eitaa logo
متن | علیرضا پناهیان
12.6هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
👈ادامه مطلب بحث: (ج۸) ⭕یکی از مفاهیم دینی که خیلی به سبک‌زندگی (سبک‌زندگیِ اسلامی) نزدیک است، مفهوم بسیار برجسته‌ای به نام «تقوا» است. تقوا نسبت به ادب، چند ویژگیِ اضافه دارد که واقعاً فرحناک است! إن‌شاءالله سبک‌زندگی ما «متقیانه» باشد نه‌فقط مؤدبانه! چند ویژگی در تقوا هست که در اینجا مختصراً نام می‌بریم: ⭕ویژگی اول «دقت و مراقبتِ دائم» است؛ تقوی خیلی دقیق است و خیلی از آدم دقت می‌خواهد. ادب، این دقت را ندارد؛ یک‌مقدار گل‌درشت‌تر است! البته روز قیامت، علاوه بر ادب، از ما تقوا هم می‌خواهند (إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقين؛ مائده/27) اما در مقام ادارۀ جامعه، ما نمی‌خواهیم بیشتر از ادب، صحبت کنیم؛ چون ما نمی‌توانیم تقوا را به کسی تحمیل کنیم ولی باید روی ادبش کار کنیم! شاید کسی نخواهد تقوا داشته باشد، ولی ادب که باید داشته باشد! لذا ما سرِ ادب، به آموزش و پرورش انتقاد می‌کنیم نه سرِ تقوا. ممکن است برای خیلی‌ها تقوا مهم نباشد، اما باید مؤدب بار بیایند تا در همین دنیا، بدبخت نشوند! ⭕ویژگی دوم «دنبال دستورات الهی بودن» است؛ ویژگی دیگر تقوا این است که آدمِ باتقوا دنبال «دستور خدا» است. یعنی تقوا خودبه‌خود آدم را به سمت احکام(واجب و مستحب و...) می‌کشاند. بنده اگر در آموزش و پرورش باشم، اجازه نمی‌دهم یک صفحه درس احکام باشد! چرا؟ چون اگر بچه‌ را باادب و باتقوی بار بیاوریم، او خودش می‌رود و احکام مورد نیاز خودش را پیدا می‌کند و یاد می‌گیرد، و الا اگر بخواهیم احکام اسلامی را به‌زور به او تحمیل کنیم، متنفر می‌شود! ⭕ویژگی سوم تقوا «داشتن انگیزۀ الهی» است. انگیزۀ رعایت ادب، انگیزۀ مراقبت و انگیزۀ انجام دستورها، این است: «فقط به‌خاطر تو! خدایا می‌خواهم به تو نزدیک بشوم، دغدغه‌ام این است» و این انگیزه، زندگی را شیرین می‌کند. سعی کن این را خودت تجربه کنی، بگو: «خدایا چه چیزی را برای تو رعایت کنم تا به تو متصل بشوم؟» و بعد، وقتی به خدا متصل شدی، تازه معنای زندگی و بندگی را خواهی چشید. 🚩دانشگاه امام صادق(ع)- ۹۷.۰۶.۲۶ 🔹صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
📌سبک‌زندگی باید طوری باشد که ما را به اوج لذت و قدرت برساند 📌اصول موضوعه برای طراحی یک سبک‌زندگیِ درست چیست؟ 💎 (ج۹) 🔹 اهداف سبک‌زندگی مد نظر ما چیست؟ 1.ما را به «لذتِ بیشتر از حیات» برساند (در دنیا و آخرت) 2.ما را به «قدرت بیشتر» برساند (قدرت فردی و ملی) 3.استعدادهای ما را بیشتر شکوفا کند 🔹اصول موضوعه برای طراحی یک سبک‌زندگیِ درست: اصل اول: رسیدن به «دانش و تفکر منطقی و قدرت تحلیل عمیق» اصل دوم: سعی و تلاش و مقابله با راحت‌طلبی است اصل سوم: داشتنِ نظم و برنامه است اصل چهارم: تولید «ارزش افزوده» (در زمینۀ مال، علم، خدمات و...) 🔹کسی که در زندگی‌اش اهل برنامه باشد، وقتی خدا به او برنامه‌ای می‌دهد، راحت می‌پذیرد و اجرا می‌کند 🔹برخی از روحیات عالی معنوی به کسانی که اهل درآمدزایی نیستند قابل انتقال نیست! ____________________ ⭕بایدهای کلیدی یا اصولِ موضوعه‌ای که برای یک برنامه‌ریزی خوب-جهت رسیدن به یک سبک‌زندگی خوب- باید در نظر بگیریم کدام‌ها هستند؟ برای اینکه سبک‌زندگیِ غلطی طراحی نکنیم، چه بایدهایی را باید درنظر بگیریم؟ اساساً غلط یا درست‌بودن سبک‌زندگی را از کجا می‌توانیم بفهمیم؟ ⭕درجامعه‌ای که انواع و اقسام آدم‌ها-با گرایش‌ها و سلیقه‌های متنوع و سطح عقلانی مختلف- در آن زندگی می‌کنند، برای رسیدن به یک سبک‌زندگیِ درست، باید یک «قدر مشترک» را در نظر بگیریم. ما نمی‌توانیم اول، دین همه را درست کنیم بعداً برویم سراغ سبک‌زندگی! بلکه سبک‌زندگی به نوعی مقدمِ بر دین‌داری آدم‌ها است. ⭕البته معلوم است که آدم‌ها معمولاً سبک‌زندگی را از جهان‌بینی و ارزش‌های خودشان اخذ می‌کنند و آنهایی که دین‌دار هستند سعی می‌کنند سبک‌زندگی‌شان را از دین بگیرند، اما سبک‌زندگی می‌تواند قبل از اینکه بحث از دین به میان بیاید، در جامعه به‌عنوان یک «پیمان مشترک» مطرح باشد و این خیلی لازم است. ⭕ما به یک سبک‌زندگی‌ای نیاز داریم که حتی قبل از اینکه با کسی درمورد دین‌داری به توافق و تفاهم برسیم بتوانیم سر آن سبک‌زندگی با او به تفاهم و توافق برسیم. این سبک‌زندگی را باید در آموزش و پرورش، برای همه پیشنهاد بدهیم. الان صهیونیست‌ها دارند همین کار را انجام می‌دهند، مثلاً به وسیلۀ سند2030 یا به‌وسیلۀ تبلیغات، برای مردم جهان سبک‌زندگی طراحی می‌کنند، یعنی از طریق یک «تفاهم جهانی» سعی می‌کنند یک سبک‌زندگی غلط برای مردم ایجاد کنند و با آن، می‌خواهند بشریت را به بردگی بکشند. ما هم باید از طریق ایجاد یک تفاهم بین‌المللی، یک سبک‌زندگی درست، ایجاد کنیم که صاحبان همۀ ادیان و سلایق و اندیشه‌ها، آن را قبول کنند و به‌سهولت سرِ آن به تفاهم برسند. ⭕بسیاری از مبانی و اصول موضوعه برای سبک‌زندگی را با دانش تجربی هم می‌شود اثبات کرد و این اصول، قاعدتاً با نگرش دینی و جهان‌بینی توحیدی دربارۀ انسان و هستی هم تطبیق دارد. البته از دین هم خیلی می‌توانیم برای رسیدن به این اصول موضوعه کمک بگیریم. مطمئن باشید بعد از پذیرش این اصول برای طرح‌ریزی یک سبک‌زندگی، اصلاً محتاج دین می‌شویم که دین به ما بگوید «اینجا چه‌کار کنید؟» دین در اینجا هم واقعاً بهترین راهنما است. ⭕اگر بخواهیم جزئیات سبک‌زندگی را طراحی کنیم، خیلی کار می‌برد، اما می‌توانیم اول در کلیات به یک توافقی برسیم و بعد، هرکدام از خانواده‌ها، با در نظر گرفتنِ این کلیات، خودشان می‌توانند در خانه-برای جزئیات سبک‌زندگی- طر‌ح‌های قشنگ و برنامه‌های خلاقانۀ جالبی طرح‌ریزی کنند. آدم‌ها خیلی‌ جاها باید خلاقیت به خرج بدهند. دین هم نگفته است که «من همۀ 24 ساعت شبانه‌روزِ تو را با احکام شرعیِ خاص(حرام و حلال) پُر می‌کنم!» بلکه خیلی از اوقات، خودِ ما در مقام مصداق، باید تشخیص بدهیم. ⭕این اصول موضوعه‌ای که برای سبک‌زندگی می‌خواهیم مطرح کنیم، بر اساس چه اهدافی است؟ اهداف سبک‌زندگی مد نظر ما چه چیزهایی است؟ ما را به کجا باید برساند؟ 1. ما را به «لذت بیشتر از حیات» برساند. (اگر آخرت هست، در آخرت، بیشتر لذت ببریم و اگر نیست، در همین دنیا بیشتر لذت ببریم) 2. ما را به «قدرت بیشتر» برساند؛ قدرت روحی، جسمی، فکری، اجتماعی، قومی و... 3. استعدادهای انسان را بیشتر شکوفا کند. ⭕برخی از مفاهیم مشهور، در این هدف‌گذاری عالی و جامع زیاد نقش ندارند؛ مثلاً مفهوم «آزادی»! البته آزادی چیز خوبی است، اما خودش هدف نیست، بلکه وسیله‌ای است برای اینکه ما را به اهداف فوق (قدرت، بالاترین لذت‌ها و شکوفایی استعدادها) برساند. بشریت را با مفهوم آزادی فریب داده‌اند. اتفاقاً صهیونیست‌ها که دشمنان بشریت هستند، بیشتر از همه، شعار آزادی را مطرح می‌کنند! مفهوم آزادی را جلوی چشم مردم بزرگ می‌کنند و آنها را از دیدن اهداف عالی انسانی، کور می‌کنند. 👈 ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahian_text
👈ادامه مطلب بحث: (ج۹) ⭕اگر راست می‌گویند به‌جای مفهوم آزادی، مفهوم قدرت را مطرح کنند و بگویند: «انسان‌ها باید قدرتمند بشوند» چون وقتی انسان‌ها قدرتمند بشوند، کسی نمی‌تواند آزادی آنها را سلب کند، اگر قدرتمند بشوند خودشان می‌توانند آزادی‌شان را فراهم کنند و از آزادی‌شان لذت ببرند و استفاده کنند. اگر ضعیف باشند، حتی اگر آزادی هم داشته باشند نمی‌توانند از آزادی خود بهره ببرند. آن‌وقت این آزادی، دیگر چه ارزشی دارد؟! مثلاً صهیونیست‌ها که تقریباً تمام رسانه‌های جهان در دست‌شان است، بیشتر از همه شعار «آزادی بیان» را مطرح می‌کنند! در اینجا هم یک پارادوکسشِ عملی وجود دارد. ⭕قدرت هم ذیل لذت قابل تعریف است؛ چون یکی از برجسه‌ترین چیزهایی که انسان از آن لذت می‌برد، قدرت است! ولی ما قدرت را هم به‌عنوان یک «هدف» در کنار لذت، ذکر می‌کنیم چون می‌خواهیم با طرح صهیونیست‌ها مخالفت کنیم. صهیونیست‌ها می‌گویند: از همه‌چیز لذت ببرید، جز قدرت! طرف قدرت نیایید چون اینجا فقط «ما» هستیم! بروید برده‌های برخوردار از لذت باشید؛ از لذت‌هایی مثل دانس و... اما شما بگویید: «نه، من می‌‌خواهم از قدرت، لذت ببرم. تو چرا باید آنجا باشی و تمام ثروت‌های جهان را تصاحب کنی؟!» ⭕اساساً قدرت برای انسان مهم است، و کسی که متوجه «قدرت» نباشد، در واقع او را خام کرده‌اند! ما باید از قدرتمندی لذت ببریم؛ هم قدرتمندیِ ملی، هم قدرتمندیِ فردی. سبک‌زندگی ما باید به‌گونه‌ای باشد که ما را به اوج قدرت برساند. الهی نابود شود آن درس اخلاقی که انسان‌ها را مثل گوسفندان، نرم می‌کند تا گرگ‌ها راحت بتوانند آنها را پاره پاره کنند! یعنی درس اخلاقی که به ما بگوید «متواضع باش، قانع باش، مهربان باش (مهربانی از سرِ ضعف)» ولی به ما نگوید که «قوی باش»! ⭕پس سبک‌زندگی را باید به‌گونه‌ای طراحی کنیم که به بیشترین لذت و بالاترین قدرت برسیم! چرا عرفای ما که به اوج تقوی و معنویت می‌رسند، بالاترین قدرت‌ها را دارند؟ چون قدرت، اولین بهره‌ای است که خدا به یک انسان معنوی می‌دهد، امام‌زمان(ع) هم وقتی ظهور می‌فرمایند، قدرت هر مؤمن را چهل برابر می‌کند (وَ أُعْطِیَ قُوَّةَ أَرْبَعِینَ رَجُلًا؛ غیبت نعمانی/310) ⭕آدم وقتی قدرتمند باشد، سیاسی هم می‌شود و نمی‌گذارد سیاسیون ضعیف در جامعه حاکم باشند. اگر قدرتمندیِ روحی و قدرتمندی اقتصادی و... را بخواهی، آن‌وقت خیلی از سبک‌زندگی‌های غربی نظام سرمایه‌داری را قبول نمی‌کنی! ⭕بعد از بیان اهداف، حالا برویم سراغ اصول موضوعه‌ای که برای رسیدن به یک سبک‌زندگی خوب باید در نظر بگیریم. «اصل اول»: اینکه انسان دائماً نیاز به دانش و تفکر منطقی و قدرت تحلیل عمیق دارد. این «آگاهی و تفکر» یکی از نیازهای حیاتی انسان است، خداوند برای تفکر انسان خیلی ارزش قائل است. سبک‌زندگی ما نباید به‌گونه‌ای باشد که در آن تفکر و قدرت تحلیل نداشته باشیم! ⭕قرآن‌خواندن یکی از برنامه‌های سبک‌زندگیِ درست است، یکی از کارهای قرآن هم این است که «آدم را به تفکر وادار می‌کند» سبک‌زندگی باید طوری باشد که مدام دانش و قدرت تفکر و تحلیل منطقی و خلاقیت فکریِ ما افزایش پیدا کند. سبک‌زندگی‌ای که در آن موسیقی زیاد است و تلویزیون نگاه کردن زیاد است، کم‌کم باعث می‌شود آدم «کندذهن» شود! ⭕ما باید سبک‌زندگی‌ای داشته باشیم که در آن «فهم» و آگاهی خیلی محترم باشد؛ البته آگاهیِ مفید (کمااینکه علی(ع) می‌فرماید: وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُم؛ نهج‌البلاغه/خطبه 193) آن‌وقت کسی که آگاهی و تفکر را در سبک‌زندگی‌اش یک اصل بداند، هرزه‌گردی در اینترنت برایش «حرام» خواهد بود! کمااینکه در روایت هست: «الْمَوْتُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ نَظْرَةٍ بِغَيْرِ وَاجِب» (مصباح‌الشریعه/10) مرگ برای من عزیزتر است از نگاه غیرواجب! ⭕«اصل دوم» سعی و تلاش و مقابله با راحت‌طلبی است. باید سبک‌زندگی من طوری باشد که در آن سعی و تلاش باشد، اگر در سبک‌زندگی‌ام دویدن و رنج نباشد غلط است؛ هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی! آدم باید کار سخت انجام دهد و این از هفت‌سالگی شروع می‌شود. آدم باید با دشواری آشنا بشود و با زندگی کُشتی بگیرد! ⭕الان ببین چه سختی‌هایی را داری تحمل می‌کنی؟ البته سختی‌های منفعلانه را حساب نکن! سختی‌هایی را حساب کن که به استقبالش رفتی و پذیرفتی. (مثلاً تحمل اذیتِ بچه‌ها برای پدر و مادر و تحملِ اذیتِ افراد زیردست برای مدیر) 👈 ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahian_text
👈ادامه مطلب بحث: (ج۹) ⭕بنای خودت را در سبک‌زندگی‌ات بر این بگذار که سختی را تحمل کنی و حتی به استقبال بعضی از سختی‌ها بروی. اگر این کار را نکنی چه می‌شود؟ ده برابر سختی بر سرت می‌آید؛ آن‌هم سختی‌هایی که هیچ فایده‌ای برایت ندارد! مثلاً اگر سختیِ ورزش‌کردن را تحمل نکنی، بعد از مدتی سختیِ بیماری به سراغت می‌آید که فایده‌ای هم ندارد. در انتخاب ورزش هم، مثلاً کوهنوردی بر فوتبال (فوتبالِ غیرحرفه‌ای) ترجیح دارد چون سختی‌اش بیشتر است و هیجانِ ظاهری‌اش کمتر. ⭕اصل سوم، داشتنِ نظم و برنامه است. نظم در صدر وصیت أمیرالمؤمنین(ع) قرار دارد(أُوصِیکُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُم؛ نهج‌البلاغه/نامه 47) برنامۀ سبک‌زندگی را هم باید روی کاغذ بنویسی (مثلاً برنامۀ غذا، مهمانی و...) کسی که در زندگی‌اش اهل برنامه باشد، وقتی خدا به او برنامه‌ای می‌دهد، راحت می‌پذیرد و اجرا می‌کند. بی‌دینی ما بیشتر ناشی از سبک‌زندگی غلط ما است. ⭕اصل چهارم: باید هرکسی، هنرِ تولید ارزش افزوده داشته باشد؛ در زمینۀ مال، در زمینۀ علم، در زمینۀ کار خدماتی، در زمینۀ معنوی و... این عشق به تولید ارزش افزوده-که می‌توانیم اسمش را خلاقیت یا حتی خالقیت بگذاریم- ناشی از عشق ذاتی انسان به خداست که خدا خالق است و انسان دوست دارد مثل او بشود. ⭕تولید ارزش افزوده، ناموس خلقت است! ما باید سرگرم لذت‌بردن از «خلقِ اثر» باشیم. خاک بر سر جامعه‌ای خواهد شد که جوان‌هایش از خلق یک اثر، لذت نبرند! آن‌وقت اینها از چه چیزی می‌خواهند لذت ببرند؟ از هرزگی، از شهوت‌رانی، از مُد و قیافه! ⭕نه‌تنها بیکار نباید بود، راحت نباید نشست، و مدام باید سعی و تلاش کرد، بلکه باید ارزش افزوده هم تولید کرد. البته تولید ارزش افزوده هم آدابی دارد. مثلاً تولید ارزش افزوده به این نیست که پولت را در بانک بگذاری، بلکه باید خودت با آن کاسبی کنی. ⭕برخی از روحیات عالی معنوی و برخی از مفاهیم عالی دینی به کسانی که اهل درآمدزایی نیستند قابل انتقال نیست! حالا پول در نیاوردی، عیبی ندارد، لااقل یک کاری انجام بده که ارزش مالی داشته باشد. ⭕چرا در کنار هر مسجدی، یک غرفه‌ای یا خانه‌ای نباشد برای اینکه خانم‌های محل دور هم جمع شوند و یک کار تولیدی انجام بدهند؟! بعد امام جماعت مدام به آنها بگوید: «گناه نکنید!» پس چه‌کار کنند وقتی کار دیگری ندارند انجام دهند؟! مگر نفرموده‌اند که بیکاری فساد می‌آورد؟! زمینه را برای رفع بیکاری فراهم نمی‌کنیم، آن‌وقت مدام می‌گوییم «گناه نکن!» خُب اینکه نمی‌شود! مردم همه باید سرگرم یک کاری باشند. ⭕دشمنِ ارزش افزوده چیست؟ زندگی کارمندی! به این معنا که فردی مدام آگاهی در ذهنش پُر کند و بعد برود یک جایی کارمند بشود و از آنجا پول بگیرد! این خیلی زشت است. از هنر، از عرضه و از خلاقیت خودت پول در بیاور! ⭕چرا بسیاری از کارمندان ما در ادارات-که باید تسهیل‌کنندۀ کار و کسب و تولید باشد- اتفاقاً سرِ راه تولید، سنگ می‌اندازند؟ چون اینها در طول زندگی‌شان کار نکرده‌اند، پول در نیاورده‌اند! آن‌وقت رشوه می‌گیرند و رحم نمی‌کنند! از کارخانه‌دارها بپرسید و ببینید که چقدر از دست ادارات دولتی زار می‌زنند! ⭕متاسفانه رتبۀ کشور ما در جهان، در سختیِ کسب و کار، حدوداً رتبۀ 120 است! یعنی جزو آخرین کشورها هستیم. این برای امت اسلامی، برای مجلس شورای اسلامی، برای آموزش و پرورش و برای حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌های ما ننگ است که در زمینۀ کسب و کار، سخت‌ترین کشور باشیم! از بس که برای پول در آوردن عرضه نداریم و برای زندگیِ کارمندی سر و دست می‌شکنیم! ⭕مگر أمیرالمؤمنین(ع) نگفت که تا می‌توانی کارمند نشو! (إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا یَکُونَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اللَّهِ ذُو نِعْمَةٍ فَافْعَلْ؛ نهج‌البلاغه/نامه31) پس چطوری پول در بیاورم؟ با عرضۀ خودت. اگر مدرسه این عرضه را به بچه‌ها نمی‌دهد، بسیج می‌تواند عرضه برای پول در آوردن را به بچه‌های مسجد یاد بدهد. هرجا رفتی باید تولید ارزش افزوده بکنی، باید یک‌جوری مهارت کسب کنی پول بتوانی در بیاوری. ⭕این‌همه که با لپ‌تاپ و موبایلت بازی می‌کنی، اگر روی تولید نرم‌افزار کار کرده بودی، الان یک درصدی از سهم بازار را-که هند با تولید نرم‌افزار در جهان دارد- گرفته بودی! 🚩دانشگاه امام صادق(ع)- ۹۷.۰۶.۲۷ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
📌برنامه سخنرانی به مناسبت شهادت امام حسن(ع) و اربعین حسینی 🔻چهارشنبه | ساعت ۱۹ | خیابان فدائیان اسلام، نرسیده به سه‌راه ورامین. روبه‌روی پمپ بنزین، کوچه شهید کوهپایگانی، مسجد حضرت ولی عصر(عج) 🔻چهارشنبه | ساعت ۲۱:۳۰ | شهر ری، جنب ضلع شرقی حرم حضرت عبدالعظیم حسنی، تکیه نفر آباد 🔻پنجشنبه | ساعت ۱۹ | میدان شیخ بهایی، خیابان ده ونک، آستان مقدس امام زاده قاضی الصابر @Panahian_text
📌برنامه سخنرانی در همدان و ایلام 🔻امروز-جمعه | ساعت ۱۷ | همایش پیاده روری اربعین | میدان امام خمینی، خیابان اکباتان، مسجد جامع همدان 🔻امروز-جمعه | ساعت ۱۸:۱۵ | یادواره شهدای مدافع حرم | شهرک شهید مدنی فاز۲ ، حسینیه آل رسول( کهنوشی های همدان) 🔻شنبه | ساعت ۸ | سالن آمفی تئاتر دانشگاه آزاد ایلام 🔻شنبه | ساعت ۱۰ | حسینیه حضرت زینب(س)، دفتر نمایندگی ولی فقیه در استان ایلام 🔻شنبه | بعد از نماز ظهر | موکب قرارگاه امام رضا(ع) در شهر مهران، ابتدای پل زائر @Panahian_text
📌اربعین با همۀ عظمتش در اوج غربت رسانه‌ای است 💎 و رسانه (قسمت اول) 🔹هر امری که بخواهد به قیام عاشورا کمک کند، اولاً باید «رسانه‌ای» باشد 🔹اربعین، بزرگ‌ترین و مؤثرترین پدیده برای «رسیدن پیام عاشورا به جهان» شده است 🔹امروز همایش میلیونی اربعین، مهم‌ترین عامل برای جهانی‌شدن امام‌حسین(ع) است 🔹اربعین این ظرفیت را دارد که در تمام خانه‌های مردم جهان، حضور رسانه‌ای پیدا کند اما هنوز در رسانه، غریب است 🔹اگر در کارکردن برای امام‌حسین(ع) به درِ بسته خوردید، برنگردید! ____________________ ⭕حماسۀ عاشورا، اساساً چیزی از جنس رسانه است. اینکه امام‌حسین(ع) برای اسلام به‌شهادت رسید، یعنی «برای رسانه‌ای شدنِ اسلام و رسیدن پیام اسلام به نسل‌های بعد» به‌شهادت رسید. و الا حضرت می‌دانست که با شهادتش در همان دورۀ تاریخی، حکومت اسلامی برقرار نخواهد شد. هر امری که بخواهد به قیام امام‌حسین(ع) کمک کند، در درجۀ اول، باید رسانه‌ای باشد؛ یعنی چیزی از جنسِ خود عاشورا باشد. ⭕الان اربعین، بزرگ‌ترین و مؤثرترین پدیده برای رسیدن پیام امام‌حسین(ع) به جهان شده است و ما با این واقعۀ مهم تاریخی، هم‌زمان شده‌ایم. یقیناً رسانه‌ای شدنِ امام‌حسین(ع) برای جهانیان، مهم‌ترین واقعه‌ای است که در این پیچ تاریخی دارد اتفاق می‌افتد و یقیناً مقدمۀ ظهور است؛ حالا با چه مقدار فاصله، مقدمۀ ظهور است؟ امیدواریم که این فاصله، کم باشد. ⭕همایش اربعین-آن‌هم به‌شکل پیاده‌روی در این مختصات عظیم- مهم‌ترین عامل برای جهانی‌شدن امام‌حسین(ع) است و این یک ضرورت است. اهالی رسانه باید از فرصت اربعین، خوب بهره‌برداری کنند و هرچه می‌توانند پای این حماسه، زیبایی بیافرینند. ⭕اربعین-با همۀ کارهای رسانه‌ای که برایش انجام شده- بسیار غریب‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کنید! چون ظرفیت اربعین بسیار بالاتر از این‌هاست؛ ظرفیتش این است که در تمام خانه‌ها در میان مردم جهان، حضور رسانه‌ای پیدا کند و پیامش منعکس شود؛ درحالی‌که هنوز در همۀ خانه‌های مردم ایران و ملت‌های اسلامی هم جاری نشده است و این تقصیرِ ما رسانه‌ای‌ها است! ⭕ما رسانه‌ای‌ها دربارۀ اربعین مقصریم و کارهای انجام‌نشده، زیاد داریم! ظرفیت جذبِ اربعین و حماسۀ عاشورا، بسیار بالاست. خدا زمینه‌ای را فراهم کرده است که ما اهالیِ رسانه، یک کاری انجام دهیم و بهره‌ای ببریم، ولی ما این کار مهم را انجام نمی‌دهیم. ⭕بسیاری از مردم جهان-خصوصاً در کشورهای غربی- نمی‌دانند که در اینجا یک راهپیمایی 20میلیونی دارد انجام می‌شود. برخی از رسانه‌های خارجی، تعداد واقعی زائران اربعین را به مردم نمی‌گویند بلکه رسماً می‌گویند: «چندصد هزار نفر در این تجمع شرکت کردند!» و بعد هم در تصاویر خودشان، فقط یک گوشۀ کوچکی از جمعیت را نشان می‌دهند که چندهزار نفر بیشتر نیستند! ⭕ما دربارۀ اربعین، باید به‌عنوان امری که با همۀ عظمتش در اوج غربت است، نگاه کنیم. این صفحاتی که الان در اینترنت-برای اربعین- فعال شده است، بسیار خوب است اما به این مقدار، اکتفا نکنید. به مقدار تأثیری که اربعین تاکنون گذاشته است، نگاه نکنید، اینها خیلی کمتر از قابلیت و ظرفیتِ تأثیرگذاری اربعین است. ⭕برای فعایت رسانه‌ای در زمینۀ اربعین و حماسۀ عاشورا، از خودِ اباعبدالله‌الحسین(ع) مدد بگیرید و اذن بگیرید تا خود حضرت به شما توفیق بدهد. کمااینکه در کربلا هر کسی می‌خواست پای رکاب حضرت شهید بشود، التماس می‌کرد تا حضرت به او اجازه بدهد. اگر در این راه سختی کشیدید، تصور نکنید که «راه بسته است!» التماس کنید، بگذارید راه باز بشود. ⭕کارکردن برای امام‌حسین(ع) با التماس و تمنا و تضرع است. از امام‌حسین(ع) اذن بخواهید و از او تمنا کنید و در این راه مقاومت کنید. فقط به ذکر یک مثال اکتفا می‌کنم: وقتی مسلم‌بن‌عقیل به نمایندگی از امام‌حسین(ع) به‌سوی کوفه حرکت کرد، در راه، طوفان شد و راهنمای خودش را از دست داد، راه را گم کرد و نزد امام‌حسین(ع) برگشت و گفت: یا اباعبدالله، این راه باز نیست، نمی‌شود رفت! بیایید منصرف بشویم. حضرت فرمود: اگر کسی بهتر از تو سراغ داشتم، او را می‌فرستادم. دوباره برو! ⭕اگر در کارکردن برای امام‌حسین(ع) به درِ بسته خوردید، برنگردید! اگر در این راه، با سختی مواجه شدید، متوقف نشوید، و این سختی‌ها را علامتِ این ندانید که «خدا شما را نمی‌خواهد!» در مسیر امام‌حسین(ع) نستوه باشید، سختی‌کشیدن در این راه، لطفِ کار است و علامت نگاه مهربان خداست. 🚩سازمان سراج-۹۷.۷.۲۶ @Panahian_text
📌برای مسیحیان جهان، چگونه اربعین را معرفی کنیم؟ 💎 و رسانه (قسمت دوم) 🔹دو پیشنهاد به اهالی رسانه دربارۀ اربعین: 1. پیام اربعین را به غریبه‌ها برسانید؛ با ادبیات عاقلانه، نه عاشقانه! 2. خودی‌ها را رشد دهید؛ با پرداختن به بخش‌هایی از فرهنگ عاشورا که مورد غفلت است 🔹صرفاً به همین چند میلیون نفری که عاشق زیارت اربعین هستند، نگاه نکنید؛ به بقیۀ مؤمنین و مردم خوبی نگاه کنید که ضرورت پیاده‌روی اربعین را درک نکرده‌اند! ____________________ ⭕اگر می‌خواهید برای اربعین کارِ رسانه‌ای انجام دهید؛ به این دو نکته توجه کنید: ⭕نکته اول اینکه پیام حماسۀ اربعین را به غریبه‌ها و طبقاتی که مانند شما (هیئتی و مذهبی) نیستند، برسانید. همیشه از اربعین طوری حرف نزنیم که فقط خومان(هیئتی‌ها) می‌فهمیم! این بزرگ‌ترین عیبی است که ما در عرصۀ کار رسانه‌ای برای اربعین داریم. ⭕چرا همیشه دربارۀ سفر اربعین می‌گویید: «این سفر، سفر عشق است»؟! این سفر بیشتر از اینکه سفر عشق باشد، سفر عقل است! عقل، انسان را به منفعت بیشتر دعوت می‌کند، عقلانیت اقتضا می‌کند که دنبال منفعت و بهرۀ بیشتر باشیم. چرا ما از مفهوم عقل، در ادبیات حماسۀ اربعین، استفاده نمی‌کنیم؟! چرا نمی‌گوییم: «این قدمِ عقل است»؟! ⭕در هیئت، همه دوست دارند دربارۀ امام‌حسین(ع) عاشقانه حرف بزنند، اما فکر نمی‌کنند که صدای اینها به بیرون از هیئت هم می‌رسد؛ برای کسانی که مثل خودشان نیستند، این ادبیات عاشقانه زیاد قابل درک نیست، باید ادبیات عاقلانه به‌کار بگیریم. ⭕نکتۀ دوم اینکه-در کار رسانه‌ای برای حماسه عاشورا و اربعین- «خودی‌ها را رشد بدهید!» یعنی به آن بخش‌های بسیار مهم فرهنگ عاشورا و حماسۀ اربعین بپردازید که برای خودِ مذهبی‌ها مورد غفلت است! مثلاً دربارۀ روضۀ حضرت زینب(س) می‌بینید که اکثراً به بُعد عاطفیِ «خواهر و برادری» توجه می‌شود، اما واقعاً اندوه حضرت زینب(ع) بیشتر به‌خاطر این بود که «حسین(ع) امامِ او بود!» وداع حضرت زینب(ع) وداع یک انسان وارسته، ولایتمدار و عارف، با امامِ خودش است؛ کسی که می‌خواهند امامِ او را جلوی او بکُشند! ⭕صرفاً به همین چند میلیون نفری که عاشق زیارت اربعین هستند، نگاه نکنیم، بلکه به بقیۀ مؤمنین و مردم خوبی نگاه کنیم که ضرورت پیاده‌روی اربعین را درک نکرده‌اند! ⭕چرا ما با ادبیات متنوع و روش‌های متفاوت از اربعین صحبت نمی‌کنیم که پیام ما به دیگران برسد؟! مخصوصاً اگر بخواهیم این پیام، به جهانیان برسد، دیگر از ادبیات اسلامی هم نباید استفاده کنیم. مثلاً اینکه بگوییم: «اربعین بزرگ‌ترین راهپیمایی صلح در جهان است» ⭕شما می‌توانید -با زبان انگلیسی- به مردم جهان بگویید: «در زمانی که ایادی سرویس‌ها، به اسم اسلام، ظالمانه سر می‌بُرند تا وجهۀ اسلام را خراب کنند، میلیون‌ها نفر از مسلمان‌ها بدون اسلحه، برای امامِ سربُریدۀ خود، بیرون آمده‌اند تا بگویند: اسلام ما این است که رهبر ما را سر بُریده‌اند! نه اینکه ما سر ببُریم!» ⭕از شما اهالی رسانه خواهش می‌کنم این هدف را در کار رسانه‌ای برای اربعین در نظر بگیرید که «من نمی‌خواهم پیام اربعین را به کسانی که هیئتی هستند برسانم! بلکه می‌خواهم به دیگران(غیرمسلمان‌ها و بی‌دین‌ها) برسانم!» لااقل یک گروهی از اهل رسانه، مشغول این کار باشند! ⭕حتی فرض کنید به کسانی می‌خواهید این پیام را برسانید که دشمن شما هستند، یعنی کسانی که از سرِ سوءتفاهم با شما دشمن شده‌اند و در یک فضای فکری و فرهنگی قرار گرفته‌اند که ضدّ حرکت شما هستند. مسئولیت رساندن پیام حماسۀ اربعین به آنها، به‌دست کیست؟! اگر شما بتوانید این پیام را به آنها برسانید، کسی که هیئتی هست هم از شنیدن این پیام، لذت می‌برد. ⭕این هدف که ما بخواهیم «غیرمتدینین و غیرمسلمان‌ها را با اربعین آشنا کنیم» هدف برجسته‌ای است که متاسفانه موردِ غفلت است. مثلاً اگر به‌طور خاص، شما بخواهید جهان مسیحیت را با اربعین آشنا کنید، چه پوسترهایی باید-به زبان انگلیسی و...- طراحی کنید؟ الان در دنیا بیش از دو میلیارد نفر مسیحی وجود دارد، اگر بخواهید برای مسیحیان جهان، پیام اربعین را بگویید، چه باید بگویید؟ اگر فقط بخواهید متناسب با مردم فرانسه صحبت کنید، چه باید بگویید؟ ⭕یک کسی از بنده پرسید: «ما می‌خواهیم در اروپا، برای معرفی امام‌حسین(ع) کار کنیم، با چه شعاری، امام‌حسین(ع) را در اروپا معرفی کنیم؟» بنده این کلمه را پیشنهاد کردم: «No War» یعنی «جنگ، نه!» بنده این را از روضۀ امام‌حسین(ع) گرفته‌ام؛ آن‌جایی که اباعبدالله(ع) علی‌اصغر را زیر عبا گرفت و آورد؛ یعنی «جنگ نکنید!» حالا شما فکر کنید که متناسب با هر فرهنگی، پیام اربعین و حماسۀ عاشورا چگونه باید منتقل شود؟ 🚩سازمان سراج-۹۷.۷.۲۶ @Panahian_text
📌ارتباط اربعین با مهدویت و امر ظهور، به‌شدت مورد غفلت است 📌باید در اربعین، کار جمعی و تشکیلاتی را تمرین کنیم تا برای ظهور آماده شویم 💎 و رسانه (قسمت سوم) 🔹اربعین ابعاد ناشناخته و بسیار مهمی دارد که هنوز به آنها نپرداخته‌ایم 🔹یکی از ابعاد مورد غفلت اربعین «روابط بین مؤمنین و به‌ویژه کار تشکیلاتی» است 🔹اگر فرهنگ کار جمعی و تشکیلاتی را در اربعین پیدا نکنیم، برای ظهور آماده نشده‌ایم 🔹کاری کنید که از سال بعد، اکثر مردم، به‌صورت کاروانی و هیئتی به زیارت اربعین بروند؛ کسانی که تکی می‌روند، از بخش عمده‌ای از ثمرات این سفر، بهره‌مند نمی‌شوند _________________________ ⭕وقتی به برخی از مؤمنین می‌گوییم: «اربعین نمی‌آیید کربلا؟» می‌گویند: «نه، الحمدلله عرفه موفق شدم به کربلا بروم، دیگر اربعین نمی‌آیم!» اینها هنوز ضرورت پیاده‌روی اربعین را درک نکرده‌اند. ⭕بعضی از مذهبی‌ها، اربعین و زیارت امام‌حسین(ع) را صرفاً به‌عنوان یک امر عاطفی نگاه می‌کنند و می‌گویند: «اگر حال داشتید بروید، اگر حال نداشتید، نروید!» درحالی‌که اگر ما به حسّ و حال خودمان نگاه کنیم و نرویم، بی‌احترامی است! ما از سرِ ادب می‌رویم؛ این حقی است که اهل‌بیت(ع) بر گردن ما دارند. ⭕در کدام روایت فرموده‌اند که «هروقت حال داشتید به زیارت امام‌حسین(ع) بروید!» اتفاقاً فرموده‌اند: فقرا سالی یک‌بار بروند و افراد توانمند، سالی دوبار بروند! (...حَقٌّ عَلَى الْفَقِیرِ أَنْ یَأْتِیَهُ فِی السَّنَةِ مَرَّةً؛ کامل الزیارات/۲۹۳) ⭕اربعین ابعاد ناشناخته و بسیار مهمی دارد که هنوز به آن ابعاد، نپرداخته‌ایم. از شما رسانه‌ای‌ها می‌خواهم به ابعادِ مورد غفلت اربعین بپردازید؛ یکی از این ابعاد مورد غفلت، روابط بین مؤمنین و به‌ویژه کار تشکیلاتی در اربعین است. ⭕باید به ابعاد و آثار اجتماعی اربعین و ابعاد تشکیلاتی اربعین هم بپردازیم. اربعین ما را «متشکّل» می‌کند. حضرت امام(ره) می‌فرمود که هیچ عاملی مثل امام‌حسین(ع) بین مردم اتحاد ایجاد نمی‌کند. اینها را برای مؤمنین و مردم خودمان توضیح دهیم. ⭕شما باید کاری کنید که از سال بعد، اکثر مردم، به‌صورت کاروانی و هیئتی بروند. کسانی که تکی می‌روند، از بخش عمده‌ای از ثمرات این سفر، بهره‌مند نمی‌شوند. ⭕این تجمعی که در اربعین شکل گرفته و ما را دور هم جمع کرده‌اند، فقط برای این نیست که از کنار هم رد بشویم! ما باید در اربعین، تمرین تشکیلات و کار جمعی انجام دهیم. اربعین، عالی‌ترین زمینه برای کار جمعی است و کار جمعی، تقریباً دشوارترین مرحلۀ کمال انسان است و ضروری‌ترین نیاز برای ظهور است. ⭕یکی از موضوعاتی که به‌شدت مورد غفلت است، ارتباط اربعین با مهدویت و امر ظهور است. واقعاً این همایش یک رزمایش برای آماده‌شدن سربازان امام‌زمان(ع) است! می‌دانید که سازمان‌دهیِ این جمعیت میلیونی، جابه‌جاکردن این‌همه برنج و نان در بیابان‌ها و فراهم‌کردن غذا و امکانات برای آنها، ما را دارد برای چه حرکتی آماده می‌کند؟ پس‌فردا اگر بگویند: «حضرت در کوفه مستقر شده‌اند، یا دارند به سمت کوفه حرکت می‌کنند!» دیگر تمام مؤمنین می‌دانند باید چه‌کار کنند، یک‌هفته‌ای همه آماده می‌شوند! ⭕می‌دانید ارتش‌های جهان برای رزمایش‌های خودشان چه هزینه‌های گزافی انجام می‌دهند؟ چون شما نمی‌توانید بدون انجام رزمایش و ایجاد آمادگی، وارد یک عملیات بشوید. ⭕شما در اربعین می‌بینید که مؤمنین در لایه‌ها و سطوح مختلف در کنار همدیگر قرار گرفته‌اند، تسهیل این روابط اجتماعی، چقدر ما را برای ظهور آماده می‌کند! شما باور می‌کنید کسانی که اهل دعای ندبه و مهدیه هستند، در اربعین نقشی نداشته باشند! ⭕ما اگر فرهنگ کار جمعی و تشکیلاتی را در اربعین پیدا نکنیم، برای ظهور آماده نشده‌ایم. یادتان باشد؛ بنا نیست نسبت ما به امام‌زمان(ع) مانند نسبت یاران امام‌حسین(ع) به ایشان باشد! یاران امام‌حسین(ع) در روز عاشورا می‌خواستند فدای حسین(ع) بشوند؛ با همۀ مقام بلندی که یاران حسین(ع) داشتند، کارکردشان «فداشدن» بود! ولی کارکرد ما فقط فداشدن برای امام‌زمان(ع) نیست! ⭕کارکرد اصلیِ شما فداشدن برای امام‌زمان(ع) نیست، شما باید حق را نصرت بدهید تا ایشان بتواند جهان را با شما اداره کند. کسی که تنهایی به اربعین می‌رود تا حال معنوی پیدا کند، امام‌زمان(ع) با کمک او می‌خواهد جهان را اداره کند؟! لااقل باید یک کار تشکیلاتی انجام دهد، چند نفر را اداره کند، یک سازمانی شکل بدهد و در زندگی جمعی و تشکیلاتی تمرین کند، تا بتواند برای امام‌زمان(ع) مفید واقع شود. تاحالا یک کاروان صدنفره به کربلا برده‌ای؟ توانسته‌ای یک جمع چندنفره را اداره کنی؟ آیا در یک زندگی جمعی، نشسته‌اید دور هم و تصمیم بگیرید؟ 🚩سازمان سراج-۹۷.۷.۲۶ @Panahian_text
📌اربعین دارد ابهت امام‌زمان(ع) را به اهل عالم نشان می‌دهد! 📌اربعین نمونه‌ای از شیوۀ حکمرانی امام‌زمان(ع) را به نمایش گذاشته است 💎 -مسیر نجف کربلا 🔹اربعین تجلیگاه قدرتی است که رُعب را به دل دشمن می‌اندازد 🔹اربعین یک نمایش قدرت و یک پیش‌درآمد برای معرفت و آگاهیِ مردم جهان نسبت به امام‌زمان(ع) است 🔹شما با حرکت خودتان در این مسیر، نه‌تنها امام‌حسین(ع) را به همه معرفی می‌کنید، بلکه قدرت حسینی و مهدوی را به همه خبر می‌دهید! ____________________ ⭕سؤال مهمی که دربارۀ آن کمتر صحبت می‌شود، این است که «شیوۀ حکمرانی امام‌زمان(ع) چگونه خواهد بود؟ ایشان چگونه بر میلیارها انسان با انواع سلایق فرهنگی حکومت خواهند کرد؟» آیا حضرت، نیروی امنیتی و انتظامی خیلی قوی و بزرگی خواهند داشت تا هیچ‌کسی نافرمانی نکند؟! آیا حضرت با یک عنایتِ معنوی-یا معجزه‌ای که آدم‌ها را بی‌اختیار کند- همه را مطیع خودش می‌کند؟! ⭕در حکومت امام‌زمان(ع) این‌طور نیست که معجزه بشود و یک‌دفعه‌ای همه بی‌اختیار، تسلیم بشوند! این‌طور نیست که حضرت به کسی زور بگویند! این‌طور نیست که حضرت نیاز به نظارت شدید و مأموران زیاد، داشته باشند. ⭕قدرت حکومت حضرت، در «محبت مردم نسبت به ایشان» است؛ مردمی که به‌خاطر یک امام، بمیرند نه اینکه از او طلبکار باشند! مردمی که به‌خاطر او، سختی‌ها را به جان بخرند و به‌خاطر امام خود، برای یکدیگر فداکاری کنند، اینها باعث می‌شوند که امام‌زمان(ع) آن‌گونه-باقدرت- حکومت کند. ⭕اربعین یک نمونه از شیوۀ حکمرانی امام‌زمان(ع) را به نمایش گذاشته است. اولاً کسانی که به زیارت اربعین می‌آیند، برایشان واجب نبوده که بیایند! ثانیاً کسانی که به زائران، خدمت می‌کنند غالباً هم‌وطنان خودشان هم نیستند! ثالثاً کسانی که در این راه، نذورات می‌دهند، ثروتمند نیستند و از اضافیِ پولشان در اینجا خرج نمی‌کنند، بلکه از زندگی‌شان زده‌اند و با عشق، دارند به زائران خدمت می‌کنند. ⭕اربعین، نمونه‌ای از حکومت امام‌زمان(ع) است؛ در اربعین، همه دارند با عشق، برای مولای خودشان حرکت می‌کنند و کار می‌کنند و به هم خدمت می‌کنند. خیلی‌ها هستیِ خودشان را در این راه خرج می‌کنند، لذا نیازی به نظارت و بازرسی و قوۀ قضائیه نیست، کسی که هستی خودش را آورده و دارد برای زائران خرج می‌کند، چه کنترل و نظارتی می‌خواهد؟! نظارت و کنترل آنجایی لازم است که رانت‌خواریِ دولتی هست! ⭕شما-زائران اربعین- می‌دانید دارید چه‌کار می‌کنید؟ شما دارید بزرگترین مانورِ فرهنگی و معنوی را در جهان، رقم می‌زنید؛ شما دارید یک نمایش قدرت و یک پیش‌درآمد برای معرفت و آگاهیِ مردم جهان-نسبت به امام‌زمان(ع)- ایجاد می‌کنید، لذا وقتی امام‌زمان(ع) تشریف‌فرما بشوند، مردم از حکومت ایشان خبر خواهند داشت، یعنی شما دارید مردم عالم را خبردار می‌کنید. مثل حضرت زینب(س) که حرکت کرد و مردم عالم را از حسین(ع) و مظلومیت ایشان خبردار کرد. ⭕شما با حرکت خودتان در این مسیر، نه‌تنها امام‌حسین(ع) را به همه معرفی می‌کنید، بلکه قدرت حسینی و قدرت مهدوی را به همه خبر می‌دهید! شما دارید قدرت امام‌زمان خودتان را به اهل عالم نشان می‌دهید! این جمعیت 20میلیونی با این سختی‌ها، در واقع با یک اشارۀ امام‌حسن‌عسکری(ع) -دربارۀ زیارت اربعین(تهذیب‌الاحکام/۶/۵۲)- به اینجا آمده‌اند، حالا اگر خودِ امام‌زمان(ع) تشریف بیاورد و خودش بایستد و فرمان بدهد، ببینید اینها چه خواهند کرد! ⭕شما که برای پیاده‌روی اربعین آمده‌اید، در واقع به‌خاطر دو هدف مهم آمده‌اید: یکی زیارت امام‌حسین(ع) و یکی هم مقدمه‌سازی برای ظهور امام‌زمان(ع)! شما دارید برای امام‌زمان(ع) ابهت درست می‌کنید و ابهت مهم‌ترین اسلحۀ حضرت است، کمااینکه در روایت هست: خداوند، امام‌زمان(ع) را با «رُعب» کمک می‌کند. (الْبَاقِرَ ع یَقُولُ: الْقَائِمُ مِنَّا مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ؛ کمال‌الدین/1/331) یعنی وقتی امام‌زمان(ع) ظهور می‌کند، خدا رُعب و وحشتی از ایشان در دلِ دشمنان می‌اندازد که آنها را مغلوب می‌کند. ⭕اربعین تجلیگاه قدرتی است که رُعب را به دل دشمن می‌اندازد. دشمنان ما وقتی جمعیت میلیونی اربعین را می‌بینند، طبیعتاً خواهند گفت: «اینها کسانی هستند که در زمان غیبت امام‌شان، با شعار «یا حسین(ع)» 20میلیون دور هم جمع شدند، اینها که در غیاب امامشان چنین قدرتی دارند، در حضور امامشان چه‌کار خواهند کرد؟! اگر امام‌شان بیاید و اشاره کند، آن‌وقت چه خواهند کرد!» پس شما الان دارید ابهت و عظمت امام‌زمان(ع) را فراهم می‌کنید! شما دارید قدرت امام‌زمان(ع) را شکل می‌دهید، شما دارید مستقیماً برای ظهور، کار می‌کنید. 🚩عمود۷۰۷ | موکب علی بن موسی الرضا(ع)-۹۷.۷.۳۰ @Panahian_text
📌آسان‌ترین وسیله برای رسیدن به اوج تقرب چیست؟ 📌مؤثرترین و پُرفایده‌ترین اقدام برای تقرب چیست؟ 💎 -مسیر نجف کربلا 🔹آیا راه رسیدن به اوج شکوفایی و قرب الهی، واقعاً سخت است؟ 🔹رسیدن به قرب الهی، آسان است و مهمترین عاملش «نیّت» است؛ اینکه با نیّت و قلب خودت کار کنی 🔹بدبختیِ بزرگ ما این است که از نیّت قلبی خودمان درست استفاده نمی‌کنیم ____________________ ⭕اگر خداوند متعال، ما را برای رسیدن به اوج شکوفایی، معنویت و تقرب به خودش آفریده است، و برای این آفریده که بیشترین لذت را از خدا ببریم(لذتی که ملائکه نمی‌توانند ببرند) و اگر ما را نیافریده برای اینکه ما را اذیت کند (که قطعاً همین‌طور است) پس نباید راه رسیدن به قرب الهی، سخت باشد! ⭕قرآن می‌فرماید: «يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ» (بقره/185) خدا برای شما آسانی مىخواهد نه دشوارى! اگر این راه سخت بود، ما حق داشتیم اعتراض کنیم که «ما نمی‌توانیم این مسیر را طی کنیم، چون خیلی سخت است!» ولی اگر این راه، آسان باشد، نه‌تنها نمی‌توانیم اعتراض کنیم، بلکه روز قیامت، اگر به عالی‌ترین مقام قرب نرسیدیم، حسرت خواهیم خورد. ⭕راه رسیدن به اوج معنویت، شاید در ظاهر، برای ما آسان نباشد(مثلاً اینکه باید صبح زود بیدار شویم و نماز بخوانیم، باید در راه خدا هزینه کنیم و...) اما یک قسمت دین هست که آسان‌ترین و پُرسودترین قسمت دین است؛ به‌حدی که اگر هرکدام از ما به اوج تقرب نرسیم، به‌خاطر تنبلی خودمان است نه سختیِ راه! ⭕آسان‌ترین وسیله برای رسیدن به اوج تقرب و معنویت، چیست؟ مؤثرترین و پُرفایده‌ترین اقدامی که ما می‌توانیم برای قُرب، انجام دهیم چیست؟ چه عاملی است که راه قُرب را جلوی ما باز می‌کند و سختی‌های زندگی را کم می‌کند و همان سختی‌های باقیمانده را هم برایمان شیرین می‌کند؟ ⭕خدا ما را برای رشد و رسیدن به اوج معنویت و تقرب، آفریده و این راه آسان است؛ یک عامل کلیدی وجود دارد که اگر این عامل کلیدی را پیاده کنی، به آسانی، به اوج تقرب می‌رسی، سختی‌هایت کم و شیرین می‌شود و شیرینی‌هایت مضاعف می‌شود. ⭕رسیدن به رشد و قرب الهی، آسان است و مهمترین عاملش «نیّت» است؛ یعنی اینکه با نیّت و قلب و ذهن خودت کار کنی. نیّت، گمشدۀ ما در زندگی دنیاست؛ در زندگی دنیا کسی به نیّت شما بها نمی‌دهد اما خدا خیلی به نیّت ما بها می‌دهد و می‌فرماید: با نیّتِ خودت به سمت من سفر کن و تقرّب پیدا کن. ⭕مثلاً نیّت کن که «خدایا می‌خواهم نیمه‌شب‌ها زمین را با مناجات خودم چراغانی کنم، تاجایی‌که به‌واسطۀ من، سحرها بلا از مردم برداشته شود...» تو صادقانه نیّت کن، تا خدا سحرها برای نماز شب بیدارت کند! ⭕بدبختیِ بزرگ ما این است که از دلِ خودمان کم استفاده می‌کنیم! شیطان هم در همین‌جا وارد می‌شود و می‌گوید: «هر کار خوبی می‌خواهی انجام بده، اما نیّت قلبی خودت را درست نکن!» وقتی می‌خواهی نیّت و دلِ خودت را درست کنی، ابلیس می‌گوید: «خیال می‌کنی عارف هستی؟! این حرف‌ها به تو نیامده!» ما هم این سوءظن را-که شیطان در ما ایجاد می‌کند- می‌پذیریم و عقب‌نشینی می‌کنیم، غافل از اینکه نظر و نیّت ما واقعاً برای خدا مهم است؛ اصلاً خدا این عالَم را برای ما آفریده است! ⭕شما در مسیر پیاده‌روی اربعین، نیّت کن و بگو: «خدایا، تمام اجداد من تا حضرت آدم، از این قدم‌هایم در مسیر کربلا، ثواب ببرند! 200هزار شهید دفاع مقدس و تمام شهدای مدافع حرم، هم ثواب ببرند!» اگر عمیقاً بخواهی، بلااستثنا همه‌شان ثواب خواهند برد و از شما تشکر خواهند کرد و وقتی این‌همه شهید از کسی تشکر کنند، او کوهِ نور خواهد شد! ⭕شما فکر می‌کنید آقای بهجت(ره) چه‌کار کرده که به اینجا رسیده است؟! فقط با نیّت! حضرت امام(ره) که مسیر تاریخ را تغییر داد، چه‌کار کرده بود؟ فقط نیّت کرده بود؛ بقیۀ کارها را خدا برایش فراهم کرد. ⭕هرکسی به جایی نرسیده، یقیناً خودش نخواسته، کم خواسته، یا در لحظات حساس، عمیقاً نخواسته است! در طول این مسیر نورانی، در آن لحظات ناب-که سیم، وصل می‌شود- از فرصت استفاده کن و بخواه! خدا با خواستۀ تو عالم را تغییر می‌دهد. ⭕قدرِ نیّت خودت را بدان، مراقب نیّت خودت باش، نیّت خودت را خالص کن، و از خدا بخواه. اگر با اعماق وجودت از خدا بخواهی، خدا می‌پذیرد و خواسته‌ات را رد نمی‌کند. اگر هم در این دنیا-بنا بر مصالحی- خواستۀ تو را ندهد، در عالم آخرت می‌دهد یا اینکه به فرزندانت عنایت می‌کند. ⭕برای عارف‌شدن مهم نیست، چه شغلی داشته باشی، نیّت تو مهم است! نیّت خودت را صاف و خالص کن، یک‌مقدار حواست به نیّت خودت باشد، با نیّت خودت کار کن و جلو برو! آن‌وقت اگر خیاط باشی، مثل رجب‌علی خیاط می‌شوی و اگر آهنگر باشی، مثل سیدهاشم حدّاد خواهی شد! 🚩عمود۲۸۶ | موکب امام رضا(ع)-۹۷.۸.۱ @Panahian_text
⚡️چرا پیامبر اکرم(ص) فرموده با صدای بلند بر من صلوات بفرستید؟ 🔰چرا پیامبر اکرم(ص) فرموده است که هر موقع نام مرا شنیدید، واجب است که با صدای بلند بر من و اهل‌بیت من صلوات بفرستید؟ صلوات با صدای بلند فقط برای این نیست که چند متر آن طرف‌تر هم صدای ما را بشنوند. بلکه معنای سادۀ صلوات با صدای بلند این است که احترام ما به پیغمبر اسلام(ص) را همۀ اهل عالم ببینند و متوجه شوند. 🔰ما باید روز به روز احترام پیغمبر خود را بالاتر ببریم و این‌قدر این احترام را بالا ببریم که احدی جرات نکند به ایشان بی‌احترامی کند. متاسفانه ما در این‌باره کم‌کاری‌ کرده‌ایم. 🔰بیان سیره نورانی پیامبر اکرم(ص)، مؤثرتر از تمام استدلال‌های عقلی است که ما برای اثبات عقلانیت دین و وحدانیت پروردگار عالم داریم. نباید غرق مباحث نظری بشویم. مردم دنیا غالبا با فطرتشان زندگی می‌کنند. غرق مباحث و نقادی‌های فلسفی نشویم، تصور نکنیم تا وقتی شبهه‌های فیلسوف‌های ملحد را از سر راه بر نداریم مردم به پیامبران ایمان نمی‌آورند. 🔰بسیاری از انسان‌ها به خاطر فطرت خداجو و حقیقت‌طلبی که دارند وقتی آنها را با نام و یاد و سیرۀ پیامبر اکرم(ص) مواجه کنیم، خواهند پذیرفت و حتی به استدلال عقلی هم نیاز ندارند. برای این انسان‌ها فقط کافی است که حقیقت را عرضه کنیم تا با آن آشنا شوند و بپذیرند. 🔰در واقعیت تاریخ اسلام هم شما می‌بینید که اول مردم مکه پیامبر(ص) را دیدند و به او اعتماد پیدا کردند، بعداً از او دربارۀ خدا شنیدند و پذیرفتند. نه اینکه اول خدا را دیده باشند و بعد خدا به آنها گفته باشد حالا که به من معتقد شدید و توحید و عدالت مرا پذیرفتید، حالا بروید سراغ این پیامبر و به او ایمان بیاورید! 🔰ما معتقدیم تمام ائمۀ در راه حفظ نام پیامبر(ص) مجاهدت کرده‌اند و مظلومیت‌ها را تحمل کرده‌اند. ما باید در پیروی از امامان معصوم جان خود فدای پیامبر اکرم(ص) کنیم. جهاد برای معرفی سیره و شخصیت نازنین پیامبر(ص) به جهان، و افزایش احترام ایشان در جهان، حداقل وظیفۀ ماست. 👤 علیرضا پناهیان @Panahian_text
📌قبل از اینکه به بچه‌تان نماز یاد بدهید، قصه‌های زندگی پیامبر(ص) را برایش بگویید! 🔹هر درس دینی دیگری قبل ازسیرۀ نبوی خواندید اشتباه خواندید! 🔶قبل از اینکه به بچه‌تان نماز یاد بدهید، قصه‌های زندگی پیامبر را آنقدر برایش بگوئید تا پیامبر برایش دلچسب شود، بعد بگوئید حضرت محمد(ص) این جوری نماز می‌خواند. به نماز علاقه‌مند می‌شود. این راه نفوذ در انسان است. این عالمانه‌ترین راه برای ورود و نفوذ در روح بشر است. فکر نکنید عالمانه‌ترین راه این است که از توحید شروع کنید. ما فقط با اندیشه‌ها کار نداریم، ما با تمام روح انسان کار داریم. 🔶اگر کسی فوق‌العاده برای شما عزیز باشد، فوق‌العاده عقلش را، صفای باطنش را، مهربانیش را قبول داری، می‌دانی هیچ وقت نامردی نمی‌کند، همیشه باصفا و بامحبت است و فوق العاده به شما مهربان است، یک آدم تو دل برو و دوست داشتنی، که صدایش قشنگ باشد، دیدنش لذت بخش باشد، اگر همچین آدمی با شما رفیق باشد، یک روز از شما یک کلمۀ کوتاهی درخواست کند، از او قبول نمی‌کنید؟ 🔶جوان‌ها من خیلی راحت به شما بگویم، می‌دانید چرا خیلی از جوان‌های ما بخش‌هائی از دین را قبول نمی‌کنند؟ چون حضرت محمد(ص) را نمی‌شناسند. رفتند اصول دین چند تا است برای من خواندند. رفته‌اند استدلال شنیدند که خدا یکی است، استدلال شنیدند که خدا پیامبری فرستاده، استدلال شنیدند که پیامبری جانشین‌دار به نام امام، استدلال شنیدند معاد هست. هیچ کدام از این‌ها زیاد دردی را دوا نمی‌کند. 🔶هر درس دینی دیگری قبل از سیرۀ نبوی خواندید اشتباه خواندید. آیا سیرۀ نبوی یعنی خواندن تاریخ اسلام؟ خیر. سیرۀ نبوی غیر از تاریخ اسلام است. اتفاقا یکی از درس‌هائی که به شدت ضرر دارد کسی قبل از سیرۀ نبوی بخواند، تاریخ اسلام است. چون در تایخ اسلام می‌بینی یک مردی فریاد زد، جنگید، شکنجه شد، مقاومت کرد، گرسنگی کشید، پیروز شد، و شهری در مدینه بنا کرد، خب این مرد کیست؟ وقتی تو با این مرد ارتباط برقرار نکنی، جنگیدنش برایت چه مزه‌ای دارد؟ حتی ضرر هم دارد. 🔶اگر شخص پیامبر در دل ما قرار بگیرد، نفوذ سخت‌ترین دستورات دینی به شدت سهل خواهد شد. هر موقع دیدید دین‌داری برایتان سخت است، معنویت برایتان حال نمی‌دهد، خدا برایتان عزیز و محترم و دلبر نیست، یا مسئلۀ معاد در چشمتان حقیر هست، بدانید باید بروید کتاب سیره‌ی نبوی را بخوانید. یکی از این کتاب‌ها، کتاب سنن النبی علامۀ طباطبایی است. 👤علیرضا پناهیان - سال۸۵ 👈🏻صوت: panahian.ir/post/47 @Panahian_text
🌀 مأموریت ویژۀ امام رضا(ع) چه بود؟ 🔴 چرا به امام رضا(ع) می‌گوییم «یا الغربا»؟ ⭕️ مهترین ویژگی امام رضا(ع) که با شنیدن نامش باید به ذهنمان متبادر شود چیست؟ ⭕️ چرا به امام رضا(ع) با همۀ نفوذ و سلطنت معنوی اجتماعی باز هم به می‌گوییم «غریب الغربا»؟ ⭕️مردم صدا می‌زنند: «یا سلطان! یا اباالحسن! یا علی‌بن موسی‌الرّضا(ع)!» این یک سخن عوامانه نیست. 👌امام رضا(ع) وقتی غریب نخواهد بود، که صحن و سرایش کلّ کرۀ ارض باشد. نه اینکه فقط یک حرم به این وسعت داشته باشد. _________________________ 🔵 صریح ترین فریادگر ولایت! علیرضا پناهیان: 💠 وقتی نام شریف امام رضا(ع) را می‌شنویم، مهمترین وصف یا ویژگی آن حضرت که باید به ذهن ما متبادر شود چیست؟ آیا اینکه حضرت به ایران تشریف آوردند، اینکه غریب بودند و غریبانه به شهادت رسیدند یا اینکه ایشان را عالم آل‌محمّد(ص) برمی‌شمردند، کدامیک باید مهمترین ویژگی حضرت در نزد ما باشد؟! 💠 همۀ اینها خصوصیات و اتفاقات مهم زندگی حضرت بودند، ولی هیچ‌یک از این ویژگی‌ها نباید مهمترین وصف امام رضا(ع) در ذهن ما باشد، کار خاص و مأموریت ویژۀ حضرت، هیچ‌یک از اینها نبوده است. 💠 امام رضا(ع) در بین همۀ ائمۀ هدی، صریح‌ترین پیام‌های ولایی را به مردم منتقل کردند و می‌توان گفت امام رضا(ع) در بیان و دعوت به امر امامت و ولایت، از جهاتی صریح‌ترین امام بودند. 💠 امام رضا(ع) دعوت به امر ولایت را در زمان خلیفۀ مقتدر عباسی؛ هارون الرشید هم انجام می‌دادند. به هارون گفتند: چرا به امام رضا(ع) کاری نداری در حالی که ایشان دارد راحت امامت را تبلیغ می‌کند و مردم را به امر ولایت دعوت می‌کند؟! هارون گفت: شهادت موسی‌بن جعفر(ع) برای من کافی است، من دیگر با این خانواده کاری ندارم.(هَذَا عَلِیٌّ ابْنُهُ قَدْ قَعَدَ وَ ادَّعَى الْأَمْرَ لِنَفْسِهِ. فَقَالَ: مَا یَکْفِینَا مَا صَنَعْنَا بِأَبِیهِ؟! تُرِیدُ أَنْ نَقْتُلَهُمْ جَمِیعاً!؛ عیون اخبارالرضا/2/266) 💠 وقتی به امام رضا(ع) عرضه داشتند: شما نمی‌ترسید از اینکه هارون شما را هم مانند پدر گرامی‌تان امام موسی‌بن جعفر(ع) به شهادت برساند یا اذیت کند؟ حضرت فرمودند: «همان‌طور که پیامبر اکرم(ص) می‌فرمودند «اگر ابولهب توانست یک مو از سرِ من کم کند، من پیغمبر شما نیستم» من هم به شما می‌گویم؛ اگر هارون توانست یک مو از سر من کم کند، من امام شما نیستم!» لذا حضرت بدون هیچ واهمه‌ای به امر تبلیغ، تبیین و دعوت به امامت می‌پرداختند. (أَنَا أَقُولُ لَکُمْ «إِنْ أَخَذَ هَارُونُ مِنْ رَأْسِی شَعْرَةً فَاشْهَدُوا أَنِّی لَسْتُ بِإِمَامٍ.» کافی/8/258) 💠 امام رضا(ع) وقتی فرصت، امکان و ظرفیت مختصری برای آشنایی با مفهوم امامت و ولایت را در میان مردم دیدند، بر روی مفاهیمی مثل نماز و روزه و عبادات و اخلاقیات کار نکردند، بلکه به سراغ اصل ماجرا رفتند و به اصلی‌ترین مفهوم دینی یعنی ولایت و امامت پرداختند. نمونۀ برجستۀ آن حدیث سلسلة الذهب است. 💠 حدیث «سلسلةالذهب» سند تاریخی مأموریت ویژۀ امام رضا(ع) در دعوت مردم به امر امامت است 💠 بنابراین وقتی نام شریف امام رضا(ع) را شنیدیم باید بگوییم «بزرگ فریادگر امامت» و ولایت. چون ایشان به هر دلیل، صریح‌ترین امام در بیان امر امامت و ولایت و معارف پیرامونیِ آن هستند. این مهمترین ویژگی امام رضا(ع) است. 💠 اینکه مردم صدا می‌زنند: «یا سلطان! یا اباالحسن! یا علی‌بن موسی‌الرّضا(ع)!» این یک سخن عوامانه نیست. حضرت در زمان خودشان هم این سلطنت بر دل‌ها را داشتند و از جهاتی نزدیک‌ترین امام به تشکیل حکومت بودند. البته معلوم است که یار نداشتند، ولی از روشنگری هم کوتاه نمی‌آمدند. 💠 اینکه با همۀ نفوذ و سلطنت معنوی اجتماعی حضرت باز هم به امام رضا می‌گوییم «غریب» یا «غریب الغرباء» این هم در جای خود صحیح است؛ با آنکه مهم‌ترین ویژگی حضرت نیست. زیرا امام رضای ما وقتی دیگر غریب نیست که حاکم مطلق عالم امکان باشد، نه اینکه فقط یک حرم به این وسعت داشته باشد. امام رضا(ع) وقتی غریب نخواهد بود، که صحن و سرایش کلّ کرۀ ارض باشد. کلّ دریاها و اقیانوس‌ها آبراه‌های گوشه و کنار حرمش باشد. در واقع تا زمان حاکمیت مطلق امامت بر زمین، همۀ امامان ما غریب هستند. 👈🏻صوت و متن: Panahian.ir/post/886 @panahian_text
📌امتیاز پیاده‌روی اربعین نسبت به سایر عبادات چیست؟ 📌چرا عُجب و ریا در عبادتِ «پیاده‌روی اربعین» راه ندارد؟ 🔹هر عبادت پُرثوابی، با سختی‌ها و آفاتی مثل عُجب و ریا همراه است 🔹پیاده‌روی اربعین، عبادت پُرثوابی است که سختی‌اش شیرین است و ریا و عُجب هم ندارد! 🔹چه کسی در عبادتش ریا می‌کند؟ کسی که از عبادت لذت نمی‌برد 🔹کسی که عاشقانه، کاری را انجام دهد، در آن کار، ریا نمی‌کند ____________________ ⭕پیاده‌روی اربعین، یک عبادت بسیار پُرثواب است. هر عبادت پُرثوابی، بالاخره سختی‌ها و زحمت‌هایی هم دارد؛ مثلاً برای نماز شب، باید بستر شیرین خواب را ترک کنی یا برای روزه، باید گرسنگی و تشنگی را تحمل کنی. اما سختی‌های عبادت، وقتی قدم در عبادتگاه می‌گذاری، کم‌کم آسان و شیرین می‌شود، به‌حدی که بعد از مدتی، دیگر نمی‌توانی آن را ترک کنی! ⭕پیاده‌روی اربعین هم سختی‌هایی دارد اما سختی‌هایش واقعاً شیرین و لذت‌بخش است، آنهایی که این لذت را چشیده‌اند می‌دانند که تفریح‌های دیگر دنیا، لذتِ اینجا را ندارد. انگار اباعبدالله(ع) رنج این عبادت را در کامِ زائرانش، شیرین می‌کند. ⭕در جلساتی که در مسیر پیاده‌روی اربعین برگزار می‌شود، از زائران می‌پرسیم «شما بارِ اولی هستید یا نه؟» حدود ۲۰درصد، بارِ اولشان است؛ یعنی تقریباً ۸۰درصد کسانی که اربعینِ امسال آمده‌اند، سال‌های قبل هم آمده بودند و تعداد سالِ اولی‌ها کم است. این نشان می‌دهد کسانی که قبلاً آمده‌اند، آن‌قدر برایشان شیرین بوده که اربعین سال بعد، دیگر طاقت نمی‌آورند که نیایند. ⭕عبادت، دو ویژگی مهم دارد: یکی اینکه سختی دارد. اما کسی که از سختیِ عبادت نترسد و خودش را وارد عبادت کند، شیرینی عبادت را حس خواهد کرد. زیارتِ پیاده‌روی اربعین، از این جهت-که آدم می‌تواند شیرینی این عبادت را بچشد- درسِ بزرگی دارد. ⭕ویژگی دوم عبادت، این است که خیلی به «قبول‌شدن از جانب خدا» وابسته است؛ یعنی اگر خدا، عبادتِ ما را قبول نکند، عبادتمان چه فایده‌ای دارد؟! لذا آدم باید برای عبادت خودش، تمنای قبولی داشته باشد و به درگاه خدا تضرع کند که «خدایا این عبادت مرا قبول کن...» ⭕امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: برای قبول‌شدن عمل، همت و تلاش بیشتری داشته باشید تا خودِ آن عمل! «كُونُوا بِقَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ اهْتِمَاماً بِالْعَمَلِ» (مجوعۀ ورام/1/64) چرا اعمال انسان، سخت قبول می‌شود؟ خدا که سخت‌گیر نیست، ما خودمان عمل خودمان را خراب می‌کنیم؛ با ریا و عُجب! ⭕دو آفت بسیار مهم برای عمل، ریا و عُجب هستند. اما در عبادت اربعین و زیارت امام‌حسین(ع) نه به این سادگی می‌شود ریا کرد، نه به‌سادگی می‌شود دچار عُجب شد! چرا؟ چون کسی که در راه امام‌حسین(ع) یک‌مقدار سختی می‌کشد-وقتی یاد سختی‌ها و مصائب حسین(ع) و فرزندانش می‌افتد- خودش می‌فهمد که هنر نکرده است؛ لذا قیافه نمی‌گیرد. ⭕این‌قدر امام‌حسین(ع) عزیز و محبوب است که اصلاً کارِ زائر حسین(ع) به ریاکاری و تظاهر نمی‌کشد، چون از روی محبت این کار را انجام داده است، کمااینکه وقتی یک مادر، قربان‌صدقۀ بچه‌اش می‌رود، تظاهر نمی‌کند و ریاکارانه بچه‌داری نمی‌کند، بلکه از شدت علاقه‌اش به فرزندش این کار را می‌کند. ⭕در دستگاه امام‌حسین(ع) نمی‌شود به‌سادگی ریا کرد. چه کسی در عبادتش ریا می‌کند؟ کسی که لذت و بهرۀ چندانی از عبادتش نبرده است و حالا می‌خواهد با تظاهر و قیافه‌گرفتن پیش دیگران، یک لذتی ببرد. کسی که سرِ نماز، کِیف نکرده، می‌خواهد با ریاکاری یک لذتی ببرد. اما کسی که از عبادتش لذت بُرده و از روی عشقش کار کرده، دیگر نیازی به ریاکاری ندارد! ⭕کسی که عاشقانه، کاری را انجام دهد، در آن کار، ریا نمی‌کند. لذا عبادتی مثل اربعین و زیارت امام‌حسین(ع) چون عاشقانه است، در آن ریا نیست و از طرفی، چون سختی دارد، ریاکارها برای این زیارت نمی‌آیند. ⭕چرا در عبادت پیاده‌روی اربعین، عُجب به‌سراغ آدم نمی‌آید؟ وقتی به کربلا می‌رسی، نمی‌توانی قیافه بگیری و بگویی «امام‌حسین(ع)، من این‌همه راه را پیاده برای تو آمده‌ام!» چون حس می‌کنی که زینب(س) و بچه‌های حسین(ع) با پاهای تاول‌زده و بدن‌های تازیانه‌خورده، در کربلا هستند. لذا با شرمندگی، به امام‌حسین(ع) می‌گویی: «یا اباعبدالله، این چند قدمی که برایت آمده‌ام را قبول کن... اصلاً این را ندیده بگیر؛ فقط سلام مرا جواب بده...» ⭕پیاده‌روی اربعین و زیارت کربلا عبادت پُرثوابی است که سختی‌اش شیرین است و ریا و عُجب هم ندارد! معلوم است که آدم‌های عاقل و باهوش، راه می‌افتند و در این مسیر قرار می‌گیرند، چون عقل به آدم می‌گوید: این پُرسودترین عبادت است. لذا این سفر اربعین، هم عاقلانه است و هم عاشقانه. 🚩مسیر نجف، کربلا- عمود۸۲۸ -۹۷.۸.۲ @Panahian_text📢
📌 مسجد، عالم دینی، و مؤمنی که به مهدویت نپردازد، یک دین را ترویج می‌کند!/ بنی‌اسرائیل به موسی(ع): تو و خدایت بجنگید، ما همینجا عبادت می‌کنیم! ⭕️ نپرداختن به مهدویت امروزه یک رسم منحوس در میان برخی از مؤمنین شده/ دین بدون مهدویت، مانند معنویت بدون نبوت است ⭕️ در جامعۀ ما این رسم دینداری، اخلاق‌مداری و معنویت‌گرایی بدون مهدویت، باید فرو بریزد! ⭕️ برخی مهدویت بدون جنگ و استکبارستیزی دارند، درحالی‌که امام زمان(ع) برای رفع ظلم می‌آید که با جنگ همراه است ⭕️ دعای ندبه‌ مال افرادی نیست که حال دارند، مال کسانی است که حال دارند. ⭕️ بسیج اگر در برگزاری پیشتاز نباشد از هویت خود فاصله گرفته 2⃣📌چگونه می‌شود به امام زمان(ع) مقرّب شد و به ایشان خدمت کرد؟ ⭕️ امام زمان(ع) از جنس سیاست است؛ هرکه می‌خواهد به ایشان مقرب شود، باید کار سیاسی کند و علیه استکبار قیام کند ⭕️ هر کسی به این نظام مقدس کمک کند، به امام زمان(ع) مقرب شده و الا مهدوی نیست! __________________ 1⃣ دین بدون امام زمان(ع) دین بی‌خطر است 💠 دینداری بعضی‌ها منهای امام زمان(ع) است. دین بدون امام زمان(ع) دین بی‌خطر است. برخی مثل قوم بنی‌اسرائیل می‌خواهند به خودشان دردسر ندهند که وقتی حضرت موسی(ع) فرمود: برویم جنگ، گفتند: تو و خدایت به جنگ بروید، ما اینجا عبادت می‌کنیم(مائده/24) 💠 مسجد، هیأت، عالم دینی و مؤمنی که مستمراً به مهدویت، نپردازد، یک یک دین بنی‌اسرائیلی را ترویج می‌کند. نپرداختن به موضوع مهدویت امروزه یک رسم منحوس در میان برخی از مؤمنین است. دین بدون امام، دین بدون انتظار امام، دین بدون مقدمه‌سازی برای امام، دین نیست، عین بی‌دینی است و بلکه تحریف دین است. 💠 دین بدون مهدویت، مانند معنویت بدون نبوت است، مانند همان قرآن بدون علی(ع) است که خوارج داشتند. مانند همان مسجد و محراب و منبری است که در آن علی(ع) را نفرین می‌کردند. در جامعۀ ما این رسم دینداری، اخلاق‌مداری و معنویت‌گرایی بدون مهدویت باید فرو بریزد! 💠یک مشکل دیگر ما «مهدویت‌گرایی بدون سیاست» است. بعضی‌ها مهدویت بدون سیاست، بدون جنگ، و بدون استکبارستیزی دارند، انگار امام زمان(ع) می‌خواهند تشریف بیاورند و برای ما کلاس بگذارند،ماز بخوانند و به زیارتشان مشرّف شویم و دیگر هیچ! حضرت که برای این چیزها نمی‌آیند، برای آزاد کردن جهان از قید ستم می‌آیند، که این‌کار طبیعتاً با جنگ همراه است. 💠 اگر کسی به مهدویت معتقد باشد ولی اهل سیاست نباشد، یا جاهل است یا لاف‌زن و دروغ‌پرداز و تحریف‌کنندۀ دین! چون امام زمان(ع) برای ریاست جهان می‌آید و ما ایشان را برای ریاست جهان می‌خواهیم. 2⃣ چگونه می‌شود به امام زمان(ع) مقرّب شد؟ 💠 اما چگونه می‌شود به امام زمان(ع) مقرّب شد، به ایشان خدمت کرد و برای ظهورشان مقدمه‌سازی کرد؟ آیا نماز شب بخوانیم؛ قرآن حفظ کنیم و هر روز در کنج عزلت دعای توسل بخوانیم؟ نه، امام زمان(ع) چیزی از جنس سیاست، حکومت و ولایت بر جهان است؛ هر کسی می‌خواهد به امام زمان(ع) مقرب شود، باید کار سیاسی کند، ولایت را تبیین کند و علیه دشمنان ولایت-که استکبار جهانی هستند- قیام کند. 💠 البته نماز شب، قرآن، روضه و توسل هم در این زمینه کمک می‌کند، ولی اینها کار اصلی نیستند. باید ببینیم کار اصلی امام زمان(ع) چیست؟ اگر همان کار را انجام دهیم، به امام زمان(ع) مقرب شده‌ایم. 💠 هر کسی به این مقدس کمک کند، به امام زمان(ع) مقرب شده است و الا دروغ می‌گوید؛ او مهدوی نیست! به این ترتیب است که عرصۀ سیاست از سیاست‌بازان حرفه‌ای و قدرت‌طلبان بی‌دین و بی‌معنویت پاک خواهد شد. 💠 ما انتظار مردم را تا این‌حدّ بالا می‌بریم که می‌گوییم: استانداران امام زمان(ع) کسانی‌اند که مردم خاک قدم‌هایشان را به تبرّک برمی‌دارند. سیاستمداران، نمایندگان مجلس، قضات، ائمۀ جمعه، وزرا و ... اگر به سمت اخلاص و پاکی و مقدس بودن-مانند اصحاب ولیّ عصر(ع)-نروند، لیاقت و شرافت سیاستمداری و تصدیِ مدیریت‌های خُرد و کلان در جامعۀ مهدوی را ندارند. 💠 برای اینکه به امام زمان(ع) مقرب شویم، باید ببینیم که امام زمان(ع) وقتی بیاید چه می‌کند؟ ایشان حکومت خواهد کرد، پس ما باید در حکومت دخالت کنیم وعرصۀ حکومت خود را از افراد ناشایست پاک کنیم، آنگاه ما یار امام زمان(ع) خواهیم بود. 💠 دعای ندبه‌ مال افرادی نیست که حال دارند، مال کسانی است که حال دارند! بسیج اگر در برگزاری دعای ندبه پیشتاز نباشد، از هویت خود فاصله گرفته؛ کمااینکه مراسم‌های دعای ندبه را بعد از جنگ، هیات رزمندگان راه‌اندازی کرد. 👤 علیرضا پناهیان 🔻میدان امام حسین(ع)-۹۵.۹.۱۹ @Panahian_text
🌀دین می‌گوید: کنترل ذهنت را خودت به‌دست بگیر! 🌀چرا یک عامل بیرونی باید توجّه تو را جلب کند؟! 💎 (ج۳) قسمت اول 💠چرا باوجود این‌همه گرایش‌ خوبی که داریم، معمولاً بد می‌شویم و خوب نمی‌شویم؟ به خاطر «ذکر»! 💠چرا دنیا معمولاً دلِ آدم‌ها را می‌بَرد ولی آخرت نه؟ دنیا با نقد بودنش تو را خراب نمی‌کند؛ این فکر و ذکر دنیاست که خرابت می‌کند! 💠امام صادق(ع) می‌فرماید: ریشۀ همۀ سعادت‌ها‌ ذکر است و ریشۀ همۀ بدبختی‌ها غفلت! ______________ 🔹کسی که غذای زیادی در اختیارش باشد و مدام پُرخوری کند، هم به خودش ضرر زده و هم در نظر دیگران، آدم «شکم‌باره‌ای» تلقی می‌شود. اما دربارۀ کسی که مدام از وسایل جلب‌کنندۀ توجه (مثل تلویزیون، اینترنت و...) استفاده می‌کند، تعابیر بدی به‌کار نمی‌رود؛ چون این کار هنوز در جامعۀ ما یک رفتار بد، تلقی نمی‌شود، درحالی‌که ضرر و بدیِ این کار، خیلی بیشتر از پُرخوری است! 🔹روانشناس‌ها می‌گویند «اگر کسی زیاد تلویزیون نگاه کند، خرفت می‌شود» اگر از رادیو داستان گوش بدهی بهتر از این است که از تلویزیون، سریال نگاه کنی؛ چون یک‌مقدار فعالیت ذهنی‌ات بیشتر است و ذهنت آن‌قدر تنبل نمی‌شود! کسی هم که زیاد به اینترنت مراجعه می‌کند، بیماری‌اش شبیه اعتیاد است! 🔹امروزه وسائل و عوامل مختلفی برای جلبِ توجه مردم ایجاد شده است و این درواقع توهین به شخصیت انسان‌هاست! چون دارد می‌گوید «بگذار من برایت تعیین کنم که الان به چه چیزی توجه کنی!» اصلاً چرا یک عامل بیرونی باید توجّه تو را جلب کند؟! انسان باید سعی کند کنترلِ توجه‌اش دستِ خودش باشد و زیاد نباید در فضایی قرار بگیرد که دیگران توجّه او را جلب کنند؛ حتی سخنرانی‌هایِ خوب مذهبی! یعنی اگر همیشه بخواهی یک کسی توجّه‌ تو را به امور معنوی جلب کند تا حالت خوب بشود، این هم بد است. 🔹بهترین لحظات عبادت، سحر است که نه نماز جماعت هست، نه موعظه‌کننده‌ای، نه روضه‌خوانی، نه دعاخوانی، فقط خودت هستی و خودت! آن لحظه‌ها تعیین‌کننده است؛ سعی کن خودت توجّه خودت را به یک چیزی جلب کنی. حالا اگر توانستی به چیزی فکر کنی درست است! این یکی از مهم‌ترین وجوه قدرت آدمی است و خدا قدرتمندان را دوست دارد. 🔹دین از ما می‌خواهد کنترل ذهن‌مان را به دست خودمان بگیریم. در دین، تعابیر متعددی وجود دارد که به «کنترل ذهن» اشاره دارد؛ یکی از آن کلمات «ذکر» است. ذکر، یعنی کنترل ذهن، در مقابل «غفلت» که به معنای عدم کنترل ذهن است؛ یعنی عدم توانایی در توجه پیداکردن. 🔹امام صادق(ع) می‌فرماید: ریشۀ همۀ بدبختی‌ها غفلت است و ریشۀ همۀ سعادت‌ها‌ ذکر (...وَ أصْلُهُمَا مِنَ الذِّكْرِ وَ الْغَفْلَة؛ مصباح‌الشریعه/55) گرایش‌های خوب در ما زیاد هست و گرایش‌های بدمان هم ضعیف است. گرایش‌های خوبمان اگر ارضاء بشوند لذّت‌بخش‌تر است و گرایش‌های بدمان اگر ارضاء بشوند ناراحت‌کننده است(هرچند ممکن است یک‌ذرّه لذّت هم ایجاد بشود) پس چرا معمولاً بد می‌شویم و خوب نمی‌شویم؟ به‌خاطر ذکر! 🔹خیلی‌ها فکر می‌کنند که دنیا به‌خاطر اینکه نقد و شیرین است، دلِ آدم را برده است و آخرت هم چون نسیه است و شیرینی‌هایش را نچشیده‌ایم، دل ما را نبرده است. این افراد به‌شدّت اشتباه می‌کنند! چرا؟ چون نقدبودنِ شیرینی دنیا به تو اثبات می‌کند که دنیا شیرین نیست! تو خودت سرِ خودت کلاه گذاشته‌ای. آخرت هم چون نسیه است، شیرین‌تر است؛ چون خیالِ شیرینی از خود آن شیرینی بالاتر است! 🔹دنیا در کنار هر لذّتش، زجری به تو می‌دهد که باعث می‌شود حالت از دنیا به‌هم بخورد! دنیا چون ذکرش بیشتر در ذهن ما هست و بیشتر به یادش هستیم، دل‌مان را برده است؛ دربارۀ آخرت هم همین‌طور است؛ یعنی چون کمتر ذکر آخرت را کرده‌ایم، کمتر دل به آن داده‌ایم. البته این وضعیتِ آدم‌های معمولی است. 🔹اما آدم‌های خوب این‌گونه هستند که آخرت برایشان نقد است: «هم وَالْجَنَّةُ كَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِيهَا مُنَعَّمُونَ وَ...» (نهج‌البلاغه/خطبه 193) خوب‌ها باطن دنیا و خباثت بدی‌ها را می‌بینند. آنها مثل کسی که مواد متعفن را می‌بینند، به دنیا بی‌میل هستند. خیال‌پردازی بلایی سر آدم آورده که دنیا به او می‌چسبد، از بس فکرش را کرده است؛ از بس به خودش تلقین کرده است. 🔹ذکر دنیا و غفلت از آخرت، آدم را خراب می‌کند؛ پس ماجرا سر ذکر و غفلت است. امام‌صادق(ع) می‌فرماید «إِذَا أَحْبَبْتَ شَيْئاً فَلَا تُكْثِرْ مِنْ ذِكْرِهِ فَإِنَّ ذَلِكَ مِمَّا يَهُدُّك» (کافی/6/459) وقتی چیزی را دوست داری، زیاد به فکرش نباش، زیرا این کار خُردت می‌کند! دنیا با نقد بودنش آدم را خراب نمی‌کند؛ بلکه این فکر و ذکر دنیاست که آدم را خراب می‌کند! پس چطور انتظار داری، آخرتی که نسیه است، بدون فکر و ذکرش، تو را آباد کند؟! 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۶.۲۲ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🌀دو مهارت کلیدی برای کنترل ذهن: «ذکر» و «فکر» 🌀خوبی‌های درونت را با کمک «فکر و ذکر» بیدار کن! 💎 (ج۳) قسمت دوم 💠اگر فکر خودت را رها کنی، هرزگی می‌کند 💠کسی که ذهنش را زیاد رویِ «نداشته‌هایش» متمرکز کند، عقده‌ای می‌شود 💠خوبی‌های فراوانی در درون‌مان هست؛ باید با فکر و ذکر، آنها را جلا بدهیم و بیدار کنیم _____________ 🔹انسان معمولاً این‌گونه است که وقتی یک‌چیزی را نداشته باشد، خیلی بیشتر می‌خواهدش؛ گاهی تا آنجا پیش می‌رود که به چیز دیگری غیر از آن، فکر نمی‌کند، لذا کم‌کم عقده‌ای می‌شود. کسی که زیاد به فکر نداشتنی‌های خودش باشد و ذهنش زیاد روی نداشتنی‌هایش متمرکز بشود، عقده‌ای می‌شود. 🔹امام حسن مجتبی(ع) می‌فرماید: اگر چیزی از دنیا را خواستی و به آن نرسیدی، این‌طور در نظر بگیر که انگار اصلاً این خواسته، به ذهنت خطور نکرده بود؛ یعنی مسئله را در ذهنت حل کن «اجْعَلْ مَا طَلَبْتَ مِنَ الدُّنْيَا فَلَمْ تَظْفَرْ بِهِ بِمَنْزِلَةِ مَا لَمْ يَخْطُرْ بِبَالِك» (کشف‌الغمه/1/572) شما اگر این کلامِ عمیق و انسان‌شناسانه را جلوی روانشناس‌ها بگذارید، مست می‌شوند! 🔹مهم این است که بتوانیم کنترل ذهن‌مان را به‌دست بگیریم، اگر آدم به فکر و ذکر آخرت باشد، بیشتر لذّت می‌برد نسبت به اینکه در دنیا لذّت ببرد. امّا کو فکر؟! کو ذکر؟! برای اینکه فکر و ذکرِ خوب داشته باشیم، باید قدرت کنترل ذهن و فکر پیدا کنیم. خوبی‌های زیادی در درون‌مان هست؛ باید با فکر و ذکر خوب آنها را جلا بدهیم و بیدار کنیم. 🔹امام حسن مجتبی(ع) می‌فرماید: «أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ إِدَامَةِ التَّفَكُّرِ فَإِنَّ التَّفَكُّرَ أَبُو كُلِّ خَيْرٍ وَ أُمُّه» (مجموعه ورام/1/52) شما را به تفکرِ مستمر و عمیق، توصیه می‌کنم؛ تفکّر پدر و مادر هر خوبی‌ای هست (إدامَةِ التَّفَکُُر؛ یعنی تفکّر طولانی، مستمر و عمیق) 🔹امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ مؤمنین می‌فرماید: «يُصْبِحُ وَ شُغُلُهُ الذِّكْرُ وَ يُمْسِي وَ هَمُّهُ الْفِكْر» (اعلام‌الدین/140) روز را در حالی آغاز می‌کند که مشغول ذکر است و شب را در حالِ فکرکردن می‌گذراند؛ یعنی توجّهش یا از جنس ذکر است، یا از جنس فکر است. اینها (فکر و ذکر) دو مهارت برای کنترل ذهن هستند. 🔹«المؤمنُ...مَغْمُورٌ بِفِكْرَتِهِ» (نهج‌البلاغه/حکمت333) مؤمن غرق فکر است، همان‌طوری که «توجّه» نیاز به تمرین دارد، تفکّرِ خوب هم نیاز به تمرین دارد، البته هیچ‌کسی بی‌فکر نیست؛ ولی اگر فکر خودت را رها کنی، هرزگی می‌کند. بعضی‌ها تا فکر می‌کنند، به حسرت‌ها، حسادت‌ها، یا به حرص‌ها فکر می‌کنند، فکرشان می‌رود سراغ نقشه‌هایی که نابودترشان می‌کند. هیچ‌وقت فکر و ذکر را به چیزهایی را که نداری، مشغول نکن! 🔹خدایا بلاهایی که فکر و ذکر ما را به خودشان مشغول و از تو غافل می‌کنند، از ما بگیر! نعماتی که فکر و ذکر ما را مشغول می‌کنند، خدایا این‌قدر زیادشان کن که دیگر برایمان تازگی نداشته باشد و فکر و ذکر ما را مشغول نکنند! خدا نمی‌خواهد تو از دنیا لذّت نبری، می‌خواهد بیشتر لذّت ببری. لذّتِ بیشتر هم توی دنیا نیست؛ بیشترین لذت این است که از خود خدا لذّت ببری. باید فرهنگ و روحیه‌ات طوری بشود که اگر کسی خواست فکر تو را از خدا مشغول کند احساس توهین بکنی. 🔹کنترل ذهن لااقل پنج وجه دارد؛ یعنی باید پنج کار را بتوانی انجام بدهی: ۱. بتوانی به هر موضوعی که اراده کردی و خواستی، بیاندیشی یا توجّه کنی؛ نه هر موضوعی که توجّه تو را جلب کرد. ۲. بتوانی هر مدّتی که اراده داری، سر هر موضوعی که تعیین کردی بیاندیشی یا به آن توجّه کنی. ۳. بتوانی عمیقاً دربارۀ یک موضوع توجّه کنی؛ توجّه عمیق کار خیلی دشواری است. ۴. بتوانی ذهنت را از فکر و توجه به هر موضوعی که اراده کردی، منصرف کنی. مثلاً اگر دیگران توجّه تو را به چیزی جلب می‌کنند، بتوانی ذهنت را منصرف کنی و به آن چیز فکر نکنی. ۵. اجازه ندهی که امور باطل و هرزه، توجّه و تفکّرت را جلب کند تا لازم شود فکرت را از آن منصرف کنی! اصلاً بدون اجازۀ تو، توجّهت به چیزی جلب نشود! بتوانی به اموری که معمولاً بداندیشی می‌آورد و توجّهِ خراب ایجاد می‌کند، خوب بیاندیشی و از زاویۀ خوبی نگاه کنی، این مهارتی بود که پیغمبرها داشتند! 🔹عده‌ای از حواریون، لاشۀ سگی را دیدند، اوّلین چیزی که توجّه‌شان را جلب کرد، بوی تعفّنِ آن بود. اما حضرت عیسی(ع) فرمود: چه دندان‌های سفیدی دارد (فَقَالَ عِيسَى ع مَا أَشَدَّ بَيَاضَ أَسْنَانِهِ؛ مجموعۀ ورام/1/117) نگاه امام‌زمان(ع) هم به ما این‌گونه است که قسمت‌های بد و متلاشیِ روح ما را نگاه نمی‌کند؛ بلکه تا ما را می‌بیند، می‌گوید: «گریه‌کن حسینم آمد...» 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۶.۲۲ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🌀با «کنترل ذهن» می‌توان علاقه‌ها را تغییر داد 🌀به علاقۀ بد فکر نکن؛ ضعیف می‌شود! به علاقۀ خوب فکر کن؛ قوی می‌شود! 💎 (ج۴) قسمت اول 💠دین می‌گوید «علاقه‌هایت را تغییر بده» نه اینکه صرفاً بگوید «دنبال علاقه‌های بد نرو!» 💠چرا فرهنگ غرب، به انسان می‌گوید: «دنبال علاقه‌هایت برو»؟ 💠کسی که صرفاً دنبال «تأمین علاقه‌هایش» باشد، ضعیف می‌شود؛ امّا کسی که دنبال «تغییر علاقه‌هایش» باشد، قوی می‌شود 💠دو راه برای تغییر علاقه‌ها وجود دارد: 1. عمل و رفتار (خصوصاً عملِ مداوم) 2. کنترل ذهن 💠ذهن انسان، محل بزرگترین ثواب‌ها و بزرگترین گناهان است _________ 🔹اگر انسان از همان سنین کودکی، یاد بگیرد که علاقه‌های خودش را تغییر بدهد، موجود قدرتمند و سعادتمندی خواهد شد. خیلی‌ها از اینکه می‌بینند دین گفته است «دنبال علاقه‌های بد نروید» احساس ناراحتی می‌کنند، چون قدرت مخالفت با علاقه‌های خود را ندارند. خیلی‌ها ناراحت می‌شوند از اینکه دین به آنها دستور داده است، کارهای خوب انجام بدهید؛ چون به این کارها علاقه ندارد. 🔹حرف دین مهم‌تر از این است که به آدم بگوید: «دنبال علاقه‌های بد نرو! یا علی‌رغم نداشتن علاقه به خوبی‌ها، این کارهای خوب را انجام بده!» بلکه دین به آدم می‌گوید: «علاقه‌هایت را تغییر بده!» 🔹در انسان‌ها برخلاف حیوانات «قدرت و توانمندیِ تغییر علاقه» قرار داده شده است؛ انسان می‌تواند تمام علاقه‌هایش را تغییر بدهد. اگر آدم بتواند علاقه‌هایش را تغییر بدهد، می‌تواند به مرگ علاقه‌مند شود، می‌تواند از دنیا دل ببُرد، می‌تواند حسادت و تکبّرش را از بین ببرد. خدا به آدم زور نمی‌گوید؛ می‌گوید: «کم‌کم علاقه‌هایت را تغییر بده، اول طرّاحی کن، مدیریت کن و بعد حرکت کن!» اما در فرهنگ غربی، که برای به بردگی‌کشیدن بشر توسّط صهیونیست‌ها طرّاحی شده این است، به آدم می‌گویند: «برو دنبال علاقه‌هایت!» 🔹عملیات تغییر علاقه، خیلی جذّاب، سرگرم‌کننده، نشاط‌آور و قدرت‌آفرین است. هرکسی-بدون تغییر و مدیریت علاقه‌ها- صرفاً دنبال تأمین علاقه‌هایش برود، ضعیف می‌شود؛ امّا هر کسی دنبال تغییر علاقه‌هایش برود، قوی می‌شود. همان‌طور که اگر کسی ورزش کند، عضلات بدنش قوی می‌شود، کسی که تغییر علاقه بدهد، یعنی عضلات روحش را قوی کرده است. 🔹دو راه برای تغییر علاقه‌ها وجود دارد. یکی «عمل و رفتار انسان» مخصوصاً اگر مداوم باشد، دوم «کنترل ذهن». آدم به هر موضوعی بیاندیشد و توجّه کند، علاقۀ آن را در وجود خودش تقویت کرده است. همان‌طور که وقتی نور خورشید بر روی یک گیاه، بتابد؛ آن گیاه رشد کند. آدم به هر چیزی نگاه نکند و توجه نکند، علاقۀ آن در وجودش ضعیف می‌شود. به علاقۀ بد فکر نکن، ضعیف می‌شود؛ به علاقۀ خوب فکر کن، قوی می‌شود. علی(ع) می‌فرماید: کسی که زیاد به لذّت‌ها فکر کند، مغلوب می‌شود. «مَنْ كَثُرَ فِكْرُهُ فِي اللَّذَّاتِ غَلَبَتْ عَلَيْهِ» (غررالحکم/8564) بعضی‌ها این هنر را نیاموخته‌اند که «به بعضی چیزها نباید فکر کرد!» 🔹چرا به‌جای «کنترل اندیشه» می‌گوییم «کنترل ذهن»؟ چون به بعضی چیزها، حتی یک لحظه هم نباید توجّه کنی، چه برسد به اینکه تفکّر بکنی. توجّه هم نکن! چرا می‌گوییم «مدیریت ذهن» و نمی‌گوییم مدیریت توجّه؟ برای اینکه سعی کن از آن، آگاهی هم پیدا نکنی. مدیریت ذهن، کنترل برخی از آگاهی‌هاست. بعضی از آگاهی‌ها اصلاً حرام است؛ مثل شنیدن غیبت. «وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُمْ» (نهج‌البلاغه/خطبه193) مؤمن گوش خود را برای علم نافع، وقف می‌کند؛ به خودش حرام می‌کند که چیز دیگری بشنود. این یعنی کنترل ذهن! 🔹بدترین گناه‌ها در ذهن انجام می‌گیرد؛ مثل ریا. در ذهنت می‌گویی: «فلانی از من خوشش آمد!» همین‌که به ذهنت خطور کرد، آن کارِ خیر هدر رفت! بدتر از این گناه، عُجب و خودپسندی است. رسول خدا(ص) می‌فرماید: گناه بهتر است از این است که گناه نکنی و عُجب پیدا بکنی (کافی/2/313) عُجب در واقع یک اتفاق ذهنی است؛ اینکه نیمۀ پر لیوان خودت را در ارتباط با خدا نگاه کنی و نیمۀ پر لیوان خدا دربارۀ خودت را نگاه نکن و نبینی که خدا چقدر به تو نعمت داده، چقدر شایسته است که برایش تلاش بکنی. 🔹همان‌طور که بزرگترین گناهان در ذهن است؛ بزرگترین ثواب‌ها هم در ذهن است. «توبه» هم در واقع یک لحظه توجهِ خوب است. سعادتی که «حرّ» در کربلا پیدا کرد به‌خاطر آن لحظه‌ای بود که یک توجهِ خوب برایش حاصل شد. امام‌حسین(ع) به او فرمود: مادرت به عزایت بنشیند، وقتی حرّ می‌خواست جواب بدهد، یک لحظه به فاطمۀ زهرا(س) مادر حسین(ع) توجه پیدا کرد... 👤علیرضا پناهیان 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۶.۲۳ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔴دوقطبی‌سازی دروغین موجب «خفقان سیاسی» می‌شود 🔴«دیکتاتوری سیاسی» نتیجۀ جناح‌بندی و دوقطبی غیرواقعی است 💎 ۹دی 🔶وجود «دوقطبیِ سیاسیِ کاذب» موجب انتخاب افراد ضعیف و سودجو می‌شود 🔶جناح‌بندی سیاسیِ کاذب، بدتر از دیکتاتوری و مانع شایسته‌سالاری است 🔶داغ‌کردنِ دعوای اصلاح‌طلب و اصولگرا، کار صهیونیست‌ها بوده است 🔶بخش حداقلیِ فتنۀ 88 می‌دانستند تقلب نشده؛ می‌خواستند بازی را به‌هم بزنند! 🔶قشر گسترده‌ای از مردم دربارۀ انقلاب، دچار سوءتفاهم شده‌اند _________ 🔻کسانی که در فتنۀ 88 حضور داشتند(از نظر جمعیت) دو بخش بودند؛ یک بخش حداقلی و یک بخش حداکثری. آن بخش حداقلی می‌دانستند که تقلب نشده است و می‌دانستند که دارند چه‌کار می‌کنند؟ آنها می‌خواستند بازی را به‌هم بزنند. آن بخش حداکثری هم شامل کسانی بود که واقعاً باور کرده بودند که «تقلب شده است» و هم شامل کسانی که طرز تفکر آن جریان را قبول دارند. 🔰در اینجا می‌خواهیم دربارۀ یک قشر گسترده‌ای از مردم صحبت کنیم که در این انقلاب، دچار سوء تفاهم شده‌اند و ما همیشه به‌واسطۀ این سوء تفاهم، داریم هزینه می‌دهیم؛ هم در انتخابات، بازی می‌خوریم و همه ضرر می‌کنند، هم در مواردی مثل فتنۀ 88 بعضی‌ها از این سوء‌تفاهم، به‌شدت سوء استفاده می‌کنند. 🔻شاید بشود نام این سوء‌تفاهم را گذاشت «دو جریان اصلاح‌طلبی و اصولگرایی!» چون به‌دلایل مختلف، این دوئیّت، وجود ندارد و دروغ است! وجود یک دوقطبیِ سیاسی دروغ، موجب می‌شود در تمام انتخابات‌ها، افراد ضعیف اما زرنگ و سودجو انتخاب شوند. چون طرفداران این گروه می‌گویند: «اگر به اینها رأی ندهیم، طرف مقابل رأی می‌آورد! لذا هرچند ایده‌آل و شایسته نیستند ولی به اینها رای می‌دهیم!» طرفداران آن گروه هم، همین را می‌گویند. لذا افراد غیرشایسته و ضعیف بر سر کار می‌آیند. 🔰این «دوقطبیِ دروغین» اجازه نمی‌دهد که اوضاع جامعه ما بهتر نمی‌شود! صهیونیست‌ها و دشمنان ما هم در داغ‌کردن دعوای اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی نقش داشته‌اند! البته اختلاف‌نظر و تفاوتِ جریان‌های سیاسی در کشور ما هست و اتفاقاً بیشتر و جدّی‌تر از این هم هست! اما داغ‌کردنِ این دو جریان موجب شده است که هیچ‌وقت کشور ما آن رشد و پیشرفتی که باید را نداشته باشد. 🔻شما تصور کنید که دانشجوها بخواهند اساتید خودشان را بر اساس همین دیدگاه جناحی-که امروز رایج است- انتخاب کنند! در این صورت «علم» ضربه می‌‌خورَد. در زمینه‌های دیگر هم اگر بخواهیم جناحی برخورد کنیم، قطعاً ضربه خواهیم خورد. 🔰آنهایی که این طرح دوقطبی را برای کشور ما ریخته‌اند، حدود 100سال است که اروپا و آمریکا را همین‌طوری دارند اداره می‌کنند؛ یعنی این دوقطبی‌بازی‌ها را در آنجا هم پیاده کرده‌اند! 🔻در این تردیدی نیست که اختلاف‌نظر موجب رشد ما خواهد شد. اما وقتی که دوقطبی‌سازی بشود، این اختلاف‌نظرها دچار خفقان سیاسی می‌شود و به‌خوبی بروز پیدا نمی‌کند. چون اگر کسی در یک جناح سیاسی، بخواهد برخی از نظرات جناح مقابل را تأیید کند، به‌شدت مورد هجمه قرار می‌گیرد که «چرا جناح مقابل را تقویت می‌کنی؟!» 🔰خفقان سیاسی و دیکتاتوری سیاسی، نتیجۀ جناح‌بندی‌ها و دوقطبی‌های غیرواقعی است. این دیکتاتوری سیاسی، الان در اروپا دارد تجربه می‌شود. الان در فرانسه، این یک موضوع جدّی است؛ مردم دنبال نجات از این دوقطبی‌هایی هستند که سرشاخه‌های هر دوقطب در دست صهیونیست‌هاست! 🔻ما الان باید از این فضای عمومیِ دوقطبی‌سازی‌ که موجود است، عبور کنیم. نباید فضا به‌گونه‌ای باشد که افراد در هر جناحی که هستند، برخی از نظرات خودشان را-از ترسِ اینکه توسط جناح خودشان، به آنها هجمه نشود- نگویند و برای مردم مطرح نکنند. 🔰اگر دموکراسی بنا باشد جامعه را با خفقان روانیِ سیاسی و با جناح‌بندی‌های کاذب، اداره کند، این از دیکتاتوریِ سعودی‌ها هم بدتر است، چون آن دیکتاتوریِ صادقانه است، ولی این دیکتاتوریِ مزورانه است! علامه طباطبایی می‌فرمود: دموکراسی از دیکتاتوری بدتر است (ترجمه الميزان/4/194) در دیکتاتوریِ ناشی از «جناح‌بندی کاذب سیاسی» نمی‌دانید یقۀ چه کسی را باید بگیرید؟ اما دیکتاتوری، لااقل می‌دانیم یقۀ چه کسی را باید گرفت! 🔻جناح‌بندیِ سیاسیِ کاذب که مانع شایسته‌سالاری است، بدتر از دیکتاتوری است. امروز همین نوع دموکراسی است که دارد این‌همه در جهان، جنایت می‌کند. 👤علیرضا پناهیان 🚩دانشگاه تهران- ۹۷.۱۰.۹ @Panahian_text
🔴 دعوای انقلابی و غیرانقلابی، دعوای تعقل و توهم است 💎 ۹دی 🔶 آیا این جناح‌بندیِ موجود در جامعۀ ما حقیقی است؟! 🔶دوقطبیِ اصیل و حقیقی در جامعۀ ما دوقطبیِ «تعقل و توهم» است 🔶حقیقت انقلاب، چیزی جز برخورد عقلانی با منافع بشری نیست ____________ 🔻آیا این جناح‌بندیِ موجود در جامعۀ ما حقیقی است؟! مثلاً گفته می‌شود که یک جناح، ارزشی‌تر یا آرمان‌گراتر هستند و جناح دیگر، واقع‌بین‌تر و عقلانی‌تر هستند. دعوا از همین‌جا شکل می‌گیرد! 🔰اصلاً «ارزش» یعنی چه؟! چرا به انقلابی‌ها می‌گویند «نیروهای ارزشی»؟! «ارزش» به آن معنایی که برخی از فیلسوفان غربی می‌گویند، در مقابلِ عقلانیت قرار دارد. این مفهوم را ساختند و به دین‌داران نسبت دادند تا در مقابلش بگویند «ما واقع‌بین و عقلانی هستیم» درحالی‌که دین، یک امر به‌شدت عقلانی است؛ هم به‌معنای جلب منفعت فردی و گروهی و هم به‌معنای جلب منافع عالی انسانی و منافع اخروی. 🔻حقیقت دین چیزی جز منفعت‌طلبی نیست و حقیقت انقلاب هم چیزی جز برخورد عقلانی با منافع بشری نیست. شما یک نمونه بیاورید که حضرت امام(ره) غیرعقلانی و به تعبیر اینها صرفاً «ارزشی» برخورد کرده باشد و خلاف واقع‌بینی عمل کرده باشد! نه‌فقط امام(ره)، بلکه در کل قرآن و تاریخ معصومین هم چنین نمونه‌ای نمی‌توانید پیدا کنید! 🔰چرا انقلابی‌گری را به آرمان‌خواهی ترجمه می‌کنیم؟! انقلاب، نتیجۀ واقع‌بینی بود و تمام اهداف انقلاب هم واقع‌بینانه است. اما برخی می‌گویند «انقلابی‌ها واقع‌بین نیستند و صرفاً دنبال ارزش‌ها هستند!» درحالی‌که بحث بر سرِ «نوع واقع‌بینی» است. در همین قصۀ برجام، اختلاف نظر اصلی سرِ این بود که «اعتماد به دشمن، واقع‌بینانه نیست!» ولی آنها گفتند: «واقع‌بینانه است» درحالی‌که معلوم شد این یک توهم بود! 🔻دوقطبیِ اصیل و حقیقی، دوقطبیِ «تعقل و توهم» است. یک طرفِ این دو قطبی اصیل، غرب‌گرایی است که ناشی از توهم است و طرف دیگرش، مقاومت و استقلال‌طلبی است که ناشی از تعقل است. 🔰دعوای انقلابی و غیرانقلابی، دعوای عقلانیت و توهم است؛ از همان روز اول تا حالا! اختلاف بنی‌صدر با انقلابی‌ها چه بود؟ بنی‌صدر متوهم بود و می‌گفت: «زمین می‌دهیم، زمان می‌گیریم!» 🔻مرحوم بازرگان هم در برخی از مواضع، دچار توهم شده بود، مثلاً می‌خواست با گروهک‌ها و تروریست‌ها مذاکره کند، به‌حدی که داشتیم کردستان را از دست می‌دادیم. اما نیروهای انقلابی مثل حاج‌احمد متوسلیان رفتند و با تکیه بر واقع‌بینی، تروریست‌ها را شکست دادند و امنیت را برقرار کردند. 🔰امیرالمؤمنین(ع) به ابوموسی اشعری(یعنی نمایندۀ مذاکره‌کنندۀ خودش با معاویه) نامه نوشت ولی در این نامه، او را به «ارزش‌ها» دعوت نکرد، بلکه فرمود: عقل و تجربه را زیر پا نگذار. هرکسی عقل و تجربه را زیر پا بگذارد شقیّ است! (نهج‌البلاغه/نامه 78) 🔻مشکل این است که دیکتاتورهای رسانه‌ایِ جناحی، نمی‌گذارند گفتگوی درست صورت بگیرد! لذا طی این چهل‌سال، انقلاب «غیرعقلانی» ترجمه شده است! درحالی‌که انقلابی یعنی کسی که پدیده‌ها را عقلانی محاسبه می‌کند و مقدار اصرارش برای یک بایدِ عقلانی، به‌اندازۀ مقدار اهمیت و تأثیر آن است. 🔰همۀ حرف‌های دین، عقلانی و واقع‌بینانه است. نمازخواندن هم یک کار واقع‌بینانه است؛ هرچند ممکن است ما واقعیت‌هایش را نبینیم. قرآن می‌فرماید «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» (اسراء/7) 🔻والایتمداری هم، نه یک ارزش، بلکه یک واقعیت پُرمنفعت برای جامعه است. طبق بیان اهل‌بیت(ع) بدون ولایت، کار جامعه سامان پیدا نمی‌کند. شما اگر ولایت را به‌عنوان یک ساز و کار برای ادارۀ جامعه و به‌عنوان مُدلی که پارادُکس دموکراسی را حل کرده، بیان کنید، خیلی‌ها راحت‌تر می‌پذیرند. 🔰اینکه 9دی نام «بصیرت» به خودش گرفته است، شاید یک معنای آن عقلانیت باشد. 9دی هم در واقع یک برخورد عقلانی با یک پدیدۀ اجتماعی بود. اساساً انقلابی‌گری یعنی عقلانیت! هرکسی پای عقل بایستد و واقع‌بینانه برخورد کند، او انقلابی است. 🔻چه کسی انقلابی‌تر است؟ هرکسی که عاقل‌تر و واقع‌بین‌تر باشد. ما چرا آقا را به‌عنوان رهبر انقلاب قبول داریم؟ چون رهنمودهای عاقلانه و واقع‌بینانه داده است. ما هرچه موضع‌گیری از ایشان دیده‌ایم، عاقلانه بوده است. 🔰سال‌ها پیش، این جریانی که به‌عنوان اصلاح‌طلب معرفی می‌شوند، در مجلس گفتند: «باید به صدام در مقابل آمریکا کمک کنیم؛ الان صدام مثل خالد‌بن ولید است!» رهبر انقلاب در مقابل آنها، یک موضع واقع‌بینانه گرفت و اجازۀ این کار را نداد. اتفاقاً آمریکا می‌خواست ما با صدام همکاری کنیم تا به بهانۀ صدام، ایران را هم بزند. مواضع اخیر رهبر هم که می‌فرمود «من به دشمن خوش‌بین نیستم» کاملاً عاقلانه بود. 👤علیرضا پناهیان 🚩دانشگاه تهران- ۹۷.۱۰.۹ 📢صوت در @Panahian_mp3 @Panahian_text
🌀بهترین جای استفاده از قدرت کنترل ذهن «نماز» است 💎 (ج۴) قسمت دوم 💠اگر قدرت کنترل ذهن داشته باشی، به چیزهای بی‌ارزش توجه نمی‌کنی 💠علی(ع): ذهن‌تان را به امور بی‌ارزش متوجه نکنید، تا ارزش شما زیاد بشود 💠چه‌کار کنم سرِ نماز به خدا توجه پیدا کنم؟ هربار که حواست پرت شد، برش گردان! 💠اگر در نماز، به خدا توجه کنی، خدا هم به تو، توجه می‌کند و محبوبت می‌کند _______ 🔹این خیلی مهم است که انسان بتواند عمیقاً دربارۀ یک موضوع فکر کند؛ مثلاً دربارۀ مرگ و لحظۀ جان‌دادن، عمیقاً فکر کند. اگر عمیق نگاه کنی؛ می‌بینی که شیرینیِ تمام لذت‌های دنیا، در آن لحظه برایت از بین می‌رود! آن‌وقت هرچیزی در دنیا داشته باشی، هیچ ارزشی برایت نخواهد داشت. ببین آنجا برایت چه چیزی می‌ماند؛ از همین الآن به همان چیزها مشغول باش! امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ متقین می‌فرماید: «قُرَّةُ عَيْنِهِ فِيمَا لَا يَزُول» (نهج‌البلاغه/خطبه 193) نور چشمش در چیزی است که زائل‌شدنی نیست. 🔹معمولاً آدم‌ها این‌گونه‌اند که اگر یک لحظه بتوانند به یک موضوعِ خوب، توجّه کنند، خیلی زود حواسشان پرت می‌شود و توجهشان به سمت دیگری می‌رود؛ یعنی زورشان نمی‌رسد توجهِ خود را سرِ آن موضوع، نگه دارند. اما کنترل ذهن، این قدرت را به آدم می‌دهد که مدّتی بتواند به یک موضوعِ خوب، عمیقاً توجّه کند. 🔹اگر قدرت کنترل ذهن داشته باشی، به چیزهای بی‌ارزش توجه نمی‌کنی. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «عَظِّمُوا أَقْدَارَكُمْ بِالتَّغَافُلِ عَنِ الدَّنِيِّ مِنَ الْأُمُور» (تحف‌العقول/224) ذهن‌تان را به امور پست و بی‌ارزش متوجه نکنید، تا قیمت و ارزش خودتان را زیاد کنید. 🔹خیلی‌ها پای فیلم و سریال می‌نشینند؛ اما وقتی می‌پرسید «این فیلم چه اثری بر شما دارد؟ این چیزی که وارد ذهنت می‌شود، می‌خواهد با تو چه‌کار کند؟» می‌گویند «نمی‌دانم!» قرآن می‌فرماید: آدم باید به غذای خودش نگاه کند «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ» (عبس/24) این نگاه، صرفاً مربوط به غذای جسم نیست، بلکه انسان باید به هرچیزی که می‌خواهد بشنود و ببیند، و هرچیزی که ذهن او را تحت تأثیر قرار می‌دهد، دقت کند. 🔹قدرت کنترل ذهن موجب می‌شود که انسان بتواند نگاه خودش را تغییر بدهد، و بتواند یک چیزی را از ذهن خودش بیرون ببرد و به آن فکر نکند. بهترین جای استفاده از قدرت کنترل ذهن در نماز است. 🔹رسول‌خدا(ص) می‌فرماید: اگر انسان هوا و قلبش در طول نماز، متوجّه خدا باشد (و بتواند ذهنش را کنترل کند) وقتی نمازش را تمام کرد، مانند روزی است که از مادرش به‌دنیا آمده است «إِذَا قَامَ الْعَبْدُ إِلَى الصَّلَاةِ فَكَانَ هَوَاهُ وَ قَلْبُهُ إِلَى اللَّهِ...» (مستدرک‌الوسایل/4/102) آدم با دو رکعت نماز می‌تواند به خدا توجّه پیدا کند و این‌همه نورانیت پیدا کند. ولی متأسفانه ما در نماز، معمولاً توجّه به خدا نداریم؛ چون زورمان نمی‌رسد و مرغِ خیال و توجّهِ ما به این‌طرف و آن‌طرف می‌پرد. 🔹حالا اگر کسی، مشکلی داشت، سرِ نماز، به آن فکر نکند؟ آقای بهجت(ره) می‌فرماید که اگر سرِ نماز به مشکل خودت فکر نکنی، نماز که تمام شد یک‌دفعه‌ می‌بینی مشکلت بهتر حل می‌شود. گریه‌کردن برای امور دنیوی، نماز را باطل می‌کند، اما می‌گویند: سعی کن به اندازۀ یک بال مگس هم شده، در نماز شب اشک بریزی؛ این یعنی کنترل ذهن! چرا فرموده‌اند: در دعا تضرّع کن؟ این یعنی کنترل ذهن! اگر کسی توجّه پیدا کند، اشک او هم جاری می‌شود. 🔹در نماز «توجه به خدا با تمامِ قلب» کار امیرالمومنین(ع) است؛ ما اگر با یک گوشۀ قلبمان هم به خدا توجه کنیم؛ کلّی حال می‌کنیم و جواب می‌گیریم. از آقای بهجت(ره) پرسیدند: چه‌کار کنیم که سرِ نماز به خدا توجه پیدا کنیم؟ ایشان فرمودند: هروقت حواست پرت شد، توجهت را دوباره به نماز برگردان! (به‌سوی محبوب/ص63) 🔹امام‌صادق(ع) می‌فرماید: هیچ مؤمنی نیست که در نماز، با قلبش به خدا توجه پیدا کند، مگر اینکه خدا به او توجه می‌کند و دوستش می‌دارد و کاری می‌کند که دیگران هم دوستش بدارند. (مُؤْمِنٍ يُقْبِلُ بِقَلْبِهِ فِي صَلَاتِه...؛ ثواب‌الاعمال/135) اگر در نماز به خدا توجه کنی، خدا هم به تو توجه می‌کند و محبوبت می‌کند. 🔹سعی کنیم در نمازمان، سورۀ حمد را «با توجّه» بخوانیم. «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» بعد دوباره می‌گویی «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ». خدایا! چقدر اصرار داری که تو را مهربان و رحیم بدانم! «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ» مرا به راه علی(ع) ببر که این‌همه نعمت به او داده‌ای. «غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ» سورۀ حمد، روضه هم دارد! خدایا مرا به راه کسانی نبر که به آنان غضب کردی؛ مثل قاتلان امام‌حسین(ع) و... من از آنها متنفّر هستم. 👤علیرضا پناهیان 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۶.۲۳ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🌀اگر کنترل ذهن نداشته باشی، ذهنت خود‌به‌خود بیمار می‌شود 🌀چرا اگر خودمان را رها کنیم، خراب می‌شویم؟ مگر فطرت ما الهی نیست؟! 💎 (ج۵) قسمت اول 💠انسان اگر تربیت نشود، خراب می‌شود؛ به‌دلیلِ دشمن بیرونی (ابلیس) و ساختار درونی (نفس) 💠در ذهن انسان یک بخشِ فعّال هست که اگر کنترل نشود، دائماً ما را به‌سمت نگرانی‌ها سوق می‌دهد 💠خدا از خطورات ذهنی ما آگاه است؛ اگر به ذهنمان، معصیت یا فکر منفی خطور کرد، باید استغفار کنیم ______ 🔹امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: خودت را به کارهای خوب و کسب فضیلت‌ها وادار کن و الّا بهطور طبیعی دچار رذائل خواهی شد. «أَكْرِهْ نَفْسَكَ عَلَى الْفَضَائِلِ فَإِنَّ الرَّذَائِلَ أَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَيْهَا» (غررالحکم/2477) اگر خودت را به‌سمت کارها و حالات خوب نبری، هم حالِ روحی‌ات بد می‌شود، هم کارهایت بد خواهد شد. 🔹چرا اگر خودمان را رها کنیم، خراب می‌شویم؟ مگر فطرت ما الهی نیست؟ (فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها؛ روم/30) مگر ما اساساً آدم‌های بدی هستیم؟ خدا به نفسِ انسان و کسی که این نفس را به‌زیبایی آفریده، قسم می‌خورد (وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها؛ شمس/7) 🔹از طرفی «ما اساساً آدم‌های خوبی هستیم» و از طرف دیگر «اگر خودمان را رها کنیم خراب می‌شویم» چرا این‌گونه است؟ به‌عنوان مثال؛ غذا هرچقدر هم خوب و مفید باشد، اگر آن را در یخچال نگذاری، خراب می‌شود. باید غذا را در جای مناسبی نگهداری کنی و الا میکروب‌ها و موجوداتی که به این غذا علاقه‌مند هستند، نابودش می‌کنند. دربارۀ انسان هم این خطر وجود دارد؛ میکروبی که قبل از انسان آفریده شده و دشمن انسان هم هست «ابلیس» است. 🔹غیر از وجود ابلیس (دشمن بیرونی) ساز و کارِ درونی انسان هم به‌گونه‌ای است که اگر انسان تربیت نشود، خراب می‌شود؛ انسان به‌شدّت عاشق رشد است و به‌خاطر همین علاقه‌اش به رشد، برای رسیدن به رشد و تعالی، عجله می‌کند و همه‌چیز را خراب می‌کند؛ مگر اینکه صبر را به او یاد بدهید. مثل انرژی هسته‌ای که اگر رها شود و کنترل نشود، همه‌چیز را خراب می‌کند ولی اگر کنترل شود و در نیروگاه، از آن به‌صورت حساب‌شده استفاده شود، خیلی می‌تواند مفید باشد. 🔹اگر انسان برای «کنترل ذهن» تمرین و ممارست نکند، کنترل ذهن را به‌دست نخواهد آورد و ذهنش خود‌به‌خود، بیمار می‌شود. ذهن انسان توانمندی‌هایی دارد که باید آنها را کنترل کنیم و درست از آنها استفاده کنیم نه اینکه آنها را رها کنیم؛ یکی از این ویژگی‌ها «نگران‌شدن و ترسیدن» است. اینکه آدم نگرانِ خطر یا ضرر باشد، چیز بدی نیست ولی اگر شما این نگرانی را رها کنید و آن را کنترل نکنید، کم‌کم از شما یک موجود ترسو و ضعیف، تحویل جامعه خواهد داد! 🔹یک ویژگی دیگر «حسرت‌خوردن» است. اگر آدم این حسّ سرزنشگری را نداشته باشد، هیچ‌وقت توبه نمی‌کند. با قدرت نفسِ لوّامه(سرزنشگر) است که انسان از نفس امّاره نجات پیدا می‌کند. اما همین نیروی سرزنشگر را اگر رها کنی(مثل انرژی هسته‌ایِ رهاشده) ذهن و روح تو را متلاشی می‌کند. شما حق نداری هرطوری خودت را سرزنش کنی؛ حتی برای گناهان! بعضی‌ها یک‌جوری دربارۀ گناه، خودشان را سرزنش می‌کنند که به خودشان یأس تزریق می‌کنند؛ این غلط است! 🔹در ذهن انسان یک بخشی هست که بسیار فعال است و به‌صورت خودکار و خودبه‌خود فعالیت می‌کند؛ این بخش معمولاً «افکار نگران‌کننده» به ذهن می‌آورد. این بخشِ فعال ذهن را باید کنترل کنیم. روانشناس‌ها می‌گویند که اگر این بخش را کنترل نکنیم دائماً ما را به‌سمت نگرانی‌ها سوق خواهد داد. البته این بخش فعال ذهن، در اصل برای حفاظت ما این کار را می‌کند (مثلاً می‌گوید: مبادا این‌طوری شود، مبادا آن‌طور بشود...) شما باید بتوانید این را کنترل کنید. حالا ممکن است به این کار، مدیتِیشن بگویند یا قدرت تمرکز یا همان قدرت کنترل ذهن. 🔹به‌جای «کنترل»-که یک کلمۀ خارجی است- می‌توانیم از کلمۀ «مراقبت» استفاده کنیم و بگوییم: قدرت کنترل ذهن، یعنی قدرت مراقبت‌کردن و مواظب‌کردن از اینکه ذهنت، هر جایی نرود. 🔹آیت‌الله حق‌شناس(ره) می‌فرماید: مقام مراقبه این است که بدانیم در حضور و محضر کسی هستیم که حتی نسبت به خطورات و تصوّرات ذهنی ما هم آگاه است. شخصی سؤال کرد که یابن رسول الله! معنای آیۀ «عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» چیست؟ حضرت فرمود: یعنی آن تصوّراتی که در ذهن شما پیدا می‌شود؛ خدا از خطورات ذهنی ما آگاه است. 🔹ایشان در ادامه می‌فرماید: «خیال معصیت که می‌کنید در حضور و محضر پروردگار است.» یعنی ذهنت را به سمت معصیت نبر! اگر به ذهنمان، معصیت یا فکر منفی خطور کند، باید استغفار کنیم. 👤علیرضا پناهیان 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۶.۲۴ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🌀«تقوای ذهنی» یعنی مراقبت کنی که ذهنت هرجایی نرود 🌀خدا در نماز می‌خواهد ببیند: قسمت ناخودآگاه مغزت کجا می‌رود؟ 💎 (ج۵) قسمت دوم 💠علم روان‌شناسی می‌گوید: قدرت کنترل ذهن، بر جسم انسان هم تأثیرگذار است 💠در مواقعی که لازم نباشد مغز فعالیت کند، «قسمت ناخودآگاه مغز» فعّال می‌شود 💠چگونه قسمتِ ناخودآگاه مغزمان را کنترل کنیم؟ 💠 هرکسی ذهن و قلبش زیاد درگیر است، مفصّل استغفار کند؛ این عذاب الهی است! _______ 🔹گاهی اوقات به‌جای «قدرت کنترل ذهن» از کلمۀ «مدیتیشن» استفاده می‌شود. روان‌شناس‌ها می‌گویند: «مدیتیشن برای رفع افسردگی از قوی‌ترین داروها مؤثرتر است!» ما به این توانایی، می‌گوییم «تقوای درونی، تقوای ذهنی یا تقوای روحی»؛ یعنی اینکه مراقبت کنی ذهنت هر جایی نرود. دانیل گُلمن-در کتاب صفات دگرگون‌شده- می‌گوید: «علم آشکار می‌کند که چگونه مدیتیشن، ذهن و مغز و بدن شما را تغییر می‌دهد.» 🔹آقای گُلمن می‌گوید: «وقتی فرد هیچ فعالیتی که نیازمند تلاش ذهنی باشد انجام نمی‌دهد، حالت پیش‌فرض مغز فعال می‌شود.» بخشی از مغزِ انسان، مسئول انجام فعالیت‌های خودکار و ناخودآگاه است. در مواقعی که لازم نباشد مغز کار بکند یا دقّت بکند، این قسمت مغز فعال می‌شود. یکی از کارهایی که نیاز به فعالیت ذهنی ندارد «نماز» است؛ چون نماز را از حفظ می‌خوانی و برایت تکراری است، لذا ذهنت رها می‌شود (خصوصاً در نماز جماعت، ذهن انسان بیشتر رها می‌شود) 🔹خدا موقع نمازخواندنِ تو، می‌خواهد ببیند «قسمت ناخودآگاه مغز تو کجا می‌رود؟ و اصلاً می‌توانی ذهنت را کنترل کنی یا نه؟» نماز که رکن دین ماست یکی از فلسفه‌های مهمّش این است که قدرت کنترل ذهنِ آدم، معلوم شود. 🔹چون نماز، یک عملیاتِ به‌شدّت تکراری است، لذا موقع نمازخواندن، قسمتی از مغز که مسئول انجام فعالیت‌های خودکار و ناخودآگاه است، به‌کار می‌افتد؛ اینجاست که می‌توانی ارزش‌های وجودی‌ات را درک کنی. شما که اهل نماز هستی، باید در تکراری‌ترین وضعیت، توجّهت به خدا جلب ‌شود. 🔹وقتی آدم کارهایی که نیازمند فعالیت‌ ذهنی نیست انجام می‌دهد، حالت پیش‌فرض مغزش فعال می‌شود؛ آقای گلمن می‌گوید: «در این حالت، افکار و احساسات مختلفی به ذهن خطور می‌کنند، که غالباً ناخوشایند هستند.» وقتی که آن قسمت خودکار مغزت فعال می‌شود-که غالباً هم منفی هست- معمولاً خطوراتی که به ذهنت می‌آید از نوعِ «سوءظنّ به خدا» است. 🔹آقای گلمن می‌گوید: «حالت پیش‌فرض مغز در هنگام انجام تمرینات خودآگاهی متوقف می‌شود... با ادامۀ این تمرینات، توقف حالت پیش‌فرض مغز تبدیل به یک ویژگیِ ماندگار شده و حتی در حالت پیش‌فرض هم مغز، فعالیت کمتری انجام می‌دهد.» یعنی باید تمریناتی انجام بدهی که ذهنت را کنترل کنی تا در مواقعی که با مغزت کاری نداری، ذهنت سراغ حرف‌های منفی نرود، بلکه سراغ حرف‌های مثبت برود. 🔹 حضرت امام(ره) به فرزندش می‌فرمود: «من هر لحظه اراده کنم که به چیزی فکر نکنم، فکر نمی‌کنم» روانشناس‌ها هم می‌گویند که مغز ما نباید بدون ارادۀ ما کار کند؛ این یعنی نجات انسان، عرفان هم همین را می‌گوید. دانش بشر در هر زمینه‌ای جلو برود به دین می‌رسد! 🔹امام‌صادق(ع) می‌فرماید: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَنْوِي الذَّنْبَ فَيُحْرَمُ رِزْقَهُ» (محاسن/1/116) بندۀ مؤمن، اگر یک گناهی به ذهنش برسد، از روزیِ او می‌گیرند. چرا؟ او که هنوز کاری نکرده است! خُب فعالیت ذهنی هم در واقع یک‌نوع کار است -همان‌طور که قبلاً بیان شد- بعضی از کارها و فعالیت‌های انسان، باطنی است و بعضی ظاهری. 🔹ذهنِ انسان پیش خدا خیلی محترم است. هروقت فکر گناه یا هر فکر منفی و باطلی خواست به ذهنت بیاید، سریع جلوی آن را بگیر و بگو: «ذهن من! کجا داری می‌روی؟!» 🔹آیت‌الله حق‌شناس(ره) می‌فرماید: «اولیاء خدا از این خطورات ذهنیه خائف هستند، باید در اثر توجه به پروردگار این خطورات ذهنیه و قلبیه از ذهن و قلب انسان پاک بشود. باید آن‌قدر در مقام مراقبه باشی تا خطورات قلبی به کلّی نابود شود و صفحۀ دل نورانی شده، جای پروردگار شود.» 🔹ایشان می‌فرماید: «پروردگار عالم فرموده است اگر خودت را برای عبادت من فارغ نکنی، ذهن و قلبت را شلوغ می‌کنم» (إِنْ لَا تَفَرَّغْ لِعِبَادَتِي أَمْلَأْ قَلْبَكَ شُغُلًا بِالدُّنْيَا؛ کافی/2/83) هرکسی که ذهن و قلبش زیاد درگیر شد، برود مفصّل استغفار کند؛ این عذاب الهی است. باید ذهنت آزاد باشد. خدا کسانی را بهشت می‌برد که سعی کرده‌اند دنیا را بهشت کنند و در دنیا مثل بهشت زندگی کنند. بعد می‌فرماید: «هر قدر شما اقبال به پروردگار بکنید آن خاطرات ذهنی و قلبی کم می‌شود و همین دلیلی بر وجود خداست.» 👤علیرضا پناهیان 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۶.۲۴ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🌀استرس‌های ما ناشی از این است که ذهنمان سراغ «سوءظن به خدا» می‌رود 🌀اگر می‌خواهی از زندگی‌ات لذّت کافی ببری، راهش کنترل ذهن است 💎 (ج۶) قسمت اول 💠 فلسفۀ تربیتِ روحی نماز، کنترل ذهن است؛ چون «توجه» اصل حقیقت نماز است 💠بسیاری از مریضی‌ها ناشی از فکر منفی و انواع استرس‌های ذهنی است 💠یکی از بدترین گناهان، سوءظنّ به خداست که در ذهن انسان شکل می‌گیرد 💠اگر کنترل ذهن نکنی و چیزهای بدی به ذهنت بیاید خدا همان‌ها را بر سرت می‌آورد ______________ 🔹اگر دین فقط برنامه‌ای برای کنترل رفتار بود و صرفاً رفتارهای ما را درست می‌کرد، خیلی امرِ عمیق و ارزشمندی محسوب نمی‌شد، چون به بُعد اندیشۀ انسان نپرداخته بود، درحالی‌که اکثر وجود انسان در بخش اندیشه و خیال و احوال درونیِ او متجلّی است. یکی از برنامه‌های مهمّی که دین به آن اهتمام دارد، این است که بتوانیم رفتارهای درونی و ذهنی‌مان را کنترل کنیم؛ آنجا از حرام جلوگیری کنیم و آنجا از خوبی‌ها استقبال کنیم. 🔹خیلی بد است که انسان کنترل رفتار خودش را نداشته باشد، مثلاً کنترل چشم یا کنترل دست و پایش را نداشته باشد؛ چنین کسی در واقع مریض است! کنترل ذهن هم همین‌مقدار اهمیت دارد؛ بلکه بیشتر! قدرتی که کنترل ذهن می‌آورد، قدرت بسیار بالایی است. اگر بتوانیم قدرتی داشته باشیم که ذهنمان هر جایی نرود، این یک حالت برجسته در انسان است. دین اسلام نه‌تنها نسبت به این مطلب بی‌توجه نیست، بلکه اصلی‌ترین هدف برنامه تربیتی‌اش یعنی «نماز» را برای کنترل ذهن گذاشته است. 🔹فلسفۀ تربیت روحی نماز، کنترل ذهن است؛ چون «توجه» اصل حقیقت نماز است. دین به توجهِ ما کار دارد، لذا برایش روزی پنج مرتبه برنامه داده است درحالی‌که برای خیلی از واجبات دیگر-مثل خمس و زکات- برنامۀ روزانه نداریم. خداوند می‌فرماید: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري» (طه/14) نماز را به‌خاطر ذکر من، بخوان! امام باقر(ع) می‌فرماید: هر مقدار در نماز توجه داری، همان مقدارش را از تو می‌پذیرند. «فَعَلَيْكَ بِالْإِقْبَالِ عَلَى صَلَاتِكَ...» (کافی/3/299) اقبال یعنی همان «کنترل ذهن» 🔹آثار کنترل ذهن در همۀ زندگی انسان جاری است: از یک‌طرف اگر بخواهی لذّت کافی از زندگی‌ات ببری، راهش کنترل ذهن است. اگر فقط فکرهای خوب به ذهنت برسد، اولین اثرش اشتیاق است. کسی که فکرش در زیبایی‌های معنوی غرق باشد، سرشار از شور و شوق خواهد شد! از طرف دیگر، بسیاری از مریضی‌های ما هم ناشی از فکر منفی و انواع استرس‌های ذهنی است. وسوسۀ ابلیس هم بیشتر در ذهن انسان است؛ دین‌داری و معنویتِ ما همین‌جاست! 🔹یکی از بدترین گناهان «سوءظنّ به خداوند» است. می‌دانید روزانه چندبار مرتکب این معصیت(سوءظن به خدا) می‌شویم! استرس‌ها و نگرانی‌های ما به‌خاطر همین ذهنی است که سراغ سوءظن به خدا رفته است. شیرین‌ترین میوۀ عالم هستی، این است که «سوءظن به خدا یک لحظه هم به ذهنمان نیاید، یک لحظه هم فکر نکنیم که تنها هستیم و خدا ما را رها کرده یا اینکه ما را کم دوست دارد!» 🔹آیت‌الله حق‌شناس می‌فرمود: خداوند همیشه خودش را به شما نشان می‌دهد. اگر به خدا توجه کنید، سایر خطورات ذهنی شما را محو می‌کند. البته فقط دربارۀ شخص امام(ع) است که تمام خطورات ذهنی محو می‌شود و تمام وجودش در حضور و محضر پروردگار است. ولی در باقیِ مردم، خطورات ذهنی و قلبی ضعیف می‌شود (به کلّی از بین نمی‌رود) 🔹در روایت هست: وقتی بنده‌ای به نماز می‌ایستد و می‌گوید «الله اکبر» اما توجه به خدا ندارد، خدا به او خطاب می‌کند: ای دروغگو، مرا فریب می‌دهی؟! «يَا كَاذِبُ أَ تَخْدَعُنِي» (مستدرک‌الوسایل/4/96) چرا توجّهِ ذهنی نداری؟! امام باقر(ع) می‌فرماید: از نماز همان‌قدر بهره می‌بری که توجّه داری. کسی که در کلّ نمازش توجه نداشته باشد، نماز را می‌پیچانند به صورت صاحبش می‌زنند. «فَإِنْ أَوْهَمَهَا كُلَّهَا أَوْ غَفَلَ عَنْ أَدَائِهَا لُفَّتْ فَضُرِبَ بِهَا وَجْهُ صَاحِبِهَا» (کافی/3/363) 🔹خدا نسبت به کنترل ذهنِ ما حسّاس است! اگر کنترل ذهن نکنی و چیزهای بدی به ذهنت بیاید خدا همان‌ها را بر سرت می‌آورد. پیامبر(ص) فرمود: خدا به سرّ بندۀ خودش نگاه می‌کند و هرچه در دلِ او باشد بیرون می‌آورد و لباس تنش می‌کند؛ چه خوب باشد چه بد «مَنْ أَسَرَّ سَرِيرَةً أَلْبَسَهُ اللَّهُ رِدَاءَهَا إِنْ خَيْراً فَخَيْرٌ وَ إِنْ شَرّاً فَشَرٌّ» (کافی/2/296) 🔹خدایا خطورات ذهنیِ بد ما را از بین ببر و قدرت کنترل ذهن به ما بده. تا هم از مواهب زندگی و بندگی برخوردار بشویم، هم دچار ضررهای معنوی و مادی نشویم. 👤علیرضا پناهیان 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۶.۲۵ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🌀چرا یک مدیر باید قدرت کنترل ذهن داشته باشد؟ 🌀کسی که مهار ذهنش را در دست بگیرد، خوش‌فهم می‌شود 💎 (ج۶) قسمت دوم 💠کنترل زبان یکی از مهم‌ترین راه‌های کنترل ذهن است 💠آدم با قدرت کنترل ذهن در سطح اعلای موفقیت قرار می‌گیرد 💠با رواج هرزگی و بی‌حجابی در جامعه، قدرت کنترل ذهن افراد کم می‌شود 💠مسئولان مملکت باید اهلِ کنترل ذهن باشند و الّا نمی‌توانند درست مدیریت کنند __________ 🔹قدرت کنترل ذهن، یک مسئلۀ اساسی در زندگی انسان است. چه چیزی می‌خواهیم که در قدرت کنترل ذهن وجود ندارد؟! لذّت، ثروت، قدرت؛ کدامش وابسته به قدرت کنترل ذهن نیست؟! آدم با قدرت کنترل ذهن، در سطح اعلای موفقیت قرار می‌گیرد. 🔹چرا کسانی مثل صهیونیست‌ها که می‌خواهند انسان‌ها را به بردگی بکشند، هرزگی و بی‌حجابی را در جوامع رواج می‌دهند؟ چون با رواج هرزگی، قدرت کنترل ذهن انسان‌ها پایین می‌آید و ضعیف می‌شوند. اما دین اهتمامش و اصلی‌ترین برنامه‌اش را برای کنترل ذهن گذاشته است. برای بقیۀ زندگی هم دستورهایی می‌دهد که باز در خدمت کنترل ذهن است. 🔹کنترل زبان یکی از مهم‌ترین راه‌های کنترل ذهن است. حرف‌زدن راحت‌ترین فعل است؛ تا چیزی به ذهن آدم خطور می‌کند، بلافاصله می‌تواند به‌زبان بیاورد و خودش را نشان بدهد. لذا اگر زبانت را کنترل کنی، در واقع ذهنت را کنترل کرده‌ای؛ انگار به ذهنت مهار زده‌ای! 🔹کسانی که مهار ذهن‌شان را در دست دارند، خوش‌فهم می‌شوند و یک مدیر باید این ویژگی را داشته باشد. چون مدیریت از مغز و ذهن انسان شروع می‌شود؛ مدیر باید درست نگاه کند، افق را ببیند، عاقبت و نتایج امور را نگاه کند (أَعْقَلُ النَّاسِ أَنْظَرُهُمْ فِی الْعَوَاقِب؛ غررالحکم/3367) ابعاد مسئله را بررسی کند و در لحظه، تشخیص بدهد که «الان باید این کار انجام بگیرد» 🔹مسئولان مملکتی باید اهل کنترل ذهن باشند و الّا نمی‌توانند درست مدیریت کنند؛ آنها باید آدم‌هایی باشند که «نمازهای باتوجه» می‌خوانند. نماز عالی‌ترین تمرین برای کنترل ذهن است و مدیریت نیاز به کنترل ذهن دارد؛ لذا یک مسئول و مدیر، باید خوب نماز بخواند تا بتواند خوب مدیریت کند. مگر می‌شود کسی را که خوب نماز می‌خواند، گول زد؟! 🔹اگر مسئولین ما توانمندی‌های ذهنی کافی داشتند بخش عمده‌ای از مشکلات فعلی در مملکت نبود. مدیریت نیاز به توانمندی دارد؛ مخصوصاً مسئولین مملکت ما که شیاطین انس و جنّ خیلی تلاش می‌کنند تا ذهنشان را خراب کنند. کسی که قدرت پیدا می‌کند باید درباره مشورتی که به او می‌رسد، احتیاط کند. چرا خلبان‌ها این‌قدر دقت می‌کنند؟ چون کارشان خیلی حسّاس است. مدیران مملکتی هم نیاز به دقت و کنترل ذهن بسیار زیادی دارند تا به‌واسطۀ اقدامات نسنجیدۀ آنها، میلیون‌ها نفر از مردم، دچار زیان نشوند. 🔹شاید برخی بگویند: «غربی‌ها که نماز نمی‌خوانند، چطور این‌قدر پیشرفت کرده‌اند؟» مشکل اینجاست که این افراد، غربی‌ها را واقعاً پیشرفته و قدرتمند می‌دانند و تصور می‌کنند که آنها خیلی خوب دارند مدیریت می‌کنند! تازه همین پیشرفت و قدرت ظاهری را هم با چپاول کشورها و کشتار انسان‌های بی‌گناه به‌دست آورده‌اند. اگر مستعمرات رسمی و غیررسمی را از کشورهای اروپایی و آمریکا بگیرید، یک ماهه نابود می‌شوند! کشوری رشد علمیِ واقعی دارد که مغزهای خودش را رشد بدهد و استفاده کند، نه اینکه مغزهای کشورهای دیگر را بدزدد و با پولی که از راه غارت و جنایت به‌دست آورده، آنها را بخرد. 🔹حسّاس‌ترین منطقۀ جهان برای آمریکا خاورمیانه است که علی‌رغم همۀ جنایتهای آمریکا و عمّالش، هر روز این منطقه را بیشتر از دست می‌دهد! با این‌وجود آیا می‌توان گفت که او «قدرت برنامه‌ریزی دارد»؟! حماقت اداره‌کنندگان آمریکا را ببینید که ده سال پیش طرح ریختند که این منطقه را از درون متلاشی کنند؛ اوّلش خوشحال بودند که بین شیعه و سنّی جنگ راه انداخته‌اند، اما بعد دیدند که بزرگ‌ترین لشکر منطقه‌ای جهان توسط نیروهای جبهۀ مقاومت در این منطقه شکل گرفته است. حالا مانده‌اند چه خاکی به سرشان بریزند! 🔹ما قوی هستیم که باوجود این‌همه محاصره و دشمنی و درحالی‌که نفت‌مان را هم نمی‌توانیم درست بفروشیم، چهل سال است روی پای خودمان ایستاده‌ایم. چهل سال است دارند ما را قتل عام می‌کنند ولی ما هر روز قدرتمندتر می‌شویم. 🔹آمریکایی‌ها نه بلدند کشورشان را اداره کنند، نه بلدند جهان را اداره کنند و نه حتی بلدند خوب دشمنی کنند. ضربه‌هایی که می‌خوریم، مال خودمان است. مشکلات ما ناشی از کم‌کاری و ضعف خودمان است نه قدرت دشمن! 👤علیرضا پناهیان 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۰۶.۲۵ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🌀چرا باید به‌طور خاص برای گناهان ذهنی استغفار کنیم؟ 🌀 دنبال رقم‌زدن «اتفاق‌های خوب» در ذهنت باش! 💎 (ج۷) قسمت اول 💠 یکی از آثار قرآن‌خواندن این است که در ذهنت اتفاق‌های خوبی می‌افتد 💠 «ریا» و «عجب» از معصیت‌های نابودکننده هستند که در ذهن انسان اتفاق می‌افتند 💠 کسی که دچار ضعف کنترل ذهن است، حتماً گناهانی که در ذهن اتفاق می‌افتد، زیاد مرتکب شده است 💠 برخی از نیت‌ها تا به عمل نرسد، گناه محسوب نمی‌شود اما در همان مرحلۀ ذهن، تأثیر روحیِ مخرّب دارد __________ 🔹برخی از معصیت‌های بسیار نابودکننده مثل «ریا» و «عُجب»-که موجب حبط عمل می‌شود- در واقع یک اتفاق ذهنی است. اگر به ذهن کسی خطور کند که «من آدم خوبی هستم» همۀ اعمالش به فنا می‌رود. لذا باید به کنترل ذهن توجه کنیم تا بتوانیم از این معصیت‌هایی که در ذهن اتفاق می‌افتد اجتناب کنیم. 🔹یک نمونۀ دیگر از این معصیت‌ها سوءظنّ به خداست، یعنی انسان در ذهن خودش به خدا شکّ پیدا کند؛ البته نه شکّ اعتقادی، بلکه شک‌های اخلاقی! مثلاً اینکه خدا را زیاد به «مهربان‌بودن» قبول نداشته باشد و با تردید بگوید: «یعنی خدا هوای من را دارد؟!» این سوءظنّ به خداست. 🔹در ذهن انسان، اتفاق‌های خوبی هم می‌افتد که موجب سعادت می‌شود؛ مثل یک آرزوی خوب که در ذهن مرور شود. اینها برای خدا ارزش دارد و گاهی مقدّرات ما را بر اساس همین خطورات مثبت ذهنی تنظیم می‌کند. مثلاً آدم پیش خودش می‌گوید «خدا هوای مرا دارد» قبلاً بنا بوده یک بلایی بر سرش بیاید، اما خدا به‌خاطر همین حسن‌ظنِ او، آن بلا را برمی‌دارد. 🔹در صحرای محشر، فرصت عمل به کسی نمی‌دهند اما یک عمل هست که آنجا هم اثر دارد و آن «حسن‌ظنّ به خدا» است. در روایت هست: کسی را دارند به‌سمت جهنم می‌برند، برمی‌گردد و نگاه می‌کند و می‌گوید: خدایا فکر نمی‌کردم مرا عذاب کنی. خدا می‌فرماید: به‌خاطر همین حسن‌ظنّ، بنده‌ام را بخشیدم. (قَالَ كَانَ ظَنِّي بِكَ أَنْ تَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي وَ تُسْكِنَنِي جَنَّتَكَ؛ فقه‌منسوب به امام‌رضا(ع)/361) 🔹هرکس دچار ضعف کنترل ذهن هست، حتماً گناهانی که در ذهن اتفاق می‌افتد، زیاد مرتکب شده است؛ چون وسوسۀ ابلیس ملعون هم روی ذهن انسان کار می‌کند، البته اگر محکم برخورد کنی، اثری نخواهد داشت؛ چون «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً» (نساء/76) کسی که در مقابل ابلیس، قدرت کنترل ذهن ندارد و عادت به استعاذه هم ندارد، افکار بد به ذهنش خطور می‌کند. 🔹علاوه بر کید ابلیس، عامل دیگری هم هست که اگر کنترل نشود، موجب پیدایش افکار منفی در ذهن می‌شود و آن اینکه انسان کلاً نگران و خائف آفریده شده است. خوف باعث احتیاط و حفظ انسان است. اگر خوف نبود، بحث جهنّم در قرآن، اثری بر ما نداشت. اما کسی که خودش را تربیت نکرده باشد، خوفِ او‌ صَرف دوری از جهنّم نمی‌شود، بلکه صَرف امور دنیوی می‌شود و مدام افکار منفی به ذهنش می‌رسد. 🔹برخی از نیت‌ها تا وقتی به عمل نرسد، گناه محسوب نمی‌شود اما در همان مرحلۀ ذهن، تأثیر روحیِ مخرّب دارد و روحیۀ آدم را خراب می‌کند. لذا باید به‌طور خاص برای گناهان ذهنی استغفار کنیم؛ چون امام باقر(ع) می‌فرماید: به‌خدا سوگند، از گناه نجات پیدا نمی‌کند مگر کسی که به آن اقرار کند (...إِلَّا مَنْ أَقَرَّ بِه؛ کافی/2/426) باید بگویی «خدایا من این نقطه‌ضعف را در ذهنم دارم؛ این را ببخش» البته خدا کریم و بخشنده است، اما باید خودت بفهمی که این عیب را داری، لذا باید پیش خدا به گناهت اقرار کنی. 🔹یکی از اتفاق‌های خوبِ ذهن، حسرتِ درست یا مذمّتِ نفس است که از چهل سال عبادت بهتر است «ذَمُّكَ لِنَفْسِكَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَتِكَ أَرْبَعِينَ سَنَةً» (کافی/2/73) مثلاً می‌گویی: ای وای! چقدر از خدا دور بودم! یعنی به نفسِ خودت نهیب می‌زنی. به‌ظاهر هیچ کار خاصی نکرده‌ای، فقط یک‌سری افکار خوب را در ذهن خودت مرور کرده‌ای. این هم یکی دیگر از اتفاق‌های خوبی است که در ذهن آدم می‌افتد. 🔹دنبال اتفاق‌های خوب در ذهن خودمان باشیم. یکی از آثار قرآن‌خواندن همین است که اتفاق‌های خوبی در ذهنت می‌افتد. قبلش بگو «أعوذُ بالله مِنَ الشیطانِ الرّجیم» به خدا پناه ببر، تا پای آیه‌های قرآن، چیزهای خوب به ذهنت برسد. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: مؤمن وقتی قرآن می‌خواند، به پاداش‌های خدا شوق پیدا می‌کند (فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ رَكَنُوا إِلَيْهَا طَمَعاً ؛ نهج‌البلاغه/خطبه193) خدا به این خطورات ذهنیِ ما بها می‌دهد. اصلاً قرآن بخوان برای اینکه حرف‌های خوب، به ذهنت برسد. در مجالس و محافل معنوی هم اگر همین توجه را داشته باشی، چند برابرِ حرف‌های سخنران، حرف‌های خوب به ذهن خودت خواهد رسید. 👤علیرضا پناهیان 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۰۶.۲۶ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🌀 کنترل ذهن بر روابط اجتماعی و مسائل عادی زندگی ما هم تأثیر دارد 🌀 کسی که مدام به نعمت‌های دیگران فکر کند، دچار حسادت و ناشکری می‌شود 💎 (ج۷) قسمت دوم 💠بخش عمده‌ای از عبادت، در ذهن و اندیشۀ انسان است 💠یکی از عوامل عاقبت به‌خیری، خیرخواهی برای دیگران است 💠برای فاصله‌گرفتن از دنیا از کنترل ذهن شروع کن؛ چشمت را به دنیای دیگران ندوز! 💠اگر یک چیزِ دنیایی را دوست داری زیاد در ذهنت از آن یاد نکن؛ داغونت می‌کند! ________ 🔹رسول خدا(ص) می‌فرمود: فال بد نزنید، من دوست ندارم کسی از شما فال بد بزند. (كانَ يُحِبُّ الفَألَ الحَسَنَ و يَكرَهُ الطِّيَرَةَ...؛ مکارم‌الاخلاق/350) فکر بد به ذهنتان خطور ندهید؛ نگویید نمی‌شود، بگویید ان‌شاءالله می‌شود. 🔹ذهن را مهم و مقدّس بدانیم؛ بخش عمده‌ای از عبادت، در اندیشه و ذهن انسان است. طبق روایات، اکثر عبادت حضرت ابوذر در فکرش بود. (التَّفَكُّرَ وَ الِاعْتِبَار ؛ خصال/1/42) یک‌بار چشم‌های ابوذر درد گرفته بود، گفتند چرا مداوا نمی‌کنی؟ گفت وقت ندارم؛ ذهنم به آخرت مشغول است. (حَتَّى اشْتَكَى بَصَرَهُ...؛ خصال/1/40) امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: ذکر و فکر درباره آخرت، چشم اینها را از دنیا می‌بندد «غَضَّ أَبْصَارَهُمْ ذِكْرُ الْمَرْجِع» (نهج‌البلاغه/خطبه32) 🔹 کنترل ذهن علاوه بر مسائل معنوی، در مسائل عادی زندگی ما هم تأثیر دارد. خیلی وقت‌ها اتفاق‌های زندگی ما به‌خاطر مشغله‌ها و خطورات ذهنی خودمان است. یکی از اصحاب امام‌صادق(ع) می‌گوید: می‌خواستم نزد امام(ع) بروم، یک لباس نو پوشیده بودم که خیلی از آن خوشم آمده بود. در راه، شتری که سوارش بودم، چموشی کرد و لباسم پاره پاره شد. پیش حضرت آمدم و داستان را تعریف کردم، حضرت فرمود: وقتی یک لباس جدید پوشیدی ذکر لااله الّا الله محمدٌ رسول‌الله(ص) بگو تا از آسیب‌ها در امان بمانی. یعنی به ذهنت حرف‌های خوب بیاور. (فَلَبِسْتُ ثِيَابِي وَ نَشَرْتُ طَيْلَسَاناً جَدِيداً كُنْتُ مُعْجَباً بِهِ...؛ کافی/6/459) 🔹و بعد فرمود: وقتی یک چیزِ دنیایی را دوست داری، زیاد در ذهنت، از آن یاد نکن، داغونت می‌کند! «إِذَا أَحْبَبْتَ شَيْئاً فَلَا تُكْثِرْ مِنْ ذِكْرِهِ» (همان) کنترل ذهن برای این جاها لازم است. اصلاً زشت است که ذهن آدم، غرق این مسائل بشود. 🔹قرآن می‌فرماید: برای چیزهایی که از دست داده‌ای، تأسف نخور، و برای چیزهایی که به تو رسیده، زیاد خوشحال و دلخوش نباش (لِّكَيْلَا تَأْسَوْاْ عَلىَ مَا فَاتَكُمْ وَ لَا تَفْرَحُواْ بِمَا ءَاتَئكُمْ؛ حدید/23) وقتی چیزی به‌دست آوردی، بلافاصله سعی کن یک فکرِ خوب به ذهنت بیاید، از خدا حرف بزن و مثلاً بگو «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي» (نمل/40) بعد با خدا مناجات کن. مثلاً بگو: «خدایا این را در راه تو مصرف کنم» مشغول خدا باش؛ نیا روی زمین! 🔹کنترل ذهن در روابط اجتماعیِ ما هم مؤثر است. امام‌صادق(ع) می‌فرماید: وقتی انتظار داری کمکی از کسی به تو برسد، در ذهنت حرف منفی به او نزن، چون به او می‌رسد. (إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى رَجُلٍ حَاجَة...؛ کافی/6/459) علم فیزیک ثابت کرده است، امواج ذهنی انسان‌ها منتقل می‌شود. لذا به همدیگر سوءظن نداشته باشیم و منفی نیندیشیم، خیرخواهِ هم باشیم. یکی از عوامل عاقبت به‌خیری، خیرخواهی برای دیگران است. 🔹برای فاصله‌گرفتن از دنیا از کنترل ذهن شروع کن! قرآن می‌فرماید: «لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ» (طه/131) چشمت را به دنیای دیگران ندوز! یعنی به آن فکر نکن. نمی‌فرماید «نگاه نکن» بلکه می‌فرماید «لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ...» یعنی به نعمت‌هایی که به دیگران داده‌ام، فکر نکن. چرا ذهنت را درگیر می‌کنی؟! این اخلاق آدم را فاسد می‌کند. اگر آدم مدام دربارۀ نعمت‌های دیگران فکر کند، دچار حسادت و ناسپاسی می‌شود. 🔹بعد می‌فرماید: «وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى» (طه/131) آن روزیِ پروردگار و آن بهره‌های معنوی و آن رزقی که از خدا به تو رسیده، بهتر است. بعد از فتح مکّه، رسول خدا(ص) نبردي انجام دادند و غنائمی به دستشان آمد. اهل مدینه (انصار) دیدند که پیامبر(ص) اکثر غنائم را به مردم مکّه دادند که تازه مسلمان شده‌اند و زحمتی برای اسلام نکشیده‌اند. لذا به پیامبر(ص) اعتراض کردند. حضرت به آنها فرمود: بگذارید اینها اموال و شترها را ببرند، شما مرا ببرید. (تفسیر المیزان/9/232) 🔹شما محبین امام‌حسین(ع) هر جا در امور دنیا، دیدی چیزی از کسی کم دارید، همین را به یاد بیاورید و بگویید: در عوض، من «حبّ الحسین» و اشک بر حسین(ع) را دارم. خیرش را قیامت می‌بینید! آیا می‌خواهید دنیا را به شما بدهند ولی حسین(ع) را بگیرند؟! 👤علیرضا پناهیان 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۰۶.۲۶ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🌀یکی از بهترین راه‌های کنترل ذهن «غفلت» است! 🌀حواست را از «اموری که نباید به آنها فکر کرد» پرت کن! 💎 (ج۸) قسمت اول 💠 «تمرکز پیدا کردن» دشوار است؛ اما غفلت (پرت‌کردنِ حواس) آسان است 💠 عملیات غفلت می‌تواند ارادی باشد؛ ما که غیرِ ارادی از خدا غافل می‌شویم، سعی کنیم ارادی از دنیا غافل بشویم! ____________ 🔹خداوند گاهی اوقات، نعمات مادی و معنوی به بندگان خودش نمی‌دهد، فقط به‌دلیل اینکه آنها ظرفیت ندارند؛ یعنی آنها به‌جای اینکه از این نعمات، برای ارتقاء روحی یا مادی خود استفاده کنند، موجبات انحطاط خودشان را فراهم می‌کنند. خیلی بد است که یک چیزهای خوبی در مقدّرات آدم باشد اما بگویند: «چون ظرفیتش را نداشتی، این را به تو ندادیم، برای اینکه یک‌وقت خراب نشوی!» 🔹اصلِ ظرفیت‌داشتن، مربوط به ذهن است؛ یعنی انسان وقتی به یک نعمتی رسید، فکر و ذهنش به خطا نرود. البته ذهن انسان، هم موقعِ بلا و هم موقعِ نعمت، نباید به خطا برود. قرآن می‌فرماید: انسان نه در نعمت بگوید «رَبىِّ أَكْرَمَن» (به این معنا که من شایستۀ تحویل گرفتن هستم!) نه در بلا بگوید «رَبىِّ أَهَانَن» (فجر/16) یعنی خدا مرا خوار و زبون کرد! 🔹احمد بزنطی می‌گوید: با جمعی از اصحاب، خدمت امام‌رضا(ع) بودیم. جلسه که تمام شد، حضرت به من فرمود: شما بنشین. مقداری از شب گذشت، گفتم: اگر اجازه بدهید من بروم. حضرت فرمود: بمان. من خیلی خوشحال شدم؛ چون حضرت از بین اصحابش، مرا انتخاب کرد و با من گفتگو کرد و شب هم در منزل خود، مرا نگه داشت. سر به سجده گذاشتم و گفتم خدایا ممنونت هستم. وقتی بلند شدم، حضرت دستم را گرفت و فرمود: صعصعة بن صوحان در شب ضربت‌خوردن علی(ع) با اصرار، اجازۀ ملاقات و عیادت گرفت، وقتی می‌خواست بیرون برود حضرت به او فرمود: به رفقایت فخر نفروشی که من تو را راه دادم «وَ اتَّقِ الله» یعنی این حرف در ذهنت هم نیاید. کنترل ذهن به این می‌گویند! (دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ ع... قَالَ يَا صَعْصَعَةُ لَا تَفْتَخِرَنَّ عَلَى إِخْوَانِكَ بِعِيَادَتِي إِيَّاكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ؛ مستدرک‌الوسایل/۱۲/۹۰) 🔹بااینکه آقای بزنطی «الحمدلله» گفته بود، اما در ذهنش یک «منم» داشت. لذا امام‌رضا(ع) به او تذکر داد که تقوای ذهنی داشته باشد. در روایت هست: خدا گاهی توفیق عبادت به بنده‌اش نمی‌دهد برای اینکه دچار عُجب نشود. (وَ لَوْ أُخَلِّي بَيْنَهُ وَ بَيْنَ مَا يُرِيدُ مِنْ عِبَادَتِي لَدَخَلَهُ الْعُجْبُ؛ کافی/۲/۶۰) 🔹رسیدن به تقوای ذهنی، هزینه‌ای ندارد؛ یعنی نه پول باید خرج کنی، نه جان باید بدهی؛ فقط ذهنت را کنترل کن! نماز هم بهترین فرصت، برای تمرین کنترل ذهن است. حضرت امام(ره) می‌فرمود: یکی از اصلی‌ترین کارهایی که هر عارف صاحبدلی بلد است، این است که می‌تواند ذهن خودش را کنترل کند. 🔹یکی از راه‌های کنترل ذهن، غفلت است؛ یعنی غفلت از دنیا! سعی کنیم خودمان را از دنیا غافل کنیم. عملیات غفلت می‌تواند ارادی باشد؛ شما که غیرِ ارادی از خدا غافل می‌شوید؛ سعی کنید ارادی از دنیا غافل بشوید! 🔹آقای بهجت(ره) می‌فرمود: علاجِ ریا، ریا است؛ یعنی برای خدا ریا کن! (به‌سوی محبوب/۷۰) بگو: خدایا چرا من خودم را به دیگران نشان بدهم؛ خُب به تو نشان می‌دهم! نفسِ تو می‌خواهد خودش را پیش یک کسی عزیز کند، خُب برو پیش خدا ریا کن و خودت را عزیز کن. 🔹چارۀ غفلت هم غفلت است. هروقت دنیا به فکرت آمد، کنارش بزن. آقای بهجت(ره) می‌فرمود: «خواطر سوء را-که غیرِ ارادی به ذهنت می‌رسد- از ذهنت بیرون کن. اگر دوباره آمد، دوباره بیرون کن!» نمی‌خواهد خودت را اذیت کنی. هر موقع متوجه شدی که فکرت دارد به یک سمتی می‌رود، آن فکر را از ذهنت بیرون کن. غفلت یکی از بهترین راه‌های کنترل ذهن است. 🔹تمرکز پیدا کردن-به چیزهایی که خصوصاً ماورایی و غیبی باشند- دشوار است؛ اما پرت‌کردنِ حواس خود، آسان است. یعنی آدم می‌تواند حواس خودش را-از اموری که نباید به آنها فکر کرد- پرت کند. این یکی از مهم‌ترین تمرین‌ها برای کنترل ذهن است. «من به چه چیز‌هایی نباید فکر کنم؟» 🔹در یک آزمایش مشهور روان‌شناسی، در مقابل هربچه‌ای یک شیرینی گذاشتند و گفتند: هر کسی شیرینی خودش را نخورد به او جایزه می‌دهیم. بچه‌ها را ۲۰دقیقه با شیرینی تنها گذاشتند و از رفتارهایشان فیلم گرفتند. دیدند هر بچه‌ای که به شیرینی نگاه می‌کند-حتی اگر بر کلنجارِ درونی با خودش تمرکز کند-‌ بالاخره نمی‌تواند تحمل کند و شیرینی را می‌خورد. امّا هر بچه‌ای که صورتش را آن‌طرف می‌کند و خودش را به حواس‌پرتی می‌زند، شیرینی را نمی‌خورد. یعنی اینجا مبارزه فایده ندارد؛ فرار کن و از فکرش برو بیرون! 👤علیرضا پناهیان 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۶.۲۷ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🌀 هنرِ «فکرنکردن» داشته باش! 🌀 افکار منفی را به ذهنت راه نده! 💎 (ج۸) قسمت دوم 💠بعضی‌ها ذهن تو را به امور بیهوده مشغول می‌کنند؛ با آنها همنشینی نکن 💠در نماز، خودت را به غفلت بزن؛ یعنی هر چیزی غیر از خدا، به ذهنت آمد آن را کنار بگذار __________ 🔹پیامبر اکرم(ص) به اباذر می‌فرماید: صبح دربارۀ شب فکر نکن، شب دربارۀ فردا فکر نکن! (إِذَا أَصْبَحْتَ فَلَا تُحَدِّثْ نَفْسَكَ بِالْمَسَاء...؛ امالی طوسی/526) امشب دربارۀ فردا فکر نکن؛ دربارۀ همین امشب فکر کن! مثلاً فکر کن که امشب می‌خواهی به محضر پروردگار برسی(مثل روز قیامت) غصّۀ فردا را نخور؛ «هنرِ فکرنکردن داشته‌باش»! 🔹بعضی‌ها مجسّمۀ غفلت هستند و ذهن شما را به سمت افکار منفی و بیهوده می‌برند. شما سعی می‌کنی به برخی امور بی‌ارزش فکر نکنی، ولی آنها فکر شما را به آن سمت می‌برند. اصلاً با این افراد مصاحبت و همنشینی نکن! در روایت هست: با کسی همنشینی کن که تو را به یاد خدا و خوبی‌ها بیندازد. (مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ...؛ کافی/1/39) 🔹خیلی مهم است که آدم بتواند از افکار منفی فاصله بگیرد. مثلاً امام‌صادق(ع) می‌فرماید: دربارۀ فقر، فکر نکن «لَا تُحَدِّثْ نَفْسَكَ بِفَقْر» (تحف‌العقول/211) قرآن می‌فرماید: «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْر» (بقره/268) شیطان به شما وعدۀ فقر می‌دهد. البته فقر، فقط فقرِ مالی نیست، شیطان در هر عرصه‌ای ما را می‌ترساند و می‌گوید «یک‌وقت، کم نیاوری!» در مقابل این وسوسۀ شیطان، نترس و بگو: من خدا را دارم! «وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ» (فاطر/15) خدا غنیّ است و دارایی‌های خدا هم مال من است! 🔹 می‌فرماید: «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْر وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ» (بقره/268) اگر انسان این وعدۀ دروغِ شیطان را بپذیرد، برای اینکه کم نیاورد، خطا می‌کند و به فحشا و کارهای بد دچار می‌شود. البته فحشا هم انواع و اقسامی دارد و همه‌اش از یک جنس نیست. 🔹حسابت را از شیطان جدا کن؛ او دشمن توست! او را دشمن خودت بدان. قرآن می‌فرماید: از شیطان، به خدا پناه ببر «فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ» (اعراف/200) ببینید یک کودک، وقتی احساس خطر می‌کند، چطوری به پدر و مادر خود پناه می‌برد! این احساس قشنگ را از بچه‌ها یاد بگیریم و به خدا پناه ببریم. 🔹یک تکنیک خوب برای مقابله با افکار منفی این است که امام حسن مجتبی(ع) فرمود: اگر چیزی از دنیا را می‌خواستی و به آن نرسیدی، فکر کن اصلاً به ذهنت نرسیده که آن را بخواهی! «اجْعَلْ مَا طَلَبْتَ مِنَ الدُّنْيَا فَلَمْ تَظْفَرْ بِهِ بِمَنْزِلَةِ مَا لَمْ يَخْطُرْ بِبَالِك» (کشف‌الغمه/1/572) مثلاً اگر می‌خواستی فلان ماشین یا فلان خانه را بخری و نشد؛ دیگر فکر آن را از ذهنت خارج کن، فقط همین‌قدر به ذهنت بیاید که «می‌خواستم، ولی نشد» و الا فکرکردن دربارۀ آن، به تو صدمه می‌زند. این یعنی خودت را از آن موضوع، به غفلت بزنی، خدایا از آنچه که نمی‌خواهی و نمی‌پسندی ما را غافل بگردان. 🔹خداوند می‌فرماید: «وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ... لِنَفْتِنَهُمْ فيهِ» (طه/131) چشمت را به دنیای دیگران ندوز و به آن فکر نکن. به هرکسی هرچیزی دادم، برای امتحان اوست! پیغمبر اکرم(ص) دربارۀ این آیه فرمود: «مَنْ لَمْ يَتَعَزَّ بِعَزَاءِ اللَّهِ تَقَطَّعَتْ نَفَسُهُ عَلَى الدُّنْيَا حَسَرَاتٍ» (تفسیر قمی/2/66) هر کسی به این روش تربیتی خدا عمل نکند، از شدّت حسرت نابود می‌شود. 🔹در نماز، خودت را به غفلت بزن. در روایت هست: «إِذَا دَخَلْتُمْ فِي الصَّلَاةِ فَاصْرِفُوا لَهَا خَوَاطِرَكُمْ وَ أَفْكَارَكُمْ» (سعدالسعود/40) در نماز هرچیزی به ذهنت آمد باید کنار بگذاری. بهترین مکان برای تمرین این کار، نماز است. بعد می‌فرماید: «فَأَبْعِدُوا عَنْ نُفُوسِكُمْ أَفْكَارَ الدُّنْيَا وَ هَوَاجِسَ السُّوءِ» (همان) افکار دنیا و خطورات ذهنی بد را از خودتان دور کنید. وقتی چنین دستوری می‌دهند، یعنی تو می‌توانی اینها را از خودت دور کنی. 🔹سعی کنیم افکار منفی از انواع و اقسامش به ذهن‌مان نیاید. اگر موفق بشوی هر سطحی از افکار منفی را به ذهنت راه ندهی، یک سطح دیگری از افکار به ذهنت می‌آید. آن را هم دوباره به ذهنت راه ندهی، یک سطح دیگر می‌آید و همین‌طوری ادامه دارد. اولیاء خدا هم در مرتبه خودشان درگیر این مسئله هستند. 🔹خدا به ابراهیم(ع) فرمود: «پسرت را در راه من، ذبح کن» اگر به ذهن ابراهیم(ع) خطور می‌کرد که «آخر چرا؟!» آن ارزش‌های بالای خود را از دست می‌داد. ایشان امتحانش را خوب پس داد، اما دلش گرفت از اینکه اسماعیلش را برای خدا قربانی نکرده است. مگر می‌شود عاشق در راه معشوقش قربانی ندهد... 👤علیرضا پناهیان 🚩حسینیه آیت‌الله حق‌شناس - ۹۷.۶.۲۷ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text