔حال آنچه مورد قرار گرفته است این نقل است ؛ « علی بن الحسین علیه السلام وصیت کرد که ام ولد او و مادر فرزندش او را غسل دهد ، وقتی که امام از دنیا رفت ، آن ام ولد امام را غسل داد » 📚التهذیب ج 1 ص 444 🔰در سند روایت اگر چه به کلوب وجود دارد که برخی او را تضعیف کرده اند ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 6 ص 188 🔰 و علامه مجلسی این حدیث را می شمارد ؛ 📚ملاذ الاخیار ج 3 ص 254 ❕با این وجود این نقل ، با عقیده شیعه که جز امام ، امام دیگر را غسل و کفن می کند ندارد ، زیرا همسر امام سجاد با مشارکت امام باقر علیهما السلام این مهم را انجام دادند ، چنان که در نقل هایی آمده است که علی علیه السلام با مشارکت اسماء بنت عمیس ، فاطمه سلام الله علیها را غسل و کفن کردند ؛ 📚کشف الغمه ج 1 ص 503 🔰امام سجاد علیه السلام به همسرش برای غسل وصیت کرد ، زیرا می خواست با این عمل جان امام علیه السلام را حفظ کند تا مبادا بنی امیه متعرض جان ایشان به عنوان امام پس از پدر شوند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 2 ص 535 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔حضرت زينب در کنار بستر مادرش دعا کرد ولي مادرش خوب نشد. در کنار بستر پدرش دعا کرد ولي پدرش خوب نشد . در کنار بستر برادرش حسن ام يجيب خواند ولي از گلوي برادرش خون مي آمد، امام حسن هم خوب نشد. در کنار خيمه براي عباس ام يجيب خواند ولي او از نهرالقمه برنگشت. براي حسين ام يجيب خواند ولي حسين از جنگ برنگشت. در خرابه ي شام هر چه ام يجيب خواند رقيه چشمش را باز نکرد. اینها را عزیز کرده ه ای خدا میدانند، دعایشان نگرفت، شما هم برای درمان کرونا امید به دعا نبندید ❕ 💠💠 👌انكار نمى ‏كنيم كه دعا يكى از تعليمات مسلّم مذهبى است، تا آن جا كه در قرآن به دفعات دعوت به آن شده و وعده اجابت در برابر آن داده شده است. « ؛ پروردگار شما گفته است: مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم» ( غافر 60 ) « ؛ پروردگار خود را (آشكارا) از روى تضرّع و در پنهانى بخوانيد» ( اعراف 55) « (تنها) خدا را بخوانيد و دين خود را براى او خالص كنيد» ( غافر 14) 👌حتّى قرآن مى ‏گويد به خاطر همين دعاست كه خداوند به شما اعتنا مى‏ كند ؛ « بگو: پروردگارم براى شما ارجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد» ( فرقان 77) ❗️نيز انكار نمى ‏كنيم كه در روايات اسلامى تأكيد بر اين موضوع شده است‏ ؛ 📚وسائل الشیعه ج7 ص23 باب1 👌فرمود ؛ « دعا کن و نگو که خداوند تمام شده است و امر او فارغ شده است ، در نزد خداوند مقامی است که بنده جز با دعا کردن به آن نمی رسد » 📚الکافی ج2 ص466 ❕و فرمود ؛ « دعای قضای الهی را تغییر می دهد اگر چه آن قضاء شده باشد » 📚وسائل الشیعه ج7 ص36 👌از نظر تعليمات اسلامى «دعا» مخصوص موردى است كه تمام تلاش‏ها و كوششهاى ممكن، انجام گردد و آن چه در توان و قدرت آدمى است، براى رسيدن به هدفهاى سازنده و مثبتى كه دارد به كار گرفته شود و در نارسايى‏ ها و آن چه از دايره توان او بيرون است متوجّه دعا شود. 🔸«مذهب» هرگز دعا را جانشين اسباب و عللى كه در دسترس آدمى است قرار نداده بلكه آن را چيزى مافوق آنها قرار داده، همان جا كه هيچ راه و وسيله ديگرى جز دعا ندارد و تنها روزنه اميد، استمداد از نيرويى مافوق نيروى لايزال مبدأ جهان هستى مى ‏باشد. ❕به اين ترتيب هر دعايى كه واجد اين شرط نباشد، يك نوع تحريف و مسخ نسبت به حقيقت و مفهوم دعا محسوب مى‏ گردد. پيدا كردن اين شرط اصولى در منابع مذهبى كار مشكلى نيست؛ 🔹علی علیه السلام فرمود: «دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیر انداز بدون « » است» 📚نهج البلاغه حکمت337 ♻️از آنجایی که زه حرکت و وسیله پیش راندن تیر به سوی هدف است روشن می شود که تلاش و کوشش نیز جزو اساسی برای استجابت دعا است . 👌انسان هم باید برای رسیدن به هدف کند و هم سعی و تلاش و کوشش بکند و از خداوند بخواهد که سعی و تلاشش واقع شود و به خواسته اش برسد ، دعا کننده باید آنچه را در توان دارد به کار گیرد و آنچه را در توان ندارد از بخواهد. 📚پیام امام امیر المومنین ،ج14 ص707 👌امام علیه السلام فرمود: «چهار دسته هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود که یکی از آنان کسی است که در خانه اش نشسته است و دنبال تلاش و کوشش نمی رود و دعا می کند خدایا به من روزی بده» 📚بحار الانوار ج100 ص12 🗯در روایت دیگر آمده است که عمر بن یزید می گوید به امام گفتم: «مردی می گوید در منزل می نشینم و نماز و روزه وعبادت خداوند را انجام داده و رزقم به من می رسد. 🔷امام فرمود:« این فرد از جمله کسانی است که دعایش مستجاب شود» 📚الکافی ج5 ص77 👌علامه بزرگوار مجلسی و محدث بزرگوار شیخ حر عاملی روایات متعدد دیگری نیز در همین مضمون نقل می کند که شرط لازم و حتمی در دعا ،سعی و تلاش و کوشش می باشد و بدون آن دعای فرد مستجاب نمیشود 📚بحار الانوار ج90 ص354 باب22 📚وسائل الشیعه ج7 ص123 باب50 👌مفهوم دعا این است که ما حد اکثر تلاش خود را برای رسیدن به مقاصد صحیح انجام دهیم و آنجا که توانایی نداریم دعا کنیم خداوندا حل بقیه مشکل با توست . 🔸 👇
🤔 ❔ببخشید من از یک روحانی شنیدم که آیه قرآن در شان امام علی نازل شده است ❗️با دوستان اهل سنتم وقتی این قضیه را مطرح می کنم ازم دلیل می خواهند ❕لطفا روشنگری کنید ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «يُؤتِى الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اوتِىَ خَيْراً كثيراً » 🔰«خداوند دانش و را به هركس بخواند (و شايسته باشد) مى‏دهد؛ و به هر كس دانش داده شود، كه خير فراوانى داده شده است». (بقره 269) 🔸حاكم حسكانى از علمای برجسته اهل سنت در شواهد التنزيل از ربيع بن خيثم نقل مى ‏كند كه ؛ « نام على عليه السلام را نزد او بردند، گفت: «نديدم كسى از مردم بتواند ايرادى بر حكم و داورى آن حضرت بگيرد؛ و متعال مى‏ گويد كسى كه دانشى به او داده شده است خير فراوانى به او داده شده است». 📚شواهد التنزیل ج 1 ص 107 🔰در همان كتاب چند حديث ديگر به همين معنى يا نزديك به آن نقل شده است. در ضمن از ابن عباس نيز نقل مى‏ كند كه پيامبر اكرم فرمود: «كسى كه مى‏ خواهد به ابراهيم در حلمش، و به نوح در ، و به يوسف در مردم داريش بنگرد؛ نگاه به على بن ابى طالب عليه السلام كند». 📚همان مدرک ج 1 ص 106 🔹در صحيح نيز آمده است كه پيامبر اكرم فرمود: «انَا دارُ الْحِكْمَةِ وَ عَلِىٌّ بابُها» «من خانه دانشم و على عليه السلام در آن خانه است». 📚صحیح ترمذی ج 5 ص 637 🔸مسلّم است كه هر كسى بخواهد وارد خانه‏ اى شود بايد از در وارد گردد، همان گونه كه قرآن مجيد نيز دستور داده است ؛ «و از در خانه ‏ها وارد شويد» ( بقره 189) بنابراين هر كس مى‏ خواهد به علم و دانش پيامبر اسلام راه يابد، بايد از على عليه السلام آغاز كند، و كليد اين گنجينه را از او بطلبد. ❕ابو نعيم در حلية الاولیاء به سند خود، از «عبد الله» نقل مى‏ كند كه در حضور رسول خدا شرفياب بودم، سخن از على عليه السّلام به ميان آمد؛ رسول خدا فرمود ؛ « حكمت به ده جزء تقسيم شده است، نه جزء از آن در اختيار على است و يك جزء آن در اختيار مردم ديگر است.» 📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 64 🔸 متّقى هندی اين حديث را در كنز العمال نقل كرده است و در آخر آن آمده است ؛ : على عليه السّلام همان يك جزء را از بهتر مى‏ فهمد و به حقيقت آن بهتر مى‏ رسد. » 📚کنزالعمال ج 6 ص 154_ 401 🔹محب طبرى در الرياض النضرة از «جميل بن عبد الله بن يزيد مدنى» نقل مى‏ كند كه يكى از قضاوتها كه به داورى حضرت على عليه السّلام برگزار شده بود، به عرض رسول خدا رسيد. پيغمبر از حسن على عليه السّلام به شگفت آمد و فرمود ؛ « از خداى تعالى سپاسگزارم كه حكمت را در ميان ما اهل بيت قرار داد، و ما را از آن برخوردار ساخت.» 📚الریاض النضره ج 2 ص 200 🔸اين تعبيرات که همه برگرفته از روایات اهل سنت است به خوبى نشان مى‏ دهد كه در امت اسلامى بعد از پيامبر اكرم كسى در علم و دانش و حكمت، به پاى على عليه السلام نمى‏ رسد و از آنجا كه مهم‏ترين ركن امامت، علم و است؛ لايق‏ ترين فرد براى امامت و خلافت بعد از پيامبر گرامى او بوده است. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸 👇 👌پس از آن كه دانستيم كه دعا در مورد نارسايي هاى قدرت است، نه در مورد توانايى و قدرت، و به عبارت ديگر دعاى مستجاب دعايى است كه به مضمون: « «أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ»؛ «يا كسى كه دعاى مضطر را اجابت مى‏ كند و گرفتارى را بر طرف مى‏ سازد» ( نمل 62) ❕به هنگام اضطرار و ماندن تمام تلاشها و كوششها انجام گيرد روشن مى‏شود كه مفهوم دعا، درخواست فراهم شدن اسباب و عواملى است كه از دايره قدرت انسان بيرون باشد، از كسى كه قدرتش بى‏ پايان و هر امر ممكنى براى او آسان است. ولى اين درخواست نبايد تنها از زبان انسان صادر شود بلكه بايد از تمام وجود او برخيزد و زبان در اين قسمت، نماينده تمام ذرّات هستى و اعضا و جوارح باشد، قلب و روح از طريق دعا پيوند نزديك با خدا پيدا كند، و همانند قطره‏اى كه به اقيانوس بى ‏پايان مى ‏پيوندد اتّصال معنوى با آن مبدأ بزرگ قدرت بيابد. 📚پیدایش مذاهب ص 96 👌دعای برخی از مردم ، به خاطر ترک سعی و تلاش و پیشه کردن است که مستجاب نمی شود . ❕از سوی دیگر بسيارى از گناهان، سبب عدم استجابت دعا مى‏ شود. در روايتى امام على عليه السلام در پاسخ به مردى كه گفت دعاى ما به اجابت نمى‏رسد، فرمود: «چگونه دعايتان به اجابت برسد، در حالى كه راه‏هاى آن را مسدود ساخته ‏ايد! اعمالتان را اصلاح كنيد، درونتان را خالص گردانيد، امر به معروف و نهى از منكر كنيد، آنگاه خداوند دعايتان را به اجابت مى‏ رساند». (و به اين ترتيب دعا وسيله‏ اى براى تربيت و خودسازى مى‏ شود). 📚بحار الانوار ج 90 ص 377 ❕در روايات ديگرى، عقوق والدين، ناپاكى ‏هاى درونى، نفاق، تأخير نماز از وقتش، ترك نيكى و صدقه، بدزبانى و ... از عوامل عدم استجابت دعا ذكر شده است. 📚الکافی ج 2 ص 477 _ معانی الاخبار ص 271 _ بحار الانوار ج 70 ص 376 ❕همینطور اگر كسى در حالت خوشى و آسودگى به درگاه خدا نرود و دعا نكند و فقط در مشكلات و شدّت و گرفتارى به سوى خدا برود، ممكن است دعايش به اجابت نرسد. در روايات آمده است ؛ اگر بخواهى در مشكلات و دشواريها خداوند دعايت را به اجابت برساند، در آسودگى و خوشى، خدا را فراموش مكن و فراوان دعا كن . 📚وسائل الشیعه ج 7 ص 40 ❕در روايت آمده است: «آن كسى كه مى‏ خواهد، دعايش به اجابت برسد، بايد از راه حلال كسب درآمد كند» 📚بحار الانوار ج 90 ص 358 👌بنابراین علت مستجاب نشدن بسیاری از دعاها عوامل فوق است که ناشی از اعمال خود مردم است . ❕البته گاهی اولیاء خداوند مثلا مانند حضرت زینب سلام الله علیها دعا می کنند و دعای آنان مستجاب نمی شود زیرا اراده قطعی خداوند بر خلاف آن تعلق گرفته است ، اما خداوند دعای این بزرگواران را بدون پاداش نمی گذارد چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ « دعای مسلمان در صورتی که مقرون به قطع رحم یا طلب گناه نباشد بدون پاداش نیست ، یا سبب برآورده شدن طلب می شود ، یا پاداش آن برای آخرت ذخیره می شود و یا خداوند به سبب آن دعا بلا و بدی ها را از دعا کننده دور می کند » 📚بحار الانوار ج 90 ص 259 👌علی علیه السلام نیز فرمود ؛ « خداوند كليدهاى خزاينش را با اجازه ‏اى كه به تو درباره درخواست از او عطا كرده، در دست تو قرار داده است پس هر گاه خواسته ‏اى داشته باشى مى‏ توانى به وسيله دعا درهاى نعمت پروردگار را بگشايى و باران رحمت او را فرود آورى و هرگز نبايد تأخير اجابت دعا تو را مأيوس كند، زيرا بخشش پروردگار به اندازه نيّت (بندگان) است؛ گاه مى ‏شود كه اجابت دعا به تأخير مى‏ افتد تا اجر و پاداش درخواست كننده بيشتر گردد و عطاى آرزومندان را فزون‏تر كند و گاه مى‏ شود چيزى را از خدا مى‏ خواهى و به تو نمى‏ دهد در حالى كه از آن در كوتاه مدت يا دراز مدت به تو داده خواهد شد يا آن را به چيزى كه براى تو بهتر از آن است تبديل مى ‏كند. گاه چيزى از خدا مى‏ خواهى كه اگر به آن برسى مايه هلاك دين توست (و خداوند آن را از تو دريغ مى ‏دارد و چيزى بهتر از آن مى‏ دهد) » 📚نهج البلاغه نامه 31 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕در موضوع کرونا هم ممکن است دعای برخی ها مستجاب نشود که علت آن عوامل فوق بوده باشد ، یا ممکن است عدم استجابت به خاطر آن باشد که مبتلا شدن و احیانا مرگ به وسیله آن ، به صلاح و خیر و مصلحت بنده باشد و خداوند پاداش و استجابت دعایش را پس از این عالم به او بدهد به او می دهد . 👌چنان که در گذشته در این رابطه گفتیم ، اگر با وجود تمام مراقبت ها ، باز انسان مومن گرفتار بیماری شد ، یقین داشته باشد که آنچه برایش اتفاق افتاده ، به صلاح و مصلحتش بوده است چنان که خداوند به مومنین چنین آموزش می دهد ؛ « بگو هيچ حادثه ‏اى براى ما رخ نمى‏ دهد مگر آنچه خداوند براى ما نوشته است، او مولى (و سرپرست) ما است و مؤمنان تنها بر خدا توكل مى‏ كنند. » ( توبه 51) 👌 در بيرون دايره تلاش و كوشش ما و آنجا كه از حريم قدرت ما خارج است، دست تقدير تنها حكمران است، و آنچه به مقتضاى قانون عليت كه منتهى به مشيت و علم و حكمت پروردگار مى‏ شود مقدر شده است انجام ‏پذير خواهد بود. منتها افراد با ايمان و خداپرست كه به علم و حكمت و لطف و رحمت او مؤمن هستند همه اين مقدرات را مطابق" نظام احسن" و مصلحت بندگان مى ‏دانند، و هر كس بر طبق شايستگي هايى كه اكتساب كرده است مقدراتى متناسب آن دارد. 📚تفسیر نمونه ج 7 ص 443 ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « از مرد مسلمان در شگفتم! خداوند عز و جل براى او حكمى نمى‏ كند، جز اين كه برايش خير است: اگر با قيچى‏ ها بريده شود، برايش خير است، و اگر پادشاه مشرق و مغرب شود، [باز هم‏] برايش خير است. » 📚الکافی ج 2 ص 62 ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « براى من مهم نيست كه نيازمند يا بيمار يا ثروتمند گردم؛ زيرا خداوند عز و جل مى ‏فرمايد: «براى مؤمن، جز آنچه خير او در آن است، انجام نمى‏ دهم». 📚بحار الانوار ج 71 ص 151 ❕كسى از امام علىّ بن موسى الرضا عليه السلام پرسيد ؛ آيه «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» مفهومش چيست؟ امام فرمود: «لِلتَّوَكُّلِ دَرَجَاتٌ؛ توكّل درجاتى دارد» سپس افزود: «یكى از آنها اين است كه در تمام امورت، آنچه را در مورد تو انجام مى‏ دهد به او اعتماد كنى و راضى باشى، و بدانى خداوند در خير و نظارت بر امور تو فروگذار نمى ‏كند، و نيز بدانى كه حاكميّت در همه اينها از آن اوست، و كار خود را به او واگذارى و بر او توكّل كنى» 📚بحار الانوار ج 75 ص 336 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸ادامه 👇 👌با این وجود باز هم جمله فوق روشنی دارد و صراحت در امامت و عصمت امیر مومنان علیه السلام است به بیان زیبایی که علامه امینی دارد که می فرماید ؛ « پس از آنکه پیامبر گرامی علی علیه السلام را به امامت امت منصوب نمود ، آنحضرت مطلع بود كه در ميان مردم هستند كه بر علي عليه السّلام رشك ميبرند و نيز اشخاصي هستند كه با آن جناب كينه ميورزند و در دسته اهل نفاق افرادى هستند كه بر مبناى خونهاى جاهليّت دشمنى با او را در دلهاى خود نگاه داشته‏ اند و بعد از آن جناب بر مبناى حرص و آز آنها كه فكر سرورى و رياست و افزايش بهره‏ هاى مادى در مغز خود مى ‏پرورانند حوادث ناگوارى رخ خواهد داد و جنب و جوش هائى بكار خواهد افتاد، و علي عليه السّلام هم بحكم حق خواهى و عدالت آرزوها و اطماع آنها را نخواهد كرد و آنها را جهت بى‏ تجربگى و بي كفايتى لايق و سزاوار مقامهائي كه چشم طمع بدان دوخته‏ اند نخواهد دانست، ناچار آنها هم بر سر مخالفت و رزمجوئى با او رفته و اوضاع را آشفته خواهند نمود ، در نتيجه توجه به اين كيفيّات و امور، آن جناب (بعد از ابلاغ ولايت علي عليه السّلام) شروع فرمود بدعا كردن به آنها كه پيرو و دوست و ياور اويند و نفرين به آنها كه بر سر دشمنى و اعراض از اويند تا بدينوسيله امر خلافت براى او تماميّت يابد و مردم بدانند كه پيروى و دوستى علي عليه السّلام موجب بهره ‏مندى از موالات خداى سبحان و دشمنى و اعراض از علي عليه السّلام موجب خشم و سخط پروردگار است، تا بدين وسيله بسوى و اهل حق بگردايند، و چنين دعائى آنهم بلفظ عمومى نخواهد بود مگر درباره كسي كه شأن و مقامي چنين دارا باشد . 🔸از جمله مزبور استفاده مي شود كه موالات و يارى علی علیه السلام و احتراز از دشمنى و اعراض از او بر هر كس و در هر زمان و در هر حال واجب است، و اين معنى مستلزم اين است كه آن حضرت در تمام و ازمان موصوف به عصمت و مصون از معصيت باشد، و جز حق هيچگاه سخنى نگويد و جز به حق كارى از او سر نزند و جز با حق نباشد زيرا اگر در معرض ارتكاب خلافي و معصيتى قرار گيرد لازم است كه بر او اعتراض شود و بخاطر عمل ناروايش مورد عداوت قرار گيرد و از او اعراض شود، پس چون رسول خدا نسبت به هيچ يك از شؤن و زمانهاى او استثنائى در فرمايش خود نياورده، ما خواهيم دانست كه على عليه السّلام در هيچ زمان و در هيچ حال فاقد عصمت و عدالت و حق خواهى نبوده، و كسى كه داراى چنين باشد واجب است كه امام بر خلق باشد . 📚ترجمه الغدیر ج 2 ص 342 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔اگر نماز ستون دین است و اعمال با قبولی آن قبول میشوند، پس چرا در قرآن چیزی از نماز به صورتی که میخوانیم نیامده؟ در حالی که حتی از وضو و چگونگی آن صحبت شده ❗️برخی میگویند منظور از نماز، تنها یاد خداوند بودن است و این در هر حالی ممکن است ❕❕ 💠پاسخ💠 👌مساله لزوم و وجوب اقامه نماز در آیات متعددی از قرآن مورد تاکید قرار گرفته است و می فرماید ؛ « إِنَّ الصَّلاةَ كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتاباً مَوْقُوتاً » ( نساء 103) « نماز وظيفه ثابت و معينى براى مؤمنان است » 🔸« در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطى [نماز ظهر] كوشا باشيد! و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا بپاخيزيد. » ( بقره 238) 👌تعبیر « اقیموا الصلاه » و تعابیر مشابه آن مبنی برلزوم و وجوب نماز در بسیاری از آیات قرآن مورد تاکید قرار گرفته است ؛ 🔰نساء 77_ انعام 72_ طه 14_ حج 78_ روم 31_لقمان17 و ... 👌هشام بن حكم می گوید از امام صادق عليه السلام پرسيدم ؛ ❔با اين كه نماز، مردم را از كار و زندگى باز مى ‏دارد و تن‏هايشان را خسته مى‏ كند، چرا واجب شده است؟ 🔸فرمود: «در آن، علّت‏هايى نهفته است و آن، به خاطر اين است كه اگر مردم، بدون هيچ آگاهى و يادى از پيامبر رها مى‏ شدند، و به همان خبر نخستين رسالت و حضور قرآن در ميانشان بسنده مى‏ شد، مانند امّت‏هاى پيشين مى ‏گرديد كه به دينى گرويدند و كتاب‏هايى هم نوشتند و مردم را به دين خود فرا خواندند و حتّى با مردم براى آن جنگيدند؛ امّا با رفتنشان، دينشان هم رفت و اثرى از آنان باقى نماند، حال آن كه خداوند- تبارك و تعالى- نخواست كه رسالت محمّد را از ياد آنها ببرد. از اين رو، نماز را بر آنان واجب كرد تا او را هر روز، پنج بار ياد كنند و نامش را بر زبان آورند و به نماز و ياد خدا فرمان داده شدند تا غافل نگردند و او را فراموش نكنند. مبادا يادش از خاطرها برود». 📚علل الشرایع یک جلدی ص 317_ بحار الانوار ج 82 ص 261 ❔اما این که آیا نماز با کیفیتی که هم اکنون خوانده می شود در قرآن آمده است یا خیر باید توجه داشت که در قرآن کلیاتی در مورد وجوب نماز و اوقات نماز ؛ 🔸 👌و کلیاتی در مورد برخی از ارکان نماز چون تکبیره الاحرام و رکوع و سجده و صلوات و قرائت و قصد قربت و قیام و نیت و ... وجود دارد ؛ 🔸اسراء 111_بقره 43_ حجرات 98 _ احزاب 56_ اسراء 110_ انعام 162_ آل عمران 191_ بقره 238 و ... 👌اما از آنجایی که قرآن در تمام موضوعات تنها به ذکر کلیات بسنده کرده و جزئیات را به سنت واگذار کرده است چنان که می فرماید ؛ «ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا تو ( پیامبر ) آیات آن را برای مردم تبیین کنی » ( نحل 44) 👌وظیفه تبیین کلیات قرآن بر عهده پیامبر گرامی است و پیامبر گرامی فرمود ؛ « همان گونه كه من نماز مى ‏خوانم و شما آگاهی یافته اید ، نماز بخوانيد » 📚الکافی ج 5 ص 37 👌خداوند نیز سنت پیامبر گرامی را امضا کرده و می فرماید ؛ «آنچه پیامبر برای شما آورده و به شما فرمان دهد بگیرید وعمل کنید و آنچه شما را از آن نهی کرده خودداری کنید » ( حشر 7) ❕لذا بر اساس مستندات قطعی ما نماز را همان گونه می خوانیم که پیامبر گرامی می خوانده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج4 ص10 باب 2 و ص 125 باب 4 و ص156 باب 10 و ص172 باب 16 و ص183 باب 17 و ص207 باب 26 و ... 🔸 مثلا در نقلی در مورد برخی حالات نماز پیامبر گرامی آمده است ؛ « پيامبر خدا هنگامى كه به نماز مى ‏ايستاد دستانش را تا برابر شانه‏ هايش بالا مى‏ آورد سپس تكبير مى ‏گفت تا اينكه هر استخوان در جاى خودش راست مى ‏شد و پس از آن به قرائت مى ‏پرداخت. سپس تكبير مى‏ گفت و دستانش را تا برابر شانه ‏هايش بالا مى‏ آورد. سپس ركوع مى ‏كرد و كف دستانش را بر زانوانش مى‏ نهاد. سپس خود را كشيده و صاف مى ‏كرد بى آنكه سرش را پايين اندازد و يا كج كند و هنگامى كه سر از ركوع برمى داشت مى‏ گفت: خداوند به كسى كه او را مى ‏ستايد، گوش مى ‏دهد. سپس دستانش را تا برابر شانه ‏هايش كشيده و راست بالا مى ‏آورد و تكبير مى‏ گفت. سپس به زمين مى‏ افتاد و دستانش را از پهلوهايش دور مى ‏نمود. سپس سر بر مى‏ داشت و پاى چپش را خم كرده بر آن مى‏نشست. در سجده، انگشتان پايش را باز مى‏نمود و پس از سجده تكبير مى‏گفت و برمى خاست و پاى چپش را خم كرده رويش مى‏نشست، تا هر استخوانى به جاى خود باز گردد. سپس در سجده ديگر نيز چنين مى‏كرد. هنگام برخاستن از هر دو ركعت تكبير مى‏گفت و دستانش را تا برابر شانه‏ هايش بالا مى ‏آورد همان گونه كه در آغاز نماز مى‏كرد. در بقيه نماز هم اين‏ها را انجام مى‏ داد تا اينكه در سجده‏ اى كه پس از آن سلام نماز بود، پاى چپش را عقب مى ‏كشيد و بر سرين و طرف چپ بدنش مى‏ نشست‏ » 📚سنن ابی داود ج 1 ص 194 _ السنن الکبری ج 2 ص 105 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در احادیث دیدم که خواندن اسم قبر باعث میشود .آیا این از خرافات و عقاید باطل محسوب نمی شود ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی است که از پیامبر گرامی نقل شده است که فرمود ؛ « نه چيز است كه فراموشى مى ‏آورَد: خوردن سيب تُرش، خوردن گشنيز، پنير و پس‏مانده موش، خواندن نوشته ‏هاى روى ، راه رفتن ميان دو زن، افكندن شپش، حجامت در گودىِ پسِ سر، و ادرار كردن در آب راكد » 📚الخصال ج 2 ص 423 👌این نقل از حیث سندی است . در سند آن عبید الله بن عبد الله الدهقان قرار دارد که علامه او را تضعیف می کند . 📚رجال علامه حلی ص 245 🔸همینطور محمد بن علی بن الشاه وجود دارد که او نیز مجهول است . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 231 👌همینطور راوی این نقل افراد دیگری چون احمد بن خالد الخالدی و محمد بن احمد بن صالح التمیمی هستند که آنها نیز است . 📚همان مدرک ج 6 ص 419 ❕این نقل در سایر کتب چون روضه المتقین و مکارم الاخلاق و الفقیه و ... بدون سند شده است که موجب تضعیف سندی آن می گردد . 👌با هم که ما انجام دادیم ، در فتاوی فقهای کنونی ندیدیم که کسی از فقها به روایت فوق عمل کرده باشد و فتوا به کراهت خواندن نوشته های روی قبور داده باشد . ❕البته بنا بر صحت نقل مذکور ، ملازمه بین خواندن نوشته های سنگ قبر با فراموشی ممکن است از این باشد که دادن اطلاعات بیهوده و بی فائده چون اسامی صاحبان قبور به مغز موجب کندی و خستگی مغز شده و همین امر به تدریج بر آن تاثیر گذشته و تدریجا موجبات فراموشی را فراهم سازد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔اگر فرض بر این بگیریم که قرآن کلام خدا باشد حال یک سوال اساسی در ذهنمه که چرا خداوند با اینهمه برای مقابله با کفار بجای تهدید به آتش جهنم ، از منطق استفاده نمیکنه؟مگه قرآن برای تمام ادوار نیست؟ چرا خدا با این همه خداییش منطقش فقط بهشت وجهنمه؟ آیا شما باورتون میشه که خدا با اینهمه بخشندگی و رحمتش ،آدمی رو ببره جهنم وایسته نگاه کنه ❗️❗️ 💠💠 👌روش قرآن در طرح مسائل روشی کاملا استدلالی و برهانی و اقناعی بوده است چنان که می فرماید ؛ « کتابی است که آیات آن یافته سپس از جانب حکیمی آگاه به روشنی بیان شده است» (هود 1) 👌سخنان پست و بی ارزش و باطل در آن راه ندارد چنان که می فرماید ؛ « هیچ گونه نه از پیش روی و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید» (فصلت 42) ❗️در عین آن که دارای محتوای عالی است فهم آن برای همگان آسان است چنان که می فرماید: « قطعا قرآن را برای پند آموزی کردیم پس آیا پند گیرنده ای است» 🔶قمر 17 👌بر همین اساس همگان را دعوت به تدبر و در آن کرده و می فرماید ؛ « ( قرآن ) کتاب مبارک است که به سوی تو نازل کردیم تا درباره آیات آن بیندیشند و خردمندان پند گیرند» (ص 29 ) 👌ومی فرماید: « آیا به آیات قرآن نمی اندیشند ؟ یا ( مگر ) بر دلهایشان قفلهایی نهاده شده است» (محمد 24 ) ❔حال پرسش این است که وقتی قرآن در عین اتقان و استحکام معارف را مطرح می کند چه نیازی چه نيازى به وجود و آن كانون مجازات و قهر و غضب مى‏ باشد؟ 👌در برابر اين سؤال بايد به دو نكته توجه داشت ؛ 1⃣ بارها گفته ‏ايم كه بسيارى از ‏هاى الهى، چه در اين جهان و چه در جهان ديگر در حقيقت نتيجه اعمال خود انسان‏هاست كه به عنوان مسبب الأسباب بودن خداوند به او نسبت داده مى ‏شود بسيارى از مواهب بهشتى تجسّم اعمال نيك آدمى، و بسيارى از عذاب‏هاى دوزخى تجسّم اعمال سوء اوست و مى‏ دانيم نتيجه و آثار عمل چيزى نيست كه بتوان بر آن خرده گرفت. 🔸مثلًا به كسى كه سراغ موادّ مخدّر و مشروبات الكلى مى‏ رود تا به پندار خويش لحظاتى آسوده خاطر در پناه اين دو مادّه مخدر بگذراند و از لذّت بى ‏خبرى حاصل از اين عوامل تخدير بهره گيرد، داده مى‏ شود كه اين دو عامل فساد سرانجام وجود تو را به تباهى مى ‏كشد، الكل بيمارى‏هاى قلب و عروق و اعصاب و كبد را به دنبال دارد، و مواد مخدّر تمام اعصاب بلكه تمام هستى تو را در هم مى‏ كوبد. 🔹حال اگر كسى گوش به اين هشدار نداد و به دنبال اين امور رفت، به عذاب و كيفر و مجازاتش مبتلًا خواهد شد، اين چيزى نيست كه نياز به فلسفه و دليلى جز قانون عليّت داشته باشد، نتيجه عمل خود انسان است و از آن گريزى نيست. ❕گناهان غالباً چنين هستند و پى آمدهايى در اين زندگى، و زندگى جهان ديگر دارند كه به صورت عذاب‏هاى دوزخى نمايان مى‏ شوند. 👌لذا در بسيارى از آيات قرآن، اين تعبير ديده مى‏ شود كه مى ‏فرمايد: «جزاى شما همان اعمال شما است» در آيه 90 سوره نمل مى ‏خوانيم ؛ «آنها كه اعمال بد با خود بياورند به رو در افكنده مى‏ شوند، آيا جزايى جز آنچه عمل مى‏ كرديد خواهيد داشت»؟ يعنى اين همان اعمال شماست كه دامانتان را گرفته، نه غير آن. 🔸و در آيه 7 تحريم مى‏ خوانيم ؛ «اى كسانى كه كافر شده‏ ايد امروز عذر خواهى نكنيد چرا كه جزاى شما همان اعمالى است كه انجام مى‏ داديد!. ❕عذر خواهى جايى سود مى‏ بخشد كه علّت و معلول و نتيجه طبيعى اعمال مطرح نباشد. 👌آياتى كه سخن از تجسّم اعمال مى ‏گويد، و مثلًا خوردن مال يتيم را به عنوان خوردن آتش معرّفى مى ‏نمايد همه گواه بر اين معنا است و همچنين رواياتى كه مى ‏گويد خلق و خوى حيوانى انسان‏ها، در قيامت از دورن به برون كشيده مى ‏شود، و چهره ‏هاى اشخاص شبيه حيواناتى مى‏ گردد كه به اين خلق و خو معروفند. 📚بحار الانوار ج 8 ص 222 باب 24 🔸اين دنيا است و سراى آخرت هنگام درو كردن است، اگر انسان تخم گل بكارد محصولش شاخه‏ هاى با طراوت و زيبا و عطر آگين گل است، و اگر بذر خار بيفشاند چيزى جز خار درو نخواهد كرد. 👌در حديثى مى ‏خوانيم مردى خدمت پيامبر آمد و از حضرتش تقاضا كرد نصيحتى به او بفرمايد، فرمود: «زبانت را حفظ كن» او به اين مسأله زياد اهميّت نداد، باز تقاضاى خود را تكرار كرد، در مرتبه دوّم و سوّم نيز همين پاسخ را از پيامبر شنيد، سپس حضرت براى اينكه اهميت اين موضوع را به خوبى نشان دهد در مرتبه سوّم افزود ؛ «آيا جز اين است كه مردم را به صورت در آتش دوزخ مى‏ افكند آنچه محصول و درو شده زبان‏هاى آنهاست». 📚الکافی ج 2 ص 115 🔸ادامه 👇
🔸 👇 2⃣ شك نيست كه بشارت و انذار هر دو مهمّى براى پياده كردن برنامه ‏هاى تربيتى محسوب مى‏ شوند، همان گونه كه بشارت به آن پاداش‏هاى عظيم بهشتى تأثير نيرومندى در دعوت به اطاعت خدا و ترك گناه دارد، تهديد به مجازات‏هاى دردناك دوزخى نيز از عامل نيرومندى است، بلكه تجربه نشان داده كه مجازات‏ها تأثير قوى‏ ترى دارند. ❕به همين دليل تمام قوانين كه از سوى مراكز ‏گزارى دنيا وضع مى ‏شود در كنار خود، مجازات‏هايى براى متخلفان دارد كه در اصطلاح حقوق دانان از آن به ضمانت اجرايى تعبير مى ‏شود، مسأله ضمانت اجرا به قدرى مهم است كه يكى از عناصر اصلى تشكيل دهنده قانون است، به گونه ‏اى كه اگر قانونى وضع شود و براى متخلفان هيچگونه مجازاتى (نه زندان نه شلاق نه جريمه مالى نه پاره‏ اى از محروميت‏هاى اجتماعى) در بر نداشته باشد نام قانون نمى‏ توان بر آن نهاد. ❔با اين حال چگونه ممكن است قوانين الهى خالى از اجرا باشد؟ زيرا در اين صورت ارزش قانونى خود را از دست مى‏ دهد، و متخلّفان دليلى بر اطاعت نمى ‏بيند، و طبعاً هدف قانون عقيم مى ‏ماند. 🔸درست است كه آثار وضعى و طبيعى تخلّف از قوانين الهى مى ‏تواند عامل باز دارنده ‏اى در برابر تخلّف‏ها باشد، ولى مسلّماً به تنهايى كافى نيست، و لذا خداوند علاوه بر اين آثار، يك سلسله و مجازات‏ها براى متخلّفان قرار داده، و همان گونه كه اقوامى را تهديد به مجازات‏هاى دنيا مى‏ كند (و نمونه ‏هاى زيادى از آن نيز در خارج واقع شده كه در شرح حال اقوام پيشين در قرآن مجيد آمده است) كيفرهايى در جهان ديگر براى متخلّفان مقرّر فرموده است. 👌اين نكته نيز روشن است كه هر قدر تشويق و تهديدى قوى‏ تر و شديدتر باشد تأثير آن نيز بيشتر است. اين امر يكى از فلسفه‏ هاى وجود و دوزخ را روشن مى ‏سازد. ❔در اينجا ممكن است گفته شود تمام اين آثار كه گفته شد بر وعده كيفر و مجازات مترتّب مى‏ شود، بنابراين چه مانعى دارد كه اين تهديدها و انذارها از سوى خداوند مطرح شود ولى در قيامت نيابد، چون ضرورتى براى آن نيست، زيرا در آنجا نه عبرت ديگران مطرح است و نه عدم تكرار گناه از سوى گناهكاران. 👌ولى لازمه اين سخن اين است كه خداوند حكيم مرتكب قبيح گردد، و العياذ باللَّه سخن به دروغ بگويد، و تخلف از خويش بنمايد، سخن از كيفر بدكاران بگويد و حتى سوگند بر انجام آن ياد كند، ولى در عمل خبرى نباشد، مسلّماً اين كار زشتى است كه نه تنها لايق ذات پاك خداوند نيست بلكه هيچ فرد مهذّب و حكيمى نمى ‏تواند مرتكب آن گردد. 👌نتيجه اينكه از يكسو تهديد و انذار به كيفرها به عنوان ضمانت اجرايى لازم است، و از سوى ديگر عمل به اين وعده‏ ها براى دفع هرگونه از ذات خداوند ضرورى است. اين است فلسفه تحقّق دوزخ و كيفرهايش. ❕و لذا در آيه 47 سوره ابراهيم مى ‏خوانيم ؛ «گمان مبر كه خداوند وعده‏ اى را كه به پيامبرانش داده تخلّف كند، چرا كه خداوند و داراى مجازات است» (سپس به دنبال اين آيه بخشى از عذاب‏هاى روز قيامت را شرح مى ‏دهد). 📚پیام قرآن ج 6 ص 310 ❕يكسان نگرى به مجرم ومطيع نیز خود، يك نوع و ستم است، و اگر گنهكاران كه در اين دنيا مجازات نمى شوند در آخرت نيز كيفر نبينند نتيجه آن يكسان بودن عاصى و مطيع است. 🔶قرآن مجيد مى فرمايد: «آيا مؤمنان را همچون مجرمان قرار مى دهيم، شما را چه مى شود؟ چگونه داورى مى كنيد؟» (قلم 35-36 ) ❔ممكن است گفته شود در رفع اين محذور است كه تنها مطيعان زنده شوند و مجرمان برانگيخته نگردند ولى يك چنين پيشنهاد از يك انديشه خامى سرچشمه مى گيرد، زيرا مفاد آن اين است كه آفرينش مجرمان بى هدف باشد در حالى كه حيات اخروى غايت فعل خدا است و فعل پيراسته از غايت و هدف، جز لغو و عبث چيزى نيست و ساحت قدس الهى از آن مبرا مى باشد. چنانكه مى فرمايد: «آيا گمان كرديد شما را بيهوده آفريده ايم، و به سوى ما باز نمى گرديد؟». ( مؤمنون115 ) 📚منشور جاوید ، سبحانی، ج8 ص97 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔عده ای شبهه می کنن که با شیوع کرونا روشن شد که صدقه هفتاد نوع بلا را دفع نمی کند و آخوندها عمری به ما دروغ می گفتند ❗️پاسخ چیست ❕❕ 💠💠 👌در آيات و روايات اسلامى تأكيد فراوانى بر انفاق و صدقه در راه خدا و كمك به نيازمندان شده كه در چيزى اين گونه تأكيد وارد شده است. ❕اهميت اين مسئله به اندازه ‏اى است كه در قرآن مجيد هنگامى كه به پرهيزگاران نويد بهشت برين را با وسعتى كه به اندازه آسمانها و زمين است مى‏ دهد اولين صفت آنها را انفاق در هر حال مى ‏شمارد، مى‏ فرمايد: «و شتاب كنيد براى رسيدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتى كه وسعت آن، آسمانها و زمين است و براى پرهيزگاران آماده شده است ، (همان) كسانى كه در توانگرى و تنگدستى، انفاق مى ‏كنند». ( آل عمران 133 _ 134) ❕در جاى ديگر به كسانى كه آشكارا و پنهان در راه خدا انفاق مى‏ كنند وعده مى‏دهد كه هيچ ترس و اندوهى (در قيامت) در برابر عذاب‏هاى الهى نخواهند داشت ؛ «آنها كه اموال خود را، شب يا روز، پنهان يا آشكار، انفاق مى‏ كنند، مزدشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است؛ نه ترسى بر آنهاست و نه اندوهگين مى‏ شوند». ( بقره، آيه 274.) ❕مرحوم كلينى در كتاب كافى در آغاز جلد چهارم، چندين باب با روايات بسيار ذكر مى ‏كند درباره اهميت صدقه و اين‏كه تأثير عميقى در دفع بلا دارد و موجب افزايش و بركت اموال مى‏ شود از در حديثى از امام باقر عليه السلام مى ‏خوانيم ؛ « نيكى و صدقه فقر را از انسان دور مى‏كند و سبب طول عمر مى‏ شود و نود (و در بعضى از نسخه ‏هاى سبعين به معناى هفتاد) نوع مرگ بد را دور مى‏ سازد». 📚الکافی ج 4 ص 2 ❕در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است كه فرمود ؛ « اگر خانواده‏ اى از مسلمانان را كه فقيرند تكفل كنم، گرسنگى آنها را برطرف سازم، برهنگان آنها را بپوشانم و آنها را از اين‏كه دست نياز به سوى مردم دراز كنند باز دارم براى من محبوب‏تر از آن است كه يك حج و يك حج و يك حج، و همچنان امام عليه السلام ادامه داد تا ده حج و ده حج و ده حج تا به هفتاد حج رسيد به جا آورم». 📚همان ص 2 👌امام صادق عليه السلام فرمود ؛ «صبحگاهان صدقه دهيد و به آن علاقه‏ مند باشيد. هيچ مؤمنى نيست كه براى خدا به نيازمند صدقه دهد تا شر بلاهايى كه از آسمان به زمين نازل مى‏ شود در آن روز از او باز دارد مگر اين‏كه چنين خواهد كرد و اين شرور را از او دفع مى‏ كند». 📚همان ص 5 👌و فرمود ؛ « صدقه دادن با دست ، مرگ سوء را از انسان دور می کند و هفتاد نوع از انواع بلا را از انسان دفع می کند » 📚بحار الانوار ج 93 ص 129 🔸حال اشکال مطرح شده اینجاست که چرا صدقات مردم از آنان بلای کرونا را دفع نکرد ❔ 👌در پاسخ می گوییم ؛ ❕شما از کجا می دانید که صدقه دهندگان به وسیله کرونا از دنیا رفتند و گرفتار بلا شدند ❗️علم دارید ❕❔شاید آنانی که نجات کردند و گرفتار بلا نشدند یا بهبود یافتند همان صدقه دهندگان بودند . 👌اگر هم موردی باشد که فرد در عین حال که اهل صدقه بوده باز هم گرفتار بلای کرونا شده است ، از چند حالت خارج نیست ؛ 1⃣گاهی ممکن است افرادی هم که صدقه می داده اند ، گرفتار بلا شده باشند ، این از جهت بوده که است آنان اخلاص را رعایت نمی کردند و از روی ریا و چشم و هم چشمی و نام و آوازه ، صدقه و کمک می کرده اند . طبیعی است که این صدقه و انفاق به درد نمی خورد و اثر و فایده ای هم ندارد چنان که در حدیث قدسی آمده است که پرودگار می فرماید ؛ « من بهترین شریک ها هستم ، هر کس عملش برای غیر من باشد ( و دیگری را در عملی که باید برای من باشد شریک کند ) ، من آن عمل را از او نمی کنم تا زمانی که عملش تنها برای من خالص باشد » 📚تفسیر عیاشی ج 2 ص 353 💠 👇
💠ادامه 👇 2⃣گاهی هم ممکن است که افراد صدقه دهنده را رعایت کرده باشند ، اما تقوای خداوند را رعایت نکرده و در کنار صدقه دادن ، تن به گناه و معصیت هم داده باشند ، اینان در عین صدقه دادن باز هم گرفتار بلا و مصیبت می شوند تا سختی که از این بلا و می کشند ، کفاره گناهانشان باشد چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «بنده زمانی که گناه کند و کاری نکند که ( تمام ) گناهاش بخشیده شود ، خداوند او را به حزن و بیماری و مبتلا می کند تا کفاره گناهانش باشد » 📚امالی صدوق ص294 3⃣گاهی هم ممکن است افراد صدقه دهنده هم اخلاص را رعایت کرده باشند و هم تقوا را ، اما باز هم گرفتار بلا و مصیبت شوند ، بلا و مصیبت آنان از این جهت است که بلا و مصیبت برایشان بهتر و به آنان است ، خداوندی که صلاح بندگان را بهتر از خودشان می داند و آنان را دوست نیز می دارد ، این بلا و مصیبت را برایشان ایجاد می کند تا از طریق خارج نشوند . در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فر ماید ؛ « بعضی از بندگان من افرادی هستند که اصلاح امر آنها جز به غنا و گستردگی زندگی و صحت بدن نمی شود ، از این رو امر دین آنها را به وسیله آن اصلاح می کنم ، و بعضی از بندگانم هستند که امر دین آنها جز با نیاز و و بیماری اصلاح نمی شود ، لذا امر دین آنها را با آن اصلاح می کنم و آنان را به وسیله آن می آزمایم » 📚الکافی ج2 ص 60 4⃣در مواردی هم بلا و مصیبت از باب ؛ « هر که در این بزم مقرب تر است ، جام بلا بیشترش می دهند » می باشد . بندگان صالح خداوند بیش از دیگران در معرض بلا و مصیبت هستند ، اگر چه اهل صدقه و اخلاص و تقوی هم هستند . خداوند آنان را گرفتار می کند ، تا با صبر و بردباری آنان بر ، پاداش های فراوان و بی نهایت به آنان بدهد ، چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « اگر گرفتار مصیبتی در جانت یا مالت یا فرزندت شدی ، مصائب پیامبر خدا را متذکر شو زیرا هیچ یک از خلائق به مانند پیامبر اسلام گرفتار نشدند » 📚وسائل الشیعه ج3 ص267 ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند برای اولیاء و دوستانش مصائبی قرار می دهد تا به خاطر صبر در برابر آن از او پاداش بگیرند بی آنکه مرتکب شده باشند» 📚الکافی ج2 ص325 _ قرب الاسناد ص79 ❕و فرمود ؛ «شدید ترین بلاها برای انبیا است سپس کسانی که به انبیا نزدیکترند و از پی آنان می آیند سپس سایر مومنان به تناسب » 📚الکافی ج2 ص252 🔶و : «بلاهای بزرگ پاداش های بزرگ را در پی دارد وخداوند هیچ گروهی را دوست نمی‌دارد مگر آنکه آنان را گرفتار میکند» 📚الکافی،ج2 ص 252 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔ميخواستم بدونم آيا سنديتي هست كه هرروز هنگام غروب اموات رو ميبرند وادي السلام و نبايد اون در قبرستان باشيم.؟ اصلا همچين چيزي هست؟ هرروز هست يا روزهاي خاصي ❗️❗️ 💠💠 👌یکی از سنت های شرعی که مورد توصیه بسیاری از روایات واقع شده است ، زیارت قبور است . 🔶محمد بن مسلم می گوید: « به امام صادق گفتم ما به زیارت مردگان می رویم. امام فرمود کار خوبی است. 🔶گفتم آنان متوجه حضور ما می شوند ؟ 👌فرمود: « بله به خدا سوگند آنان از حضور شما مطلع می شوند و شاد می شوند و با شما انس می گیرند» 📚الفقیه ج1 ص180 🔷حضرت علیه السلام فرمود ؛ « مردگان خود را زیارت کنید زیرا آنان به زیارت شما خوشحال می شوند و حاجات خود را سر قبر پدر و مادر با برای آنان از خدا بخواهید» 📚الکافی ج3 ص229 🔰 از روایاتی استفاده می شود که ارواح مومنان در عالم برزخ به سوی مکان مقدس « » رفت و آمد دارند . 🔸حبّه عُرَنى می گوید ؛ « همراه امير مؤمنان به بيرون شهر رفتم. او در وادى‏ السلام ايستاد و گويى با كسانى سخن مى‏ گفت [؛ امّا كسى ديده نمى ‏شد]. من هم كنارش ايستادم تا اين كه خسته شدم. نشستم. از نشستن هم خسته شدم. باز ايستادم، به قدرى كه چون دفعه قبل، خسته شدم. نشستم و باز خسته شدم. آن گاه، ايستادم و ردايم را از پشتم گرفتم و گفتم: اى امير مؤمنان! دلم براى تو به خاطر طولانى شدن ايستادنت مى ‏سوزد! ساعتى استراحت كن.سپس ردايم را افكندم تا بنشيند. به من فرمود ؛ ❕ «اى حَبّه! اين، جز گفتگو و هم‏نشينى با مؤمن نيست».گفتم اى امير مؤمنان! آنان، اين‏چنين هستند؟ فرمود: «آرى. اگر برايت آشكار گردد، خواهى ديد كه آنان، گروه گروه، چمباتمه زده، با هم حرف مى‏ زنند». ❔گفتم: پيكرها يا جان‏ها؟ 👌فرمود: «جان‏ها. هيچ مؤمنى در هيچ كجاى زمين نمى‏ ميرد، مگر آن كه به روحش گفته مى ‏شود:" به وادى السلام ملحق شو". اين جا ‏اى از بهشت عَدْن است». 📚الکافی ج 3 ص 243 ❕از روایات دیگری استفاده می شود که ارواح مومنین در هنگام مساء که شامل آخر غروب تا نصف شب می شود ؛ 📚لسان العرب ج 15 ص 281 👌جهت بهره مندی به بهشت دنیوی موجود در مغرب زمین که ممکن است شامل وادی السلام نیز بشود می روند و از برکات آن بهشت استفاده می کنند . 📚الکافی ج 3 ص 246 ❕لذا بهتر است که انسان در زمانی که ارواح مومنین متنعم در نعمات الهی هستند ( آخر روز و آغاز شب تا نیمه شب ) به زیارت قبور آنها نروند و عیش آنها را بر هم نزند زیرا بر اساس روایات بالا ، مردگان به زیارت کنندگان خود توجه ویژه ای دارند . 🔸از پیامبر گرامی نقل است که فرمود ؛ « مردگانتان را در روز زیارت کنید و از زیارت آنها در شب کنید » 📚مستدرک الوسائل ج 2 ص 363_ سفینه البحار ج 7 ص 192 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔یکی از کانال های ضد دین شبهه کرده است که در روایات شیعه آمده است که امامان بعد از پیامبر سیزده نفرند نه دوازده نفر ❗️خواستم ببینم دارد ❕❕ 💠💠 👌در این که امامان بعد از پیامبر گرامی اسلام دوازده نفر هستند که با نص الهی انتخاب و شده اند ، شکی در آن نیست . 🔶پیامبر گرامی فرمود: «امامان بعد از من دوازده نفر هستند که اولین آنان علی و آخرین آنان قائم است که خداوند به وسیله او در تمام جهان نامش را گسترش می دهد» 📚امالی صدوق ص111 _ عیون الاخبار ج1 ص65 _کمال الدین ج1 ص282 👌و فرمود ؛ «علی بن ابی طالب امام شما پس از من است و پس از او حسن و پس از او حسین و پس از آن دو نه نفر از فرزندان حسین یکی پس از دیگری امامان شما و خلفای من هستند ...» 📚کمال الدین ج1 ص261 _ الاحتجاج ج1 ص69 👌وفرمود: «امامان مسلمین پس از من علی بن ابی طالب سپس حسن به علی و سپس حسین به علی و سپس علی بن الحسین و سپس محمد بن علی و سپس جعفر بن محمد و سپس موسی بن جعفر و سپس علی بن موسی و سپس محمد بن علی و سپس علی بن محمد و سپس حجه بن الحسن ...می باشند» 📚کفایه الاثر ص54 _کمال الدین ج1 ص253 _ اثباه الهداه ج2 ص74 ❕حال آنچه مورد اشکال واقع شده است ،تعبیری است که در چند روایت ضعیف و محدود به کار رفته است که سیزده نفر بودن امامان را ایجاد می کند . 🔸در کتاب کافی از پیامبر گرامی نقل شده است ؛ « اني واثني عشر من ولدي وأنت يا علي رز الأرض يعني أوتادها وجبالها، بنا أوتد الله الأرض أن تسيخ بأهلها، فإذا ذهب الاثنا عشر من ولدي ساخت الأرض بأهلها ولم ينظروا» « به راستى من و 12 تن از فرزندانم به همراه تو ای علی ، رز (مايه ثبات، يعنى ميخ‌ها و كوه‌هاى آن) در زمين هستيم به واسطه ما خداوند زمين را ميخ‏كوب‏ كرده تا به مردمش فرو نريزد. و آنگاه که دوازده تن فرزندانم از زمين بروند، زمين اهلش را فرو برد و به ديده نيايد.» 📚الکافی ج 1 ص 534 👌در این تعبیر پیامبر گرامی از دوازده تن از فرزندانش به همراه علی علیه السلام یاد می کند که امنیت زمین هستند . ❕آنچه روشن و مشخص است آن است که در این روایت و روایات شبیه آن «تصحيفِ» ناشي از خطا و سوء تعبير نسخه نويسان و راويان احاديث موجب چنين برداشتي گرديده است؛ خطا و يا سهوي که وقوع آن در کتاب‌هاي قديم امري عادي و بوده است؛ چرا که تمام کتاب‌هاي زمان قديم با دست نوشته شده و به همين جهت بسياري از علماي حديث بررسي‌هايي را براي معالجه اين مشکل در کتاب‌ها داشته‌اند . 👌از جمله مواردي که اين نکته را تاييد مي‌کند که مشکل مورد بحث، از اشتباه و خطاي نسخه نويسان و به وجود آمده، اين نکته است که همان‌گونه که از مطالب بيان شده در ابواب مختلف کتاب کافي استفاده مي‌شود، هدف مرحوم كليني از تاليف اين کتاب، بيان عقايد صحيح شيعه اماميه بوده است که از روايات بيان شده از سوي او در اين کتاب، تصريح به عدد و اسامي امامان شيعه دوازده ‌امامي است که اگر عکس اين موضوع در جايي از کتاب او ديده شود به طور طبيعي امر قبيح و غير منطقي و موجب نقض غرض از سوي او در تاليف اين کتاب به شمار خواهد رفت. 🔹از اين‌رو بدون شک مي‌توان گفت‌ اين اشتباه از سوي نسخه نويسانِ اين کتاب به پيوسته که با مراجعه محققانه به کتاب‌هايي که مرحوم كليني اين روايت را از آنها نقل کرده و يا کتاب‌هايي که به نقل از مرحوم کليني همين روايت را در کتاب‌هايشان نقل نموده‌اند، صحت ادّعاي ما ثابت مي‌گردد. ❕در مقابل اين روايت، روايات ديگري هست که تصحيف ناشي از خطا و اشتباه راويان در آن نيامده، بلکه در آنها بر اين نکته دارد که تعداد ائمه به اضافه امير المؤمنين عليه السلام دوازده تن مي‌باشند و مضمون روايت اول در چند کتاب از کتاب‌هاي علماي شيعه با چند طريق ذکر گرديده که از همين روايت بدون تصحيف در كتاب «الأصول الستة عشر» که آن را چند تن از راويان روايت نموده‌اند بدين شکل آمده است ؛ « قال رسول الله : إني وأحد عشر من ولدي وأنت يا على رز الأرض أعني أوتادها جبالها، وقال: وتّد الله الأرض أن تسيخ بأهلها، فإذا ذهب الأحد عشر من ولدي ساخت الأرض بأهلها ولم ينظروا» « رسول خدا فرمود: به راستى من و تن از فرزندانم به همراه تو، رز (مايه ثبات، يعني ميخ‌ها و کوه‌هاي) زمين هستيم. به ما خداوند زمين را ميخ‏كوب‏ كرده تا به مردمش فرو نريزد و آنگاه که يازده تن فرزندانم از زمين بروند، زمين اهلش را فرو برد و به ديده نيايد. » 📚الاصول السته عشر ص 386_ بحار الانوار ج 36 ص 259 🔸👇
🔸 👇 👌اگر این پاسخ مورد قبول نباشد باز هم گفتنی است که نقل کتاب کافی به سبب وجود زياد بن منذر ابو الجارود که در ابتدا امامي بوده امّا بعدها زيدي مذهب و سرکرده قبيله گشته و در مذمت او و پيروانش رواياتي صادر شده است ضعيف مي‌باشد . 📚نقد الرجال ج 2 ص 279 ❕از این گذشته تعبیر « واثنا عشر من ولدي » منظور پیامبر گرامی دوازده تن از فرزندان من به اضافه حضرت سلام الله عليها مي‌باشد . 📚شرح الکافی ، مازندرانی ، ج 7 ص 381 👌اضافه بر اين که از باب تغليب صحيح مي‌باشد که به مجموع امير المؤمنين و ساير ائمه عليهم السلام تعبير فرزندان رسول خدا شود و عطف «أنت» بر حضرت امير از قبيل عطف خاص بر عام از باب تأكيد و تشريف باشد، چنان که جبرائيل را بر ملائكه عطف مي‌کنند با این که جزء است . 📚مراه العقول ج 6 ص 232 👌روایت دیگری که مرحوم کلینی از جابر بن عبد اللَّه انصارى نقل می کند که گويد؛ « خدمت فاطمه عليها السلام رسيدم، در برابرش لوحى بود كه نام‌هاى اوصياء از او در آن بود، من شمردم، دوازده نفر بودند، آخر آنها قائم عليه السلام بود، سه محمد در ميان آنها بود و سه على. 📚الکافی ج 1 ص 532 👌اين روايت نیز به سبب ضعف ابوالجارود كه قبلاً نيز آن را بيان نموده بوديم ضعيف مي‌باشد ،گذشته از آنکه این نقل هم از روی تصحیف می باشد و کتاب های دیگری روایت مذکور را بدون تصحیف نقل کرده اند مانند آنچه شیخ صدوق نقل کرده است که جابر می گوید ؛ « خدمت فاطمه سلام الله عليها رسيدم، در برابرش لوحى بود كه نام‌هاى اوصياء در آن بود، من ، دوازده نفر بودند، آخر آنها قائم عليه السلام بود، سه محمد در ميان آنها بود و سه على » 📚الخصال ج 2 ص 478 👌روایت دیگری که مرحوم کلینی نقل می کند و کانال ملحد به آن استدلال کرده است زیر است که پیامبر گرامی فرمود ؛ « از ابوسعيد، به شکل مرفوعه از امام باقر روايت کرده است که رسول خدا فرمود: از فرزندان من دوازده نفرند كه نقيب (شناسنده و سرپرست) و نجيب (اصيل و خوش گوهر) و محدَّث (کساني که فرشتگان با آنها در ارتباط هستند) و مفهم (درک کننده حقايق امور) مي‌باشند، آخرين آنها قائم به حق است، كه زمين را از عدالت پر كند چنان كه از ستم پر شده باشد.» 📚الکافی ج1 ص 534 👌اين روايت نيز ضعيف است؛ زيرا روايت، مرفوعه و مبهم است و يکي از واسطه‌ها در سلسله سند افتاده است، از اين‌رو روايت در حکم روايت است. 🔸از ضعف سند هم بگذریم مرحوم مازندرانی در شرح روایت می گوید ؛ «من ولدي اثنا عشر نقيباً» (دوازده تن از فرزندان من نقيب هستند.) تعبير دوازده تن که شامل امير المؤمنين عليه السلام نيز مي‌شود را از باب تغليب آورده است و يا اين که به صورت مجازي بر امير المؤمنين عليه السلام نيز اطلاق فرزند نموده است (زیرا او نیز تربیت یافته و بزرگ شده پیامبر بوده است) » 📚شرح الکافی ج 7 ص 381 👌و پاسخ سوم نیز همان است که در مورد دو روایت قبلی گفتیم که در روایت تصحیف صورت گرفته است و این روایت بدون تصحیف در کتاب الاصول السته عشر چنین نقل شده است که پیامبر گرامی فرمود ؛ « از فرزندان من نفرند كه نقيب (شناسنده و سرپرست) و نجيب (اصيل و خوش گوهر) و محدَّث (کساني که فرشتگان با آنها در ارتباط هستند) و مفهم (درک کننده حقايق امور) مي‌باشند، آخرين آنها قائم به حق است، كه زمين را از عدالت پر كند چنان كه از ستم پر شده باشد.» 📚الاصول السته عشر ص 15_ اثباه الهداه ج 2 ص 259 👌پاسخ چهارم هم آن است که احتمال دارد تعبیر دوازده نقیب از فرزندان پیامبر اشاره است به یازده امام و حضرت زهرا سلام الله علیهم چرا که آنها با سخنان و رفتارشان سرپرست مردم در هدایت الهی بوده اند . 📚مراه العقول ج 6 ص 233 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔این که بین مردم جا افتاده که هر کس در شب و روز جمعه بمیرد عذاب قبر ندارد چقدر #مستند است ❗️آیا اگر کفار هم در این زمان ها بمیرند عذاب قبر ندارند ❕ 💠پاسخ👇👇👇
🤔 ❔این که بین مردم جا افتاده که هر کس در شب و روز جمعه بمیرد عذاب قبر ندارد چقدر است ❗️آیا اگر کفار هم در این زمان ها بمیرند عذاب قبر ندارند ❕❕ 💠💠 👌از روایات اسلامی استفاده می شود که به خاطر احترام و شرافتی که شب و روز جمعه دارد ، هر کس از که در این ساعات از دنیا برود ، مشمول رحمت و لطف و تخفیف خداوند شده و از فشار و عذاب قبر نجات می یابد . ❕امام باقر و امام صادق علیهما السلام فرمودند ؛ « هر کس در روز جمعه از دنیا برود ، از فشار قبر نجات می یابد » ، « هر کس شب جمعه یا روز جمعه از دنیا برود از آتش جهنم نجات می یابد » ، « هر کس روز جمعه یا شب جمعه از دنیا برود ، عذاب قبر از او بر داشته می شود » 📚بحار الانوار ج6 ص230 به نقل از کتاب المحاسن ❕چنان که اشاره شد این حکم به شیعیان و مومنین به اهل بیت علیهم السلام دارد و غیر آن ها را شامل نمی شود ، چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « هر کس روز جمعه از دنیا برود در حالی که به حق اهل بیت باشد ، خداوند به او برائتی از آتش جهنم و برائتی از عذاب عطا می کند و هر کس از آنها که در شب جمعه از دنیا برود ، از آتش جهنم نجات می یابد » 📚وسائل الشیعه ج7 ص377 ❕در دیگری امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هر کس از مومنین ( و شیعیان ) که ما بین زوال خورشید روز پنج شنبه تا زوال روز جمعه از دنیا برود ، او را از فشار قبر رهایی می بخشد » 📚بحار الانوار ج6 ص221 به نقل از امالی صدوق 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔بر چه اساسی شما جوانان را به ازدواج می کنید و می گویید زن روزی می آورد ❗️آیا این نوعی ترویج جهل و خرافات نیست ❕ ❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‏ مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ » « مردان و زنان بى همسر را همسر دهيد و همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را، اگر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بى نياز مى ‏سازد، خداوند واسع و آگاه است.» 🔸نور 32 💠در این آیه شریفه خداوند بیان می کند که قدرتش آن چنان وسيع است كه پهنه عالم هستى را فرا مى‏ گيرد، و علمش چنان گسترده است كه از نيات همه كس مخصوصا آنها كه به نيت حفظ عفت و اقدام به ازدواج مى‏ كنند آگاه است، و همه را مشمول فضل و كرم خود قرار خواهد داد. 📚تفسیر نمونه ج 14 ص 458 ❕ازدواج يك حكم و هماهنگ قانون آفرينش است كه انسان براى بقاء نسل و آرامش جسم و روح و حل مشكلات زندگى احتياج به ازدواج سالم دارد. اسلام كه هماهنگ با آفرينش گام بر ميدارد نيز در اين زمينه تعبيرات جالب و مؤثرى دارد، از جمله حديث پيامبر است ؛ « ازدواج كنيد تا نسل شما فزونى گيرد كه من با فزونى جمعيت شما حتى با فرزندان سقط شده در قيامت به ديگر امتها مباهات مى‏ کنم‏ » 📚سفینه البحار ج 1 ص 561 👌از آنجا كه بسيارى از مردان و زنان براى فرار از زير بار اين مسئوليت الهى و انسانى متعذر به عذرهايى از جمله نداشتن امكانات مى‏ شوند در آيه فوق صريحا گفته شده است كه فقر نمى‏ تواند مانع راه ازدواج گردد، بلكه چه بسا ازدواج سبب غنا و بى نيازى مى‏ شود. 🔸دليل آن هم با دقت روشن مى ‏شود، زيرا انسان تا است احساس مسئوليت نمى‏ كند نه ابتكار و نيرو و استعداد خود را به اندازه كافى براى كسب در آمد مشروع بسيج مى‏ كند، و نه به هنگامى كه در آمدى پيدا كرد در حفظ و بارور ساختن آن مى ‏كوشد و به همين دليل مجردان خانه به دوش و تهى دستند. 👌 اما بعد از ازدواج شخصيت انسان تبديل به يك شخصيت اجتماعى مى‏ شود و خود را شديدا مسئول حفظ همسر و آبروى خانواده و تامين وسائل زندگى فرزندان آينده مى‏ بيند، به همين دليل تمام و ابتكار و استعداد خود را به كار مى‏ گيرد و در حفظ در آمدهاى خود و صرفه‏ جويى، تلاش مى‏ كند و در مدت كوتاهى مى‏تواند بر فقر چيره شود. 🔸بى جهت نيست كه در حديثى از امام صادق علیه السلام مى ‏خوانيم ؛ « روزى همراه و فرزند است » 📚نور الثقلین ج 3 ص 595 👌 و در حديث ديگرى از پيامبر گرامی مى‏ خوانيم ؛ « مردى خدمت حضرتش رسيد و از تهيدستى و نيازمندى شكايت كرد پيامبر گرامی فرمود ؛ « ازدواج كن، او هم ازدواج كرد و در كار او پيدا شد » 📚الکافی ج 5 ص 330 👌 بدون شك امدادهاى الهى و نيروهاى مرموز نيز به كمك چنين افراد مى ‏آيد كه براى انجام وظيفه انسانى و حفظ پاكى خود اقدام به ازدواج مى‏ كنند. هر فرد با ايمان مى‏ تواند به اين وعده الهى دلگرم و مؤمن باشد . 🔷در حديثى‏ از پيامبر گرامى اسلام نقل شده است ؛ « كسى كه ازدواج را از ترس فقر ترك كند بد به خدا برده است، زيرا خداوند متعال مى‏ فرمايد ؛ اگر آنها فقير باشند خداوند آنها را از فضل خود بى نياز مى‏ سازد » 📚الکافی ج 5 ص 330 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔براستی مایه تعجب است که روحانیون شیعه نمازجماعت را تضییع می کنند و به خاطر رضایت ماموین نماز را می خوانند ❗️چه پاسخی نزد الله دارید ای کاش کمی از مولوی های اهل سنت یاد می گرفتید ❕❕ 💠💠 👌مساله تخفیف الصلاه و این که امام جماعت نباید نماز را بیش از حد طولانی کند که آزردگی و دل زدگی مامومین را از نماز جماعت فراهم کند مورد اتفاق شیعه و اهل سنت است . 🔸علی علیه السلام خطاب به اشتر چنین نوشت ؛ « هنگامى كه به نماز جماعت براى مردم مى ‏ايستى بايد نمازت نه (چندان طولانى باشد كه) موجب نفرت مردم گردد و نه (چنان سريع كه) موجب تضييع واجبات نماز شود، زيرا در ميان مردمى (كه با تو به نماز مى‏ ايستند) افراد بيمارى هستند يا كسانى كه حاجات فورى دارند. من از رسول خدا به هنگامى كه مرا به سوى يمن فرستاد پرسيدم: چگونه با آنان نماز بخوانم؟ فرمود: با آنها نمازى بخوان كه همچون نمازِ ناتوان‏ترين آنها باشد و به مؤمنان رحيم و مهربان باش. 📚نهج البلاغه ، عهد نامه مالک اشتر 🔹مرحوم شيخ حر عاملى در كتاب وسائل الشيعة در ابواب مستحبات نماز جماعت بابى به عنوان «اسْتِحْبابُ تَخْفِيفِ الْإمام صَلاتَهُ» گشوده است و در آن هشت روايت از عليهم السلام در اين زمينه نقل كرده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 8 ص 419 باب 69 👌از جمله اينكه در روايتى آمده است: «روزى معاذ (بن جبل) در زمان رسول خدا در مسجدى نماز جماعت برگزار مى ‏كرد و قرائت نماز را طولانى مى ‏خواند. مردى در نماز به او ملحق شد و معاذ سوره را آغاز كرد. آن مرد براى خود سوره كوتاهى خواند و نماز را تمام كرد و سوار مركبش شد (و رفت) اين جريان به گوش رسول خدا رسيد. كسى را نزد معاذ فرستاد و فرمود ؛ « اى معاذ فتنه گر مباش (و مردم را از جماعت دور مساز) لازم است سوره «والشمس وضحاها» و امثال آن (از سوره‏هاى كوتاه) را بخوانى». 📚الفقیه ج 1 ص 390 👌در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى‏ خوانيم كه فرمود ؛ « سزاوار است نماز امام همانند نماز ‏ترين كسى باشد كه پشت سر او نماز میخواند » 📚همان مدرک 👌در حديث ديگرى آمده است ؛ « پيغمبر اكرم روزى با اصحابش نماز مى‏ خواند صداى گريه كودكى را شنيد. نماز را تخفيف داد و كوتاه كرد». 📚همان مدرک 👌در روايت ديگرى شبيه آن آمده كه اصحاب سؤال كردند چرا نماز را كوتاه فرمودى؟ پيغمبر فرمود: آيا صداى گريه را نشنيديد؟». 📚التهذیب ج 3 ص 274 ❕بديهى است منظور از تخفيف نماز در اين روايات اين نيست كه واجبات نماز رعايت نگردد ،بلکه در کنار انجام واجبات شود که به مستحبات غیر معمول پرداخته نشود و قرائت طولانی نگردد ‌. 🔰علمای اهل سنت نیز این مضمون را از پیامبر گرامی نقل کرده اند چنان که نقل می کنند که فرمود ؛ « زمانی که یکی از شما نماز جماعت می خواند ، باید نماز را کند زیرا در میان مامومین ضعیف و بیمار و کبیر وجود دارد ،اما زمانی که فرادا نماز می خوانید می توانید هر مقدار که می خواهید نماز را طولانی کنید » 📚سنن ابی داود ج 1 ص 356_سنن نسائی ج 1 ص 211_ صحیح مسلم ج 2 ص 591_ مسند احمد ج 29 ص 441 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁