⚘﷽⚘
در #آخر نمازهایتان، این شمایی کہ
#امام_زمان(عج) را دوست دارید!
دعـا بـرای #فـرج امام بخوانید.
#شهیـد_سیدعباس_غفاری_حسینی
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج 💚
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
یک روز با چند ورقه وارد مدرسه شد.
به هر کدام از مربیها یک ورقه داد که
بالایش نوشته بود: «حاسبوا قبل ان تحاسبوا».📜
کمی پایینتر اسم چند #گناه را نوشته
بود و جلوی هر کدام را خالی گذاشته بود.
بعد رو کرد به مربیها و گفت:
«بیایید هر #شب چند لحظه کارها
مون رو بررسی کنیم و توی این بـرگه
بنویسیم.📝
ببینیم خدای نکرده چند باردروغ
گفتیم، غیبت چند نفر رو کردیم،
تهمت و بدبینی داشتیم یا نه،
کارهای خوبمون چقدر بوده.❤️
آخرِ ماه با یه نگاه به این برگه،حساب
کار دستمون میاد؛ میفهمیم چطور بندهای بودیم».📋✌️
#شهـید_اللهیار_جـابـری
کتــاب بحر بی ساحل، ص 96
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
#ماه_شعبان ،
ماه دعاست
ماه مناجات است
ماه توسل است
ماه انتظار است
#شعبان ؛فصلِمناجاتباخداست
#رهبرمعظمانقلاب✨❤️
🍀 دعا کنیم برای ظهور مهدی فاطمه عج
•
•
@parastohae_ashegh313|🍃
#نوروز_در_جبهه
#حمید_داوودی_آبادی
🌺🌺🌺
با همه اینها، کسی اخم نکرد و همه می خندیدند. از خنده بچه ها، خنده ام گرفت. حق داشتند. باید برمی خواستم تا پس از خواندن دعای تحویل سال، چند آیه قرآن بخوانیم؛ سپس روی یکدیگر را ببوسیم و رسیدن سال نو را تبریک بگوییم. اینها که سنت بدی نبود.
صبح روز بعد، هوا طراوت خاصی داشت. انگار یک شبه همه گیاهان سبز شده بودند. تپه ها پر شده بود از پروانه های بازی گوشی که بی توجه به جنگ و این حرف ها، میان گل های سفید تازه شکفته، چرخ می خوردند و دنبال هم می پریدند. عطر شبنم سبزه های خیس خورده و بوی تند باروت نم کشیده که از خمپاره تازه منفجر شده بلند بود، شامه را پر می کرد. عیددیدنی و رفتن به سنگر بچه ها و عطر زدن به لباس های شسته که زیر پتوی کف سنگر اتو خورده بودند، اینها حکایت از نخستین روز سال نو داشت. داخل هر سنگر، عکس شاد و خندانی از امام به دیوار بود.
🌺🌺🌺
ادامه دارد.....
•┈┈••✾•🌜🌝🌛•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•🌜🌝🌛•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
امام علی علیه السلام:
ای دنیا!!!
ای دنیای حرام!ازمن دور شو، آیابرای من
خودنمایی میکنی؟یاشیفتهی من شدهای
تاروزی در دل من جای گیری؟
هرگز مباد!غیرمرا بفریب،که مرا در
تو هیچ نیازی نیست،تو را سه طلاقه
کردهام، تا بازگشتی نباشد، دوران
زندگانی تو کوتاه، ارزش تو اندک،و
آرزوی تو پست است.
آه از توشهی اندک،ودرازی راه، ودوری
منزل وعظمت روز قیامت!!!
#نهجالبـلاغـہ📚
#حڪمٺ_هفتـاد_هفتم📝
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
#اولین_سلام_صبح_خدمت_اربابم♥️🤚
حالم دوباره صبح شد و رو به راه شد
وقت سلام و عرض ارادت به شاه شد
#صبحتوݩحسینی✨
.
.
@parastohae_ashegh313|🍃
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#اولین_سلام_صبح_خدمت_اربابم♥️🤚 حالم دوباره صبح شد و رو به راه شد وقت سلام و عرض ارادت به شاه شد #ص
و مـن
میدانم که در آخر
دوسـت داشتـنِ تـو
عاقبت به خیرم می کند ...
#سید_الشهدا_جان♥️
#عیدتون_مبارک🌸🌱
.
.
@parastohae_ashegh313|🍃
#عاشقانه_شهدا ✨♥️
گفتم : عباس ، چطوري ميتوانم دوريت را تحمـل كـنم؟
تـو چطـور ميتواني!؟
هنوز اشكهاي درشتاش روي گونه هايش خود نمـايي مـيكـرد كـه گفت : تو عشق دوم مني ، من مـيخواهمـت بعـد از خـدا.
نمـيخـواهم آنقدر بخواهمت كه برايم مثل بت شوي.
گفت : كسي كه عشق خدايي خودش را پيدا كرده باشد ، بايد از همة اينها دل بكند.
🌱 شهيد عباس بابايی
@parastohae_ashegh313
#نوروز_در_جبهه
#حمید_داوودی_آبادی
🌺🌺🌺
دیده بوسی، صلوات، ذکر حدیث و تلاوت قرآن و سرانجام بسته های کوچکی که تدارکات فرستاده بود، فضای جبهه را عیدی می کرد. نامه بچه های کوچک از کیلومترها آن طرف تر و از شهرهای مختلف آمده بود و کودکان و نوجوانان خوش سلیقه، کارت های تبریک نقاشی شده، مقداری شکلات و آجیل، یک خودکار، یک دفترچه سفید و نامه ای در این بسته ها گذاشته بودند و برای ما فرستاده بودند.
یکی از این بسته ها به من رسید. با شور و شوق فراوان، کیسه را باز کردم. در صفحه نخست دفترچه نوشته بود: «سلام ای برادر عزیز رزمنده که با رشادت و از خودگذشتگی خود، میهن عزیز ما را از چنگال شیطان های خون خوار جهانی، مانند صدام در آورده اید و با صدامیان مبارزه و ستیز می کنید.
🌺🌺🌺
ادامه دارد.....
•┈┈••✾•🌜🌝🌛•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•🌜🌝🌛•✾••┈┈•
#روز_پــاسـدار_مـبـارڪ💚
یـا لبـاسشـون خونیـہ🕊
یـاخیـسـہ🌊
یـا خـاکیــہ..🍂
الانمکـہ بـوےمـواد ضـدعفونی میـده❤️
#میـلاد_امـام_حسین_مبــارڪ🌷
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
#سیرهشهدا
#شهید_حاج_ستار_ابراهیمی
در گرماگرم عملیات کربلای چهار، در ساحل ام الرصاص مجروح افتاده بودم. از شدت آتش دشمن، هیچ قایق خودی نمی توانست بیاید این طرف رود. ناگهان دیدم قایقی از راه رسید و چند نفر لباس خاک یو پیشانی بند بسته از آن پیاده شدند.
شناختمش. ستار ابراهیمی بود. تا مرا دید و آمد چیزی بگوید، بی سیم چی اش گفت: حاجی جان! جنازه برادرتان صمد همین جاست. اگر اجازه بدهید با همین قایق برش گردانیم.
حاج ستار در حالی که بند کلاهش را در دستش گره می زد، گفت: نه. دوباره بی سیم چی من و منی کرد که حاجی گفت: هر وقت جنازه همه را برگرداندید، جنازه صمد را هم برگردانید. والسلام. دیگر هم در این موضوع چیزی نمی خواهم بشنوم!
❥|• @parastohae_ashegh313
⚘﷽⚘
واى بر تو، گويا به قضاى لازم و قدر حتمى گمان مى برى! اگر چنين باشد ديگر ثواب و عقاب باطل شود و وعد و وعيد ساقط گردد.
خداوند بندگانش را امر كرده با اختيار و نهى كرده تا بترسند. آنان را به آسان مكلف ساخته و به دشوار مكلّف نساخته. در برابر عمل اندك، پاداشهاى بسيار داده است. نبايد مغلوبش پندارند و نافرمانيش كنند و نبايد از روى اكراه اطاعتش نمايند.
او پيامبران را به بازيچه نفرستاد و، بعبث، كتابهاى آسمانى را نازل ننمود و آسمان و زمين را و آنچه ميان آنهاست به باطل نيافريده. «اين گمان كسانى است كه كافر شده اند و واى بر كسانى كه كافر شده اند از آتش.»
#نهجالبـلاغـہ📚
#حڪمٺ_هفتـاد_هشتـم📝
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
بین الحرمین ساعاتی قبل
#یاباباݪحوائج
اے عالم و آدم همه قربان تو عباس
اے فوق شهیداݩ ، شرف و شأن تو عباس
پیوسته دلم یاد تو و یاد حسیݩ است
میلاد تو همچوݩ شب میلاد حسیݩ است
#اسعداللهایامڪم✨❣
#میلاد_حضرت_ابوالفضل_ع_مبارڪـ_باد✨❣️
@parastohae_ashegh313
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
#کلام_بزرگان_درمورد_شهدا
#شهادت_درکلام_شهید_آوینی🏷
🕊 زندگی زیباست اما #شهادت از آن زیبا تر است، سلامت تن زیباست اما #پرنده عشق تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند🥀
₪◤~~~~☆🌷☆~~~~◥₪
@parastohae_ashegh313
₪◤~~~~☆🌷☆~~~~◥₪
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
#طنز_جبهه 🤪
#لبخند_های_خاکی 🤓
خرمشهر بودیم !
آشپز و کمک آشپز 👨🍳 تازه وارد بودند و با شوخی بچه ها نا آشنا 😐
آشپز سفره رو انداخت وسط سنگر و بعد بشقاب ها 🍽 رو چید جلوی بچه ها
رفت نون بیاره که علیرضا بلند شد 🧔🏻 و گفت ( بچه ها ! یادتون نره ! ) 👍🏻😎
آشپز اومد 👨🍳 و تند تند دوتا نون 🍞 گذاشت جلوی هر نفر و رفت🚶♂
بچه ها تند ، نون ها رو گذاشتند زیر پیراهنشون🤦♂
کمک آشپز اومد نگاه سفره کرد ، تعجب کرد😳
تند تند برای هر نفر دوتا کوکو 🥔🥚 گذاشت و رفت 👣
بچه ها با سرعت کوکوها رو گذاشتند لای نون هایی که زیر پیراهنشون بود 🤦♂
آشپز و کمک آشپز اومدن بالا سر بچه ها 😡
زل زدند به سفره 👀 بچه ها هم شروع کردند به گفتن شعار همیشگی ( ما گشنمونه یا لله ! ) 🥄
که حاجی داخل سنگر شد و گفت چخبره ؟ 🤷♂
آشپز دوید 🚶♂روبروی حاجی و گفت حاجی
اینا دیگه کیند 😡
کجا بودند!
دیوونه اند یا موجی ؟!!
فرمانده با خنده پرسید چی شده ؟ 😁
آشپز گفت تو چشم بهم زدنی مثل آفریقائی های گشنه هرچی بود بلعیدند !!😂😂😂
آشپز داشت بلبل زبونی میکرد که بچه ها نون ها و کوکو ها رو یواشکی گذاشتند تو سفره
حاجی گفت این بیچاره ها که هنوز غذاشونو نخوردند 😳🤷♂
آشپز نگاه سفره کرد ، کمی چشماشو باز و بسته کرد 😳🙄
با تعجب سرش رو تکونی داد 🤭 و گفت جلل الخالق !؟
اینها دیوونه اند یا اجنه؟! 😱
و بعد رفت تو آشپز خونه....
هنوز نرفته بود که صدای خنده بچه ها سنگرو لرزوند 🤣😂🤣😂🤣😂
@parastohae_ashegh313
#سردار_شرف_و_مردانگی
#شهید_علی_چیت_سازیان
دم دمای غروب یک مرد کُرد با زن و بچه اش مانده بودند وسط یه کوره راه من و علی هم با تویوتا داشتیم از منطقه برمی گشتیم به شهر
چشمش که به قیافه ی لرزان زن و بچه ی کُرد افتاد ، زد رو ترمز و رفت طرف اونا
پرسید: «کجا می رین؟»
مرد کُرد گفت: «کرمانشاه»
رانندگی بلدی؟
متعجب گفت: «بله بلدم!»
علی دمِ گوشم گفت: «سعید بریم عقب.»
مرد کُرد با زن و بچه اش نشستند جلو و ما هم عقب تویوتا ، توی سرمای زمستان!
باد و سرما می پیچید توی عقب تویوتا؛ هر دوتامون مچاله شده بودیم.
لجم گرفت و گفتم: «آخه این آدم رو می شناسی که این جوری بهش اعتماد کردی؟»
اون هم مثل من می لرزید ، اما توی تاریکی خنده اش را پنهان نکرد و گفت:
«آره می شناسمش ، اینا دو – سه تا از اون کوخ نشینانی هستند که امام فرمود به تمام کاخ نشین ها شرف دارن . تمام سختی های ما توی جبهه به خاطر اینهاس!
❥|• @parastohae_ashegh313
اصطلاحات جبهه
ذوالفقار
قایقهای دو موتوره....
نوع پیشرفته قایق موتوریهایی که در جنگ مورد استفاده قرار گرفت – قایق های عاشورا – و از حیث عقب بودن موتورهایشان، «ری جندر» خوانده می شوند در اصطلاح نظامی انگلیسی. اینکه در نگاه به این قایق از پشت سر، دو موتور آن مثل دو شمشیر تیز به نظر می آید وجه تسمیه ای بوده است تا در کنار عشق و ارادت بچه ها به اهل بیت خصوصاً صاحب ذوالفقار، این نوع قایقها را ذوالفقار بنامد
@parastohae_ashegh313
اصطلاحات جبهه
زره پوش
پوتین
در مقابل کفش و دمپایی می گویند که برای راحتی به پا می کنند و به کار زمان صلح می آیند نه جنگ.
یعنی کفش مسلح و آماده مقابله با هر شرایطی، پست و بلند راه و آب و گل و آهن و آتش و ناملایمات دیگر مقتضی منطقه.
@parastohae_ashegh313
#نوروز_در_جبهه
#حمید_داوودی_آبادی
🌺🌺🌺
این جانب جواد مهرعلیان، خواستار پیروزی و سلامت تو و دیگر رزمندگان می باشم و پیام من برای شما عزیزان و دلاوران این کشور و ملت، این است که با رشادت هر چه بیشتر با صدامیان بجنگید و آنان را از خاک میهن ما بیرون کنید و ایمان خود را ازدست ندهید.
باشد که ما نیز بتوانیم در پشت جبهه و در مدارس، با ابرقدرت ها و شیاطین آنها بجنگیم.
خواهشمندم اگر پیامی برای ما دارید، به این نشانی بفرستید: اصفهان، خیابان آتشگان، مدرسه حسین محمدی، ناحیه 1، کلاس سوم. متشکرم»
🌺🌺🌺
پایان.....
•┈┈••✾•🌜🌝🌛•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•🌜🌝🌛•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
امام علی عليه السلام :
خُذِ الْحِكْمَةَ أَنَّى كَانَتْ فَإِنَّ الْحِكْمَةَ
تَكُونُ فِى صَدْرِ الْمُنَافِقِ فَتَلَجْلَجُ فِى
صَـدْرِهِ حَتَّـى تَخْـرُجَ فَتَسْكُنَ إِلَى
صَوَاحِبِهَا فِى صَدْرِ الْمُؤْمِنِ .
حكمت را هر كجا كه باشد فراگير ،
گاهى حكمت در سينه منافق است
بى تابى كند تا بيرون آمده و با
همدمانش در سينه مؤمن آرام گيرد.
#نهجالبـلاغـہ📚
#حڪمٺ_هفتـاد_نهـم📝
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•