#قسمت120
تسبيحات
امير سپهرنژاد
چندين نگهبان هم در اطراف آن بودند. سنگرهائي هم در داخل مقر ديده مي شد. ما نمي دانســتيم در كجا هســتيم. هيــچ اميدي هم به زنــده ماندن خودمان نداشتيم، براي همين تصميم عجيبي گرفتيم! بعد هم با تسبيح استخاره كردم و خوب آمد. ما هم شروع كرديم! با ياري خدا توانســتيم با پرتاب نارنجك و شليك گلوله، آن مقر نظامي را به هم بريزيم. وقتي رادار از كار افتاد، هر ســه از آنجا دور شــديم. ســاعتي بعد دوباره به راهمان ادامه داديم.
🌈🌈🌈🌈
نزديك صبح محل امني را پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم. كل روز را استراحت كرديم. باور كردني نبود، آرامش عجيبي داشــتيم. با تاريك شــدن هوا به راهمان ادامه داديم و با ياري خدا به نيروهاي خودي رسيديم. ابراهيــم ادامه داد: آنچــه ما در اين مــدت ديديم فقط عنايــات خدا بود. تسبيحات حضرت زهرا3 گره بسياري از مشكات ما را گشود. بعد گفت: دشمن به خاطر نداشتن ايمان، از نيروهاي ما مي ترسد. مــا بايد تا مي توانيم نبردهاي نامنظم را گســترش دهيــم تا جلوي حمات دشمن گرفته شود.
@parastohae_ashegh313
✨﷽✨
🔴 از روی نماز نمی شود فهمید...
🔰شهید مطهری
اگر ربا را ميخوريم، نماز را هم با نافله هايش ميخوانيم، اگر خيانت به امانت مردم ميکنيم ولي زيارت عاشورايمان هم ترک نميشود، ميفهميم که اينها عبادت نيست، روي عادت است.
❤️از امام روايت شده است:
لاتَنْظُروا الي طولِ رُکوعِ الرَّجُلِ وَ سُجودِهِ
هيچ وقت به طول دادن رکوع و سجود شخص نگاه نکنيد؛ يعني رکوع هاي طولاني وسجودهاي طولاني شما را گول نزند، ممکن است اين از روي عادت باشد و اگر ترک کند وحشت کند.
اگر ميخواهيد بفهميد اين شخص چگونه آدمي است، در راستي ها و امانتها امتحانش کنيد چون امين بودن عادت بردار نيست، راست گفتن عادت بردار نيست مانند نماز خواندن.
📚اسلام و نیاز ها جلد 1 صفحه 211
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
داشتم فکر می کردم اگر شهید مصطفی صدرزاده امروز بود، چه طور از وطنش دفاع می کرد!؟
شک ندارم او و امثال او بهترین تصمیم را در زمان درست می گرفتند و بهترین مدافعان انقلاب و ولایت بودند...
در همین افکار بودم که با خودم گفتم نگاهی به وصیت نامه اش بیاندازم، وصیت نامه اش خواندنی است؛ چه جملات زیبایی؛
«خدایا از تو ممنونم بیاندازه که در دل ما محبت سید علیخامنهای را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را درس اینکه یزیدهای دوران را بشناسیم و جلوی آنها سر خم نکنیم. از تمام دوستان و آشنایان در ابتدای وصیتنامه خویش تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش دهند تا گمراه نشوند. زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است...»
اما زیباتر از تناسب این جملات با شرایط امروز، نکته ای دیگر بود که توجهم را جلب کرد!
امروز؛ اول آبان؛ هفتمین سالگرد بسیجی مدافع حرم، سرباز مخلص#امام_زمان(عج)، شهید مصطفی صدرزاده است.
روحت شاد آسیدابراهیم و ممنون از اینکه یادمان کردی...
#لبیک_یا_خامنه_ای #ایران
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
"🖇♥"
#مرامشهدایے
تاڪسی صلواتی
🌹 شهید عارفی همیشه وقتی با ماشین میرفتن خیابون حواسشون به پیاده ها بود.
بارها میشد مسیر خیلی طولانی رو بخاطر رسوندن پیرمرد یا پیرزنی یا مادری با فرزند خردسالش حتی یه جوون میرفتن و آخرش فقط میگفتن صلوات بفرستید...
#شهید_مصطفی_عارفی
#ازشهدابیاموزیم
♥️ ارواح طیبه جمیع شهدا صلوات
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#امام_زمان_عج
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبرے
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
@parastohae_ashegh313
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ڪلیپتصویرےشهدایے 📹
🎞 مروری بر زندگی #چهارمینشهیدمحراب؛
#شهیدآیتاللهاشرفےاصفهانے
هدیه به ارواح مطهر همه علما، شهدا #صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#امام_زمان_عج
#اللهمعجللولیکالفرجبحقعلی
─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅─
✨جستجوگران نــور✨
📍اذان ملکوتی
✍آخرين روزهاي تابستان 72 بود و دست هاي جستجوگر بچه هاي « تفحص » به دنبال پيكر شهدا مي گشت. مدتي بود كه در منطقه ي عملياتي خيبر به عنوان خادم شهيدان انتخاب شده بوديم و با جان و دل در پي عاشقان ثارالله بوديم.💔
سكوت سراسر جزيره را فرار گرفته بود؛ سكوتي كه روح را دگرگون مي كرد. قبل از وارد شدن به منطقه، تابلويي زيبا نظرمان را جلب كرد:
« با وضو وارد شويد، اين خاك به خون مطهر شهدا آغشته است. » اين جمله درياي سخن بود و معني.
نزديك ظهر بود، بچه ها با كمي آب كه داشتند، تجديد وضو كردند، ولي ناگهان صداي اذان آن هم به صورت دسته جمعي به گوش جانمان نشست. با خودم گفتم: « هنوز كه وقت نماز نيست؛ پس حتماً در اين اذان به ظاهر بي وقت، حكمتي نهفته است. » از اين رو، به طرف صدا كه هر لحظه زيباتر و دلنشين تر مي شد، پيش رفتيم.
ناگهان در كنار نيزارها قايقي ديديم كه لبه ي آن از گل و لاي كنار آب بيرون آمده بود. به سرعت به داخل نيزارها رفتيم و قايق را بيرون كشيديم و سرانجام مؤذنان نا آشنا را يافتيم. درون قايق شكسته كه بر موج هاي آب شناور بود، پيكر 13 تن شهيد گمنام مرا به غبطه واداشت.🕊
راوي : جانباز شهيد علي رضا غلامي
••••🌱|@parastohae_ashegh313
میگفت:
اونی که تو رو با شهدا آشنا میکنه رو هیچوقت رهاش نکن...
شاید مامور باشه از طرف شهدا :)♥️!
#شبتونشهدایی🌱
@parastohae_ashegh313
💠✨💠✨
✨🌹✨
💠✨
✨
#مناجاتشهداباخدا
#شهیدحسینیحیایی
ای خدا، این دلم، جانم، روحم فقط تو را میخواهد. دیگر طاقت ماندن در میان دنیا و دنیائیان را ندارد و میخواهد از وادی پر از گناه و وادی ساده ڪوچ ڪند و در وادی عشق و صفای روحانی فرود آید. ای انسانها روح را الهی ڪنید، از مسیر دنیا طلبی خارج و در مسیر رضای خدا وارد شوید و رضای خدا بطلبید.
✨محل تولد تهران به سال 1344،
🌹محل شهادت #شلمچه به سال 1365
#سلامعاشقانشهادتصبحتونحسینی
#امام_زمان_عج
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبرے
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
@parastohae_ashegh313
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸مسـتند ملازمـان حـرم 🌸
به روایتـ از مـادر شهـید عبـاس آبـيارے
مروری بر زندگی شهید عباس آبیاری
مادرش می گه که وقتی میخاستم عباس رو شیر بدم یاد حضرت علی اصغر می افتادم
🌻🌻
مادر:از کودکی او را بیمه حضرت عباس کردم
@parastohae_ashegh313
#قسمت121
شهرك المهدي
علي مقدم، حسين جهانبخش
از شروع جنگ يك ماه گذشــت. ابراهيم به همراه حاج حسين و تعدادي از رفقا به شــهرك المهدي در اطراف ســرپل ذهاب رفتند. آنجا سنگرهاي پدافندي را در مقابل دشمن راه اندازي كردند. نماز جماعت صبح تمام شد. ديدم بچه ها دنبال ابراهيم مي گردند! با تعجب پرسيدم: چي شده؟! گفتند: از نيمه شــب تا حالا خبري از ابراهيم نيست! من هم به همراه بچه ها سنگرها و مواضع ديده باني را جستجو كرديم ولي خبري از ابراهيم نبود! ساعتي بعد يكي از بچه هاي ديده بان گفت: از داخل شيار مقابل، چند نفر به اين سمت مي يان! اين شيار درست رو به سمت دشمن بود.
❄️❄️❄️❄️
بافاصله به سنگر ديده باني رفتم و با بچه ها نگاه كرديم. ســيزده عراقي پشت ســر هم در حالي كه دستانشان بســته بود به سمت ما مي آمدند! پشت سر آن ها ابراهيم و يكي ديگر از بچه ها قرار داشت! در حالي كه تعداد زيادي اسلحه و نارنجك و خشاب همراهشان بود. هيچكس باور نمي كرد كه ابراهيم به همراه يك نفر ديگر چنين حماسه اي آفريده باشد!
@parastohae_ashegh313
خاطرات ازدواج و سیره شهـــدا💞💐💍
قبل از شروع مراسم عقد، علي آقا رو به من كرد و گفت:
«شنيده ام كه عروس در مراسم عقد هرچه از خداوند بزرگ بخواهد، اجابتش حتمي است.» نگاهش كردم و گفتم:« چه آرزويي داري؟»
در حالي كه چشمان مهربانش را به زمين دوخته بود، گفت: اگر علاقه اي به من داريد و اگر به خوشبختي من مي انديشيد، لطف كنيد و از خدا برايم شهادت را بخواهيد.
از اين جمله ي علي تنم لرزيد.😰 چنين آرزويي براي يك عروس، در استثنايي ترين روز زندگي، بي نهايت سخت بود. سعي كردم طفره بروم، اما علي قسم داد در اين روز اين دعا را در حقش كرده باشم.
به ناچار قبول كردم... هنگام جاري شدن خطبه ي عقد از خداوند بزرگ، هم براي خودم و هم براي علي طلب شهادت كردم و بلافاصله با چشماني پر از اشك نگاهم را به صورت علي دوختم.
آثار خوشحالي در چهره اش آشكار بود. از نگاهم فهميده بود كه خواسته اش را بجاي آوردم. مراسم ازدواج ما، در محضر شهيد آيت الله مدني با حضور تعدادي از برادران پاسدار برگزار شد و نمي دانم اين چه رازيست كه همه ي پاسداران اين مراسم، داماد مجلس و آيت الله مدني، همگي به فيض شهادت نايل آمدند!
راوي : همسر شهيد علي تجلائي
💕|@parastohae_ashegh313|💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتگرےشهدایے 📹
💠 روایتی ڪوتاه اززندگی
#شهیدایتاللهسیدمصطفیخمینی
🌹 حاج آقا سیدمصطفی خمینی در ۲۱ آذر ماه ۱۳۰۹ هجری شمسی در شهر مقدس قم در خانوادهای متدین و فرهیخته دیده به جهان گشود. او در دامان پدری بزرگوار و مادری پاک سرشت و محیطی معنوی رشد نمود. در سال ۱۳۲۴ به حوزه علمیه رفت و در کمتر از ۶ سال تحصیلات حوزوی را به پایان رساند. در سال ۱۳۴۳ توسط حکومت پهلوی دستگیر و به ترکیه و عراق تبعید شد و در اول آبان ۱۳۵۶ به طور مشکوکی به شهادت رسید.
💌 متن پیام حضرت #امام_خمینی (رضوان الله تعالی علیه) پس از شهادت فرزند برومندش آیت الله شهید #مصطفی_خمینی
بسمه تعالی
#اناللهواناالیهراجعون
در روز یکشنبه نهم شهر ذی القعده الحرام ۱۳۹۷ ق مصطفی خمینی، نور بصرم مهجه قلبم، دار فانی را وداع کرد و به جوار رحمت حق تعالی رهسپار شدـ
اللهم ارحمه و اغفر له واسکنه الجنه بحق اولیائک الطاهرین، علیهم الصلوه والسلام.
روح الموسوی خمینی
۱ آبان ۱۳۵۶
♦️ این تمام واکنشی بود که حضرت امام در شهادت حاج آقا مصطفی خمینی فرزند ارشد و فقیهش ابراز داشت.
🌹 اما این شهادت و روز اول آبان ۱۳۵۶ آغاز نهضتی شد که به پایان دادن به رژیم ستمشاهی پهلوی منجر شد
یادش گرامی وراهش پررهرو
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبرے
♥️ @parastohae_ashegh313
✨جستجوگران نــــور✨
توفيق نصيبم شده بود تا در آبان ماه 1373 در محور طلائيه در كنار بچه هاي تفحص خادم شهدا باشم. در همان ايام، مدتي بود كه شهيدي پيدا نشده بود و غم سنگيني بر دلمان نشسته بود، از خودم مي پرسيدم چرا شهدا روي از ما پنهان كرده اند و خود را نشان نمي دهند. از طرفي ديگر نگران بوديم كه مبادا باران و متعاقب آن آب گرفتگي باعث شود نتوانيم در اين محور كار كنيم.
شب، به اتفاق برادر بخشايش و برادرمان پرورش سوره ي واقعه را خوانديم و خوابيديم. صبح روز بعد، پس از اداي نماز، جلو محلي كه براي معراج در نظرگرفته بوديم و (همان جا محل كشف پيكر بسياري از شهدا بود). مشغول خواندن زيارت عاشورا شديم، بغض بر گلوي هر سه نفرمان نشسته بود.
پرورش _ كه از سادات محترم است _ با صوتي حزن انگيز و زيبا زيارت عاشورا مي خواند، ما نيز مي نگريستيم، آن هم در مقابل تعدادي از شهدا كه داخل چادر معراج جا گرفته بودند.
زيارت عاشورا با حس و حالي خاص به پايان رسيد، سوار آمبولانس شديم و به طرف «دژ» حركت كرديم و دقايقي بعد به محل كار رسيديم، اين بار با توكل بر خدا و با روحيه اي بسيار عالي و با نشاطي خاص مشغول كندن زمين شديم، شايد باور نكنيد، اما بيل اول و دوم كه به زمين خورد، فرياد: «الله اكبر الله اكبر شهيد... شهيد...»يكي از بچه ها مرا به خود آورد، سريعاً از پشت دستگاه پايين پريدم و به اتفاق بچه ها با دست، خاك ها را به كناري زديم، شور و هيجان عجيبي به وجود آمده بود، طبق معمول همه به دنبال پلاك شهيد بودند، اما هرچه جست وجو كرديم، متأسفانه نشانه اي از پلاك آن شهيد به دست نيامد اما... در عوض يك كتابچه ي ادعيه در كنار آن شهيد يافته شد كه روي آن نوشته شده بود «زيارت عاشورا».
راوي : عدالت از يگان تفحص تيپ 26 انصارالمؤمنين
@parastohae_ashegh313
☆🌙☆🌙
🌙🌟
☆
🌙
#بسمربشهداوالصدیقین❤️
#نماز_شب
#سیره_شهدا
#شهیدعلےاڪبردرویشے
🔶 بعد از رفتن همسرم مسئولیت من در تربیت حسین بیشتر شد و مسئول نگهداری از تنها یادگار شهید شدم.
✍🏻 علیاکبر برای پسرمان حسین این گونه نوشته است:
🌹 «پسر عزیزم! به عنوان یک پدر سفارش میکنم، شما که در سایه جمهوری اسلامی بزرگ شدهای،
خط قرآن و خط توحید را ادامه دهید تا کافران نتوانند این خط را از بین ببرند و
تا میتوانی #نماز_شب را ترک نکن و همیشه با #وضو و #غسلشهادت باش،
به خاطر اینکه اگر انسان این برنامه الهی را داشته باشد، به #ملکوتاعلی خواهد رسید.»
📌به نقل از همسر محترم شهید
#شبتونحسینے✨
#امام_زمان_عج
#نمازشبرابهنیتظهورمیخوانیم
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبرے
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
@parastohae_ashegh313
┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
قسمت ۱
🌹خلاصهای از زندگی نامه شهید🌹
شهید بزرگوار ناصر (اکرم) قاسمی (فرزند مرحوم احمد قاسمی زرقانی فرزند ابوالقاسم و مرحومه حاجیه بیبیماه محمدی زاده فرزند حاجی) در سال 1338 در شهر زرقان در خانوادهای متدین و مستضعف پا به عرصه وجود گذاشت.
دوران کودکی را در دامن مادری عفیف و پاکدامن رشد نمود و هر روز که بزرگتر می شد و روحیه مذهبی وتعلیمات دینیاولیه اسلام در نهاد او عمیقتر و ریشه دارتر میگردید. مراحل اولیه تحصیل را در مدرسه قاآنی زرقان آغاز و تا سطح دیپلم طبیعی با موفقیت به پایان رساند.
🌻🌻🌻
به علت استعداد سرشار در سال1355در کنکور دانشگاه شرکت نمود و در رشته مورد علاقه خویش مهندسی کشاورزی گرایش آبیاری پذیرفته شد.
شهید ناصر قاسمی با توجه به روحیه مذهبی خانواده و ارتباط مستقیم با مسجد و روحیه حقیقتجویی جزو افرادی بود که از چند سال قبل از انقلاب به ندای امام راحل لبیک گفت.
ایشان با روحانیون بزرگی چون شهید آیت الله دستغیب مبارزات خود را علیه دستگاه شاهنشاهی آغاز کرد و در پخش اعلامیهها و نوارهای حضرت امام (ره) و راه اندازی تظاهراتهای دانشجوئی در شیراز و شرکت در راهپیماییها نقشی بسیار مؤثر داشت، به همین خاطر تحت تعقیب ساواک قرار داشت ولی موفق به دستگیری او نشدند
🌷----------------------------------🌷 @parastohae_ashegh313 🌷------------------------------------🌷
قسمت ۲
شهید ناصر قاسمی در تظاهراتی که در زرقان منجر به شهادت شهید ناصر رضازاده شد شرکت داشت و عکسهای شاه را از شهرداری به بیرون منتقل کرد و تا مدتها آنها را در جای امنی در خانه خودشان پنهان کرد و بعد از مدتی آنها را از بین برد. ایشان در راهیپیمائیهای شیراز نیز حضور داشت و بویژه در تسخیر و تخریب ساواک شیراز نقشی چشمگیر داشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از اعضای اصلی کمیتۀ انقلاب در زرقان شد و با تشکیل گروهی از دوستان و انقلابیون بویژه معلم شهید محمود بخشنده، ضمن ایجاد امنیت در شهر، به توزیع نفت و ارزاق مهم مردم نیز همت گماشت.
🌻🌻🌻
تحصیلات دانشگاه را تا سال 1359 ادامه داد که با آغاز انقلاب فرهنگی، دانشگاههای کشور با تعطیلی مواجه شدند. در همین زمان مدتی به عنوان مربی پرورشی در آموزش و پرورش به مقابله با گروهکها و افراد نفوذی پرداخت و در اولین سال پیروزی انقلاب با معرفی شهید آیت الله دستغیب به عضویت سپاه پاسداران شیراز در آمد.
🌷----------------------------------🌷 @parastohae_ashegh313 🌷------------------------------------🌷
امسال علی آقا حججی کلاس اول است خودش میتونه اسم باباش رو بنویسه میتونه دلتنگیهایش را هم برایش بنویسد💔
ارواح مطهر شهدای مدافع حرم،
شهید بی سر محسن حججی پنج صلوات
عنایت کنید🥀
رفتند که اسلام و انقلاب و ایران بماند
ماندیم که...............
خدایا شرمنده شهدا نباشیم
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
#قسمت122
شهرك المهدي
علي مقدم، حسين جهانبخش
آن هم در شــرايطي كه در شهرك المهدي مهمات و ساح كم بود. حتي تعدادي از رزمنده ها اسلحه نداشتند. يكــي از بچه ها خيلي ذوق زده شــده بود، جلوآمد و كشــيده محكمي به صورت اولين اسير عراقي زد و گفت: «عراقي مزدور!» براي لحظه اي همه ســاكت شــدند. ابراهيم از كنار ســتون اسرا جلو آمد. روبــروي جــوان ايســتاد و يكي يكي اســلحه ها را از روي دوشــش به زمين گذاشت. بعد فرياد زد: برا چي زدي تو صورتش؟! جوان كه خيلي تعجب كرده بود گفت: مگه چي شده؟ اون دشمنه.
❄️❄️❄️❄️
ابراهيم خيره خيره به صورتش نگاه كرد و گفت: اولاً او دشمن بوده، اما الان اســيره، در ثاني اين ها اصاً نمي دونند براي چي با ما مي جنگند. حالا تو بايد اين طوري برخورد كني؟! جوان رزمنده بعد از چند لحظه ســكوت گفت: ببخشيد، من كمي هيجاني شدم. بعد برگشت و پيشاني اسير عراقي را بوسيد و معذرت خواهي كرد. اســير عراقي كه با تعجب حركات ما را نگاه مي كرد، به ابراهيم خيره شد. نگاه متعجب اسير عراقي حرف هاي زيادي داشت!
@parastohae_ashegh313
🔺️حالا بگو قیمت اون شال و روسری که در آوردی چند؟؟
به چه قیمتی فروختی خودتو ..؟
دختر خوب تو به جمهوری اسلامی لج نکردی...
در واقع تو به حکم خدا لج کردی ...
به اهل بیت لج کردی ...
به خون شهدا لج کردی ...
یه کم فکر کنیم به کارامون...
#تلنگـــــــر
#حجاب
@parastohae_ashegh313