eitaa logo
متن | علیرضا پناهیان
12.8هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۱ 💠 قرآن، کتابی اجتماعی و تاریخی 💠 برخی از آفات شروع آموزش دین با بحث‌های عقلی 💠 زیبایی روش آموزشی قرآن 💠 ضرورت تحلیل تاریخی یک موضوع بسیار مهم استاد در حسینیۀ ام‌ابیها(س) قرآن، کتابی اجتماعی و تاریخی یکی از برداشت‌های رایج ما دربارۀ دین این است که دین بیشتر یک امر عقیدتی، معنوی یا اخلاقی است، درحالی‌که اگر بخواهیم دین را با قرآن بشناسیم، بیشتر آیات قرآن اجتماعی هستند و قرآن را باید بیشتر یک کتاب تاریخی تلقی کرد. قصص انبیاء قرآن حجم بسیار زیادی را از آیات قرآن را به خودشان اختصاص می‌دهند. غالب آیات قرآن مباحث تاریخی دربارۀ درگیری‌های بین انبیاء با مخالفانشان به‌ویژه پیامبر اسلام است. به همین دلیل قرآن قصه زیاد دارد. بحث عقیدتی، اخلاقی یا احکام در قرآن خیلی کم است. امیرالمؤمنین(ع) در نامۀ ۳۱ نهج‌البلاغه که اولین جزوۀ آموزش دین در تاریخ اسلام است، برای اینکه مخاطب خودش را متقاعد کند که حرف‌های امیرالمؤمنین(ع) را بپذرید می‌فرماید حرف من را بپذیر، چون من تاریخ بسیار مطالعه کردم، اما ما می‌گوییم حرف من را به دلیل استدلال‌های عقلی بپذیر ولی روش ما، نتیجه لازم را در پی ندارد. برخی از آفات شروع آموزش دین با بحث‌های عقلی ما برای اثبات حقانیت دین، خدا، نبوت، معاد و ... با بحث‌های عقلانی شروع می‌کنیم. این‌طور بحث‌ها می‌‌تواند نفرت‌برانگیز باشد و بوی تحمیل از آن به مشام بیاید. غالب مردم که در همین جمهوری اسلامی آموزش دیده‌اند، دین را یک امر شیرین نمی‌دانند بلکه آن را یک امر تحمیلی می‌دانند. این به خاطر اثر روانی آموزش عقائد است. شما وقتی فرد را با استدلال‌های عقلی محاصره می‌کنید، در واقع فرد را تسلیم کردید و او می‌بیند راه گریزی ندارد. او به امری تسلیم می‌شود که زیبایی‌اش را نفهمیده، توصیفش را نشنیده، روایتی از گذشتۀ آن ندارد و آینده‌ای از آن تصور نکرده است. بیان عقلانی اصول عقائد راه تفکر را هم می‌بیند. شما به جای مخاطب فکر می‌کنید و نتیجه را جلویش می‌گذارید. زیبایی روش آموزشی قرآن در قرآن کریم دو روش را زیاد نمی‌بینید؛ استدلال عقلی فراوان و تعریف علمی فراوان. قرآن اجازه می‌دهد خودمان این دو مورد را برداشت کنیم. چیزی که در قرآن فراوان است قصه، تاریخ، گفتگو و ... است. بیاییم فرد را با تاریخ مواجه کنیم و قصه‌های تاریخی بگوییم. اینطوری عقل مخاطب را فعال کرده‌ایم. می‌گوییم دربارۀ این حادثه و قصه فکر کن. بگذاریم خودش برداشت کند و نتیجه بگیرد. از نظر آموزشی این روش خیلی قشنگ‌تر است. ما تقریباً روش قرآن و نهج البلاغه را کنار گذاشته‌ایم و می‌گوییم اینها مبتنی بر تجربه و تحلیل تجربه هستند. تجربه ابطال‌پذیر است و تحلیل‌های مبتنی بر آنها سست‌بنیان هستند. ضرورت تحلیل تاریخی یک موضوع بسیار مهم یکی از سؤال‌های بسیار مهمی که می‌خواهیم جواب بدهیم، این است که چه شد اسلامی که آیاتش شفاف نازل شد و پیامبر(ص) آنها را اجرا کرد، مردم بعد از چند سال دست به قتل فرزندش امام حسین(ع) زدند؟! ماجرا چه بود که منجر به قتل امام حسین(ع) شد؟ اگر انسان آیات قرآن و زندگی پیغمبر و اولیاء خدا را تحلیل نکند، پس این فکر به چه درد می‌خورد؟! 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۶ @Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۱ - قسمت دوم 💠 شهادت امام‌حسین(ع) باید ما را به تفکر و تحلیل تاریخ وادار کند 💠 قرآن غالباً یک متن تاریخی است 💠 یک نمونه از آیات قرآن که ظاهراً تاریخی نیست 💠 با توجه به بُعد تاریخی آیات، معنای آنها را بهتر می‌فهمیم استاد در حسینیۀ ام‌ابیها(س) شهادت امام‌حسین(ع) باید ما را به تفکر و تحلیل تاریخ وادار کند حادثۀ شهادت امام‌حسین(ع) از جهاتی بزرگتر از حادثۀ شهادت همۀ اولیاء خداست. شهادت امیرالمؤمنین(ع)، حضرت زهرا(س) و امام حسن مجتبی(ع) فردمحور است. این سه شهادت بیشتر حالت ترور دارند، ولی امام‌حسین(ع) با حرکت جمعی و آگاهانه مردم شهید شد. دیگر امامان معصوم توسط خلیفۀ وقت مسموم شدند، اما در شهادت امام‌حسین(ع) حرکت مردمی مؤثرتر از وجود یزید ملعون بود. اگر عقیدتی به دین نگاه کنید می‌گویید مردم کوفه به مبدأ، معاد یا ولایت اهل‌‌بیت(ع) ایمان نداشتند، اگر اخلاقی به دین نگاه کنید می‌گویید آنها آدم‌های خبیثی بودند، اگر احکامی نگاه کنید و بحث را به شکم‌های‌ پُر از لقمه‌های حرام محدود کنید، آن‌وقت خودتان را از فهم خلاص کرده‌اید. این موضوع تحلیل تاریخی می‌خواهد و باید ما را به فکر در تحلیل تاریخ وادار کند. قرآن غالباً یک متن تاریخی است روش قرآن در تربیت انسان غالباً تاریخی است، این روش هم شما را وادار به تفکر می‌کند و هم در ویژگی‌های فردی باقی نمی‌گذارد، بلکه به تفکر در مناسبات اجتماعی وا می‌دارد. براساس یک نگرش‌سنجی، درصد بالایی از مردم ایران دین را از سیاست جدا می‌دانند. این تلقی به‌خاطر نگاه نکردن به تاریخ اسلام -آنچنان که باید و شاید- و عدم‌توجه به این نکته است که قرآن غالباً یک متن تاریخی است. قرآن اکثر تذکرات، مواعظ، اخلاقیات و اعتقادات را در ضمن داستان‌های تاریخی بیان می‌کند. یک نمونه از آیات قرآن که ظاهراً تاریخی نیست سورۀ فرقان، آیات 50 تا 53: «وَ لَقَدْ صَرَّفْناهُ بَيْنَهُمْ لِيَذَّكَّرُوا فَأَبى‌ أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُوراً»؛ ما اين آيات را به‌صورت‌هاى گوناگون براى آنان بيان كرديم تا متذكّر شوند، ولى بيشتر مردم از هر كارى جز ناسپاسی ابا دارند. «وَ لَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ نَذِيرًا»؛ اگر می‌‌خواستیم در هر شهر و روستایی، یک پیامبر می‌فرستادیم. «فَلا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً»؛ ای پیامبر! از کافران اطاعت نکن و با آنها جهاد کبیر کن! (این آیه مربوط به مکه است، لذا منظور جهاد با شمشیر نیست.) «هُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ جَعَلَ بَيْنَهُما بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً»؛ او است خدایی كه دو دريا را به هم آميخت، اين شيرين و گوارا و آن شور و تلخ است، و ميانشان مانعى قرار داد. با توجه به بُعد تاریخی آیات، معنای آنها را بهتر می‌فهمیم مشرکین به رسول‌خدا(ص) گفتند تو پیامبر مردم مکه هستی، خدا یک پیامبر برای مدینه و یک پیامبر برای طائف بفرستد، تا هر قومی پیغمبری داشته باشد و مردم مجبور نباشند به پیامبر قوم دیگر تن بدهند. باید روی این حرف ظاهراً مصلحت‌اندیشانه خیلی کار بشود. وقتی به بُعد تاریخی این آیات نگاه می‌کنیم معنای آنها را بهتر می‌فهمیم. حرف مردم اگرچه بد نیست، اما بسیار خطرناک است، لذا خدا پیامبر را از اطاعت آنها نهی می‌کند و دستور می‌دهد با مشرکین جهاد کند. توجه به قصه نزول این آیات ربط اشاره به قرار رفتن دو دریای شیرین و شور را به آیات قبلی می‌فهماند. شاید منظور این باشد که اختلاف‌های بین اقوام دلیل نمی‌شود که هر قومی یک پیامبر داشته باشد، همان‌طور که خدا می‌تواند دو دریای مختلف را در کنار هم نگهدارد، پیامبر هم که خلیفۀ خداست، می‌تواند اقوام مختلف را در کنار همدیگر نگه ‌دارد. باید در متن حادثه قرار بگیریم تا معنای این گفتگو را بفهمیم. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۶ @Panahian_text
📌روش جامعه‌سازی امام رضا(ع) بر اساس محبت و دوری از دوقطبی‌سازی؛ قسمت اول 💠 راه نزدیک شدن و تقرّب به امام‌رضا(ع)‌ 💠 لزوم پرهیز از گروه‌بندی در مقابل یکدیگر 💠 نفرین امام‌رضا(ع) به‌خاطر یک گناه اجتماعی 💠 سرانجام شوم آزار دادن دوستان اهل‌بیت(ع) استاد در هیئت آل یاسین مشهد راه نزدیک شدن و تقرّب به امام‌رضا(ع)‌ شیخ مفید در صفحۀ ۲۴۷ کتاب «اختصاص» نقل می‌کند که امام‌رضا(ع) به حضرت عبدالعظیم می‌فرماید: «يَا عَبْدَ الْعَظِيمِ أَبْلِغْ عَنِّي أَوْلِيَائِيَ السَّلَامَ» سلام من را به دوستانم برسان، «وَ قُلْ لَهُمْ أَنْ لَا يَجْعَلُوا لِلشَّيْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ سَبِيلًا» و به آنها بگو شیطان را به خود راه ندهند. «وَ مُرْهُمْ بِالصِّدْقِ فِي الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ» آنها را به راستگویی در سخن و امانتداری دستور بده «وَ مُرْهُمْ بِالسُّكُوتِ وَ تَرْكِ الْجِدَالِ فِيمَا لَا يَعْنِيهِمْ وَ إِقْبَالِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ وَ الْمُزَاوَرَةِ فَإِنَّ ذَلِكَ قُرْبَةٌ إِلَيَّ» به آنها امر کن سکوت کنند، مجادله‌های بیهوده را کنار بگذارند، به یكدیگر روى آورند و به دیدن هم بروند؛ زیرا این کارها، باعث نزدیک شدن به من است. لزوم پرهیز از گروه‌بندی در مقابل یکدیگر «وَ لَا يَشْتَغِلُوا أَنْفُسَهُمْ بِتَمْزِيقِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً» خودشان را مشغول در افتادن با همدیگر و تکه‌پاره کردن یکدیگر نکنند؛ یعنی این کار را نکنید که یک عده‌ با هم رفیق بشوند که با یک عدۀ دیگر مخالفت کنند. گروه‌بندی نکنید! چندقطبی درست نکنید! همه باهم باشید. افراد گروه با همدیگر رفیق می‌شوند، بعد این باند علیه آن باند، آن باند علیه این باند می‌شود. پس حضرت می‌فرماید با هم رفیق بشوید، ولی این رفاقت را در خدمت تخریب همدیگر قرار ندهید. نفرین امام‌رضا(ع) به‌خاطر یک گناه اجتماعی حالا قسمت عجیب حدیث را ببینیم: «فَإِنِّي آلَيْتُ عَلَى نَفْسِي إِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ وَ أَسْخَطَ وَلِيّاً مِنْ أَوْلِيَائِي دَعَوْتُ اللَّهَ لِيُعَذِّبَهُ فِي الدُّنْيَا أَشَدَّ الْعَذَابِ وَ كَانَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ» زيرا من با خودم عهد كردم هركس چنين كند و دوستى از دوستان مرا خشمگين سازد، از خدا بخواهم كه در دنيا، سخت‌ترين عذاب را به او بچشاند و در آخرت از زيانكاران باشد. امام‌رضا(ع) از ما بیشتر از اینکه بخواهد گناه فردی نکنیم، می‌خواهد گناه اجتماعی نکنیم؛ گروه‌گروه کردن گناه اجتماعی است. «وَ عَرِّفْهُمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ غَفَرَ لِمُحْسِنِهِمْ وَ تَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ إِلَّا مَنْ أَشْرَكَ بِهِ» و ایشان را آگاه کن که خداوند نیکوکارشان را می‌بخشد و از بدکارشان می‌گذرد؛ مگر کسی که به خدا شرک ورزد. سرانجام شوم آزار دادن دوستان اهل‌بیت(ع) «أَوْ آذَى وَلِيّاً مِنْ أَوْلِيَائِي أَوْ أَضْمَرَ لَهُ سُوءاً فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ لَهُ حَتَّى يَرْجِعَ عَنْهُ» یا دوستی از دوستان مرا بیازارد یا بدخواهی او را به دل گیرد؛ تا زمانی که از اندیشۀ بدش برنگردد خداوند او را نمی‌بخشید، «فَإِنْ رَجَعَ وَ إِلَّا نَزَعَ رُوحَ الْإِيمَانِ عَنْ قَلْبِهِ وَ خَرَجَ عَنْ وَلَايَتِي وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ نَصِيباً فِي وَلَايَتِنَا وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ ذَلِك»؛ اگر دست از اندیشۀ بد بردارد، خدا او را می‌بخشد؛ و اگر از نیت بد خود دست برنداشت، روح ایمان از دلش كنده شود و از ولایت و دوستى من خارج می‌گردد و نصیبى در ولایت ما نخواهد داشت؛ از چنین چیزی به خدا پناه مى‌برم. اگر انسان کینۀ کسی را به دل بگیرد یا سندی از کسی پنهان کند که بعداً آبرویش را ببرد، روح ایمان از قلبش بیرون می‌رود و از ولایت اهل‌بیت(ع) بی‌بهره خواهد شد. با دستورها و توصیه‌های امام‌رضا(ع) فقط فرد ساخته نمی‌شود؛ بلکه یک جامعۀ بامحبت ساخته می‌شود. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 مشهد، هیئت آل یاسین، شهادت امام رضا(ع)؛ ۱۴۰۳.۰۶.۱۴ @Panahian_text
📌روش جامعه‌سازی امام رضا(ع) بر اساس محبت و دوری از دوقطبی‌سازی؛ قسمت دوم 💠 دوقطبی‌سازی، یک مشکل بزرگ دینی و اخلاقی 💠 دوقطبی‌سازی، مانع پیشرفت کشور استاد در هیئت آل یاسین مشهد دوقطبی‌سازی، یک مشکل بزرگ دینی و اخلاقی در زمان پیغمبر(ص) منافقانی بودند که اگر چه بعداً قاتل اهل‌بیت(ع) شدند، هیچ‌کدام افشا نشدند؛ اما منافقی به نام عبدالله‌بن‌اُبَی افشا شد. تفاوت او با دیگر منافقان این بود که می‌خواست با تحریک گسل مهاجرین-انصار جامعه را دوقطبی کند. پیغمبر(ص) به‌قدری از این کار ناراحت شد که تقریباً یک شبانه‌روز با مردم سخن نگفت. ایشان با این برخورد جامعه را به‌خاطر دوقطبی‌سازی مجازات کرد. دوقطبی‌سازی، مانع پیشرفت کشور اصلاح کلّیت جامعه، هدف اول پیغمبر(ص) و اهل‌بیت(ع) بوده است. وقتی جامعه درست شود؛ در فضای بهاری آن، گل‌ها و گیاهان جوانه می‌زنند و نهال‌ها رشد می‌کنند. ایجاد فضای مناسب برای رشد، بسیار مهم است. یکی از بزرگترین مشکلات دینی و اخلاقی‌ای که در جامعۀ ما پدید آمد و می‌توانست روح ولایت را از جامعۀ ما ببرد که جامعه مقاومت کرد، دوقطبی کردن جامعه به اصلاح‌طلب-اصولگرا بوده است. بعضی از انقلابیون می‌گویند دوقطبی اصلاح‌طلب-اصولگرا طبیعت یک جامعۀ دارای دموکراسی است؛ اما اینطور نیست. صهیونیست‌ها جوامع را دوقطبی می‌کنند تا با هم دعوا کنند و هیچ‌وقت پیشرفت نکنند. گاهی می‌خواهیم انتقاد کنیم، می‌گویند این از جناح ما است، از خودی‌ها انتقاد نکنید! می‌خواهیم خوبی آن طرف را بگوییم، می‌گویند تعریف نکن، آنها تقویت می‌شوند. وقتی شما خوبی‌ها را تقویت نکنید و از بدی‌ها انتقاد نکنید، کشور پیشرفت نمی‌کند. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 مشهد، هیئت آل یاسین، شهادت امام رضا(ع)؛ ۱۴۰۳.۰۶.۱۴ @Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۲ - قسمت اول 💠 تکیه بر تاریخ بیشتر از استدلال در جذب جوانان مؤثر است 💠 توصیف نگاه عمیق تاریخیِ امیرالمؤمنین علی(ع) در نامۀ ۳۱ 💠 چرا در فرهنگ دینی‌مان به تجربه نمی‌پردازیم؟ استاد در حسینیۀ ام‌ابیها(س) تکیه بر تاریخ بیشتر از استدلال در جذب جوانان مؤثر است نامۀ ۳۱ نهج‌البلاغه اولین جزوۀ آموزشی دین بعد از قرآن است. در این نامه امیرالمؤمنین(ع)، برای اینکه اعتماد جوان را جلب کند تا او به حرف‌هایش گوش بدهد، نمی‌فرمایند از بس قرآن خواندم، از بس با حضرت رسول(ص) هم‌سخن بودم و تلمذ کردم، از بس فکر فیلسوفانه و عاقلانه داشتم؛ بلکه می‌فرماید از بس تاریخ خواندم به حرف‌های من گوش بده. این رویکرد واقعاً اطمینان‌برانگیز است. اگر با جوان‌هایمان این‌گونه برخورد کنیم، رویکردشان به دین تغییر می‌کند. یک زمانی مارکسیست‌ها جوان‌های ما را از ایمان خارج می‌کردند؛ اگر نمی‌توانستند آنها را کمونیست کنند و کاملاً از دین خارج کنند، آنها را دچار التقاط می‌کردند و از آنها تروریست درست می‌کردند. مارکسیست‌ها استدلال محکمی نداشتند اما با تکیه بر تاریخ، جوان مؤمن مسلمان را مجاب و جذب می‌کردند؛ وقتی می‌گفتند «تاریخ نشان داده است ... » افراد را خام می‌کردند و اندیشه‌ها را می‌ربودند. در مورد اهمیت تاریخ از نگاه قرآن توجه داشته باشیم که از نظر تعداد صفحات، حدوداً یک‌سوم قرآن (۲۰۰ صفحه) و از نظر تعداد آیات، حدوداً دوسوم قرآن (۴۰۰۰ آیه) تاریخی است. بنابراین باید در مورد تاریخ خیلی تأمل کنیم. توصیف نگاه عمیق تاریخیِ امیرالمؤمنین علی(ع) در نامۀ ۳۱ حضرت علی(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرماید: «أَيْ بُنَيَّ إِنِّي وَ إِنْ لَمْ أَكُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ كَانَ قَبْلِي فَقَدْ نَظَرْتُ فِي أَعْمَالِهِمْ وَ فَكَّرْتُ فِي أَخْبَارِهِمْ وَ سِرْتُ فِي آثَارِهِمْ حَتَّى عُدْتُ كَأَحَدِهِمْ بَلْ كَأَنِّي بِمَا انْتَهَى إِلَيَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَى آخِرِهِمْ فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذَلِكَ مِنْ كَدَرِهِ وَ نَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِهِ فَاسْتَخْلَصْتُ لَكَ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ نَخِيلَهُ وَ تَوَخَّيْتُ لَك‏ جَمِيلَهُ وَ صَرَفْتُ عَنْكَ مَجْهُولَه‏ ...» پسرم! اگرچه من به اندازۀ مردمى كه پيش از من بوده‌اند عمر نكرده‌ام، ولى در كردارشان دقّت، و در اخبارشان فكر نموده، در آثارشان سياحت كرده‌ام، تا جايى كه همانند يكى از آنان شده‌ام، بلكه گويى از پى آنچه كه از وضع آنان به من رسيده عمرم را با اولين و آخرينشان گذرانيده‌ام، زلال اعمالشان را از تيرگى، و سود و زيان كردارشان را شناختم. از اين رو از هرچيزى پاكيزه و خالصش را برايت انتخاب كردم، و از ميان آن‌همه برنامه، زيبايش را برايت برگزيدم، و نامعلوم آن را از تو دور داشتم؛ ... بعد از این توضیح امیرالمؤمنین(ع) نصایح اخلاقی و معنوی و نکات معرفتی را بیان می‌کند، که آنها را از تاریخ به دست آورده است. امیرالمؤمنین(ع) وقتی می‌خواهد با مخاطب خودش صحبت کند، به تاریخ ارجاع می‌دهد. چرا در فرهنگ دینی‌مان به تجربه نمی‌پردازیم؟ تجربه خیلی مهم است؛ اما چرا در فرهنگ دینی‌مان به تجربه نمی‌پردازیم؟ چون تجربه را ضعیف‌ترین علم می‌دانیم. تجربه در حدّ کلام صریح خدا در قرآن و کلام صریح معصوم نیست. تجربه می‌تواند تفسیرها و تحلیل‌های مختلف داشته باشد. لذا تجربه را چندان قابل اعتماد و اتّکا نمی‌دانیم. به همین دلیل زیاد سراغ تجربه نمی‌رویم، اگرچه قدرت متقاعدکنندگی‌ تجربه به ویژۀ تجربۀ تاریخی بالاست. به قول شهید سید محمدباقر صدر مردم غالباً اسیر محسوسات‌ هستند و باید با همین ادبیات با آنها حرف زد. شهید صدر این برداشت را به قرآن نسبت می‌دهد و می‌فرماید قرآن از طریق محسوسات با مردم صحبت می‌کند. روش قرآن برای انگیزه‌سازی‌ در مردم این نیست که مباحث عقلی و اعتقادی به شیوۀ علم کلام سنتی را زیاد مطرح کند. اگر جوان‌ها از دین فاصله دارند، به‌خاطر دین نیست. بنابراین روش‌های ما باید اصلاح شود. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۷ @Panahian_text
📌روش جامعه‌سازی امام رضا(ع) بر اساس محبت و دوری از دوقطبی‌سازی؛ قسمت سوم 💠 لزوم وضع قانون علیه دوقطبی‌سازی 💠 تلازم دین و انقلابی‌گری با تخصص در ادارۀ کشور 💠 دیکتاتوری رسانه استاد در هیئت آل یاسین مشهد لزوم وضع قانون علیه دوقطبی‌سازی من از مجلس شورای اسلامی تقاضا می‌کنم برای دوقطبی‌سازی در فضای رسانه‌ای مقرراتی وضع شود. انگار این منکر، معروف شده است. روزنامه‌هایی که با خرج دولت ساخته و پرداخته می‌شوند، حق ندارند دوقطبی‌بازی کنند. این روش‌ که «از جناح مخالف، فقط انتقاد ‌کنیم» باید اصلاح بشود. دوقطبی‌سازی بدتر و زشت‌تر از دروغ و نشر اکاذیب است؛ چون دوقطبی‌سازی اجازه نمی‌دهد حرف‌های راست زده بشود، آن‌وقت امید از جامعه می‌رود و مشارکت مردم در انتخابات پایین می‌آید. تلازم دین و انقلابی‌گری با تخصص در ادارۀ کشور رئیس جمهور محترم صریحاً می‌گویند من جناحی نیستم؛ یعنی جامعه توسط لیدرهای سیاسی از این حرف‌ها عبور کرده است. ایشان ‌گفتند وقتی می‌خواهید بچه‌تان را پیش پزشک ببرید نمی‌پرسید این اصلاح‌طلب است یا اصولگرا؟ این حرف درستی است که بیست سال است می‌گوییم. باید مدیریت جامعه به سمت تخصصی شدن پیش برود. مدیری که زیاد دین ندارد، از تخصص‌ خود هم نمی‌تواند خوب استفاده کند. دین، عقل راهبردی انسان را افزایش می‌دهد. کسی که دارای تدبیر، تفکر استراتژیک و قدرت برنامه‌ریزی راهبردی نیست، دینش هم زیر سؤال است. کسی که ترس از قیامت دارد، در امور دنیا هم بهتر برنامه‌ریزی می‌کند. مدیر باید قدرت ریسک داشته باشد، پس باید مؤمن باشد، چون کسی که به خدا ایمان دارد، از چیزی نمی‌ترسد. وقتی می‌گویم «فقط کارآمدی را در نظر بگیرید»، منظورم لیبرال و تکنوکرات شدن و کنار گذاشته دین و انقلابی‌گری نیست؛ چون ولایتمداری و نماز شبی که رهبری به مسئولین توصیه می‌کنند، به نفع کارآمدی است. وقتی کسی ولایتمدار نباشد، کارآمد هم نیست. دیکتاتوری رسانه هرکس دوست دارد ولایتمدار باشد، گروه‌گرایی نکند. در دلمان کینۀ کسی را نگه نداریم، خودمان را گروهی مقابل گروه دیگر نکنیم. بگذارید استعدادها شکوفا شود. وقتی دچار گروه‌گرایی شویم نخبه‌ها کنار می‌کشند؛ می‌گویند: «اگر حرفی بزنیم در رسانه‌ها می‌گویند تو متعلق به آن گروه هستی، پس بهتر است سکوت کنم و نقد و پیشنهادی نداشته باشم»؛ این یعنی خفقان و دیکتاتوری رسانه! 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 مشهد، هیئت آل یاسین، شهادت امام رضا(ع)؛ ۱۴۰۳.۰۶.۱۴ @Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۲ - قسمت دوم 💠 روش تربیتی دین، «به فکر واداشتن» است 💠 درجات مؤمنین، بر اساس مقدار تفکرشان است 💠 وارد شدن به اجتماع و فرار از فردیت، راه معنویت و تقرب است‌ استاد در حسینیۀ ام‌ابیها(س) روش تربیتی دین، «به فکر واداشتن» است منبع و محل تفکر ما چه چیزی باید باشد؟ تاریخ گذشتگان؛ خداوند می‌فرماید: «فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (اعراف،176) روش قرآن به تفکر واداشتن است، نه‌تنها در بحث‌های تاریخی بلکه کلاً قرآن این‌گونه است که انسان‌ها را به تفکر وادار کند. دین این روش تربیتی را می‌پسندد؛ اما مذهبی‌ها خیلی‌وقت‌ها این روش را رعایت نمی‌کنند، به جای اینکه جوان را وادار به فکر کنند، می‌خواهند مراقبت کنند او نتیجۀ غلط نگیرد. باید جوان به فکر وادار شود، نه اینکه نتایج را جلویش بگذاریم و بگوییم اینها را قبول کن و یاد بگیر. قرآن معماگونه حرف می‌زند، شما باید معماها را حل کنید. امتحان‌ها در مدارس و دانشگاه‌ها مبتنی بر حافظه‌ است. متأسفانه حوزۀ علمیه هم چند سالی است نمره‌ای شده و بر اساس حافظه نظر می‌دهند. این راحت‌ترین و غلط‌ترین راه ارزیابی است. باید تفکر پرورش پیدا بکند. وقتی تفکر پرورش پیدا کند، تور ماهیگیری به افراد داده‌اید؛ اما وقتی حافظۀشان زیاد شود ماهی در انبارشان ریخته‌اید. درجات مؤمنین، بر اساس مقدار تفکرشان است یکی از اهداف مهم تهاجم فرهنگی این است که شما تحلیل نکنید و تفکر عمیق نداشته باشید. ویژگی مهم انحراف دینی مثل اسلام آمریکایی این است که اهل تفکر نیستند. تحجر دشمن شمارۀ یک تفکر است. متحجرها دیگران را از دین متنفر می‌کنند. امام‌باقر(ع) به امام‌صادق(ع) فرمود: «يَا بُنَيَّ اعْرِفْ مَنَازِلَ الشِّيعَةِ عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ فَإِنَّ الْمَعْرِفَةَ هِيَ الدِّرَايَةُ لِلرِّوَايَةِ وَ بِالدِّرَايَاتِ لِلرِّوَايَاتِ يَعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَى أَقْصَى دَرَجَاتِ الْإِيمَان‏» (معانی الاخبار، ص1) شیعیان مقامات و مراتبی دارند، درجه‌شان را باید براساس مقدار درایت و تفکرشان در روایات تشخیص بدهیم، نه براساس تعداد احادیثی که حفظ دارند. مشکل امروز دینداران ما این است که می‌خواهند فقط با نقل و نه با عقل و فکر در آیات قرآن و آنچه که از معصومین(ع) نقل شده است، به نتیجه برسند. وارد شدن به اجتماع و فرار از فردیت، راه معنویت و تقرب است‌ به اعتقاد علامۀ طباطبایی یکی از مزیت‌های قرآن این است که در بحث تاریخ یک باب جدیدی را باز می‌کند و آن «تاریخ اقوام و ملل» است، تا قبل از آن سابقه ندارد تاریخ اقوام بیان بشود، مثلاً این قوم این‌طور بود، بعد به اینجا رسید، بعد آن‌طور از بین رفت. ایشان می‌فرماید: «... و از همين جا است كه مى‏بينم قرآن همان عنايتى را كه به داستان اشخاص دارد، به داستان و تاريخ امت‌ها نيز دارد بلكه اعتنايش به تواريخ امت‌ها بيشتر است.» راه معنویت وارد شدن به اجتماع است. فردیت نقطۀ انحرافی است که باید جلویش را بگیریم، رها کردن اجتماع و فرو رفتن در فردیت، تقرّب نمی‌آورد. هرکس می‌‌خواهد مقرب بشود، در جمعیت غور کند و از فردیت فرار کند، تا حال خوبی پیدا کند. این رویکرد تربیتی قرآن است که یک کتاب انسان‌ساز است. ایشان در ادامه می‌فرماید: «برای اینکه در عصر نزول قرآن آنچه از تاریخ بر سر زبان‌ها بود تنها احوال پادشاهان و رؤسای امت‌ها بود.» هنوز هم کتاب‌های تاریخ‌ مدارس ما غالباً تاریخ‌ پادشاهان است. «و ناقلین تاریخ هیچ در صدد ضبط احوال امت‌ها و تواریخ جوامع نبودند. شرح حال جوامع تنها بعد از نزول قرآن باب شد.» (ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۱۵۳) 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۷ @Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۳ - قسمت اول 💠 فرهنگ زندگی‌ جمعی، عصارۀ دین 💠 عامل اتصال مردم و ایجاد امت 💠 علت بیان داستان اقوام در قرآن 💠 تلازم امامت با امت استاد در حسینیۀ ام‌ابیها(س) فرهنگ زندگی‌ جمعی، عصارۀ دین خدا به عنوان قوم و امت با ما برخورد می‌کند، البته نه قومیت به‌معنای ترک، کرد، لُر، بلوچ ...، بلکه به‌معنای امت اسلام و گروه مؤمنان که شما عضو آنها هستید. طبق توصیه مقام معظم رهبری لازم است به دانش‌آموزها زندگی‌ جمعی یاد داده شود. آنها دوست دارند رفیق‌بازی و تیم‌کِشی کنند. این حال نوجوان را تحویل بگیرید! به آنها بگویید مثل فوتبال گروه‌بندی و یارکِشی کنند. خوب است که تمرین ریاضیات هم تیمی باشد. نوجوان می‌خواهد فرآیند اجتماعی‌شدن و عضوی از امت اسلامی شدن را طی کند؛ اما متوقفش کردیم. فرهنگ زندگی‌ جمعی عصارۀ دین است. دین خیلی هوشمندانه است، ولی خیلی‌ها این‌طور تصور نمی‌کنند؛ از این‌طرف قرآن نازل کرده تا شما تربیت اجتماعی پیدا کنید و از آن‌طرف یک محل اجتماع به نام مسجد گذاشته است. عامل اتصال مردم و ایجاد امت امام حسین(ع) یک حلقۀ وصل است تا مردم به هم متصل شوند؛ ما را دور هم جمع کرد تا دین را نگه دارد. الآن هم امام حسین(ع) جمع بیست میلیونی برای خدا درست می‌کند. حضرت امام(ره) فرمود: اگر کسی در خانه‌اش زیارت عاشورا بخواند و صد لعن و صد سلام بگوید، اسلام حفظ نمی‌شود. امام موجب ائتلاف جدایی‌ها است، «وَ ائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ» (زیارت جامعه کبیره). این انقلاب اسلامی، با هیئت‌های مؤتلفه جان گرفت و شروع شد. هیئت‌های مؤتلفه، کلمۀ خیلی عمیقی است. ریشۀ هیئت‌های مؤتلفه را مرحوم شاه‌آبادی، استاد عرفان حضرت امام(ره) راه انداخت. ما با «حسین»(ع) در آستانۀ امت اسلامی شدن هستیم! گویا کلّ انقلاب اسلامی مقدمه بود، برای بیداری و قدرت گرفتن جریان مقاومت در منطقه تا کلّ منطقه بتواند امنیت برگزاری اربعین را فراهم کند. حضرت امام(ره) می‌فرمود: هیچ عاملی مثل سیدالشهدا نمی‌تواند بین دل‌ها ارتباط و اتحاد برقرار کند. وقتی متوجه می‌شویم امام حسین(ع) با چه هزینه‌ای جامعه و اجتماع ما را شکل داده، خجالت‌زده می‌شویم. علت بیان داستان اقوام در قرآن چرا خدا داستان اقوام را در قرآن مطرح می‌کند؟ برای اینکه بفهمیم ما هم قوم هستیم. آیا جالب نیست موضوع بسیاری از آیات قرآن اقوام هستند؟! مثل «لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ ...» (انعام،۲۴) ما بر امت‌هایی قبل از تو پیامبرانی را فرستادیم و ... . «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ ... » (غافر،5). خداوند در آیات زیادی بر امر اجتماعی می‌پردازد. «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد،11) خدا سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر اینکه آن قوم با انجام کارهایی وضع خودشان را خراب کنند. با این حال چرا ما تلقی جمعی از قرآن پیدا نمی‌کنیم؟! چون تلقی فردی از دین در ذهن ما فرو رفته است. تلازم امامت با امت مسلمان شدن کافی نیست، عضو امت شدن هم لازم است. مسئلۀ امت هنوز جا نیفتاده است. کسی که به امت شدن نرسیده، چطور دنبال امام می‌گردد!؟ امامت غالباً با امت معنا می‌‌دهد. شما نمی‌توانید امامت را بدون امت به‌طور دقیق بشناسید. امام هم نمی‌تواند بدون امت امامت کند. متأسفانه غالب افراد می‌خواهند تنهایی با امام ارتباط برقرار کنند. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۸ @Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۳ - قسمت دوم 💠 اهمیت جامعه‌پردازی نسبت به خودسازی 💠 معنای «یا ایّها الذین آمنوا» 💠 فرق قرآن با سایر کتب 💠 اثر تلاوت و تدبر در فهم قرآن استاد در حسینیۀ ام‌ابیها(س) اهمیت جامعه‌پردازی نسبت به خودسازی قرآن کریم می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُم‏» (مائده، ۱۰۵) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، به خودتان بپردازيد. هرگاه شما هدايت يافتيد، كسی كه گمراه شده است به شما زيانى نمى‌‏رساند. بسیاری این آیه را فردی تفسیر می‌کنند و دلیل بر خودسازی می‌گیرند. وقتی از رسول‌خدا(ص) دربارۀ این آیه سؤال شد فرمود امر به ‌معروف و نهی ‌از منکر کنید؛ اما وقتی دیدی دنیا ترجیح یافته و از بخل و هوس پیروی می‌شود، به خودت بپرداز و عوام مردم را رها کن(مجمع البیان، ج۳، ص۳۹۲). بنابر این «علیکم انفسکم» برای وقتی است که از شما کاری برای جامعه برنمی‌آید. اگر کاری از شما برمی‌آید، اول به جامعه بپردازید. طبق این روایت خودسازی قبل از جامعه‌پردازی نیست؛ آن‌جایی است که انسان ناچار باشد. معنای «یا ایّها الذین آمنوا» نظر علامه طباطبایی در مورد این آیه این است که آیه نسبت به جامعه است؛ یعنی ای جامعۀ مؤمنین! قوا و توانایی‌های خودتان را بشناسید و به کار بگیرید، در این صورت دشمنان شما نمی‌توانند روی شما اثر بگذارند. مخاطب «یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا» تک‌تک مؤمنین نیست، بلکه جامعۀ مؤمنین است. بنابر نظر برخی از بزرگان، همۀ آیات شامل «یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا» مدنی هستند؛ یعنی خدا جامعۀ سامان‌یافتۀ مؤمنین که از ولایت برخوردار هستند را با تعبیر «یا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا» خطاب می‌کند. فرق قرآن با سایر کتب قرآن می‌خواهد به ما یاد بدهد عضو کدام قوم هستیم، قوم ما چگونه است و ... . کسی زیاد پای قرآن بنشیند، نمی‌تواند زندگی فردی داشته باشد. خیلی از حرف‌های قرآن برای فرد نیست، برای جامعه‌ است. خدا که نمی‌خواهد با بیان قصه و تاریخ در قرآن سرگرم شویم. وجهِ تربیتی رویکرد تاریخی قرآن این است که می‌خواهد مؤمنین را ادب کند، آنها را بسازد. کتاب‌های علمی رایج اگرچه دینی هم باشند بیشتر دنبال آگاهی دادن، استدلال کردن، ساختن و پرداختن ذهن هستند؛ اما قرآن نمی‌خواهد فقط اطلاعات بدهد، بلکه طرز تفکر و نگاه را هم درست می‌کند! لذا قرآن، «بَصائِرُ لِلنَّاس‏» (جاثیه،۲۰) است، یعنی بصیرت و دید می‌دهد. اثر تلاوت و تدبر در فهم قرآن نباید طوری غرق جزئیات قرآن شوی که از روند آیات باز بمانی. دو تعبیر در قرآن بر این‌طور خواندن دلالت می‌کند: تلاوت و تدبّر. تلاوت یعنی آیات را پشت سر هم گذاشتن. مثلاً در اوایل سورۀ بقره، خدا چهار آیه در مورد مؤمنین صحبت می‌کند، دو آیه در مورد کفار و دوازده آیه در مورد منافقین. اگر حجم آیات قرآن را نگاه کنید، می‌بینید مسئلۀ قرآن ملحدین نیست، مسئله‌اش مؤمنینی است که درست و کامل دینداری نمی‌کنند. یک معنای تدبر هم پشت سر هم قرار دادن آیات است. برداشت از مجموعۀ آیات با برداشت از یک آیه فرق می‌کند. وقتی آیه‌ای در یک منظومه از آیات قبل و بعد دیده می‌شود، قصه فرق می‌کند. «هَلْ نُجازِي إِلَّا الْكَفُورَ»(سبأ،۱۷)؛ آیا ما جزء ناسپاس را مجازات می‌کنیم؟! این آیه بعد از قصۀ قوم سبا است، پس ناظر به قوم ناسپاس است نه فرد ناسپاس! چه‌بسا رفتار خدا در مقابل فرد با رفتار خدا در مقابل جامعه فرق کند؛ شاید از فرد بگذرد اما جامعه را سریع مجازات کند. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۸ @Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج چهارم 💠 حکومت‌های طاغوتی، عامل انحراف از اسلام 💠 تأثیر وضعیت عمومی جامعه، بر سرنوشت آن 💠 مسئولیت هدایت و اصلاح جامعه نسبت به خودش 💠 اثر رسانه و افراد پر سروصدا بر شخصیت جامعه استاد در حسینیۀ ام‌ابیها(س) حکومت‌های طاغوتی، عامل انحراف از اسلام برخی از آموزش‌های دینی تحت ‌‌تأثیر تسلط طواغیت در طول تاریخ بر جامعۀ اسلامی، به‌شدت از راه اصلی‌شان خارج شده‌اند. یکی از آن تعلیمات توجه به امت بودن و زندگی اجتماعی است. مثلاً مسجد بیشتر به‌عنوان نمازخانه تلقی می‌شود، در حالی‌که مسجد محل تجمع مؤمنین است. در اسلام تقریباً زندگی فردیِ دینی و معنویت فردی نداریم. بسیاری از درس‌های اخلاق فردی ذیل «لَا رَهْبَانِيَّةَ فِي الْإِسْلَامِ» (دعائم الاسلام، ص193) نفی می‌شود. تأثیر وضعیت عمومی جامعه، بر سرنوشت آن ما دو گرفتاری خیلی بزرگ داریم. هم در دنیا و هم در آخرت، به‌صورت جمعی و قومی محاسبه و جزا می‌بینیم. ما گرفتار جامعه هستیم. خدا در دنیا از جامعه معدل می‌گیرد. مثلاً وقتی آدم‌های هرزه مظلوم‌نمایی کرده و یک عده‌ از افراد جامعه شفقت و گرایشی به آنها پیدا کنند؛ خدا جمع‌بندی می‌کند و اگر تعدادشان زیاد باشد، عصاره‌اش را در نظر می‌گیرد و ممکن است همان را بر مردم حاکم ‌کند. در مورد افراد خدا به سِرّ آنها نگاه می‌کند، هرچه در دلشان باشد در مقدرات افراد قرار می‌دهد و آن را به سرشان می‌آورد. از این بیشتر خدا به جمع‌بندی وضعیت جامعه نگاه می‌کند و هرچه باشد به سر جامعه می‌آورد. پس اگر بناست از خدا بترسی اعمال بدِ خودت یک درصد ماجراست، برای اعمال بد جامعه‌ات بترس! در غزوۀ حُنین تعداد لشکر اسلام بیشتر از لشکر دشمن بود، اما شکست خوردند؛ چون بعضی‌ها غرور پیدا کردند و دست از توکل برداشتند. جامعۀ مغرور شکست می‌خورد حتی اگر رسول‌خدا(ص) در میانشان باشد. بدی‌های افراد با امتحان و گناه ظاهر می‌شود؛ اما بدی‌های جامعه با مسئولین بد و خوبی‌های جامعه با مسئولین خوب آشکار می‌شود. مسئولیت هدایت و اصلاح جامعه نسبت به خودش بعضی‌ها آن‌قدر تقابل امیرالمؤمنین(ع) با معاویه و تقابل امام حسین(ع) با یزید را برجسته می‌کنند که از ماهیت اجتماعی تاریخ غافل می‌شوند. مسئول هدایت و اصلاح یک جامعه، خود آن جامعه است. وقتی جامعه مرض داشته باشد امیرالمؤمنین(ع) را از دست می‌دهد و معاویه بر آن مسلط می‌شود. لذا امیرالمؤمنین(ع) خودِ جامعه را خطاب قرار می‌دهد. مردم شهرهای بصره، شام و حتی مدینه بدتر از مردم کوفه بودند؛ اما خدا به مردم کوفه غضب کرد و آنها قاتل امام حسین(ع) شدند. امیرالمؤمنین(ع) پنج سال میان آنها زندگی کرد و حجت بر آنها تمام شد. خدا کسانی را که علی(ع) را اذیت کردند، نابود کرد. اثر رسانه و افراد پر سروصدا بر شخصیت جامعه جامعه مثل فرد برای خودش شخصیت و صفاتی دارد. هرکس در جامعه پرروتر است همان شخصیت جامعه را شکل می‌دهد. کسانی که سروصدا دارند مسئولین را تعیین می‌کنند و افکار عمومی را شکل می‌دهند. الآن اسم اینها را رسانه گذاشتند. در یک کلاس هرکس پرروتر باشد، کلاس را اداره می‌کند. اگر معلم بخواهد زندگی ‌جمعی به بچه‌ها یاد بدهد، باید با از بین ببردن خجالت و ترس بچه‌ها، همۀ آنها را پررو کند تا همه حرف بزنند. توابین -که همه شهید شدند- چهارهزار آدم خوب ولی کم‌رو بودند که نتوانستند به جامعۀ کوفه شکل بدهند. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۹ @Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۵ - قسمت اول 💠 فاجعه‌بار بودن تلقی فردی از دین 💠 ضرورت بیان آثار اجتماعی دین 💠 زبان مناسب برای گفتگو با نوجوان دربارۀ دین 💠 برخی عوارض «اجتماعی ندانستن دین» 💠 درک اهمیت امامت با تلقی اجتماعی از دین استاد در حسینیۀ ام‌ابیها(س) فاجعه‌بار بودن تلقی فردی از دین ما معمولاً دین را با اصول عقائد شروع می‌کنیم. این روش ناخواسته القا می‌کند که دین یک امر فردی است، درحالی‌که دین به‌شدت اجتماعی است. تلقی فردی از دین فاجعه‌ای است که همین امروز داریم در آن زندگی می‌کنیم. دین سهمیۀ کمی در انتخابات ما دارد، درحالی‌که سهمیۀ دین در جامعۀ ما خیلی بالا است. حدود هفتاد درصد افراد در عزاداری‌های عاشورا شرکت می‌کنند یا دوست دارند شرکت کنند، اما همه این افراد در انتخابات شرکت نمی‌کنند. در اسلام نابی که امام خمینی(ره) معرفی می‌کند، بالاترین گناه کبیره عدم‌شرکت در انتخابات است ولی برداشت عمومی از دین این‌طور نیست، حتی به منِ طلبه می‌گویند چرا دربارۀ انتخابات و مسائل سیاسی حرف می‌زنی؟! ضرورت بیان آثار اجتماعی دین بیایید به شیوۀ قرآن حرف بزنیم. قرآن وقتی می‌خواهد مخاطبش را به دینداری متقاعد کند از تاریخ اقوام و نحوۀ برخورد آنها با انبیاء سخن می‌گوید. شهید صدر با برداشت از قرآن می‌گوید انسان اهل محسوسات است، باید اول حسّ او را تحریک کرد. تاریخ و مسائل اجتماعی همین محسوسات است. ایشان می‌فرماید صدر اسلام که مردم خودشان را فدای پیغمبر(ص) می‌کردند، ریشه‌اش ایمان به مبدأ و معاد نبود؛ ریشه‌اش دیدن آثار اجتماعی وجود پیغمبر در زمان خودشان بود. ایشان می‌فرماید در آخرالزمان که دینداری سخت می‌شود باید به بیان آثار اجتماعی دین پرداخت. ما هنوز این کار را شروع نکردیم. قرآن -که متن اصلی دین است - در تربیت انسان‌ها بیشتر به تاریخ توجه دارد، یک دلیلش اجتماعی بودن تاریخ است. قرآن به تاریخ سلاطین نپرداخته، حتی به تاریخ انبیاء هم بسنده نکرده، بلکه از تاریخ اقوام بحث کرده است. وقتی شما با تاریخ تربیت شوید، به یک عنصر اجتماعی تبدیل می‌شوید. زبان مناسب برای گفتگو با نوجوان دربارۀ دین اگر خواستید با یک نوجوان از دین صحبت کنید، بگویید آیا تو می‌خواهی عضو گروه پیغمبر بشوی؟ این زبان نوجوان است، نه مباحث اعتقادی، اخلاقی و حتی عرفانی؛ چون نوجوان گروه‌‌گرا است و می‌خواهد عضو گروه بشود. زندگی اجتماعی دردسرساز است، راحتی را از انسان می‌گیرد. ما سعی می‌کنیم دینداری فردی را برای جوان‌هایمان جا بیندازیم، درحالی‌که شیرینی زندگی اجتماعی زیر سایۀ دین بیشتر است، اگرچه سخت‌تر است. برخی عوارض «اجتماعی ندانستن دین» چرا جا انداختن حجاب برایمان سخت است؟ چون اجتماعی بودن دین را جا نینداختیم. چرا در سیاست‌مداران و مدیران جامعه افراد مشکل‌دار پیدا می‌کنیم؟ چون زندگی اجتماعی را بلد نیستیم. اگر ما بخواهیم اجتماعی زندگی کنیم، نهایتاً کارمندی زندگی‌ می‌کنیم ولی زندگی کارمندی با زندگی اجتماعی دینی فرق دارد. درک اهمیت امامت با تلقی اجتماعی از دین امامت و ولایت، اصل و اساس دین است. اکثر شیعیان نمی‌دانند چرا امامت مهمترین امر دین است؛ چون تلقی اجتماعی از دین ندارند. وقتی انسان از فردیت بیرون بیاید و اجتماعی شود و مثل یک رهبر نسبت به جامعه احساس مسئولیت کند، می‌فهمد که چرا امامت از نماز هم مهمتر است. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۰ @Panahian_text
📌 برنامه زمانه، شبکه ۲، شهادت سید حسن نصرالله/ بخش اول 💠 لزوم توجه به ابعاد معنوی شهادت استاد : در گفتگوهای فراوانی که صورت می‌گیرد از برخی ابعاد معنوی شهادت غفلت می‌شود، قرآن کریم در آیۀ ۱۵۶ سورۀ آل‌عمران، خیلی واضح موضوع را روشن می‌کند و می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا» ای مؤمنین! مانند کافران نباشید. از چه جهت؟ «و َقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَّوْ كَانُوا عِندَنَا مَا مَاتُوا وَ مَا قُتِلُوا» مانند کافران نباشید که در مورد برادران خودشان می‌گویند اگر نزد ما مانده بودند و به میدان جهاد نمی‌رفتند نمى‏مردند و کشته نمی‌شدند. خداوند متعال این سخن را که بگوییم اگر فلانی به جهاد نرفته بود، الآن سالم پیش ما نشسته بود کافرانه می‌داند؛ چون مرگ دستِ خدا است. کسی که شهادت را در آغوش می‌گیرد، در واقع نوع مرگ خودش را انتخاب کرده است. البته خیلی از مسائل را هم باید در جای خود بررسی کرد؛ مانند اینکه آیا ما می‌توانستیم وظیفۀ خود را بهتر انجام بدهیم تا ایشان به شهادت نرسد. نمی‌خواهم در این تحلیل نقش دشمن را حذف کرده و یا میزان تقصیر و قصور احتمالی را فراموش کنم. همچنین اینکه ما باید از دشمن انتقام بگیرم، به جای خودش محفوظ است. همۀ آن عوامل را هم که بررسی کنیم، شهادت در مورد زمان مرگ تغییری ایجا‌د نمی‌کند. ما باید این آرامش را داشته باشیم. حیف نبود مرگ این سید بزرگوار به شهادت ختم نشود!؟ و با مرگ خودش که در متنِ چنین شهادتی بود این آثار عظیمی را به جا نگذارد!؟ خدا می‌فرماید اگر شما به عوامل و اسباب به‌طور مطلق نگاه کنید و به ماجرای تقدیر مرگ و شهادت نگاه نکنید، و بگویید «اگر او به جهاد نرفته بود، الآن زنده بود» سخن شما کافرانه خواهد بود. این‌جوری نباید نگاه کنیم. در مورد این سلسلۀ شهیدان شصت‌وسه‌ساله یعنی سیدحسن نصرالله، اسماعیل هنیه، شهید رئیسی و حاج قاسم که همگی شصت‌وسه‌ساله بودند، باید گفت واقعاً نوری در وجودشان بود که البته این زمان، وقت مرگ طبیعی‌شان بوده است. در یک سوی قلبمان به تقدیر الهی آرام هستیم، اگر ایشان مثلاً با یک بیماری‌، فوت کرده بود ما خوشحال‌تر بودیم؟ نه؛ ما باید بدانیم توفیق عظیم و لیاقت‌هایی که اینها دارند نوع مرگ‌شان را از مرگ طبیعی به شهادت و آثار با عظمتی که دارد، تغییر می‌دهد. ابن ابی الحدید از امیرالمؤمنین(ع) نقل می‌کند که فرمود: «مَن لَم یُقتَل ماتَ؛ هرکس کشته نشود می‌میرد.» (شرح نهج‌البلاغۀ، ج۱، ص۳۰۶). پس ما بررسی‌هایمان را با آرامش انجام می‌دهیم. البته این آرامش معنایش این نیست که اندوه نداشته باشیم. اباعبدالله الحسین(ع) در صحرای کربلا برای شهدا اشک می‌ریختند درحالی‌که ساعاتی بعد به آنها ملحق می‌شدند. این اشک به جای خود، آن پیگیری تقصیرها و قصورها به جای خود، این ایمانِ به معنای شهادت و به بُعد تقدیری شهادت هم به جای خود. این ایمان به آدم واقعاً آرامش می‌دهد و آدم را خوشحال می‌کند. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 شبکه۲، شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۷ @Panahian_text
📌 برنامه زمانه، شبکه ۲، شهادت سید حسن نصرالله/ بخش دوم 💠 آثار و نتایج شهادت سید حسن نصرالله استاد : شهادت شهید سید حسن نصرالله برکاتی هم دارد که اگر به مرگ طبیعی از دنیا می‌رفت، شاید ما دستمان به هیچکدام از این برکات و نتایج نمی‌رسید. ۱- ترویج فرهنگ شهادت یکی‌ از الطاف خفیۀ الهی و آثار بابرکت این شهادت، ترویج فرهنگ شهادت است. وقتی امام خمینی(ره) قطعنامه را پذیرفت، فرمود: «خدا سفرۀ شهادت را از بین عاشقانِ شهادت جمع نکند.» امام برای ناامنی یا از دست دادن جوان‌ها و خوب‌ها دعا نکرد، امام مرگ را باور داشت و دوست نداشت همۀ مرگ‌ها، مرگِ طبیعی باشد. امام دوست داشت امنیت در سطح بالا باشد، ولی در کنارش، برای هم شهادت دعا کرد. اولین کاری که شهادت این شخصیت محبوب کرد، انتشار فرهنگ شهادت بود. این محبوبیت موجبِ نشر فرهنگ شهادت است. فرهنگ شهادت همان چیزی است که رایس وزیر خارجۀ اسبق آمریکا می‌گفت، اینها تا وقتی که فرهنگ شهادت را به بچه‌هایشان یاد می‌دهند، تروریست هستند. الآن دشمنان احمق ما موجب تقویت فرهنگ شهادت شدند. من چندی قبل به لبنان رفته بودم. شبِ جمعه در کنار مزار شهدا، جوان‌هایی را دیدم که فکر نمی‌کردم آن ساعتِ از شب آنها در آنجا باشند ولی انگار پاتوق‌شان آنجا بود. آنها دعا و مسئلۀشان شهادت بود. این فرهنگ شهادت‌طلبی خیلی عجیب است. ۲- نابود شدن خط سازش مسئلۀ دیگر این است که شهید سید حسن نصرالله روش سازشکاری را نابود کرد. شما چطور می‌توانستید خط سازش‌کارها را نابود کنید؟ جز با شهادت مظلومانۀ چنین شخصیتی‌. ضربه‌ای که با شهادت ایشان به سازش‌کاری خورد، با هیچ وسیلۀ دیگری نمی‌توانستید آن را بزنید. سازش‌کاری را ساده نگیریم. وقتی حضرت موسی(ع) برای مناجات رفت، سامری مردم ستم‌دیده‌ای که آن‌همه معجزه دیده بودند را گوساله‌پرست کرد. رسول‌خدا(ص) فرمود: «من هم در امتم سامری دارم. شعار سامری امت من لاقتال است» (امالی مفید/ص۳۰) ؛ و این یعنی سازش‌کاری. سازش‌کار همیشه صلح را تئوریزه می‌کند، اما هیچ‌وقت نمی‌گوید کی وقت جهاد است؛ همیشه ترس‌ها را مصلحت‌اندیشی می‌داند، اما هیچ‌وقت شجاعت جهاد و شهامت قتال در راه خدا را ندارد. صلح، بدون جنگِ شرافتمندانه به دست نمی‌آید. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 شبکه۲، شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۷ @Panahian_text
📌 برنامه زمانه، شبکه ۲، شهادت سید حسن نصرالله/ بخش سوم 💠 دشمن‌شناسی استاد : شعور دشمن‌شناسی آن‌قدر سخت به دست می‌آید که خدا در قرآن به پیغمبر(ص) می‌فرماید: «بعضی‌ها باور نمی‌کنند که کسانی تا ابد در دوزخ هستند.» مگر آن شخص چقدر جنایت کرده که تا ابد در عذاب باشد؟ بسیاری از مؤمنان حجم شرارت دشمن را باور نمی‌کنند، مثلاً فکر می‌کنند که اگر آنها اسلحه را زمین بگذارند، دشمن هم زمین می‌گذارد. اگر آنها کوتاه بیایند، دشمن هم کوتاه می‌آید؛ یا فکر می‌کنند بالاخره یک وجه انسانی در دل دشمن هست که یک جایی به آنها رحم خواهد کرد، درحالی‌که دشمن ابدا رحم نمی‌کند. خدا باید چه کار دیگری برای ما می‌کرد که به دشمن‌شناسی برسیم!؟ در واقعۀ عاشورا یکی از وجوهی که امام حسین(ع)، علی اصغر(ع) را به میدان ‌آورد، همین است که شرارت بسیار زیاد دشمن را نشان بدهد. روضه‌ها برای این نیست که محبت امام حسین(ع) را به دلِ ما بیندازد، بلکه می‌خواهد شرارت دشمن را در باور ما قرار بدهد. ۳- تکثیر سید حسن نصرالله وقتی سید حسن نصرالله مبارزه را شروع کرد، طلبه‌ای بود یک موی سفید در صورتش نبود. الآن طلبه‌های زیادی مانند او داریم. بعضی‌ها ناامیدانه برخورد نکنند. یأس از وسوسه‌های ابلیس است. سید حسن نصرالله تکثیر شد و این سنت شهیدان است. نباید دستگاه محاسباتی خودمان را به دست ابلیس بدهیم. دستگاه محاسباتی ما وقتی در دستِ ابلیس قرار می‌گیرد که فکر کنیم مقاومت هزینه دارد. ممکن است مقاومت هزینه داشته باشد اما هزینه‌اش بسیار کمتر از سازش است. در سازش، ذلت و رنج بسیار هست اما هزینۀ مقاومت می‌تواند لذت‌بخش باشد و قطعاً عزت‌آفرین خواهد بود. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 شبکه۲، شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۷ @Panahian_text
📌 برنامه زمانه، شبکه ۲، شهادت سید حسن نصرالله/ بخش چهارم 💠 هزینۀ سازش بسیار بیشتر از هزینۀ مقاومت است استاد : باور کنیم اگر وظیفه باشد، باید مقابل صهیونیست‌ها بایستیم، اگر از خطری بترسیم بدبخت می‌شویم، کشته‌ها خواهیم داد و فلاکت‌ها خواهیم کشید. خدا اگر می‌خواست، می‌توانست دشمن برای ما نگذارد. خدا می‌تواند خودش دشمنان ما را از بین ببرد. خدا می‌فرماید: «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الْإِنْسِ وَ الْجِن؛ ‏برای هر پیغمبری دشمنانی از جن و انس قرار دادیم» (انعام،۱۱۲) چون می‌خواهد ما را امتحان کند. بعضی‌ها دعا می‌کنند ای کاش این دشمنان نبودند، ای کاش خودشان نابود بشوند، ای کاش بشود از این امتحان فرار کرد و دشمن کوتاه بیاید و ... . اینها دچار نوعی حماقت هستند و حداقلِ قواعد حاکم بر حیات بشر را نشناخته‌اند. سی سالِ بعد از دفاع مقدس خیلی روی فرهنگ جامعه کار شد. خیلی‌ها فکر می‌کنند با سازش‌کاری می‌توان به امنیت رسید و این یعنی عقلانیت. در حالی که اصلاً اینطور نیست. وقتی جنگ درِ خانۀ شما آمد، اگر درب را ببندی سقف خانه را بر سر تو خراب خواهند کرد و با ذلت زیر تاریکی‌های تاریخ دفن خواهی شد. آیت‌الله بهجت می‌فرمود: «کاش دشمنانِ ما به بردگی ما راضی می‌شدند و ما را به‌عنوان برده حفظ‌مان می‌کردند». باور کنیم هزینۀ مقاومت کمتر از هزینه سازش است. ممکن است بدترین نوع محاسبه برای نابودی ایران این باشد که مسئولین بگویند اگر ما به آنجا موشک بزنیم، او هم یک موشک می‌زند و مثلاً یک پمپ بنزین ما آتش می‌‌گیرد، پس ما نزنیم. مقام معظم رهبری یک‌بار فرمودند که مقاومت هزینه دارد، سازش هم هزینه دارد؛ اما هزینۀ سازش بیشتر از مقاومت است. باید در مورد این سخن بحث کرد. این‌طور نیست که این یک فکر دینی باشد، این یک فکر عقلانی است. الآن در کشور ما بعضی‌ها می‌گویند اسرائیل شرور است، یعنی کوتاه بیاییم. کسانی را که تاریخ خوانده‌اند بیاورید این مطلب را توضیح بدهند. مردمی که از شرّ یزید فرار کردند به حجاج بن یوسف ثقفی مبتلا شدند که بدون محاکمه می‌کشت. هرکس با هرکس دعوا داشت، می‌گفت این محب علی بن ابی‌طالب(ع) است، آن‌وقت حجاج نسل و دودمانش را نابود می‌کرد. مردم مدینه به امام حسین(ع) می‌‌گفتند یک ذره کوتاه بیا؛ بعد در واقعۀ حرّه هفتصد نفر از صحابه و تابعین را خودِ یزید در مدینه سر برید و جوی خون راه افتاد و به نوامیس‌شان تجاوز شد. سازش خیلی هولناک است. این امتحان بزرگِ ما است. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 شبکه۲، شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۷ @Panahian_text
📌 برنامه زمانه، شبکه ۲، شهادت سید حسن نصرالله/ بخش پنجم 💠 وظیفۀ رسانه‌ها و رجال سیاسی در بالا بردن ظرفیت مقاومت مردم استاد : بزرگترین شعار ما امروز «مرگ بر سازش» است. ما باید آماده باشیم، مصلحت هرچه هست در موردش بحث می‌کنیم. گاهی همین آمادگی، مصلحت‌ها را تغییر می‌دهد. گاهی رسول‌خدا(ص) در مقابل منافقین ساکت می‌نشستند. در جریانی که منافقین می‌خواستند حضرت رسول(ص) را ترور کنند، حذیفه پرسید چرا اینها را اعدام نمی‌کنی؟! حضرت به آماده نبودن افکار عمومی مردم اشاره کرد و فرمود آن‌وقت مردم می‌گویند پیامبر یاران خودش را اعدام کرد؛ یعنی مردم ظرفیت نداشتند. نقش تظاهرات‌ها، رسانه‌ها و رجال سیاسی این است که ظرفیت مردم را بالا ببرند. اگر یک رجل سیاسی بتواند - و باید وظیفه‌اش بداند- به مردم اعلام کند هزینۀ مقاومت کمتر از هزینۀ سازش است، سکوت کند و این را نگوید، خدا در قعر جهنم او را عذاب خواهد کرد، چون رجال سیاسی به مردم خط می‌دهند. ابوموسی اشعری چه می‌گفت که امیرالمؤمنین(ع) لعنش می‌کرد؟ امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید او از سامری‌های امت است؛ چون می‌گفت جنگ بد است. جنگ بد است، اما چه‌کسی جنگ را شروع کرد؟ ما باید این را بدانیم. وظیفۀمان ابتدا این است که مقاومت را درک کنیم و دستگاه محاسباتی ما به نفع مقاومت تحلیل کند، ولو دین نداشته باشیم. اگر کسی به مسئولین یا در رسانه‌‌ها پالسی از سازش بدهد و بویی از مقاومت در کلامش نباشد، عاقبت‌به‌خیر نخواهد شد. عاقبت شرّ، حداکثری هم دارد و آن این است که به دست او حسین‌ها سر جدا خواهند شد. ولایت‌مداری، مهمترین ویژگی‌ سید حسن نصرالله مهمترین ویژگی‌ شهید سید حسن نصرالله، این رهبر بزرگ مقاومت در تاریخ تشیّع که مثل یک ستارۀ قطبی می‌درخشد و خواهد درخشید؛ ولایت‌مداری او بود. او ولایت‌فقیه را قبول داشت، اما متفاوت از قبول داشتن ما. ایشان در سخنرانی‌ عمومی‌شان گفتند در ایران مسئولین آن‌طور که باید حرف ولایت‌فقیه را گوش نمی‌دهند. سید حسن نصرالله -که خدا عزت تاریخی و جهانی به او داد- می‌گفت افتخار می‌کنم که مرید ولی‌فقیه و رهبری معظم ایران هستم؛ آن‌وقت می‌بینید گاهی امام جماعت یک مسجد کوچک، به‌خاطر آبروی خودش از طرفداری از ولایت‌فقیه فرار می‌کند. دیدید شهید قاسم سلیمانی چطور از ولایت‌فقیه دفاع کرد و به مراجع و علمای بزرگ در مورد دفاع از ولایت‌فقیه چه گفت؟! من یکبار به شهید سید حسن نصرالله گفتم اجر تعریفی که از ولایت‌فقیه دادید، از تمام مجاهدت‌هایتان بالاتر است. شما گفتید ما در برابر ولی‌فقیه، آقای خودمان هستیم. ولایت‌مداری‌ با مریدبازی‌های کورکورانه فرق می‌کند. ولایت‌مداری‌ با تبعیت مطلق و بدون قدرت تشخیص متفاوت است. شما اوج ولایت‌مداری را معنا کردید و من ده‌ها بار در سخنرانی‌ها برای توضیح ولایت‌فقیه، این سخن شما را مطرح کرده‌ام. بعد از جنگ سی و سه روزه، در دانشگاه تهران جلسۀ پرسش و پاسخی با حضور یکی از اعضای حزب‌الله لبنان تشکیل شد. دانشجوها از ایشان می‌پرسیدند رمز موفقیت‌ شما چیست؟ ایشان تأکید داشت که رمز موفقیت ما تبعیت از ولایت‌فقیه است. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 شبکه۲، شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۷ @Panahian_text
📌 حرم حضرت معصومه(س) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش اول 💠 تفکر مقاومت؛ اولین امکان مورد نیاز برای مقابله با اسرائیل 💠 ضرورت پاسخ مثبت به آیات الهی 💠 بر اساس محاسبه غلط یا از روی ترس، تفکر مقاومت را کنار نگذاریم استاد : تفکر مقاومت؛ اولین امکان مورد نیاز برای مقابله با اسرائیل ما امروز در شرایطی هستیم که نیاز به مهمات داریم. نیاز به قوی‌ترین سلاح‌ها برای درهم کوبیدن دشمن داریم. این استعداد و امکانِ ضروری و مهم، لزوماً داشتن تجهیزات و امکانات مادی نیست، نیروی انسانی به معنای افرادی که برای نبرد اعزام بشوند هم مدنظر نیست. مهمّات ما اولاً موشک‌ها و پهپادهای ما نیستند. مهمترین امکانات مورد نیاز در درجۀ اول تا درجۀ صد، تفکر مقاومت است. ضرورت پاسخ مثبت به آیات الهی ما در صورتی دشمن را نابود کرده و امنیت خودمان را تضمین خواهیم کرد که به کلمات خدا در قرآن پاسخ مثبت بدهیم. تفکر مقاومت در قرآن تبیین شده است. وقتی امر جهاد می‌رسد، آیا تو از خانۀ خودت دل می‌کَنی؟ اگر گفتی نه! حاضر نیستم! در این امتحان الهی مردود شده‌ای. امنیت ما در صورتی تأمین و تضمین می‌شود که شجاعانه بگوییم ما چیزی برای از دست دادن نداریم. فقط در این صورت امنیت ما باقی خواهد ماند. و خدا امتحان می‌گیرد. بر اساس محاسبه غلط یا از روی ترس، تفکر مقاومت را کنار نگذاریم تصمیم برای انتقام و چگونگی آن چیزی نیست که ما ورود کنیم، اما نباید براساس محاسبۀ غلط و از روی ترس! و جا زدن! و عقب‌نشینی از تفکرِ مقاومت! انتقام گرفته نشود. ما باید رک و بی‌رودربایستی با هم حرف بزنیم. آیا اینکه صهیونیست‌ها خانه‌های اهالی غزه را این‌جوری بمباران می‌کنند و ده‌ها هزار نفر را به شهادت می‌رسانند، در نقشۀ امتحانات خدا نبوده است؟ آیا این جنایات برای خدا قابل پیش‌بینی نبوده؟ آیا دین خدا در مقابل چنین جنایتکارهایی معطل می‌ماند و عقب‌نشینی می‌کند؟ من نمی‌دانم زمان حملۀ ما کِی خواهد بود و چگونه حمله خواهیم کرد اما توجه داشته باشیم که این خداست که دارد از ما امتحان می‌گیرد. به خدا چه پاسخی می‌دهیم؟ اگر به خدا پاسخ مثبت دادیم، کمترین هزینه را خواهیم داد. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 حرم حضرت معصومه(س) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۸ @Panahian_text
📌 حرم حضرت معصومه(س) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش دوم 💠 تبیین تفکر مقاومت در قرآن کریم 💠 تفکر مقاومت در وجود سیدحسن نصرالله 💠 ضرورت تفکر مقاومت برای مسئولین استاد : تبیین تفکر مقاومت در قرآن کریم خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ؛ بگو: اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و خویشانتان و اموالی که فراهم آورده‌اید و تجارتی که از بی‌رونقی و کسادی‌اش می‌ترسید و خانه‌هایی که به آنها دل خوش کرده‌اید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب‌ترند، پس منتظر بمانید تا خدا فرمان عذابش را بیاورد؛ و خدا گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند(سوره توبه، آیه ۲۴، ترجمه انصاریان). تفکر مقاومت در وجود سیدحسن نصرالله سید حسن نصرالله هم می‌توانست این آیه را فراموش کرده و عافیت را انتخاب کند ولی این کار را نکرد. می‌توانست بگوید اگر بزنم، آنها هم می‌زنند! بمب‌های چند تُنی ممکن است بریزند! می‌توانست این‌ها را بگوید. شاید همۀ جهان هم از او می‌پذیرفت! اما سیدحسن نصرالله جواب خدا را چی بدهد؟ جواب تاریخ را چی بدهد؟ خدا امتحان می‌گیرد. خدایا در امتحاناتت به ما رحم کن! امتحان‌های صدر اسلام را ببینید. این گروهی که پای رکاب علی بن ابی طالب(ع) آمدند، زیاد طاقت ندارند، امتحان جنگ از آنها نگیر! تابستان و زمستان آنها را به جنگ نفرست! ولی خدا امتحان می‌کند. خدایا! ما نماز می‌خوانیم! به تو مؤمن هستیم! ما را با جهاد و مقاومت امتحان نکن! اما خدا حرف شما را گوش نخواهد کرد. ضرورت تفکر مقاومت برای مسئولین سال‌هاست که بعضی‌ها خواسته‌اند تفکر مقاومت را در این کشور ریشه‌کن کنند. بعد از دوران دفاع مقدس تلاش شد که مقاومت در فرهنگ و فکر جامعه فراموش شود و اگر دشمن، خودش این جنایات را نکرده بود؛ چه بسا ما هم کلاً مقاومت را فراموش کرده بودیم. اگر رهبری مقاومت نکرده و چفیه به گردن نیانداخته بود، فرهنگ مقاوت در کشور در شرایط فعلی نبود. در سبک پوشش علما، اضافه کردن یک لباس به این لباس مرسوم عالمان دینی کار ساده‌ای نیست. ایشان در واقع یک لباس اضافه کرد و دائماً چفیه انداخت که فرهنگ مقاومت را فراموش نکنیم. امروز باید تک تک ما از تک تک مسئولین باید سؤال کنیم که چه چیزی را مراعات می‌کنید؟ آیا ما را مراعات می‌کنید؟ جواب خدا را چه می‌دهید؟ 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 حرم حضرت معصومه(س) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۰۸ @Panahian_text
📌 دانشگاه امام صادق(ع) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش اول 💠 پایان جنگ‌های نیابتی و آغاز مواجهه با دشمن اصلی 💠 ایران و لبنان؛ پابه‌پای هم، همدل و هم‌داستان استاد : پایان جنگ‌های نیابتی و آغاز مواجهه با دشمن اصلی ما در شرایط فعلی با اصل دشمن مواجه شدیم. ما با یهود عنود که یک دشمنی تاریخی با اسلام و مسلمانان، مسیحیت و مسیحیان و بشریت دارد، مواجه شدیم. اگر رونق دین اسلام و مسیحیت کماً و کیفاً بیشتر از این نیست که امروز شاهدیم، بخش عمده‌‌اش تقصیر یهود است؛ و اگر ظلمی در جهان به‌ویژه در صدۀ اخیر دارد صورت می‌گیرد، پایگاه اصلی‌اش یهود است. ما در دوران انقلاب اسلامی تاکنون با جریان‌های نیابتی مبارزه داشتیم. اگر با شاه مبارزه کردیم، یکی از دلایل مهمّش رخنۀ یهود در پادشاهی ایران بود. جریان بابیّت و بهایّت را دست‌کم نگیرید. یهود سازمانی در کشور اسلامی ایجاد کرده بود و بدون اینکه بخواهد از یهود دم بزند یا علیه تشیّع کاری بکند با فرقه‌سازی، دنبال اِعمال دشمنی‌های خودش و به بردگی‌کشیدن دیگران بود که در دین تحریف‌شدۀ خودشان تعبیه کرده‌اند. در دوران دفاع مقدس هم صدام به نیابت از جریان صهیونیستی با ما می‌جنگید. در جریان دفاع از حرم که دواعش و تکفیری‌ها با ما می‌جنگیدند، سربازان نیابتی صهیونیسم بودند. در جریان تحریم‌های اقتصادی هم کشورهای غربی به نیابت از صهیونیست‌ها با ما نبرد داشته و دارند. خدا از چند جهت کار را برای ما سهل کرد. یکی از این جهت که شیشۀ عمر صهیونیست‌ها را در دست ما قرار داد. این خیلی مهم است. تصور بکنید اگر پایگاه صهیونیست‌ها که دشمنی اساسی با مسیحیت، اسلام و با بشر دارند، نه در منطقۀ عمومی ما، بلکه در اروپا، آفریقا یا جای دیگری بود کار سخت‌تر می‌شد. شیشۀ عمر آنها را خدا در قلب کشورهای اسلامی و نزدیک ما قرار داد. درست است ظلمش برای ما بیشتر و دردناک‌تر است، ولی شما به حُسن‌ آن نگاه کنید. این خیلی مهم است. ایران و لبنان؛ پابه‌پای هم، همدل و هم‌داستان انقلاب اسلامی با هوشیاری تمام توانست پایگاهی در کنار شیشۀ عمر استکبار جهانی یعنی صهیونیست بین‌الملل قرار بدهد و آن جریان حزب‌الله لبنان بود. حزب‌الله اولین بخشی است که در خارج از سرزمین ایران شکل گرفت و قوام و دوام پیدا کرد که از الطاف جلیّۀ الهی بود. این هوشیاری دربارۀ لبنان را انقلابیون از قبل از انقلاب داشتند. ای کاش به جای بخش‌ ایران زندگی شهید چمران، بخش لبنانی زندگی چمران در اولویت ساخت فیلم قرار می‌گرفت تا ما با این تاریخ بسیار ارزشمند ارتباط ملموس برقرار می‌کردیم. باید فعالیت‌های امام موسی صدر و شهید چمران که هر دو از ایران به آنجا مهاجرت کرده بودند را به‌دقت مطالعه کنیم. چرا لبنان از اول پابه‌پای ایران مهم بوده است؟ داستان‌هایش را باید بخوانیم. لبنان از کجا به اینجا رسیده؟ مظلومیت تشیّع در همۀ سرزمین‌های اسلامی زیاد بوده، ولی بیشترین مظلومیت در لبنان بوده است. در این دوران، آن مظلومیت‌ها به ثمر نشست. معروف است که لبنان منطقه‌ای است که با ابوذر به سمت این معرفت ولایی حرکت کرده است. چون ابوذر شخصیت اصیلی بود کار و اثر کارش هم اصیل بود. باید داستان رابطۀ لبنان و ایران روایت بشود. این رابطه قبل از تأسیس حزب‌الله لبنان هم بوده است. این‌طور نیست که ما امروز و دیروز به لبنان رسیده باشیم. پابه‌پای انقلاب و مظلومیت تشیّع در تاریخ انقلاب لبنان و ایران، این همدلی و هم‌داستانی را داشته‌اند. این رابطه مربوط به خیلی قدیم‌ها است. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 دانشگاه امام صادق(ع) - مراسم سومین روز شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۱۰ @Panahian_text
📌 دانشگاه امام صادق(ع) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش دوم 💠 جنگ با یهود، نبرد تاریخی دوهزار ساله با دشمنان انبیاء 💠 روند نجات دنیا از دست یهود عنود 💠 ما در زمان خاصی زندگی می‌کنیم استاد : جنگ با یهود، نبرد تاریخی دوهزار ساله با دشمنان انبیاء الآن جنگ‌های نیابتی به پایان رسیده و ما به‌صورت مستقیم با خودِ صهیونیست‌ها مواجه شدیم و به شیشۀ عمر آنها ضربه می‌زنیم. این انتقام نه یک تاریخ هزار و چهارصد ساله بلکه یک تاریخ دو هزار ساله دارد. صهیونیست‌ها در حقّ حضرت مسیح(ع)، آخرین پیامبر اولوالعزم قبل از رسول ما هم جنایت کردند. مقام معظم رهبری چنین اشاره‌ای داشتند که اگر مسیحی‌ها در اروپا بدانند ریشۀ مصائبشان همین صهیونیست‌ها هستند، ورق برخواهد گشت. آنها برای اینکه این ریشه معرفی نشود و خودشان را پیش اروپایی‌ها مظلوم و وجیه جلوه بدهند، کارهای زیادی کردند. هولوکاست یک نمونه‌ آن است. روند نجات دنیا از دست یهود عنود نه فقط ما بلکه جهان دارد از یهود عنود -به یهودیان عوام کاری نداریم- نجات پیدا می‌کند. ولی این رسالت را چه کسی می‌تواند انجام بدهد؟ یاران علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)؛ کما اینکه علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) هم در صدر اسلام ریشۀ اینها را زد. داستان را باید عمیق و تاریخی دید. ضمن اینکه این موضوع به آیندۀ ما –ظهور- هم کاملاً وابسته است. ایرانی‌ها یا قبل از ظهور یهود عنود را از بین می‌برند، یا بعد از ظهور. بالاخره ایرانی‌ها و پیروان علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) پای ثابت این قصه هستند. اینها باید به‌عنوان امور بدیهی، جذاب و حماسی در فرهنگ، زبان و فکر مردم ما جاری باشد. متأسفانه دست‌هایی در کار است که ما این تاریخ بلند را ندانیم و نشناسیم تا با یهود عنود، دشمنی نورزیم و فراموششان کنیم. این نکات خیلی مهم است. ما در عاشورا و فاطمیه یا وقتی به زیارتگاه بقیع می‌رسیم، یهود را لعن نمی‌کنیم درحالی‌که آنها در تمام این موارد نقش داشتند. الان به اصل ماجرا رسیده‌ایم. یک توفیق بزرگ الهی این بود که پایگاهی در نزدیکی آنها همپای جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی ایران از ابتدا تأسیس شد و از این امر مهم غفلت نشد. ما در زمان خاصی زندگی می‌کنیم متأسفانه دانش‌آموزان ما دشمنی یهود عنود را به‌خوبی نمی‌شناسند و باید تردید کرد که آیا دستی در کار است؟ ما نباید از این امور به راحتی بگذریم. ما الآن در نبرد تاریخی دوهزار ساله با دشمنان انبیاء هستیم، با بخش عنود قوم بنی‌اسرائیل مواجهیم که ابتدا کمر حضرت موسی(ع) را شکستند و اول گوساله‌پرست شدند و بعداً به‌خاطر دنیاطلبی، حاضر به جهاد نشدند و دچار سرگردانی در بیابان‌ها شدند. بیشترین داستان‌های قرآن دربارۀ قوم بنی‌اسرائیل است. ما نباید از قرآن جدا شویم تا این قوم را بهتر بشناسیم. ما الآن به اصل ماجرا رسیده‌ایم. آیه‌های قرآن امروز زنده می‌شوند. ببینید خدا با چه غضبی از اینها در قرآن یاد می‌کند. این نکته خیلی مهم است. ما در زمان خاصی زندگی می‌کنیم. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 دانشگاه امام صادق(ع) - مراسم سومین روز شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۱۰ @Panahian_text
📌 دانشگاه امام صادق(ع) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش سوم 💠 برخی از برکات شهادت سید حسن نصرالله 💠 اهمیت فرهنگ جهاد و شهادت 💠 ضرورت پرهیز از اختلاف‌ها استاد : برخی از برکات شهادت سید حسن نصرالله غیر از فعالیت حزب‌الله لبنان که ما را مستقیماً با صهیونیست‌ها درگیر کرده، لطف دیگر خدا در این ماجرا، حماقت صهیونیست‌ها در جنایتی است که علیه لبنان عزیز با به شهادت رساندن دبیر کل حزب الله لبنان انجام دادند. با شهادت سیدحسن نصرالله، در جهان اسلام صداهایی ساکت شده که علیه ما بود و فریادهایی بلند شده که به نفع خطّ انقلاب است. اگر آمار این تغییر وضعیت را بدانید، خواهید دید خون این شهید به اندازۀ عظمت داغ و مصیبتش برکات خواهد داشت. شما مطمئن باشید از بس تشیّع در لبنان خوب و درست معنا شده هیچ خللی پدید نخواهد آمد، کما اینکه بعد از رحلت حضرت امام(ره) نیز هیچ خللی در ایران پدید نیامد، در حالی‌که رادیوهای خارجی می‌گفتند در ایران حمام خون راه خواهد افتاد. نه‌تنها انقلاب متوقف نشد، بلکه تکامل پیدا کرد. بعضی از دشمنان هم می‌گفتند سید حسن را نزنید، چون اوضاع فرقی نخواهد کرد. آنجا که دشمنان هم چنین پیش‌بینی‌ای نمی‌کردند، ببینید دل دوستان چقدر باید آرام و استوار باشد. اهمیت فرهنگ جهاد و شهادت داستان «تیه» را مطالعه کنید. این داستان مربوط به دوران سرگردانی بنی‌اسرائیل است که از جنگ با دشمن عقب نشستند و مدت‌های طولانی در صحراها سرگردان بودند. در موضوع جهاد و شهادت، فقط به ثواب جهاد نگاه نکنید. به ضرورت آنکه دچار دوران تیه نشویم هم نگاه بکنیم. بگذارید هیجان جهاد ما را زنده بدارد. ما متأسفانه کمی از جهاد و شهادت فاصله گرفته‌ایم. ضرورت پرهیز از اختلاف‌ها امروز نیروهای مؤمن کشور باید فکر خود و افکار عمومی را متوجه چه چیزی کنند؟ برخی اختلافات بین نیروهای مؤمن جای تأسف دارد. شک نکنید دست دشمن در این اختلاف‌ها هست. شما ردّپای دشمن یا خارج‌نشین‌ها را در رفت و برگشت پیام‌ها -صریح یا غیرصریح- می‌بینید. کسانی هستند که به‌صورت کامنت‌ها یا صفحات ناشناس آتش‌بیار معرکه می‌شوند. گاهی صفحاتی شناسایی می‌شوند که ظاهراً حزب‌اللهی تند هستند ولی بعد معلوم می‌شود که از آلبانی اداره می‌شوند تا ایجاد اختلاف کنند. بعضی‌ها بی‌تابلو و بعضی‌ها با تابلو، هزار تا حرف حق می‌زنند تا یک کلام ناحق را بگویند و پذیرفته شود. الآن انتخابات گذشته است و در یک رسالت تاریخی دو هزار ساله در مواجهه با شیشۀ عمر استکبار جهانی و یهود عنود هستیم. ما الآن باید جهان مسیحیت را باخبر کنیم که داریم با چه کسی می‌جنگیم؟ جهان اسلام به یُمن سید حسن نصرالله تا حدّ زیادی آگاه شده است. جامعۀ خودمان را باید بیشتر آگاه کنیم. الآن خط‌ صهیونیست‌ها در لبنان این است که در شهادت سیدحسن نصرالله، ایران را زیر سؤال ببرند و خطّ صهیونیست‌ها در ایران این است که بین نیروهای معتقد به نظام، اختلاف بیاندازند. حزب‌اللهی‌هایی که می‌خواهند از صهیونیست‌ها تأثیر نپذیرند این خط را رها کنند که عملکرد و موضع‌گیری فلان گروه، مقدمه‌ساز شهادت ایشان شد. از انتخابات گذشته عبور کنیم. هنوز برخی دربارۀ مواضع انتخاباتی از من سؤال می‌کنند، یا به دولت و هر کسی که به آنها رأی نداده حمله می‌کنند. نیروهای انقلابی باید نه در حقّ هم جفا بکنند و نه در حقّ این دولت. نباید میدان و دیپلماسی در مقابل هم قرار بگیرند یا با هم فاصله داشته باشند، بلکه باید یگانه باشند. الحمدلله اخبار رسیده هم حاکی از این است که اصلاً در این دولت جدایی بین میدان و دیپلماسی وجود ندارد. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 دانشگاه امام صادق(ع) - مراسم سومین روز شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۱۰ @Panahian_text
📌 دانشگاه امام صادق(ع) - بزرگداشت شهادت سیدحسن نصرالله/ بخش چهارم 🔻چهار پیشنهاد و راهکار برای شرایط فعلی: 💠 روشنگری برای مردم منطقه و جهان 💠 مطالبه و درخواست از مسئولین 💠بازگشت به بسیج و احیای آن 💠 تأثیر حیات‌بخش کمک به لبنان استاد : چهار پیشنهاد و راهکار برای شرایط فعلی: ۱- روشنگری برای مردم منطقه و جهان پیشنهاد اول این است که با توجه به اینکه در مواجهه با دشمن اصلی دیگر راه عقب‌نشینی نداریم، ما باید در قدم اول، این درگیری را روشن و واضح، تبیین کنیم. باید نقش یهود عنود را برای همگان بگوییم. باید بگوییم یهود عنود در طول تاریخ چقدر به جریان اصیل حضرت مسیح(ع) صدمه زده و در نابودی آن کوشیدند. باید برای مردم اروپا توضیح بدهیم که ما داریم شرّ یهود عنود را از سر شما کم می‌کنیم. باید توضیح بدهیم که همان‌طور که سید حسن نصرالله بر گردن کلّ عرب حق دارد، بر گردن همۀ اروپایی‌ها هم حق دارد. باید مردم خودمان، مردم منطقه و مردم جهان را بیشتر آگاه کنیم. ما رسالت بزرگی بر عهده داریم. دوره‌های آموزشی در مورد یهود عنود و فرصت‌ موجود برای نجات دنیا برگزار کنیم. آیات مربوط به بنی‌اسرائیل را بخوانیم که بعضاً مربوط به ظهور هم هست. مذموم بودن سازشکاری را توضیح بدهیم. ۲- مطالبه و درخواست از مسئولین از مسئولین چه مطالبه‌ای داشته باشیم؟ یک، وحدت میدان و دیپلماسی. تا الان هم مطّلعین می‌گویند الحمدلله عدم ‌وحدت دیده نشده است. این‌قدر این وحدت را فریاد می‌زنیم که مبادا یک جدایی حاصل بشود، چون جدایی ضربه می‌زند. دوم اینکه یک‌وقت در مواجهۀ با دشمن، مسئولین دچار تردید نشوند که آیا مردم ما طاقت دارند یا ندارند؟ این نبرد، نبرد مرگ و زندگی است. این را بدانیم که اگر نزنیم، نابودمان خواهند کرد. مسئلۀ امنیت ملی در میان است. این مسئله که ما باید اسرائیل را نابود کنیم و باید ضربۀ ما ضربۀ نهایی و فلج‌کننده باشد، یک مسئلۀ امنیتی است. ۳- بازگشت به بسیج و احیای آن کار دیگر این است که باید به بسیج برگردیم و بسیج را احیا کنیم. سایر کانون‌های فعالیت‌های فرهنگی، دینی، انقلابی و سیاسی هم در ذیل بسیج تعریف ‌شوند. همان بسیج را گسترش بدهیم که بسیج، شجرۀ طیبه است. یکی از محسّنات بسیج که فراموش شده این است که گفتگو در مسجد و پایگاه بسیج، رودررو است و رشد حاصل می‌شود. مقام معظم رهبری به تشکیل هیئت اندیشه‌ورزی توصیه فرمودند. هیئت اندیشه‌ورزی و اتاق فکر یعنی از اساس در همۀ موضوعات فکر کنیم؛ نه اینکه فقط دستور اجرا کنیم. بنابر نظر رهبری باید در همۀ لایه‌های بسیج هیئت اندیشه‌ورزی شکل بگیرد. ۴- تأثیر حیات‌بخش کمک به لبنان لبنان الآن به کمک ما احتیاج دارد. حرکت گسترده برای کمک‌رسانی به لبنان، نه‌تنها ثوابش به ما می‌رسد، نه‌تنها حماسه‌ای است که جان ما را جلا خواهد داد، نه‌فقط آثاری روی مردم لبنان دارد و وظیفۀ ما است که به آنها خدمت کنیم؛ بلکه ما را از دل‌مردگی در می‌آورد و موجب صفای باطن می‌شود. من شنیدم برخی از خانم‌ها بخشی از طلای خودشان را برای کمک به لبنان اختصاص داده‌اند. می‌دانید موج این کار در کشور چه حیاتی به ما می‌دهد؟ در قرآن کریم هم غالباً جهاد با اموال است و بعد با جان. ما لبنان را فراموش نخواهیم کرد. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 دانشگاه امام صادق(ع) - مراسم سومین روز شهادت سید حسن نصرالله - ۱۴۰۳.۰۷.۱۰ @Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۵ - قسمت دوم 💠 چند خبر تاریخی و تغییر تصور از اسلام 💠 خبر اول: اول سیاست، بعداً عبادت 💠 خبر دوم: لزوم هجرت مسلمانان به مدینه 💠 خبر سوم: تبدیل مدینه به یک پادگان 💠 خبر چهارم: عادت دادن مردم به زندگی جمعی 💠 معجزه‌ای به نام زندگی جمعی اربعینی 💠 علت دست برداشتن مردم از مسیر پیغمبر(ص) استاد در حسینیۀ ام‌ابیها(س) چند خبر تاریخی و تغییر تصور از اسلام اگر به چهار خبر تاریخی دربارۀ چگونگی شکل‌گیری دین اسلام توجه کنید، تصورتان از اسلام تغییر می‌کند. خبر اول: اول سیاست، بعداً عبادت وقتی 72 نفر از اهالی مدینه در عقبۀ دوم با رسول‌خدا(ص) پیمان بستند که از ایشان دفاع می‌کنند، همان موقع حضرت تصمیم به هجرت گرفتند. پیامبر(ص) قبل از هجرت به مدینه برای دوازده محلۀ مدینه، دوازده‌‌ رئیس تعیین کردند. پیامبر(ص) از خدا خواست این دوازده نفر را تعیین کند و جبرئیل اسامی آنها را برای پیامبر(ص) آورد. الآن وقتی ما را به شهری دعوت می‌کنند اصلاً نمی‌پرسیم فرماندار و استاندار آنجا کیست، اما وقتی پیغمبر اکرم(ص) جایی می‌رود، اول رؤسایش را تعیین می‌کند. اولین کار رسول‌خدا(ص) برای مدینه انتخاب رئیس بود نه ساختن مسجد، چون آنها هنوز مسلمان نشده بودند. پس اول سیاست، بعداً عبادت. خبر دوم: لزوم هجرت مسلمانان به مدینه بعد از هجرت رسول‌خدا(ص) هرکس مسلمان می‌شد، باید زن، بچه، شغل، زمین، کشاورزی، خلاصه زندگی‌اش را می‌‌گذاشت و به مدینه هجرت می‌کرد، و الّا اسلامش قبول نبود. این برنامه تا سال آخر ادامه داشت. این‌طور نبود که مسلمان شدن و اعتقاد پیدا کردن کافی باشد؛ هرکس ایمان می‌آورد باید هجرت می‌کرد. خبر سوم: تبدیل مدینه به یک پادگان رسول‌خدا(ص) فرمودند هیچ‌کس بدون اجازۀ نباید از مدینه خارج شود. مدینه شد یک پادگان! پرسیدند یا رسول‌الله(ص) پس باید مرز مدینه را برای ما مشخص کنید. پیامبر(ص) از جانب خداوند متعال یک نفر را مأمور مشخص کردن مرز برای مدینه کرد تا مردم تکلیف خودشان را بدانند. خبر چهارم: عادت دادن مردم به زندگی جمعی اکثر وقت پیامبر(ص) در مدینه به اردوکِشی برای جنگ گذشت؛ یعنی مدام مردم را از خانه‌هایشان بیرون می‌آورد تا دور همدیگر یک زندگی جمعی به آنها یاد بدهد. در طیّ ده سال به جمعی زندگی کردن عادت کرده بودند. معجزه‌ای به نام زندگی جمعی اربعینی دین می‌خواهد شما را دیندار بار بیاورد یعنی از اول تا آخر می‌خواهد شما را اجتماعی کند. امروز بشر شاهد معجزه بزرگی در مورد زندگی جمعی است. این معجزۀ بزرگ الهی که با هیچ علمی از علوم بشری قابل توجیه نیست، اینک برای ما ظاهر شده است تا ما حقیقت اسلام را بفهمیم. آن معجزۀ بزرگ، اربعین امام حسین(ع) است که بیست میلیون انسان را دور هم جمع می‌کند. علت دست برداشتن مردم از مسیر پیغمبر(ص) پیامبر(ص) در صدر اسلام مسلمانان را «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» و «رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» کرد. حالا «رحماء بینهم» را در اربعین ببینید. این کار امام حسین(ع) است. حسین(ع) دین رسول‌خدا(ص) را حفظ می‌کند. این زندگی جمعی مقصود رسول‌خدا(ص) است. چرا مردم دست از مسیر پیغمبر(ص) برداشتند؟ چون زندگی جمعی سخت بود. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۰ @Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۶ - قسمت اول 💠 غربت رسول‌خدا(ص)، ریشۀ غربت امیرالمؤمنین(ع) 💠 علت غربت پیامبر(ص) 💠 ریشۀ روانشناختی کنار گذاشتن امیرالمؤمنین(ع) 💠 نشانه‌های خستگی مردم از روش پیغمبر(ص) استاد در حسینیۀ ام‌ابیها(س) غربت رسول‌خدا(ص)، ریشۀ غربت امیرالمؤمنین(ع) یکی از ایرادهای بزرگ شیعیان این است که تصور می‌کنند به رسول‌خدا(ص) بدهکار نیستند و ایشان در تاریخ غربت و مظلومیتی نداشتند؛ کسی در جهان اسلام سر پیامبر(ص) دعوایی ندارد. مشکل پذیرفتن ولایت امیرالمؤمنین(ع) بود و ما مسئول رفع غربت از ایشان هستیم. اما این تصور درست نیست. ریشۀ غربت امیرالمؤمنین(ع) در غربت رسول‌ خدا(ص) است. ما شیعیان باید خودمان را مأمور برطرف کردن غربت رسول‌ خدا(ص) بدانیم. باید به برادران اهل سنت بگوییم شما که دربارۀ رسول ‌خدا(ص) مشکل ندارید، بیایید ببینیم چرا الآن هم شیعیان و هم اهل سنت در حق پیامبر(ص) مقصرند؟ علت غربت پیامبر(ص) پیغمبر(ص) چه گفت که ما هم طاقت نداریم اجرا کنیم؟! رسول‌ خدا(ص) جامعه‌ای شکل دادند که مردم در آن در یک دور‌همی منسجم و متصل به یکدیگر، ایثارگرانه زندگی کنند. اکثر ما تحمل زندگی در مدینةالرسول را نداریم و نمی‌توانیم آن‌طور مؤمنانه زندگی کنیم؛ چون می‌گوییم حساب حساب است، کاکا برادر! غربت پیغمبر(ص) برای این بود که مردم نمی‌توانستند آن زندگی را تحمل کنند. امیرالمؤمنین(ع) را قبول نکردند چون می‌‌دانستند او راه پیغمبر(ص) را ادامه می‌دهد و می‌خواستند از زیر دستورش فرار کنند. پیغمبر(ص) جامعۀ یکپارچه‌ای درست کرد که واقعاً «امّت» بود. در جامعه‌ای که «امّت» باشد، مردم نسبت به هم مثل مادر رفتار می‌کنند. چون این کار سخت است، حاضر نیستیم مانند مادر برای هم دلسوزی کنیم. ریشۀ روانشناختی کنار گذاشتن امیرالمؤمنین(ع) بعضی‌ها این بحث را صرفاً سیاسی می‌کنند و بعضی‌ها ماجرا را به مسائل اعتقادی ربط می‌دهند. چه فرقی بین نبوت و امامت هست؟! هر دو از جانب خدا مأمور هستند. کسی که وحی را پذیرفته است - به هر دلیل - طبیعتاً باید سخن پیامبر(ص) را دربارۀ امیرالمؤمنین(ع) - من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه - هم بپذیرد. مسئله اعتقاد نداشتن به این مولا نبود، مسئله این بود که نمی‌توانستند روش پیغمبر(ص) را تحمل کنند و می‌دانستند علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) ادامه‌دهندۀ راه اوست. کنار گذاشتن امیرالمؤمنین(ع) و پذیرفتن دیگران، ریشۀ روانشناختی داشت. اگر مردم عاشق کار پیغمبر(ص) در ایجاد آن امت واحدۀ اسلامی بودند، یقیناً می‌گفتند بهترین گزینه برای ادامه مسیر پیغمبر(ص) خود علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) است. امیرالمؤمنین به انصار فرمود شما در سقیفه گفتید فامیل پیغمبر باید جانشین شود، خب من فامیل‌ هستم! من پسرعمو، برادر و جانِ او هستم. خب چرا شما از من دست برداشتید؟ چرا خلافت را به من ندادید؟ حضرت این سؤال‌ها را می‌پرسد که روی آن‌ها فکر کنیم. نشانه‌های خستگی مردم از روش پیغمبر(ص) نشانه‌های خستگی مردم از روش پیغمبر(ص) چه بود؟ تمردهای متعدد از دستور پیامبر(ص) در سال آخر عمر شریف ایشان؛ مثل برگشتن از جیش اسامه. اگر از پیغمبر(ص) خسته نبودند، لشکری را که پیامبر(ص) فرستاد برنمی‌گشت، بلکه به‌خاطر دستور پیغمبر(ص) محکم می‌ایستاد. جامعۀ سست را با یکی دو نفر می‌شود به هم ریخت. درحالی‌که هنوز پیغمبر(ص) زنده بود، برخی می‌خواستند نماز جماعت مسجد را تصاحب کنند، مردم هم مخالفت نکردند. نمونۀ دیگر این است که نگذاشتند وصیت‌ رسول‌خدا(ص) نوشته شود و برخی مقابل پیغمبر(ص) می‌ایستادند. یکی از موارد این تمردها در غدیر بود که یک عده‌ای می‌خواستند سخنرانی پیامبر(ص) را به هم بزنند؛ وقتی دیدند پیامبر(ص) می‌خواهد امیرالمؤمنین(ع) را معرفی کند، از جلو منبر پیامبر(ص) رفتند و مجلس را خالی کردند، به‌طوری که پیامبر(ص) از امیرالمؤمنین(ص) خواست مردمی که عقب‌تر بودند را جلو بیاورد. آیا مردم با کسی که از دستش خسته نباشند و حکمش نافذ باشد، این‌طور برخورد می‌کنند؟! 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۱ @Panahian_text
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۶ - قسمت دوم 💠 نگاه فردی به دین، علت مشکلات سیاسی در جامعه 💠 ایثار و فداکاری، لازمۀ تشکیل امّت اسلامی 💠 اربعین، طلیعۀ تمدن باعظمت اسلام استاد در حسینیۀ ام‌ابیها(س) نگاه فردی به دین، علت مشکلات سیاسی در جامعه در جامعۀ ما که دینداری، ایمان و معنویت رواج دارد، انتظار نمی‌رود مشکلات و تنش‌های سیاسی که با آن مواجهیم وجود داشته باشد. مشکلات سیاسی مانع رشد فرهنگی و اقتصادی جامعۀ ماست درحالی‌که به یکی از معارف ناب تشیع یعنی ولایت معتقد است. نیاز ما به جهاد تبیین نشان می‌دهد جامعۀ ما تحت‌تأثیر عملیات روانی دشمن قرار می‌گیرد و ما نمی‌توانیم جواب لازم را بدهیم، اگرچه ابزار دشمنان ما چندان قوی‌تر از ما نیست. علت مشکلات متنوع جامعۀ ما علی‌رغم وجود افراد مؤمن و برخورداری از منابع غنی، یعنی قرآن - بزرگترین منبع آموزش سیاسی و اجتماعی برای انسان‌ها - و زندگی اهل‌بیت(ع) «نگاه فردی به دین» است. قرآن می‌خواهد ما نگاه جمعی به دین پیدا کنیم و خود را عضو یک امت بدانیم؛ به همین خاطر سنت‌های حاکم بر اقوام را برای ما توضیح می‌دهد. با آگاهی‌های فردی عملکرد جامعه خوب نمی‌شود. نداشتن آگاهی اجتماعی باعث تزلزل حیات اجتماعی و پیدایش مشکلات سیاسی می‌شود. ایثار و فداکاری، لازمۀ تشکیل امّت اسلامی ما باید طوری خودمان را تربیت کنیم که وقتی می‌گوییم دیندار شدیم یعنی عضو یک گروه بزرگ (امّت) شدیم. لازمۀ عضویت در گروه بزرگ امت، پای رکاب امام این است که برای هم فداکاری کنیم. ما هنوز امت نیستیم. در روایتی آمده است که حضرت موسی(ع) از خدا خواست مقام امت آخرین پیامبر را به او نشان بدهد. وقتی خداوند مقام معنوی امت آخرین پیامبر را به او نشان داد ایشان بیهوش شد. هنگامی که موسی(ع) به هوش آمد گفت امت آخرین پیامبر چطور به این مقام بالای معنوی رسیدند؟! خدا فرمود: با ایثار. زندگی ایثارگرانه سخت است. نقل است که رسول‌خدا(ص) به انصار ‌فرمود: «إِنَّكُمْ سَتَلْقَوْنَ بَعْدِي أَثَرَة» (النهایه، ابن اثیر، ج۱، ص۲۲) شما بعد از من به زودی اَثَره خواهید دید. اثره نقطۀ مقابل ایثار است. ایثار یعنی مالِ خودت را به دیگری بدهی. اثره یعنی هرچه هست به کسی ندهی، یعنی انحصارطلبی. شما بعد از من با انحصارطلبی مواجه خواهید شد. اربعین، طلیعۀ تمدن باعظمت اسلام هرکس به کنسرت می‌رود باید پول خودش را بدهد، مداح‌ها هم مثل ترانه‌‌خوان‌ها زندگی دارند؛ اما دربارۀ امام حسین(ع) یک نفر به جای همه خرج مداح را می‌دهد. مگر مردم در کنسرت گرسنه می‌مانند؟ نه! پول می‌دهند غذا می‌خورند. در مجلس امام حسین(ع) و مسیر اربعین بدون پول، غذا و شربت و شیرینی می‌دهند. به فرق این دو سبک توجه کنید. اینها جلوه‌های کوچک کاری است که پیغمبر(ص) می‌خواست کند که مردم از آن فرار کردند. امام حسین(ع)، زندگی امتی را برای ما نگه داشت و اسلام پیغمبر(ص) را حفظ کرد. ما به عشق امیرالمؤمنین(ع) و حسن(ع) و حسین(ع)، با مهربانی به یکدیگر دور هم جمع می‌شویم. اربعین که طلیعۀ تمدن باعظمت اسلام است، همه‌اش قشنگ است؛ فقط حیف امام حسین(ع) خیلی رنج کشید تا کار را به اینجا رساند و به ما تحویل داد. شرمنده هستیم چون «خیلی حسین(ع) زحمت ما را کشیده است». اگر امام حسین(ع) در کتاب‌ها مانده بود فقط «مصباح الهدی» می‌شد؛ اما چون او سفینۀ النجات هم هست، فقط راه نشان نمی‌دهد بلکه دست غرق‌شده‌ها را می‌گیرد و سوار کشتی می‌کند و نجات می‌دهد. 📢 صوت: @panahian_mp3 🚩 حسینیۀ ام‌ابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۱ @Panahian_text