#زندگی_نامه
#شهید_سیداکبر_صادقی
محرم که می شود حیاط مسجد را پوش می زنند، فرش ها را پهن می کنند و عکس های بزرگ امام خمینی(ره) وآیت الله خامنه ای (مدظله العالی) را می چسبانند سردر مسجد.
محرم که می شود، عکس خیلی از شهدا قاب می شود و می خورد روی دیوار شبستان : عکس شهدای گردان_یازهرا (سلام الله علیها) .
محرم که می شود ، دسته دسته آدم را میبینی که از ته میدان پیاده می آیند سمت مسجد، زن و مرد، پدری که دست پسرش را گرفته و مادری که نوزادش را بغل کرده...
و توریست هایی که با تعجب می ایستند دم در و نگاه می کنند به جمعیت عظیم سینه زن .
آن وقت یکی از همین بچه های هیئت می آید سراغشان، غذای نذری می دهد دستشان ، و برایشان از امام حسین (علیه السلام) می گوید.شاید بچه های جدید هیئت ندانند، ولی قدیمی ها هنوز هم وقتی پرچم به درو دیوار مسجد می زدند . یاد#تورجی_زاده و نوحه های که شب های دوشنبه توی حسینیه گردان یا زهرا(سلام الله) می خواند. اصلاً خیلی هایشان معتقدند ماندگاری این هیئت، هیئت رزمندگان اسلام اصفهان به خاطر خلوص نیت عمو صادقی است.
سید اکبر صادقی ، فرمانده گردان یا زهرا (سلام الله علیها) که بچه ها از بس دوستش داشتند عمو صدایش می زدند. او بود که با چند نفر دیگر دور هم جمع شدند و این هیئت را راه انداختند. از بس عاشق امام حسین علیه السلام بود. پدرش هم همین طور بود. اصلاً سید توی خانواده ای به دنیا آمده و بزرگ شده بود که عاشق اهل بیت بودند.
پدرش در یک مغازه در بازار ، روی اسمشان قسم می خوردند. آن قدر به ترک محرمات و انجام واجبات مقید بود که صدایش می زدند ((آشیخ)) تا این آخری ها هم که به رحمت خدا رفت، کسی نبود توی شهر ومحله و بازار که از دستش رنجیده باشد یا کوچک ترین آزاری دیده باشد . از آن آدم هایی بود که می گویند اهل تقوایند. موذن مسجد بود و در کار های مسجد هم کمک می کرد. در حفظ و قرائت قرآن سر آمد بود. بچه هایش می گویند هرچه از قرآن بلدند،کاز پدر بوده است.
ادامه دارد…
یادشهدا باصلوات
اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313