فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼تقدیم با بهترین آرزوها
🍀آرزو مےڪنم
🌼امروز براتون سرشار از آرامش
🍀برڪٺ و تندرستے باشد
🌼و بہ هرآنچہ آرزویش
🍀را دارید، برسید
🌼آخر هفتـه تون سرشار از
🍀عطـر خداونـدے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗سلام آقا
💫شهر را برايت
🎊آذين بندى كرديم
💗تا قدوم مباركت را بر روى
💫چشمانمان بگزارى
🎊چشم انتظـار
💗روى ماهت هستيم
💫آقا تا روشن
🎊كنى عالم هستى را ...
🌸پیشاپیش
نیمـه شعبـان مبارک🎊💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️رأی من و شما اثر داره، بله...
🔹مجلس قبل: تصویب برجام و دفن انرژی هستهای در ۲۰ دقیقه!
مجلس کنونی: تصویب قانون اقدام راهبردی در مقابل برجام برای لغو تحریم
#انتخابات #مشارکت_حداکثری #انتخاب_مردم
✅ طول خطوط شبکه توزیع برق ۲۷ برابر خط استوا
🔹اسدالله علم در خاطرات ۳۱ فرودین ۱۳۵۳ خود مینویسد، در جلسه خانههای فرهنگ روستایی معلوم شد که روستاهای ایران فقط ۴ درصد برق دارند.
🔹طی ۴۴ سال گذشته با تصمیم حاکمیت جمهوری اسلامی مبنی بر ارتقای رفاه با محوریت دسترسی به منابع انرژی ۹۹.۷ روستاهای کشور به شبکه برق کشور متصل هستند.
🔹طی سالهای اخیر طول خطوط توزیع فشار ضعیف و فشار متوسط شهری و روستایی که به صورت مویرگی در سطح کشور پخش شده به یک میلیون و ۹۱ هزار کیلومتر میرسد که ۲۷ برابر خط استوا است.
#انقلاب_مردم #دهه_فجر #ایران_قوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خانم، خواهرم هنوزم کشف #حجاب میکنی؟
😔هنوزم به شعار #زن_زندگی_آزادی آمریکا و اسرائیل باور داری ؟😔ین #کلیپ رو ببین شاید از باورت برگشتی 💔
🔻پیامبر صلی الله علیه و آله:
🔸در ماه شعبان بسیار بر پیامبرتان و اهلبیتش صلوات بفرستید،
شعبان، ماه شفاعت نام دارد؛
زیرا پیامبرتان شفاعت میکند برای هرکس که در این ماه بر او صلوات بفرستد.
🔹️و أَكْثِرُوا فِي شَعْبَانَ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى نَبِيِّكُمْ وَ أَهْلِه ... وَ إِنَّمَا سُمِّيَ شَعْبَانُ شَهْرَ الشَّفَاعَةِ لِأَنَّ رَسُولَكُمْ يَشْفَعُ لِكُلِّ مَنْ يُصَلِّي عَلَيْهِ فِيه
📚النوادر (للاشعری) ص۱۷
📚وسایل الشیعة ج۱۰ ص۵۱۱
#صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره حاج آقا قرائتی از عنایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در آستانه نیمه شعبان 🥺
۷ روز تا تعیین سرنوشت
انتخابات وحدت ملی را نشان میدهد
🔸همه 11 اسفند میآییم...
#انتخابات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدردان پدر و مادر خود باشید😔
انتشار حداکثری با شما ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این چند دقیقه رو گوش کن؛ بعد اگه تونستی رای نده!
♨️ افشای علت عصبانی کردن عمدی مردم توسط برخی مسئولین، دم انتخابات!
انتشار حداکثری با شما ✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نواب اربعه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کجا هستن⁉️
🎙توصیه آیت الله العظمی بهجت در مورد توسل به نواب اربعه
انتشار حداکثری با شما ✅
کیک کارامل
مواد لازم:
آرد قنادی : ۱۴۵ گرم🥡
کره: ۸۵ گرم🧈
شکر: نصف پیمانه🍚
شیر: نصف پیمانه🥛
تخم مرغ: دو عدد متوسط🥚
سس کارامل دست ساز: ربع پیمانه
وانیل: ربع ق چ🥄
بیکینگ پودر: یک و یک هشتم ق چ
نمک: ربع ق چ🧂
🥮🥮🥮🥮🥮🥮🥮🥮🥮
طرز تهیه:
.آرد🥡، نمک🧂 و بیکینگ پودر را با هم مخلوطمیکنیم. در ظرف دیگری شکر🍚 و کره 🧈رو به مدت حدود ۴ دقیقه با همزن برقی میزنیم، تخم مرغ ها 🥚را دانه دانه اضافه کرده و با هم زن میزنیم. کارامل و وانیل را افزوده و در حد یک دست شدن مخلوط میکنیم. مخلوط آرد و شیر🥛 را به تناوب و در پنج نوبت به مخلوط اضافه کرده و هر بار در حد مخلوط شدن هم میزنیم. داخل قالب (ترجیحا میان تهی) چرب و آرد پاشی شده ریخته و در فر از پیش گرم شده (برقی ۱۶۵، گازی ۱۸۰) قرار میدیم تا وقتی کیک بپزه. از بعد بیست دقیقه میتونیم با خلال تمیز چک کنیم که کیک پخته یا خیر (البته نه به این معنی که هرثانیه در فر رو باز و فرایند پخت رو دچار مشکل کنیم😅). بعد از پخت و خنک شدن از قالب خارج کرده و به دلخواه روی آن سس کارامل بریزید.
#کیک
#کیک_کارامل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👩🍳شیرینی پفکی👩🍳
🔻مواد لازم:
4 عدد سیب 🍎
شکر قهوه ای 100 گرم
2 قاشق چایخوری دارچین
1/4 قاشق چایخوری نمک
کره 50 گرم
15 گرم آرد ذرت که با 1 قاشق غذاخوری آب مخلوط شده
یک بسته خمیر هزارلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پوره_سیب_زمینی با مرغ و پنیر😍
📍مواد لازم👇🏻
🥔#سیب_زمینی متوسط ۶-۷ عدد
🧈کره ۱ ق غ
🧂نمک ۱ ق چ
🥛شیر نصف فنجان چایخوری
🥠سینه مرغ نیم کیلو
🌶فلفل کاپی قرمز ۱ عدد یا فلفل دلمه
🔪فلفل سبز ۲ عدد
🧅پیاز ۱ عدد
🧄سیر ۲ حبه
🍅گوجه فرنگی ۴ عدد
🥫رب گوجه ۱ ق غ
🧂نمک، فلفل، آویشن
🧀پنیر چدار یا #پیتزا
🔸سس بشامل به دلخواه:
🧈کره ۲ ق غ
🥡آرد ۲ ق غ
🥛شیر ۲ لیوان
🧂نمک و فلفل
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 310 🔶 شما میدونید که در روز قیامت "جای حساب و کتاب" هست و دیگه هیچ عملی پذیرفته نیست. 🔴
#کنترل_ذهن 312
میگه آخه خدایا باورم نمیشد که منو عذاب کنی...😓
همون جا خداوند متعال میفرماید:
💞 ملائکه من، این بنده منو رها کنید... من به خاطر حسن ظنی که به من داره بخشیدمش... ببریدش سمت بهشت...
اونجا آدم گناهکاری که امیدوار به خدا بوده باید بی نهایت شرمنده بشه از اینکه چرا در مقابل خدای به این مهربانی گناه کرده....
💥 تنها عملی که حتی روز قیامت هم اثر داره امیدواری به خداست
✅ حالا ببینید توی دنیا چقدر اثر داره...
تمام عالم رو میتونی به دست بگیری فقط با حسن ظن به خدا...
🔶 و این حسن ظن در کجا باید تمرین بشه؟
"در ذهن ما...."
🌹
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 312 میگه آخه خدایا باورم نمیشد که منو عذاب کنی...😓 همون جا خداوند متعال میفرماید: 💞 مل
#کنترل_ذهن 313
وسوسه!
🔷 گفتیم که ما باید حسن ظن خودمون رو نسبت به پروردگار زیاد کنیم.
🔴 اگه مراقب خودمون نباشیم، شیطان نامرد، ذهن ما رو پر از افکار منفی میکنه.
💢 هر کی کنترل ذهنش ضعیف باشه حتما گناه بزرگی مثل ناامیدی از خدا رو مرتکب خواهد شد.
🔶 خداوند متعال به شیطان همون روز اول اجازه داد که بیاد و یه چیزی رو بندازه توی ذهن آدم!
🔴 لامصب همش هم منفی میندازه!!!😬
هی آدم رو از آینده نگران میکنه!
💢 میگه نکنه فقیر بشی! نکنه مریض بشی! نکنه بچت یه طوری بشه و...😈
خدا لعنتش کنه!
هی میانه ی آدم رو با خدا بد میکنه!
❁🌹
پروانه های وصال
🦋 ای در دام عنکبوت #نویسنده خانم ط_حسینی #قسمت ۱۱۴ 🎬 نا خوداگاه از دهنم پرید,سربازی؟؟ علی خیلی با
🦋ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت ۱۱۵ 🎬
یک هفته از مستقر شدنمان دراسراییل میگذرد,یک هفته ای که همه چیز وهمه کس باعث تعجبم میشد ,اما الان کم کم برایم عادی شده ,اخه متوجه شدم که اسراییل,فقط وفقط بنا شده تا بااسلام ناب محمدی که همان اسلام شیعی هست ,مبارزه کند,بنا شده که در اخرالزمان حزبی باشد تا جلوی حزب الله بایستد وروز معلوم که درقران امده(روز معلوم اشاره به روزی دارد که شیطان توسط حجت زنده ی خدا ازبین میرود واین اشاره درقران امده است)را به عقب بیاندازد یعنی برای ابلیس وقت بخرد.
حالا میدانم چرا برای یک بچه ی اسراییلی واجب است اصول شیعه رابداند,واجب است که زبان عربی وفارسی رایاد بگیرد چون در روایات تلمود برای بنی اسراییل این است که:شما توسط حزب خدا درزمین که زبانشان رانمیفهمید ,نابود میشوید واینها میخواهند زبان مارا بفهمند تاازنابودی بگریزند اما نمیدانند که از قانون الهی که همان نابودی ظالم است,نمی توان گریخت.
من قرارشد ازفردا به دانشگاه طب بروم وهمزمان زبان فارسی رایاد بگیرم,به علی هم گفته اند که باید کارشناش خبره شیعه شناسی شود وانگار قراراست از وجودش بعدازاموزش استفاده ها کنند,نمیدانم کارمن سحت ترخواهد بود یاازعلی ,علی میگوید خودت رااماده کن چون چیزهایی میبینی که هرکدامش برای ازبین بردن روحیه ات کفایت میکند.
اما من توکل کردم به خدایم ومیدانم به گفته ی قران,سست ترین خانه ها,خانه ی عنکبوت است.
قرار داد خانه هم با گرفتن,کارت دایم ,نوشتیم والان درراه رفتن به منزلمان هستیم.
برای اینکه درخانه جدید راحت باشیم,تورات هانیه را که حاوی میکروفن وردیاب بود در پنجره ی هتل ,مصلحتی جا گذاشتم ,تا بتوانم به راحتی باعلی,صحبت کنم ,اما علی میگوید خانه جدید را باید پاکسازی کند.
یادم رفتم بگم,دیروز علی چندساعتی غیبش زد ,دلم به شور افتاد ووقتی که بالاخره پیدایش شد,متوجه شدم یک کتاب مشکوک همراهش بود که فقط شکلش کتاب بودو.....
#ادامه دارد.....
💦🌧💦🌧💦🌧
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 313 وسوسه! 🔷 گفتیم که ما باید حسن ظن خودمون رو نسبت به پروردگار زیاد کنیم. 🔴 اگه مراق
🦋 ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت ۱۱۶ 🎬
همه جای خانه را وارسی کرد,حتی زیر مبلها بالای لامپ وپرده و...اما چیزی نبود ,انگار اونا خیلی به کارشون مطمین بودند وخیالشون بابت تورات راحت بود,اما ما زرنگتراز یهودیهای خبیث بودیم,اخه مایه بچه شیعه هستیم وذکاوتمون رنگ وبوی علی ع را دارد.
علی:همه جا امن وامان است نازبانو,بفرمایید تاباهم دستی به سروروی آشیانه ی مهرمان درقلب خانه عنکبوت بکشیم.
بعداز دوساعتی تلاش,بالاخره خونه تمیزومرتب ودلخواه شد,خانه ای که با مبلهای راحتی قهوهای رنگ وپرده های کرم رنگ تجهیزشده بود.
داشتم کتابچه اهدایی ابوصالح را میخواندم که با تلنگری که به دماغم خورد متوجه علی شدم.
علی:میبینم که غرررق شدی دردنیای کتاب...
من:علی ,میترسم ,یعنی از پسش برمیام؟
علی:معلومه که برمیای ,چرا نیای؟نگاه مهربان خدا ودست با کفایت مهدی زهرا س پشتیبانت است واشاره به خودش کرد وادامه داد:این غلام حلقه به گوشت هم که همه جا میپایدت خخخخ
من:اینجا نوشته یه اسحاق انور نامی هست که باید قاپش رابدزدم,یعنی توجهش راجلب کنم وسراز کارش درارم.
علی :توکل کن ,تومیتونی,منم فردا باید به دانشگاه شیعه شناسی برم که چسپیده به دانشگاه شماست یعنی یه جاست دیگه وبعدش باید دنبال یه کاری که درامدی برامون داشته باشد,فکرش راکردم ,حمایت هم میشم...یه نقشه هایی دارم که اگر درست ازکار دربیاد ریشه ی این عنکبوتان را میکنیم...رسواشون میکنیم.
میدونستم هرچه اصرارکنم علی میزنه به مسخره بازی وفرافکنی وتا کاری راکه میگه راه نندازه ,هیچی بهم نمیگه,اما افتخارمیکردم که دارمش,علی خیلی اعتمادبه نفس داره,زرنگ وزیرک هست وتوکل واعتمادش به خدا ستودنی ست,من مطمینم کاری را که میخواد شروع کنه موفق میشه,چون مطمینه از حمایت خدا.. ......
با گفتن بسم الله زیرلبم وارد دانشگاه شدم,مدارک من یعنی هانیه را که تطابق داده بودن به من ترم ششم خورد والانم کلاسم را پیدا کردم واز بخت خوب یابدم اولین جلسه با همون اسحاق انور, کلاس داریم.
وارد کلاس شدم,اکثر صندلیها پربود,درست مثل بقیه جاها,یک طرف مرد ویک طرف خانومها نشسته بودند,اکثر خانمها پوشیده ولباسهای گشاد داشتند اما فک میکنم من ازهمه شان پوشیده تربودم.یک مانتو مشکی بلند عربی بایه روسری سفید که یه مدل داده بودم وپشت سرم بسته بودم.
وارد کلاس شدم,همه نگاهشون برگشت طرف من,
منم بی خیال نگاهی,انداختم.وصندلی موردنظرم را ردیف اول کناردیوار که خالی بود ,انتخاب کردم ونشستم.
داشتم روسریم رامرتب میکردم که دختر کناریم گفت:هانا هستم ,تازه واردی؟خوش امدی ,شما؟
لبخندی زدم ودستش راگرفتم:منم هانیه هستم از یهودیهای عراق,تازه موفق به مهاجرت شدیم.
درهمین لحظه استاد داخل شد....وای چرا این شکلیه؟
#ادامه دارد....
💦🌧💦🌧💦🌧
پروانه های وصال
🦋 ای در دام عنکبوت #نویسنده خانم ط_حسینی #قسمت ۱۱۶ 🎬 همه جای خانه را وارسی کرد,حتی زیر مبلها بال
🦋 ای در دام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت ۱۱۷ 🎬
تصور من با تصویر اسحاق انور از زمین تا اسمان فرق میکرد.
یک مردی نزدیک پنجاه وهفت هشت ساله با قدی کوتاه,شکمی چاق وجلوامده وسری که کلاه کوچک یهودی زینت بخش کله تاسش شده بود.کت وشلواری مشکی واتوکشیده وصورتی که مشخص بود تازه اصلاح شده ,اخه مثل سر تاسش میدرخشید.
باقدمهایی تند وسری پایین که به سمت صندلی اش میرفت آدم را یاد همین سوسکهای سیاه بالدار میانداخت ,از تصورسوسک خندم گرفت که نگاهم درنگاه اسحاق انور قفل شد...
اسحاق انور عینکش را کمی پایین کشید وروبه من گفت:تازه واردی؟؟ندیدمت
من درحالی که استرس داشتم بلندشدم وگفتم:بله استاد ,هانیه الکمال هستم,از یهودیان عراقی ,تازه به تل اویو امدیم ,یعنی مهاجرت کردیم.
استاد سرش راتکان داد وگفت:امیدوارم از دانشجوهای مستعد باشید,اول بگو هدفت ازاین مهاجرت چی بوده؟
من:راستش تومملکت خودم احساس غریبگی میکردم واحساس میکردم متعلق به اونجا نیستم,همیشه سردرگم بودم ,دوست داشتم جایی باشم که متعلق به خودم یعنی متعلق به جامعه ی یهود باشه,جایی که بتوانم پیشرفت کنم وباعث پیشرفتش بشم,جایی که از دل وجان خودم راوقفش کنم وجانم را فداش کنم .
هی گفتم وگفتم,نمیدونستم که این حرفا از کدوم استینم میریزه بیرون به قول علی فکرکردم توکنیسه صهیون هستم ودارم وعظ میکنم خخخخ وبا صدای دست زدن استاد اسحاق ودنبال ان دست زدن بقیه ی دانشجوها به خود امدم از منبر نطق پایین اومدم خخخخ
استاد:احسنت,افرین وروکرد به بقیه ی دانشجوها وگفت:دوست دارم اعتقادتان به این مملکت یک صدم اعتقاد هانیه الکمال باشه اونموقع میبینید که برگزیده ترین هاهستیم که هیچ نیرویی قابل مقابله با ما راندارد وروکردبه من وگفت:بفرما بشین,حالا بریم سردرس خودمان.
خودم فکر میکردم که برای جلسه اول خوب,پیشرفتم که با حرف هانا فهمیدم نه....
#ادامه دارد...
💦🌧💦🌧💦🌧