eitaa logo
پروانه های وصال
7.8هزار دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
20.6هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠 ⭕️ بدرقه و حمایت قاطع اکبر هاشمی رفسنجانی از فرزندش مهدی هاشمی (متین سلطان خواه) بعد محکومیت وی در انواع جرایم و فساد و مالی و رشوه و... حمایت از این فاسد یعنی مهر تایید بر فتنه گری این پدرو مادر است. عذاب خدواند نصیبت!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و و از احساس خود شریف بینی است ... بعضی از خانم‌ها با ناراحتی میگن همسرم کم عاطفه است ولی خیلی باغیرته ... 😳 خب یکی از عاطفه های مرد نسبت به همسرش عاطفه غیرته ... غیرت هم جزء عاطفه است ... غیرت یعنی : نگاه من و تفکر من بتو یعنی تو رو شریف و باارزش میبینم و دوست ندارم کسی غیر از من زیبایی های تو رو ببینه چون تو زیبا و باارزش هستی ... ✍ نیازمند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جدید امیر عید، خواننده مصری که بازدید میلیونی داشت https://www.aparat.com/v/V06ST
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 و خداوند لبخند زد و از لبخندش دختر آفریده شُد ... 🎙 دکلمه خوانی محیا عبدولی |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مهم اینه که دلت پاک باشه!!! 🔰مرحوم علامه طباطبایی رحمه‌الله علیه: 🔹چگونه ممکن است جامعه ای به دستاویز اینکه دل انسان باید پاک باشد و ارزشی برای عمل نیست، با هرج و مرج زندگی کند و به سعادت برسد!! 🔹و چگونه ممکن است کردار و گفتار ناپاک، دلی پاک بپروراند، یا از دل پاک، کردار و گفتار ناپاک ترشح نماید!! 🔹خداوند تعالی در کتاب خود میفرمایند: «پاکان از آن پاکان و ناپاکان از آن ناپاکانند» و میفرمایند: «زمین خوب، نبات خود را خوب می‌رویاند و زمین بد،جز محصول ناچیز نمی دهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰احڪـ🔎ــام‌ کاشـــتــــــــ ناخـــــــ💅ـــــــن 💥 کسب درآمد از کاشت ناخن ⛔️ ⁉️ آیا کسب درآمد از خدمات کاشت ناخن ، جایز است؟🧐 ✅اگر ناخن مصنوعی ، قابل برداشتن باشد، کاشتن آن و دریافت دستمزد به خودی خود اشکال ندارد؛ اما اگر برداشتن آن ممکن نباشد یا مشقت غیر قابل تحمل داشته باشد، کاشتن ناخن (بدون ضرورت غیر قابل اجتناب) و دریافت دستمزد، جایز نیست. 📚منبع:پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠امام رضا علیه‌السلام: شش نفر خود را مسخره کرده‌اند: آنکه با زبان استغفار می‌کند، اما با قلبش پشیمان نیست کسی که از خدا موفقیت بخواهد، اما تلاش نکند آنکه از خدا بهشت را طلب کند، اما بر سختی‌ها صبر نکند کسی که با زبان از دوزخ به خدا پناه می‌برد، اما شهوات را ترک نمی‌کند آنکه مرگ را یاد می‌کند، اما خود را برای آن آماده نکرده است کسی که خدا را یاد می‌کند، اما مشتاق دیدار خدا نیست اینان خود را مسخره کرده‌اند 📚معدن‌الجواهر ج۱ص۵۹ 🌸🍃
در کلام امام رضا علیه‌السلام: هرگاه نیکى مى‌کنند، خوشحال مى‌شوند هرگاه بدى مى‌کنند، استغفار مى‌کنند هرگاه عطا مى‌شوند، سپاس مى‌گویند هرگاه مبتلا مى‌شوند، صبر مى‌کنند هرگاه خشمگین مى‌شوند، عفو مى‌کنند 📚مسند امام رضا علیه‌السلام ج۱ص۲۸۴ 🌸🍃
خورشید آمدو، به‌ضریحِ تو سجده کرد اینجا برای صبح خودش، روشنا گرفت السلام علیک یا 🌸🍃
پروانه های وصال
شاهزاده ای در خدمت #قسمت هفتاد و هفتم🎬: لحظات و ساعات و روزها ،روزهای سخت و غمباری بود و براستی که
شاهزاده ای در خدمت هفتاد و هشتم🎬: فضه در کنار بانو و مولایش در خانهٔ رسول خدا حضور داشت و او میدید که علی مظلوم و تنها ، در اتاقی آنطرف تر به تنهایی مشغول غسل و کفن ،نفس و جانش است و فاطمه با حالی نزار گریه ها میکند و ناله ها سر میدهد دل فضه از درد فراق رسول و بی تابی فاطمه سخت به درد آمده بود اما نمی دانست دردی سخت تر از درد عروج رسول الله در راه است و بیرون این خانه چه خبرهایی دهان به دهان میگردد و چه مجالسی به پا شده.. مردم دسته دسته وارد سقیفه ی بنی ساعده می شدند ، مکانی که در نزدیکی مسجد النبی بود و متعلق به طایفه ی بنی ساعده بود . جایی که بیشتر به محل استراحت شبیه بود ، دور تا دورش را نخل های سر به فلک کشیده گرفته و برایش سقفی از شاخ و برگ درختان درست کرده بودند. عده ای از انصار در صدر مجلس مشغول صحبت بودند ، گویا مسئله ی مهمی برایشان پیش آمده بود ، مسئله ای که از ارتحال پیامبرشان نیز ،مهم تر بود. مردم وارد سقیفه می شدند و دور آن جمع حلقه می زدند. هر چه زمان می گذشت ، افراد بیشتری وارد آنجا می شدند و کم کم تعدادی از مهاجرین هم به حلقه ی صدر نشین پیوستند. هر کس حرفی میزد و نظری می داد ، اما بعد از مدتی نظر مورد بحث رد و نظریه ای تازه نمودار می شد ، همه و همه به فکر دنیا و خلافت بعد از محمد صلی الله علیه وآله بودند ، پیامبری که هنوز پیکر مقدسش بر زمین بود و اینان بی توجه به این موضوع مهم ، تلاش می کردند که سهم خود را از خلافت بیشتر کنند و همه می دانستند که آنها را در خلافت سهمی نیست اما خود را به نادانی و بی خبری زده بودند و علیِ مظلوم ، مظلوم تر از همیشه به همراه بنی هاشم و ملائک آسمان، کمی آنطرف تر در خانه ای ماتم زده ، پیش روی دختری داغدار ، مشغول غسل و کفن و حنوط ، آخرین پیامبر خدا بود. بالاخره داخل سقیفه، جمعشان جمع شد و انگار حلقه ی شورایشان تکمیل شده بود ، یکی می گفت خلافت از آنِ انصار است به فلان دلیل ، دیگری از خوبیهای مهاجرین می گفت و آنها را مستحق خلافت می دانست . گویی اینان فراموشی و نسیان گرفته بودند و فراموش کرده بودند ،کمتر از سه ماه پیش ، پیامبر(ص) در حجة الوداع در غدیر خم از آنان برای علی (ع)بیعت گرفت ، آنها فراموش کرده بودند که همین جمع و سر دسته ی مهاجرین این جمع ، اولین کسانی بودند که خلافت بلا فصل علی(ع) را بعد از پیامبر(ص) تبریک گفتند و جزء اولین نفراتی بودند که علی(ع) را امیرالمؤمنین خواندند. آنها آیه ی تبلیغ ، آیه ی مباهله، آیه ی اکمال دین و آیات دیگری که ولایت علی(ع) را گوشزد می کرد، از یاد برده بودند، گویی اینجا کینه ها بود که می جوشید و بغض و حسدها بود که طغیان نموده بود ، تا علی (ع) را از حق مسلمش که خداوند تعیین کرده بود، محروم کنند و در خلافت، در امری که اصلا به آن علم و اِشراف نداشتند، حقی برای خود قائل شوند. گفتگوی مهاجرین و انصار به درازا کشیده بود. در این بین پیرمردی نشسته بود که به عصایش تکیه داده بود و پینه ی وسط پیشانی و بین دو چشمش ، نشان از این داشت که بسیار عبادت کرده، او خوب حرف اطرافیان را گوش میداد و به هر سخنی دقت فراوان داشت ، وقتی بحث بین صحابه بالا گرفت و بیم آن بود که این جمع بدون اینکه به نتیجه ای برسند از هم بپاشند، آن پیرمرد شروع به سخن گفتن نمود ، ابتدا صدایش در هیاهوی مردم گم بود ، اما به یکباره جمع متوجه او شدند و چون دیدند حرفهای حکیمانه ای میزند ، سخنانش را تأیید کردند و عاقبت ، تصمیم شان همان شد که آن پیر سالخورده بر زبان آورد ، هیچ‌کس او را نمی شناخت ، اما همه به درستی رأی و نظر او اقرار کردند، نفهمیدند او از کجا آمد و به کجا رفت ،فقط دیدند که نظری مدبرانه داد . پس از اینکه جمع مورد نظر بر سر خلافت اجماع کردند به سمت مسجد حرکت نمودند و ابوبکر بر بالای منبر رسول خدا قرار گرفت و همان پیرمرد پیشانی پینه بسته ، برای بیعت کردن اولین نفر جلو رفت ، اولین کسی بود که با خلیفه ی تعیین شده دست داد و بیعت نمود ، او هنگام بیعت ، در حالیکه گریه می کرد گفت :شکر خدا که قبل از مردن ، تو را در این جا می بینم، دستت را برای بیعت دراز کن ، ابوبکر دستش را جلو برد ،او هم بیعت کرد و گفت : «امروز ،روزی ست مثل روز آدم» و با زدن این حرف خود را کنار کشید و از مجلس خارج شد. هیچ کس توجه نکرد که او چه کسی بود، اما خوشحال بودند که اولین بیعت کننده ، پیرمردی ست که اثر سجده و عبادت بر جبین دارد‌...... هیچ کس به معنای حرفی که او زد «روزی ست مانند روز آدم» توجه نکرد و اگر هم توجه می کردند چون غرق در دنیا و از خداوند دور شده بودند ، معنایش را نمی فهمیدند‌. آن پیر فریبکار حرفش را به کرسی نشاند و بیرون رفت.... دارد 🖊به قلم :ط_حسینی 💦🌨💦🌨💦🌨💦
پروانه های وصال
شاهزاده ای در خدمت #قسمت هفتاد و هشتم🎬: فضه در کنار بانو و مولایش در خانهٔ رسول خدا حضور داشت و او
شاهزاده ای در خدمت هفتاد و نهم🎬: فضای خانهٔ پیامبر حزن انگیز بود و هرکس با روح ملکوتی رسول الله در دل واگویه ها مینمود ، فضه یک چشمش به بچه های علی بود که زانوی غم در بغل گرفته بودند و یک چشمش به بانویش بود که از شدت ناراحتی رنگ به رو نداشت و از بس ناله کرده بود ، صدای نازنینش گرفته بود اما باران چشمانش در تکاپو بود ، در این اثناء درب خانه ی پیامبر(ص) را به شدت زدند. فضل بن عباس ،پسر عباس عموی پیامبر درب را گشود و پشت درب چشمش به براء بن عازب افتاد و گفت : چه شده ؟ چرا اینچنین پریشانی؟! براء با دو دست بر سرش کوبید و گفت :خاک بر سر مردم شد ، نتوانستد بیعتی را که پیامبر(ص) در زمان حیات مبارکش، برای علی(ع) گرفت، حفظ کنند، مردم در سقیفه با ابوبکر بیعت کردند و اکنون هم به سمت مسجد می آیند تا ابوبکر به نام خود خطبه بخواند و از همگان بیعت بستاند. فضل بن عباس ،سری به نشانه ی تأسف تکان داد و گفت : بدانید که دست های شما تا آخرالزمان آلوده شد، همانا من به شما دستورهایی داده بودم و شما سرپیچی کردید. در همین حین صدای غلغله ای ازبیرون مسجد بلند شد ، ابن عباس داخل خانه ی پیامبر(ص) شد و درب را بست. قلب فضه از شنیدن این حرف گرفت و بغضی را که سعی میکرد در جلوی چشمان بچه های علی فرو بخورد شکست و اشکش جاری شد ، چون که با چشم خویش میدید با رفتن پیامبر گویی دین او هم از مسیر اصلیش به بیراهه می رفت. ابوبکر و جمعی از صحابه وارد مسجد شدند، بی توجه به شیون و ناله ای که از سوی خانه ی پیامبر(ص) می آمد، ابوبکر بر منبر رسول خدا بالا رفت و به نام خود خطبه ی خلافت خواند، پس از آن مشغول ستادن بیعت شد و پس از آنکه تمام جمع حاضر، دست در دست ابوبکر نهادند ، عمر که رفیق شفیق او محسوب میشد ،برای آسودگی خیالشان سر درگوش خلیفه ی تازه تعیین شده ،برد و پیشنهادی داد . ابوبکر با شنیدن پیشنهاد عمر از جا برخاست و از منبر رسول الله پایین آمد ، همگان فکر می کردند که او می خواهد به منزل پیامبر(ص) برود و خود را در این غم عظمی شریک کند ،اما متوجه شدند که آنها قصد بیرون رفتن از مسجد را دارند... دارد.... 🖊به قلم : ط_حسینی 💦🌨💦🌨💦🌨💦
پروانه های وصال
شاهزاده ای در خدمت #قسمت هفتاد و نهم🎬: فضای خانهٔ پیامبر حزن انگیز بود و هرکس با روح ملکوتی رسول ال
شاهزاده ای در خدمت هشتاد 🎬: کم کم هیاهوی داخل مسجد فرو‌نشست انگار آنچه میباید رخ دهد ، رخ داده بود و بانیان مجلس خیالشان بابت بیعت پوشالیشان راحت شده بود . فضه آرام لای درب را باز کرد و متوجه شد مردم دسته دسته از درب مسجد بیرون می آمدند آنها وارد کوچه های مدینه می شدند و به هرکس می‌رسیدند ، با شیطنت او را شناسایی می کردند و بالاجبار دست اورا در دست ابوبکر قرار می دادند و به اصطلاح برای ابوبکر بیعت می‌ستاندند. براء بن عازب که همراه جمعیت بیرون رفته بود، با دیدن این صحنه ،به سرعت از بین آن جمع بیرون آمد و شیون کنان خود را به مسجد رساند. از آن طرف ، یاران با وفای پیامبر در منزل ایشان جمع بودند. سلمان که از زمان ارتحال پیامبر(ص) در کنار علی(ع) بود و فضه شاهد این ماجرا بود که سلمان مدام حواسش پی ولیّ بلا فصل پیامبر و خدمت مولا علی(ع) بود، علی طبق وصیت پیامبر(ص) که فرموده بودند غیر از علی (ع) کسی غسلش را بر عهده نگیرد و علی به کمک جبرئیل ،پیکر مطهرپیامبر(ص) را غسل داد به این طریق که هر عضوی را می خواست غسل دهد، برایش توسط ملائکه برگردانده می شد. وقتی غسل و حنوط و کفن او به پایان رسید، علی (ع) به سلمان امر کرد تا به همراه ابوذر و مقداد و فاطمه (س) و حسن و حسین که کودکانی بیش نبودند‌ داخل اتاق شوند و فضه هم با این جمع همراه بود. علی(ع) جلو ایستاد ،آنها هم پشت سر او به صف ایستادند و بر جنازه ی پیغمبر نماز خواندند. قبل از اینکه مهاجرین و انصار وارد اتاق شوند و ده نفر ده نفر بر پیکر پیامبر(ص) نماز بخوانند ، سلمان خود را نزدیک علی(ع) نمود و آرام گفت : این مهاجرین و انصار که الان پیدایشان شده ، من با چشم خود دیدم ،در مسجد با ابوبکر به عنوان خلیفه بیعت کردند ، هم اکنون در مسجد بلوایی به پاست یکی یکی جلو می آیند بیعت می کنند، آنهم نه با یک دست ، با دو دست بیعت می کنند!! علی (ع) رو به سلمان گفت : ای سلمان، هیچ فهمیدی اولین کسی که روی منبر پیامبر(ص) با ابوبکر ،بیعت کرد ، چه کسی بود؟ سلمان عرض کرد: نشناختمش ، فقط همین قدر می دانم که او را در سقیفه ی بنی ساعده هم دیدم و هنگاهی که بحث بالا گرفت با انصار مخاصمه می کرد تا به نتیجه ی دلخواهی برسد و اولین کسی که با او بیعت کرد مغیره بود بعد از بشیربن سعید، سپس ابو عبیده، عمربن خطاب،سالم غلام ابی حذیفه و معاذبن جبل... علی (ع) فرمودند: درباره ی اینان از تو سؤال نکردم، بگو آیا فهمیدی اولین کسی که از منبر بالا رفت و با او بیعت کرد که بود؟ سلمان گفت : عرض کردم که نفهمیدم چه کسی بود ،ولی پیرمردی سالخورده را دیدم که بر عصا تکیه کرده و گویا پیشانی اش در اثر سجده زیاد پینه بسته بود و نشان میداد در عبادت کوشاست او در حالی که گریه می کرد از منبر بالا رفت و گفت : شکر خدا قبل از مردن تو را در اینجا دیدم ،دستت را برای بیعت دراز کن ، ابوبکر دستش را جلو برد،او هم بیعت کرد و گفت :«روزی ست مانند روز آدم» و سپس از منبر پایین آمد و از مسجد خارج شد. امیرالمؤمنین فرمودند : ای سلمان، آیا او را شناختی؟ سلمان گفت : نه ! ولی از گفتارش ناراحت شدم، مثل این که مرگ پیامبر(ص) را به مسخره گرفته بود.... علی(ع) فرمود :.... دارد.... 🖊به قلم :ط_حسینی 💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨
پروانه های وصال
❇️ برکات بزرگ انقلاب اسلامی: 🔷 انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی
❇️ برکات بزرگ انقلاب اسلامی: یک) ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی ایران 🔹اوّلاً: ثبات و امنیّت کشور و تمامیّت ارضی و حفاظت از مرزها را که آماج تهدید جدّی دشمنان قرار گرفته بود ضمانت کرد و معجزه‌ی پیروزی در جنگ هشت‌ساله و شکست رژیم بعثی و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی و شرقی‌اش را پدید ‌آورد. 🔸 دو) موتور پیشران کشور در عرصه‌ی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی 🔺ثانیاً: موتور پیشران کشور در عرصه‌ی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی شد که تا اکنون ثمرات بالنده‌ی آن روزبه‌روز فراگیرتر میشود. 🔹هزاران شرکت دانش‌بنیان، هزاران طرح زیرساختی و ضروری برای کشور در حوزه‌های عمران و حمل‌ونقل و صنعت و نیرو و معدن و سلامت و کشاورزی و آب و غیره، میلیون‌ها تحصیل‌کرده‌ی دانشگاهی یا در حال تحصیل، هزاران واحد دانشگاهی در سراسر کشور، ده‌ها طرح بزرگ از قبیل چرخه‌ی سوخت هسته‌ای، سلّول‌های بنیادی، فنّاوری نانو، زیست‌فنّاوری و غیره با رتبه‌های نخستین در کلّ جهان، شصت برابر شدن صادرات غیرنفتی، نزدیک به ده برابر شدن واحدهای صنعتی، ده‌ها برابر شدن صنایع از نظر کیفی، تبدیل صنعت مونتاژ به فنّاوری بومی، برجستگی محسوس در رشته‌های گوناگون مهندسی از جمله در صنایع دفاعی، درخشش در رشته‌های مهم و حسّاس پزشکی و جایگاه مرجعیّت در آن و ده‌ها نمونه‌ی دیگر از پیشرفت، محصول آن روحیه و آن حضور و آن احساس جمعی است که انقلاب برای کشور به ارمغان آورد. 💢 ایرانِ پیش ‌از انقلاب، در تولید علم و فنّاوری صفر بود، در صنعت به‌جز مونتاژ و در علم به‌جز ترجمه هنری نداشت. 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👣هرشغل آغاز یک مسابقه است 😜... 📽️ 😁 (خانم بنفشه حیدری _ مهماندار هواپیما)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط آخرش😂😂 معلم بعد خوندن بچه ها خب برگه هارو در بیارین ده دیقه از وقت امتحانتون کم شد:)
🔻شبی بر ما نگذرد که سحرمان از بین رفته باشد. از بزرگان زیاد می شنیدم که اگر این توفیق از دست انسان رفت، فردا عذاب می بیند. 🔻حتی چیزی که از حضرت صادق (علیه‌السلام) از آن به عنوان یکی از اسرار آل محمد، تعبیر شده است، قضا کردن نماز شب در طول روز است.(من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۱، ص۴۹۷) با این کار، عجیب شیطان درد می کشد و اذیت می شود؛ 🔻 اینکه اگر یک امر مستحبی از دست عبدی رفت و موفق به تهجد نشد، اما بعد از نماز صبح، نماز شبش را قضا کرد، این کار، عجیب توفیق آور است. همین کار، توفیق بیداری شب را زیاد می کند. ✍🏻 حجةالاسلام شیخ جعفر ناصری(ره)
🌺 دعایی جهت بیدارشدن برای 🌺 🌸امام کاظم(علیه السلام) : ✨کسی که دوست دارد برای نماز شب بیدار شود اگر هنگام خواب بگوید: 🦋 اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِي ذِكْرَكَ وَ لَا تُؤْمِنِّي‏ مَكْرَكَ‏ وَ لَا تَجْعَلْنِي مِنَ الْغَافِلِينَ وَ أَنْبِهْنِي لِأَحِبِّ السَّاعَاتِ إِلَيْكَ أَدْعُوكَ فِيهَا فَتَسْتَجِيبَ لِي وَ أَسْأَلُكَ فَتُعْطِيَنِي وَ أَسْتَغْفِرُكَ فَتَغْفِرَ لِي إِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.🦋 خداوند دو ملک به سوی او میفرستد تا او را بیدار کنند. ✨ اگر بیدار نشد خداوند دستور میدهد برایش استغفار کنند 📿 ↩️ و اگر در آنشب بمیرد شهید از دنیا رفته است 😍 ↩️و اگر بیدار شود برای نمازشب، هر چه از خدا بخواهد به او کرامت میکند.