eitaa logo
🌷پژوهشگران زمینه ساز ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف🌷
218 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
504 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم نشر خوبی ها منتظر پیشنهادات ارزنده عزیزان هستیم. به امیدتربیت پژوهشگرانی ولایی وانقلابی در جهت زمینه سازی ظهورحضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) یاعلی(ع)مدد،التماس دعا کپی با ذکر135صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این یک فتوای شرعی است •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📕🌸════╗ @razaviehpajohesh ╚════🌼📘═╝
او دختری مهربان، دلسوز و دانش‌آموزی نمونه و موفق و درس‌خوان بود. هرگز در ادای تکالیف واجب دینی، کوتاهی نمی‌کرد و مستحبات را تا جایی که می‌توانست، به جا می‌آورد. در کارهای هنری چون خطاطی، طراحی، گلدوزی، نگارش مقاله، تهیه‌ی روزنامه دیواری و نیز اداره‌ی برنامه‌های فرهنگی مدرسه بسیار موفق بود و بسیاری از برنامه‌های فرهنگی، اجتماعی و حرکت‌های سیاسی مدرسه بر عهده‌ی او بود. در برخورد با دانش‌آموزانی که تحت تأثیر تبلیغات گروهک‌های منحرف قرار گرفته بودند، بسیار مهربان، باحوصله و دلسوز بود و از فرط مهر و دوستی، آن‌ها را به خود جذب می‌کرد. و سرانجام در غروب روز ششم بهمن‌ماه سال 1360 در حالی که چهارده بهار بیشتر از عمر کوتاهش نمی‌گذشت، در حالی به کمک نیروهای مدافع شهر شتافته بود ، در درگیری خونین گروهک‌های معاند انقلاب با نیروهای بسیجی و مردمی، با اصابت دو گلوله به فیض شهادت نایل آمد.
شیفته‌ی هنر گرافیک بود و رمز و راز این هنر را از برادرش قاسم می‌پرسید. در دبیرستان با برپایی نمایشگاه‌های عکس، طراحی، خطاطی، نقاشی و کاریکاتور دانش‌آموزان را با این هنرها آشنا می‌کرد. طاهره در نوجوانی برای بچه‌ها با کاغذ و مقواهای رنگی، قایق، عروسک و گل می‌ساخت و ذوق هنری خود را به رخ خانواده می‌کشید. در تابستان سال ۶۰ برای برپایی یک نمایشگاه طراحی ذوق شکوفای خود را به نمایش گذاشت. او در این نمایشگاه طرح‌هایی درباره‌ی جنگ و پیروزی انقلاب از خود به یادگار نهاد. همیشه پای طرح‌های خود کلمه‌ی«طاها» را می‌نوشت. طاها اول نام و نام‌خانوادگی‌اش بود. می‌گفت: دوست دارم اسم سوره‌ی قرآن پای نقاشی‌هایم باشد. چند نمونه از هنرخوش نویسی اش به یادگار مانده که در برگه هایی جملاتی از امام خمینی را خط خوش نوشته است. شاید بتوان ازگزینش این جمله ها احوالات درونی او را دریافت. دربرگه ای نوشته است: " بکوشید تا هرچه نیرومند شوید درعقل و علم. اگرعلم باشد و تزکیه نباشد همان رژیم سابق پیش می آید " طاهره نیزخود را با عقل و علم و هنرنیرومند کرده و در پیوند روح خود با تزکیه به این سفارش امام خمینی جامه ی عمل پوشانده بود. درجای دیگر نوشته است: " این فکر را که نمی توانیم خودکفا باشیم ازسر بیرون کنیم " مسلما کسی که این جمله ی امام را از میان هزاران سخن ارزشمند بزرگان برمی گزیند، حتما خود نیز به اهمیت خودکفایی آگاه است و می داند که انقلاب نوپای ایران نیازبه خودکفایی درهمه ی زمینه های اقتصادی و سیاسی دارد.
طاهره با اعضای انجمن اسلامی دبیرستان‌های دخترانه‌ی آمل در جماران به دیدار حضرت امام شتافت. در بهشت‌زهرا کنار مزار آیت‌الله شهید بهشتی میثاق بست که در مسیر روشن‌شان گام بردارد. خاطرات این سفر روحانی مدت‌ها در یادش سبز بود. بعد از بازگشت از این سفر یک شب خواب دید سفره‌ای گسترده‌اند و شهیدان دور تا دور سفره نشسته‌اند. طاهره به صورت تک تک به شهدا چشم دوخت. شهید فضلی و شهید قدیر را که از شهدای انجمن اسلامی محل بودند بین‌شان دید. آیت‌الله بهشتی چند دقیقه‌ای برای آن‌ها حرف زد. وقتی دید طاهره گوشه‌ای ایستاده به او هم تعارف کرد سرسفره بنشیند. وقتی صبح کنار سفره‌ی صبحانه خوابش را برای مادر و عباس تعریف کرد، به آرامی گفت:‌ من شهید می‌شوم. عباس به یاد انشای طاهره افتاد که اول نوشته بود دوست دارم فلسفه بخوانم؛ اما در پایان نوشت به من الهام شده که پیش خدا خواهم رفت. هر وقت عباس از او می‌پرسید: - در آینده‌ می‌خواهی چه کاره شوی؟ می‌گفت: - من آینده‌ای ندارم.
ششم بهمن سال 1360 شهرستان آمل، روستاي شهيد آباد مانند بسياري از شهرهاي درگير دفاع آن سالها شاهد نزاع خونين گروهك هاي ضدانقلاب و منافقين با نيروهاي بسيجي و مردمي بود. طاهره در آن روزهاي پرتنش 14 سالش بود و مانند هر دانش آموز ديگري در راه بازگشت از مدرسه - كه به دليل جريانت داخلي آن روز تعطيل شده بود - متوجه ي زد و خوردهاي خونين در روستاي كوچكشان شد. در آن روز سرد زمستاني طاهره با همراه كردن دوست و همكلاسي اش مينا براي تهيه ي وسايل امدادرساني اوليه و نان با آگاهي و علاقه درب خانه هاي زيادي از همسايه گان و آشنايانش را كوبيد. قلب كوچك اين دختر نوجوان آنچنان به درستي آرمان مكتب حضرت روح الله به يقين رسيده بود كه با وجود ترس و دلهره ي همكلاسي همراهش، همچنان براي حضور و كمك در آن صحنه ي درگيري اصرار داشت. طاهره پيش از اين نيز بارها ارادت و پايبندي به ارزش هاي انقلاب و دفاع را در نوشته هايش به تماشا گذاشته بود. و اينچنين بود كه شهادت، اين مسير سخت و طولاني لقاالله، براي او با همه ي كم سالي اش دور از ذهن و بعيد به نظر نمي رسيد كه اين نوجوان 14 ساله در يكي از انشاهايش خطاب به يك رزمنده ي فرضي نوشته بود: اگر تو شهيد بشوي صدها نفر بعد از تو مي آيند و سنگرت را حفظ خواهند كرد . ملتي كه براي هر قطعه از اين ميهن خون ها فدا كرد ، ديگر سازش با نوكران آمريكا و شوروي اين دشمنان اسلام را جايز نمي داند. مي دانم كه تو تا آخرين قطره قطره خون خواهي جنگيد ، زيرا تو فرزند خلف كساني هستي كه در جهان هميشه بر ضد ستم مي شوريدند و تو هم مانند آنها پيروز خواهي شد زيرا اماممان ، اين بت شكن عصر گفت : آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند و در جاي ديگر گفت: ما مرد جنگيم آقاي كارتر نبايد ما را از جنگ بترساند.
سیده طاهره هاشمی در یکم خردادماه سال 1346 در شهرستان آمل و در روستای شهید آباد ( شهربانو محله ) دیده به جهان گشود. او در خانواده‌ای متدیّن، مذهبی و طرفدار انقلاب و تحت تربیت پدر و مادری بزرگوار که هر دو از سادات منطقه‌ی هزار جریب ساری بودند، رشد و پرورش یافت. از کودکی با قرآن، نهج‌البلاغه و سایر کتب روایی شیعی انس و الفت پیدا کرد و به دلیل جوّ فرهنگی و مذهبی خانواده روح تشنه‌اش با عمیق‌ترین مفاهیم دینی و معنوی سیراب شد.