✨
چطور شد تصمیم گرفتن بہ عنوان مدافع
حرم بہ سوریه برن ؟ شما یا والدین بزرگوار شهید با رفتنشون مخالفت نکردین ؟
5. از قضیه سوریه رفتن مصطفی فقط پدرش خبر داشت. به هیچ کدوم از اعضای خانواده نگفته بود.
طبق گفته ها همکاراش، خیلی اصرار داشتن که به همسرت بگو داری میری.
ولی مصطفی بخاطر اینکه من باردار بودم صلاح ندید.و گفته بود استرس برای سلامتی هیچ کدومشون خوب نیس.
✨
از نحوه شهادتشون بفرمایید در چه منطقه ای و چگونه به شهادت رسیدند ؟
6. صبح روز 16 آذر 94، شهر حلب تیر به پهلوی مصطفی خورده.
و بلافاصله پیکرش رو برمیگردونن تهران.
اما از اونجایی که ما بی خبر از محل ماموریت بودیم. ( مصطفی به همه گفته بود برا امنیت زائرین کربلا آماده باش هستن و رفتن کربلا.) وقتی خبر شهادت رو شنیدم اولش انکار میکردم وحدود یکی دو ساعت بعد تازه فهمیدم که مصطفی اصلا کربلا نبوده.
اون لحظه فقط با صدای بلند دعا کردم خدایا پسرمو برام نگه دار فقط. و بعد از اون، مُهری که مصطفی بهم داده بود رو توی دستم گرفته بودم و با هر بار حس کردن پسرم توی وجودم، سجده شکر به جا می آوردم.
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
و بلافاصله پیکرش رو برمیگردونن تهران. اما از اونجایی که ما بی خبر از محل ماموریت بودیم. ( مصطفی به
دلم بهانه ی تو را دارد
تو میدانی بهانه چیست؟!
بهانه همان است که شب ها
خواب از چشم خیس من می دزدد...
بهانه همان است که روزها
میان انبوهی از آدم ها
چشمانم را پی تو میگرداند...
بهانه همان صبریست که
به لبانم سکوت میدهد...
تا گلایه ای نکنم از نبودنت...
✨
یکۍ از زیباترین و ماندگارترین
خاطراتی کہ از شهید شیخ الاسلامی بزرگوار
در ذهنتون حک شده رو برامون بگید ؟
چند روزی بعد از شهادت مصطفی، خبری به من رسید که نوشته بود
"بیانیه آرش میراسماعیلی نائب رئیس فدراسیون جودو در پی شهادت قهرمان جودو، مصطفی شیخ الاسلامی"
تعجب کردم که چرا نوشتن قهرمان جودو؟
از خانواده مصطفی قضیه رو پرسیدم. گفتن که مگه خبر نداری که مصطفی مقام داشته توی جودو؟
اونجا یاد روز خواستگاریمون افتادم که مصطفی فقط گفت من ورزش رو خیلی دوس دارم و تفریحم تا الان ورزش بوده. و دیگه هیچ چیزی نگفت. تازه فهمیده بودم که مصطفی چقد بی ادعا زندگی کرد. توی روزگاری که ما اگه کوچکترین کار خوبی کنیم همه جا جار میزنیم، مصطفی با اون همه قدرت و بزرگی، از مقام و مدال و... حتی به من هم نگفت.
✨
ممنون میشم آدرس مزار شهید بزرگوارتون رو بفرمایید ؟
مـن کـجا و بـا شهیـدان زنـدگی ؟
مـن کـجـا و قـصـه ی رزمـنـدگی ؟
مـن کــجــا و دیــدنِ وجــهِ خــدا ؟
مـن کـجا و جـمـع اعلام الـهدی ؟
با همه بیچارگی تنهــــــــا شدم !
مـن سفیـر بـهـترین یـاران شدم !
هـر وقت احسـاس غریبـی میکنم
بـا شهـیـدان عـشق بـازی مـیکنم
تقدیر و تشکر از همسر گرامی شهید مدافع حرم مصطفی شیخ الاسلامی بخاطر بیان خاطرات زیبا و دلنشین هر چند غمگین
اجرتان با خدای شهیدان
سایتون مستدام باشه ان شاالله ممنونم از قبول دعوت
اعضای محترم ممنون که همراه ما بودید.
شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا بالاخص شهید مدافع حرم مصطفی شیخ الاسلامی همگی باهم بخوانیم فاتحه ای