عقل شیعی و عقلانیت مدرن.m4a
32.39M
📻 #بشنوید | عقل شیعی و عقلانیت مدرن
🎙 استاد حمید پارسانیا
🆔 @parsania_net
🔰 نظر علامه مصباح درمورد علم
✍🏻 استاد حمید پارسانیا
🔻 در دیدگاه آیتالله مصباح علم فقط ابزار نیست؛ بلکه نور است و روشنگری میکند. همچنین یک اصل فلسفی است و اصل اینکه علم روشنگری است، سطوح مختلفی دارد و منابعی مانند عقل و ... دارد نیز مباحث فلسفی است و این مباحث در سرنوشت علوم دخیل است.
🔸 البته فلسفه در برخی از مسائل خود از علوم جزئی هم میتواند کمک بگیرد؛ اما این کمک گرفتن نسبت به مباحث بنیادین فلسفه نیست. وقتی گفته میشود آیتالله مصباح متافیزیسین است باید توجه داشت که علوم مدرن از کانت به بعد اصلا متافیزیک ندارد و فلسفه یک امر ذهنی است.
🔹 البته کانت توجه داشت که علوم تجربی نیازمند فلسفه هستند؛ اما در نگاه او فلسفه، نور نیست و صرفاً صورتی بر عالم میاندازد و اصلاً خیلی مسئله با آنچه آیتالله مصباح میگویند فرق میکند؛ یعنی ایشان پاسدار متافیزیک است؛ لذا رابطه فلسفه با سایر علوم در دیدگاه آیتالله مصباح رابطه علم با علم است.
🔸 از طرفی هم ایشان منطق خود را به حسب موضوع خود دارد و حتی تعریف ایشان همانطور که در فلسفه و هویت فلسفه به عنوان یک علم مهم است، در علوم اجتماعی نیز مهم است. باید توجه کرد که تعریف علوم اجتماعی، تعریفی مدرن است.
🔹 وقتی علمی را در تعریف مدرن میبینید اینطور است که علم باید دانش تجربی باشد، پس گزارههای تجویزی مانند حقوق، دیگر علم نیست و مباحثی مانند علوم اجتماعی نباید بحث تجویزی داشته باشند. در این دیدگاه، فلسفه هم علوم انسانی است و محدود میشود و رابطه فلسفه با علوم رابطه ساینس و انسانیات و فرهنگ خواهد بود.
🔺 با این بیان، وقتی گفته میشود رابطه فلسفه با علوم اجتماعی چیست، تفاوت دیدگاه آیتالله مصباح با دیگران روشن میشود. تفاوت ایشان با دیگران یک تفاوت بنیادین است و علوم و فلسفه را به معنای مدرن نمیدانند و رابطه اینها را نیز رابطه علم با علم میدانند.
🔖 همایش ملی علامه مصباح یزدی فیلسوف علوم اجتماعی اسلامی
#علامه_مصباح
#علوم_انسانی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
💢کانال استاد حمیدپارسانیا را دنبال کنید
📲 وبگاه ا ایتا | تلگرام | ویراستی
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اسلام یکی از قطبهای جهانی
🎙 استاد حمید پارسانیا
🔻 از دیدگاه مقام معظم رهبری، انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب فرهنگی و تمدّنی است چرا که انقلاب یک نقطۀ عطفی را در تاریخ معاصر بشری ایجاد کرده است. همچنین قطبهای جهانی جغرافیای انسانی و سیاسی را عوض کرد و جهان دوقطبی را به چالش کشاند.
🔹 انقلاب اسلامی ایران در ابتدا با آمدن خود یک جهان سه قطبی را ایجاد کرد و بعد از اینکه یکی از این قطبها مضمحل شد، اسلام به عنوان قطب دوم جهانی و مبدأ مختصات برای ترسیم جغرافیای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به دنیا معرفی شد.
🔸 امروز در مقابل جهان غرب و جهان مدرن، جهان اسلام قرار دارد؛ البتّه در این رقابت آنها سعی میکنند در حوزههای مختلف فرهنگی، تاریخی و... خود صورت این دیگری را ترسیم کنند به نحوی که جلوی نفوذ این دیگری را بگیرند. با این حال این نظام پویا و مرزهایش درون فرهنگ و زندگی مردم است.
🔹 امروزه اسلام دین دوم کشورهای اروپایی است، با این خصوصیت که دین زنده و پر تحرّک است. امروزه رسانه به صورتی خاص خیلی از مرزها و تکنولوژی ارتباطی را در هم ریخته است که هم آنها اینجا حضور دارند و هم ما آنجا حضور داریم.
🔺 تنها یک فرصت برای ما نیست، یک فرصت برای آن طرف هم است. نگاه کردن به اینکه انقلاب اسلامی ایرانی یک انقلاب فرهنگی و تمدّنی است، نکتۀ مهمی برای تحلیل یک واقعیت عینی است. در واقع انقلاب تدوین واقعیت تکوینی زندگی امروزی بشری است.
🔖 همایش ملی بیانیه گام دوم انقلاب و تمدن نوین اسلامی
#انقلاب_اسلامی
#تمدن_نوین_اسلامی
🆔 @parsania_net
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کوتاه_نوشت
انقلاب اسلامی ایران در ابتدا با آمدن خود یک جهان سه قطبی را ایجاد کرد و بعد از اینکه یکی از این قطبها مضمحل شد، اسلام به عنوان قطب دوم جهانی و مبدأ مختصات برای ترسیم جغرافیای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به دنیا معرفی شد.
#انقلاب_اسلامی
💠 @parsania_net
💠قرآن موسس یک نقطه عطف تاریخی است
بخش اول:
◽با حضور پیامبر اکرم، دانش تفسیر شکل می گیرد، اما در دوره جدید و مقطعی که جهان اسلام با غرب و مدرنیته آشنا می شود، در یک رده بندی کلی و گونه شناسی کلی شاید کمتر کتابی مانند قرآن تاثیر اجتماعی داشته است. قرآن موسس یک نقطه عطف تاریخی است و فرهنگ و تمدنی را در حاشیه و ذیل خودش شکل داده است.
▪️این کتابی است که طی بیست و سه سال در متن زندگی یک فعال اجتماعی نازل شده و آموزش داده شده است و زبانی برای شکل گیری فرهنگ است. قرآن روش خاصی را برای اندیشیدن بستر سازی کرده و شکل داده است یعنی تنها القا نکرده بلکه در فرهنگ مستقر کرده و راهی را هموار ساخته و عینیت بخشیده است. البته به موازات مرجعیتی که قرآن داشته دیگران هم با آن تعامل داشته و عمل کرده اند.
🔻 ضمن اینکه نزول قرآن، جریانی است که در مدت بیست و سه سال حیات پیامبر(ص) اتفاق افتاده، بعد از آن هم با مرجعیتی که پیدا کرده دائما در تکوین جریان هایی که وجود داشته اند تاثیرگذار بوده است. لذا برای اینکه اندیشه اجتماعی مسلمین را بررسی کنیم، ضمن اینکه مستقیما سراغ متن و آن حوادثی که بوده و مطالبی که قرآن دارد، می رویم؛ می توانیم سراغ قرائت ها و تفسیرهایی هم که از قرآن شده برویم. یعنی نمی توانید در تاریخ اسلام اندیشه ای را پیدا کنیم که یک استناد قرآنی برای خودش نداشته باشد و در ذیل تفسیری از قرآن قرار نگیرد.
🔰هرچند که خیلی از آنها در حقیقت تحریف و تفسیر به رای بوده اند اما مرجعیت قرآن آنها را مجبور به چنین کاری می کرده که خود نشان از حضور و تاثیر گذاری قرآن در تاریخ اسلام و فرهنگ عمومی است. حتی اگر دیدگاه قرآنی و عملکرد قرآنی نداشتند نمی توانستند در تقابل آشکار با قرآن باشد بلکه حتی تقابلشان هم باید با پوشش قرآنی صورت می گرفته. به هرحال اگر از سکه ای نسخه تقلبی زده می شود به معنای اعتبار آن سکه است.
🔻در اینکه قرآن درون آن فرهنگ عمل کرده و تغییراتی را ایجاد کرده جای هیچ شکی نیست اما در مورد اینکه نزول قرآن ناظر بر نیازهای آن فرهنگ بوده است جای بحث دارد. اگر بگوییم قرآن ناظر به نیازهای بشریت و آینده تاریخ و پاسخگوی یک فلسفه تاریخ است کاملا قابل قبول است. چرا که باید دید که در یک شبه جزیره چه مسئله و چالش قابل تاملی وجود دارد که نیازمند چنین حرکت عظیمی با این افق و سطح باشد.
✅حمید پارسانیا
برنامه گفتگو محور ضیافت، شبکه چهار سیما، 1398
#مبعث_پیامبر
💠 @parsania_net
◽نزول قرآن مسئله ایجاد کرد
بخش دوم:
🔰 اتفاقا نزول قرآن در آنجا مسئله ایجاد کرد نَه اینکه در آنجا مسئله ای وجود داشت و همه چیز را تغییر داد. برای اینکه این تغییر عظیم را درک کنیم کافی است که سال «عام الفیل» و چهل سال بعد آن و زمان بعد از بعثت را با هم مقایسه کنیم تا ببینیم جغرافیای فرهنگی سیاسی جهان کاملا عوض شده و با یک جهان دیگر روبرو هستیم. در شرایطی که یک امپراطوری فروریخته و یک امپراطوری در معرض تزلزل است و مرزهای سیاسی و فرهنگی تغییر کرده و این تغییری است که قرآن ایجاد کرده و البته این تغییرات نخست درون شبه جزیره عربستان شکل می گیرد؛ شبه جزیره ای که با یک مناسبات اجتماعی برمدار یک عصبیت خاصی بوجود آمد و همه آنها را به هم می ریزد و تجدید ساختار می کند.
▪️ با آمدن مفاهیم قرآنی و استقرار آنها در فرهنگ، عناوین و گروه بندی های اجتماعی جدیدی بوجود می آید که اصلا امکان نداشت در چارچوب اندیشه ای پیشین شبه جزیره بگنجد. اندیشه پیشین مبتنی بر نوعی شناخت از انسان، جهان و هستی بود و عمل می کرد که با نزول قرآن به هم ریخت. در آن قالب قبیله اولویت داشت و شخصیت و حقوق هر کس در انتساب با قبیله اش و معاهدات بین قبیله ای اش تعریف می شد. اگر کسی ارتباط قبیله ای نداشت حتی قوانین ماه امن و شهر امن هم برایش رعایت نمی شد. در رجزخوانی ها از قبیله و اجدادشان می گفتند و اگر از زندگانشان کم می آوردند به سراغ مردگانشان می رفتند. خون فرد خون قبیله بود و در ازایش باید خونی از قبیله ریخته می شد.
🔻 اگر کسی علمالانساب داشت علامه بود و اگر این انساب فرو می ریخت همه نظام اجتماعی متلاشی می شد. زندگی شان در امثال قبیله، شترهایشان و لذاتشان خلاصه می شد و لغاتی هم که کاربرد زیادی در ادبیات شان دارد نشان دهنده محورهای فرهنگ رایج هم هست. گرچه در دین هم میراث ابراهیم خلیل به آنها رسیده بود اما تبدیل به خانه 360 بت متعلق به هر قبیله شده بود که توجیه گر فعالیت قبیله شده بود. اما با نزول قرآن، به یکباره همه چیز فروریخت و به جای گروه بندی قبیله ای گروه بندی جدید و مفاهیم نوینی بوجود آمد و اندیشه اجتماعی جدیدی شکل گرفت.
💠مفاهیم پیشین خیلی مرتبط با بیابان نشینی نبود چرا که به عنوان مثال تفکر قبیله ای در فضای شهری هم میم تواند باز تولید شود. اما مهمترین مسئله و مانع در آن زمان، نوع نگاهشان به انسان، جهان و نوع معرفتی که نسبت هم داشتند بود که براساس برخوردی چهره به چهره عاطفی و حسی و لذت هایی در همین حد و حدود و شخصیتی که در روابط نسب و زندگی اساطیری شکل می گرفت. قرآن قبل از هر چیز این هستی شناسی و انسان شناسی را تغییر داد و کلمه توحید را آورد که وزنش از همه اینها سنگین تر بود. تا آخر هم بر حول همین محور و لوازم آن، که از یک هستی بی کرانه و مقدس که نه نقص دارد و نه کمال ناقص دارد شکل گرفت و سخن می گفت. این کلمه نه تنها هویت آدمها بلکه همه موجودات را هم تغییر می داد. اگر چنین هستی هست همه هستی های دیگر تغییر هویت می دهند واز بین می روند. همه امور آیات الهی شدند و آیه فقط عظمت او را نشان می دهد.
🔰غیر حق عالم و نشانه شد و همه نامهای او شدند و انسان معلم نامها به فرشتگان شد یعنی مقام برتر انسان کامل در آیه عظمای حق شدن بود. آیه عظمایی که عظمت حق را نشان می داد نه عظمت خودش را که انسان شناسی خاص خودش را به وجود می آورد که باید پرسید این معرفت کدام نیاز انسان بادیه نشین آن زمان را مرتفع می کند و از کدام افق آمده است؟
✅ حمید پارسانیا
برنامه گفتگو محور ضیافت، شبکه چهار سیما، 1398
#مبعث_پیامبر
💠 @parsania_net