eitaa logo
پاراگراف || امیرحسن‌اوصالی🇮🇷
2.9هزار دنبال‌کننده
401 عکس
12 ویدیو
3 فایل
📃روزنامه‌نگار _ حافظ‌پژوه و منتقدِ سینما نوشته‌هایی از سر دغدغه و پاراگراف‌های جذاب ❌️بدون ذکر منبع کپی نکنید. راضی نیستم. ✏️[اینجا قراره "نوشتن" و "نقد فیلم" یاد بگیری.]🎬 #آموزش_نویسندگی #آموزش_نقد_فیلم نقد و پیشنهاد : @a_h_osali
مشاهده در ایتا
دانلود
_ شمارا نمی‌دانم، اما سکوت این شبهای طولانی من‌را عجیب به‌فکر می‌برد. یاد مرگ از آن فکرهایی‌ست که مشغولم می‌کند. مرگی که نمی‌توانم از او بگریزم. و متأسفانه هیچ شناختی هم درباره‌اش ندارم. با این‌که در نزدیکی‌ام احساسش می‌کنم، اما آنقدر نزدیکم نمی‌شود که با او رفیق شوم و سوالاتم را از او بپرسم! سوالات فراوانی دارم. آیا قبل آمدنش من‌را باخبر می‌کند؟ اگر خانه‌ی قلبم به‌هم ریخته باشد، چه؟ خجالت نمی‌کشم؟ مرگ که رفیق من بود، اصلا به‌خانه‌ی من می‌‌‌آید؟ منی که پای هر غریبه‌ای را به خانه باز کرده‌ام، چگونه محل رفت‌وآمد رفیقم بشود؟ چه می‌گویم؟ چرا خزعبلات می‌بافم؟ مرگ خاکی‌ست، هرکجا دلش بخواهد می‌نشیند. اصلا قبل آمدنش خبر نمی‌دهد. همیشه می‌خواهد آدم را سوپرایز کند. ولی من هیچ‌وقت آماده‌ی مهمان سر زده نیستم. بروم، بروم مقداری خانه را تمیز کنم، شاید امشب بخواهد سوپرایزم کند‌... . _امیرحسن‌اوصالی 👇 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8
پاراگراف || امیرحسن‌اوصالی🇮🇷
#شب_نویسی #مرگ_نوشت۱ _ شمارا نمی‌دانم، اما سکوت این شبهای طولانی من‌را عجیب به‌فکر می‌برد. یاد مرگ
دیشب هشیار خوابیدم. منتظر آمدنش بودم. گفته بودم که، مرگ اهل سوپرایز کردن است. بی‌خبر می‌آید. و حتی بی‌سروصدا و گاهی در سکوت مطلق. امروز اگر به سراغم بیایَد حتما طرح رفاقتی با او می‌ریزم. من ترفندهای زیادی برای رفاقت بلدم. برای نوشیدن چای یا قهوه‌ی ترکی دعوتش می‌کنم. یا برای خوردن یک شیشلیک اساسی وسوسه‌اش می‌کنم. بنظر شما مرگ شیشلیک دوست دارد؟ یا می‌توانم کتابی درباب راز زندگی به‌او هدیه بدهم که دست از سر من بردارد! می‌بینید من هم آدم عجیبی هستم. می‌خواهم‌ با مرگ طرح رفاقت بریزم و با یک هدیه از سر وا کنمش! اما تا به‌حال دنیای بدون مرگ را تصور کرده‌اید؟ خیال کنید دچارِ یک نامیرایی شده‌اید، چگونه زندگی می‌کنید؟ شاید ابتدا خوشحال باشیم با بودن در کنار عزیزمان، اما کم‌کم همه‌چیز رنگ‌وبویش را می‌بازد و لباس تکرار به‌تن می‌کند. رفت‌وآمد‌ها تصنعی می‌شوند و زندگی مقداری رنگ پوچی به‌خود می‌گیرد. مضحک است. عده‌ای دوپا با مرض نامیرایی درکنار هم نفس بکشند. فی‌الحال که مرگ و میری‌ست دنیا را بوی فساد برداشته است، وای به‌حال دنیای بدون مرگ! اما این‌ را می‌دانم، که اگر مرگی وجود نداشت، انسان خود به استقبال مرگ می‌رفت.... . _امیرحسن‌اوصالی 👇 ‌‌‌┄┅─═◈═─┅┄⁣𑁍┄┅─═◈═─ https://eitaa.com/joinchat/2729640001Cb1d34d8ce8