عکسالعمل جالب شهید شیرودی که باعث تعجب خبرنگاران خارجی شد
#متن_خاطره :
کنار هلیکوپترِ جنگیاش ایستاده بود و به سوالاتِ خبرنگاران جواب میداد. خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمیجنگیم؛ ما برای اسلام میجنگیم ، تا هر زمانکه اسلام در خطر باشد...
این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم می پرسیدند: کجا؟!!! خلبان شیـرودی کجا می رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده !!! شهید شیرودی همانطور که میرفت، برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! دارند اذان میگویند...
🌷خاطرهای از زندگی خلبان شهید علیاکبر شیرودی
📚منبع: کتاب برگی از دفتر آفتاب ،
صفحه 201
#شهیدشیرودی
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
عکسالعمل جالب شهید شیرودی که باعث تعجب خبرنگاران خارجی شد
#متن_خاطره :
کنار هلیکوپترِ جنگیاش ایستاده بود و به سوالاتِ خبرنگاران جواب میداد. خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمیجنگیم؛ ما برای اسلام میجنگیم ، تا هر زمانکه اسلام در خطر باشد...
این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم می پرسیدند: کجا؟!!! خلبان شیـرودی کجا می رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده !!! شهید شیرودی همانطور که میرفت، برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! دارند اذان میگویند...
🌷خاطرهای از زندگی خلبان شهید علیاکبر شیرودی
📚منبع: کتاب برگی از دفتر آفتاب ،
صفحه 201
#شهیدشیرودی
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
خاکریز خاطرات ۵۳
✍ عکسالعمل جالب شهید شیرودی که باعث تعجب خبرنگاران خارجی شد
#متن_خاطره
کنار هلیکوپترِ جنگیاش ایستاده بود و به سوالاتِ خبرنگاران جواب میداد. خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمیجنگیم؛ ما برای اسلام میجنگیم ، تا هر زمانکه اسلام در خطر باشد...
این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم می پرسیدند: کجا؟!!! خلبان شیـرودی کجا می رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده !!! شهید شیرودی همانطور که میرفت، برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! دارند اذان میگویند...
📌خاطرهای از زندگی خلبان شهید علیاکبر شیرودی
📚منبع: کتاب برگی از دفتر آفتاب ، صفحه 201
#شهیدشیرودی #نماز_اول_وقت #تقوا #اسلام #استکبارستیزی
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🦋#نماز_اول_وقت ❤️📿
🌹#شهیدشیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.
♦️خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضر هستید بجنگید⁉️
#شهیدشیرودی خندید.
سرش را بالا گرفت و گفت:
ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم.
تا هر زمان که اسلام در خطر باشد.
این را گفت و به راه افتاد.
خبرنگاران حیران ایستادند.
شهیدشیرودی آستینهایش را بالا زد.
چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا⁉️
خلبان شیرودی کجا میرود⁉️
هنوز مصاحبه تمام نشده‼️
#شهیدشیرودی همانطور که
می رفت برگشت، لبخندی زد و بلند گفت:
#نماز‼️
صدای اذان می آید وقت #نماز است.
📚کتاب زندگی به سبک شهدا،ناصرکاوه
#نماز_اول_وقت
#شهید_علی_اکبر_شیرودی🥀
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
#شهیدشیرودی :
🌿کشاورز زاده و سرباز ساده اسلام هستم
📜 در فرازی از #وصیتنامه اش می گوید : اگر برای احیای اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمیگرفتم و به جبهه نمیرفتم.
💥 پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است.
🌿 این کشاورززاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچ یک از حزبها و گروهها وابسته نیست.
#شهیدعلیاکبرقربانشیرودی
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313