eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.8هزار دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
41 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @khomool2 🌹بیسیم چی: نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الشهداء🌷 💟ﻳﻪ ﺭﻭﺯ ﺳﯿﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ توضیح ﻣﻴﺪﺍﺩ. ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﺷﺐ ﻗﺒﻠﺶ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ.🌾 💫ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺻﻼ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﯼ ﺳﯿﺪ ﮔﻮﺵ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ. ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﺮﯾﻢ، ﺩﯾﺪﻡ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻮ ﻟﻴﺴﺖ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺳﯿﺪ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﻔﺮﺳﺘﻪ! ⁉️ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ؛♨️ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩ. ﺭﻓﺘﻢ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮔﻔﺘﻢ: «ﺳﯿﺪ ﻣﻨﻮ ﻧﻤﯿﻔﺮﺳﺘﯽ؟»⁉️ ﮔﻔﺖ: «ﻭﺍﺳﻪ ﺷﻤﺎ ﻳﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻢ.» 👌 ﮔﻔﺖ: «ﭘﺲ ﻓﺮﺩﺍ ﻳﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﻣﯿﺪﻡ.» ﺧﯿﺎﻟﻢ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ.☺️ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﺎﻣﻞ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﺮﺩﻡ.  ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﺳﯿﺪ ﮔﻔﺘﻢ: «ﺳﯿﺪ ﺟﺎﻥ، ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ؟»  ﮔﻔﺖ: «ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﺮﺩﯼ؟» ﮔﻔﺘﻢ: «ﺁﺭﻩ» ﮔﻔﺖ: «ﻣﻴﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﯼ. ﺍﮔﻪ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺑﺮﻭ ﺑﮕﯿﺮ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﯾﺎ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﯽ، ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺸﮑﻨﻪ.🌷 ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﯽ. 😍 ﺣﺎﻻ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ! ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻫﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺳﺮ ﻧﺰﺩﯼ؛ ﺑﺮﻭ ﺳﺮ ﺑﺰﻥ ﻭ ﺑﯿﺎ.»  ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺟﺎ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﺳﯿﺪ؛ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﺑﻮﺩ، ﺧﯿﻠﯽ.😍 ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻮﺩ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﺬﮐﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻧﻤﻴﺪﺍﺩ. ﻫﺮ ﮐﯽ ﺟﺎﯼ ﺳﯿﺪ ﺑﻮﺩ، ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﻋﻮﺍﻡ ﻣﯿﮑﺮﺩ.🌷🌾 🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷 @parastohae_ashegh313
بسم رب الشهداء🌷 💟همسر شهید صدرزاده : از صحبت هایی که در جلسه خواستگاری از سمت شهید صدرزاده مطرح شده بود می گوید ؛ صحبت‌های ما خیلی کوتاه بود اما در همان فرصت کوتاه روی یک چیز خیلی تاکید کرد،👌 ✅ او بارها گفت که یک همسنگر می‌خواهد. 🍂 شاید کسی که به خواستگاری می رود بگوید همسر و همدم می‌خواهد اما مصطفی گفت که همسنگر می‌خواهد.✨ 💟✅ بعد از چند سال به او گفتم ما که الان در زمان جنگ نیستیم ، علت اینکه همسنگر خواسته چه بوده است؟ او گفت: « جنگ ما ، جنگ نظامی نیست . جنگ الان ما جنگ فرهنگی است . اگر همسنگر خواستم به خاطر کارهای فرهنگی است تا وقتی من کار فرهنگی انجام می‌دهم ، همسرم هم در کنار من کار فرهنگی کند».✅👌👌   @parastohae_ashegh313
بسم رب الشهداء🌺 🚕ما یک ماشین پاترول سفید داشتیم و هر کس که این ماشین را می‌دید به ما خرده می‌گرفت که الان زمان پاترول نیست، بنزین زیاد مصرف می کند، خرج دارد و کلی مشکلات دیگر.♨️ وقتی این حرف‌ها را شنید گفت که این پاترول توانسته چند نفر را که در جاده مانده بودند نجات دهد. گفت ماشینی در جوی آب افتاده بود و او با این پاترول آن را بیرون کشیده است.💦 🚗 ماشین یکی از همسایه‌هایمان در مسیر شمال خراب شده بود. مصطفی با همین پاترول این ماشین را حدود 90 کیلومتر بکسل کرد تا بجای مطمئنی برسند. وقتی گفتم که چرا هنوز از این ماشین استفاده می‌کنی، گفت که می‌خواهد با این ماشین به بقیه کمک کند. ✅✳️گفت خدا این را به ما داده تا بتوانیم برای کمک به دیگران استفاده کنیم.✅🍂 به روایت همسر شهید🗣 @parastohae_ashegh313
26.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷 میم مثل مرد💟 مثل مصطفی❣ #شهیدمصطفی_صدرزاده @parastohae_ashegh313
💟💫💟💫💟💫💟 💟اگر مصطفی ما افتاد❣ ده‌ها هزار مصطفی از خاک ایران بلند می‌شود؛🇮🇷 💟 ده‌ها هزار مصطفی برای اینکه شیعه مظلوم نماند بلند می‌شوند و در مبارزه با کفار و کسانی که در این زمینه فکر انحرافی دارند قدم برمی‌دارند.💫 گاهی در دنیا می‌خواهند بگویند ایرانی‌ها طالب جنگ هستند. ♨️این‌ها می‌خواهند شیعه را خشونت‌طلب جلوه دهند.💢♨️ ✅مسلمان همیشه دوست دارد احترام بگزارد و احترام ببیند ولی تا پای خون، ارزش‌هایش را حفظ می‌کند. ❣ ✅ما فقط دفاع می‌کنیم، ما در جنگ هشت‌ساله هم فقط دفاع کردیم، اصلاً جنگ نکردیم، در سوریه هم داریم دفاع می‌کنیم،✔️ والله اگر چیزی به‌جز دفاع از حقوق شیعه و حرمین شریفین باشد.💢 به روایت پدرشهید🗣 @parastohae_ashegh313
✳️✳️✳️ هر دو عکس شهید مصطفی صدرزاده😄👌 (سیدابراهیم)مجروحه و اونی بغلش کرده برادر شهید هستن....❤️ #شهیدمصطفی_صدرزاده @parastohae_ashegh313
🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷 💟دیروز در دانشگاه محل تحصیل آقا مصطفی صدرزاده،📚اتفاق عجیبی افتاد،سرکلاس به مناسبتی صحبت آقا مصطفی شد، یکی از دانشجویان دختر گفت حرف محرمانه ای دارم🍂، سپس ماجرای زندگی خودش رابرای من ودر تنها یی و خلوت  با حال گریه میگفت 💦که من سابقاً بسیار بد حجاب بودم ♨️و شهادت❣ آقا مصطفی چه انقلابی در من ایجاد نمود حتی میگفت من عکس ایشان را روی کاشی سفارش داده و ساخته ام،هر گاه به این تصویر بسیار زیبای برجسته ایشان روی کاشی نگاه میکنم، خیلی در مورد کارهای روزم و خطا ها و اشتباهاتم الهامات خوبی به من میشود،🌷کاملا احساس میکنم ایشان با نگاهش با من صحبت میکند و خطایم را به من تذکر میدهد، 😍حاجات و مشکلات سختی را در زندگی ام رفع کرده تا اینکه با او عقد اخوت بستم... ❤️اینک این دانشجوی عزیز ترم دو رشته فقه است📚 💟اخیرا می گفت مامان دعا کن آنچه که صلاح پیش بیاد اگه رفتنم مؤثرتر بشه  می گفتم بمونی که بیشتر می تونی خدمت کنی ولی با رفتنت... ✅بعد جواب داد  اونجا دستم بازتر 😍💟 بااین پیامها تازه متوجه شدم دستم بازتر یعنی چی؟ ❤️حتی شهادت را برای خودش نخواست برای این بود که بتونه دستگیری کنه🌺 از خدا خواست آنچه که مؤثرتر اتفاق بیفتد این یعنی نهایت انسان دوستی وعشق ورزیدن به کارفرهنگی است. 😍❤️ @parastohae_ashegh313
و عشــق؛ لبخندِ تــوست.. از فرسنگ‏ها دورتر؛ آنگاه که نگاهت، فاصله‏ ها را در گوشم نجوا می‏ کرد! و من تــو را خواستم ... حتی با همین فاصله ‏های بینمان... ☆ شبتون شهدایی ☆ @parastohae_ashegh313
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥صحبتهای زیبای را ببینید و بشنوید و حظ ببرید. 🌹واقعا که برای شهید شدن ،باید شهیدانه زندگی کرد... ─━━━⊱❅✿•🌺•✿❅⊰━━━─ @parastohae_ashegh313
•{﷽}• بعضی‌ ها مثل گل‌ اند ...🌷 کنارشان که می‌نشینی، حتی اگر حرف نزنند یا نــــــگاهشان نکنی، در قـــلبت می‌نشینند و نا خود آگاه لبخند بر لبت می‌آید🙂 وقتی از کنــــارشان مـــــی‌روی، تو هم بوے خوب آن‌ ها را می‌ دهی ...🍃 +مثل شهدا((: ♥️ ★᭄ꦿ↬ @parastohae_ashegh313 •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
(تیری که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده!) تو حلب شب‌ها با موتور، حسن غذا و وسائل مورد نیاز به گروهش می‌رسوند. ما هر وقت می‌خواستیم شب‌ها به نیروها سر بزنیم با چراغ خاموش می‌رفتیم. یک شب که با حسن می‌رفتیم غذا به بچه‌هاش برسونیم چراغ موتورش روشن می‌رفت! چند بار گفتم چراغ موتور رو خاموش کن امکان داره قناص‌ها بزنند. خندید. من عصبانى شدم با مشت تو پشتش زدم و گفتم: مارو می‌زنند. دوباره خندید و گفت: مگر خاطرات شهید کاوه رو نخوندی که گفته شب روى خاکریز راه می‌رفت و تیرهاى رسام از بین پاهاش رد می‌شد نیروهاش می‌گفتن فرمانده بیا پایین تیر می‌خورى در جواب می‌گفت اون تیرى که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده و شهید مصطفى می‌گفت: حسن می‌خندید و می‌گفت: نگران نباش اون تیرى که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده. و به چشم دیدم که چند بار چه اتفاق هایى براش افتاد و بعد چه خوب به شهادت رسید... 🏷راوی: مدافع حرم مدافع حرم شادی ارواح طیبه شهدا صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَـــرَج @parastohae_ashegh313 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
1.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 معرفی كتاب "مرتضى و مصطفى" خاطرات خودگفته شهيد مرتضى عطايى (ابوعلى) در بخشى از كتاب مى‌خوانيم: 📽 يك‌بار يكى از بچه‌ها داشت از من و سيد فيلم مى‌گرفت. اول از من پرسيد: "تو اين قدر شهيد شهيد مى‌كنى، هيچ پيامى ندارى؟" 🤝 سيد كنارم بود. رو به دوربين گفتم: "ما با هم يه قرارهايى گذاشتيم. الانم متذكر مى‌شيم كه هر كدوم‌مون زودتر پريد- البته اين سيد زودتر مى‌پره- هر كى زودتر پريد، بره بست در خونه حضرت سيدالشهداء بشينه، شهادت اون يكى رو بگيره. اگر اين كار نكنه، شهيد پَستيه." مدافعین حرم 🔸کتاب شهدا کتاب مرتضی مصطفی ؛ شهدا رو یاد کنیم با ذکر صلوات⚘ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج @parastohae_ashegh313