فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با یه " خداااا " زندگی کن!
همه چی هست!
پشت پرده!
میخوان ببینن چی کار میکنی..
همین!
https://eitaa.com/parakande_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر مادرها! فرزندانتون رو نذر حضرت حجت کنید اگر راغبند اگر استعداد دارند بفرستیدشدن طلبه بشن..
مبادا با شبههی کنکور و دیپلم و فایدهی بیشتر برای جامعه و خطر لباس پوشیدن و... زمین گیرشون کنید و خودتون رو محروم!
حوزه های علمیه امروز برای اهلش، مفیدترین و خوشظرفیت ترین مکان تحصیل و ثمردهیه..
صدقه جاریه برای شما و چشم روشنی و عنایت امام زمان ان شاءالله به خانواده و نسلتون
خدای متعال توانایی و صبر و طاقت تحمل بر غربت فرزندانتون رو عنایت میکنه. شک نکنید
https://eitaa.com/parakande_del
در تاریخ بماند مطالعه و معرفی چهار جلد از بهترین کتب شهید مطهری، دو جلد از بهترین کتب استاد طاهر زاده، دو جلد از بهترین کتب مرحوم صفایی، طرح کلی و روش تحلیل سیاسی از بیانات رهبری و کتاب آذرخش کربلای علامه مصباح به انضمام نا و نخلونارنج و تعلق و کشتیپهلوگرفته و... جملگی نامگذاری شد به "افول"!
افول یک پسرک گمشدهی خوشظرفیت!!
آن هم در طول کمتر از پنج ماه
اف بر غربت این زمانه که هر چه را از_دست_رفته بداند مرز حریم این آثار را حفظ میکند و یکدست و بدون اشاره زیر سوال نمیبَردش!
ای حسرت به دل نشسته
ای کشتی به گل فرو رفته
دیگر کجا چنین بزرگ خواهی شد..
من و علی آقای عباسی و اقامجتبای شفیعی و اقامیلاد بختیاری و سیدابولفضل شاه طاهری از سال ۹۷ - ۹۸ گروه اول این بچه ها را تور کردیم. همه این سال ها در روزهای سختی و خوشی، پستی و بلندی، بهتان ها و تشویق ها، مانع ها و موقعیت ها کنار ما بوده اند و پایمان ایستاده اند! تازه بعضی وقت ها فکر میکنند کم گذاشته اند و دلجویی میکنند که چطور جبران کنند. در کنار هم از ده ها مسئله ریز و درشت عبور کرده اند و با استقلال فکری خودشان به پیشنهادهای مختلفی حتی با ترغیب من، نه گفته اند! حالا که مرور میکنم روزی که با این پسرها شروع کردم اعتماد به این قالب و این مسیر کار ساده ای نبود. سخت تر از آنکه بچه های امروزی تصور کنند چون نه موقعیت من مثل امروز بود نه افق و چشم اندازم روشن و قابل اتکا!
اما بچه ها با کس دیگری معامله کرده اند و امروز الحق و الانصاف از طلبه های موفق سطح خودشان هستند. این استقامت و مردانگی و وفای بچه ها برای یک ایل آدم پرادعا درس است!
از یازدهم حضور در هیچ جمعی را قبول نکرده بودم اما دیشب با اینکه حال خوشی نداشتم ولی از این محبت و بنده نوازیشان شرمنده شدم و با علی عباسی عزیزم چند ساعتی کنار هم بودیم.
آن ها را با تلاش و زحمت خودشان در قله ها خواهیم دید ان شاءالله
دقیقا یک سال پیش پایین کتابش نوشته " شاید آخرین روز مدرسه رفتنم! به امید حقانی.. "
خیلی از شما در موقعیت سال گذشته محمدمهدی هستید. اگر امروز در مورد تصمیمش و طلبگی بپرسید شاید تعبیر کنه بهترین انتخاب زندگیش؛ کسی که اصلا فکرش رو نمیکرد وارد این مسیر بشه اون هم سال یازدهم... مقاومت کنید و این فشارها رو پشت سر بگذارید. روز اولی که وارد سربازخونه حضرت حجت شدید تمومه! با وادی آرامش، یک قدم فاصله دارید! کارهای بزرگتری مونده عبور کنید از این موانع آقایون!
این امید و رسیدن به هدف، برای دانشجوها هم صدق میکنه.. منتظرم!
1_1616049489.mp3
2.97M
♦️هو العلی العظیم♦️
برای تمام کسانی که وقت به دنیا آمدنشان مادرانشان خواب عجیبی درباره ی آنان ندیده اند.
برای تمام کسانی که پدرانشان وقتی لقمه ای را در دهانشان می گذاشتند نانی از غیب بدست نیاورده و بدیشان داده اند.
برای تمام کسانی که دوران مدرسه ی شان عادی و معمولی بودند و در درس هایشان شکست میخوردند و با دیگران متفاوت نبوده اند.
برای کسانی که دوران کودکی شان را طوری طی کردند که کسی نوری در سر آنان ندید و همگان آنها را خردسالی عادی پنداشتند.
برای تمام کسانی که در تمام شقوق نوجوانی شان در هیمان کثرات و طوفان شلوغی های دنیا بی صدا توبه و گمان کردند به خاطر خطاهایشان در مسیر حقیقت بی استعدادند.
برای تمام کسانی که وقتی خواستند ازدواج کنند همسر آینده ی شان را در رویاها از دستان غیبی نشناختند.
برای تمام کسانی که رزقشان از طرق عادی و با سختی تامین می شود.
برای تمام کسانی که بچه داری میکنند،خانه تمیز میکنند،نان حلال و با هزار جان کندن بدون آنکه به دنبال امور ماورایی خاصی باشند به خانه می برند.
برای تمام کسانی که آرزوی استاد کامل داشتند و هیچگاه پیرمردی از پستوی صحراها و کوه قاف، ناگهان دست بر شانه های آنان نزد و صدایشان نکرد و یا در حرمی و یا مکان مقدسی برای رسیدن به این امر دستی از ماورا ندیدند و اکتفا کردند به جلسات و مجالس معمولی که خدا پیش پای آنان قرار داد و مشغول هستند.
تبریک میگویم!
دقیقا شما ویژه ترین آدمیان و مستعد ترین ها برای سلوک الی الله هستید.
همان ها که انتخاب می شوند.
چرا که شما در قاعده ی بازی قرار گرفته اید.
از آنجا که فرمود:
ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها.
شما برای حرکتتان ساختار خلقت را در هم نریخته اید و ایمان شما به ساحت دین رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم همان ایمان آوردن به سیاهی های روی سفیدی های منقوش است که فرمود آنان که چنین اند برادران من هستند و حسرت بر دل اصحاب خویش با برادر خواندن آنان گذاشت.
معمولی بودن پیچیده ترین حکمتی است که خدای علی اعلی به بنده ای عنایت میکند تا از لابلای همین امور عادی دست توحید را آرام آرام مسیطر بر جهان نظاره کند.
فراموش نمیکنم پیرمرد عارف بزرگی را که میفرمود معتقدم جای آنانی که ندیده اند و استقامت کردند و ندیده خریدارند با جای آنانی که فقط باید نشانشان بدهند تا حرکت کنند در روز قیامت متفاوت است.
معمولی بودن اما متشرع بودن و اهل ولایت الله بودن کلید گشایش لقاءالله در این دنیا است.
دوام و التزام درست به شریعت ساحت معمولی بودن شما را به لایه ای بالاتر از معمولی بودن منتقل میکند.جای که برای سطوح پایین تر دیگر معمولی نیست اما در آن آسمان و در آن طور از وجود برای اهلش معمولی است.
آنجا که فرمود:
لو کشف الغطاء ما ازدت یقینا
همان مرتبه ای است که خرق تمام حجاب ها نیز در آن معمولی است و ریشه در اعماق بیکرانه ی عبودیت دوانده و از خویشتن چیزی نمی یابد که بخواهد تفاوتی با دیگران احساس کند.
این همان شیوه ی احراق است.
قدر خود را بدانید و امیدوارانه ملتزم باشید.
نشانه های غیبی همیشه برای قوی ترین ها نیست،گاهی بهانه ای برای تحرک ضعفاست.
اینجاست که مراقبه و محاسبه به کار می آید تا معلوم شود بی خبری ها و نیامدن ها از کدام چشمه نشات میگیرد....
✍ سید اصفهانی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درد ۱۶ تا ۱۹ اردیبهشت برای شهدای مقاومت فراموش نمیشد!
داغ خانطومان تا روز شهادت، با حاج قاسم بود و تا ابد مهر سربسته ای بر دل عاشقان و مدافعان حریم اهل بیت..
لعنت خدا بر امریکا و بر غرب زدگانی که این شیطان بزرگ را نشناختند!
لعنت خدا بر اعتماد به میز مذاکره ای که این شیاطین نشسته باشند و گل های ما را پرپر کنند!
لعنت خدا بر آتش بس های دروغین کفر و تزویر!
لعنت خدا بر فشارهایی که قلب حاج قاسم و فرماندهان مقاومت را فشرد و کسی نتوانست دم بزند!
یکی از بچه ها چند روز پیگیر بود که فرصتی مجازی مفصل گفت و گو کنیم و جلسه ای داشته باشیم. واقعا نمیرسیدم تا آخر گفت خب هر جا فرصت میکنید ما می آییم؛ من هم خیلی روی هوا گفتم قم یکی دو ساعتی بعد درسم میتوانم خالی کنم! این نامردها(به عبارت بهتر: مرررردها) هم از گرگان نمیدانم به چه بهانه ای آمدند تهران و در حد یک ساعت قم سفر کردند و برگشتند.. مدتی است که کنار هم در دانشگاه فرهنگیان گلستان دغدغه تیم سازی دارند و هم پیمان شده اند که کنار هم رشد کنند. در مورد مسیر و قالب ها و نکاتی که پیش رو دارند پرسیدند و متمایل بودند با تیم های ما گفت و گو کنند و از تجربه هایشان استفاده کنند. این همت و عزم راسخ این بچه ها با کیلومترها فاصله خیلی امیدوارکننده است. روزی این کلونی ها و تیم های کوچک و بزرگ نقاط مختلف کشور به شکل در همتنیده ای کنار یکدیگر گره های بزرگی باز میکنند! سرعت حرکت کشور به سمت این مدل و فرایند، غیرقابل مهار و انکارناپذیر است.
حاج آقا با همه مشغله ها حتی بعد از ورود به مجلس، بچه ها را رد نکرده و جلسه هفتگیمان را در قم حفظ کرده است. با همه کم خوابی و برنامهی فشرده حتی از اندک وقت استراحت و خانواده هم زدهاند که این جمع چندساله که ابتدا با دغدغه طرح ولایت و تکمیلش دور هم جمع شده بودند، باقی بماند. الان خیلی از بچه ها خودشان برگزار کننده و استاد طرح ولایت شده اند و هرکدام خانواده و درس و بحث و کار خودشان اما نیازمان به این جلسات اخلاق و این دورهمی روز به روز بیشتر میشود. میخواستم بگویم جلساتی باید در زندگی شما وجود داشته باشد که اتفاقا هر چه مشغله هایتان بیشتر میشود تعهد و دلبستگی شما به آن دورهمی بیشتر!
حاج آقای آقاتهرانی درخیلی از موارد مخالفت ها و داد و بیدادهای سیاسی ما علیه خودشان یا پایداری را شنیده اند و تحمل کرده اند اما هیچ کدام از مرتبطین و شاگردانشان را درگیر این هیاهو و شلوغی و سیاست بازی بار نیاورده اند! نه هیچ کدام ما متصل به کار حزبی ایشان هستیم و نه ایشان ترغیبی برای نیروسازیِ سیاسی! اگر ما جای ایشان بودیم جلسات اخلاق و موسسه امام کیلویی چند؟! اول یک تیم رسانه ای قدرتمند برای تودهانی به فلانی و فلانی تاسیس میکردیم! کار هر کسی نیست این حریت و اخلاق مداری.. این خصیصه ها و این اتکا به خدای متعال با وجود همه اشکالات ریز و درشت، در شاگردان مرحوم آیت الله مصباح خیلی هویداست! شاید یک رشحه ای از قدرت ایمان و توکل خود علامه مصباح
موضوع جلساتمان چند وقتی است به "اهمال کاری" رسیده که حاج آقا تعبیر میکند یک مرض مُسری خطرناک و اعتیادآور و فراگیر است.. عامل بسیاری از زمین گیرشدن های خودمان و رفقایمان!
سلام
خواهش میکنم انقدر نپرسید کتاب هایی که قراره تا پایان سال بخونیم و خوبه رو بگید بخریم!! معرفی هر کتابی که عرض میکنم بخونید، طبیعتا زمان خودش انجام میشه! در این ایام از معرفی دسته ای و گُترهای کتب به شکل سبدغذایی که تا اخر سال قراره رجوع کنید متنفرم!!
بچه های قدیمی تر میدونند ایام نمایشگاه اگه از این سوالا بپرسید جوش میارم!
همینطوریش شماها که وارد نمایشگاه میشید با دیدن کتب مختلف بُن هاتوتو تموم میکنین، حداقل مدل ما که برای معرفی هر کتاب نسبت به شخصیت هر کس در زمان مخصوص به خودش ناظر به رشد و پیشرفتش توصیه هایی داریم، ذبح نکنید! با همون فضای انبوه خوانی و توصیه اساتید و مجموعه های مطرح و قابل اعتماد (مثل همین لیست کتب اخلاقی برنامه "کلمه" شبکه یک که تازه منتشرشده)، یک لیست جمع و جوری میتونید دست و پا کنید! در همین حد ارزش گذاری؛ نه بیشتر!😅
به جد توصیه میکنم تازه دانشجوها و تازه طلبه ها اگر نمیتونن تونمایشگاه مدیریت کنند خودشون رو، از اتلاف وقت پرهیز کنند! به قول یکی از اساتید بخاطر یک لیوان شیر آدم نمیره یک گاو بخره! اگر لیست مشخص دارید بسم الله و الا به کتب برخی انتشارات امین مثل انقلاب اسلامی یا آثار برخی اندیشمندان مثل شهیدمطهری، علامه مصباح و... اکتفا کنید!
#معرفی_کتاب
@parakande_del
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما به نصرت الهی ایمان داریم.
خدای نوح، خدای ابراهیم، خدای اسماعیل، خدای موسی، خدای عیسی و خدای محمد؛ خدای ما هم هست!
#ایمان ...
ایمان به خودش، به نصرتش، به هدایتش، به مسیرهای پر پیچ و خم..
@parakande_del
مقدمه:
تا به حال چهار نوع مدیر در مسندها و سطوح مختلف کشور دیده ام. انواع و اقسامشان را! با قالب ها و روش های مختلفی که هر کدام داشته اند! هر چند با این سن کم ولی تا دلتان بخواهد با گونه های مختلفی از ایشان مانوس بوده ام
- دسته اول که تعدادشان هم متاسفانه زیاد نیست "مدیران موفق" هستند که ثمره کارهایشان هر چند دیربازده ولی قابل اتکا و روشن است. هر جا بوده اند تحول ایجاد کرده اند و مبارزه داشته اند و مجموعه ها را چند گام رو به جلو برده اند و احیا کرده اند!
- دسته دوم "مدیران نیمه موفق" هستند که توانایی کارهای بزرگ دارند ولی شهامت و جربزه لازم را به خرج نمیدهند! گاهی از روی ترس از دست دادن موقعیت و جایگاه، گاهی از روی فقدان مهارت کافی و گاهی هم هر چند واقعا پاک دست اما نسبت به جایگاهشان قدکوتاه هستند و مرد میدانی که به آن ها سپرده شده حداقل در زمان پذیرش این مسئولیت، نیستند!
- دسته سوم که درصد قابل توجهی از مدیران فعلی جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند "مدیران متوهمند" ؛ اینها شکست خوردگانی هستند که توهم موفقیت دارند و هیچ گونه نمیتوانید در مخشان فرو کنید که باید تغییری ایجاد کنند! اینها کارها را پرقدرت شروع میکنند و ادای مبارزه با ساختارهای فشل را درمی آورند ولی با نگاه های پروژه ای و بی هدف به نیمه نرسانده رها کرده و ایدهی دیگری را استارت میزنند تا آن را هم ذبح کنند و به گند بکشانند! برای شما جالب است که بگویم اتفاقا عمده این عزیزانِ پرادعا از رفقا و جوانان خوش آتیه ای هستند که فکر میکردید اگر سر کار بیایند چه شاهکاری خواهند کرد!
- دسته چهارم هم "مدیران شکست خورده"ای هستند که حتی خودشان هم التفات به شکستشان دارند ولی از آن صندلی لامصبِ مسئولیت پا نمیشوند! اینها نه حالی برای کار کردن دارند نه حوصله ای برای پیشرفت! ورشکستگانی که عمر خود را کرده اند و فقط میتوانید در جایگاه اِشغال پست ها به حسابشان بیاورید مثل خیلی از مدیران دولت قبل!
میخواستم به اینجا برسم👇👇
پ.ن: محمدمیثم میثمی از مدیران موفقی است که حسرت کار کردن با او تا ابد در دلتان باقی خواهد ماند. از نیروهایش تیمی قدرتمند میسازد که تا کار را به انتها نرسانند خواب و زندگی را بر خود حرام میکنند! هر چند انقدر هوای خانواده های تیمش را هم دارد که هیچ کدام از خانواده های ما از کار کردن با رییس میثمی نمی نالند! فشار کار را نه انقدر زیاد میکند که همه ۱۲ ساعت سر کار باشند نه انقدر کم میکند که هر روز، اداری بار بیایی.
حواسش جمع جمع، به هیچ کاری نصفه کاره چنگ نمیزند، خود را وقف مسئولیتش میکند و در عین سختی های کار همه بچه ها چشمشان به او که یک اشاره کند! هم اعتماد کامل به او دارند هم آماده هزینه دادن و جان نثاری برای او هستند حتی اگر کار آنطور که باید، درنیاید!
به مناسبت بی انصافی و قضاوتی که علیه او شنیدم خواستم بگویم اگر همه دنیا هم علیه او صحبت کنند ما میفهمیم میثمی چگونه همه را آرزو بر دل گذاشته! آرزوی تکرار یک دهم از موفقیت او در پروژه هایی مثل عصرهای کریسکان با این تیم بی نظیر که مانندش را سراغ ندارم بر سینهشان سنگینی میکند!
دوستت داریم رییس❤
#خدایی_که_باید_ببینه_میبینه
هر چند فعلا موقعیت فراهم نیست اما دوست دارم باز هم با این تیم، با سجاد و محسن و با همه کسانی که انقدر خوب توسط شما چیده میشوند که آدم کِیف میکند؛ کنار شما کار کنم..
عکس ها را جهت انبساط خاطر از سفر کردستان انتخاب کردم و شاید رفع خستگی رفقایی که میدانم این چند وقت خیلی اذیت شدند!
گرچه عکس های بهتری هم بود که ترسیدم کله ام رو بکَنن!😅
ضمنا خداقوت به آقاهادی عزیز بابت رونمایی از تقریظ کتاب خاتون و قوماندان💪
میلاد از رفقای نایاب روزگار است. وقتی کنارت هست تکیهگاهی مثل یک کوه داری، میتوانی با خیال راحت به او تکیه کنی و مطمئن باشی که کارها به بهترین شکل به سرانجام خواهد رسید. برایم انقدر آرامش بخش است که وقتی فشارهای ذهنم فوران میکند میدانم میلاد خونم کم شده! باید بروم برایم حرف بزند تحلیل کند تا به استقرار برسم. اگر مسئولیتی قبول کند مدیربالادستی خاطرش جمع است هیچ کس به اندازه او درکش نمیکند و وظیفه اش را بهتر از هر کسی انجام میدهد!
حالا درست خلاف علی که انقدر ایدهی جذاب به کار اضافه میکند یکهو وسطش میبینی وسط کار دیگری هستی🤣😜
ولی همیشه در ذهنم این دونفر به همراه مجتبی (البته به انضمام همراهان و تیم های هر کداممان) یک ترکیب کامل برای شروع حرکت های درجه یک و ماندگار محسوب میشوند! امیدوارم موقعیتی برای اثباتش در آینده هم وجود داشته باشد
تصویری که میبینید مربیان پنج سال اخیر قرارگاه ملی اتحادیه هستند! به عبارتی در مجموع ما با حدود ۴۰۰، ۵۰۰ دانش آموز زبده و شاید نخبه سر و کار داشته ایم! تقریبا هم مدل واحدی پیاده کرده ایم و دردهای مشترکی داشته ایم! با همه کاستی ها چه بخواهیم چه نخواهیم باید پاسخگوی این سال ها باشیم و گردنمان از مو باریک تر😅 اما حداقل میتوانیم ادعا کنیم حرف برای گفتن زیاد داریم و هر چه در چنته داشته ایم به میدان آورده ایم و خروجی های قابل قبولی تحویل داده ایم!
به بچه ها میگویم به لطف خدا رمز اول این نیمچه موفقیت "رفاقت" و "اعتماد" بوده! چیزی که در این دوره زمانه کمتر پیدا میشود!
1️⃣
یکی از مفاهیمی که مدت ها پیش حاج آقای حاجعلیاکبری راجع به تربیت دانش آموزان، مورد تاکید قرار میدادند و در سال ۹۲ به کتابی تبدیل شد و در طی این سال ها هم بارها از ایشان شنیده ام با عنوان "تربیت حماسی" خلق شده است. مدتی قبل در پاسخ به دغدغهی یکی از اساتید و دوستان عزیز عرض کرده بودم که اگر شرایط، مساعد بود تمایل داشتم پژوهش بلندمدت و مفصلی ذیل این عبارت انجام میدادم چرا که گمشده تربیتی این روزها در نوجوانان و یک راهبرد عملیاتی برای اصلاح و پرورش نسل اخیر به نظر میرسد!
اگر بتوانم و حوصله ای کنم بنا دارم چند ریزعنوان پژوهشی جدید، ذیل مبحث تربیت حماسی را در کانال مرور کنم! شاید برای اهالی تعلیم و تربیت ریزموضوع خوبی برای تحقیق و تامل باشد که تکمیل کنند و ما هم استفاده کنیم.
قبل از بیان این ریزعنوان ها چند روزی به شرح مقدمات بحث میپردازم تا اهمیت موضوع روشن شود...
حدود ۸ ماه، فقط جمع آوری و نوشتن فیش های اولیه به طول انجامیده. امید که مورد استفاده قرار بگیرد ان شاءالله. (ناموسا اگه استقبال نمیکنید و به دردتون نمیخوره بگید ادامه ندم🤪🧐)
مفهوم شناسی اجمالی حماسه:
این اثیر در جلد اول کتاب نهایه برای دو طایفهی عرب، واژه "حمس" (جمع احمس) را به کار برده که آنان به این دلیل این گونه نامیده میشدند که در دین خود تحمس یعنی شدت و استواری و شجاعت داشتند. عادتشان این بود که در مزدلفه وقوف میکردند و به عرفات نمیرفتند و میگفتند: ما اهل خداییم و از حرم بیرون نمیشویم و... به نظر میرسد طبق توضیح مفصل ابن اثیر و آنچه در فرهنگ لغات قاموس آمده "اهل حماسه" دارای خصلت هایی چون استقامت، بی باکی و حرکات هایی خلاف عادت بودند. شهید مطهری درباره معنای لغوی حماسه میگوید: کلمه حماسه به معنای شدت و صلابت است و گاه به معنای شجاعت و حمیت استعمال میشود. استاد شهید در جای دیگری فرمودهاند: حماسه افتخار و نازیدن به چیزی یا موضوعی است که یاداوری آن در روح، هیجان به وجود آورد و انسان را به حرکت وادارد و آماده دفاع کند لذا اصولا حماسه در زمانی ایجاد میشود که انتظار آن نمی رود! (حماسه حسینی جلد 3، ص 331)
حالا؛ در واژگان تخصصی تعلیم و تربیت، انسان حماسی به چه کسی میگویند؟!
خواهم گفت خدا بخواد..
#تبلیغ_دانش_آموزی
در ۲۵ شوال ۱۳۸۲ قمری در عزای شیخ الائمه امام صادق علیه السلام نیروهای وحشی پهلوی به مدرسه فیضیه حمله کردند و شاگردان امام صادق را به خاک وخون کشیدند. پیام امام درپی این واقعه تکان دهنده سال ۴۲ که نقطه عطفی در روزهای مشتعلشدن این نهضت بود، خواندنی ست:
"ناراحت و نگران نشوید مضطرب نگردید ترس و هراس را ازخود دور کنید شما پیرو پیشوایانی هستید که دربرابر مصایب و فجایع، صبرواستقامت کردند که آنچه ما امروز میبینیم نسبت به آن چیزی نیست. پیشوایان بزرگوار ما حوادثی چون روزعاشورا وشب یازدهم محرم را پشت سر گذاشتهاند و درراه دین خدا یک چنان مصایبی را تحمل کرده اند شما امروز چه میگویید؟ از چه می ترسید؟ برای چه مضطربید؟ عیب است برای کسانی که ادعای پیروی از حضرت امیر و امام حسین را دارند در برابر این نوع اعمال رسوا و فضاحت آمیز دستگاه حاکمه، خود را ببازند. دستگاه حاکمه با ارتکاب این جنایت خود را رسوا و مفتضح ساخت و ماهیت چنگیزی خود را به خوبی نشان داد. دستگاه جبار با دست زدن به این فاجعه، شکست و نابودی خود را حتمی ساخت. ما پیروز شدیم؛ ما ازخدا می خواستیم که این دستگاه ماهیت خود را بروز دهد وخود را رسوا کند. بزرگان اسلام ما، در راه حفظ اسلام واحکام قرآن کریم کشته شدند زندان رفتند فداکاریها کردند تا توانستند اسلام را تا به امروز حفظ کنند و به دست ما برسانند. امروز وظیفۀ ماست که دربرابر خطراتی که متوجه اسلام و مسلمین می باشد برای تحمل هرگونه ناملایمات آماده باشیم تابتوانیم دست خائنین به اسلام را قطع نماییم و جلوی اغراض و مطامع آنها را بگیریم."
♦️هو العلی العظیم♦️
چه خوب است برای یک بار در این هنگامه ی پر طمطراق سایه های چنبره زده بر وجود شکننده ات،
به قوت آسمانی نهادینه شده در عمیق ترین لایه های هستی ات اعتماد کنی.
دست عیسوی ات را از درون،برون کشی و ابرهای متراکم تیره و تار در پیش چشمانت را کنار بزنی،
جایگاه نورت را بیابی
آنجا بدون اینکه دیگران بدانند بنشینی
و بی صدا در مرکز و کانون خویشتن سفر کنی.
آنجاست که افکار آرام آرام تبدیل به اصوات می شوند
در ابتدا شلوغند و جهت دار و مبهم
در ادامه وقتی قوت جمع کردن یافتی،خاطره ها در مدار صحیح خویش قرار می گیرند
صوت ها تبدیل به دیدنی ها می شوند و سخن از رازی مرموز در مکنون وجودت خواهند گفت.
اسراری که ده ها هزار سالست ابلیسیان آن را به هزار شگرد از انسان پنهان می دارند.
اگر قوت تمرکز و تطبیق عالم های نهفته در وجودت روزی ات باشد، خواهی دید که هستی از افق ادراکی ات به زبان فهم تو با تو سخن می گوید.
در آنجاست که معلوم می شود قرآن کریم چیست و حاملان آن چه شاهکاری برای انسان آورده اند.
زحمت این رجوع را کلمات آن به عهده می گیرند و راه را برای رسیدن به خاموشیِ کانون هموار می کنند.
در آن طوفان و گردباد سهمگین لایه ی زیرین که خود را محبوس و اسیر آن می پنداشتی و گمان می کردی که بی اعتباری ات نزد اهل اعتبار جراحتی به ساحت حرکت آسمانی ات وارد کرده است، نوایی زلال را می شنوی که از پیوستن جمله ی کیهان و اکوان در برابر تو به شکل کلماتی هویدا می شوند که هزاران بار آن را دیده بودی اما ندیده بودی:
"ما ودّعک ربک و ما قلی"
حضرت غیب الغیوبی عالم که مشرف به ساحت ظاهر هاست هیچ گاه تو را رها نکرده و هیچ گاه بر چشمه ی وجودت خشمگین نبوده است.
تو در دایره ی قضاوت های تلخ از خویشتن محبوس شده ای و این تلقین مکرر هزار باره که هر روز در برابرت قد علم کرده و اعماق وجودت را زخمی و در هم شکسته می کند ،همان شگردی است که شیطان در اردوگاه عدم ها برای رهاندن خویش از غم تنهایی هزاران ساله اش به وسیله ی آن لشکر کشی می کند.
تردید نداشته باش که تحفه ای هستی برای خویشتن، که نمونه ی مشابه در ازل و ابد نداشته ای.
سفرت را آغاز کن و بدان بی توجهی های دیگران و روی گرداندن های آنان از تو، هدیه ای لاهوتی برای توست که اگر مخزن رموز آن را در هم شکنی،گوهرهای لایزالی غیرت و عشق خدا نسبت به خودت را در آن خواهی یافت که او میخواهد برای او باشی.
که اگر با او باشی با همه ای و اگر بی او بودی،وجهه داشتن نزد نیستی ها جز طنزی تلخ برای اهل حقیقت نیست.
خودت را باور نکن!
بلکه خود الهی ات را جستجو کن و به آن باور داشته باش و بدان هیچ گاه رها نشده ای و بی دلیل در این چینش راز آلود کثرات در این زمان و مکان خویشتن را ادراک نمی کنی.
این ترکیب ماورایی الفاظ را که هزاران هزارا عالم را در پس خویش پنهان کرده اند هر روز به تعداد نفس هایت زمزمه کن:
ما ودّعک ربک و ما قلی(سوره ی ضحی)
و رسالت مخصوص خویش را از ورای تجلی آن کشف کن.
المکتوبات فی النجف الاشرف
@m_h_esfahani
پراکنده_دل!
1️⃣ یکی از مفاهیمی که مدت ها پیش حاج آقای حاجعلیاکبری راجع به تربیت دانش آموزان، مورد تاکید قرار م
2️⃣
شهید مطهری در ادامه اشاره کرده است: یک شخصیت حماسی، آن کسی است که در روحش این موج وجود دارد؛ یک روحیه متموجی از عظمت، شجاعت، خرق عادت و حس دفاع از حقوق خود و دیگران و نیز حس عدالتخواهی..
در واقع حماسه، کیفیتی از زیستن و حکایتی از قوت روح است. انسان حماسی، بی تفاوت نیست؛ روزمرگی، سستی و اخوت را به رسمیت نمیشناسد؛ بیش از همه از تکلیفگریزی و عافیت طلبی گریزان است. انسان حماسی دارای روحی بزرگ است؛ از هر چه حقیر است نفرت دارد؛ کوله بار رنج و محت را بر جسم خویش تحمل میکند. انسان حماسی درد دارد؛ او حقیقتا انسان است؛ نسبت به وضعیت موجود رضایت ندارد؛ سکون را نمیپسندد؛ همواره به افقی برتر چشم دارد؛ میشورد و میشوراند و نمیتواند بی اعتنا بماند. پس حماسه به منزله شعله ای در میان تاریکی است و حرکتی در خلال سکون ها و سکوت های مرگبار. (سیدمهدی موسوی، تربیت حماسی الگوی تربیت مهدوی)
شهید بهشتی در چند سخنرانی مفصل که برخی در کتاب نقش آزادی در تربیت کودکان اشاره شده با تعابیر دیگری این مطالب را تکرار میکند. در یکی از سخنرانی هایشان فرمودهاند: اسلام نوجوان فضول بار میآورد! شما را به خدا در این کلاس ها یک مشت انسان های قالبی خاک برسر نسازید! انسان بسازید نه یک مشت انسان نمای قالبی ابزاری که در فلان مدل مشخص درس میخواند در فلان مدل مشخص پسر خوبی در خانه است و مودب بار آمده و باب میل شما رفتار میکند و با فلان مدل یک دانشمندی، پروفسوری، مهندسی، رزمی کاری چیزی میشود! بشریت انسان پویای آزاد میخواهد! فرصت اظهارنظر کردن، حرف پَرت زدن، استدلال غلط کردن میخواهد تا در آینده لجوج و پرخاشگر و متعصب و سطحی بار نیاید! پدرمادرها، آقا و خانم ها این بچه ها اگر با این منش انتخاب و حُریت بار نیایند در آینده روبروی شما خواهند ایستاد!
حجت الاسلام حاج علی اکبری با اشاره به همین تعبیرات در مصاحبه ای تحت عنوان "تربیت حماسی؛ چرایی چیستی عناصر و ابعاد" تکمیل میکند: من از آن (نوجوان فضول شهیدبهشتی) تعبیر میکنم به "تربیت پویا و نقاد" که در مقابل تربیت تسلیم خواه و محدودکننده قرار دارد.
انسان حماسی با یک دغدغه مندی و روحیه انتقادی و پویایی در عمل، شجاعت در شکستن عادت ها را دارد که اتفاقا از خودش شروع میشود و به محیط اطرافش میرسد. اول در خودش حماسه ایجاد میکند یعنی معمولی زندگی نکند که فقط بخورد و بخوابد و درس بخواند و ورزش کند! فکرش، روحش، قلبش را پرورش میدهد و در وهله دوم در هر محیطی که قرار میگیرد این حماسه سازی را عملیاتی میکند.
تا اینجا حماسه و اهلش رو تعریف کردیم. یکی دو فیش دیگه در ضرورت تربیت حماسی و مقدمات بحث جلو میریم بعد به چند گونه اساسی ذیل تربیت حماسی اشاره خواهم کرد ان شاءالله
#تبلیغ_دانش_آموزی
خانه های آن کسانی می خورد دَر بیشتر
که به سائل می دهند از هر چه بهتر بیشتر
عرض حاجت می کنم آنجا که صاحبخانه اش
پاسخ یک می دهد با ده برابر بیشتر
گاه گاهی که به درگاه کریمی می روم
راه می پویم نه با پا، بلکه با سر بیشتر
زیر دین چهارده معصومم اما گردنم
زیر دین حضرت موسی بن جعفر بیشتر
گردنم زیر دین آن امامی هست که
داده در ایران ما طوبای او بَر، بیشتر
آن امامی که فِداکِ گفتنش رو به قم است
با سلامش می کند قم را مُنوَّر، بیشتر
من برایش مصرعی می گویم و رد می شوم
لطف باباهاست معمولا به دختر بیشتر