eitaa logo
متن | علیرضا پناهیان
12.2هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 برنامه سخنرانی علیرضا پناهیان در دهه اول محرم۹۷ 🔰۶ صبح | بیت الزهرا(س) | با موضوع: آثار روحی ایمان | شهرک غرب،بلوار دریا، خ گلها، توحید یکم، پلاک۱۰۲ 📌 goo.gl/maps/fLCe7naQ8ZM2 🔻۷:۳۰صبح | حسینیه آیت الله حق شناس(ره) | با موضوع: کنترل ذهن در مسیر تقرب | از شب اول محرم تا شام غریبان | م شهدا، خ مجاهدین اسلام، ایستگاه بهنام، بن‌بست هدایت، حسینیه آیت الله حق‌شناس(ره) 📌 goo.gl/maps/fyPj9FbFjHp 🔰ساعت ۲۰:۳۰ | دانشگاه امام صادق(ع) | با موضوع: سبک زندگی، موثرتر از آگاهی و ایمان | از شب اول محرم تا شام غریبان 📌 goo.gl/maps/rJWnnSuVPnT2 🔻ساعت ۲۲ | با موضوع: تنها مسیر، برای رسیدن به لذت های برتر | از شب اول محرم تا شب عاشورا | خ فاطمی، نرسیده به تقاطع کارگر، فاطمیۀ بزرگ تهران 📌 goo.gl/maps/Bui4PmARnpw @Panahian_text
📌نسبت عمل به ایمان مثل میوه به درخت نیست؛ مثل برگ است! 📌ببین به چی عادت داری؟ به همان عاشق می‌شوی! 💎 (ج۱)-قسمت اول 🔰ما دچار علم‌زدگی و ایمان‌زدگی هستیم، اما قرآن بیشتر به عمل دستور می‌دهد! 🔹انتظار داریم اول به حدّ اعلای ایمان و عشق برسیم بعداً اعمالِ خوب انجام دهیم؛ این تلقی غلط است 🔰کم‌توجهی به ارزش عمل در مقایسه با آگاهی و ایمان، یک خلأ بزرگ در فرهنگ دینی ماست 🔹هر کسی عملش کم بود، نباید او را متهم کرد به اینکه «ایمانش کم است!» ____________ ⭕️کم‌توجهی به ارزش عمل در مقایسه با آگاهی، ایمان، محبت و اندیشۀ انسان، یک خلأ بزرگ فرهنگی، به‌ویژه در فرهنگ دینی ماست. ما فکر می‌کنیم که عمل، میوه و نتیجۀ آگاهی و ایمان است و باید مدام آگاهی و ایمان خودمان را افزایش دهیم تا این میوه را به ما بدهد، اما این اشتباه است که مدام بر افزایش ایمان و علائق معنوی تأکید کنیم تا به عمل برسیم. ما در این بحث، می‌خواهیم جلوی این اشتباه رایج و جاافتاده را بگیریم. ⭕️البته عمل به نوعی، نتیجۀ ایمان و اگاهی و علاقه هست، اما معنایش این نیست که هر کسی عملش کم بود، او را متهم کنیم به اینکه «ایمانش کم است!» و بعد هم برای اینکه ایمان و علاقه‌های خوبِ او را افزایش دهیم، روی آگاهی‌دادن به او برنامه‌ریزی کنیم. ⭕️ما گاهی دچار علم‌زدگی می‌شویم. یعنی تصور می‌کنیم مشکلات انسان، با آگاهی‌دادن حل می‌شود یا تصور می‌کنیم علم، بیشتر از عمل، اثر دارد یا اینکه «همیشه، اول باید آگاهی بدهیم!» اما همیشه لازم نیست اول آگاهی بدهیم. خیلی‌جاها فهم برخی از آگاهی‌ها، نیاز به ظرفیت دارد و خیلی‌جاها ظرفیت می‌خواهد که انسان از آگاهی تأثیر بپذیرد و این ظرفیت هم با عمل، ایجاد می‌شود. ⭕️ایمان‌زدگی و محبت‌زدگی هم یعنی اینکه مدام بخواهیم بدون اصلاح رفتار، ایمان و علاقه را افزایش دهیم و مدام توصیه کنیم «ایمان‌تان را زیاد کنید!» خدا در قرآن بیشتر از اینکه بفرماید «ایمان‌تان را زیاد کنید» به عمل توصیه می‌کند. در دستورات قرآن، آمارِ «بدانید» هم زیاد نیست، اما دستور به «عمل» زیاد است. قرآن بارها می‌فرماید «اتقوا الله» (متقی یعنی کسی که در عمل، مراقب باشد) و عمل‌های جزئی را ذکر کرده و فرموده: «این کار را بکنید...آن کار را بکنید...» ⭕️اگر عمل را میوۀ ایمان بدانیم، نتیجه‌اش این می‌شود که «تا وقتی حسّ و حال پیدا نکردیم، عمل نمی‌کنیم!» می‌گویند: چرا نماز اول وقت نمی‌خوانی؟ می‌گوییم: «حسّش را ندارم!» انتظار داریم اول مثل یک عارفِ واصل بشویم و به حدّ اعلای عشق و ایمان و یقین برسیم، تا بعد اعمالِ خوب انجام دهیم! این تلقّیِ عمومی ما از عمل است! ولی این تلقی، غلط است. ⭕️نسبت عمل به نهال ایمان مثل میوه نسبت به درخت نیست، بلکه مثل برگ و شاخه است. همان‌طور که برگ درخت، با انجام عملیات فوتوسنتز-اکسیژن و نور را می‌گیرد و- ریشۀ درخت را تقویت می‌کند، عمل هم موجب تقویت ایمان می‌شود. همین‌که یک‌ذره ایمان، به عمل منجر شود، حرکت آغار می‌شود و همین عمل موجب تقویت ایمان می‌شود. ⭕️ما به چه‌مقدار آگاهی احتیاج داریم؟ یک‌ذره! به چه‌مقدار عمل نیاز داریم؟ خیلی! اثر عمل و رفتار، روی انسان بیشتر از اثر آگاهی است. علم و آگاهی، ممکن است اثر نداشته باشد اما عمل قطعاً اثر دارد. خیلی‌ها آگاهی دارند ولی عمل نمی‌کنند و آگاهی‌شان اثر نمی‌گذارد، عاشق و مؤمن نمی‌شوند. آگاهیِ بی‌فایده کم نیست اما تقریباً عملِ بی‌فایده نداریم. اثر عمل قطعی است؛ البته وقتی با شرایط خودش باشد. ⭕️آگاهی ممکن است آدم را علاقه‌مند نکند ولی عمل قطعاً آدم را علاقه‌مند می‌کند؛ مثالش «اُنس» است. بعد از سال‌ها، از کنار دیوار مدرسه‌ات عبور می‌کنی، یک‌دفعه‌ای می‌گویی «آه! دیوار مدرسه‌ام...» چون با در و دیوار مدرسه‌ات اُنس پیدا کرده‌ای و عاشقِ آن شده‌ای! اما با این‌همه علم و آگاهی‌ دربارۀ خدا و خوبی‌ها، عاشق خدا و خوبی‌ها نشده‌ای. ⭕️اگر می‌خواهی عاشقِ چیزی بشوی، با عمل و رفتار، عاشق شو! اگر می‌خواهی عاشقِ حسین(ع) بشوی، هر روز صبح در یک ساعت مخصوص بگو «صلّی الله علیک یا اباعبدالله» بگو «حسین‌جانم می‌خواهم به تو عادت کنم تا عاشق تو بشوم تا به تو عارف بشوم» عادت می‌تواند عشق را در وجود انسان بیاورد. ⭕️ما معمولاً از عادت بدمان می‌آید و می‌گوییم «نمی‌خواهم برایم عادت شود!» در حالی‌که عصارۀ وجود انسان با عادت‌ها شکل می‌گیرد. امام باقر(ع) می‌فرماید: خودتان را به خوبی‌ها عادت بدهید. «عَوِّدُوا أَنْفُسَكُمْ الْخَيْرَ»(الخرائج/۲/۵۹۶) خودت را به خوبی‌ها عادت بدهد تا عاشق و عارف بشوی! ببین به چه چیزی عادت داری؟ به همان عاشق می‌شوی! عاشقی به همین سادگی است! با کتاب نمی‌شود! زوری که نمی‌شود عاشق شد! 🚩دانشگاه امام صادق(ع)- ۹۷.۰۶.۱۹ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
📌از کجا باید شروع کرد؟ از آگاهی یا عمل؟ 💎 (ج۱)-قسمت دوم 🔰یک‌ذره آگاهی و ایمان و علاقه کافی است، بعدش باید به رفتار و عمل بپردازیم و رفتارها را درست کنیم 🔹قرآن «متقین» را هدایت می‌کند؛ متقی یعنی کسی که اهل مراقبت در عمل باشد 🔰می‌گذاریم سبک رفتار و بازیِ بچه‌های ما را صهیونیست‌ها طراحی کنند اما تا نوبت به رفتار دینی می‌رسد، می‌گوییم «اول باید به بچه آگاهی بدهیم!» ___________ ⭕️در «روان‌شناسی رشد» به این می‌پردازند که «در فرایند رشدِ کودک-در سنین مختلف-چه‌کارهایی باید کرد؟» توصیه‌های روایات ما هم در فرایند رشد بچه، غالباً از جنس عمل است، یعنی می‌فرمایند: «این رفتارها باید انجام شود...» ⭕️برخی می‌گویند: «اول اگاهی، بعد ایمان و بعد عمل صالح!» این حرف طبق کدام موازین انسان‌شناسانه گفته می‌شود؟! اگر این حرف درست باشد، از چه سنّی باید به بچه آگاهی(معارف دینی) بدهیم؟ الان که خیلی چیزها را نمی‌فهمد، لابد باید بگذاریم مثلاً بعد از 18سالگی به او آگاهی بدهیم! ⭕️بچه مدام دارد رفتار انجام می‌دهد؛ یا بازی می‌کند، یا غذا می‌خورد، یا حرف می‌زند یا لباس می‌پوشد یا... همین‌‌‌ها معلم‌های حقیقیِ او هستند و-اگر شیوۀ این رفتارها درست نباشد- بچه را نابود می‌کند قبل از اینکه برسد به سنّی که بخواهیم آگاهی معارف دینی به او بدهیم. همۀ این رفتارها و فعالیت‌ها را بچه‌ها همین‌طوری-بدون آموزش و آگاهی- انجام می‌دهند، اما تا نوبت به خدا و دین می‌رسد، فیلسوفانه برخورد می‌کنیم و می‌گوییم «اول آگاهی!» ⭕️چرا اجازه می‌دهیم بازی‌های بچه‌های ما را صهیونیست‌ها طراحی کنند و بدون فکر و آگاهی، به خوردِ بچه‌های ما بدهند؟! همچنین طراحی بقیه قسمت‌های زندگی را هم به آنها می‌سپاریم. حالا این رفتارها، ذهن و روح بچه را خراب و نابود کرده است، آن‌وقت بچه را می‌آورند پیش ما و می‌گویند: «حاج آقا از دین و ایمان برایش حرف بزن، می‌خواهم بچه‌ام مذهبی بشود!» دیگر چیزی از او باقی نمانده که معارف دینی را به او یاد بدهم! ⭕️الان چه باید کرد؟ آیا باید بچه را در اختیار صهیونیست‌ها بگذاریم تا روح و ذهنش-با سبک زندگی و رفتارهایی که آنها طراحی کرده‌اند-خراب شود! آیا بعداً ظرفیت فکری و روحی لازم را خواهد داشت که ما بخواهیم برایش از ایمان و معرفت دینی حرف بزنیم؟! ⭕️چرا فرموده‌اند که بچه را از هفت‌سالگی به نمازخواندن وادار کنید و از چهارده‌سالگی احکام دین را به او یاد بدهید؟(کافی/6 /47) روی این حساب که «عمل خیلی شخصیت انسان را تنظیم می‌کند لذا عملِ غلط نباید انجام دهد» وقتی می‌خواهید با کسی دربارۀ معارف دینی حرف بزنید، مهم است که او از کدام رفتارستان آمده است؟ از رفتارستان هرزگی؟! در طولِ روز چه رفتارهایی انجام می‌داده؟ با چه سبک رفتارهایی زندگی می‌کرده؟ ⭕️توصیه فرموده‌اند که وقتی می‌خواهی صدقه بدهی، به بچه‌ات بده تا او صدقه را بدهد. بگذار این پرداخت را او انجام دهد. ولی ما می‌گوییم: «نه! الان بچه معنای صدقه را نمی‌فهمد اول باید برایش توضیح دهیم...» به عملِ خوب که می‌رسد، یک‌دفعه‌ای فیلسوف می‌شویم! ⭕️قرآن می‌فرماید: «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقين» (بقره/2) متقین یعنی کسانی که اهل مراقبت در عمل هستند. یعنی این کتاب، هدایت می‌کند کسانی را که رفتار درست دارند، اینها کسانی هستند که ایمان می‌آورند. ⭕️انسان از کجا باید شروع کند؟ همین‌که یک‌ذره آگاهی و ایمان و علاقه داشت، کافی است، حالا باید به رفتار و عمل بپردازد و رفتارهایش را درست کند. مکرراً از آیت‌الله بهجت(ره) می‌پرسیدند: چه‌کار کنیم عارف شویم؟ ایشان-بر اساس روایات- می‌فرمود: عمل کنید! به آنچه می‌دانی عمل کن، در و دیوار برایت استاد می‌شود! ⭕️امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «مَنْ يَعْمَلْ يَزْدَدْ قُوَّةً» (غررالحکم/7990) کسی عمل انجام دهد قوتش زیاد می‌شود! قوتِ ایمانش، قوت علاقه‌اش، قوت فهمش و همۀ قوت‌های روحی انسان با عمل، زیاد می‌شود. و می‌فرماید: «مَنْ يُقَصِّرْ فِي الْعَمَلِ يَزْدَدْ فَتْرَةً» (غررالحکم/7991) کسی که در عمل کم بگذارد، ضعیف می‌شود. ⭕️علی(ع) می‌فرماید: کسی عمل انجام دهد، مشتاق می‌شود. «مَنْ عَمِلَ اشْتَاقَ» (غررالحکم/7729) اگر می‌خواهی عاشق و مشتاق شوی، رفتارت را تنظیم کن. یکی از اعمال مهم ما عزاداری و سینه‌زنی برای امام حسین(ع) است. همین‌که یک قدم برای حسین(ع) برمی‌داری(مثلاً حرکت می‌کنی به جلسۀ روضۀ امام حسین(ع) می‌روی، یا در اربعین، پیاده به سمت کربلا قدم برمی‌داری) حسّ و حالت عوض می‌شود، ایمانت افزایش پیدا می‌کند و دلت عاشق می‌شود. لذا هرکاری می‌توانی (هرچند کوچک) برای حسین(ع) انجام بده؛ مثلاً یک پرچم سیاه درِ خانه‌ات بزن... 🚩دانشگاه امام صادق(ع)- ۹۷.۰۶.۱۹ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔻«کنترل ذهن» مهم‌ترین تمرین برای افزایش قدرت روحی است 💎 (ج۱)-قسمت اول 🔶افعال انسان دو نوعند: افعال ظاهری و افعال باطنی یا درونی 🔶مهم‌ترین افعال خوب و مهم‌ترین افعال بدِ انسان، از نوع افعال درونی هستند 🔶کنترل رفتارهای قلبی بیشتر از طریق کنترل ذهن می‌تواند انجام بگیرد 🔶در فرهنگ و سبک زندگی جامعۀ ما عواملی وجود دارد که ضدّ کنترل ذهن است _____________________ 💠کارها و افعالی که می‌توانیم انجام دهیم به دو نوع اساسی قابل تقسیم هستند: یکی کارها و افعال ظاهری که با دست و زبان و اعضاء و جوارح خودمان می‌توانیم انجام دهیم(مثل صدقه‌دادن و...) نوع دیگر، کارهای باطنی هستند و اتفاقاتی که در درون انسان صورت می‌گیرد، مثل اینکه «دربارۀ چه چیزی فکر کنیم؟ به چه موضوعی توجه کنیم؟ به چه چیزی عشق بورزیم؟ دل به چه بسپاریم؟» اینها فعل‌های درونی هستند. 💠هرچند رفتارهای ظاهری انسان از اهمیت بالایی برخوردارند، ولی مهم‌ترین افعال خوب و مهم‌ترین افعال بد، در درون روح انسان هستند. رفتارهای درونی هم به دو بخش قابل تقسیم هستند: یکی رفتارهایی که بیشتر مربوط به عواطف و احساسات ما می‌شوند که کنترل اینها بسیار دشوار است. دوم، رفتارهایی که مربوط به اندیشه و دایرۀ ذهن انسان هستند که کنترل اینها آسان‌تر است و اصلاً کنترل رفتارهای قلبی نیز بیشتر از طریق همین کنترل ذهن می‌تواند انجام بگیرد؛ مثلاً اینکه دربارۀ چه چیزی فکر کنیم یا دربارۀ چه چیزی فکر نکنیم. یا اینکه نگذاریم فکرمان پراکنده شود. این قدرتی که انسان برای ذهن خودش اعمال می‌کند، بالاترین قدرت یک انسان است. 💠همان‌طور که انسان با انجام حرکات ورزشی، عضلات بدن خود را تقویت می‌کند، برای تقویت عضلات روح نیز مهم‌ترین ورزش و تمرین، کنترل ذهن است. کنترل ذهن، واقعاً یک ورزش است. حتی در برخی ورزش‌های شرقی(مثل کنگ‌فو) ورزش‌های جسمی و ذهنی با هم است و روی تمرکز ذهن، خیلی تأکید می‌شود. اما برعکس؛ در فرهنگ پُر از هرزگی که از غرب می‌آید، چیزی به‌نام کنترل ذهن وجود ندارد، بلکه بی‌ارادگیِ مطلق، به افراد تلقین می‌شود. یکی از کارهایی که موسیقی انجام می‌دهد این است که کنترل ذهن را از دست انسان خارج می‌کند. 💠ما حتی می‌توانیم در خواب هم کنترل ذهن کنیم، یا حتی خود خواب را هم می‌توانیم کنترل کنیم، و این قدرت‌های روحی را از ما خواسته‌اند. کنترل‌های جسمی همه به‌خاطر تقویت کنترل روحی است. وقتی از «کنترل روحی» یا «قدرت روحی» سخن گفته می‌شود، اینها معمولاً یعنی کنترل ذهن؛ چون انسان زیاد نمی‌تواند دل (قلب) خودش را کنترل کند. انسان اگر بخواهد به چیزی علاقه پیدا کند، نمی‌تواند به دل خودش زور بگوید که «علاقه پیدا کن!» لذا اگر توصیه‌ای برای کنترل دل شده است، در واقع منظور، همان کنترل ذهن است. مثلاً می‌توانی کنترل کنی که به چه چیزی فکر نکنی یا فکر کنی. رفتارهای باطنی همه نوعاً می‌توانند زیرمجموعۀ کنترل ذهن قرار بگیرند. 💠در یک تست روان‌شناسی، بررسی کرده‌اند که چه کسانی موفق می‌شوند یک کاری را انجام ندهند در حالی‌که آن کار را دوست دارند. چند تا شیرینی جلوی چند دانش‌آموز گذاشتند و گفتند «این شیرینی‌ها را تا نیم ساعت نخورید» در این آزمایش، بچه‌هایی که مدام به شیرینی نگاه می‌کردند، سرانجام نتوانستند خودشان کنترل کنند و شیرینی را خوردند. اما کسانی که به شیرینی نگاه نمی‌کردند، موفق شدند خودشان را کنترل کنند و نخورند. یعنی کنترل تمایلات را از راه کنترل ذهن، انجام می‌دهند(کسانی که به آن موضوع فکر نمی‌کنند، می‌توانند خودشان را کنترل کنند) 💠حجاب هم کمک می‌کند که ذهن افراد پریشان نشود، ذهن انسان هرکجا رفت، دل هم به دنبالش می‌رود و دیگر نمی‌توانی دل را کنترل کنی، اما ذهن را می‌توانی کنترل کنی. 💠در فرهنگ و سبک زندگی جامعۀ ما عواملی وجود دارد که ضد کنترل ذهن است. اوقات فراغت در زندگی شهری، افزایش پیدا کرده و ابزار سرگرمی هم زیاد شده است؛ یعنی چیزهایی که مدام ذهن ما را مشغول می‌کند و هر لحظه توجه ما را جلب می‌کند(مثل تلویزیون، موبایل، شبکه‌های مجازی و...) حالا اینکه توجه ما را به چه چیزی جلب می‌کند، زیاد مهم نیست، مهم این است که وقتی دیگران مدام توجه تو را به اینجا و آنجا جلب کردند، کم‌کم کنترل ذهن خودت را از دست می‌دهی، کم‌کم ذهن تو را هرزه می‌کند و قدرت کنترل ذهن تو را نابود می‌کند. 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۰۶.۲۰ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔻یکی از مصادیق مهم کنترل ذهن «نیّت» است 🔻اگر اصلِ نیّت هم در قلب باشد لااقل «دستگیره‌اش» ذهن است 💎 (ج۱)-قسمت دوم 🔶در رفتارهای دینی ما تکنیک‌هایی برای کنترل ذهن وجود دارد 🔶خدا برای قدرت کنترل ذهن ما ارزش قائل است؛ در عبادات ما هم زمینۀ آن را فراهم کرده است 🔶امام صادق(ع): چرا یک‌عده‌ای تا ابد در عذاب جهنم می‌مانند؟ چون نیتشان این بود که اگر تا ابد در دنیا بمانند، بد باشند! ___________ 💠موضوع کنترل ذهن، به رفتار درونی انسان برمی‌گردد و نتیجه‌اش «قدرت روحی» است، اگر کسی قدرت روحی پیدا کند، در عرصۀ دانش، دانشمند خواهد شد، در عرصۀ عمل، خلاقیت پیدا خواهد کرد و لذتی مثل لذت خلاقیت برای انسان نیست! 💠خداوند برای قدرت کنترل ذهن ما خیلی ارزش قائل است. در عبادات ما هم زمینۀ کنترل ذهن فراهم شده است. مثلاً اینکه توصیه شده است سحر بیدار شوید، در موقع سحر طبیعتاً ذهن انسان خالی است و فرصت خوبی است برای اینکه خودش بیندیشد و ذهن خود را متمرکز کند. 💠در رفتارهای دینی ما هم تکنیک‌هایی برای کنترل ذهن وجود دارد؛ مثلاً می‌دانید چرا نماز یک رفتار تکراری است؟ خدا این-تکراری‌بودن نماز- را به‌خاطر کنترل ذهن، قرار داده است؛ می‌خواهد عوامل دیگر، توجه تو را جلب نکند و تو با قدرت ذهن خودت به چیزی توجه پیدا کنی تا قدرت کنترل ذهنت بیشتر شود. مهم این است که انسان بتواند خودش به یک موضوعی تمرکز پیدا کند نه اینکه دیگران(یا برخی عوامل بیرونی) ذهن او را روی یک موضوعی متمرکز کنند. 💠اینکه شخص دیگری ذهن ما را اداره کند خوب نیست؛ البته اگر آن شخص، پروردگار عالم باشد اتفاقاً خیلی هم خوب است! توجهِ خودت را به خدا بسپار، او وقتی روی ذهن تو کار کند، قدرت ذهن تو را افزایش می‌دهد. بگذار قرآن توجه تو را جلب کند، ببین چه می‌شود! یک‌بار توجهت را به بهشت جلب می‌کند، یک‌بار به جهنم و... بیایید با قرآن سرگرم بشویم؛ بگذاریم قرآن توجه ما را به این موضوع و آن موضوع جلب کند. 💠حتی به شما توصیه می‌کنم زیاد پای منبرِ کسانی که می‌توانند توجه شما را عمیقاً جلب کنند، ننشینید، بلکه «واعِظاً لِنَفسِه» داشته باشید، گاهی خودتان برای خودتان منبر بروید. اگر همیشه عادت کنی یک شخص دیگری توجه تو را جلب کند(حتی به موضوعات خوب) پس کِی می‌خواهی خودت توجه خودت را جلب کنی؟! 💠موضوع کنترل ذهن و افعال درونی، این‌قدر مهم و تأثیرگذار است که وقتی یک کسی به چیزی توجه می‌کند، روی توجهِ اشخاص دیگری که در کنار او هستند نیز اثر می‌گذارد. لذا توصیه شده است که با «انسان‌های متوجه» نشست‌وبرخاست کنیم. 💠یکی از مصادیق مهم کنترل ذهن، نیّت است. نیّت نصفش مربوط به ذهن است و نصفش مربوط به قلب است. نیّت همه‌اش در ذهن نیست؛ خواستِ قلبی انسان هم هست اما در ذهن، این خواستِ قلبی، مرور می‌شود. 💠نیّت، ترکیبی از فکر و دل(ذهن و علاقه) است، اگر اصلِ نیّت هم در قلب باشد، لااقل می‌توان گفت که دستگیره‌اش ذهن است. گاهی اوقات برخی علاقه‌های انسان ضعیف هستند اما این دستگیرۀ ذهن، می‌تواند آن علاقه‌های ضعیف را بگیرد و بیرون بکشد. یعنی می‌توانی آن علاقۀ خوب را که در وجودت گُم شده بود، به‌وسیلۀ ذهنت پیدا کنی و تقویت کنی. 💠حالا ببینید انسان چقدر در ذهن خودش می‌تواند روی نیّت و روی آن بخش قلبی نیّت، کار کند؛ واقعاً عجیب است! مثلاً بگویید: ثواب روضه‌های ما در این ماه محرم، به روح امام و شهدا و پدر و مادرمان برسد؛ آنها را یاد کنید. با همین نیّت خودت می‌توانی در عالم تأثیر بگذاری. همین ذهن و نیّتِ تو، برایت عبادتگاه و زیارتگاه می‌شود و محل ثواب و عقاب می‌شود. 💠امام صادق(ع)-در باب اهمیت نیت- می‌فرماید: «إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِي النَّارِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِيهَا أَنْ يَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً...» (کافی/2/85) چرا یک‌عده‌ای در جهنم، مخلّد در عذاب می‌شوند؟ چون نیتش این بود که اگر تا ابد در دنیا بماند، بد باشد! چرا اهل بهشت در بهشت مخلّد می‌شوند؟ چون نیتش این بود که اگر تا ابد در دنیا بماند، خوب باشد و این کارهای خوب را انجام دهد. به همین نیت‌هاست که اینها در بهشت و آنها در جهنم مخلّد می‌شوند. سپس حضرت این آیه را خواندند: «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِه» یعنی هر کسی عمل می‌کند، بر اساس نیتش عمل می‌کند. 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۰۶.۲۰ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
📌قبل از آموزش احکام بندگی، اول به بچه‌ات زندگی یاد بده! 📌معلم‌های محترم، این‌قدر داده(اطلاعات) به ذهن بچه‌ها منتقل نکنید! 💎 (ج۲) 🔹سه برداشت غلط دربارۀ عمل: ۱. اینکه منتظر باشیم اول به فراوانیِ علم و ایمان و محبت برسیم، بعداً عمل کنیم ۲. تصور کنیم برای افزایش ایمان و محبت، باید آگاهی را زیاد کنیم (این آگاهیِ تل‌انبارشده خودش فساد می‌آورد) ۳. اینکه آگاهی(و معرفت دینی) را قبل از ایجاد ظرفیت روحی به انسان بدهیم! 🔹رفتار و سبک زندگیِ خوب، آمادگی ایجاد می‌کند که حقیقت را بفهمیم و بپذیریم 🔹 دین برنامۀ عبور از موانع زندگی است؛ تا وقتی بچه، سختی و موانع زندگی را درک نکرده، ظرفیت ندارد دین را به او ارائه دهیم ____________ ⭕️ دربارۀ «ارزش عمل و زمان اقدام به عمل» برداشت و تلقیِ اشتباهی وجود دارد که باید آن را برطرف کنیم. اینکه انسان منتظر باشد اول به فراوانیِ آگاهی و ایمان و عشق برسد و بعداً عمل کند، اشتباه است. مانند کسی که منتظر باشد اول در زمینش آبِ فراوانی جاری شود تا بتواند کشاورزی کند! درحالی‌که خیلی وقت‌ها در زمین باید چاه عمیق حفر کنیم تا به آب برسیم! ⭕️ انسان گاهی باید با آگاهیِ اندک، در وجود خودش بگردد و آن ایمان و محبت اندک را در قلب خودش پیدا کند و با همان، خودش را سیراب کند، منتظر نباشد که یک دریا ایمان در وجودش جاری شود تا بعداً عمل کند! این یک الگوی تعلیم و تربیتی است. در این الگوی تعلیم و تربیتی، معلم به دانش‌آموز می‌گوید: «من به تو چند کلمه یاد می‌دهم، بیشتر از آن را تو خودت- بر مبنای حکمت- در خودت بگرد و پیدا کن؛ تو با یک‌ذره آگاهی، خودت می‌توانی تولیدکنندۀ علم باشی» ⭕️ از معلم‌های محترم، می‌خواهم که این سبک زندگی را به بچه‌ها یاد بدهند. این‌قدر داده(اطلاعات) به ذهن بچه‌ها منتقل نکنید، بلکه برایشان مسئله ایجاد کنید و بگذارید بچه‌ها خودشان کنکاش کنند. شیوۀ طرح مسئله و حل مسئله را به او آموزش دهید و بگذارید این دانش‌آموز، قدم به قدم با معلم جلو بیاید. با این‌همه داده و اطلاعات که به او منتقل می‌کنید ذهن بچه را نابود می‌کنید، و بعدش هم امتحان‌گرفتن از چیزهایی که بلد است! آن‌وقت نسل آینده فکر می‌کند که رشد یعنی همین‌که این حرف‌ها را از تو یاد بگیرد. اما فایده‌اش چیست؟ جز اینکه تعدادی کارمند بار بیاورد، فایده‌ای ندارد! ⭕️ ناموس آموزش و پرورش شده است «نمره»! این بی‌احترامی به حیثیت معلم است. چرا معلم را این‌قدر انسان عادلی نمی‌دانیم که با زبان خود و با تشخیص خودش بگوید «این دانش‌آموز قبول است!» حرمت معلم بیش از نمره‌هایی است که ذهن‌ها را پوسیده می‌کند و خلاقیت را نابود می‌کند. اما وقتی ما از معلم، برگۀ امتحانی می‌خواهیم، یعنی «ما به تو اعتماد نداریم!» البته ممکن است یک معلمی هم پارتی‌بازی کند یا به یک کسی ظلم کند، اما این فسادش کمتر است از این فسادی که نمره‌ها به دنبال می‌آورند. می‌بینید که اکثر دانش‌آموزان ما دانشمند نمی‌شوند؛ این جنایتی است که ما در حق دانش‌آموزان انجام می‌دهیم! ⭕️ حوزه‌های علمیه هم به‌شرح ایضاً! اکثر طلبه‌ها می‌توانند مجتهد بشوند ولی اکثراً نمی‌شوند! به‌خاطر حجم بالای درسی و دیتاهایی که به آنها منتقل می‌کنند! در حالی‌که از سال اولِ لمعه و اصول، می‌توانند به شیوه‌ای درس بدهند که او شروع کند به تولید فتوا. ⭕️ اشتباه ما این است که فکر می‌کنیم باید محبت و ایمان و آگاهی ما خیلی زیاد بشود که خودبه‌خود ما را وادار به عمل کند. اما همان‌طور که می‌دانید اگر بخواهید محبت و ایمان را در قلبتان بیشتر کنید، معمولاً راهی جز آگاهی‌دادن نیست(مگر اینکه همان روش بهره‌گیری از عمل را در پیش بگیریم که موضوع بحث ما و خلاف رویۀ رایج در جامعه است) روش افزایش آگاهی هم این خطر را دارد که وقتی زیاد آگاهی می‌دهید تا ایمان و محبت افزایش پیدا کند، همین آگاهی‌دادنِ زیادی، موجب فاسدشدن فرد می‌شود! ⭕️ امیرالمؤمنین(ع) در نامۀ 31نهج‌البلاغه می‌فرماید: فرزندم، اگر آمادگی و ظرفیت لازم و صفای قلب داری این حرف‌هایی که به تو می‌گویم را گوش کن و الا-اگر صفای قلب نداری- این نوشته‌های مرا نخوان که جز خسران چیزی به تو نمی‌دهد! (فَإِنْ أَيْقَنْتَ أَنْ قَدْ صَفَا قَلْبُكَ فَخَشَعَ وَ تَمَّ رَأْيُكَ فَاجْتَمَعَ وَ كَانَ هَمُّكَ فِي ذَلِكَ هَمّاً وَاحِداً فَانْظُرْ فِيمَا فَسَّرْتُ لَكَ) 👈 ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahian_text
👈ادامه مطلب بحث: 💎 (ج۲) ⭕️ اشتباه اولِ ما-دربارۀ عمل- این است که تصور کنیم هروقت خیلی عاشق و مؤمن و آگاه شدیم، عمل خواهیم کرد! درحالی‌که باید بگردیم از همان یک‌ذره عشق و ایمانی که در وجودمان هست، استفاده کنیم. ⭕️ اشتباه دوم این است که فکر کنیم برای افزایش ایمان و عشق و محبت، باید آگاهی را افزایش دهیم! (کمااینکه بعضی‌ها برای اینکه قوی بشوند، زیادی غذا می‌خورند و اتفاقاً ضعیف‌تر می‌شوند!) درحالی‌که اگر برون‌دادِ ایمان و عشق-یعنی «عمل»- نباشد، علم و اگاهی تل‌انبار می‌شود و علم‌ِ تل‌انبار شده با ایمان افزایش‌نیافتۀ در اثر نبودِ عمل، فساد می‌آورد. ⭕️ اشتباه سوم این است که آگاهی را قبل از ایجاد ظرفیت روحی به انسان بدهیم، یعنی قبل از اینکه- به‌وسیلۀ عمل و سبک زندگی و شیوۀ رفتار- برای دریافت قلبی، در انسان ظرفیت ایجاد کنیم، مدام بخواهیم آگاهی و معرفت دینی به او بدهیم! چرا این‌قدر به بچه احکام یاد می‌دهی؟! تو اول به این بچه، زندگی‌کردن را یاد بده تا بعداً نوبت احکام بندگی برسد! مشکل این است که تلخیِ زندگی را به بچه یاد نداده‌ایم، لذا ظرفیت ندارد دربارۀ دین با او صحبت کنیم. ⭕️ فرموده‌اند که نان را در خانه درست کنید و الا فقر می‌آورد، حتی آرد را هم از بیرون نخرید (کافی/5/167) (من‌لایحضره‌الفقیه /3/269) همان‌طور که می‌دانید مراحل درست کردن نان، خیلی سخت و طولانی است. بچه باید ببیند که درست‌کردن یک دانه نان چقدر سخت است. باید بفهمد که زندگی این سختی‌ها را دارد. ⭕️ وقتی بچه، معنای درستِ زندگی را فهمید، آن‌وقت اگر بندگی و احکام دین را به او یاد بدهید، راحت‌تر می‌فهمد و می‌پذیرد. دین نجات‌بخش انسان در سختی زندگی است، اما وقتی سختیِ زندگی را به بچه نشان ندهیم، اگر دین را به او ارائه بدهیم می‌گوید: «دین مزاحم من است!» چون نمی‌داند که دین برنامۀ عبور از موانع زندگی است، اصلاً او موانع را ندیده است، بلکه خیال‌پرداز و متوهم بار آمده است. الان هرچیزی از دین به او بگویید، دچار سوءتفاهم می‌شود. 👈 ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahian_text
👈ادامه مطلب بحث: 💎 (ج۲) ⭕️ معمولاً مشکلات و موانع و سختی‌های زندگی را به بچه‌ها نشان نمی‌دهیم، لذا وقتی دین می‌گوید: «بیا راه عبور از موانع را به تو نشان دهم» او نمی‌پذیرد، چون متوهمانه تصور می‌کند هیچ مانعی وجود ندارد! متاسفانه تنبلی و راحت‌طلبی و توهم، به بچه‌ها تزریق می‌شود و بچه‌ها فکر می‌کنند که زندگی بدون مشکل و سختی، ممکن است! ⭕️ خیلی از مادرها نمی‌گذارند بچه‌شان، سختی و تلخی زندگی را بچشد، مثلاً نمی‌گذارند گاهی زحمت و سختیِ غذا پختن را تحمل کند! به حدّی که بعضی‌ها وقتی می‌خواهند دخترشان را شوهر بدهند، می‌گویند: «بچۀ ما بلد نیست غذا درست کند!» ⭕️ مادری که وقتی ناراحت می‌شود، داد و فریاد سر می‌دهد، او دارد بچۀ خود را متوهم بار می‌آورد، یعنی دارد می‌گوید: «زندگی بدون مشکلات، می‌شود!» اما مادری که سختی کشید و لبخند زد و به بچه‌ها گفت: «زندگی همین است، سختی دارد!» بچه‌هایش ظرفیت پیدا می‌کنند که بندگی را بفهمند و بپذیرند. ⭕️ بندگی‌کردن مثل یک نرمش و ورزش است برای واردشدن به بازیِ اصلی زندگی! اما بچه‌های ما معمولاً نمی‌دانند در بازی اصلی زندگی باید دوید و زحمت کشید، لذا انجامِ این نرمش و ورزش را لازم نمی‌دانند و نمی‌پذیرند! حالا چطوری باید ورزش کنیم؟ قرآن می‌فرماید: «اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعين» (بقره/45) از صبر و نماز کمک بگیرد، و این سخت است مگر برای کسانی که خاشع هستند. (کسی خاشع می‌شود که تلخی و سختی زندگی را درک کرده باشد) ⭕️ چرا قبل از اینکه یک‌سلسله اعمال و رفتار و سبک‌زندگی‌ را به بچه‌های خودمان داده باشیم، می‌خواهیم دین را به آنها ارائه دهیم؟! چرا قبل از اینکه سختی و تلخی زندگی را-از هفت‌سالگی به بعد- به بچه‌ها یاد بدهیم، دین را یاد می‌دهیم؟! ⭕️ چقدر در دوران دبستان، برای بچه‌ها درس‌ِ دینی می‌گذارند؟ بنده به‌عنوان یک طلبه خواهش می‌کنم اینها را از کتاب‌های درسی حذف کنید؛ در عوض به بچه‌ها زندگی را یاد بدهید، تا بچه در این هفت‌سال بفهمد که «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في كَبَد» (بلد/4) یعنی زندگی درگیری با رنج است(رنج‌های اجتناب‌ناپذیر) و برای کم‌کردن رنج باید بخشی از رنج‌ها را به استقبالش بروی! این واقعیت را به بچه‌ یاد بدهید. ⭕️ قرآن می‌فرماید: «مَنْ كانَ يُريدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَميعاً» (فاطر/10) کسی که عزت می‌خواهد عزت برای خداست. (عزت انگار یک رفعت مقام، برتری و بزرگواری است) و بعد می‌فرماید: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ» کلمات طیّب به سوی خدا می‌رود. علامه طباطبایی می‌فرماید: کلمات طیّب، همان عقاید خوب(ایمان)، اندیشه و فکر خوب و آگاهی خوب است. «وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ» این عشق و ایمان و کلمات خوب را عمل صالح، بالا می‌برد. یعنی اینها را باید به‌وسیلۀ عمل خوب، به‌سوی خدا ببریم. ⭕️ امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ آیۀ فوق می‌فرماید: یعنی اگر عملش صالح باشد، قول و کلامِ او (عقیده و اندیشۀ خوب او) بالا می‌رود «يَعْنِي إِذَا كَانَ عَمَلُهُ صَالِحاً ارْتَفَعَ قَوْلُهُ وَ كَلَامُه» (احتجاج طبرسی/1/260) پس اگر بخواهم به خدا برسم، چه‌کار باید کنم؟ ایمانت را به‌وسیلۀ «عمل صالح» افزایش بده و بالا ببر. یعنی عمل صالح(کارِ خوب) تو را به خدا نزدیک می‌کند. ⭕️ روز قیامت در قرآن کریم، «یوم‌الحسره» نامیده شده است. اما چرا ما الان (در دنیا) این حسرت را نمی‌خوریم؟ چون فکر می‌کنیم که ما نمی‌توانستیم مانند خوبان و بزرگان(مثلاً آیت‌الله بهجت و...) بشویم! منتها روز قیامت پروندۀ تو را باز می‌کنند و به تو نشان می‌دهند برای اینکه مثل آیت‌الله بهجت بشوی، خیلی کمتر از این چیزهایی که الان داری، سرمایه نیاز داشتی! فقط از فرصت‌های خودت استفاده نکردی! نه اینکه نمی‌توانستی، بلکه می‌توانستی اما غفلت کردی و عمل نکردی و دقت نکردی! اینجاست که حسرت، وجود ما را آتش می‌زند! 🚩دانشگاه امام صادق(ع)- ۹۷.۰۶.۲۰ 🔻صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔻قدرت روحی را چگونه باید تمرین کنیم؟ 🔻با ورزش ذهنی و تمرین «کنترل ذهن» 💎 (ج۲) 🔶برترین شاخص تقوا، ایمان و معنویت، برخورداری از قدرت روحی است 🔶قدرت روحی، یکی از خوبی‌های آدم نیست، بلکه برآیند همۀ خوبی‌های اوست 🔶قدرت روحی را چگونه تمرین کنیم؟ باید تمرین کنی که «ذهنت هرجایی نرود؛ آن‌جایی برود که تو به او دستور می‌دهی!» 🔶کنترل ذهن یعنی «بتوانی به موضوعی که می‌خواهی بیاندیشی و کسی توجّه تو را به چیزی که نمی‌خواهی جلب نکند» _____________________ 💠یکی از ضعف‌های فرهنگ دینی جامعۀ ما این است که معمولاً برترین شاخص دین‌داری و معنویت را برخورداری از قوت و قدرت روحی نمی‌دانیم. وقتی از ما بپرسند: آدم خوب و دین‌دار چه آدمی است؟ معمولاً می‌گوییم: کسی که مهربان و باگذشت باشد و... یعنی یک‌سری صفاتی را بیان می‌کنیم که دلالت بر نرمی، انعطاف‌پذیری و فهم و بصیرت دارد. البته اینها خوب است اما مهم‌ترین ویژگیِ یک آدم خوبِ دین‌دار که اول باید به ذهن بیاید این است که «قدرتمند و برخوردار از قوت روحی باشد» 💠البته معنای قدرت و قوت روحی این نیست که آدم، خشن باشد و انعطاف نداشته باشد! اتفاقاً کسی که قدرت روحی داشت، مهربان‌تر هم خواهد شد. قوت روحی، منشأ بسیاری از خوبی‌هاست، امام‌زمان(ع) هم وقتی تشریف بیاورد، اصحاب خود را مهربان‌تر یا سخاوتمندتر نمی‌کند، بلکه اصحاب خود را 40برابر قوی‌تر می‌کند (وَ أُعْطِيَ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا؛ غیبت‌نعمانی/310) 💠قدرت روحی، یکی از خوبی‌های آدم نیست، بلکه برآیند همۀ خوبی‌هاست و داشتنِ ضعف هم یکی از بدی‌های آدم نیست، بلکه آورندۀ همۀ بدی‌هاست. معمولاً همۀ بدی‌های آدم از سرِ ضعف است؛ حتی رفتن سراغ شهوات هم برای این است که انسان از قوت روحی برخوردار نیست و لذت قدرتمندبودن را نمی‌چشد. قدرت فقط به‌درد میدان جنگ با مستکبران و ظالمان نمی‌خورد؛ بلکه به‌دردِ جنگ با شیطان و نفسِ اماره هم می‌خورد. 💠اولین یا برترین شاخص تقوا، ایمان و معنویت، این است که تو قوی باشی! این فرق بین دین‌داری درست و نادرست، و فرق بین دین‌داری حقیقی و قلابی است. قدرت روحی، برترین شاخص دیانت و آدمیت است؛ آدم باید قوی باشد! البته قدرت و قوت، اصلش درونی است، قدرت بیرونی فرع ماجراست. اگر ما از قدرت بیرونی هم خوشمان می‌آید، به‌خاطر این است که کلاً از قدرت خوشمان می‌آید. منتها اگر کسی قدرت روحی داشته باشد، شایسته‌تر است. 💠مهم‌ترین «فضیلتِ انسانی» که بچه‌ها به آن توجه دارند، قوی‌شدن است. بچه‌ها در سنین کودکی، دوست دارند قوی بشوند و این یکی از اولین درخواست‌های کودک است. در دوران دبستان هم، مهم‌ترین شاخص-در تربیت- این است که بچه‌ها قوی بار بیایند. 💠حالا این قدرت روحی را چگونه باید تمرین کنیم؟ همان‌طور که برای تقویت عضلات بدن، باید ورزش و تمرین کنیم، قدرت روحی را هم باید با «ورزش ذهنی» تمرین کنیم، ورزش ذهنی هم با کنترل ذهن است، یعنی «ذهن من هرجایی نباید برود، آن‌جایی باید برود که من به او دستور می‌دهم» چون قدرت روحی به قدرت ذهنی خیلی وابسته است و تمرین ذهنی، راه رسیدن به قدرت روحی است. 💠امام خمینی(ره) می‌فرماید: «بدان كه اوّل شرط از براى مجاهد در اين مقام(مقام تهذیب نفس) و مقامات ديگر، كه مىتواند منشأ غلبه بر شيطان و جنودش شود، حفظ طائر خيال است. چون كه اين خيال مرغى است بس پرواز كن كه در هر آنى به شاخى خود را مىآويزد، و اين موجب بسى از بدبختي‌هاست. و خيال، يكى از دستاويزهاى شيطان است كه انسان را به واسطه آن بيچاره كرده به شقاوت دعوت مىكند... و ملتفت باش كه خيالات فاسده قبيحه و تصورات باطله از القائات شيطان است كه مىخواهد جنود خود را در مملكت باطن تو برقرار كند» (شرح چهل‌حدیث/ص17و18) یکی از القائات شوم شیطان، سوء ظن به خداست، نگذار این سوءظن به خدا حتی ناخودآگاه و ناخواسته به ذهنت راه پیدا کند، کنترلش کن. 💠در ادامه می‌فرماید: «تو كه مجاهدى با شيطان و جنودش و مىخواهى صفحه نفس را مملكت الهى و رحمانى كنى، بايد مواظب كيد آن لعين باشى و اين اوهام برخلاف رضاى حق‌تعالى را از خود دور نمايى تا إن‌شاءاللّه در اين جنگِ داخلى، اين سنگر را كه خيلى مهم است از دست شيطان و جنودش بگيرى، كه اين سنگر به منزله سرحدّ است، اگر اينجا غالب شدى اميدوار باش.» (همان) یعنی سنگر ذهن و خیالات انسان، به منزلۀ مرز است. پس کنترل ذهن انجام بده و نگذار به ذهنت، حرف‌ها و فکرهای بد، خطور کند. 💠یک مثال برجسته برای تمرین کنترل ذهن، سرِ نماز است. نماز به شدّت تکراری است؛ برای اینکه در نماز، چیزی نباشد که توجّه تو را به خودش جلب کند. اصلاً انگار نماز تمرین کنترل ذهن است. تو را در یک قالب رفتاری خاص قرار می‌دهد تا ببیند کنترل ذهن داری یا نه؟ 👈 ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahian_text
👈ادامه مطلب پست قبل: 💠کنترل ذهن یعنی اینکه «بتوانی به موضوعی که می‌خواهی بیاندیشی» کنترل ذهن یعنی اینکه کسی توجّه تو را به چیزی که نمی‌خواهی جلب نکند. اگر کسی خواست توجّه تو را به چیزی جلب بکند، باید از تو اجازه بگیرد و تو اگر اراده کردی، بتوانی توجّه خودت را منصرف کنی. قدرت ذهن یعنی اینکه هر مقدار خواستی بتوانی دربارۀ یک موضوع فکر کنی. مثلاً یک ساعت یا دو ساعت بتوانی دربارۀ آن موضوع فکر کنی. قدرت کنترل ذهن یعنی بتوانی به یک موضوع، عمیق فکر کنی نه سطحی؛ یعنی یک تمرکز فوق‌العاده عمیق پیدا کنی. 💠علامه طباطبایی(ره) برای کنترل ذهن، یک ورزشی را توصیه کرده است. همان‌طور که ورزش می‌کنی و بازوی خودت را قوی می‌کنی می‌توانی برای رسیدن به قدرت روحی، این تمرین را انجام دهی. ایشان در «رسالة الولایة» می‌فرماید: «مکان خلوتی را انتخاب کن که هیچ مشغول‌کننده‌ای از قبیل نور و صدا و غیره در آنجا نباشد. سپس طوری بنشین که مشغول به کاری نشوی و حواست پرت نشود و چشمانت را بسته نگه دار. آنگاه صورتی را-مثلاً صورت الف- یا یکی از اسماء الله را در خیال خود مجسّم کن که کاملاً توجّه‌ات به آن معطوف شود و هشیار باش که هیچ صورت خیالی‌ای وارد محوّطۀ صورتِ الف نشود. در این هنگام که ابتدای کار است در می‌یابی که صورت‌های خیالی دیگر مزاحم تو شده و می‌خواهند ذهن تو را تاریک و مشوّش نمایند... اگر چند روزی به تخلیه و پاکسازی این خیالاتِ مزاحم اقدام نمایی(و آنها را کنار بزنی) بعد از مدتی مشاهده می‌کنی آن خیالات و خواطر رو به کاهش گذاشته و هر روز کم می‌شود تا اینکه هیچ صورتی با صورت الف باقی نمی‌ماند.» 💠برای کنترل ذهن، باید تمرین کنی؛ منتظر یک معجزه از آسمان نباش! از آیت‌الله بهجت(ره) پرسیدند: برای تمرکز فکر و حضور قلب در نماز، چه‌کار باید کنیم؟ ایشان فرمود: «در آنی که متوجه شدید، اختیاراً منصرف نشوید» (به‌سوی محبوب/ص63) شما اختیاراً به چیز دیگری فکر نکن و عمداً حواس خودت را پرت نکن. البته برخی افکار، بی‌اختیار وارد ذهن می‌شود، در این صورت هرلحظه متوجه شدی، برگرد و توجهت را به نماز برگردان. بعضی‌ها هستند که سرِ نماز صد مرتبه برمی‌گردند؛ اینها خیلی کم گیر می‌آیند! چون اکثراً وقتی حواس‌شان پرت می‌شود، بعد از نماز متوجّه می‌شوند! 💠ما اگر تمرکز داشته باشیم می‌توانیم نظر خدا را برگردانیم. خدا از ما همین قدرت را می‌خواهد. اصلاً خدا ما را ساخته که قوی بشویم و خدا به قوی‌ها احترام می‌گذارد. حالا ممکن است بپرسید: مگر بنا نیست ما پیش خدا ضعیف بشویم؟ بله؛ در ادعیه می‌خوانیم «إرحَم عَبدَکَ الضَّعیف» اما اشتباه نشود که فکر کنی خدا از آدم ضعیف خوشش می‌آید! نه، خدا می‌گوید: پیشِ من باید ضعیف باشی و شاخ و شانه نکشی اما خودت باید قوی باشی؛ آن‌قدر باید قوی باشی که عالَم نتوانند از پسِ تو بربیایند. 💠از امیرالمؤمنین(ع) پرسیدند: تو چگونه دشمنان قدرتمند خود را به خاک می‌کشی و مغلوب می‌کنی؟ روش تو چگونه است؟ می‌فرمود: من اول با ابهّت خودم آنها را می‌زدم، همین‌که جا می‌خورد، با شمشیرم او را می‌زدم. (وَ قِيلَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع بِمَ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ قَالَ بِتَمَكُّنِ هَيْبَتِي فِي قُلُوبِهِمْ؛ مناقب آل‌أبي‌طالب/2/ 116) همچنین علی(ع) فرمود: من درِ خیبر را با قدرت روحی خودم بلند کردم نه با قدرت جسم (...أُیِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَکُوتِیَّةٍ؛ امالی‌صدوق/514) 💠قدرت روحی داشته باش، بعد برو درِ خانۀ خدا. پس اینکه می‌گویند «باید درِ خانۀ خدا ضعیف باشیم» منظور چیست؟ اشتباه نشود! نه اینکه تو کلاً ضعیف باشی و بروی درِ خانۀ خدا! خدا می‌گوید: این کیست که آمده درِ خانۀ من سجده کرده است؟ او که همه‌جا سجده می‌کند! اصلاً روحیه‌اش این‌طوری است که پیش همه ضعیف و ذلیل است! درحالی‌که اول باید «لاالهَ» بگوید بعد «الّاالله» اول به دیگران(غیرِخدا) نه بگوید بعد بیاید درِ خانۀ خدا! 💠اگر قدرت ذهنی داشته باشی و بعد درِ خانۀ خدا بروی، آن‌وقت می‌توانی نظر خدا را برگردانی! شرطش همین قدرت ذهنی است. خداوند به حضرت عیسی(ع) می‌فرماید: «لَا تَدْعُنِي إِلَّا مُتَضَرِّعاً إِلَيَّ وَ هَمَّكَ هَمّاً وَاحِدا فَإنَّکَ مَتَی تُدعُنی کذلکَ اُجِبکَ» (کافی/8/133) من را صدا نزن و دعا نخوان، مگر در حالتی که متضرّع هستی و همِّ تو یک همّ واحد است. هرموقع این‌طوری من را صدا بزنی، من جواب تو را می‌گویم. 💠اینکه «همّ‌ خودت را همّ واحد قرار بده» یعنی تمرکز ذهنی داشته باش و فقط به یک موضوع توجّه کن، این یعنی «نهایت توجّه» یعنی حواست جایی پرت نشود، اگر این‌طوری خدا را صدا بزنی، حتماً جوابت را می‌دهد. ولی متاسفانه ما معمولاً نمی‌توانیم به یک نقطه توجه کنیم، جز در یک لحظه! خُب این فایده ندارد. لذا باید تمرین کنیم تا قدرت تمرکز ذهنی پیدا کنیم. 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۰۶.۲۱ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
📌رفتار و سبک زندگی تو، اندیشه و علاقه‌هایت را تنظیم می‌کند 💎 (ج۳) 🔹دو راه عمده برای تقویت ایمان و محبت: ۱. راه آگاهی و اندیشه ۲. راه عمل 🔹تأثیر عمل بر گرایش‌ها قطعی‌تر از تأثیر علم و آگاهی است 🔹سبک رفتار و زندگی‌کردنِ آدم‌ها روی قلب و ایمان و علاقۀ آنها، تأثیر قطعی دارد 🔹علی(ع): تا وقتی طرز لباس‌پوشیدن و غذاخوردن شما مثل دشمنانتان نشود سعادتمندید! 🔹صهیونیست‌ها: هر دینی می‌خواهی داشته باش، فقط سبک زندگی‌ات را از ما بگیر! آن‌وقت بردۀ ما خواهی شد! ________ ⭕️ وقتی می‌گوییم «تأثیر عمل و رفتار، از آگاهی بیشتر است» معنایش این نیست که لزوماً ارزش عمل و رفتار، بالاتر است! ما دربارۀ «ارزش» صحبت نمی‌کنیم بلکه دربارۀ «قدرت تأثیر» صحبت می‌کنیم. بله؛ ارزش ایمان خیلی بالاست و ارزش علم و عمل هم به‌خاطر این است که ایمان افزایش پیدا کند. ولی معنایش این نیست که ما مستقیماً سراغ ایمان برویم و بخواهیم آن را تقویت کنیم! مگر می‌شود مستقیم ایمان را قوی کرد؟! اصلاً ما به‌طور مستقیم راهی به قلب نداریم! ⭕️ چگونه می‌توانیم ایمان و محبت را در قلب خودمان افزایش دهیم؟ اگر بخواهیم ایمان و محبت را تقویت کنیم و علاقه‌های بد را تضعیف کنیم، دو تا راه داریم: یکی راه آگاهی و اندیشه و دیگری راه عمل. منتها عمل مؤثرتر از آگاهی و اندیشه است. البته تأثیر آگاهی روی گرایش‌ها-برای قلبِ سالم- سریع‌تر است و تأثیر عمل روی گرایش‌ها کندتر است، اما قطعی‌تر و مطمئن‌تر است. ⭕️ عمل، سبک رفتار و زندگی‌کردنِ آدم‌ها روی قلب و ایمان و علاقۀ آنها، تأثیر قطعی دارد. حتی عمل و رفتار انسان روی آگاهی و اندیشۀ انسان هم تأثیر دارد. مثلاً یکی از رفتارهای ما نگاه‌کردن است. شما در اثرِ نگاه‌کردن، یک چیزهایی یاد می‌گیرید و در اثر نگاه‌کردن به‌یاد یک چیزهایی می‌افتید. ⭕️ در یک آزمایشِ روان‌شناسی، چند کودک را در جایی قرار می‌دهند و چند تا شیرینی هم روی میز می‌گذارند. به بچه‌ها می‌گویند: اگر تا نیم‌ساعت دیگر این شیرینی‌ها را نخورید به شما جایزه می‌دهیم. شخص آزمایش‌گیرنده از اتاق بیرون می‌رود و رفتار بچه‌ها را با دوربین، کنترل می‌کند. بعضی از بچه‌ها خیلی به شیرینی نگاه می‌کنند و فکر می‌کنند که بخورند یا نه؟ بعضی از بچه‌ها گاهی به شیرینی نگاه می‌کند و برخی هم خیلی کمتر نگاه می‌کنند یا اصلاً نگاه نمی‌کنند. ⭕️ نتیجه آزمایش این بود: اکثراً بچه‌هایی که به شیرینی نگاه می‌کردند، بالاخره شیرینی را خوردند و کسانی که نگاه نمی‌کردند، نخوردند. پس نگاه‌کردن انسان در ارادۀ او تأثیر دارد. ⭕️ آن روان‌شناس بعد از 15سال، وضعیت کار، زندگی و رشد علمیِ بچه‌ها را بررسی می‌کند و به نتیجۀ جالبی می‌رسد: هرکدام از بچه‌ها که شیرینی را نخورده بود، آدم موفقی شده بود و هر بچه‌ای که شیرینی را خورده بود-حتی اگر هوشِ شناختیِ بالایی داشته- آدمِ موفقی نشده است. ⭕️ الان می‌گویند: هوش شناختی زیاد مؤثر نیست، بلکه هوش عاطفی یا هوش هیجانی خیلی مؤثر است. حالا هوش هیجانی را چگونه تقویت می‌کنند؟ با شعارِ «شیرینی را دیرتر بخور!» بر اساس همین روش، مدرسه‌ای در غرب درست کرده‌اند و روی پیراهنش نوشته‌اند «شیرینی را دیرتر بخور!» ⭕️ چه چیزی موجب رشد علمی می‌شود؟ شما اگر می‌خواهید دانشمند تربیت کنید، در دروان دبستان «مبارزه با هوای نفس» به بچه‌ها یاد بدهید. شما قلبِ بچه را سالم کن، خودش می‌رود دنبال فهمیدن! برای اینکه قلبش را سالم کنم، چه‌کار کنم؟ سبک زندگی درست را به او آموزش بدهید، خودش دانشمند می‌شود! ⭕️ ما می‌گوییم دبستان تبدیل شود به اَدبستان(جای ادب)؛ یعنی سبک زندگی را با ادبِ فراوان، به بچه‌ها آموزش بدهیم، آن‌وقت در ضمنِ گفتگو و حتی بازی و تفریح بین معلم و دانش‌آموز، علم و دانش هم منتقل خواهد شد. ما نمی‌گوییم که اصلاً علم منتقل نکنیم، اما نه به حجمِ کتاب‌های درسیِ موجود! شاید 5 تا 10درصد این حجمِ مطالب هم کافی باشد. ⭕️ اگر در دوران دبیرستان، شما بخواهید با زور نمره، به بچه درس بدهید و او را در مدرسه نگه دارید، علامت این است که دبستان ورشکسته بوده است! دوران دبستان دورانی است که باید رفتار را درست کنید. دبستان دوران «دستور‌ گوش‌کردن» برای تنظیم رفتار است. ⭕️ اگر گرایش‌های بچه را تنظیم کنیم، تعدیل کنیم و تعالی ببخشیم و گرایش‌هایش درست بشود، خودش به‌دنبال فهمیدن خواهد رفت. اولاً خوش‌فهم می‌شود و ثانیاً می‌تواند -به‌وسیلۀ یک تفکر خلاق- بین معلوماتش ارتباط برقرار کند، آن‌وقت «دانشمند» می‌شود نه «دانش‌دان!» یعنی خودش دانش تولید می‌کند. ⭕️ حالا اگر قلب(گرایش‌های) دانش‌آموز سالم نباشد چه می‌شود؟ یکی اینکه خوب نمی‌فهمد، دوم اینکه هرچه بفهمد نمی‌تواند بین دانسته‌هایش ارتباط برقرار کند. سوم اینکه نمی‌تواند از این دانش خود استفاده کند. 👈 ادامه مطلب👇 @Panahian_text
👈ادامه مطلب بحث: (ج۳) ⭕️ روزی خواهد رسید که هرکسی دنبال تحصیل علم در هر رشته‌ای باشد، اگر مردم «رفتار غلطی» از او ببینند، به او می‌گویند: «مگر تو نمی‌خواهی باسواد بشوی؟ این چه رفتاری است؟! این چه طرز لباس پوشیدن است؟ این چه مُدل مویی است؟ این رفتارهایت، هَوسی شده است! آدمِ هوسران که دانشمند نمی‌شود!» این حرف را بی‌دین‌های جامعه می‌گویند نه فقط دین‌دارها! ⭕️ آن‌وقت خود دانشمندان از بدحجابی در دانشگاه‌ها جلوگیری می‌کنند و می‌گویند: «اینجا محل علم و دانش است! در محیط علمی که نمی‌شود هرزگی کرد؛ این مانع رشد علمی است» اگر باسواد بشویم و رشد کنیم، به اینجا خواهیم رسید. ولی الان به حجاب که می‌رسیم می‌گوییم: «ارزش‌های اسلامی را رعایت کنید!» این یعنی: ما که نمی‌فهمیم حجاب به چه دردی می‌خورد ولی به‌هرحال باید رعایت کنیم! ⭕️ رفتار، قدرت تفکر تو را سامان می‌دهد و گرایش‌های تو را تنظیم می‌کند. صهیونیست‌ها این موضوع (اهمیت رفتار و سبک زندگی) را خیلی خوب فهمیده‌اند، لذا می‌گویند: فکر و ایمان و دین شما مهم نیست؛ هر کسی را می‌خواهید بپرستید، به هر پیامبری که می‌خواهید معتقد باشید، هر دین و ایمانی که می‌خواهید داشته باشید! فقط سبک زندگی‌تان را بگذارید ما تنظیم کنیم، آن‌وقت بردۀ ما خواهید شد! ⭕️ الان صهیونیست‌ها زیاد به جهان‌بینی مردم کاری ندارند، بلکه به رفتار و سبک زندگیِ آنها کار دارند! می‌گویند: این ساندویچ‌ها را بخورید، این موسیقی‌ها را گوش دهید، این لباس‌ها را بپوشید... آنها روی سبک رفتار، لباس‌پوشیدن، مدل مو و... برنامه‌ریزی می‌کنند آن‌وقت می‌گویند: «دین آزاد است!» چرا؟ چون دیگر از دین احساس خطر نمی‌کنند. ⭕️ امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمود: تا وقتی که لباس و طرز غذاخوردنِ شما شبیه دشمنان نشود، سعادتمند خواهید بود. (لَا تَزَالُ هَذِهِ الْأُمَّةُ بِخَيْرٍ مَا لَمْ يَلْبَسُوا لِبَاسَ الْعَجَمِ وَ يَطْعَمُوا أَطْعِمَةَ الْعَجَمِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ ضَرَبَهُمُ اللَّهُ بِالذُّل؛ محاسن/2/410) آن کسانی که می‌خواهند شما را نابود کنند، اگر سبک غذاخوردن و لباس‌پوشیدن شما را عوض کردند، بیچاره هستید! ⭕️ الان در غرب، یک نهضتی راه افتاده است دربارۀ «لزوم کنترل رفتار»؛ اما این نهضت هنوز به ایران اسلامی نرسیده است، چرا؟ چون این حرفِ دین هم هست! آن کسانی که به‌عنوان کارگزار و مدیران میانی، کشور را اداره می‌کنند، کِی می‌خواهند این فریفتگی به فکر و فرهنگ صهیونیست‌ها را از دست بدهند؟ کِی می‌خواهند بفهمند که دین، عقلانی است؟! حتی بسیاری از تجربیات علوم تجربی هم دین(گزاره‌های دینی) را تأیید می‌کند. لااقل بر اساس همین دانش تجربی عمل کنید! امروزه دانش تجربی نشان می‌دهد که نوعِ رفتار و سبک زندگی مهم است. ⭕️ متاسفانه در آموزش‌های دینی ما هم، این جانیفتاده است، الان کسی که می‌خواهد آموزش دینی بدهد، معمولاً سراغ جهان‌بینی و ایمان و بحث‌های کلامی و اعتقادی می‌رود نه سراغ اصلاحِ رفتار! ⭕️ دربارۀ آثار رفتار بر گرایش‌ها و اندیشه، روایات مختلفی وجود دارد. مثلاً اینکه امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَر» (نهج‌البلاغه/ حکمت409) قلب صفحه‌ای است که چشم روی آن می‌نویسد. تو بگو «به کجاها نگاه می‌کنی؟» تا معلوم شود ایمانت چقدر است؟ ⭕️ امام صادق(ع) می‌فرماید: «إِيَّاكُمْ وَ النَّظِرَةَ فَإِنَّهَا تَزْرَعُ فِي الْقَلْبِ الشَّهْوَة» (تحف‌العقول/ 305) نگاه خودت را به‌صورت هرزه به این‌طرف و آن‌طرف نینداز، نگاه در قلبِ تو شهوت تولید می‌کند. (نه اینکه چون تو شهوت‌ران هستی، نگاه می‌کنی!) ⭕️ امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: از بیکاری، هوسرانی در می‌آید «مِنَ الْفَرَاغِ تَكُونُ الصَّبْوَةُ» (غررالحکم/9251) و ما به‌صورت سازمانی در کشورمان حدود 4سال به اسم «دبیرستان» جوان را بیکار نگه می‌داریم؛ درحالی‌که این سن، سنّ کار و خسته‌شدن بدن و فکر-به‌صورت توأمان- است. ما به جوانان این مملکت خیانت می‌کنیم که می‌گوییم «کار نکن، فقط می‌خواهیم با داده(اطلاعات) حافظۀ تو را پُر کنیم!» ما به‌صورت سازمانی، فساد را در جامعه رواج می‌دهیم. ⭕️ کسی که کار می‌کند، بهتر می‌فهمد. البته کاری که جوان دبیرستانی بخواهد از آن پول در بیاورد، شاید پیدا نشود اما کاری که نخواهد از آن پول در بیاورد، خیلی فراوان است! اصلاً «کار» باید ناموس دبیرستان باشد. دبیرستانی که در کنار تحصیل، بچه‌ها را به کار و فعالیت وادار نمی‌کند، در واقع دارد برای مملکت فساد می‌آورد! 🚩دانشگاه امام صادق(ع)- ۹۷.۰۶.۲۱ 🔹صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text