eitaa logo
متن | علیرضا پناهیان
12.2هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 بر اساس نشانه‌های متعدد، زمان ما «زمان تعیین تکلیف کردن برای قدرت» است 🔻 ایده‌آل‌ترین فضا برای ظهور، وقتی اتفاق می‌افتد که قدرت در میان ابناء بشر منتشر بشود 📌 و آینده‌ای که تا ظهور در پیش داریم– ج۵ 🔘 تکنولوژی همیشه معادلات قدرت را به نفع سلطه‌گرانِ دارندۀ تکنولوژی رقم نمی‌زند 🔘 یک نمونه‌اش اینترنت است؛ الان فضای مجازی دارد قدرت رسانه‌های بزرگ را کم می‌کند 🔘 ویژگی زمان ما این است که تکنولوژی به‌جای اینکه قدرت را برای سلطه‌گران متمرکز کند، می‌تواند قدرت‌ را بین مردم منتشر کند ________ زمانۀ ما چه زمانه‌ای است؟ یکی از پرتکرارترین اسامی برای زمان ما «عصر تکنولوژی» است. اخیراً هم آن را «عصر تکنولوژیِ شناختی» یا علوم شناختی نامیده‌ و می‌گویند: انسان‌ها دارند به تکنولوژی‌هایی می‌رسند که می‌توانند دیگران را بدون اراده و آگاهیِ خودشان، اداره کنند. دعوا سر قدرت است و اینکه چگونه انسان‌ها همدیگر را اداره کنند؟ آنهایی که می‌خواهند به بقیه سلطه پیدا کنند دنبال این هستند که چگونه سلطه پیدا کنند و چگونه قدرت خودشان را حفظ کنند و انسان‌های دیگر را اداره کنند؟ بالاخره تکلیف قدرت چه می‌شود؟ آیا یک گروهی با تکنولوژی، سلطۀ ابدی بر ابناء بشر پیدا می‌کنند؟ براساس علائم و نشانه‌هایی که وجود دارد تصور می‌کنم که زمان ما زمان تعیین تکلیف کردن برای قدرت است، یعنی قدرت در زمان ما تعیین‌تکلیف خواهد شد. اگر قدرت، تعیین‌تکلیف بشود ارتباطش با ظهور هم مشخص می‌شود. تکنولوژی آمده بود تا قدرتِ قدرتمندان را به ابناء بشر تحمیل کند، ولی اینها نمی‌توانند تکنولوژی را کنترل کنند و این قدرت دارد در میان ابناء بشر منتشر می‌شود. وقتی قدرت در میان ابناء بشر منتشر بشود، ایده‌آل‌ترین فضا برای ظهور اتفاق می‌افتد. چون اولاً مقدمات برای ظهور باید طبیعی باشد و ظهور با معجزه رخ نمی‌دهد. ثانیاً در ظهور، مستضعفین باید قوی بشوند «نُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا» تکنولوژی همیشه معادلات قدرت را به نفع دارندگان تکنولوژی رقم نمی‌زند که بر بقیه سلطه پیدا کنند، می‌تواند برعکس عمل کند و به‌جای اینکه قدرت را متمرکز بکند، قدرت را بین مردم منتشر کند. مثل کاری که الان اینترنت دارد می‌کند و فضای مجازی دارد قدرت رسانه‌های بزرگ را کم می‌کند. الان قدرت‌هایی که شعارشان «آزاد اطلاعات» بود، دارند شبکه‌های ایرانی را در جهان می‌بندند یا نام سردار سلیمانی را در شبکه‌های مجازی حذف می‌کنند. چرا؟ چون این ابزار را برای بردگی مردم می‌خواستند و حالا که می‌بینید دارد نجات‌بخش می‌شود، آن را می‌بندند! شاید این موبایل و اینترنتی که در دست هر کسی هست و این وضعیت جدید که اطلاعات را پراکنده کرده، دارد قدرت را هم پراکنده می‌کند و زمینۀ طبیعیِ قدرت‌گرفتن مستضعفان دارد ایجاد می‌شود؟ یک اشاراتی هم در روایات ما هست که بعد از ظهور، وقتی امام شما سخن می‌گوید هرکسی در دستش، ایشان را می‌بیند و دستورش را دریافت می‌کند. زمان رسول‌خدا(ص) این امکانات نبود. ببینید این چقدر قدرت را افزایش می‌دهد؛ هم قدرت رهبری را افزایش می‌دهد، هم قدرت مردم را افزایش می‌دهد. مختصات زمان ما این است که تکنولوژی به‌جای اینکه قدرت مرکزی را افزایش بدهد، آن را بین مردم منتشر کرده و قدرت مردم را افزایش داده است؛ در همۀ جهان نه فقط کشور ما. یک نمونه‌اش مقاومت ما است که با تعدادی موشک نقطه‌زن و پهباد، به این قدرت رسیده‌ایم. الان کشور ما با چهارتا موشک، بمب‌های اتم دشمن را از بی‌اثر کرده‌. آنها اگر می‌توانستند می‌زدند شما فکر نکنید که دارند انسانیت به خرج می‌دهند! آنها نمی‌توانند بزنند چون می‌دانند که اگر بزنند ما پاسخ می‌دهیم و وضعیت خودشان بدتر می‌شود. چه‌بسا تکنولوژی اثرش معکوس بشود و بر ضد قدرت‌طلبانی بشود که آن را تولید کرده‌اند. مثل همین اینترنت و شبکه‌های مجازی، که با همۀ آسیب‌هایش، در نهایت به نفع جبهۀ حق تمام خواهد شد چون امکانی برای هدایت انسان‌ها و انتشار معارف ناب پدید آورده که در گذشته نبود. الان هرکسی با همین موبایل و اینترنت، می‌تواند پنهان‌ترین و فوق‌العاده‌ترین اسرار عرفانی را در یک صفحه جلوی خودش ببیند. قبلاً چندتا عارف باید پیدا می‌کردی که اینها را به تو می‌گفتند؟ این فرصت که قبلاً نبوده است! فساد قبلاً هم امکانش بوده و چیزی در این‌باره تغییر نکرده، ولی امکانات برای هدایت صددرصد تغییر کرده است. 🔻دانشگاه امام صادق(ع) 👤علیرضا پناهیان - ‌‌‌۱۴۰۱/۵/۱۱ 📢صوت: @Panahian_mp3 👈🏻 متن کامل: Panahian.ir/post/7426 @Panahian_text
🔻 اکثر پیشنهادهای ظاهراً علمی برای کنترل قدرت، در جهت ضعیف‌ کردن انسان‌هاست 🔻 طرح دین چیست؟ همه قوی بشوند! آسیب‌هایش چه می‌شود؟ این همان سؤال ملائکه بود که خدا پاسخ داد: شما نمی‌فهمید! 📌 و آینده‌ای که تا ظهور در پیش داریم–ج۶ 🔘 شعار آزادی بدون تاکید بر قوی شدن بشر، برای فریب بشر است. زیرا آزادی برای بشر ضعیف فایده‌ای ندارد، وقتی توان استفاده از آزادی را ندارد 🔘 صهونیست‌ها از آزادی دم می‌زنند، اما هزاران ترفند برای ضعیف کردن انسان‌ها به کار می‌برند 🔘 بسیاری از روش‌هایی که پشت کلماتی مانند «قانون» و ساختارهای بروکراسی و لیبرالی پنهان می‌شوند، برای تضعیف و مهار قدرت انسان‌هاست 🔘 طرح انبیاء برای مدیریت قدرت، قوی شدن همه بوده، اما اغلب می‌گویند که این خیال‌پردازی و نشدنی است! در آخرالزمان مردم کم‌کم باور می‌کنند که می‌شود. اربعین یک نمونه است ________ برخی گفتمان‌های دینی، اخلاقی و علوم انسانی که ما را فریب می‌دهند، وقتی می‌خواهند از سعادت انسان حرف بزنند، نکات فرعی را به‌جای نکات اصلی می‌گذارند، لذا موجب نجات انسان نخواهند شد. مثلاً زورگویان عالم حاضرند دربارۀ بسیاری از اوصاف دینی حرف بزنند، اما حرف اصلی دین را نمی‌گویند. مثلاً مدام شعار «آزادی» و حقوق بشر سر می‌دهند، اما از «قدرت» حرف نمی‌زنند. وقتی از آزادی حرف زدی، اما از قدرتِ بشر حرف نزدی، داری فریب می‌دهی! انسانی که زور ندارد و ضعیف است حتی اگر آزاد باشد، این آزادی چه فایده‌ای برایش دارد؟ اگر واقعاً دنبال آزادی و حیات انسان هستید، چرا هزار ترفند برای ضعیف کردن انسان‌ها به‌کار می‌گیرید؟ طرح دین در مقابل اینها چیست؟ خدا در قرآن، به قدرت بیشتر از آزادی بها می‌دهد و می‌فرماید: قدرتمند باش و نگذار کسی جلوی آزادی‌ات را بگیرد. لذا ویژگی اصلی «قدرت» اصل است. اگر قدرت داشته باشی، هرکسی بخواهد آزادی‌ات را بگیرد، مقابلش می‌ایستی. زورگویانی که جهان را اداره می‌کنند، هرگز حاضر نمی‌شوند قدرت تبدیل به یک شعار شود و مبنای حرکت سیاسی و اجتماعی و مبنانی تعلیم و تریبت و شیوۀ حکم‌رانی قرار گیرد. در میان همۀ موضوعات، قوّت و قدرت را اصل بگیرید و نگذارید کسی با موضوعات فرعی فریب‌تان بدهد. زورگویان عالم، دوست دارند مردم ضعیف باشند. به همین دلیل صهیونیست‌ها اینهمه دنبال رواج بی‌حجابی و بی‌بندوباری در جامعه هستند. چون شهوات طبق آیۀ قرآن، موجب ضعف انسان است. اکثر پیشنهادهای ظاهراً علمی برای کنترل قدرت، در جهت ضعیف‌ کردن انسان‌ها است. از لیبرالیزم که پیشنهادهایی برای ضعیف کردن انسان‌ها دارد، تا نئولیبرالیزم که با شیوۀ دیگری برای کنترل و تضعیف انسان‌ها طرح‌ریزی می‌کند. بسیاری از روش‌هایی که پشت سر کلماتی مثل «قانون» یا روش‌هایی مثل بروکراسی پنهان می‌شوند، برای مهار کردن و کنترل قدرت انسان‌هاست. اگر در ساختارهای معمولِ بوروکراسی مارکس‌وبری، و ساختارهای معمولِ لیبرالی بخواهی زندگی کنی، لای چرخ‌دنده‌های قوانین و سیاست‌های پلید صهیونیست‌ها تضعیف و نابود خواهی شد. طرح دین چیست؟ همه قوی باشند، خُب این آسیب دارد؛ قدرت بین انسان‌ها مشکلاتی ایجاد می‌کند. می‌فرماید: «هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ» او شما را جانشینان زمین قرار داد. «وَ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ» درجه‌های شما را متفاوت قرار داد. نمی‌شود که همه‌ یک‌جور توانایی و زور داشته باشند؛ یکی زور فکری دارد، یکی زور هنری، یکی زور صنعتی و... تا بتوانند باهم زندگی کنند. «لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ» خدا این تفاوت‌ها را قرار داد، تا شما را در قدرت‌هایی که به‌تان داده امتحان کند. چون شما بالاخره جانشین خدا هستید، خیلی چیزها دارید، لذا امتحان می‌کند. جایگاه قدرت از منظر دین و طرح دین برای مدیریت قدرت، در یک جامعۀ انسانی چیست؟ طرح اسلام این است: اول اینکه خودت از هر جهت قدرتمند باشی و قوای خودت را پرورش بدهی؛ از نظر جسمی، روحی، معیشتی، و... دوم اینکه جامعه باید قدرتمند باشد. بین این دوتا هم باید بر قدرت جامعه بیفزایی، تو نباید با ظلم، کسی را در جامعه تضعیف کنی. در طول تاریخ، همۀ انبیاء آمده‌اند و این حرف را دربارۀ قدرت زده‌اند، اما خیلی‌ها می‌گویند که این خیال‌پردازی و نشدنی است! اما در آخرالزمان مردم کم‌کم دارند به این طرح دین می‌رسند که باور می‌کنند که می‌شود. یک نمونه‌اش که در عمل پیاده شده است؛ اربعین است. اربعین با کم‌ترین قانون، بدون دخالت سه قوه با کم‌ترین مدیران دولتی، با کمترین بوروکراسی و کمترین دخالت قضایی، مردم دارند زندگی می‌کنند و لذت می‌برند و بدون اینکه تضعیف بشوند و قدرت آنها را بگیرند. 🔻دانشگاه امام صادق(ع) 👤علیرضا پناهیان - ‌‌‌۱۴۰۱/۵/۱۲ 📢صوت: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔻 بزرگترین مانعِ قوی‌شدن و پیشرفت جامعۀ ما چیست؟ 🔻 دوقطبی‌سازی جامعه به اصولگرا-اصلاح‌طلب یک روش‌ پلید برای ضعیف‌ نگه‌داشتن کشور است 📌 و آینده‌ای که تا ظهور در پیش داریم–ج۷ 🔘 با انتخابات متأثر از دو قطبی‌سازی، هیچ‌وقت مجلس یا دولت صددرصد قوی پیدا نخواهیم کرد 🔘 تا وقتی این مانع برطرف نشود، در بهترین شرایط هم 50% مشکلات باقی خواهد ماند 🔘 دوقطبی اصولگرا-اصلاح‌طلب خبیثانه‌تر از دوقطبی مهاجر-انصار است چون مهاجر-انصار، دوقطبی واقعی بود اما دوقطبی اصولگرا-اصلاح‌طلب تماماً دروغ است ____ زمان ما، زمان تعیین تکلیف‌کردن برای قدرت است. در این زمان دو کار باید کرد: یکی اینکه خودمان را تک‌تک قوی کنیم و دیگر اینکه جامعه‌مان را از هر حیث قدرتمند کنیم که رفاه هم نتیجۀ این قدرت است. بزرگترین یا مهم‌ترین مانع قوی شدن جامعۀ ما چیست؟ یکی از سؤال‌های رایج این است: در این چهل سال جمهوری اسلامی چه‌کار کرده و چرا خیلی از مشکلات مردم، برطرف نشده؟ ده سال اول انقلاب که یک جنگ بزرگ جهانی به ما تحمیل شد. اما در این سی و چندسال اخیر، با یک مانع بزرگ رو برو شده‌ایم و تا وقتی این مانع را برنداریم، به آن قدرت و پیشرفت لازم نمی‌رسیم و در بهترین شرایط هم 50 درصد مشکلات باقی خواهد ماند. در جهان امروز روش‌های پیچیده‌ای برای ضعیف نگه‌ داشتن و گرفتن قدرت جوامع، استفاده می‌شود؛ یکی از این روش‌ها که متأسفانه به زشت‌ترین شکل در کشور ما جاری شده و یک قیام ملی می‌خواهد تا این روش پلیدی که موجب ضعف کشورمان شده را خنثی کنیم، روش دو قطبی‌سازی جامعه به اصلاح‌طلب و اصول‌گرا است. دربارۀ دو قطبی‌سازی یک سوره‌ نازل شد که مستحب است هر هفته در نماز جمعه خوانده شود و آن‌هم سورۀ منافقین است. منافقی که این سوره دربارۀ او نازل شده «عبدالله بن اُبی» است. فقط همین یک منافق در قرآن معرفی شده است؛ این منافق هم از بیت‌المال دزدی نکرده بود و هیچ قتلی هم انجام نداده بود! حتی منافقینی که در مسیر تبوک قصد ترور پیامبر(ص) را داشتند در قرآن معرفی نشده‌اند. مگر این منافق چه‌کار کرده بود که خدا او را معرفی کرد؟ این منافق یک کار کرده بود و آن هم اینکه در مدینه، دو قطبیِ مهاجر و انصار را درست کرد و گفت: ما انصار پیامبر باید با مهاجرین را از مدینه اخراج کنیم. دو قطبیِ مهاجر و انصار، حقیقت داشت و بستر طبیعی داشت. ولی نباید تحریک و حساسیت ایجاد می‌کردند و نباید گسل‌ها را فعال می‌کردند. در شورای سقیفه هم با اینکه پیامبر ده سال پیش دو قطبی اوس و خزرج را از بین برده بود، آنها دوباره گسل اختلافی بین اوس و خزرج را فعال کردند. مهاجرین هم باز دوقطبی مهاجر و انصار درست کردند و در یک فرایند پیچیده کار از دست علی‌بن‌ابیطالب(ع) خارج شد. دو قطبی‌سازی‌هایی که در سورۀ منافقین و در سقیفه اتفاق افتاد، دو قطبی‌های واقعی‌ای بود که گسل‌هایش وجود داشت، آنها فقط این گسل‌ها را فعال کردند. اما دو قطبیِ اصلاح‌طلب و اصول‌گرا خبیثانه‌تر از آن دو قطبی‌ها است چون واقعیت ندارد و تماماً دروغ است. چه کسانی این دوقطبی را ایجاد کردند؟ یا افراد مغرض، یا افراد ساده‌لوح. آن کسی که به عنوان اصول‌گرا در مقابل اصلاح‌طلب، موضع جناحی می‌گیرد برای بردنِ انتخابات، همان‌قدر نادان است که در آن طرف نادانی یا غرض ورزی وجود دارد. در میان هر دو بخش هم قطعاً نفوذی وجود دارد. این دو جناح غیر از افراد مستقل هستند. با نوع انتخابات متأثر از دو قطبی‌سازی، هیچ وقت مجلسِ صددرصد قوی یا هیئت دولت قوی و مدیران قوی پیدا نخواهید کرد؛ هرچند همیشه وزیر و مدیران خوب در هر جناحی بوده‌اند. هرکسی این دوقطبی اصلاح‌طلب اصول‌گرا را قبول داشته باشد نادان است و حداقل به‌درد سیاست نمی‌خورد. و هرکسی در این آتش بدمد، حتماً آدم خبیثی است؛ چون مانع رشد مملکت می‌شود. وقتی دو جناح باهم دعوا کنند، آن‌وقت طرفداران دو جناح هدف‌شان این می‌شود که جناح‌شان ببرد، ولو با افراد ضعیف‌تر. لذا اولین نتیجه‌اش این می‌شود که رأی آوردن و بردن از جناح رقیب مهم بشود، ولو با افراد ضعیفی که خاصیت‌های پوپولیستی داشته باشند. یکی دیگر از آثار شوم دوقطبی این است که تا انتقاد بکنی می‌گویند «این آخوند اصولگرا گفت...» یا اینکه «آن فرد اصلاح‌طلب گفت...» یعنی باب انتقاد و دهان بسیاری از منتقدین دلسوز و متفکرین حوزه و دانشگاه بسته می‌شود چون می‌گویند: اگر حرفی بزنیم متهم به جناحی بودن می‌شویم. دیکتاتوری رضاخان قلدر هم این‌قدر در بستن دهن‌ها موفق نبود که دیکتاتوری رسانه‌ای دوقطبی‌سازی این‌قدر موفق بوده و قدرتمند بوده است. حتماً دیکتاتوری خبیثانۀ رضاخان و محمدرضاخان، خباثتش کمتر از خباثت دیکتاتوری رسانه‌ای دوقطبی امروز است. 🔻دانشگاه امام صادق(ع) 👤علیرضا پناهیان -‌‌ ۱۴۰۱/۵/۱۳ 📢صوت: @Panahian_mp3 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7431 @Panahian_text
🔻امام خمینی اصل تشکیل احزاب در ایران را نتیجۀ بازی خوردن ایرانی‌ها از نمایش انگلیس می‌دانند! 🔻انگلیس احزاب صوری و نمایشی درست کرد، تا کشورهایی مثل ایران، با تقلید از آنها غرق در اختلافات حزبی بشوند و نتوانند قدرتمند و پیشرفته بشوند 📌 و آینده‌ای که تا ظهور در پیش داریم– ج۸ غیر از دوقطبی‌بازی که مانع قوی شدن جامعۀ ماست، مشکل دیگر اصل وجود احزاب است، خصوصاً به شکل فعلی. حضرت امام در فرمایشات متعددی، قبل و بعد از انقلاب، می‌فرمایند که درست شدن احزاب در کشور ما نتیجۀ بازی خوردن ما از انگلیس بوده. یعنی غربی‌هایی مانند انگلیس دیدند که برای حفظ سلطۀ خود در جهان باید نقشه‌ای بریزند که کشورهای دیگر همواره درگیر اختلافات و دشمنی‌های سیاسی داخلی باشند، تا فرصت اصلاح و پیشرفت و قدرتمند شدن پیدا نکنند. نقشه و طرحشان هم این بود که اول خودشان به عنوان نماد یک کشور متمدن و پیشرفته، به شکل صوری احزابی درست کنند، تا سیاسیون غرب‌زدۀ کشورهای دیگر خیال کنند که لازمۀ پیشرفت، داشتن احزاب است. ولی احزاب آنها مانند انگلیس صوری نیست بلکه واقعی است و با دامن زدن به اختلافات و قربانی کردن منافع ملی، مانع اصلاح و ثبات در ادارۀ کشور می‌شوند. ♦️امام خمینی-قبل از انقلاب- ۳دی ۱۳۵۷: «اصل اين احزابى كه در ايران از صدر مشروطيت پيدا شده است، آنكه انسان مى‏فهمد اين است كه اين احزاب ندانسته به دست ديگران پيدا شده است. من اين‌طور احتمال مى‏دهم كه در ساير ممالك- كه آن وقت مهم انگلستان بوده است- آنها يك احزابى درست كردند براى به دام انداختن ممالكى كه از آنها استفاده مى‏خواستند بكنند... براى اينكه ديگران هم به آنها اقتدا كنند در درست كردن احزاب.» «اينها در ممالك خودشان يك چيزى درست مى‏كنند، صورت است، واقعيت ندارد؛ به واسطه آن صورتْ ممالك ديگر را به دام مى‏اندازند، كه آنها وقتى كه احزاب درست مى‏كنند واقعاً با هم دشمن مى‏شوند.» «آنها بازى مى‏دهند اينها را كه مملكت متمدن بايد احزاب داشته باشد؛ خوب پس ما هم بايد احزاب داشته باشيم!» عزیزم! امام می‌فرماید دروغ است این احزاب توی غرب! تو چرا حزب داری درست می‌کنی؟ مگر بین پزشک‌ها نیست؟ حزب درست می‌کنند؟ شما اگر یک پزشک انتخاب بکنی، شیشۀ آن یکی که انتخاب نکردی را می‌شکنی؟ ناسزا بهش میگی؟ مگر بین فقها اختلاف نیست؟ حزب درست می‌کنند؟ الآن شما هر کدام مقلد یک مرجع هستی، آیا با هم دعوا می‌کنید؟ توی سر هم می‌زنید؟ انصافاً همین که امام می‌فرمایند درست است. احزاب سیاسی! واقعاً خجالت بکشید! و من بعد از این صحبت‌های امام، مانده‌ام مسئولین احزاب باز هم در احزابشان می‌مانند، یا استعفا می‌دهند؟ باید ثابت کنند حزبشان این راهی که امام فرمودند را نمی‌رود. ♦️امام خمینی- بعد از انقلاب- ۱۰دی ۱۳۵۸ «احزابى كه در ايران پيدا مى‏شود..اينها «كل يلعن صاحبه»(هر کدام دیگری را لعن می‌کنند) همه مخالفند با هم. آنها هم همين را مى‏خواهند كه از راه زياد شدن احزاب، زياد شدن اختلاف درست كنند...تمام اينها نقشه است...نقشه‏هايى است كه طرح‏ريزى شده است و به دست خود ماها انجام مى‏گيرد كه بين خود ماها را از هم جدا كنند، آنها نتيجه‏اش را ببرند...مثل يك بچه‏اى ما را حساب مى‏كنند كه يك توپ مى‏اندازند ميدان كه سرگرم كنند مردم را. كلاه سر ما مى‏خواهند بگذارند تا ما اختلاف پيدا بكنيم.» پس امام بعد از انقلاب هم نظرشان عوض نشد. در جریان اختلاف بین روحانیَت و روحانیون هم که بنا شد از هم جدا شوند و دوتا لیست برای انتخابات بدهند، امام بیست تا نصحیت کردند که هیچ‌کدام از این بیست تا الآن در این حزب‌بازی‌ها رعایت نمی‌شود! آیا امام اجازۀ تحزّب به این صورت دادند؟! ♦️مقام معظم رهبری: «از ورود در مناقشات جناحی و حزبی - که عدّه‌ای میخواهند در کشور ما اینها را روزبه‌روز بیشتر کنند - پرهیز کنید...راز موفقیّت شما این است.»(۲۶تیر ۱۳۸۱) «دستهایی در کار است تا سرِ مسائل هیچ و پوچ، عدّه‌ای را به جان هم بیندازد و سر موضع‌گیریهای گوناگونِ حزبی و ... افراد را با همدیگر مسأله‌دار کند؛ درست نقطه‌ی مقابل إنّما المؤمنون اخوةٌ، فاصلحواً بین اخویکم!»(۲۶تیر ۱۳۸۱) «ولایت حزبی و گروهی رایج در غرب و تسلیم بودن بی چون و چرا در مواضع حزبی و جناحی، هیچ نشانی از مردمسالاری واقعی ندارد. و در عمل، تحقق منافع ملی و مصالح عمومی جامعه و کشور را ناممکن می‌سازد.»(۲۷تیر ۱۳۷۹) و شاید بیش از ده بار فرمودند که من این تقسیم‌بندی اصولگرا-اصلاحطلب را قبول ندارم. همینها هست که اجازه نمی‌دهد کارها پیش برود و یک مملکت قوی بشود! خب بدون حزب پس چطوری کشور را اداره کنند؟ ان‌شاءالله فردا شب و پس‌فردا شب بر اساس آیات قرآن راهش را عرض می‌کنم. 🔻دانشگاه امام صادق(ع) 👤علیرضا پناهیان -‌‌ ۱۴۰۱/۵/۱۴ 📢صوت: @Panahian_mp3 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7444 @Panahian_text
🔻 طرح دین برای اینکه قدرت از مستکبران به مستضعفان برسد، چیست؟ 🔻 گام اول «اتحاد بین مردم در حدّ زندگیِ جمعی و مواساتی» است؛ مثل اربعین! 📌 و آینده‌ای که تا ظهور در پیش داریم– ج۹ 🔘 حقیقت اتحاد و کندن ریشۀ تفرقه در «زندگی جمعی داشتن» است 🔘 طبق روایت، عاملی که موجب ضعف و ذلت جامعه می‌شود، تفرقه است؛ تفرقه یعنی «تک زندگی کردن» 🔘 مدل زندگی جمعی و مواساتی در اربعین، باید الگوی زندگی ما در خیابان‌ها و مبنای ادارۀ جامعه باشد ____ در آخرالزمان، تکلیف قدرت در جهان مشخص می‌شود، استضعاف از بین می‌رود و مستضعفین وارثان زمین می‌شوند. اما این ضعف چگونه از بین می‌رود؟ چگونه قدرت از دست مستکبران عالم خارج می‌شود و در دست عموم مردم قرار می‌گیرد؟ دین برای اینکه قدرت به مردم برسد، یک طرح مشخص دارد. این طرح دین هم دو گام دارد: گام اولش «اتحاد بین مردم در حد زندگی جمعی و مواساتی و ایثارگرانه» است. یعنی متفرق و تکی زندگی نکنیم و حساب‌مان را از هم جدا نکنیم و البته این سخت است. أمیرالمؤمنین(ع) در خطبه قاصعه می‌فرماید: به اخبار و احوال گذشتگان نگاه کنید، تنها عاملی که موجب شد به ذلت و خواری بیفتند، تفرقه بود (وَصَلَتِ الْكَرَامَةُ عَلَيْهِ حَبْلَهُمْ مِنَ الِاجْتِنَابِ لِلْفُرْقَةِ‏) تفرقه به معنای «تک زندگی کردن» چیزی است که الان بین ما هست! ما متفرق زندگی می‌کنیم و به سادگی نمی‌توانیم باهم زندگی کنیم، می‌گوییم «حساب حساب است کاکا برادر!» واقعیت این است که متعاونانه زندگی کردن سخت است. الان شما می‌توانید به یک دین‌دار توصیه کنید که زاهدانه زندگی کند و او ممکن است قبول کند. ولی اگر بگویید «بیا جمعی زندگی کنیم» این واقعاً سخت است. حتی فقرا هم دوست دارند، همان پول کمی که دارند، مال خودشان باشد و حساب‌شان با بقیه قاطی نشود. یک ثروتمند هم شاید خیلی از پولش را صدقه بدهد ولی معمولاً با دیگران شریک نمی‌شود. حقیقت اتحاد و کندن ریشۀ تفرقه در «زندگی جمعی داشتن» است، ما زندگی جمعی نداریم. بیشترین نوع سرمایه‌گذاری مردم ما متعاونانه نیست، بلکه مضاربه‌گونه است و این قوانین در کشورمان قوانین غلطی است. نمی‌خواهم اسمش را ربا بگذارم، ولی نزدیک به ربا، برای جامعۀ ما زشتی دارد. آیا تو می‌توانی پولت را با رفیق مؤمن خودت به اشتراک بگذاری؛ آن‌هم با اراده و تمایل خودت، نه با زور قانون؟ ما نمی‌خواهیم جامعۀ کمونیستی برقرار کنیم و بگوییم که مالکیت را از بین می‌بریم تا مردم به زندگیِ جمعی مجبور بشوند! نه، زندگی متعاونانه که این نیست! در مقابل کمونیست‌ها، لیبرال‌ها برنده شدند. لیبرال‌ها گفتند «پول هرکسی مال خودش» ما هم همین را گفتیم البته در کنارش، ریش گذاشتیم و تسبیح گرفتیم و رو به قبله هم سجده می‌کنیم اما زندگی‌مان با زندگی لیبرالی چه فرقی می‌کند؟ زندگی‌مان را چگونه اسلامی کنیم؟ اهالی یک مسجد، اهالی یک هیئت، باید با هم زندگی جمعی داشته باشند. هرچند به این سادگی نمی‌توانیم حساب‌های‌مان را باهم قاطی کنیم اما لااقل سعی کنیم در جهت زندگی جمعی و متعاونانه حرکت کنیم. زندگی متعاونانه، راه حلی است که دین ارائه می‌دهد، برای اینکه مردم قدرت پیدا کنند. این طرح به ما می‌گوید: اگر پول داشتی، اول برو سراغ رفقا، همسایه‌ها، هم‌مسجدی‌ها و هم‌هیئتی‌های خودت و بگو «هرکسی‌ می‌خواهد کار کند این پول را بگیرد» بعد از ظهور، این رفتار واجب است! در آن زمان، سود گرفتن از برادر مؤمن در یک تجارت عادی، عین ربا حرام است. (أَنَّ رِبْحَ الْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ رِبًا...) ما می‌خواهیم به این سمت برویم. پس آدم چطوری پولدار می‌شود؟ امام باقر‌‌(ع) فرمود: اگر این را اجرا می‌کردید همه‌تان ثروتمند می‌شدید. (لَو فَعَلتُم مَا احتَجتُم) ما این را نمی‌فهمیم، ما این را در علم اقتصاد‌مان نداریم. این اولین تعلیمات دینی ما است. اولین تعلیمات دینی «مواسات» است. منظور از مواسات، فقیرداری نیست، بلکه مواسات و زندگی متعاونانه، ریشۀ فقر و ظلم را می‌کَند. اربعین سعی کنید تکی نروید، بلکه کاروانی بروید و آنجا زندگی جمعی را به عشق حسین(ع) تجربه کنید. اگر زندگی جمعی را در اربعین تجربه کردیم، قدم اول برداشته شده است ولی اگر آنجا زندگی جمعی را تجربه نکردیم، هیچ‌وقت دیگر درست نمی‌شویم. در اربعین دیده‌اید مردم چطوری به‌هم کمک می‌کنند و مثلاً کسی که خسته شده، پاهایش را ماساژ می‌دهند. این باید وضع زندگی ما در خیابان‌های شهرمان باشد! اگر دین نمی‌تواند این زندگی مواساتی را مبنای ادارۀ جامعه قرار بدهد، باید بگوییم که دیگر دین حرفی برای ادارۀ حیات بشر ندارد 🔻دانشگاه امام صادق(ع) 👤علیرضا پناهیان -‌‌ ۱۴۰۱/۵/۱۵ 📢صوت: @Panahian_mp3 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7445 @Panahian_text
🔻 گام دوم برای اینکه ضعف مردم به قوت تبدیل بشود «ولایت‌مداری» است 🔻 ولایت، نحوۀ حاکم‌شدن مردم را مدیریت می‌کند لذا دشمنان حاکمیتِ مردم، دشمن ولایت می‌شوند 📌 و آینده‌ای که تا ظهور در پیش داریم– ج۱۰ 🔘 اتحاد مردم و زندگی جمعی، بر محور ولایت پدید می‌آید 🔘 ولایت کنترل‌کنندۀ کسانی است که می‌خواهند به مردم زور بگویند 🔘 دشمنان حاکمیت مردم، ولایت را تضعیف می‌کنند تا قدرت به مردم نرسد 🔘 ولایت‌مداری صرفاً اطاعت از امام نیست؛ اصلش تشخیص صحیح برای نصرت امام است ____ برای اینکه قدرت به مردم برسد، گام اول این است که مردم «زندگی جمعی و متعاونانه» داشته باشند. اگر بخواهیم زندگی جمعی را پیشرفت بدهیم بدون نقش دولت امکان ندارد، لذا رهبر انقلاب فرمود که دولت باید اسلامی بشود. اینکه «دولت اسلامی بشود» یعنی دولت مردمی بشود، یعنی کارِ زیادی در دست دولت نباشد بلکه کارها در دست مردم باشد، یعنی نظارت‌ مردم در بدنه‌ها و لایه‌های مختلف بر دولتمردان و عملکرد آنها بیشتر بشود. برای اینکه حکمرانی، مردم‌سالار بشود، طبق فرمایش رهبر انقلاب، به «حلقه‌های میانی» بین دولت و مردم احتیاج داریم. این حلقۀ میانی گروه‌های خودجوش و جوانان خوش‌فکری هستند که مسئله را تشخیص می‌دهند، حل مسئله می‌کنند، تصمیم‌سازی می‌کنند، بر تصمیم‌ها و اجرای‌شان نظارت می‌کنند، قوا را بین مردم شناسایی و سازماندهی می‌کنند و شبکه درست می‌کنند. گام دوم برای قدرت گرفتن مردم چیست؟ گام دوم که زندگی جمعی را سهل می‌کند «ولایت‌مداری» و پذیرش امامتی است که نخبه‌ها دور آن جمع و ساماندهی بشوند، قدرت بین آنها درست توزیع بشود و هیچ استعدادی خفه نشود. ولایت در زمین، داوری می‌کند تا قاعدۀ بازی درست اجرا بشود و استعدادها شکوفا بشود. ولایت امکان گفتگو را بین مردم فراهم می‌کند. حدود 25سال است که مقام معظم رهبری رسماً اعلام کردند باید کرسی‌های نظریه‌پردازی و گفتگوی آزاد دربارۀ مناقشاتی که اندیشمندان باهم دارند، در دانشگاه‌ها برقرار بشود. اینها شأن ولایت است. برخی تصور می‌کنند که دفاع از ولایت یعنی اینکه بگویی «باید از ولایت اطاعت کنید!» درحالی‌که اطاعت یک بخش حداقلی از ماجرا است. مگر امام‌حسین(ع) شب عاشورا دستور داد که از او اطاعت کنند؟ نه، ایشان فرمود: «بروید»، ولی اصحاب فهمیدند که باید «بمانند». کار ولایت این است که زمینۀ تفکر و تشخیص درست را ایجاد می‌کند، ولایت برای همۀ موضوعات، دستور نمی‌دهد، ولایتمداری به این نیست که تو فقط دستور بگیری و آن را انجام بدهی، بلکه وظیفه‌ات این است که تشخیص بدهی و امامت را نصرت کنی، چون مواقعی هست که ممکن است امام به تو بفرماید «برو!» درحالی‌که باید بمانی. اگر بنا باشد امام‌زمان(ع) دانه دانه همه‌چیز را با جزئیات بگوید که نمی‌تواند جهان را اداره کند! مدیران حضرت باید اشاره‌های حضرت را بگیرند، تشخیص بدهند و کارها را سامان بدهند. الان در کشورمان حدود300هزار مدیر داریم، آیا اینها به این معنا، ولایتمدار هستند که اشاره‌ها را بگیرند و کارها را جلو ببرند؟ ولایت فقیه دنبال اطاعتِ کورکورانه نیست و این را در چهل سال انقلاب ثابت کرده است. مثلاً یک‌بار جامعۀ مدرسین قم می‌خواستند برای انتخابات مجلس به سراسر کشور لیست بدهند ولی حضرت امام اجازه نداد و فرمود «بگذارید خود مردم تصمیم بگیرند» پس چرا بعضی از حزبها با ولایت فقیه دشمنی می‌کنند؟ چون می‌خواهند چپاول کنند، چون دنبال ولایت مطلقۀ احزاب هستند. ولایت به معنای حاکم‌شدن مردم است، چون ولیّ، نحوۀ حاکم شدن مردم را مدیریت می‌کند. همۀ نیروهای مستعد، مخترع، مکتشف و دانشمند می‌دانند که اگر در این کشور هیچ دلسوزی هم نباشد، رهبر انقلاب دلسوز و حامی آنهاست. ایشان مدام به دولت‌ها تذکر می‌دهد که به کار افراد مستعد و نخبه رسیدگی کنید. چه چیزی باعث قدرت یک جامعه می‌شود؟ زندگی جمعی. زندگی جمعی را چطور می‌شود درست کرد؟ بر محور ولایت. چرا زندگی جمعی سخت است؟ چون ما ولایتمدار نیستیم. ولایت کنترل‌کنندۀ کسانی است که می‌خواهند در جامعه به مردم زور بگویند. دشمنان ولایت درواقع دشمنان حاکمیت مردم هستند. اینها می‌دانند که باید ولایت فقیه را بزنند و تضعیف کنند، تا قدرت به مردم نرسد. لذا یک عده از اینها، مدام ابزارهای ولایت فقیه (مثل شورای نگهبان) را می‌زنند. یک عده‌ای هم، نمایندگان ولایت فقیه را مسخره می‌کنند. برای اینکه ضعف مردم به قوت تبدیل بشود، قدم اول اتحاد و زندگی جمعی است که با ولایت پدید می‌آید. یک نمونه‌اش اربعین است. ببینید مردم به‌خاطر امام‌حسین(ع) چطور دور هم اجتماع می‌کنند و فدای همدیگر می‌شوند. 🔻دانشگاه امام صادق(ع) 👤علیرضا پناهیان -‌‌ ۱۴۰۱/۵/۱۶ 📢صوت: @Panahian_mp3 👈🏻  متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7448 @Panahian_text
🔻 عاملی که «زندگی جمعیِ دوستانه» را ممکن و تسهیل می‌کند ولایت است 🔻 ولایت یک مدل اجتماعی برای قدرتمند‌شدن مردم و مستضعفان است 📌 و آینده‌ای که تا ظهور در پیش داریم–ج۱۱ 🔘 اگر پای ولی‌ّخدا وسط باشد زندگی جمعی آسان می‌شود؛ نمونه‌اش اربعین است 🔘 اگر ولایت و امامت در جامعه‌ای قوی بشود، این جامعه به ذلت نمی‌افتد و مستضعفان آن هم قوی می‌شوند 🔘 بعضی‌ها بعد از انقلاب، برخلاف منافع ملی کار کردند و ولایت‌فقیه یعنی اصلی‌ترین عامل رسیدن به منافع ملی را تضعیف کردند ________ در دانشگاه امام صادق(ع): یک رکن برای اینکه قدرت به دست مردم برسد، زندگی جمعیِ دوستانه است؛ این زندگی جمعی کم‌کم می‌رسد به شکل‌گیری حقیقت «امت اسلامی» رکن دیگر آن هم ولایت است؛ یعنی عاملی که این زندگی جمعی را ممکن و تسهیل می‌کند. با هیچ دولتی نمی‌شود زندگی جمعی را به‌طور جدی تشکیل داد، اما اگر پای ولی‌ّخدا وسط باشد، زندگی جمعی آسان می‌شود، نمونه‌اش اربعین است. چون ولیّ خدا این‌قدر محبوب و دلبر است که افراد حاضرند به‌خاطرش سختی زندگی جمعی را بپذیرند. اینها بحث علمی و عقلانی است؛ نه بحث اعتقادی! در شرق و غرب دنیا هم می‌توانیم این حرف‌ها را بین افراد بی‌دین یا آتئیست جا بیندازیم. مثلاً به آنها بگوییم: ولایت یعنی کسی که در جامعه عامل اتحاد و آرامش و آزادی می‌شود. بنده این را برای بی‌دین‌ها هم گفته‌ام و برای آنها جالب و قابل پذیرش بوده است. پارادوکس دموکراسی و ضعف‌های دموکراسی که محل دروغ و فریب ملت‌ها شده، با ولایت حل می‌شود، اینها را باید جا بیندازیم. برای تقویت ولایت و به تبع آن، قدرتمندشدن جامعه، سه قدم اساسی باید برداشته شود که در این آیه قرآن بیان شده: «الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ...فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏» پیامبر(ص) محور وحدت جامعه است و جامعه باید در ارتباط با این محور سه کار انجام بدهد: «عَزَّرُوهُ» و «نَصَرُوهُ» و «اتَّبَعُوا». ما هم باید این سه کار را برای ولایت در جامعه انجام بدهیم، چرا که امام(ره) فرمود: ولایت فقیه ادامۀ کار انبیا و میراث‌دار پیامبر است. کار اول «عزّروه» است؛ یعنی احترام توأم با تواضع. باید احترام امام جامعه را بالا ببریم. کار دوم «نصروه» است؛ یعنی ولیّ خدا را یاری کنید. نصرت با اطاعت خیلی فرق می‌کند. یاران حسین(ع) شب عاشورا اگر بنا بود صرفاً اطاعت کنند باید می‌رفتند؛ چون حضرت فرمود بروید! ولی آنها ماندند و نصرت کردند. کار سوم هم «اتَّبَعُوا» است، یعنی تبعیت کنید. برای اینکه ولایت در یک جامعه‌ قوی بشود باید این سه کار انجام بشود، آن‌وقت این جامعه به ذلت نمی‌افتد و مستضعفانش هم قوی می‌شوند. بعضی‌ها دوست ندارند ولیّ جامعه، قوی بشود تا کار جامعه پیش برود و مردم قدرت بگیرند. لذا زحمت‌ها کشیدند تا احترام به ولیّ فقیه را در این کشور از بین ببرند! بعضی‌ها در طول سال‌های بعد از انقلاب، خلاف منافع ملی کار کرده‌اند و اصلی‌ترین عامل منافع ملی را در این کشور تضعیف کردند؛ یعنی ولایت فقیه را تضعیف کردند. کاری کردند که عقلای جامعه هم روی‌شان نشود از ولایت‌فقیه دفاع کنند، درحالی‌که دفاع از ولایت‌فقیه درواقع دفاع از منافع ملی، اقتدار جامعه و یک کار کاملاً عقلانی است. لازم نیست شما حتماً مسلمان باشی تا اینها را بفهمی، این صرفاً یک اعتقاد اسلامی نیست؛ این یک مدل اجتماعی برای قدرتمند شدن ضعفا است. ولایت داوری می‌کند، ولایت سعی می‌کند قدرت را درست توزیع کند. امام می‌فرمود که ولایت فقیه، ضددیکتاتوری است. دیکتاتورها در قالب احزاب و رسانه‌های حزبیِ دیکتاتور، به میدان آمدند و می‌خواهند ولایت‌فقیه را کنار بزنند. الان رهبر انقلاب صریحاً به مجلس انقلابی می‌فرماید که در عزل و نصب‌ها دخالت نکنید، ولی بعضی‌ از نمایندگان انقلابی، راحت می‌گویند: ایشان گفتند دخالت نکنید، نه اینکه نظر ندهیم! حالا ما نظر می‌دهیم که فلانی را بگذارید فلان‌جا! رهبر فرمود: در کشور ما بیشترین موانع برای کسب و کار وجود دارد، این موانع را بردارید... چند سال است که ایشان این حرف را فرموده؟ نظام پزشکی، نظام روانشناسی، نظام مهندسی، نظام وکلا و... چقدر این کار را پیش بردند؟ شاید مجلس هم کاری نداشته باشد، چون بعضاً کار به رأی همین نظاماتی که هست، بستگی دارد. برخی محققین می‌گویند: با اجرایی شدن این حرف، برای باسوادهای کشور سه میلیون شغل ایجاد می‌شود! ولی آنها فضا را بسته‌اند و نمی‌گذارند شغل جدید ایجاد بشود، چرا؟ چون دست زیاد می‌شود و درآمدهای آنها کم می‌شود. چرا حرف رهبر انقلاب باید روی زمین بماند؟ 🔻دانشگاه امام صادق(ع) 👤علیرضا پناهیان - ‌‌ 1401/5/17 📢صوت: @Panahian_mp3 👈🏻 متن کامل: 📎 panahian.ir/post/7453 @Panahian_text
🔻 اربعین، تمرین تحقق «حکمرانی مردمی» است 🔻 الگوی مردمی‌سازیِ ادارۀ جامعه را از اربعین دریافت کنیم 📌 اجتماع بزرگ خادمان در استان ایلام 🔘 اربعین یک زیارت ساده نیست؛ رزمایش منتظران و مقدمه‌سازان ظهور است 🔘 روضه‌ها و دسته‌های کوچک عزا، انقلاب ما را نتیجه داد، آیا اربعین نتیجه‌ای جز ظهور خواهد داشت؟ 🔘 عمق معنای ولایتمداری یعنی سپردن کار به‌دست مردمی که به عشق مولایشان بزرگ‌ترین کارها را انجام می‌دهند ____ در جمع خادمان اربعین استان ایلام: اربعین یک زیارت یا یک روضۀ ساده نیست؛ اگرچه یک روضه و زیارت ساده هم از عمق راهبردی باعظمتی برخوردار است. امام(ره) می‌فرمود: آن‌زمانی‌که اهل‌بیت(ع) برای یک قطره اشک در سوگ حسین(ع) این‌قدر ثواب اعلام فرمودند، نقشه داشتند برای قدرت اسلام (صحیفه امام/ج16/ص346) یقیناً جزو همین نقشه است که امام عسکری(ع) آن روایت مشهور را برای زیارت اربعین فرمودند (عَلَامَاتُ‏ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ...وَ زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ؛ تهذیب‌الاحکام/ج6/ص52) این حرکت عظیم اربعین چه آثاری دارد؟ اثر ابتدایی‌اش، اتحاد بین دو ملت ایران و عراق است. این اتحاد و همدلی بین دو ملت، همان چیزی است که امام(ره) می‌فرمود بزرگ‌ترین قدرت را ایجاد می‌کند و الان این قدرت دارد تولید می‌شود. اربعین رزمایش عاشقان حسین، منتظران مهدی و مقدمه‌سازان ظهور است. اربعین برای ما اثبات کرد که ظهور، امری شدنی است و با واقعیت‌های موجود جهان قابل تطبیق است. اربعین که جریان مقاومت در مقابل تکفیری‌ها را تقویت کرد به ما اثبات کرد چه ثمرات بیشتری در آینده خواهد داشت! روضه‌های خانگی و دسته‌های عزاداری شهرها و روستاهای ما، انقلاب اسلامی را نتیجه داد. اربعین چه نتیجه‌ای خواهد داشت جز ظهور امام زمان؟ روضه‌های خانگی شهیدانی مثل سردار سلیمانی‌ها را تربیت کرد، اربعین چه کسانی را تربیت خواهد کرد! اربعین محلّ تغذیۀ معرفتی و معنوی سربازان ولی‌عصر(ع) است. کودکانی که در دسته‌های عزای صدنفره در کوچه پس‌کوچه‌ها می‌آمدند، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و دفاع از حرم را رقم زدند. کودکانی که در اربعین حضور پیدا می‌کنند، چه آینده‌ای را رقم خواهند زد؟ فقط خدا می‌داند ماجرا چیست! مطمئن باشید آیندۀ اربعین کمتر از مقدمه‌سازی برای ظهور حضرت ولی‌عصر نیست. این یک بُعد ماجرا است. اما بُعد دیگر مسئله این است که اربعین برای جمهوری اسلامی ایران، تمرین تحقق حکمرانی مردمی است. رهبر انقلاب بارها فرموده‌اند که دولت باید ابتدا اسلامی بشود بعد جامعه اسلامی بشود. خب اگر دولت بخواهد اسلامی بشود باید هرچه مردمی تر بشود. اگر دولت بخواهد مردمی بشود باید کوچک، مؤثر و مفید بشود. برای اینکه این امر تحقق پیدا بکند، باید مردم به صحنه بیایند و مردم‌سالاری دینی در همه زمینه ها تحقق پیدا کند. رهبری فرمود «مردم‌سالاری دینی فقط به انتخابات و شرکت در رأی‌گیری نیست» باید کارها بیشتر به مردم سپرده بشود. اگر کار به دست مردم سپرده بشود، با کمترین هزینه و بالاترین سلامت، بیشترین فایده به‌دست خواهد آمد و بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. اگر فقط دولت کارها را به‌دست بگیرد و مردم در ادارۀ جامعه نقش نداشته باشند، قطعاً دولت موفق نخواهد بود. چون وقتی قدرت، در دولت تمرکز پیدا کرد، اگر مسئولین صالح هم یک خدماتی انجام بدهند، بالاخره آدم‌های ناصالحی پیدا می‌شوند که نقشه بکشند تا این قدرت را به‌دست بگیرند و بستر رانت‌بازی‌ها و مافیاها را فراهم بکنند. باید کار به‌دست مردم سپرده بشود تا امکان رانت‌خواری و دعواهای سیاسی بیهوده که مملکت را عقب نگه داشته از بین برود. مردم‌سالاری و حکمرانی مردمی، همان چیزی است که ولایت می‌خواهد آن را محقق کند. این معجزۀ بزرگ اربعین است که وقتی به عنوان یک تمرین و یک تجربۀ مردمی‌سازی ادارۀ جامعه، به اربعین نگاه کنید، می‌بینید که اربعین می‌تواند مقدمه‌ای برای اصلاح امور مملکت بشود. این یک سؤال بزرگ تاریخی در حیات بشر است که چگونه می‌شود حکمرانی را مردمی کرد؟ این یک معمای جهانی و تاریخی است، این یک معما برای اندیشمندان علوم سیاسی در جهان است که الان اعتراف می‌کنند ما به بن‌بست رسیده‌ایم. بیایند نگاه کنند امام حسین چگونه الگوی مردمی‌سازی حکمرانی را دارد در اربعین اجرا می‌کند! می‌دانید چه اتفاقی دارد در جهان می‌افتد؟ عمق معنای ولایتمداری یعنی سپردن کار به دست مردمی که به عشق مولایشان بهترین صورت را برای بزرگ‌ترین کارها فراهم می‌کنند. ما منتظریم الگوی حکمرانی اسلامی را از شما خادمان اربعین دریافت کنیم و این الگو برود در مجلس و در دولت، تا ساختارهای حقوقی و ساختارهای اداری تحول پیدا کند. 🚩 استان ایلام-‌‌ 1401/5/30 👈🏻 متن کامل: 📎 panahian.ir/post/7454 @Panahian_text
🔻 زیارت دسته‌جمعی به‌ویژه در اربعین، بهترین مصداق برای حفظ حرمت رسول‌خدا(ص) است 🔻 حفظ حرمت رسول‌خدا(ص) طبق آیه قرآن وظیفۀ هر مؤمن است 📌 در مصلای تهران 🔘 اسلام فقط دین تکلیف نیست؛ دین تشخیص هم هست و گاهی همۀ تکلیف‌ها مقدمه می‌شود که به تشخیص درست برسیم 🔘 گاهی دین در حساس‌ترین لحظات به تشخیص ما واگذار می‌شود؛ خصوصاً در موضوع ولایت‌ و حفظ احترام ولیّ خدا 🔘 زیبایی اربعین در این است که خود مؤمنین به این تشخیص رسیدند که آن را گرامی بدارند؛ مثل یاران ‌حسین که شب عاشورا تشخیص دادند باید بمانند __ در آیین بدرقۀ خادمان و زائران اربعین: در قرآن سه بار از تعبیر «عَزَّروهُ» و سِیق دیگر این فعل استفاده شده و در هر سه مرتبه، عَزَّروهُ بلافاصله بعد از ایمان به پیامبر آمده و بلافاصله بعد از آن، از کلمۀ نصرت استفاده شده است، مثلاً می‌فرماید «فَالَّذينَ آمَنوا بِهِ وَ عَزَّروهُ وَ نَصَروهُ وَ اتَّبَعُوا...» «عَزَّروهُ» یعنی وقتی که پیامبری را به‌سوی شما می‌فرستم، اولاً شما وظیفه دارید به او احترام بگذارید و احترامش را در جامعه حفظ کنید، به او تواضع کنید و بی‌احترامی‌ها را از او برطرف کنید. اعتقاد به رسول‌خدا یک دنباله‌ای دارد و آن «گرامی داشتن رسول‌خدا، دفاع از او و دفاع از حرمت او» است. این وظیفۀ هر مؤمن است. قبل از اینکه حتی کلمۀ نصرت به میان بیاید. اگر احترام پیامبر رعایت بشود، ایشان دیگر با اشاره می‌تواند جامعه را اداره کند و نیاز به درگیری‌های سخت برای از بین بردن کفر و نفاق ندارد. این برای ما یک وظیفۀ دینی است که در مقام «عَزَّروهُ» به حفظ حرمت حسین بپردازیم که حرمت همۀ اولیاء و انبیاء است. بهترین مصداق برای «عَزَّروهُ» زیارت دسته‌جمعی برای قبور مطهر اولیاء خدا به ویژه زیارت امام‌حسین(ع) است، خصوصاً در میعادگاهی که امام عسکری(ع) بیان فرمودند؛ یعنی زیارت اربعین. اینکه می‌بینید خیلی‌ها در موضوع اربعین، از خود بیخود می‌شوند، نتیجۀ ایمان و عقلانیت آنهاست. هرچند در رسالۀ عملیه، زیارت اربعین واجب نشده است. بعضی‌ها برای این اربعین باشکوه دنبال وجوب شرعی می‌گردند. درحالی‌که دین بسیاری از اوقات در حساس‌ترین لحظه‌ها به تشخیص افراد واگذار می‌شود. مخصوصاً در موضوع ولایت‌مداری که مرتبۀ اوّلش «عَزَّروهُ» است؛ یعنی حفظ احترام ولیّ خدا. اسلام فقط دین تکلیف نیست؛ دین تشخیص هم هست. و گاهی از اوقات تشخیص در اوج قرار می‌گیرد و آدم یک‌دفعه‌ای نگاه می‌کند و می‌بیند که همۀ تکلیف‌ها مقدمه بود برای این اوج که تو به این تشخیص برسی. مؤمنین امروز به این تشخیص رسیده‌اند که اربعین را گرامی بدارند، مثل یاران امام‌حسین(ع) که به این تشخیص رسیدند که باید بمانند، هرچند امام حسین(ع) شب عاشورا آنها را آزاد گذاشت. زیبایی اربعین در این است که کاری است مانند کار اصحاب حسین(ع)، البته در رتبۀ پایین‌تر از اصحاب حسین(ع). از رسانۀ ملی و از خبرنگارها، خواهش می‌کنم به جمع شما اربعینی‌ها نگویند «عزادار»! بعضی‌ها از این کلمه سوءبرداشت می‌کنند و تصور می‌کنند اینجا فقط یک عزاخانه است و بس! اگر دقت کنید رسانه‌های دشمن اصرار دارند اربعین را به یک عزاداری محدود کنند و بگویند: عزاداران امام حسین دارند برای عزاداری به کربلا می‌روند. اربعین فقط عزاداری نیست. زائران اربعین، شما خودتان را ناصر پیامبر و مصداق «عزّروهُ و نَصَروهُ» بدانید. شما یاوران ولیّ خدا هستید! شما می‌خواهید حرمت حسین را حفظ کنید و این حرمت نگه‌داشتن مقدمۀ نصرت است. در زیارت اربعین می‌گویی «و نصرتی لکم معدَّة» یعنی ای حسین، من آمادۀ کمک‌کردن به فرزند تو «مهدی» هستم! لذا اربعین یک جمع امام‌زمانی باشکوه‌تر از همۀ دعای ندبه‌هاست! اربعین قیام برای انتقام خون حسین(ع) است. در زیارت عاشورا هم از خدا می‌خواهیم در کنار امام‌زمان برای انتقام خون حسین، قیام کنیم. امام‌حسین(ع) روز عاشورا به امام سجاد(ع) فرمود: خون من آرام نخواهد گرفت تا روزی که مهدی ظهور کند «وَ اللَّهِ لَا یَسْکُنُ دَمِی حَتَّى یَبْعَثَ اللَّهُ الْمَهْدِیَّ» غلغله‌ای در عالم و در دل‌های نورانی برقرار خواهد بود برای خون من! این دل‌های بی‌تاب شما مصداق همین روایت است و اربعین یک مراسم باشکوه امام‌زمانی است. از مسئولین کشور تقاضا می‌کنم، راه را برای اربعینی‌ها هرچه بازتر و زیرساخت‌ها را هرچه آماده‌تر کنند، پیش‌بینی امسال پنج میلیون هست، چرا سال بعد، ده میلیون نفر نروند؟ اگر یک سالی در همین ایام، ظهور رخ داد، از ایران چندنفر به رکاب امام‌زمان خواهند رفت؟ چقدر راه نیاز هست؟ ماجرای اربعین را جدی بگیریم. 🚩 مصلای تهران؛ آیین بدرقۀ خادمان و زائران اربعین 👤علیرضا پناهیان - ‌‌‌۱۴۰۱/۶/۱۰ 📢صوت: @Panahian_mp3 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7461 @Panahian_text
🔻 شما اربعینی‌ها صرفاً عزاداران حسین نیستید؛ یاوران حسین هستید 🔻 در اربعین، حسّ رزم داشته باشید و به قصد یاریِ امام‌زمان بیایید 📌 آغاز مسیر پیاده‌روی اربعین از جوار مسجد سهله-ج1 🔘 امروز اگر کسی با اربعین، متحول نشود، علامت خطر است؛ نسبت به اربعین نمی‌شود بی‌تفاوت بود 🔘 امام‌حسین(ع) فرمود «خون من آرام نمی‌گیرد تا مهدی(ع) ظهور کند» ؛ هرچه به ظهور نزدیک می‌شویم، این التهاب دل‌ها بیشتر می‌شود 🔘 این التهاب و تحول دل‌ها در اربعین، عادی نیست و معنا دارد 🔘 حسّ و حال شما در زیارت اربعین، صرفاً توسل و حاجت‌گرفتن نباشد؛ دنبال نصرت امام‌زمان باشید 🔘 وقتی برای اربعین آمدی یعنی برای نصرت امام‌زمان(ع) آمده‌ای ______ شما در متن یک غوغا و غلغله‌ای هستید به نام زیارت اربعین که دل‌ها این‌قدر عمیق، متحول شده و متوجه به امام‌حسین(ع) شده است. بگذارید یک روایت بخوانم که ببینید حالِ شما مصداق چه وضعیتی است. امام‌حسین(ع) در روز عاشورا به امام‌سجاد(ع) فرمود: به خدا قسم که خون من آرام نمی‌گیرد، تا زمانی‌که مهدی ظهور کند و برای انتقام و از بین بردن ریشۀ ظلم مبعوث بشود. شما مصداق همین آرام نگرفتن خون امام‌حسین(ع) تا ظهور هستید. معلوم است که این عدم آرامش و بی‌قراری دل‌ها باید تا زمان ظهور ادامه پیدا کند و هرچه به ظهور نزدیک می‌شویم، این التهاب بیشتر بشود. شما صرفاً عزاداران امام‌حسین(ع) نیستید و کارِ شما فقط عزاداری نیست. برای نام‌بردن از اربعینی‌ها باید یک اسم دیگری به‌کار ببریم. در زیارت اربعین می‌گوییم «و نُصرَتی لَکُم مَعَدَّة» کمک من برای شما آماده است. شما ناصران و یاوران امام‌حسین(ع) هستید. اسم شما عزاداران حسین(ع) نیست، عزادار یک گوشه‌ای می‌نشیند و گریه می‌کند. شما یاوران امام‌حسین(ع) هستید. در اربعین، این نصرت به جوش می‌آید و ناصران حسین(ع) به خروش می‌آیند. شما دارید در آینده قدم می‌زنید و دارید آینده را رقم می‌زنید. احساس یاوری داشته باشید. از همین آغاز پیاده‌روی گام‌های خودت را محکم بگذارید و بگویید «لشکریان امام‌زمان(ع) رسیده‌اند» اسم خودت و حسّ خودت را عوض کن و بگو «ما یاور امام‌زمان(ع) هستیم.» حسّ سربازیِ حضرت مهدی(ع) را در دل‌های خودتان قرار دهید. این کوله‌های شما، کوله‌های نظامی است، نه کوله‌های تفریحی! شما وقتی برای اربعین آمده‌اید یعنی برای نصرت امام‌زمان(ع) آمده‌اید. اساساً دسته‌های عزاداری برای نصرت هست، حسّ یاوری امام‌زمان(ع) را بگیرید، این خیال‌پردازی نیست؛ شما همین الان هم دارید امام خود را یاری می‌کنید. خیلی‌ها با خانواده آمده‌اند. اگر از اینها بپرسید «زن و بچه را چرا آورده‌اید؟ مگر برای رزمایش مهدوی نرفته‌اید؟» می‌گویند: مگر حسین(ع) با خانواده‌اش نیامد؟ مگر طفل شش‌ماهه و دختر سه‌ساله‌اش را نیاورد؟ کسانی که هنوز از خانۀ خود حرکت نکرده‌اند، قصد خودشان را از اول، نصرت و یاری امام‌زمان قرار بدهند، از خانۀ خودتان که حرکت می‌کنید، این قصد را داشته باشید؛ قصد شما در این سفر، خیلی مهم است. همۀ زیارت، به قصدِ آن است. در حج بهتر است که نیت را با صدای بلند بگویند. شما هم که برای زیارت اربعین آمده‌اید، نیت پیاده‌روی خود را اعلام کنید و با صدای بلند بگویید «خدایا پیاده‌روی می‌کنم قربه‌الیک، برای یاری امام‌زمان(ع)» مرحبا به شما که در این رزمایش مهدوی، حضور پیدا کرده‌اید. وقتی در زیارت اربعین می‌گویید «و نُصرَتی لَکُم مَعَدَّة» یعنی «یابن الحسن، من برای کمک کردن به شما آمده‌ام» این خون امام‌حسین(ع) است که آرام نمی‌گیرد و شما را ملتهب کرده‌ و شما همان غلغله‌ای هستید که در خون امام‌حسین(ع) هست. خون امام‌حسین(ع) تا ظهور آرام نمی‌گیرد. آیا طبیعی نیست هرلحظه که به ظهور نزدیک می‌شویم، این ناآرامی بیشتر بشود و به اوج برسد و این انقلابِ دل‌ها تحول بیشتری نشان بدهد؟ چه کسی این دل‌ها را ملتهب و متحول کرده است؟ قبلاً اگر یک کسی مثلاً یک روز عزاداری نمی‌کرد و یک روز دیگری که حالش را داشت، عزاداری می‌کرد، می‌گفتیم اشکالی ندارد؛ بالاخره آدم یک روز حال دارد و یک روز حال ندارد. ولی بنده برای اولین بار در این ده سالی که اربعین رونق گرفته، دارم این مطلب را عرض می‌کنم: امروز اگر کسی با این اربعین، متحول نشود، علامت خطر است. این التهاب و تحول دل‌ها در اربعین، عادی نیست و معنا دارد. کسانی که امسال نتوانستند بیایند، بالاخره در شهرهای خودشان در استقبال از زائران اربعین یک خودی نشان بدهند یا اگر می‌توانند به لب مرزها بیایند یا خدمت‌رسانی کنند... کسی نمی‌تواند در اربعین، آرام بگیرد، نسبت به اربعین نمی‌شود بی‌تفاوت بود. 👤علیرضا پناهیان- ۱۴۰۱/۶/۱۶ 📢صوت: @Panahian_mp3 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7467 @Panahian_text
🔻 در پیاده‌روی اربعین حواس‌تان باشد که دارید عبادت می‌کنید 🔻 اولین عبادتی که دل انسان راحت برایش تنگ می‌شود زیارت امام‌حسین(ع) است 📌 ابعاد عبادت با عظمت اربعین-ج1 🔘 عبادت شکل‌های گوناگونی دارد، زیارت و ذکر اولیاء خدا هم عبادت‌ است 🔘 عبادت لذت دارد اما لذتش مثل لذت‌های دنیوی در وجود انسان فعال و بالفعل نیست 🔘 انسان باید به بلوغ معنوی برسد تا دلش برای عبادت تنگ بشود و احساس نیاز به عبادت بکند ________ در مسیر نجف به کربلا: یکی از برنامه‌های دینی ما که در همۀ ادیان دیگر هم دیده می‌شود، عبادت است. عبادت غیر از خو‌ب‌بودن و داشتن اخلاق خوب و اعتقادات خوب و معرفت است، عبادت رفتاری غیر از رفتارهای عادی روزمرۀ انسان است. عبادت‌ شکل‌های مختلفی دارد؛ یک مدلش حج است، یک مدلش نماز است. ذکر زبانی هم عبادت است. در این عبادت‌ها شما یک کاری خارج از روال طبیعی زندگی و خارج از فعالیت‌هایی که برای رفع نیازهای عادی‌ هست انجام می‌دهید. یکی از عبادت‌ها زیارت و ذکر اولیاء خداوند است. نماز ذکر خداست. امام صادق(ع) فرمود: ذکر ما بخشی از ذکر خداست، وقتی ما یاد بشویم خدا یاد شده است. رسول‌خدا(ص) فرمود: ذکر خدا عبادت است، ذکر من عبادت است، ذکر علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) عبادت است و ذکر امامان دیگر از فرزندان او عبادت است. پس «حسین حسین» گفتن هم عبادت است. یکی از عبادت‌ها «پیاده‌روی» است. امام صادق(ع) می‌فرماید: «مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ‏ءٍ أَشَدَّ مِنَ الْمَشْيِ وَ لَا أَفْضَل‏» هیچ عبادتی پرثواب‌تر و بافضیلت‌تر از پیاده‌روی نیست. عبادت حج، پُر از پیاده‌روی است؛ مثل پیاده‌روی طواف خانۀ کعبه و پیاده‌روی در سعی بین صفا و مروه. بحث عبادت پیاده‌روی برای زیارت را از کجا باید شروع کنیم؟ از حج؛ الگوی ما آنجاست. اولیاء خدا برای خودِ حج از مدینه تا مکه پیاده می‌رفتند که تقریباً سه برابر این مسیری است که شما از نجف به کربلا می‌روید. امام حسن مجتبی(ع) و اباعبدالله الحسین(ع) بیست مرتبه پیاده به حج رفتند. طبق روایات، پیاده‌روی برای زیارت هم عبادت است، خصوصاً زیارت امام‌حسین(ع) که ثواب فراوان دارد. خدا به سادگی توفیق عبادت به هر کسی نمی‌دهد اما به شما توفیق این عبادت پرثواب، یعنی پیاده‌روی اربعین را داده است. در طول پیاده‌روی اربعین، حواس‌تان باشد دارید عبادت می‌کنید. امام‌صادق(ع) می‌فرماید: کسی که پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود خدا برای هر قدمش یک ثواب به او می‌دهد و یک گناه از او پاک می‌کند و یک درجه او را بالا می‌برد. حالا شما قدم‌هایت را بشمار ببین چندتا قدم برمی‌داری. امام‌صادق(ع) می‌فرماید: کسی که در آب فرات غسل کند سپس پیاده به سمت قبر امام‌حسین(ع) راه بیفتد بابت هر قدمی که برمی‌دارد و می‌گذارد، یک حجّ با مناسک قبول‌شده به او می‌دهند. آدم باید بتواند از عبادت لذت ببرد، منتها در ابتدا لذت عبادت به سادگی چشیده نمی‌شود. چون عبادت با نیازهای روزمرۀ ما بی‌ربط است، مثل غذاخوردن نیست. احساس نیاز به عبادت در انسان ابتدا بیدار نیست لذا معمولاً آدم با ولع سراغ عبادت نمی‌رود. بعد از اینکه انسان عبادت کرد، مثل گرسنه‌ای که غذا خورده، لذت نمی‌برد، ولی عبادت هم لذت دارد و لذتش بیشتر از لذت‌های عادی است. لذت‌های دنیوی در وجود انسان فعال و بالفعل هستند اما لذت عبادت بالفعل نیست مخصوصاً عبادت‌هایی که ثواب عمیق و بیشتری دارند طوری طراحی شدند که آدم نمی‌تواند به سادگی از آنها لذت ببرد؛ مثل نماز. انسان باید به یک بلوغ برسد تا احساس نیاز به عبادت بکند. وقتی انسان به یک بلوغ برسد می‌گوید خدایا! می‌خواهم با تو مستقیم حرف بزنم. نیاز به عبادت به‌سادگی در انسان بیدار و فعال نمی‌شود، اما یک عبادتی هست که راحت می‌توانی نیاز به آن را حس کنی و آن زیارت امام‌حسین(ع) است. می‌فرماید یکی از علائم مؤمن این است که دلش برای زیارت حسین(ع) تنگ می‌شود. این نیاز فعال است. اولین عبادتی که دل انسان راحت برایش تنگ می‌شود زیارت اباعبدالله الحسین(ع) است. چرا؟! چون خیلی حسین(ع) زحمت ما را کشیده است. امام حسین(ع) و اهل‌بیت ایشان، با رنج‌ها و مصیبت‌هایی که تحمل کردند، این را برای ما آسان کردند. درواقع مقدمه عبادت باعظمت زیارت اربعین را زینب کبری(س) و بچه‌های حسین(ع) برای ما انجام دادند. 🚩 مسیر نجف کربلا- موکب امام‌رضا(ع)- ۱۴۰۱/۶/۱۴ 📢صوت: @Panahian_mp3 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7468 @Panahian_text
🔻 پیاده‌روی اربعین یک عبادت است؛ اینجا حسّ عبادت بگیرید 🔻 فرق زیارت حسین با عبادت‌های دیگر این است که شیرینی‌اش از همان اول چشیده می‌شود 📌 ابعاد عبادت با عظمت اربعین-ج2 🔘 انسان نیاز به یک مهربانیِ مطلق دارد؛ اگر ندانی «یک قدرت مطلقی هست که عاشق توست» دلت سنگ می‌شود 🔘 عبادت یعنی «ابراز وابستگیِ ما به خدا»؛ همین اظهار نیاز موجب آرامش ما می‌شود 🔘 چرا به زیارت حسین(ع) نیاز داریم؟ انسان وابسته به خداست و حسین وجه‌الله و خلیفةالله است 🔘 در اربعین می‌توانید لذت عبادت را بچشید و با خودتان حسّ عبادت، ذکر و نمازِ خوب ببرید 🔘 اینجا بعضی‌ها نمازخوان شدند و خیلی از نمازخوان‌ها، نمازخوانِ خوب شدند 🔘 پیاده‌روی اربعین به ما یاد می‌دهد که عبادت اگرچه ممکن است کمی تلخی داشته باشد اما تهِ آن، شیرینی هست ____ در مسیر نجف به کربلا: زیارت اربعین، پیاده‌روی به سوی حرم امام‌حسین(ع) و این تجمع با شکوه، یک عبادت محسوب می‌شود. در این مسیر، حسّ عبادت به خودتان بگیرید؛ تا می‌شود در این راه، با وضو باشید، تا می‌شود این عبادت را با عبادت‌های دیگر(مثل ذکر و نماز) پررنگ بکنید. هرکسی هرچقدر در عبادت، دارایی و توانایی و تجربه دارد و هرچقدر به عبادت معرفت دارد، با خودش به اربعین بیاورد، اینجا بستر بهترین عبادات فراهم است. کسانی هم که در عبادت ضعیف هستند از اربعین حسّ عبادت و ارتباط گرفتن با عبادت ببرند، از اربعین نمازِ خوب و ذکر ببرند. اینجا بعضی‌ها نمازخوان شدند. اینجا خیلی از نمازخوان‌ها، نمازخوانِ خوب شدند. اینجا برای اولین بار شما می‌توانید لذت عبادت را بچشید، هرچند سختی داشته باشد. آدم در نماز خواندن که پادرد نمی‌گیرد ولی اینجا احتمالاً پادرد می‌گیرد، منتها این پادرد چقدر شیرین است! این دارد به ما یاد می‌دهد که عبادت اگرچه ممکن است کمی تلخی داشته باشد اما تهِ آن، شیرینی هست. ظاهر عبادت، ابتدا از کمی تلخ به نظر می‌رسد و کمی سختی دارد، ولی باطنش شیرین است. منتها این اربعین و پیاده‌روی برای زیات حسین(ع)، یک فرقی با عبادت‌های دیگر دارد و آن‌هم اینکه شیرینی‌اش از همان اول چشیده می‌شود؛ علی‌رغم اینکه سختی دارد. در اربعین، یک رازی برای این شیرینی وجود دارد. اینجا یک شفیعی هست به‌نام حسین(ع) که آمده برای ما این عبادت را شیرین کرده است. عبادت یعنی چه؟ انسان موجودی وابسته آفریده شده. ببینید وقتی کودک به دنیا می‌آید، چقدر وابستۀ پدر و مادر است؟ همۀ نیازهای مادی و روحی او را باید مادر برطرف کند. وابستگی و نیاز انسان به خدا خیلی بیشتر از وابستگیِ نوزاد به مادر است. منتها وابستگی کودک به مادر، به‌طور طبیعی بیدار است، اما بیدار شدن نیاز ما به خدا، ریاضت می‌خواهد. البته وابستگی به خدا، خیلی شیرین‌تر از وابستگی به پدر و مادر است چون وابستگی به خدا اولاً وابستگی به یک قدرت خیلی بزرگ‌تر است و ثانیاً وابستگی به یک مهربانیِ خیلی عمیق‌تر است. خیلی از شما، متوجه شده‌اید که نیاز به حسین و زیارت حسین دارید. خوشا به سعادت آنهایی که احساس نیاز به امام‌شان را پیدا کرده‌اند. یا الهی فدای حسین بشویم که این نیاز را در ما بیدار کرده است. خوش به سعادت کسی که این احساس وابستگی به امامش را درک می‌کند. چون امام خلیفة‌الله است. مگر انسان به خدا وابسته نیست؟ خُب حسین وجه‌الله است، خلیفةالله، عین‌الله و یدالله است. ولیّ خدا مظهر اسماء الهی است. لذا تو احساس وابستگی به حرم می‌کنی چون وابسته به امامت هستی. الهی احساس نیازتان به امام زمان‌تان بیدار بشود. انسان احساس نیاز به یک قدرت مطلق و یک مهربانی مطلق دارد. دلت سنگ می‌شود اگر خبر نداشته باشی که قدرت مطلقی هست که دوستت دارد و عاشق تو است! قساوت قلب و کوردلیِ انسان برای این است که احساس می‌کند کسی او را دوست ندارد. امام زمان مثل یک مادر دلسوز و مهربان که نمی‌تواند طفل شیرخوارش را رها کند، یک لحظه هم نمی‌خواهد رهایت کند! نگو «من آلوده و گنهکار هستم» بچۀ شیرخواره هم مدام لباسش را کثیف می‌کند ولی مادرش به‌خاطر آلودگی، او را دور نمی‌اندازد. وابستگی ما به خدا چه ربطی به عبادت دارد؟ موجود وابسته گاهی باید با خودِ آن قدرت مطلق، مستقیماً حرف بزند و بگوید که من به تو وابسته هستم. نماز یعنی من اعتراف می‌کنم به تو و به محبت تو و به قدرت تو وابسته‌ام، من سرکش نیستم! کسی که می‌خواهد احساس وابستگی به خدا و نیاز به عبادت در او بیدار بشود چه‌کار کند؟ زیاد به کربلا بیاید! هرسال اربعین بیاید. کم‌کم امام‌حسین(ع) با دلت این‌قدر بازی می‌کند که دلت را بیدار کند. کم‌کم می‌بردت درِ خانۀ خدا. کم‌کم نمازخوانِ خوب می‌شوی. 🚩 مسیر نجف به کربلا- موکب امام‌رضا(ع)- 1401/06/15 📢صوت: @Panahian_mp3 @Panahian_text