واقعا بعضی وقت ها از میزان لطفی که خدا توی زندگیم بهم داشته میرم تو شوک... که خدایا ، اینم ؟! بابا ایول واقعا اصلا نمیدونم چی بگم فقط واقعا دمت گرم خدا...

اینم میزاریم به حساب همون کارهایی از خدا که هیچ وقت حکمت اش را نفهمیدیم و می‌مونیم به امید صعود پر افتخار ایران در حکومت جمهوری اسلامی حضرت مهدی (عج)

زینب زین أَب زینتِ پدر، به عالمی میگردیم که علی ع تمام زینت‌ش است و دخت فاطمه س زینت علی‌ ع ست؛ -حقایق‌الحیاة-

عیدتون مبارک :) 🎊

🎧💜 ‌●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ㅤㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤ #مولودے چـے بگم من از وصفِ شأنِ تو زیـنب ؟' زن نگو ، دقیقاً خودِ خودِ زهـرا ! (:

ولی صحنه اشک ریختن بچه ها چهره بهت زده بیرانوند اشک های از ته دل عزت اللهی بغض رضاییان و... دلم را آتیش زد... و فقط به این فکر کردم که چه طور ممکنه یک سری به خاطر این اشک ها شاد باشند و بخندند و اسم دین خودشون را هم انسانیت بذارند ؟! اون آمریکایی که رقیب مون بود اومد و با بچه ها همدردی کرد ؛ اون وقت به اصطلاح هم وطن های خودمون...

ایشون را که می‌بینید ، مِن جمله دلایل زیبا شدن فصل سرما هستن :))❥ #متناقض_شات

هر وقت مامانم-بابام صدام میزنند : خدایا ! باز چه غلطی کردم ؟! کدوم یکی از کارام لو رفته ؟!

خب ! خبری نبود من هنوز زنده ام...🚶🏻‍♀️

مادر من معلم اند... امروز داشتن تعریف میکردن که یکی از شاگردهاشون اومده و گفته من خدایی که مردم را توی این سختی ها و مشکلات رها کرده و کاری بهشون ندارن قبول ندارم... و اگر خدایی بوده و هست ، حتما در نتیجه این همه دعا یک اتفاقی می‌افتاد... و من ناخودآگاه یاد دیشب خودمون افتادم : که چه طور این همه آدم ، اونم همزمان متوسل به درگاه خدا شدن. نه تنها خدا و ائمه که پای صد و بیست و چهار هزار پیامبر را هم کشیدن وسط...😂 که فقط ایران ببره ، ایران صعود کنه... حالا هر کسی با یک دیدگاهی ولی خواسته مشترک بود... خود من به شخصه از اول تا آخر بازی یک ریز مشغول دعا سنا بودم😂🙄 و بعد چی شد ؟! خدا گفت : دیدی بنده من ؟ دیدی من به تو هیچ نیازی ندارم ؟!! دیدی آخرش اونی که میاد پیشم و کمک میخواد تویی ؟ دیدی آخرش خواسته هات را از من میخوای ؟! حالا که دیدی ، درس هم گرفتی ؟! آفرین ! همین مهم بود... من صلاح دیدم نتیجه اون بازی باخت باشه ، اگر به منی که تو سختی ها و نگرانیت میای پیشم اعتماد داری ، پس دیگه هیچی نگو :)) !! #متناقض_نوشت