مُتَناقِضنَما 🇵🇸
-
و هزاران شکر خدا را که تو
پا گذاشتی در زندگیم :))!
#شهادتت_مبارک
#جهادنا
مُتَناقِضنَما 🇵🇸
بعضی آدم ها را خدا مقدر میکند ،
برای حضور در زندگیت
تو نمیدانی و نمیفهمی ،
که او از کجا سر و کلهشان پیدا شد !
اما انها می آید ،
آمدنی که هیچ رفتنی ندارد...
چه شد که کار به اینجا رسید را نمیدانم
فقط میدانم که فرمانده ۲۳ ساله دفاع از حرم ، جوری آمد و ماندگار شد
جوری آمد و دیگر نرفت
و جوری دستم را گرفت
که هیچ کس در زندگی برایم اینگونه نبود...
#به_وقت_پرواز
#شهید_جهاد_مغنیه
لطفا امشب خیلی دعا کنید .
برای همه بچه هایی که فردا و پس فردا کنکور دارن... 🙃🌿
مُتَناقِضنَما 🇵🇸
لطفا امشب خیلی دعا کنید . برای همه بچه هایی که فردا و پس فردا کنکور دارن... 🙃🌿
بیشتر از همه ، دعا کنید برای آرامش قلبهاشون که موقع آزمون بتونند با حال خوب و بدون استرس این چند ساعت و حتی بعدش را پشت سر بذارند :) !
مُتَناقِضنَما 🇵🇸
_
اینجانب پس از روزی بسیار طولانی و پر کار نیاز به مقداری غر زدن داشته !
درنتیجه کنار مادر گرام سکنا گزیده و شروع نمودم !
چرا شب سیاهه ؟
چرا خورشید میتابه ؟
چرا این زندگی تموم نمیشه ؟
چرا همه خورشت کرفس دوست ندارند ولی من دارم ؟
چرا ما نمیریم مشهد زندگی کنیم ؟
و...
ایشان هم در بیخیالی تمام گوش جان سپرده بودند تا در نهایت خود خسته شده و بساط غر زنی را جمع کنم که ناگه با شنیدن جمله « چرا هیچ کس نمیخواد با خرید یه دیوان امام منو خوشحال کنه ؟! » سرشان از پایین تغییر جهت داد و رو به بالا و سپس سمت من متمایل شد !
_ دیوان امام ؟!
+ وای اره مامان ، دیوان شعر امام 😍
نمیدونی چقدر خوبه که ، اینقدر شعرهاشون قشنگه !!
وای مامانننن ، باورت نمیشه امام حتی برای عروسشون هم شعر گفتن 🥺😍 اصلا خیلی خوبه...
القصه ؛ وی همچنان صبوری به خرج داده تا زمانی که بنده ذوق کردن های خود را با جمله « اما حیف گرونه ، کسی برام نمیخره که » به اتمام رساندم .
مادر چند ثانیه ای نگاهی تماما عاقل اندر سفیه که قابلیت محو نمودن انسان از روی کره زمین را داشت به بنده نمودند و سپس فرمودند :
دیوان امام تو کتابخونه هست ، برو بردار !!
و به سادگی اینجانب را با بهت و حیرت فراوان به حال خود رها کرده و رفتند...🚶🏻♀️💔
حقیقتا دلم به حال خودم سوخت که این همه مدت در حسرت چیزی بودم که تنها و تنها چند متر بسیار کوتاه بامن فاصله داشت !!! 🤧