🔴 عقبههای معرفتی و چالشهای فرهنگی علم مدرن
🔸وقتی فروید، کنت و دورکهایم وارد یک فرهنگ می شود، دیر یا زود، نوع نگاه خود نسبت به دین را هم بوجود می آورد، تعریفی که کنت از علم دارد دقیقاً با نظریه اش سازگار است، ولی به هیچ وجه با تعریف علم و فلسفه در جهان اسلام یکی نیست، این مساله امروز تبدیل به یک چالش شده است.
🔸آن چیزی که امروز به عنوان مساله برای فعالان در حوزه علوم انسانی مطرح است حضور دانش برای نابود کردن نظریه هایی است که با عقبه های معرفتی در یک فرهنگ دیگر شکل گرفته است، این معارف از مجرای معرفت علمی به درون فرهنگ ما می آیند؛ این امر خود باعث چالشهای فرهنگی برای ما می شود.
🔸متاسفانه تصور می شود که این مساله تنها در علوم انسانی است، البته این مساله در علوم انسانی خود را بیشتر و پیشتر نشان می دهد ولی بیش از آن که در علوم انسانی باشد در علوم پایه نهفته است؛ در حالیکه علوم انسانی مدرن در حاشیه علوم طبیعی و با مرجعیتی غربی آمد و شکل گرفت و در تعامل با علوم طبیعی نیز در حال عمل است؛ چون علوم انسانی و علوم اجتماعی به سرعت حوزه فرهنگ را اُبژه خود می کند و چالش هاییش نیز به سرعت برای عالِم و جامعه علمی روشن می شود؛ اما در علوم پایه این چالش ها به مراتب با سرعت کمتری خود را نشان می دهد، به همین دلیل فرصت رسوب عمیق تری پیدا می کند؛ از این رو در فرهنگ به صورت بنیادی تری رسوخ می کند.
🔸به اعتقاد من نیاز نیست که علوم اجتماعی متناظر با فرهنگ اسلام تولید شود بلکه باید علوم اجتماعی متناظر با فرهنگ اسلام را ببینیم و دریابیم، البته این دیدن برای حفظ آن نیست بلکه برای شناخت آن است، این علوم در طول تاریخ دائماً در حال تغییر بوده اند و اکنون نیز باید دائماً تغییرات و تحولات متناظر با آن را ببینیم و بشناسیم؛ یکی از تغییرات متناظر با علوم اجتماعی اسلام، درگیر شدن آن با دانشی است که از بخش دیگری از جهان آمده است و بدون تاریخ و جغرافیا، به صورت مطلق به فرهنگ ما آمده است؛ دانش مدرن چشم ما را گرفته است، مگر می توان چشم به روی آن بست.
🔸ابتدا باید عینکی که از آن علوم، اسلام را می بینیم و بررسی می کنیم را ببینیم و بهتر بشناسیم؛ باید عقبه، فلسفه و انگیزه نظریه ای که وارد شده است را به خوبی دریابیم و بدانیم که این نظریه مختص به همه جهان و همه فرهنگ ها نیست و ما اُبژه آن نیستیم، مدیریت دانش در حقیقت قانون بخشیدن به دانش های موجود آکادمیک است؛ مدیریت دانش، گرفتن دانش از حالت تکنوکرات و شتابزده و فرصت دادن برای شناخت دانش های بومی و تاریخی است.
🔻منبع: مهر (متن تفصیلی در سایت استاد پارسانیا )
📌@parsania_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 فتنهگری با هدف تخریب فرهنگ و اقتدار ایران اسلامی
📌 @parsania_net
🔰 سنجش دینداری ایرانیان
🔸ما در سنجش دینداری مدلهایی که نوعاً به کار میبریم مدلهایی هستند که جامعهشناسان در حوزه علوم اجتماعی در قلمرو جامعهشناسی دین به کار بردهاند و رویکردهای نظری این جامعهشناسان رویکردهای مدرن است. آنان وقتی به سنجش دینداری میپردازند با معنا و نوعی از دین و دینداری مواجه هستند که در جهان غرب مطرح بوده که این معنا و مدل بیشتر نگاه فردی به دین دارد و در حوزه زندگی شخصی و فردی دین را میبینند. پرسشها و سنجهها هم ناظر به همین مسائل است و نه بیشتر. در ایران هم اغلب از همین سنجهها در سطح و لایه گرایشها و عقاید و گاه هم در سطح مناسک با مقداری تعدیل استفاده میشود. ما پیمایشهایی را از دهه ۵۰ نسبتبه وضعیت دینداری ایرانیان داشته و داریم. این پیمایشها بهخوبی نشان میدهد که در هیچ زمانی در همان سطوح عقیدتی و مناسکی، وضعیت دین و دینداری در ایران روبه افول نبوده و در سالهای قبل از انقلاب و بعد از انقلاب، دائماً حالت فزایندهای داشته است. یعنی اگر کسی بخواهد ادعا کند که دین وضعیت روبه افولی داشته، هیچ تحلیل و پژوهش میدانی آن را حتی در سطح فردی تأیید نمیکند.
🔸مسئله این است که ما در سنجش دین و دینداری ایرانیان باید ناظر به معنایی از دین که در ایران وجود دارد یعنی اسلام، تشیع و مانند آن پژوهش کرده و از این زاویه، ابعاد اجتماعی، فرهنگی و تاریخی دین را هم بررسی کنیم. انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی در دینداری ایرانیان بود که بهنوعی منشأ تغییرات و تحولات در جهان اسلام، بلکه فراتر از جهان اسلام، در سطح کشورهای غیراسلامی هم شد. این مسئله آنقدر تأثیرگذار بود که نظریهپردازان جامعهشناسی دین را که مستقیماً به این مسئله میپرداختند یا نظریهپردازان دیگری که در شاخههای دیگر متمرکز بودند را بهنحوی متوجه خود کرده است؛ نظریات آنها را به چالش کشانده و منشأ پدیدآمدن نظریات جدیدی شده است. نوعاً کسانی هم که در جهان غرب به فرهنگ و حوزه دین و دینداری توجهی داشتند، دین را یک فرآیند روبهرشد و درتقابل با توسعه مدرن دانستهاند.
🔸رویکرد دینی بهعنوان یک پدیده شخصی و فردی در جهان سکولار لحاظ میشد و در آنجا رو به افول بود اما در پایان قرن بیستم، نقطه عطفی به نام انقلاب اسلامی ابتدا در جهان اسلام و در ایران مشاهده شد و مقاومتی سیاسی و اجتماعی در سطح ملی ایجاد کرد. پدیدهای که در چارچوب مفاهیم مدرن و غربی نبود؛ یعنی یک حرکت سیاسی بود و هویت دینی هم داشت. انقلاب حضور دین را در عرصهای فراتر از زندگی شخصی و قلمرو مناسکی در زندگی عمومی نشان داد. همچنین کاملاً نشان داد که دین در عرصه سیاسی رسوخ دارد. طی قرن بیستم، حرکتهای سیاسیای که در کشورهای غیرغربی انجام میشد، مدل خود را در مفاهیم سیاسی مدرن سکولار و غیردینی، مثل ناسیونالیسم، سوسیالیسم و مانند اینها جستوجو میکردند اما انقلاب اسلامی پدیده جدیدی بود که رخ داد و بعد هم بهسرعت امواج خود را در کشورهای مختلف و ازجمله در آمریکای لاتین منتشر کرد که به تبع آن بحث الهیات رهاییبخش مطرح شد. این سطحی از دینداری است که قبل از انقلاب اسلامی ایران وجود نداشت؛ یعنی انقلاب یک نقطه عطف بود که اگر بخواهید آمار پیش و پس از انقلاب را بسنجید، میتوانید بگویید فراز و فرود وجود داشته است.
🔸ما با سطحی از دین و دینداری مواجه هستیم که باید در تعاملات و ساختارهای قدرت اجتماعی، منطقهای و جهانی به آن پرداخت و آن را مدنظر قرار داد. این مسئله ابتدا چندان به چشم مخاطبان این جریان دینی اجتماعی و سیاسی نمیآمد. اصلاً فکر نمیکردند که این یک واقعیت زنده و قابل تداوم است. این جریان چیزی در حاشیه رقابتهای شرق و غرب بود اما ناباورانه دیدند تداوم پیدا کرد، موج ساخت، نوع رفتار و مواجهات سیاسی منطقهای قدرتهای جهانی را بهگونهای تحتتأثیر قرار داد و جهان سکولاری که به هیچ وجه هویت اجتماعی و سیاسی دین را به رسمیت نمیشناخت، ناگزیر شد در رقابت با این جریان دینی ایران و جهان اسلام بدلهای دینی درست کند. این موضوع اصلاً سابقه نداشت. براین اساس گروههای سلفی تندرو و بعد داعش به وجود آمد. اینها پدیدههای جدیدی بودند که درتقابل با دین در عرصه سیاسی و با مفاهیم دینی شکل گرفتند.
🔸در اینجا برای سنجش موضوع به مفاهیم و شاخصهای مربوطبه مسئله احتیاج داریم. امام رحمةاللهعلیه با احساس اینکه اینطور تقابلها و حضور سیاسی دین در سطح کلان مطرح میشود، مفاهیم اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی را بهکار برد که به دو نوع دینداری حاضر در منطقه اشاره داشت.
👈متن تفصیلی گفتگو در سایت استاد پارسانیا
🌀@parsania_net
15.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 انقلاب اسلامی؛ نظام دانایی مرتبط با فرهنگ خودش را ایجاد کند.
🌀@parsania_net
🏴آیتالله حسنزاده آملی؛ دانشمند نادر و ذوفنون
🔻حضرت آیتالله خامنهای: «این روحانی دانشمند و ذوفنون از جملهی چهرههای نادر و فاخری بود که نمونههای معدودی از آنان در هر دوره، چشم و دل آشنایان را مینوازد و توأماً دانش و معرفت و عقل و دل آنان را بهرهمند میسازد.» ۱۴۰۰/۰۷/۰۴
🏴 سالگرد رحلت علامه حسنزاده آملی
💠@parsania_net
حمید پارسانیا
🏴آیتالله حسنزاده آملی؛ دانشمند نادر و ذوفنون 🔻حضرت آیتالله خامنهای: «این روحانی دانشمند و ذوفنو
در رثای عالم ربّانی و سالک توحیدی، فقیه ولایی و انقلابی، علامۀ ذوفنون حضرت آیتالله حسنزادۀ آملی رضواناللهعلیه
🍃 طایر قدسی
علامۀ اندیشمند و ذوفنون رفت
محبوب نیکومنظر مهتابگون رفت
در عشق، پیری از تبار پاکبازان
در علم، مردی از شمار راسخون رفت
از معدن صدق و صفا یاقوت احمر
از خیمۀ اندیشه و دانش ستون رفت
آهی جگرسوز از زمین تا آسمانها
با نالۀ "إنّا إلیهِ راجعون" رفت
دیدم گریبان چاک کرد از هجر او عقل
پیوسته از چشمش بهجای اشک خون رفت
رفت از "اُولُوالألباب" نستوهی خردورز
مصداق "قومٌ یَعقِلون"، "هُمْ مُهتَدون" رفت
سرمستی از صهبای "لا خَوْفٌ عَلَيْهِم"
آبادی از جام "وَ لا هُمْ يَحْزَنُون" رفت
هم عارفی، هم شاعری، هم فیلسوفی
هم کاردانی در روایات و متون رفت
مصباح علم و نجم دین، شمس هدایت
در عقل و نقل و در ریاضی ذوشُجون رفت
آن عالم ربّانی اهل ولایت
آن سالک توحیدی آیینهگون رفت
با رفتنش از خیل سربازان رهبر
تنها نه یک سردار، گویی صد قشون رفت
آن طایر قدسی که رضوان بود جایش
از تنگنای تیرۀ دنیای دون رفت
سوی نیستان رفت آن نای الهی
صد ناله از داغش ز نای ارغنون رفت
از داغ آن شیریندهان نغزگفتار
فریاد فرهاد از نهاد بیستون رفت
تنها نه در این دوره نادر بود و فاخر
فخر زمان فخر زمین فخر قرون رفت
لَختی ز عمرش در پی الفاظ قرآن
باقی همه در فهم معنا و بطون رفت
آن مهر روزافروز تابانی که میشد
ما را بهسوی علم و تقوا رهنُمون رفت
خون شد دل ایرا و ایران از فراقش
آن زندۀ جاوید با "رَیبُالمَنون" رفت
✍️ #محمدتقی_عارفیان، ۱۴۰۰/۰۷/۰۶
🔅برخی از تعابیری که در شعر آمده، از پیام تسلیت حضرت امام خامنهای روحیفداه، و نوشتۀ حضرت علامه شَعرانی رضواناللهعلیه خطاب به حضرت علامه حسنزادۀ آملی رضواناللهعلیه وام گرفته شده است.
🌀eitaa.com/parsania_net
#یا_امام_رضا_جان
🏴 جهان فهمید رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه
#شهادت_امام_رضا_ع_تسلیت
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
💠@parsania_net
DIDEBAN_ANDISHE_N0.32.web.pdf
حجم:
32.93M
🔶 نشریه دیدهبان اندیشه
(شماره ۳۲ - آبانماه ۱۴۰۰)
🔸با موضوع | حُسْنِ حَسَن
🔻در مقابل نگاهی که در دنیای غرب به صورت پیوسته بین سه حوزه دین، فلسفه و عرفان، جدایی و ناسازگاری و حتی تهافت و تناقض میبیند، استاد حسنزاده با تسلط بر مبانی عرفانهای نوظهور و تفلسفهای کاذب، معیار و مالک معرفت را قرآن و سنت معرفی کرده و هرگونه اعوجاج از مسیر این دو منبع را باطل و کجراهه و اسباب سقوط نفس ناطقه انسانی برمیشمردند.
🔸 براساس این نظر، دین، فلسفه و عرفان در عين اينکه در محتواهاى اساسى با هم مشترک بوده و هماهنگى و توافق دارند، حجيت همديگر را نیز تأیید و تکمیل میکنند.
🔹 از آنجایی که جدیترین تلاش ایشان در عرصه معارف اسلامی، جمع بین این سه حوزه فقه، فلسفه و عرفان بود، اکثر یادداشتها، سخنرانیها و مصاحبههای منتشرشده در فضای مجازی نیز به این حوزه وارد شدهاند. از این رو این شماره از نشریه دیدهبان، علاوه بر تبیین جامعیت و ذوفنون بودن ایشان، به تبیین سه حوزه مذکور خواهد پرداخت.
#علامه_حسنزاده_آملی
#حسن_زاده_آملی
#ژورنالیسم_اندیشه
#دیدهبان_اندیشه
🆔 @parsania_net
🆔@didebane_andisheh
♻️ نقش خانواده را در اجتماعی شدن دینی افراد چگونه ارزیابی می کنید؟
💠 دین جهت فعلیت یافتن انسان، نظامی خاص را معرفی می کند، این نظام یا محقق است، یا باید به سوی آن حرکت نمود. در نظام اجتماعی دینی، بر خلاف برخی نظامهای اجتماعی، خانواده نقش مهمی دارد؛ در الگوی اجتماعی دینی، خانواده محل آرامش انسان و شکوفایی عشق است، بهرهوری از محیط آرامش بخش خانواده که زمینه ساز عروج و کمال روحی انسان است، حق همه آدمیان و خصوصا حق کودکان است، حراست از این حق، تکلیفی است که خداوند بر عهده همگان قرار داده است.
💠 در نظام اجتماعی اسلام، انسان ها باید بخشی از زندگی خود را هزینه این کانون سازند. مرد و زن، قبل از آن که مرد و زن باشند انسان هستند و انسان از محیط خانواده استفاده می کند و در محیط آن به تعالی می رسد، حدوث و بقاء خانواده ابزارهای عاطفی، عقلانی و حمایت های اجتماعی خاصی را طلب می کند. بخشی از این ابزارها، در ارگانیسم طبیعی انسان به ودیعه گذارده شده است. زنان و مردان که دو صنف از انسان هستند، هر کدام نقش خاصی را در تکوین خانواده بر عهده می گیرند. با توجه به این که تربیت و رشد ابعاد وجودی و آرامش و قرار خانوادگی به مقدار زیادی به ابزارهای عاطفی نیازمند است و این ابزار در صنف زنان قوی تر است، نقش زن در قوام و دوام خانواده، محوری تر از نقش مرد است.
💠 خانواده اولین جایگاه پرورش عواطف و حالات انسانی و محل رشد کودک است و اولین ارتباط کودک با مادر است. مجموعه احکام اسلام به گونه ای است که مرکز ثقل ارتباط فرد و جامعه است و بخش عظیم فرآیند جامعه پذیری فرد، در مدار خانواده شکل می گیرد. به دلیل اهمیت خانواده در دین اسلام، سایر عوامل جامعه پذیری، چون مراکز تعلیم و تربیت، رسانه ها و ... نباید جای خانواده را بگیرد.
💠 اسلام احکام سختی جهت حفظ خانواده دارد تا محل باروری محبت حقیقی، که در ذیل محبت الهی می باشد، از دست نرود؛ در مجموع می توان گفت دین آن الگوی اجتماعی ایی را می پذیرد که بخش اعظم زندگی فرد در درون خانواده شکل بگیرد و همین مسئله اهمیت نقش خانواده را تبیین می کند......
💠 فرهنگ مدرن غرب فرهنگی است که به سوی حذف خانواده در نظام اجتماعی خود گام برداشته است و حال آن که فرهنگ اسلامی آن را به عنوان کانون تکوین انسانیت، محترم داشته و حراست می نماید.
💠 تفاوت نگرش اسلام و غرب در باره نقش اجتماعی زن، در حدی است که مسلمان بودن زنان در فردی ترین حالات زندگی آنان، به سرعت بروز و ظهور اجتماعی می یابد و به همین دلیل در دنیای موجود که تحت استیلا و سیطره فرهنگ غرب است، اسلام حتی هنگامی که به حوزه زندگی خصوصی زنان وارد می شود، چهره اجتماعی پیدا می کند. و به همین دلیل است که مسلمان زیستن در این فرهنگ برای زنان دشوارتر و توان فرساتر از مردان است.
💠 زن مسلمان وقتی که پوشش و حجاب دینی خود را رعایت می کند، تنها به یک مسئله فردی و شخصی زندگی خود نمی پردازد، زیرا حجاب او از مصادیق بارز شعائر اسلامی است و او در هنگام رعایت حجاب در زمره کسانی قرار می گیرد که به تفسیر قرآن کریم به تعظیم شعائر دین می پردازند «ذلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمُ شَعائِرَ اللّه ِ فَاِنَّها مِنْ تَقْوی الْقُلُوبِ»
💠 چه این که بی توجهی او به این مسئله تنها به معنای ارتکاب یک گناه فردی و شخصی نیست، بلکه به منزله بی حرمتی به شعائر دینی است و همین امر موجب گردیده تا زن مسلمان در وضعیت فرهنگی دنیای امروز در صف مقدم مواجهه واقع شود. به همین سبب است که نظام اجتماعی سکولار غرب، مسلمان زیستن زنان را در فردی ترین ابعاد زندگی آنان نیز نمی تواند تحمل کند.
💠 بنابراین شاید بتوان گفت فرآیند اجتماعی شدن دین نسبت به زنان، در شرایط تاریخی و اجتماعی فعلی از برخی جهات دشوارتر از این فرایند نسبت به مردان است و البته شکی نیست، هزینه ای که زن مسلمان در رفع این موانع برای مسلمان بودن خود می پردازد، زمینه های بیشتری را برای ارتقای معنوی و دینی او فراهم می رود.
🔻متن تفصیلی در پایگاه استاد حمید پارسانیا
🌀@parsania_net
♦️ از الهیات اجتماعی تا ارشاد اجتماعی
❇️ بررسی جایگاه حجاب در جامعه اسلامی
✴️ با حضور جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه
⏰ یکشنبه 10 مهرماه، ساعت 9 الی 14
مکان: دانشگاه باقرالعلوم، طبقه سوم
@sharafoddin_ir
🆔@parsania_net
✴️ به نظر حضرتعالی تأثیر الگوهای دینی در جامعه پذیری دینی زنان چیست؟
💠 اگر مراد شما از جامعه پذیری دینی زنان، این است که شخصیت و هویت اجتماعی زنان به گونه ای تکوین یابد که مورد دعوت و قبول دین است، بدون شک، وجود الگو و نمونه تأثیر به سزایی دارد، لیکن در صورت عدم وجود آن تصویر و ترسیم آن در قالب اسطوره و داستان نیز نقش مهمی ایفا می کند.
💠داشتن الگو چیزی نیست که تنها برای جامعه پذیری دینی فرد مورد نیاز باشد، بلکه هر آرمان و ارزش اجتماعی، اگر بخواهد در افق زندگی اجتماعی انسان واقعیت یابد، باید قبل از آن که تجسم اجتماعی پیدا کند، تمثّل خیالی یابد و تمثّلات خیالی همان الگوهایی هستند که در حد وسط آرمان و عمل قرار می گیرند.
💠 آرمانهای نهایی انسان، مربوط به سرّو فنای انسان بوده و در حوزه روح و حقیقت آدمی قرار می گیرند، آن امور، برتر از این هستند که بُعد، اندازه، مقدار یا آن که زمان و مکان داشته باشند، آن آرمانها قبل از آن که به افق طبیعت و عالم جسم وارد شوند، در حوزه خیال، صور شفاف و زلالی پیدا می کنند که راهنمای عمل و کردار انسان قرار می گیرند؛ تصور آن امور، به جسم و جان انسان شوق و حرارت می بخشد.
💠 شخصیت اجتماعی انسان در خانه و خانواده و از طریق آگاهی و ایمان به الگوهایی شکل می گیرد که در خاطر و خیال او به جلوه گری می پردازند، این الگوها هنگامی تأثیر گذارتر هستند که ضمن حفظ بیشتر ابعاد آرمانی و آسمانی خود، به زندگی واقعی و جسمانی نزدیک شده باشند و بیشترین مقدار تأثیر گذاری وقتی است که الگوها از انسانهایی برگرفته شده باشند که با گوشت و پوست خود در زمین زیسته اند و البته این نوع الگو را تنها در ادیان می توان یافت.
💠 زیرا دین، انسانهایی را به عنوان الگو معرفی می کند که با حفظ ابعاد آسمانی خود در خاک زیسته اند، کسانی که همه زندگی خود را چون مریم علیهاالسلام به پاکی طی کرده اند و یا افرادی که در فرهنگ و جامعه ای مشرکانه زیسته و در برابر همه آنچه که جامعه بر آنها تحمیل می کرده است، همچون آسیه مقاومت نموده و ابعاد آسمانی خود را به فعلیت رسانده اند.
💠 فرهنگ دینی، الگوهای مناسبی برای زنان ارائه می دهد و در حوزه مسایل خاص مربوط به جنسیت زنان نیز، الگوهای خاصی از صدر اسلام وجود دارد. در روزهای نخستین شکل گیری اسلام، نخستین کنش گران دینی، از میان زنان هستند، اولین شهید اسلام، سمیه است. برخی از آیات از کنشهای دینی زنان – مانند هجرت – سخن می گوید.
💠 البته الگوهایی که دین مطرح می کند، عصر بردار نیست، گاه الگو با قیدهایی ارائه می گردد که نمی تواند کشش پیدا کند، ولی الگوی امام حسین علیه السلام ، الگوی سال ۶۰ هجری نیست، همانگونه که مردان حادثه عاشورا مختص آن زمان نمی باشند، زنان آن نیز همینطور می باشند. آیا زهیر در عاشورا قهرمان تر است یا همسر او؟!!
💠 وقتی از ماجرای زهیر سخن گفته می شود، زهیر مقدمه ای است تا عظمت همسر او مطرح شود. زیرا اوست که نقش اصلی را به زهیر می دهد، گروههای مرجع زنان و الگوهای خاص زنان، آنجایی که به حیثیت زنانگی زن باز می گردد، بسیار مفید است، ولی این بدان معنا نیست که زنان فقط در حوزه زنان سخن بگویند و در حوزه مردان فقط مردان اظهار نظر کنند.
🔻متن تفصیلی در پایگاه استاد حمید پارسانیا
🌀@parsania_net