مداحی_آنلاین_زهرا_پسر_آورده_قرص_قمر_آورده_کریمی.mp3
4.61M
🌸 #میلاد_امام_حسن_مجتبی(ع)
زهرا پسر آورده قرص قمر آورده
برای حیدر حیدر آورده
🎤 #محمود_کریمی
#ولادت_امام_حسن_ع_مبارک
#امام_حسنی_ام
✅ شرح دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان
🔹أللَّهُمَّ ارْزُقْنی فيهِ طاعةَ الخاشعينَ وَاشْرَحْ فيهِ صَدری بِإنابَةِ المُخْبِتينَ، بِأمانِكَ يا أمانَ الخائفينَ
🔸خدایا! در این روز طاعت بندگان خاشع و خاضع را نصیب من گردان و شرح صدر مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما. به حق امانبخشی خودت، ای ایمنی دلهای ترسان.
پیامهای دعا
1- عبادت خاشعانه
2- درخواست شرح صدر
3- در امان بودن دلهای خداترس
پیام منتخب
يكی از صفات مؤمنان واقعی، «خشوع» است. اين صفت، يعنی فروتنی كه شامل قلب و دیگر اعضا و جوارح میشود. خشوع جوارح بدون خشوع قلب، تظاهر و نوعی نفاق است که باید از آن پرهیز کرد.
در روایتى نقل شده، پیامبر اکرم(ص) مردى را دیدند که در نماز با ریش خود بازى مى کند و فرمودند: «أما إنَّهُ لَوْ خَشَعَ قَلْبُهُ لَخَشَعَتْ جَوَارِحُهُ؛ اگر قلبش خاشع بود، جوراح او هم خاشع بودند.»
📚محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، ج ۳، ص ۳۹
در اهميت اين صفت، در حديث معراج آمده است: «هيچ بندهای مرا نشناخت و در برابرم خاشع نشد، مگر آنكه همۀ اشيا در برابر او خشوع كردند.
📚دیلمی، حسن، ارشاد القلوب، ص ۲۰۳.
اين يعنی اگر انسان در برابر خداوند و دستورهای او سربهزير باشد، تمام هستی در مقابلش فروتنی خواهند كرد. خدای مهربان در توصیهای به موسی(ع) فرمود: «ای پسر عمران! برای من در تاریکیهای شب از دلت خشوع، از بدنت فروتنی و از دیدگانت اشک بیاور و مرا بخوان که بیتردید، نزدیک و اجابتکنندهام خواهی یافت.»
📚راوندی،قطبالدین، قصص الأنبیاء، ص ۱۶۱
✅ نکات کلیدی جزء پانزدهم قرآن کریم
- وجود مرفّهین بی درد در جامعه، زمینه ساز قهر الهی است. (اسراء: 16)
2- در زندگی ریخت و پاش نکن و حق اقوام، فقرا و در راه ماندگان را ادا کن. (اسراء: 26)
3- پدر و مادرت را با فروتنی زیر بال و پر محبت خود بگیر و دعا کن که خدایا هوای آنها را داشته باش. (اسراء: 24)
4- در کمک به نیازمندان نه خسیس باش و نه خیلی دست و دل باز که از زندگی خودت وا بمانی. (اسراء: 29)
5- دنبال آنچه نمی دانی راه نیفت، زیرا در باره گوش، چشم و قلب خود باید پاسخگو باشی. (اسراء: 36)
6- خوش رفتار باشید تا شیطان با سوء استفاده از رفتارهای بیجا، بینتان دشمنی ایجاد نکند. (اسراء: 53)
7- کسانی که در دنیا چشم بر حقایق بسته اند در آخرت هم خوبی ها را نمی بینند و به بهشت نمی روند. (اسراء: 72)
8- همین که خدا بین شما شاهد باشد کافی است، چون او حال بندگانش را می داند و می بیند. (اسراء: 96)
9- در باره هیچ کار نگو «فردا حتماً انجامش می دهم» مگر آنکه ان شاالله بگویی.(کهف: 23و24)
آمدی و نور در عرش معلّی پهن شد
جذر و مد؛ بیتاب بر امواجِ دریا پهن شد
بر تنِ گهواره ات غیر از دو بالِ جبرئیل
چادرِ گلدار؛ با دستانِ زهرا(س) پهن شد
لذّت ذکر خدا را داشت و شب تا سحر
پیش تو سجّادۂ زیبایِ بابا پهن شد
حضرت موسی عصایش را گرفت از دست تو
روبرویِ تو بساطِ ذکر عیسی پهن شد
مجتبی(ع) بودی و دورت گشت! پس رفعت گرفت
تابش ِ خورشید از بالایِ بالا پهن شد
نیمۂ ماهِ مبارک؛ شد دو چندان نورِ ماه
رفت زیرِ خیمۂ لطف و کرم!... تا پهن شد
تا خدا «مشکل گشایی» را به نامت زد، سریع...
کنج قران آیۂ «إنّا فتحنا» پهن شد
شد اجابت یک به یک، بی منّت و بی واسطه
تا پرِ قنداقه ات بر حاجتِ ما پهن شد
دعوتیم افطار! چون در خانۂ مولاعلی(ع)
سفرۂ اطعام ِ سائل ها، گداها پهن شد!
🔸شاعر:مرضیه عاطفی
43.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرغ پفکی🤩
انقدر این مرغ خوشمزست که من دلم
میخواد هر روز درستش کنم
مواد لازم :
فیله حدودا ۴۰۰ گرم
سس خردل ۱ ق
پاپریکا
پودر سیر
آب ۱ لیمو
ماست ۳ ق
آرد ۳ ق
بکینگ پودر ۱/۴ ق چ
آب به مقدار لازم
پودر سوخاری ۱۵۰ گرم
⤹༢➥ 🍗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دسر شکلاتی فوری و سه سوته😋
مواد لازم :
موز ۲ عدد
شکلات تلخ ۱۵۰ گرم
⤹༢➥ 🍫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسکمو خونگی😋
موادلازم :
آلبالو ۱ کیلو
آلو ۴ عدد
آلوچه ۱۰-۱۲ عدد
آب ۱/۳ لیوان
نمک ۱ ق غ
گلپر ۱ ق غ
⤹༢➥ 🍒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کیک یخچالی محشرررره🤌🏻😋
مواد لازم :
بیسکوئیت پتی بور ۲ بسته
شیر ۱ لیوان
پودر کاکائو ۳ ق غ
شکر ۳ ق
کره ۱۰۰ گرم
⤹༢➥ 🍫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هات داگ پنیری😋
مواد لازم :
سوسيس هات داگ
پنير پيتزا
قارچ ٧ عدد
نون باگت
سس خردل
پنير خامهای ٢ ق غ
كره ۲۵ گرمی
⤹༢➥ 🌭
♨️وقتی یک مجری به همراه برنامههاش در صدا و سیما اینطور براندازا رو میسوزونه، یعنی این برنامهها دارن راه درستی رو طی میکنن! #سید_خندان #پاورقی #ایران_قوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 یک نکته از یک جزء
🔻 #جزء_دوازده
💢 فتنه اولاد
🔹 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی در حرم مطهر رضوی
📝 دریافت فایل متنی
♦️ شایان ذکر است، این سخنرانی در کل #ماه_مبارک_رمضان، دقایقی پس از اذان صبح تهران به صورت زنده از شبکه یک پخش میشود.
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 372 💢 و از همه مهم تری نباید "هرزه فکری" کنیم! ⭕️ عزیزم چرا اجازه میدی در مورد هر چیزی
#کنترل_ذهن 373
✅ هر کسی که کنترل ذهن داشته باشه زندگی خوبی خواهد داشت.
ولی هر کی قدرت کنترل ذهن نداشته باشه بیا تا من فهرست مشکلاتش رو برات بگم! از حفظ!😊
🔴 بعد نگی حاج آقا مگه تو علم غیب داری! اصن تابلوئه!!!
ولی خب این بیماری نداشتن کنترل ذهن انقدر فراگیره که اصل دیده نمیشه!
⭕️ انقدر همه مردم درگیرش هستن که اگه کسی ذهن آرومی داشته باشه تعجب میکنیم!!!
بعد الهی من فدای این دین بشم که اصلی ترین برنامه خودش رو که نمازه برای تمرین کنترل ذهن قرار داده.
چقدر دقیقه این دین...
✅ شما اگه خواستی قیافه بگیری درباره دینت برای کسانی که با این دینت آشنا نیستن بگو برو بابا دین ما نماز داره میدونی😌😊
🌷
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 373 ✅ هر کسی که کنترل ذهن داشته باشه زندگی خوبی خواهد داشت. ولی هر کی قدرت کنترل ذهن ند
#کنترل_ذهن 374
🔵 همه دانشمندا هم که جمع بشن تا دو هزار سال دیگه نمیفهمن که چه دانشی پشت سر نماز هست و آثاری که برای روح و جسم انسان داره.
✅واقعا الکی نیست که خداوند متعال مستقیما فرموده از نماز کمک بگیر.
ذهنت که بهم ریخت توی نماز تمرین کن.
🌺حالا نماز دقیقا چیه که باید ازش کمک بگیریم؟
خلاصش اینه:
👈 نماز یعنی تمرین اینکه به چی فکر کنی و به چی فکر نکنی!
✔️ توی نماز باید مشغول به ذکر بشی...
✅ بهترین کاری که آدم میتونه همیشه انجام بده. ذکر یعنی فکر کردن به عمیق ترین خواسته های انسان...
🌷
پروانه های وصال
#از_کرونا_تا_بهشت #قسمت۶۹ 🎬: عمر:ببین ,قرار,شد روی کاناپه انتظار بنشینی وفرزندانمان رابنگری. ....
#از_کرونا_تا_بهشت
#قسمت۷۰ 🎬:
جلو رفتم ، دستان علی بعداز مدتها دوری ،دستانم را دربرگرفت . نا خودآگاه خم شدم و روی زمین زانو زدم با اشک چشم بر دستان علی، بوسه زدم و علی هم سر مرا به آغوش کشید وغرق بوسه کرد و با زبان عبری گفت:توکجا و اینجا کجا...فرشته ی نجات من....به بوی پیراهن یوسفت اینجا کشیده شده ای؟
با این حرفش عقده ی دلم ترکید وگفتم:به من گفتند یوسفم پرکشیده وبه آسمان رفته اما ، گفتند افلاکی شدی ، تو را چه با خاکیان عزیزدلم ؟
ولی به خدا قسم که من هرگز باور نداشتم ،باورم نشد که تورفته ای که اگر واقعا رفته بودی ،سلما هم میمرد.....و کمی آهسته تر که فقط خودمان بشنویم ادامه دادم:
علی....انور....عباس وزینب را دزدید....
نمیدانستم به کجا بروم و چگونه خودم را به اسراییل برسانم...آمدن به اینجا تنها فکری بود که به مغزم خطور کرده بود.
علی درحالیکه دستم را میگرفت وبر صندلی مینشاندم وبرافروخته از خبری که شنیده بود گفت:واااای...زینب...عباس...
خدای من چه بر سر شما آمده؟!
#ادامه دارد ...
🖊به قلم……ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧
پروانه های وصال
#از_کرونا_تا_بهشت #قسمت۷۰ 🎬: جلو رفتم ، دستان علی بعداز مدتها دوری ،دستانم را دربرگرفت . نا خودآگا
#از_کرونا_تا_بهشت
#قسمت۷۱ 🎬:
علی از گمشدن بچه ها خیلی ناراحت وبرافروخته شد اول به بالا اشاره کرد که یعنی خدا وبعد به قلبش اشاره ودست روی چشمش گذاشت واین رمزی بود بین ما برای ارادت به بقیه الله...با خوشحالی بهش فهماندم ,مهدی عج,این مضطر ظهور در راه است وبه زودی میاید واشک شوق بود که از چشمهای مشتاق ما روان شد.
سریع از جابلند شدم باهمان زبان عبری گفتم:اگه انگشت نگاری جوابش بیاد؟؟
علی:نترس ,من احتیاط لازم را کردم ولی بااین حال چون بهم مشکوک شدند هرچه سریعتر باید بریم ..
غرق حرفهای علی شده بودم,هنوز باورم نمیشد این علی ست روبه رویم، خدا ازشان نگذرد چه به روز صورت نازنینش اوردند.
علی فوری به سمت کمدی گوشه اتاق رفت ویک دست لباس عربی مردانه با عرق چین عربی اورد دادبه طرفم:سلما,بپوش عزیزم باید زودتر ازاینجا خارج شویم.
سریع لباسها راپوشیدم وباعرق چین صورتم را پوشاندم ودنبال علی از اتاق خارج شدیم.
فکرمیکردم به سمت دراصلی ساختمان که ازانجا وارد شده بودیم میروم اما باتعجب دیدم علی به سمت انتهای ساختمان رفت ودر اتاقی را باز کرد واشاره کرد داخل شوم...
اتاق تاریک وخیلی بزرگی بود,علی اشاره به انتهای اتاق کرد وگفت:اگر از درجلویی خارج میشدیم متوجه خروجمان میشدند اما این انبار دری به خارج دارد که از قسمت پشت اردوگاه باز میشود,افراد کمی از وجود همچین دری خبردارند,من هم زمانی که میخواستم راپورت بدهم ازاینجا بیرون میرفتم وکسی متوجه خروجم نمیشد..
علی مثل راهنمایی زبده پیش رویم راه میرفت ومن سرشار,از احساساتی خوب بودم وخداراشکر میکردم که مرا به این راه فرستاد تا علی ,این مرد زندگیم را دوباره پیداکنم...
از درخارج شدیم که...
#ادامه دارد....
💦🌧💦🌧💦🌧
پروانه های وصال
#از_کرونا_تا_بهشت #قسمت۷۱ 🎬: علی از گمشدن بچه ها خیلی ناراحت وبرافروخته شد اول به بالا اشاره کرد ک
#از_کرونا_تا_بهشت
#قسمت۷۲ 🎬:
از در که خارج شدیم ،علی با اسلحه ای که دردست داشت به سمت نگهبان بالای برجک علامتی داد، انگار این نوعی رمز بود وجلوتر رفتیم، موتوری زیر سایه ی دیوار پارک بود,علی موتور راسوار شد وخیلی با طمأنینه اشاره کرد, پشت ترکش بنشینم و حرکت کنیم,موتور را روشن کرد...
از نگهبانی اول و دوم به راحتی رد شدیم,به اتاقک نگهبانی اخری رسیدیم، علی با لحنی شوخ که میخواست رد گم کند با نگهبان جلوی در سلام وخوش وبشی کرد,داشتیم رد میشدیم ,باشنیدن نام عمر الحریر دربیسیم برجا خشکم زد,علی گفت :محکم بشین...محکم پشتش راگرفتم,دوتا دیگه از نگهبانانی که دراتاقک بودند با سروصدا از اتاقک بیرون امدند واخطار وایست میدادند وشروع به تیراندازی کردند ..
علی بی خیال وبه سرعت دورمیشد ,محکم علی راچسپیده بودم...وای خدای من چه پناهگاه امنی...من چطور توانسته بودم دوری این فرشته ی زمینی را طاقت بیارم که ناگاه,سوزشی همراه با درد ، در پهلویم پیچید...
فهمیدم تیر خوردم، اما نمیبایست صدایم دربیاید ,شاید اگر علی میفهمید ،دراین شرایط اعصابش بهم میریخت.. باخودگفتم:تیرخوردم,چه باک من که همراه یارم ....مراغمی نیست وقتی با توهستم وکم کم پلک چشمهایم روی,هم امد..
#ادامه دارد ...
🖊به قلم……ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادرش بچه رو شیر نمیده میگه می خوام روزه بگیرم خودت برو سیرش کن😅
🚕 تاکسی پرسی 🚕
😁ویژه برنامه طنز احکام رمضان
هم احکام یادبگیر هم بخند😄
داستان چهارم:
حکم مادر باردار و شیرده در رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسر چه خبره ورزشگاه آزادی 😳
ماشاااااالله
میگفتن مردم بی دین شدن که!!!
ایران کشور امام زمان 👏
#ولادت_امام_حسن #سیدکاظم_روحبخش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگه ریزش مو دارم روزه نمیگیرم😅
🚕 تاکسی پرسی 🚕
😁ویژه برنامه طنز احکام رمضان
هم احکام یادبگیر هم بخند😄
داستان اول:
با چه مریضی میشه روزه خورد😋
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍واعظی بر روی منبر از خدا میگفت؛ ولی کسی پای منبر او نمیرفت. روز بعد واعظ دیگری میرفت و منبر او شلوغ بود در حالی که هر دو واعظ دوست و اهل علم بودند. روزی واعظِ کمطالب به واعظِ پُرطالب گفت: راز این جمعیت شلوغ در پای منبر تو چیست؟
واعظ پُرطالب دست او را گرفت و به بازار بزازها رفتند. یک مغازه پارچهفروشی شلوغ و پارچهفروشیِ دیگر کنار او خلوت بود. دلیلش را پرسیدند: دیدند که مغازۀ پارچهفروشِ شلوغ برای خودش است ولی پارچهفروشِ خلوت، فروشنده است.
واعظ پُرطالب گفت: من همچون آن پارچهفروش که برای خود میفروشد، سخنم را خودم خریدارم، پس خدا نیز از من میخرد و مشتریان را به پای منبر من روانه میکند، ولی تو مانند آن فروشندهای هستی که برای دیگری میفروشد، هر چند جنس او با جنس مغازۀ همسایهاش فرقی ندارد. سخنان تو مانند سخنان من است، ولی تو برای کسب لذت از دیگران سخن میگویی نه برای کسب لذت خودت! سخنی را که میگویی نخست باید خودت خریدارش باشی.
در هر دو مغازه جنس یکی بود و قیمت هم یکی، ولی فروشندهها متفاوت بودند و اختلافنظر مشتری از نوع جنس پارچه نبود، از نوع جنس فروشنده بود.
🌺💐🌺