#یادداشت
🔹به یاد دکتر مصطفی چمران
🔸سید حسین سادات شیرازی
🔸مصطفی چمران در سال ۱۳۱۱ در تهران متولد شد. او فردی بسیار باهوش بود و برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت. در آنجا در رشتههای مهندسی برق و فیزیک پلاسما تحصیلات عالی خود را به پایان رساند. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، چمران در خارج از ایران علیه حکومت پهلوی فعالیت میکرد.
🔸او همچنین برای یاری رساندن به مردم فلسطین به لبنان رفت و در آنجا به آموزش مبارزان مشغول شد.
🔸پس از پیروزی انقلاب، چمران به ایران بازگشت و به عنوان اولین وزیر دفاع کشور منصوب شد. سپس مسئولیت مهمی را بر عهده گرفت: تشکیل و سازماندهی جهاد سازندگی. هدف این نهاد، بسیج داوطلبان مردمی برای انجام پروژههای عمرانی مانند ساخت جاده، پل، مدرسه و تأمین آب آشامیدنی در روستاهای محروم سراسر ایران بود.
🔸با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، چمران به جبهههای جنوب شتافت. او ابتدا به عنوان نماینده ویژه امام خمینی ره در شورای عالی دفاع و سپس به عنوان فرمانده عملیات در مناطق جنگی جنوب، به ویژه در مناطق خرمشهر و اطراف آن، به خدمت پرداخت.
🔸مصطفی چمران سرانجام در روز ۳۱ خرداد سال ۱۳۶۰، در جریان نبرد با نیروهای عراقی در منطقه دهلاویه نزدیک سوسنگرد، بر اثر اصابت ترکش به سرش به شهادت رسید. چمران به دلیل هوش و دانش علمی بالا، گذشتن از زندگی راحت در خارج و بازگشت برای خدمت به کشور و انقلاب، تلاش خستگی ناپذیرش برای کمک به محرومین از طریق جهاد سازندگی، و حضور مستقیم و مسئولیتپذیری در خط مقدم جبهههای جنگ شناخته میشود. شهادت او در راه دفاع از ایران، یادآور فداکاری، توانایی علمی و تعهد عمیق او به مردم و میهنش است.
🔸سالروز شهادت وی، ۳۱ خرداد، فرصتی برای گرامیداشت این ویژگیهاست.
#پرند_فوری
🆔 @parand_fori
#یادداشت
🔹جنگ تمام نشده!
🔸جنگ تمام نشده!
🔸لااقل در رسانه که واضح است جنگ تمام نشده!
🔸اما برخی برگشتهاند به تنظیمات کارخانهای؛
🔸برگشتهاند به دعواهای سیاسیِ نچسبِ یک ماه قبل؛
🔸برگشتهاند به زمان انتخابات و پساانتخابات؛
🔸برگشتهاند به غُر زدن به خودیها ...
🔸توپ و تفنگشان را از روی #نتانیاهو برداشتهاند و گرفتهاند سمت جلیلی و قالیباف و پزشکیان! گرفتهاند سمت ایتا و صدا و سیما ...
🔸رفقا جنگ تمام نشده! واضح و شفاف، هنوز در جنگیم!
🔸برگردیم به انسجام سه روز قبل ...
برگردیم به #نقطه_اشتراک ایران ...
🔸حمید کثیری
#پرند_فوری
🆔 @parand_fori
#یادداشت
🔹شهادت
🔸سید حسین سادات شیرازی
🔸شهادت، اوج نزدیکی انسان به سرچشمه هستی است. آن لحظه که جان با اراده ای آگاهانه و عاشقانه، از قفس تن رها می شود، دروازهای به سوی حقیقتی بیپایان گشوده میگردد.
🔸شهید، در آن گام نهایی، همه تعلقات گذرا و محدود دنیوی را پشت سر میگذارد. این رهایی، نه فرار که پروازی آگاهانه به سوی بینهایتی است. او با انتخاب خود، مرزهای فانی را درمینوردد و به ملکوت حیات جاودانه قدم میگذارد.
🔸شهادت، تجلی کامل عشق و تسلیم در برابر اراده حق است. شهید، عشق خود را به خالق و آرمانهای برتر، با گرانبهاترین گنج خود، جانش، به اثبات میرساند. این نثارِ جان، برترین قربانی و عمیقترین ابراز محبت است که او را در دریای رحمت بیکران الهی غرق میکند.
🔸این انتقال، پایان نیست؛ آغاز حیاتی است روشنتر و گستردهتر. شهید، از دایره تنگ زمان و مکان میرود و در ساحتی از نور و حضور مستقر میشود، جایی که رنج و محدودیت دنیوی به پایان رسیده و وصال حقیقی آغاز گشته است.
🔸شهادت، یادآوری است به زندگان که زندگی حقیقی، فراسوی این دنیای مادی جریان دارد. آنان که این راه را برگزیدند، با نوری که از وجودشان تابید و با یاد ماندگارشان، راهی را نشان میدهند که به سوی جاودانگی و قرب الهی میرود. روحشان در آغوش بیکران حق، در آرامشی بیپایان آرمیده است.
#پرند_فوری
🆔 @parand_fori
#یادداشت
🔹مصاحبه دکتر پزشکیان! نه توجیه کنیم و نه هدف را گم کنیم ...
🔹حمید کثیری
🔸چند ساعتی گوشی را کنار گذاشته بودم و هیئت بودم. وقتی برگشتم دیدم در گروهها چه بحثهایی که سر مصاحبه دکتر پزشکیان با تاکر کارلسون شکل نگرفته!
🔸بعد از مصاحبه هم عدهای در مقام توجیه صحبتهای دکتر پزشکیان برآمدهاند که این حرفها مخاطب خارجی دارد و عدهای دیگر نیز که در یک سال گذشته جادهصافکن هر آنچه نباید بودند، این حرفها را خیلی هم درست خواندهاند ...
🔸واقعیت این است که برخی از صحبتهای دکتر پزشکیان در این مصاحبه جای هیچ توجیهی ندارد. با بینات و اصول نظام و انقلاب که هیچ، با کوچهپسکوچههای فرعی انقلاب نیز همخوانی ندارد! از اینها که بگذریم این حرفها امروز خریداری نیز ندارد! نه آن سوی آبها و نه در ایران ...
🔸امروز همهی مردم دیدهاند که آمریکا به ایران حمله کرده و هر چه در توان داشته در اختیار جنایتکاری گذاشته که ظرف ۱۲ روز، قریب به ۱۰۰۰ جان عزیز را از این خاک گرفته است. از سردار و سرباز گرفته تا مرد و زن و کودک!
🔸حداقل امروز بخش اعظم مردم ایران فهمیدهاند که آمریکا چه شر مطلقی است، اما باز هم عده معدودی داخل کشور این حقیقت عیان را نمیبینند و با منطق اظهار ارادت پیش کدخدا جلو میروند! این هم یک بیماری است که درمانش لااقل برای امروز نیست ...
🔸اما همهی این حرفها را زدم تا به اینجا برسم که نه صحبتهای دکتر پزشکیان جای توجیه دارد و نه جای پرداخت بیشتر از این! باید رد شد، پزشکیان همین است که میبینیم، او دشمن نیست. دشمن نتانیاهو و ترامپ جنایتکارند ...
🔸نه توجیه کنیم و نه گِرا و هدف را گم کنیم! این صحبتها را یادمان باشد و بایگانی کنیم برود!
🔸ما این روزها یک هدف بیشتر نداریم و آن صرف تمام وقت و توان برای آمریکا و اسرائیل است. باید همه توان و نگاه مردم را معطوف به #دشمن که امروز او را خوب شناختهاند نگه داشت. همو که حاج قاسم را شهید کرد و همو که خون عزیزان و بیگناهان این آب و خاک را گرفت و هنوز زبان به تهدید میچرخاند ...
#پرند_فوری
🆔 @parand_fori
#یادداشت
🔹بحران کمآبی پرند
🔸سید حسین سادات شیرازی
🔸وقتی پای بحران آب در پرند به میان میآید، گفتمان رسمی غالباً به سمت الگوی مصرف مردم، منحرف میشود؛ گویی با کمکردن زمان استحمام یا بستن شیر آب حین مسواک، میتوان دریای خشکشدهای را پر کرد. اما واقعیت این است که بحران پرند، تراژدی برنامهریزیهای ناپایدار و توسعهای است که آب را نه به عنوان محدودیت، که پسانداز آینده، تصور کرده است. از یک سو، شهر جدید پرند روی زمینی بنا شده که فاقد هرگونه منبع آبی پایدار است. سفرههای زیرزمینی آن یا شور هستند یا آلوده به نیترات، و رودخانههای محلی توانی برای تأمین نیاز جمعیت ندارند. بنابراین آب شرب آن از چاههای احمدآباد مستوفی و خط انتقال از تهران (با ظرفیت فعلی ۶۰۰ لیتر بر ثانیه) تأمین میشود، در حالی که برای جمعیت پیشبینیشده (۵۶۰ هزار نفر) به ۱,۷۰۰ لیتر بر ثانیه نیاز است . این تناقض، خود نشاندهنده شکاف میان برنامهریزی جمعیتی و تدارک منابع است.
🔸از سوی دیگر، الگوی توسعه فضایی شهر، محرک اصلی افزایش مصرف آب است. مطالعهای که توسعه کالبدی پرند را تا سال ۲۰۳۲ شبیهسازی کرده، نشان میدهد سناریوی توسعه پراکنده (ویلا سازی) نیاز آبی را به ۴۳ میلیون مترمکعب در سال میرساند، در حالی که سناریوی رشد جمعیتِ درونزا فقط ۳۳ میلیون مترمکعب آب نیاز دارد . این ۱۰ میلیون مترمکعب تفاوت، حاصل زمینخواری شهری است که فضای سبز وسیع، استخرهای غیرضروری و ساختوسازهای بیضابطه را دامن زده است. در چنین شرایطی، تأکید صرف بر صرفهجویی خانگی که سهمی کمتر از ۱۰٪ از کل مصرف آب کشور دارد نوعی فرار از مسئولیت است. مسئله اصلی، کشاورزی ناپایدار منطقه رباطکریم و صنایع اطراف است که سهمیه آب از تصفیهخانههای پرند و واوان دریافت میکنند ، یا شبکههای فرسوده آبرسانی که ۳۰٪ آب را پیش از رسیدن به مصرفکننده هدر میدهند .
🔸اما عمیقترین زخم، تخلیه منابع آبی تهران برای پر کردن بحران پرند است. تهران خود با کمبود ۳۰۰ میلیون مترمکعبی آب مواجه است و منابع آن از حوضههای مجاور تأمین میشود. اکنون قرار است این کلانشهرِ در آستانه تنش، آب شهر جدید پرند را نیز تأمین کند؛ آن هم در شرایطی که پروژههای جایگزین مانند بازچرخانی آب با قابلیت تولید ۳۲۰ میلیون مترمکعب آب از فاضلاب برای فضای سبز به دلایل شرعی و ذهنی مسکوت ماندهاند . این تصمیم، چرخهمعیوبی را ایجاد میکند: تهران با انتقال آب به پرند، منابع خود را تهی میکند، سپس برای جبران آن، طرحهای انتقال آب از دوهزار یا شیرینسازی را کلید میزند که خود پیامدهای اکولوژیک غیرقابل بازگشتی دارند .
🔸راه برونرفت، نه در شعارهای مصرف، که در تغییر پارادایم توسعه است توقف پروژههای جمعیتپذیر بدون ارزیابی منابع آبی، اصلاح الگوی کشاورزی با آبیاری قطرهای، نوسازی شبکههای فرسوده و سرمایهگذاری روی بازچرخانی آب. تا زمانی که سیاستگذاران، آب را در پرند ارزانتر از واقعیت بفروشند و توسعهگران، زمین را بدون محاسبه هزینه آب، تفکیک کنند، بحران، مهاجران جدید را نیز درگیر خواهد کرد. پرند امروز، آیینه تمامنمای مدیریت ناپایدار آب در ایران است؛ آیندهای که اگر اصلاح نشود، نه با صرفهجویی، که با جیرهبندیهای تحمیلی و نارضایتی اجتماعی پاسخ داده خواهد شد.
#پرند_فوری
🆔 @parand_fori
هدایت شده از ستاد حمایت از مطالبهگران پرند
#یادداشت
#صدای_مردم
#مطالبه_گری
#شهروندان
🔹زخمهای پنهان شهرمان
🔸پرند، شهری که باید نماد توسعه و امید باشد، گاه زیر سایههای سنگین فساد و رانت خمیده است. حق با شماست. آنچه میگویید تلخ اما آشناست: شبکههای به هم پیوستهای که رانتخواری و ویژهخواری را در پشت دیوارهای کلفت قانونینما پنهان میکنند. آنها با چنان مهارتی از پیچیدگیهای قانون سوءاستفاده میکنند که گویی خود، تجسم قانونند. و آنگاه که کسی جرأت کند و پردهای از این فساد نهان را کنار بزند، طوفانی از حملات مستقیم و غیرمستقیم به پا میشود. هدف این حملهها مشخص است: منحرف کردن توجه از اصل ماجرا، ترساندن افشاگر و در نهایت، دفن کردن دوباره فساد در زیر خاکستر فراموشی. در این میان، درد اصلی فسادی که منابع عمومی را میبلعد و عدالت را نقض میکند گم میشود.
🔸این وضعیت خستهکننده و خشمگینکننده است. سکوت در برابر این وضعیت، تنها به معنی رضایت دادن به ادامه آن است. هر بار که فسادی گزارش نمیشود، هر بار که افشاگری به خاطر ترس از فشارها عقبنشینی میکند، دست این شبکهها بازتر میشود. آنها روی سکوت ما حساب باز کردهاند.
🔸اما راهی وجود دارد. سکوت را باید شکست. قانون حمایت از گزارشگران فساد، مصوبه مهمی که به تازگی به تصویب رسیده، دقیقاً برای مقابله با همین ترسها و تهدیدها طراحی شده است. این قانون:
۱. از هویت گزارشگران محافظت میکند.
۲. هرگونه آزار، اذیت، تهدید یا انتقامگیری از گزارشگر را جرم دانسته و برای آن مجازات در نظر گرفته است.
۳. نهادهای مشخص و امنی را برای دریافت گزارشهای مردمی درباره فساد اعم از اداری، مالی، استخدامی و... تعیین کرده است.
🔸مردم پرند! اینبار ابزار قانونی در دست داریم. سایه فساد با نور افشاگری محو میشود. هر گزارش شما، چه کوچک و چه بزرگ، سنگی است بر دیوار بیعدالتی. به سامانههای رسمی گزارش فساد ،مانند سامانه ۱۹۷ سازمان بازرسی کل کشور مراجعه کنید. آنچه را میبینید، آنچه را میدانید، با استناد و مدارک، گزارش دهید. قانون جدید پشت شماست تا از حقوقتان دفاع کند و از شما در برابر فشارها محافظت نماید.
🔸سکوت را بشکنید. فساد را تنها نگذارید. گزارش دهید. این تنها راه پس گرفتن شهرمان از چنگال رانتخواران و ویژهخوارانی است که در پناه قوانین، قانون را نقض میکنند.
🔸آینده پرند به صدای شما بستگی دارد.
#ستاد_حمایت_از_مطالبهگران_پرند
🆔https://eitaa.com/joinchat/1003619181Cc1f2920780
#پرند_فوری
🆔 https://eitaa.com/57490386/415
#یادداشت
🔹نگاهی به وظیفه اصلی رسانهها و مطبوعات
🔸سید حسین سادات شیرازی
🔸رسانههای جمعی در هر جامعهای که بر مشارکت آگاهانه مردم استوار است، باید به جای تمرکز بر القای خوشایندهای عمومی یا انبوهسازی اطلاعات سطحی، بر افزایش علم و قدرت تفکرِ مخاطبان متمرکز شوند. اگر رسانهها صرفاً به دنبال تأمین خوشایندها یا انباشت دادههای جزئی باشند بدون آنکه عمق دانش و توان تحلیل مردم را ارتقا دهند، در واقع نقش سازنده خود را نادیده گرفتهاند.
🔸متأسفانه در وضعیت کنونی، کموبیش با چنین رسانههایی روبهرو هستیم. حتی وقتی این رسانهها لباس آموزشی به خود میپوشانند، معمولاً به انتقال اخبار جزئی و گذرا (مانند تصادف دو اتوبوس در جادهای خاص) بسنده میکنند. اما پرسش اینجاست، گویند که در سقسین شخصی دو کمان دارد / زان هر دو یکی گم شد ما را چه زیان دارد.
🔸آگاهی از چنین رویدادهایی چه سودی برای مخاطب دارد؟ آنچه جامعه بدان نیازمند است، افزودن علم اصیل و توان اندیشیدن به شهروندان است، نه انباشت اطلاعاتِ پراکنده یا اخبار خُردِ بیاثر.
🔸هر شهروند در چنین جامعهای باید به این درک برسد که مثلاً زندگی جمعی و مشارکت در سرنوشت مشترک (از جمله حق رأی)، مسئولیتی بزرگ به دوش او میگذارد. رأیی که سرنوشتساز است، تنها زمانی به صلاح جامعه خواهد بود که از پشتوانهای از دانش ژرف و قدرت تحلیلِ نقادانه برخوردار باشد.
رسانهها موظفاند این پشتوانه را فراهم کنند.
#پرند_فوری
🆔 @parand_fori
#یادداشت
🔹تناقضهای توسعهی ناهمگون
🔸سید حسین سادات شیرازی
شهر پرند، این فرزند ناخواستهی توسعهی شتابزدهی حاشیهی تهران، امروز در چنبرهی تناقضهایی گرفتار آمده که بازارهای هفتگیاش جمعهبازار، سهشنبهبازار، یکشنبهبازارنماد عینی آناند. از یک سو، این بازارها حلقهی نجات معیشت هزاران نفری هستند که قربانی اقتصاد بیثبات و بیکاری ساختاری شدهاند ؛ از سوی دیگر، آتش اختلافی اند که هر بار در محلههایی مانند شهرک کیسون فاز شش، شعلههای درگیری، سد معبر، و اعتراض را برمیافروزند. این تناقض، تنها یک مسئلهی مدیریت شهری نیست؛ زخم عمیقتری است بر پیکرهی فرهنگی و اجتماعی شهری که بیهویت، رها شده میان سنت و مدرنیته دستسازِ بسازوبفروشها میتازد.
بازارهای موقت، در ذات خود، یادآور بازارچههای محلی جوامع سنتیاند که کارکردی فراتر از مبادلهی کالا داشتند: محلی برای گفتوگو، تبادل خاطرات جمعی، و تقویت انسجام اجتماعی. اما در پرند، این پدیده به ضدخود تبدیل شده است. چرا؟ زیرا زیرساختهای شهری از راههای تنگ گرفته تا فقدان فضاهای تجاری برنامهریزیشده هرگز پاسخگوی این حجم از جمعیتِ مشتاقِ معیشت نبودهاند . ترافیکهای کُشنده، سد معبرهای خشمانگیز، و آلودگی صوتی، تنها علائم سطحیِ این بیماریاند. عمق فاجعه آنجاست که مدیریت شهری، به جای برنامهریزی مبتنی بر عدالت فضایی، این بازارها را به ابزاری برای جبران کمبود خدمات رفاهی تبدیل کرده است: گویی با مواجببگیریِ هفتگیِ چند ساعت تحملِ آشوب، شهروندان را به سکوت در برابر کمبود مراکز خرید، پارکها، و فضاهای عمومی فرا میخوانند!
اما بحران، تنها در ترافیک و درگیریهای فیزیکی خلاصه نمیشود. آنچه پرند را میآزارد، بحران هویت این بازارهاست. در شهرهایی با ریشههای تاریخی مانند تربت حیدریه که بازارش بازتابی از کشاورزی بومی و صنایع دستی منطقه بود ،بازار محلی، حافظ خاطرهی جمعی است. پرند اما، شهری بیریشه است؛ بازاریانش از حاشیههای دوردست میآیند، کالاهایشان عمدتاً کالاهای بنجلِ وارداتیِ فاقد اصالت است، و خریدارانش نیز ساکنانی اند که پیوندی با محله خود احساس نمیکنند. این بیهویتی، بازار را به صحنهی تقابل تبدیل میکند، تقابل بین رانندگانِ خسته از ترافیک و دستفروشانِ مستأصل، بین ساکنانِ معترض و بازاریانی که چارهای جز سد معبر ندارند، بین مدیریتی بیبرنامه و شهروندانی بیاعتماد. درگیری اخیر در شهرک کیسون، زنگ خطری بود که نشان داد این آتش زیر خاکستر، هر لحظه ممکن است شعلهور شود.
از منظر اقتصادی نیز این بازارها، مسکنِ موقت بر زخمهای ساختاریاند. آمارهای رسمی میگویند بیش از ۲۵ درصد جوانان کشور بیکارند و واحدهای تولیدی با کمتر از ۴۰ درصد ظرفیت کار میکنند . در چنین شرایطی، جمعهبازار پرند برای بسیاری، تنها چارهی نانآوردن است. اما این چاره، خود به تداوم چرخهی فقر دامن میزند، دستفروشان، فاقد بیمه و امنیت شغلیاند، سودشان ناچیز است، و هیچگاه به کسبوکار پایدار تبدیل نمیشوند. اینجا است که پرسش کارشناسانه مطرح میشود چرا به جای تکیه بر اقتصاد موقتی که هر هفته آشوب میآفریند، ظرفیتهای واقعی پرند مانند موقعیت صنعتی یا نیروی انسانی جوانش برای ایجاد اشتغال پایدار فعال نمیشود؟
راه برونرفت، نه در حذف این بازارها، که در تحول در مدیریت آنها نهفته است. اولاً، ساماندهی فضایی ضروری است: اختصاص زمینهای دایرمانند حریم خطوط ریلی یا فضاهای بلااستفاده به بازارهای دائمیِ دارای زیرساختِ آب، برق، و سرویسهای بهداشتی . ثانیاً، بازتعریف هویتی بازارها با اولویت دادن به تولیدات محلی و صنایع دستی ساکنان بومی پرند، تا این بازارها به کاتالیزوری برای تقویت اقتصاد محلی تبدیل شوند. ثالثاً، مدیریت مشارکتی با تشکیل شورای مشترک از نمایندگان دستفروشان، ساکنان، و شورای شهر، تا تصمیمها در اتاقهای دربسته گرفته نشود. و سرانجام، شفافیت در درآمدها، عواید حاصل از عوارض این بازارها باید صرفاً برای بهبود زیرساختهای خودِ بازار و محلههای میزبان هزینه شود، نه آنکه در بودجهی عمومی شهر گم شود.
پرند امروز، به مثابه آزمایشگاه توسعهی ایرانِ شتابزدهاست. بازارهای هفتگیاش، نماد ناتوانی ما در تلفیق کارکرد اقتصادی با صلابت مدیریتی و عمق فرهنگی است. تا زمانی که نپذیریم شهرها فقط با بتن و آهن و سیمان ساخته نمیشوند، که با اعتماد، برنامهریزی، و احترام به کرامت انسانی معنا مییابند، هر جمعه، سهشنبه، و یکشنبه باید انتظار فریادهای خشمگینِ شهرک کیسونهای دیگری را داشته باشیم. این را نه به عنوان یک کارشناس، که به عنوان شهروندی که ساکن فاز شیش است، مینویسم که باور دارد پرند میتواند از رنجهای امروز، هویتی نو بسازد
هویتی که بازارهایش نه محل درگیری، که مهد گفتوگوی انسانها باشد.
#پرند_فوری
🆔 @parand_fori
#یادداشت
🔹مسجد و نقش آن در جهان اسلام
(به مناسبت روز جهانی مسجد)
🔸سید حسین سادات شیرازی
مسجد به عنوان کانون توحید و معرفت، همواره جایگاهی بیبدیل در جهان اسلام داشته است. تاریخ نشان میدهد که مساجد نه تنها محل عبادت، بلکه مرکز تعلیم و تربیت، خدمت به امت اسلامی و پایگاه حرکتهای انقلابی بودهاند. در حدیثی از رسول اکرم (ص) آمده است: اَلمَساجِدُ مَجالِسُ الأنبیاء که نشاندهنده اهمیت محوری مسجد به عنوان محفل انبیا است . در صدر اسلام، مسجد النبی در مدینه تنها محل عبادت نبود، بلکه مرکز تصمیمگیریهای سیاسی، اجتماعی و آموزشی به شمار میرفت . در واقع، مسجد به عنوان خانه خدا، محل تجمع مسلمانان برای عبادت، مشورت، قضاوت و آموزش بود .
امروزه اما به نظر میرسد مساجد با آن کارکردهای اولیه فاصله گرفتهاند. در حالی که مساجد سنتی نقش چندمنظوره در جامعه داشتند و به عنوان پایگاه بسیج فرهنگی و اجتماعی عمل میکردند، مساجد معاصر اغلب نقش محدودتری یافتهاند. بررسیها نشان میدهد که مساجد معاصر از نظر نشانهشناسی در ابعاد کالبدی، عملکردی و معنایی با کاهش کیفی مواجه شدهاند . به عبارت دیگر، مساجد امروزی در شهرهای بزرگ مانند تهران و پرند، گاهی به جای آن که محل عبادت و جنبشهای اسلامی باشند، به بنگاههای اقتصادی شباهت بیشتری یافتهاند. این امر ناشی از تغییر در مدیریت مساجد و نیز تغییر نیازهای جامعه است.
از دیدگاه آسیبشناختی، یکی از عوامل این فاصلهگیری، کاهش نقش مساجد به عنوان مراکز فرهنگی و اجتماعی است. در گذشته، مساجد محل پاسخگویی به نیازهای متنوع جامعه بودند، از حل مشکلات شخصی و اجتماعی تا آموزش علوم دینی و غیردینی . اما امروزه بسیاری از مساجد تنها به برگزاری نماز جماعت و مراسم مذهبی محدود شدهاند. به گفته حجتالاسلام قرائتی، مسجد باید محور فعالیتهای دینی و فرهنگی باشد و مؤمنین برنامه روزانه خود را با توجه به وقت نماز در مسجد تنظیم کنند . متأسفانه در عمل شاهد هستیم که مساجد نتوانستهاند خود را با تغییرات جامعه هماهنگ کنند و همین امر باعث کاهش نقش آنها در زندگی روزمره مردم شده است.
عامل دیگر، معماری و طراحی مساجد است. در حالی که مساجد سنتی با استفاده از عناصر معماری اسلامی مانند گنبد، مناره و محراب، حس معنویت و عبودیت را القا میکردند، مساجد مدرن اغلب از طرحهای مینیمالیستی و فناوریهای جدید بهره میبرند . هرچند این تحولات میتواند مثبت باشد، اما در برخی موارد به از دست دادن هویت معماری مساجد منجر شده است. بررسیها نشان میدهد که بعد کالبدی مساجد معاصر نسبت به ابعاد عملکردی و معنایی، تحققپذیری بیشتری دارد، اما معیار هویت مکان، در پایینترین سطح قرار دارد . این امر نشان میدهد که مساجد امروزی نتوانستهاند ارتباط عمیق با هویت اسلامی و فرهنگی برقرار کنند.
علاوه بر این، مساجد امروزی با چالشهای مدیریتی و اقتصادی مواجه هستند. در برخی موارد، مساجد به محلهای برای درآمدزایی تبدیل شدهاند که این با فلسفه وجودی مسجد به عنوان خانه خدا و پایگاه پارسایی در تضاد است . همچنین، بسته بودن درب مساجد پس از نماز و عدم دسترسی مردم به فضاهای عبادی در تمام ساعات روز، از دیگر آسیبهایی است که به کاهش نقش مساجد در جامعه منجر شده است .
برای بازگرداندن مساجد به نقش اولیه آنها، لازم است که مساجد به عنوان مراکز چندمنظوره فرهنگی، اجتماعی و آموزشی احیا شوند. مساجد باید پاسخگوی نیازهای متنوع جامعه باشند، از جمله برگزاری کلاسهای آموزشی، برنامههای ویژه جوانان و حتی فعالیتهای اجتماعی . همچنین، استفاده از فناوریهای دیجیتال و شبکههای اجتماعی میتواند به بهبود ارتباط مساجد با جامعه به ویژه نسل جوان کمک کند . در نهایت، معماری و طراحی مساجد باید به گونهای باشد که حس معنویت و عبودیت را القا کند و در عین حال با نیازهای جامعه مدرن سازگار باشد.
به طور خلاصه، مساجد به عنوان خانههای خدا، باید بار دیگر به کانون توحید و معرفت تبدیل شوند و نقش خود را در جهان اسلام به عنوان پایگاه حرکتهای اسلامی و انسانی ایفا کنند. این امر مستلزم همکاری متولیان مساجد، مردم و مسئولان فرهنگی است تا مساجد بتوانند با حفظ اصالت خود، با تحولات جامعه هماهنگ شوند.
#پرند_فوری
🆔 @parand_fori
#یادداشت
🔸یادداشت دکتر ابوالحسنی در حمایت از پیگیری نماینده محترم شهرستانهای رباطکریم وبهارستان در مجلس شورای اسلامی درباره #شهرستانشدن_پرند
🔸به نام خدا
🔸حال که انواع تیرهای رسانهای معلوم یا نامعلوم توسط برخی افراد یا قلمهای سادهانگار یا کماطلاع یا غافل یا... بصورت عامدانه یا ناآگاهانه و غیرعمد درحال فرودآمدن بر وجههی آقای قشقاوی است تا احتمالا ایشان را از پیگیری #شهرستان_شدن_پرند باز دارد درحالیکه این یک مطالبهی چندین ساله، عدالتمحور و مردمی است که علیرغم پیشرفت بسیارخوب در دولت شهید رئیسی متاسفانه با تغییر دولت، ابتر ماند و اکنون با توجه مسئولان به مطالبهی مردمی بحمدالله درحال پیگیری است لذا اینجانب که معمولا منتقد عملکرد این نماینده محترم و نیز نمایندهی محترم سابق این منطقه در زمینههای مختلف بودهام و انشاءالله بازهم در راستای #عدالت و #شفافیت به راه انتقاد و #مطالبهگری صحیح ادامه خواهم داد اما #حمایت قاطع خود را از کلیات اقدام ایشان در جهت پیگیری شهرستان شدن پرند که خود نیز سالهاست از مطالبهگرانِ این موضوعِ مهم و زیرساختی بودهام و در دورههای مختلف انتخابات نیز برآن تاکید داشتهام، اعلام نموده و بدینوسیله آمادگی خود را درجهت کمک و حمایت فکری و معنوی از مسئولان محترم برای بهبود یا رفع نواقص احتمالی و تکمیل تصمیمات در این زمینه اعلام میکنم.
🔸همین جا نیز از هر فرد یا مجموعهای که انبوه مطالبات و انتقادات انباشته را مدتها در پستو نگه داشته، سکوت نموده و دم بر نیاورده و شاید به نوعی گروگان گرفته تا به هر انگیزهای سر بزنگاه مثل اکنون بر فضای رسانهها بکوبد احتمالا با این هدف که مسئولان از پیگیری این مطالبهی مهم مردمی دست بردارند، برادرانه دعوت مینمایم از این نوع رفتارها، نگاهها و حرکات رسانهای خودداری کنند و بالعکس درجهت تقویت اتحاد مقدس ملت درراستای منویات رهبرانقلاب با حمایت از عناصر خدمتگزار مردم، به همفکری و همدلی و مطالبهی صحیح و منطقی درجهت حل مشکلات مردم منطقه بپردازند.
🔸والسلام علی من اتبع الهدی
🔸محمدباقر ابوالحسنی
🔸۷شهریور ۱۴۰۴
#پرند_فوری
🆔 @parand_fori
#یادداشت
🔹فرسودگی زودرس مسکن مهرپرند
🔸سید حسین سادات شیرازی
چند وقت پیش دوستی تعریف میکرد که برای خرید خانه به شهر پرند رفته بود. میگفت در نگاه اول، از دور که به مجموعههای مسکونی نگاه میکرد، همه چیز مرتب و قابل قبول به نظر میرسید. اما همین که وارد فازهای چهار تا شش میشد، یکدفعه با صحنهای کاملاً متفاوت روبرو میشد: ورودیهای داغون و کثیف، دیوارهای رنگ و رو رفته، آسانسورهای کهنه و فضای سبز رها شده. این تفاوت آنقدر آشکار بود که به یک قاعده شبیه بود. او متوجه شد که این فقط ظاهر ماجرا نیست و این فرسودگی زودرس تنها پس از دوازده سال، یک هشدار جدی است.
این مشاهدات، که خیلی از ما به چشم خود دیدهایم، تنها یک گزارش محلی نیست. این موارد، نشانههای بارز یک آسیبشناسی کلان در مدیریت پروژههای عظیم مسکونی است که ریشه در سه عامل اصلی دارد: ضعف مدیریت یکپارچه پس از تحویل، عدم شکلگیری حس تعلق و مشارکت اجتماعی، و در نهایت، مشکلات اقتصادی ساکنان. مسئله تنها در کیفیت ساخت اولیه نیست، اگرچه آن هم میتواند مؤثر باشد، بلکه نقطه بحران دقیقاً پس از تحویل واحدها و پراکنده شدن سازنده اصلی آغاز میشود. هسته اصلی مشکل، نبود مدیریت یکپارچه و کلان است. وقتی هزاران واحد مسکونی بدون یک نهاد مدیریتی قوی، نظاممند و دارای پشتوانه اجرایی به مردم تحویل داده میشود، هر بلوک یا مجتمع کوچک به جزیرهای جداافتاده تبدیل میشود که سرنوشت آن تنها به همت و توان مالی ساکنان همان بلوک گره میخورد. نتیجه آن میشود که در یک سمت، ساکنان یک چند بلوک برای خودشان حصار میکشند و یک نگهبان میگذارند و محیطی امن و تمیز فراهم میکنند و در کنار آن، مجتمعی دیگر به دلیل ناتوانی در تصمیمگیری جمعی یا ضعف مالی، به سوی فرسودگی و کلنگی شدن پیش میرود. این ناهمگونی، چهره شهر را زشت و هویت آن را مخدوش میکند.
عامل بعدی، مسائل اقتصادی و اجتماعی ساکنان است. بسیاری از ساکنان این مناطق را قشرهای کمدرآمد یا متوسط تشکیل میدهند که اولویت مالی آنان تأمین هزینههای اولیه زندگی است و اغلب بودجه یا انگیزهای برای سرمایهگذاری در نوسازی و نگهداری مشاعات ندارند. این ضعف اقتصادی، همراه با عدم شکلگیری "حس تعلق" به دلیل مهاجرت اخیر و نبود بافت اجتماعی منسجم، مشارکت برای پرداخت هزینههای مشترک را بسیار دشوار میکند. در واقع، مدیریت ساختمان زمانی موفق است که بر سه پایه نهاد مدیریتی قوی، مشارکت مردمی و توان مالی استوار باشد که در اینجا هر سه پایه به نوعی دچار ضعف است.
راهکار برونرفت از این شرایط، هرچند دشوار اما امکانپذیر است. نیاز به یک عزم دوگانه از سوی نهادهای بالادستی و خود ساکنان دارد. از سوی نهادهای حکومتی و شهرداری، باید یک مدیریت کلان محلهای شکل بگیرد. این مدیریت نمیتواند تنها به صورت دستور عمل کند، بلکه باید با ارائه مشوقهایی مانند کمک به تشکیل و تقویت تعاونیهای محلهای، ارائه وامهای کمبهره برای نوسازی نما و مشاعات، و استقرار دفاتر خدمات محلهای برای میانجیگری و حل اختلافات بین ساکنان، بستر لازم را فراهم کند. از سوی دیگر، ساکنان نیز باید با کمک همین نهادها، برای تشکیل شورایاریهای محلهای یا تعاونیهای مسکن قوی تلاش کنند. این شوراها میتوانند با ایجاد اعتماد و عادلانه کردن هزینهها، مشارکت عمومی را جلب کرده و برای اموری مانند نگهبانی مشترک، نظافت عمومی و نگهداری از فضاهای سبز برنامهریزی کنند. در نهایت، این همکاری بین نهادهای رسمی و مردم است که میتواند روند فرسودگی را کند کرده و از مهاجرت معکوس ساکنان به دلیل نارضایتی جلوگیری کند و هویت جدیدی برای شهرهایی مانند پرند بسازد.
#پرند_فوری
🆔 @parand_fori
هدایت شده از ستاد حمایت از مطالبهگران پرند
#یادداشت
#مطالبهگری
#استانداری
#وزارت_کشور
#نماینده
#دولت
🔹پرند؛ شهری در انتظار عدالت اداری
🔸شهر جدید پرند سالهاست از یک شهرک کوچک فراتر رفته و امروز با جمعیتی بیش از بسیاری از شهرستانهای کشور و پروژههای ملی گسترده، عملاً یک کلانشهر در حال توسعه است. با این حال، همچنان در تقسیمات کشوری زیرمجموعه رباطکریم محسوب میشود؛ موضوعی که بارها باعث تعلل در خدماترسانی و تضییع حقوق مردم شده است.
🔸در دولت سیزدهم، موضوع شهرستان شدن پرند بهطور جدی پیگیری شد و جلسات متعددی در سطح استانداری و وزارت کشور برگزار گردید. این امید را زنده کرد که به زودی پرند از سایه شهرستان رباطکریم خارج شده و به استقلال اداری برسد.
🔸اما متأسفانه در دولت چهاردهم نشانهای از آن جدیت مشاهده نمیشود. وعدهها روی زمین مانده و مردم پرند بهحق میپرسند: «چرا شهری با چنین جمعیتی و اهمیت استراتژیک، همچنان از ابتداییترین ساختارهای مدیریتی محروم است؟ آیا جان، مال و رفاه صدها هزار شهروند پرند اولویتی ندارد؟»
🔸استقلال پرند در قالب شهرستان، ضرورتی برای عدالت در خدماترسانی، مدیریت کارآمدتر، تقویت امنیت و رفاه اجتماعی است و تعلل در این مسیر، بهمعنای نادیده گرفتن نیازهای حیاتی مردم است.
🔸پرند امروز نماد مهاجرت، توسعه و امید به آینده است. شهرستان شدن پرند نه یک مطالبه سیاسی، بلکه ضرورتی اجتماعی و مدیریتی است که مردم انتظار دارند دولت چهاردهم هرچه سریعتر آن را محقق کند.
#علی_دانشور
#ستاد_حمایت_از_مطالبهگران_پرند
🆔https://eitaa.com/joinchat/1003619181Cc1f2920780
#پرند_فوری
🆔 @parand_fori