💠نکاتی قابل ملاحظه درباره انتظار فرج و پدیده ظهور
✅قسمت اول
♦️انتظار فرج که افضل اعمال امت است، عملی در عرض ساير اعمال مانند نماز و روزه نيست، بلکه يک رويکرد به دوره ظهور است که همه ساحتهای زندگی انسان را تحت تأثير قرار می دهد؛ لذا انتظار، يک عبادت فراگير نسبت به عبادتهای ديگر محسوب میشود.
✳️انتظار يعنی اينکه همه شؤون زندگی، اعم از فردی، خانوادگی، صنفی، اجتماعی و تاريخی و همه ابعاد حيات از اخلاق تا انديشه و فرهنگ و مناسبات و ساختارهای اجتماعي و علم و تکنولوژی و حکومت داری و تمدن سازی، بر مدار عصر ظهور تدبير و برنامه ريزی شود.
♦️انتظار يک رويکرد جمعی است و حقيقت جمعی ما بايد يک حقيقت منتظر باشد.
بايد اجتماع قلوب بر مطالبه ظهور واقع شود؛ نه اينکه افراد منتزع از هم منتظر باشند.
انتظار، يک پرستش و عبادت مشاع تاريخی است که همه ما بايد در آن نقش ايفا کنيم؛ يک نسل نمیتواند بنای عصر ظهور را اقامه کند.
نسلها هر کدام سنگ بنایی میگذارند؛ سپس معماری میشود و در عصر ظهور به وسيله حضرت بقيه الله (عج)، به اتمام و اکمال میرسد.
💎بنای عظيم عصر ظهور که کاخ رفيع عبادت است و توحيد در آن محقق میشود، بنایی است که همه تاريخ در آن مشارکت دارند و هم افزایی
میکنند.
🔹انسان و جامعه منتظر، انسان و جامعهای است که سهم و نقش خود را در بنای تاريخی عصر ظهور ايفا میکند و اين همدلی، همفکری و همکاری يک جبهه عظيم تاريخی را رقم میزند.
♦️اگر سطح مطالبات جامعۀ جهانی از وعدههای شيطانی عبور کند، تحمل عصر ظهور پديد میآيد؛ در غير اين صورت مادام که مطالبات انسانی در حد نازل است ظرفيت عصر ظهور ايجاد نخواهد شد.
🔹انتظار به معنای ارتقای وجدان و تعالی انتظارات است كه منجر به بصيرت، بيداری، و بلوغ مطالبه در بشر میشود و به ظهور غيب در عالم شهود و تحقق ولايت و خلافت میانجامد.
✅تا هنگامی كه بشر در چارچوب آرزوهای شيطانی فكر کرده و حركت میكند طالب عصر ظهور نيست.
انتظار فرج حداقل دارای شش رکن است:
🔹معرفت به آستان مقدس امام زمان (عج)
🔸شناخت اهداف و آرمانهای آن حضرت
🔹 دلدادگی به آن آرمان ها
🔸اميد به تحقق آن اهداف
🔹طراحی نقشه راه دست يابی به آنها
🔸اقدام عملی و پايداری در تحقق آنها.
ادامه دارد...
✍️آیتالله میرباقری
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
#نکاتیپیرامونانتظار
#مهدویت
💠نکاتی قابل ملاحظه درباره انتظار فرج و پدیده ظهور
✅قسمت دوم
♦️ انتظار فرج، انتظاری محدود به رويکرد فقهی نيست؛ چون دين، در فروع و احکام فردی شريعت خلاصه نمیشود
بلکه باطن دين، ولايت حقه است که وقتی محقق شد همه خيرات و اخلاق کريمه، ساری و جاری خواهند شد و شريعت، اقامه شده و جامعه، به حيات طيبه زنده میگردد؛ و بالاتر از آن، حقيقت توحيد محقق خواهد شد.
در رويکرد انتظار، بايد به دنبال جامعه منتظری بود که در آن، هم اصول و هم فروع رشد کنند؛ يعنی جامعه دينی و جامعه منتظر، جامعه توحيدی و ولايی و فقهی است که دربردارنده توحيد، ولايت و شريعت است.
♦️ انتظار فرج، انتظار ظهور و تجلی نور امام (ع) و عصر غلبه جنود عقل بر جنود جهل و عصر کامل شدن عقول است.
در اين عصر، آيه نور در عالم دنيا تجسد پيدا کرده و متمثل میشود و بساط جريان آيه ظلمات جمع خواهد شد.
در واقع، آنچه در عصر ظهور پديدار میشود، امری ورای خود امام (ع) نيست، بلکه همان کلمه تامه الهی که در حجاب غيب است ظهور میيابد.
در آن عصر، خلافت کليه از آنِ امام (ع) است (إِنّ الْإِمَامَةَ خِلَافَةُ اللّهِ)، و همه مؤمنين، حول امام (ع) به خلافت جزئيه میرسند.
♦️ آنچه در عصر ظهور اتفاق میافتد، فراتر از عدالت سوسياليستی و يا عدالت مبتنی بر ليبرال دموکراسی و يا مدرنيته اسلامی است و حتی فراتر از تمدن اسلامی است؛ بلکه تحول فراگير، عميق و همه جانبهای است که در کل هستی، اعم از عالم انسان ها، حيوانات، نباتات، جمادات و ... محقق میشود. اساس تحول و حقايقی که در آن عصر، تجلی پيدا میکند همانند عالم بهشت، چندان قابل تصور نيست؛ چرا که در عصر ظهور، برکات ولايت، طاعت و تبعيت در عالم آشکار میشود.
♦️ رويکرد انتظار (به عنوان يک عمل شامل)، در مراحل مختلف تاريخ جامعه شيعه به گونههای مختلفی تلقی و تفسير شده است که عبارتند از: «احتراز» و «اعتراض» و «سازندگی».
اين سه تلقی میتواند سه مرتبه از رويکرد انتظار باشد و هر کدام در جای خود معنا شود.
🔹بدون ترديد يکی از ارکان انتظار، مبارزه منفی به معنی احتراز، زير بار نرفتن، دامن کشيدن و نپذيرفتن ولايت و تدبير اولياء طاغوت و مديريت آنها بر عرصه اخلاق، انديشه و رفتار در مقياس فرد و جامعه است.
🔸جامعه شيعه هيچگاه زير بار حکومت بنیاميه، بنیعباس و تجدد نرفت. هرچند به خاطر برخی غفلت ها، تا حدودی در خوراک، پوشاک، مسکن، حتی ازدواج، طلاق و تحصيل و ... تحت تأثير الگوهای جهانی غرب قرار گرفته است.
✳️هم چنين انتظار، رويکرد نبرد دايمی و همه جانبه با پرچمداران مادی و طواغيت تاريخ، چه در شکل بنیاميه و يا بنیعباس و چه در شکل مدرن است.
اين نبرد طراحی شده، متناسب با شرايط دوران ها متفاوت بوده است. اساساً رسيدن به صلح پايدار جز از بستر يک نبرد همه جانبه حاصل نمی گردد؛ يا کفار بايد مؤمنين را حذف کنند يا مؤمنين بايد بساط کفر را از عالم برچينند تا صلح پايدار برقرار شود.
به عبارت ديگر، در کنار احتراز و دامن کشی، درگيری همه جانبه و مستمر که شامل جهاد اکبر (جهاد باطنی) و جهاد اصغر (جهاد ظاهری) است، وجود دارد.
💠 در جهاد اکبر تلاش میکنيم تا مملکت وجود خود و حيات اجتماعی را مسخر نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله کنيم تا همراه با عنايت آن حضرت به سمت خدا رهنمون شويم.
و «جهاد اصغر» درگيری همه جانبه در عرصه ظاهری است که بخشهای مختلفی هم چون عرصه سياسی، فرهنگی و اقتصادی را فرا می گيرد.
احتراز و درگيری همه جانبه با مستکبران، آرام آرام زمينه ساز شکل گيری جامعه شيعه بر محور توحيد و ولايت میشود.
ادامه دارد...
✍️آیتالله میرباقری
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
#نکاتیپیرامونانتظار
#مهدویت
💠نکاتی قابل ملاحظه درباره انتظار فرج و پدیده ظهور
✅قسمت دوم
♦️ انتظار فرج، انتظاری محدود به رويکرد فقهی نيست؛ چون دين، در فروع و احکام فردی شريعت خلاصه نمیشود
بلکه باطن دين، ولايت حقه است که وقتی محقق شد همه خيرات و اخلاق کريمه، ساری و جاری خواهند شد و شريعت، اقامه شده و جامعه، به حيات طيبه زنده میگردد؛ و بالاتر از آن، حقيقت توحيد محقق خواهد شد.
در رويکرد انتظار، بايد به دنبال جامعه منتظری بود که در آن، هم اصول و هم فروع رشد کنند؛ يعنی جامعه دينی و جامعه منتظر، جامعه توحيدی و ولايی و فقهی است که دربردارنده توحيد، ولايت و شريعت است.
♦️ انتظار فرج، انتظار ظهور و تجلی نور امام (ع) و عصر غلبه جنود عقل بر جنود جهل و عصر کامل شدن عقول است.
در اين عصر، آيه نور در عالم دنيا تجسد پيدا کرده و متمثل میشود و بساط جريان آيه ظلمات جمع خواهد شد.
در واقع، آنچه در عصر ظهور پديدار میشود، امری ورای خود امام (ع) نيست، بلکه همان کلمه تامه الهی که در حجاب غيب است ظهور میيابد.
در آن عصر، خلافت کليه از آنِ امام (ع) است (إِنّ الْإِمَامَةَ خِلَافَةُ اللّهِ)، و همه مؤمنين، حول امام (ع) به خلافت جزئيه میرسند.
♦️ آنچه در عصر ظهور اتفاق میافتد، فراتر از عدالت سوسياليستی و يا عدالت مبتنی بر ليبرال دموکراسی و يا مدرنيته اسلامی است و حتی فراتر از تمدن اسلامی است؛ بلکه تحول فراگير، عميق و همه جانبهای است که در کل هستی، اعم از عالم انسان ها، حيوانات، نباتات، جمادات و ... محقق میشود. اساس تحول و حقايقی که در آن عصر، تجلی پيدا میکند همانند عالم بهشت، چندان قابل تصور نيست؛ چرا که در عصر ظهور، برکات ولايت، طاعت و تبعيت در عالم آشکار میشود.
♦️ رويکرد انتظار (به عنوان يک عمل شامل)، در مراحل مختلف تاريخ جامعه شيعه به گونههای مختلفی تلقی و تفسير شده است که عبارتند از: «احتراز» و «اعتراض» و «سازندگی».
اين سه تلقی میتواند سه مرتبه از رويکرد انتظار باشد و هر کدام در جای خود معنا شود.
🔹بدون ترديد يکی از ارکان انتظار، مبارزه منفی به معنی احتراز، زير بار نرفتن، دامن کشيدن و نپذيرفتن ولايت و تدبير اولياء طاغوت و مديريت آنها بر عرصه اخلاق، انديشه و رفتار در مقياس فرد و جامعه است.
🔸جامعه شيعه هيچگاه زير بار حکومت بنیاميه، بنیعباس و تجدد نرفت. هرچند به خاطر برخی غفلت ها، تا حدودی در خوراک، پوشاک، مسکن، حتی ازدواج، طلاق و تحصيل و ... تحت تأثير الگوهای جهانی غرب قرار گرفته است.
✳️هم چنين انتظار، رويکرد نبرد دايمی و همه جانبه با پرچمداران مادی و طواغيت تاريخ، چه در شکل بنیاميه و يا بنیعباس و چه در شکل مدرن است.
اين نبرد طراحی شده، متناسب با شرايط دوران ها متفاوت بوده است. اساساً رسيدن به صلح پايدار جز از بستر يک نبرد همه جانبه حاصل نمی گردد؛ يا کفار بايد مؤمنين را حذف کنند يا مؤمنين بايد بساط کفر را از عالم برچينند تا صلح پايدار برقرار شود.
به عبارت ديگر، در کنار احتراز و دامن کشی، درگيری همه جانبه و مستمر که شامل جهاد اکبر (جهاد باطنی) و جهاد اصغر (جهاد ظاهری) است، وجود دارد.
💠 در جهاد اکبر تلاش میکنيم تا مملکت وجود خود و حيات اجتماعی را مسخر نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله کنيم تا همراه با عنايت آن حضرت به سمت خدا رهنمون شويم.
و «جهاد اصغر» درگيری همه جانبه در عرصه ظاهری است که بخشهای مختلفی هم چون عرصه سياسی، فرهنگی و اقتصادی را فرا می گيرد.
احتراز و درگيری همه جانبه با مستکبران، آرام آرام زمينه ساز شکل گيری جامعه شيعه بر محور توحيد و ولايت میشود.
ادامه دارد...
✍️آیتالله میرباقری
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
#نکاتیپیرامونانتظار
#مهدویت
💠نکاتی قابل ملاحظه درباره انتظار فرج و پدیده ظهور
✅قسمت سوم
♦️ پرچمداران توحيد در دوره انبياء عظام علیهمالسلام، دوره اهل بيت علیهمالسلام و دوره غيبت، جامعه مؤمنين را به عصر ظهور و منجی موعود بشارت میدادند و به پايداری برای حرکت به آن سمت دعوت میکردند.
آن روز که امام رضا علیهالسلام به شرق هجرت کردند و اين منطقه را به جغرافيای تجمع دوستان و شيعيان تبديل کردند تا دورهای که پادشاهی صفويه شکل گرفت و بعدها مشروطه مشروعه و بالاخره جمهوری اسلامی محقق شد، رويکرد همه دوران ها، رويکرد انتظار بوده است که در نگرش فلسفه تاريخ الهی، مراتب رشد و کمال جامعه دينی را نشان میدهد.
♦️ مهمترين رويکرد تاريخی شيعه در عصر غيبت، رويکرد عبور از فتنه تجدد است. تجدد، بزرگترين حجاب پيش روی عصر ظهور است که شايد تجميع همه شيطنت ها و ملعنتهای فراعنه تاريخ است.
اين حجاب، مبتنی بر ايدئولوژی مادی و بر اساس فلسفهها و دانشها و تکنولوژیهای پشتيبان، زندگی بسيط و ساده دوران گذشته را به يک الگوهای پيچيده، هم افزا و به هم تنيده، تبديل کرده و به دنبال آن است که انقلابهای اجتماعی و تحول جهانی به وجود آورد.
مدرنيته به صراحت از زندگی بیخدا صحبت میکند و به ظاهر زندگی و بندگی را از هم تفکيک مینمايد؛ اما در حقيقت، بندگی را محو میکند و برای زندگی انسانها از روزی که متولد میشوند تا روزی که میميرند برنامهريزی کرده و بلکه برای قبل از تولدشان تا بعد از مرگ آنها هم برنامه دارد.
در اين صورت، يک جامعه جهانی به وجود می آيد که معبد آن دنيا و عمل آن دنيا پرستی است.
🔹شيعه با رويکرد انتظار در مقابل اين فتنه مقاومت کرده است. يک نمونه از اين درگيری و مقاومت مربوط به دوره مشروطه است که جريان تجدد ابتدا در قالب تکنولوژی و بعد تحول سياسی وارد شد.
در آن زمان، شيعه زير بار مشروطه نرفت؛ در نهايت آنچه را دنبال کردند مشروطه مشروعه بود؛ يعنی شريعت را قيد اصل سلطنت قرار دادند نه اهوا و قانون برآمده از آن را.
🔸آنچه غرب و سکولاريستها دنبال میکردند سير از سلطنت به مشروطه و از مشروطه به جمهوری بود، اما شيعه از سلطنت به مشروطه و از آنجا به سمت جمهوری اسلامی حرکت کردند. اين حرکت، همان رويکرد و مکتب انتظار است.
♦️ آنچه برای رسيدن به ظهور مهم و جزو مأموريتهای ماست، از ميان برداشتن حجاب مدرنيته است.
ما بايد معبری در اين حجاب باز کنيم و سپس آن را از ميان برداريم. درک عصر ظهور با اين حجاب ممکن نيست؛ چون اين حجاب، حجاب فهم ظهور و امامت است.
🔹در اين راه، ما به يک تفقه عميق و همه جانبه نياز داريم که بتواند جامعه مؤمنين را از اين حجاب (حجاب مدرنيته) عبور دهد.
بر اساس اين تفقه، بايد در همان مقياسی که آنها رابطه مبانی و غايات خود را با برنامهريزی اجتماعی ملاحظه میکنند، ما هم در همان مقياس، بين فرهنگ اسلام و زندگی اجتماعی، رابطه برقرار کنيم و گرنه دستگاه معرفت دينی ما به ماشين امضای تمدن غرب تبديل خواهد شد.
اسلام يک مجموعه به هم تنيده است که اعتقادات و اخلاق و فقه آن، هماهنگ هستند.
🔸 اسلام نمیخواهد فقط در سطح خُرد در زندگی اجتماعی حضور يابد، بلکه بايد در طراحیهای کلان هم دخالت کند.
🔹نمیتوان رابطه تمدن غرب (که نسبت بين مظاهر و بنيانها را میبيند) را با اسلام، فقط از طريق احکام فقهی موجود حل و فصل کرد.
✅اين همان جايی است که به يک تفقه پيچيده در يک فضای وسيع تر نياز است تا بتوان معبری برای عبور از شرايط موجود به سمت عصر ظهور باز کرد
✍️آیتالله میرباقری
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
#نکاتیپیرامونانتظار
#مهدویت