❣ هـمـسـر شـهـیـد بـرونـسـی :
در آخرین مرخصی ، عبدالحسین چند روزی
ماند . شب آخر ماشین گرفت و گفت : آماده
شوید ، می خواهیم برویم خدمت علی بن
موسی الرضا (ع) ☺️
ابتدا رفتیم به منزل فامیل ها.به همه سر زد
حتی به یکی از اقوامش ڪه به خاطر مسائل
انقلاب بین آن ها کدورتی پیش آمده بود😶
هرجا رفتیم بدون آن که بنشیند سر پا احوال
پرسی می کرد و می گفت:ببخشید،حلال کنید😞
ما فردا عازم جبهه هستیم.فامیل هر چه اصرار
می کردند که بنشیند ، قبول نمی کرد 🙁
بعد رفتیم به حرم حضرت رضا (ع) . بعد از
زیارت بچه ها را یک یک کنار ضریح برد💐 و
بعد با حضرت وداع کردیم و برگشتیم .
در مسیر برگشت گفت : ان شاءالله فردا عازم
منطقه ام 😔
خدا بزرگ است . امشب بچه ها را به امام رضا
(ع) سپردم.شما هم هر کاری داشتید بروید پیش
علی بن موسی الرضا (ع) 😭
البته به حضرت هم عرض کردم که فردا میروم
جبهه.شما یک سری به خانه و بچه های ما بزنید🍃
آن شب حال و هوای دیگری داشت و خیلی فرق
کرده بود🙃
وقتی آمدیم منزل گفت : می خواهم سوالی از
شما بپرسم . گفتم : بپرس . گفت : من فردا به
منطقه می روم . شما از امشب چادرت را قرص
به ڪمرت ببند😢
اول شهادت ، دوم شهادت ، سوم شهادت . من
می جنگم تا به شهادت برسم . شما فقط منتظر
شهادت من باشید نه اسارت 🥀
حالا شاید مجروحیت یا معلولیتی پیش بیاید
اما اسارت نه . از حرف هایش خیلی ناراحت
شدم تا متوجه ناراحتی من شد گفت : نه بابا
شوخی کردم ناراحت نباش😭بادمجان بم آفت
ندارد .
صبح موقع رفتنش که رسید مثل همیشه که
می خواست برود،رفتم تا بچه ها را بیدار کنم.
اما این بار نگذاشت . رفت و یڪ یڪ آن ها
را بوسید.بعد گفت شما هم لازم نیست بیایید💔
وقتی خواستم قرآن برایش بگیرم ، گفت : چه
خبر است ڪه هر وقت می خواهم جبهه بروم
مرا از زیر قرآن رد می کنی 🌿
برای همین از کنار قرآن رد شد.بعد هم گفت:
بس است از زیر قرآن رد شدن . خیلی ناراحت
بودم😔داشتم اشک می ریختم .گفت نترسید
بادمجان بم آفت ندارد😁
در آخرین لحظه که می خواست برود گفت:
گریه کنید 😭 این بار گریه هایتان ارزش دارد.
هرچه می خواهید گریه کنید و بعد رفت .
وقتی آخرین تماس را از جبهه گرفت از او
پرسیدم : کے می آیی ؟ گفت : این قدر نگویید
کی می آیی ؟ ببین امام جواد (ع) ۲۵ سال
سن داشتند 😔
دیدار یا در ڪربلا یا به قیامت 🕊
و بعد هم خندید و گفت : شوخی می کنم
ناراحت نشو . اما این آخرین تماس او بود
پس از آن رفت عملیات و به شهادت رسید💔
@parastohae_ashegh313🌿
#حاج_حسین_یڪتـا
گفت:
«اگه ما اینجا (تو جبهه) تیکهتیکه بشیم، اِرباً اربا بشیم چقدر خوبه!
نریم اِرباً اربا رو فقط تو کتابا بخونیم!»
رفت تو سنگر،
خمپاره اومد، تیکهتیکه شد!🥀
بچهها!
[شهدا] میخواستن، میشد؛
ما میخوایم ولی نمیشه!
[باید ببینیم] چیکار کردن،
چقدر با خدا رفیق شدن، قاطی شدن،
که ألا بذکرالله تطمئنالقلوب؟❤️
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
@parastohae_ashegh313
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
🌾هر صبح که بلند می شوم .....
🌼آراسته روی قبله می ایستم و
🍁می گویم:
🌾"السلام علیک یا اباصالح المهدی"
🌼وقتی به این فکر میکنم که خدا
🍁جواب سلام را واجب کرده است،
🌾قلبم از ذوق اینکه شما به اندازه
🌼 یک جواب سلام به من نگاه می
🍁کنی از جا کنده می شود.
آقاجانم! دوستت دارم.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب
🌹تعجیل در فرج #پنج_صلوات🌹
─┅═☁️☀️☁️═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═☁️☀️☁️═┅─
#پای_درس_ولایت
🌷 امام خمینی (ره) :
آن هایی که امروز برای استفاده نامشروع
می خواهند سر این سفره بنشینند
کجا بودند آن روز که مستضعفین خون
خود را می دادند
📚صحیفه نور ، جلد ۶ ، صفحه ١٨٩
@parastohae_ashegh313🌿
#به_رسم_حاج_قاسم
#فرمانده_دلــها❣
این حقوق یک افسر جزء است نه یک فرمانده!🙄
✍گفتم حاجی راستی چقدر حقوق میگیری؟
حاجی مبلغی را گفت که من بسیار تعجب کردم زیرا او یک سردار و فرمانده نظامی بزرگ در ایران بود.
گفتم حاجی این حقوق یک افسر جزء است نه یک فرمانده!
یک سردار مثل شما در عراق سه برابر این حقوق میگیرد؛ با مزایای فراوان!
حاجی به من گفت: شیخنا!
مهم نیست فرمانده چقدر از کشورش میگیرد ☝️
مهم این است که چه چیزی به کشورش میدهد و خدای متعال چند برابر آن را به او خواهد بخشید و این یک سنت الهی حتمی است.
شیخنا! ما به صورت موقت در این دنیا هستیم و ما و شما به سوی پروردگار کریم خود رهسپاریم🕊
🎙#راوی: «سامی مسعودی» از فرماندهان حشد الشعبی
╔════ ೋღೋ ════╗
@parastohae_ashegh313
╚════ ೋღೋ ════╝
#شهیدانه
#شهید_حسین_خرارے🥀
خودش لب هایش ترک خوردهبود.
خشک خشک بود دهنش،
قمقمه آب را گرفته بود بغل
دنبال تشنهها میگشت..:)💧
┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈
@parastohae_ashegh313
┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈
[🌿🌸🌿]
•برو نمازت رو بخون!
•ظهر روز ۹۵/۱/۲۱ بود و من نماز ظهرم
را شکسته خوانده بودم. نمــازم که تمام
شد، تکفیری ها بمباران خمپاره ای شــان
را شروع کردند. بمـــب های دسـت سازی
داشتند بــه نام «جهنمی» که از کپـــسول
های گـــاز مایع درست می شد و حـــجم
تخریب بالایی داشت. در آتش تهیه شان
از این بمب ها زیاد استفاده میکردند.
آتش تهیه انها که شروع شد، با خودم گفتم
نماز عصـــرم را بعد از فــروکش کردن اتش
می خوانم.بلند شدم که بروم برای سرکشی
از خط که محمود از من پرسید: نماز عصرت
را چرا نخواندی؟ گفتم: بعدا می خوانم !
•دستی به پشتم زد و با لبخند گفت: فـــکر
میکنی آن خـــدایی که ما را آفریده، نیاز به
این دارد که شما نماز عصـــرت را نخوانی و
عملیات را رهبری کنی؟ فکـــر میکنی اگر تو
نباشی عملیات به خوبی انجام نمی شود؟َ
•حرف های محـــــمود مرا به فکر فرو برد.
بعدش گفت: «آن خـــدایی که ما را آفریده،
خودش رهبری این جنگ را بر عهده دارد و
احتیاج به تأخیر انداختن نمازت نیست. برو
نمازت را بخوان !از این تلنگرها زیاد به ما
می زد!
#شهید_محمود_رادمهر
#نماز
@parastohae_ashegh313🌿
چند سالیست
ڪہ همه خواب وخوراڪم شده تو
خنده و گریہ و این #دلخوشےهایم همه تـو
چشم را وا بڪنم
روے تورا مےنگرم
#کلّهم آنچه ببینم و بگویم
همه تـو...❣
#شهید_حمید_طباطبایی_مهر
#صبحتون_شهدایی💚
─┅═☁️☀️☁️═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═☁️☀️☁️═┅─
#شهیدانه🌺
#شهید_محمد_رضا_دهقان🍀
همیشه از پدر ومخصوصا مادرش می خواست که برای شهید شدنش دعا کنند🤲
حتی زمانی که در دانشگاه بود
برای مادر پیامک می فرستاد که مامان یادت نره دعا کنی شهید شوم ...🥀
حتی تا زمان شهادتش در سوریه مسئولان دانشگاه هم خبر نداشتند که چرا در کلاس ها شرکت نمیکند و به مسئولان گفته بود به دلیل بیماری
نمی تواند به دانشگاه برود🍃
دلش می خواست با پدر ومادرش در پیاده روی اربعین سال 93 شرکت کند اما نتوانست برود و چفیه مشکی اش را به مادر داد تا در حرم سیدالشهدا(ع)متبرک کند اما چفیه در کربلا گم شد😱
و شهید گم شدن چفیه را به حاجت روا شدن تعبیر کرد و خوشحال شد😍
و از مادر خواست در حرم امام حسین و حضرت عباس (ع) دعا کند
که او در سوریه شهید شود🕊
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
@parastohae_ashegh313
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
#حرف_قشنگ🌺
میگفت:
تو حیفی
تو گناه نکن…🚫
تو از حد و حدودا
تو از محرم نا محرم ها نگذر😞
تو واسه خدا باش :)🌱😌
تو پروانه باش🦋
زیبا و غیرقابل دسترس
میگفت:
تو ارزون نباش…❌
#شکلاتبدونجلدمتقاضینداره
┏━○❥••••◦•●◉✿◉●•◦••••❥○━┓
@Parastohae_ashegh313
┗━○❥••••◦•●◉✿◉●•◦••••❥○━┛
#فــــرازےازوصیتنـــــامہ
#شهید_محمود_صدیقی_راد
🌹مظلومانه تر از این وصیت شنیده اید؟
« وقتی آن روز فرا رسید
که شما از یاد بردید که حوالی شهیدآباد هم رفیقی دارید...
هر گاه که خواستید از جاده روبروی گلزار رد شوید،
از همانجا و از توی ماشین دستی بلند کنید و برایم فقط یک بوق بزنید
همین....
من آن بوق را بجای فاتحه از شما قبول می کنم.
#شهادت: عملیات بدر ۶۳/۱۲/۲۶
#محل_دفن: شهیدآباد دزفول
(استان خوزستان)
╔══ ❅ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╗
@parastohae_ashegh313
╚══❅ ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╝
❣ #سلام_امام_زمانـم❣
هر #صبح
همچون گل های آفتابگردان🌻
رو به سمت #یاد_شما چشم می گشاییم
و با سلام✋
بر آستان #پربرکتتان جان می گیریم ...
این خورشیـ☀️ـد حضور شماست
که گرممان می کند
نور بارانمان می نماید
و #امیدمان می بخشد ...
شکر خدا که شما را داریم😍🤲
#اللـهُم_عَجّـل_لـِوَلیـک_الفـَرج🌸🍃
─┅═☁️☀️☁️═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═☁️☀️☁️═┅─
#حیاوایمان
قرینہۍیڪدیگرند؛
اگریڪۍازمیانبرخاست
دیگرۍهمبرود...🌱
#پیامبراڪرم(ص)
#چادرانه
@parastohae_ashegh313❤️🌿
♥️
#راز_تسبیح_سبز...
.
قبل ازدواج...💕
هر خواستگاری که میومد...
به دلم نمینشست...!
اعتقاد و ایمان همسر آیندم خیلی واسم مهم بود...
دلم میخواست ایمانش واقعی باشه نه به ظاهر و حرف....
میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله...
شنیده بودم چله زیارت عاشورا خیلی حاجت میده...
این چله رو "آیتالله حقشناس" توصیه کرده بودن...
با چهل لعن و چهل سلام...!
کار سختی بود اما به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود...
ارزششو داشت واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم...
۴۰ روز به نیت همسر معتقد و با ایمان...
.
#چله_ی_عشق_گرفتم
#که_به_لطف_و_کرمش...
#دلبری_پاک_و_خدایی_بشود
#_قسمت_من...
.
۴،۳روز بعد اتمام چله…
خواب شهیدی رو دیدم...
چهره ش یادم نیست ولی یادمه...
لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود...
دیدم مردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان...
ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار...
یه تسبیح سبز رنگ داد دستم و گفت:
"حاجت روا شدی..."
به فاصله چند روز بعد اون خواب...
امین اومد خواستگاریم...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
از اولین سفر سوریه که برگشت گفت:
"زهرا جان…❤
واست یه هدیه مخصوص آوردم..."
یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت:
"زهرا…❤...
این یه تسبیح مخصوصه...
به همه جا تبرک شده و...
با حس خاصی واست آوردمش...💕
این تسبیحو به هیچکس نده..."
تسبیحو بوسیدم و گفتم:
"خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره..."
بعد شهادتش…💔
خوابم برام مرور شد...
تسبیحم سبز بود که یه شهید بهم داده بود...
(همسر شهید امین کریمی چنبلو)
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
قبل اینکه مردی لایق شهادت بشه...
زنی باید به مقام همسر شهید شدن برسه...☝️
و این منصب نصیب و قسمت هر کسی نمیشه...🌿
╔════ ೋღೋ ════╗
@parastohae_ashegh313
╚════ ೋღೋ ════╝
•••🌿♥️🌿•••
آدم مثل چاله می ماند دیگر ..
محمدحسین بیل اول را که ریخت
هواخواهش شدم . از اون چیزهای
ظاهری یادنگرفتم . الان هم ، لباس
پوشیدنم مثل سابق است . او تیپ
خودش رو میزد منم هم تیپ خودم
وقتی شیش جیب میپوشید دل و
روحم رو میبرد . لاتی بود ولی
یقه آخوندی اش تو کَتَم نمیـرفت
با آن موتور جنگی اش! انگار جنگ
تحمیلی است . من حتی ائمه رو
هم درست نمیشناختم . دفعه ی اولی
که پامو گذاشتم هیئت شان ، یکی
یکی من رو چپاندند تنگ بغلشان و
ماچ بارانم کردند وحسابی تحویلم
گرفتند . منو بالای مجلس نشاندند
وکلی تحویلم گرفتن ..
ازمحمدحسین چیزهای باطنی یاد
گرفتم ، حالی ام شد شهدا زنده اند
با آنها میشود حرف زد ودرد ودل
کرد .احترام به خانواده و هیئتی
ها رو ازش یادگرفتم . همیشه
میگفت سرت رو بنداز پایین و
کارت رو بکن ..
#عمارحلب
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی
@parastohae_ashegh313
#کمی_مثل_شهــدا ✅
#یه_صلوات_بفرستین ...🌷
توی ماشین نشسته بودیم و در راه
مأموریت بــه جنوب کشور مـــعمولا
از هر دری صحبت به میـان می آمد.
به محض این که بوی غیبت❌ از حرف
کــسی می آمد، مـــحمود به صــورت
ناگهانی مــی پرید وسط حــرف ها و
طوری که انگار اتفاق خـــطرناکی در
حال وقوع باشد میگفت: 😱
•آقایان ساکت ؛✋
یک لـــحظه ساکت !✋
بعد همــه ساکت می شدند تا ببینند
موضوع چیست و چه اتفاقی قـــرار
است بیفتد.
می خندید😄 و با آن لهجه
شیـــرین ساروی اش می گفت:
• یِه تا صَلِوات بَرِسِنین !!
همه صلوات می فرستادند و غیبتی صورت نمیگرفت...🙃
📒منبع : کتاب شهیـد عزیـز
"مجموعه خاطرات شهید رادمهر"
به روایت هـــمرزم شهیـــد.
#شهید_محمود_رادمهر♥️
#سرباز_امام_زمان
#غیبت_ممنوع
╔══ ❅ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╗
@parastohae_ashegh313
╚══❅ ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╝
#علمدار_عشق❣
#شهید_مجتبی_علمــدار🥀
خدایـــا! 🤲
اعتراف میکنم از اینکه «خدا میبیند» را در همه کارهایم دخالت ندادم و برای عزیز کردن خودم کارکردم.
حداقل در هر هفته باید دو صبح زیارت عاشورا و صبح جمعه باید سوره الرحمن را بخوانم.
اگر به هر دلیلی نتوانستم زیارت عاشورا را بخوانم باید هفته بعد ۴ صبح زیارت عاشورا و یک جزء قرآن بخوانم
و اگر صبح جمعهای نتوانستم سوره الرحمن بخوانم باید قضای آن را در اولین فرصت به اضافه ۲ حزب قرآن بخوانم.
┏━○❥••••◦•●◉✿◉●•◦••••❥○━┓
@Parastohae_ashegh313
┗━○❥••••◦•●◉✿◉●•◦••••❥○━┛
○•🌱
#قرار_عاشقی
#سلام_ارباب_دلم
#حسینجان♥️
به درمانم چه میکوشی و
از دارو چه میگویی
که با درد تو، دل دشمن بود
درمان و دارو را
#صبحتونکربلایی🌙✨
─┅═☁️☀️☁️═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═☁️☀️☁️═┅─
#شهیدانه🌷
#خاک_پاک_وطــن✨
عراقی ها وقتی خرمشهر را تصرف کردند به روی دیوارها نوشتند:
«جئنا لنقبی : آمده ایم که بمانیم»😏
۲سال بعد
وقتی خرمشهر آزاد شد
#شهید_بهروز_مرادی زیر همان نوشت: «آمدیم اما نبودید!»👌
چه قهرمانانی رفتند....🕊
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🌸🖇
🖇
.
.
[ #روایتےازتو ]🍃
.
.
💢شما را بہ چند کارِ مهم سفارش مے کنم👇👇👇
🔺از ولایت فقیہ حضرت آیت الله خامنہ اے حمایت کنید و گوش بہ فرمانش باشید تا در روز قیامت شرمنده حضرت علے(ع) نشوید.
🔻امام خمینے(ره) و شهدا را فراموش نکنید کہ حق بزرگے بر گردن ما دارند.
🔺مسجد ها را خالے نگذارید و نمازها را بہ جماعت بخوانید و شرکت در مراسم دعاها را فراموش نکنید.
🔻خواهرم حجابت را بہ احترام فاطمہ زهرا(س) و حفظ خون شهدا و عاقبت بخیرے رعایت کن.
🔺بہ یکدیگر سر بزنید و از حال و روز همدیگر بے خبر نباشید و تا جایے کہ مے توانید بہ یکدیگر کمک کنید.
.
#ولادت ۱۳۲۹/۶/۱۷
#شهادت ۱۳۶۹/۲/۱۰_شیراز
🕊| #شهید_سیدکوچک_موسوی
┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈
@parastohae_ashegh313
┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈
#تلنگر
💢ادعا نکنید، عمل کنید
🌺⇦یک نفر به حضرت زهرا سلام الله علیها گفت:
من از #شیعیان شما هستم
🌸⇦حضرت فاطمه زهرا در پاسخ فرمودند:
اگر به آنچه که ما اهل بیت دستور دادهایم عمل کنی
و از آنچه نهی کردهایم خودداری نمایی
تو از شیعیان ما هستی؛ در غیر اینصورت شیعه نیستی.
✅ دقت کنید❗️
همچون #شهید ابراهیم هادی که طبق فرمایشات ائمه ی معصومین از هر گناهی در نهان و پنهان دوری کرد و هرگز گرد گناه نچرخید و خود را در لبه پرتگاه قرار نداد و از امتحان الهی سربلند و پیروز بیرون آمد و به آن عاقبت بخیری که بندگان خاص خداوند بهش رسیدند دست پیدا کرد و همنشین خوبان در بهشت شد.
🌹بله توجه کنید : او ادعا نکرد !
درست عمل کرد .
📙 تفسیر الإمام العسکری، ص ۳۲۰
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود 🌹
╔════ ೋღೋ ════╗
@parastohae_ashegh313
╚════ ೋღೋ ════╝