eitaa logo
پرتو اشراق
784 دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
14.3هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🕕 💠🌷💠 🇮🇷 روایت همسر شهید محرابی از حضور مقام معظم رهبری در منزلشان: 🎙پیش از شهادت خبر آمدن مقام معظم رهبری را به خانواده اطلاع داده بود؛ شهید محرابی لحظه آخری که می‌خواست به جبهه برود به ما گفت: 🌷 قطعاً من شهید می شوم و حضرت آقا به منزل ما می آید، سلام من را به ایشان برسانید و بگویید، ببخشید که یک جان بیشتر نداشتم تا تقدیمتان کنم! 👌وقتی این را به مقام معظم رهبری گفتم ایشان گفتند: که خوشحالم در منزل شهید هستم. 🌷 شهید گفته بود که تاقبل از حضرت آقا هیچ مسئولی به منزل ما نمی آید که واقعاً هم همینطور شد!! 🌹وقتی موضوع را به مقام معظم رهبری گفتم ایشان پرسید: چه مدت از شهادت می‌گذرد؟ 🗓 گفتم: یک سال و چهار ماه... 🌹ایشان فرمودند ببخشید که دیر آمدم. ✋گفتم این چه حرفیست منت سر ما گذاشتید!! 🌷 🌐 @partoweshraq
🕕 💠🌷💠 📄 روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند خوانده‌اند و اسم حسین آقا در فهرست نبوده است. 🌷حسین آقا برای گرفتن رضایت فرمانده محور، پیش او میرود اما فرمانده مخالفت می‌کند. 👌همسرم که اصرار را بی‌فایده می‌بیند به فرمانده می گوید: من بچه‌ی مشهدم اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم امام رضا(ع) میروم و از شما پیش آقا شکایت می‌کنم... 👌فرمانده محور وقتی صحبت‌های شهید محرابی را می‌شنود بالاخره به او اجازه می‌دهد. 👤 در همین لحظات یکی از همرزمانشان به بقیه‌ی مدافعان‌حرم می‌گوید: همه‌ی ما از مشهد آمده‌ایم، فردا شهادت امام رضا(ع) است و خوش بحال کسی که فردا شهیـد شود. 🌷 هنوز حرف این مدافع‌ حرم تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش می گوید: ✋آن کسی که میگویی فردا شهیـد می‌شود من هستم! 💔 فردای آن روز تیر به قلب ایشان اصابت کرد و در حالی که در سجـده بودند و آخرین کلمه‌ای که گفتند یا ابوالفضل بود به شهـادت رسیدند. 🎙راوی: همسر شهید 🌷 🌐 @partoweshraq
🕕 💠🌷💠 💚 ارادت خاصی به علی ابن موسی الرضا [عليه السلام] داشت... آخرش هم برات شهادتش رو از امام رضا(ع) گرفت طوری که شب شهادتش هم مصادف شد با سالروز شهادت امام رضا [عليه السلام]... 🌹خیلی صاف و ساده بود و اهل اشک و گریه. هر موقع با خودش خلوت می کرد به یه جا خیره می شد و اشک می ریخت... ✍ با دلی آرام و قلبی مطمئن از آنچه انجام می دهم (جهاد) از حضور شما عزیزان مرخص می شوم؛ باشد که این فرزند و برادر کوچک و خطاکار خود را ببخشید و حلال کنید. 🌷 🆔 @partoweshraq
پرتو اشراق
🕕 💠🌷💠 💚 🌠 خواب دختر شهيد محرابی چند شب قبل از شهادت پدرش!! 🍲 چند شب قبل از (ع) خواب دیدم در مراسم ظهر شهادت امام رضا (ع) هستم که پدربزرگم هر سال نذری مي دادند! 🥘 در حال كمك كردن در ساختمانی بودیم... صدای مردی به گوشم خورد که می گفت: 🗣 امسال (ع) حاجت بابات را خواهد داد! 💓 من بعد از این خواب خیلی بی‌قرار شدم و مدام صدای آن مرد در گوشم می‌چرخید... 👥👥 مراسم شروع شد. چون تعداد مهمان ها زیاد بود خانه یکی از همسایه ها را گرفته بودن و آن ساختمان همان ساختمانی بود که من در خواب دیده بودم! 🏙 خیلی حالم بد بود پنجره اتاق را باز کردم و بنر ایستاده پدر بزرگم را دیدم و دوباره همان صوت در گوشم پیچید: 👂(سال پدر بزرگت بنر بابات هم کنار آن بنر می رود).. 💓 و باز من بی‌قرارتر شدم. تا اینکه خبر شهادت پدرم رو دادند. 🌹▪🌹▪🌹▪🌹 💚 ارادت خاصی به علی ابن موسی الرضا [عليه السلام] داشت... آخرش هم برات شهادتش رو از امام رضا(ع) گرفت طوری که شب شهادتش هم مصادف شد با سالروز شهادت امام رضا [عليه السلام] ... 🌷 خیلی صاف و ساده بود و اهل اشک و گریه هر موقع با خودش خلوت می کرد به یه جا خیره می شد و اشک می ریخت. 📱پیامی که شهید حسین محرابی در شب قبل از برای یکی از بستگان فرستاد: ▪چشم مرا پیاله‌ی خونِ جگر کنید ▪هر وقت تر نبود به اجبار تر کنید ▪من کمتر از گدای نیستم ▪خانه به خانه دست مرا در به در کنید ▪بدکاره ها به نیمه نگاهی عوض شدند ▪مارا فُضیل فرض کنید و نظر کنید ▪این تحبس الدعا شدن از مرگ بدتر است ▪فکری برای این نفس بی اثر کنید ▪العفو گفتنم که به جایی نمی رسید ▪ذکر حسین حسین مرا بیشتر کنید ▪در می‌زنم و هیچ کسی باز نمی کند ▪پس زودتر امام رضا را خبر کنید 🌷 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🕕 💠🌷💠 ⚠️ سینه‌تان بوی شهادت ندهد، شهید نمی‌شوید! 🚙 در حال رفتن به حرم حضرت زینب (س) بودیم که حسین شروع کرد از شهادت گفتن. 👌می گفت: اگه می‌خواهید شهید بشوید باید خالص باشید، به مادیات دنیوی دل نبندید که میان سینه‌تان را بو می کنند، اگه بوی شهادت می داد به بالا می برند. 🤲 اول باید از خود بی ‌بی زینب (س) و ائمه اطهار طلب کنید و دوم اینکه از همه چی این دنیا پدر، مادر، زن و بچه و دارایی‌هایت دل بکنی. 🌠 چون شهادت آسان نیست و شهادت را به هر کسی نمی‌دهند. تنها کسانی به این درجه والا دست پیدا می‌کنند که سعادت و لیاقتش را داشته باشند. 🎙️راوی: همرزم شهید ⚜️ یادش با ذکر : 🌹اللهم صل علي محمدﷺ و آل محمدﷺ و عجل فرجهم 🌷 🗓️ شهادت: ۱۳۹۵/۹/۱۰ 📌محل شهادت: سوریه - حلب 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
🕕 💠🌷💠 🌌 ❄️ دو سال پیش شب یلدا قرار بود برای شب یلدا کرسی بندازیم و کاملا سنتی شب مون برگزار بشه، خونه ما گلبهار بود و اونجا خیلی سرد بود من شوفاژ رو زیاد کردم و تدارکات شب یلدا رو هم فراهم کردم. ☎️ شهید محرابی از محل کارشون تماس گرفتند که برای شب یلدا مهمان دعوت کن و من بهشون گفتم مسافت زیاده، مهمان ها رودربایستی تشریف میارن ولی اذیت میشن... 📲 من به خانه پدرم و برادرم تماس گرفتم دعوت شون کردم و قرار شد خود حسین آقا هم از خانواده خودشون دعوت کنن. 🚙 حسین آقا به من تماس گرفتن گفتن هر کدام از مهمان ها که ماشین نداشته باشن یا نتوانستند ماشین شون رو بردارند خودم می روم دنبالشون هم می برمشان و هم بر می گردونمشون!! ⁉️ من تعجب کردم گفتم این همه راه چه لزومی دارد؟ 👁️ نگاهی کرد و گفت: کل قضیه شب یلدا فقط به صله رحم اش است که مستحب است بقیه اش که داستانی بیش نیست! 🌷 🌹خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر یک : ⚜️ الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
🕕 💠🌷💠 📄 روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند خوانده‌اند و اسم «حسین آقا» در فهرست نبوده است! 👥 حسین آقا برای گرفتن رضایت فرمانده محور، پیش او می رود اما فرمانده مخالفت می کند! 👤 همسرم که اصرار را بی‌فایده می بیند به فرمانده می گوید: ☝🏻من بچه‌ی مشهدم اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم (ع) می روم و از شما پیش آقا شکایت می کنم! 👤 فرمانده محور وقتی صحبت‌های شهید محرابی را میشنود بالاخره به او اجازه می دهد، در همین لحظات یکی از همرزمانشان به بقیه‌ی مدافعان‌حرم میگوید: ✋🏻 همه‌ی ما از «مشهد» آمده‌ایم، فردا شهادت امام رضا (علیه السلام) (ع) است و خوش بحال کسی که فردا شهید شود! 👥 هنوز حرف این مدافع‌ حرم تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش می گوید: ✋🏻 آن کسی که می گویی فردا «شهید» می شود من هستم! 🏴 فردای آن روز، روز در سوریه تیر به قلب ایشان اصابت کرد و در حالی که در «سجده» بودند و آخرین کلمه‌ای که گفتند «یاابوالفضل» بود به شهـادت رسیدند! 🎙️راوی: همسر شهید 🌷 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
🕕 💠🌷💠 🌙 ما سال پیش از شهادت حسین تمام روزهای را در جوار شهدا افطار کردیم، شهید محرابی می گفت: نذر کردم برای این که کارهای اعزامم درست بشود این کار را انجام دهم. 🚘 سال قبلش که منزلمان در گلبهار بود به مزار ۲ شهیدی که در نزدیکمان قرار داشت می رفتیم. 🌌 پنجشنبه و شب های قدر را هم می رفتیم بهشت رضا (ع) مشهد. ✋🏻 شب های قدر سر مزار شهدا بلند می گفت: ▪️امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود... 🤲🏻 می گفت: ببینید شهدا، من از چه راه دوری پیش شما می آیم، اگر واقعا عند ربهم یرزقون هستید حاجت من را هم بدهید. نماز صبح را در جوار شهدا می خواندیم، مزار شهدا را تمیز می کردیم و راه می افتادیم به سمت خانه... 👶🏻 از به دنیا آمدن محمد مهیار خیلی خوشحال شده بود، کلی ذوق می کرد! ⁉️ بهش گفتم تو چقدر پسر دوست داشتی و هیچی نمی گفتی؟! 👁️ یک نگاهی به محمد مهیار انداخت و گفت: خوشحالی من برای روزی است که اگه من نبودم یک مرد توی خانه باشد!! ⁉️ تعجب کردم، گفتم کجا به سلامتی می خوای بری؟! ☝🏻گفت: خدا را چه دیدی شاید دعای «اللهم الرزقنا» توفیق شهادت ما هم به زودی اجابت شود. 🌷 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq