شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
😕🗓 ۱۲ خرداد ۱۳۷۹ - سالروز درگذشت آزاده سرفراز حجت الاسلام سید علیاکبر ابوترابیفرد 🔺 او پس ازآغا
حجتالاسلام #سید_علی_اکبر_ابوترابی_فرد، گوهری صیقل خورده در #اسارت بود.
💎مردی از جنس طلای ناب، بدون ناخالصی که روح بلند و وارستگیاش تا همیشه در ذهن و جان آزادگان کشور تاثیرگذار خواهد بود...
📸 #حاج_قاسم_سلیمانی در کنار حجتالاسلام سید علی اکبر ابوترابیفرد
۱۲ خرداد ۷۹ سالروز درگذشت این سید بزرگوار
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🦋🦋🦋🦋
#اسارت
در اردوگاه موصل 4 برادری بود به نام عبدالله که چشم درد او به مرور زمان آن قدر شدید شد که عینک ته استکانی🧐 می زد. بیش از 80% بینایی خود را از دست داد.
دوستش یاسر مددکار چشم پزشک عراقی بود.
یک روز یاسر، عبدالله را به درمانگاه برد.
اما پزشک بعد از معاینه گفت: « این چشم دیگر برای تو چشم نخواهد شد حتی اگر متخصص ترین جراح آن را عمل کند ... »😔
عبدالله مدتی بعد به زیارت اباعبدالله الحسین (ع) مشرف شد و خدمت آقا عرض کرد:
« آقاجان!✨ من تا حالا شفای چشم و رفتن به ایران را از شما نخواستم.
این مدت اسیر بودم و وظیفه ام این بود که اسارت را بگذرانم❤️
و سعی من همیشه بر این بوده که به وظیفه ی خود عمل کنم.
امروز به برکت عنایت شما داریم به ایران🇮🇷 می رویم و من با این چشم راهی ندارم جز این که دست گدایی پیش این و آن دراز کنم😔 و این برای من سخت خواهد بود.
اگر این جا بمیرم، برایم خیلی راحت است🍂
شما را قسم می دهم به حق مادرتان زهرا (س)🤲 که نظری بفرمایی تا من بتوانم بینایی چشم را از شما بگیرم که محتاج کسی نباشم. »😞
عبدالله پیشانی بر روی مهر گذاشت و اشک ریخت😭
لحظاتی بعد چشمانش روشن✨ شد و به برکت نام فرزند زهرا (س) توانست به راحتی حتی نوشته های ریز را ببیند🍃
دوباره به پزشک عراقی مراجعه کرد.
او با مشاهده ی چشم عبدالله با صدای بلند گفت: « یا عیسی بن مریم!😲
این چشم ها توانایی چشم های سالم یک جوان 15 ساله را دارد ... »😍
✍ منبع: کتاب درهای همیشه باز
@parastohae_ashegh313
#اوج_بندگی
#سیره_شهدا
┄┅═══✼🥀✼═══┅┄
امروز ۱۴ تیرماه، سالروز #اسارت سردار جاویدنشان حاج احمد متوسلیان به دست مزدوران #اسرائیل جنایتکار است.
فرمانده دلاوری که #شجاعت، صلابتش و جدیتش در جبهههای جنگ و برخورد با ضد انقلاب زبانزد بود، و گروهکهای ضد انقلاب غرب کشور، با ترسی که از این #فرمانده_دلاور داشتند او را به #جدیت و #سخت_کوشی میشناختند.
#آگاهی و #شناخت بالای ايشان در مسائل سياسی، اجتماعی از جمله خصوصيات بارز اين سردار بزرگوار بود. در #تدبير و تصميم گيری هايش #دقت_نظر داشت. ضمن قاطعيت در كار، بر دلها فرماندهی می كرد و همواره در بطن مشكلات حضور داشت.
┄┅═•°••⃟🥀🕊⃟•°•═┅┄
#رهبر_معظم_انقلاب:
«ما منتظریم که آقای حاج احمد متوسلیان انشاءالله بیاید؛ نگویید #شهید، ما که خبر نداریم از #شهادت ایشان. خداوند انشاءالله که فرزند شما را هرجا که هست، هرجور که هست، مشمول #لطف و #فضل خودش قرار بدهد. ما که آرزو می کنیم انشاءالله خداوند این جوان #مؤمن و #صالح را برگرداند. بله، آقای حاج احمد متوسلیان با همین آقای حاج همت هم دوست و #رفیق و همکار بودند؛ خداوند انشاءالله همهشان را مشمول #لطف خودش قرار بدهد».
🔅 بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای شهدای سپاه ۱۳۷۵/۹/۲۵
#سردارجاویدالاثرحاج_احمدمتوسلیان
#عِنْدَرَبِّهِمْيُرْزَقُون
#اللهمعجللولیکالفرج
─┅═☁️☀️☁️═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═☁️☀️☁️═┅─
#کتاب_گویا «#نشان_عشق»
🔸دربارهی کتاب
این داستان بلند، با آشنایی و ازدواج شخصیت اصلی داستان، «محمود»، با دختری به نام «مهناز» آغاز میشود. او یک هفته بعد از ازدواج بهعنوان عضو سپاه پاسداران به غرب کشور میرود.
💢پس از شرکت در مأموریت پاکسازی منطقه از گروهکهای ضدانقلاب، بهدست گروهک کومله به #اسارت درمیآید و شکنجهها و دشواریهای فراوانی را تحمل میکند.
شخصیت اصلی داستان هنگام عملیات والفجر ۴ از اردوگاه نیروهای ضدانقلاب خارج و پس از دو سال اسارت آزاد میشود. این اتفاقها بین سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲ رخ میدهد.
🔹داستان بلند «نشان عشق» براساس واقعیت نوشته شدهاست.
📥انتشارات: نشر شاهد
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313