eitaa logo
پروانه های وصال
8.1هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
23.1هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
#راز_پیراهن قسمت بیست و چهارم: حلما برای چندمین بار طول اتاقش را پیمود که صدای باز شدن در بلند شد ،
قسمت بیست و‌پنجم: حلما همانطور که در بغل مادر بود هق هقش بلند شد و گفت :ژینوس غیب شده... مامان زهره خنده ای روی لبش نشست و مثل زمان کودکی حلما، صورت دخترش را بالا آورد و همانطور که با دستانش صورت حلما را قاب گرفته بود گفت : این چه حرفیه؟ مگه میشه که ژینوس غیب بشه؟! تو که بچه نیستی ،این حرفا چیه میزنی؟! حلما اشک چشماش را ‌پاک کرد و گفت : مامان من بچه نیستم اما ژینوس درستی غیب شده و شروع کرد به تعریف وقایعی که رخ داده ،حلما به قسمتی رسید که زری اونو از اتاق بیرون انداخت که گوشی اش زنگ خورد. نگاه به صفحه گوشی کرد ، وحید بود ، دستش را به نشانه اجازه بلند کرد و سپس گوشی را وصل کرد و با التهابی در صدایش گفت : سلام ،چرا گوشیت را جواب نمیدی ؟ پلیسا به هیچ جا نرسیدن ؟ چه خبری از اون روباه مکار؟ وحید چند لحظه سکوت کرد و گفت : فعلا خبری نیست ، صابخونه زری خانم اومده کلانتری و متوجه شدیم که همین امروز زری تسویه حساب کرده و تمام مدارکش را گرفته و حتی کلید ساختمان هم تحویل داده بود...انگار یه قضیهٔ از پیش تعیین شده بوده و زری نقشه هایی برای تو و ژینوس داشته ، حالا چه نقشه هایی نمی دونم ،اما چرا ناگهان تو رو از اتاق بیرون کرده ،اینم جای تعجب داره، حالا پلیسا دارن اطلاعات گوشی مهسا را استخراج میکنن ، دعا کن چیز درست درمونی بتونن ازش دربیارن.. حلما نفسش را محکم بیرون داد و گفت : من دارم قبض روح میشم ، تو رو خدا زودتر یه خبر درست درمون بیار... وحید چشمی گفت و ادامه داد: دست من نیست عزیز دلم ،اما با این حال چشم و گوشی را قطع کرد حلما گوشی را به کناری انداخت و به مادرش که انگار بسیار متعجب بود نگاه کرد. مادرش شمرده شمرده گفت : ببینم، من درست متوجه شدم ، تو با ژینوس دعوات شده؟ منظورت از روباه مکار ژینوس بود؟ حلما با یاد آوری پیام های ژینوس بغضی سنگین گلوش را چنگ میزد و همانطور که اشک در چشماهیش حلقه زده بود سرش را به نشانه بله تکون داد و گفت : دعوامون نشده ، اما...اما حالا متوجه شدم ژینوس برای من یه دوست نبوده.... ادامه دارد... 📝ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
پروانه های وصال
#راز_پیراهن قسمت بیست و‌پنجم: حلما همانطور که در بغل مادر بود هق هقش بلند شد و گفت :ژینوس غیب شده...
قسمت بیست و ششم: ژینوس که از ترس مثل مجسمه گچی ،سفید شده بود ، از وسط صندلی ها آینه جلو را نگاهی کرد ،چهرهٔ راننده براش خیلی ترسناک می آمد و زری هم که مثل یک کنه به دستش چسپیده بود و گهگاهی نگاهی خریدارانه به ژینوس می کرد . ماشین به سمتی میرفت که برای ژینوس ناآشنا بود. زری نگاهی به راننده کرد و گفت : اون چشم بند را بده ،فک کنم الان لازمه بزنم چشمای این دختر و بعد همانطور که چشم بند را صاف میکرد رو به ژینوس گفت : ای دخترک ورپریده چرا به من نگفتی که دوستت اینقدر پاستوریزه هست ، حالا باید دنبال یکی دیگه بگردم ، کارم را سخت کردی سختتتتت... اما منم بیدی نیستم که با این بادها بلرزم.. ژینوس که از هر حرف زری هراسی در دلش می افتاد با لکنت گفت : ز...زری خاانم می خوای چکار کنی؟ من دارم میترسم. زری خنده بلندی کرد و همانطور که چشم بند را روی چشمهای ژینوس میگذاشت گفت : ترس از چی؟؟ شما از بین چندین و چند صد مشتری من برگزیده شدین ، قراره کارهای بزرگی انجام بدین و اگر بشه چیزهایی به دست میاری که توی رؤیاهات هم نمی تونی بهش فکر کنی... ادامه دارد... 📝 ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
پروانه های وصال
#راز_پیراهن قسمت بیست و ششم: ژینوس که از ترس مثل مجسمه گچی ،سفید شده بود ، از وسط صندلی ها آینه
قسمت بیست و هفتم : ژینوس از حرفای زری میترسید ، اصلا حس میکرد زنی که الان در کنارش هست اون زری قدیمی نیست و یک حس ناشناخته بهش میگفت ازش فاصله بگیر حتی اگر شده خودت را به بیرون از ماشین پرت کن ... اما حالا دیگه کار از کار گذشته بود ، چشم بندی مشکی روی چشماش را گرفته بود و درهای ماشین هم قفل بود. ماشین وارد جاده شده بود ، ژینوس میدانست که مقصد زری هر کجا باشد بیرون از تهران است و از این فکر پشتش می لرزید ، یعنی چه بلایی قراره سرش بیاد... ژینوس به کارهایی که کرده بود فکر می کرد ، بدبینی وحید به حلما و حس بد حلما به وحید ، فقط و فقط کار ژینوس بود ، آخه ژینوس از همون لحظه اولی که وحید را دید ، دل از دست داد و با خود عهد کرد که این دکتر خوش تیپ را از آن خود کند ، ژینوس با خود فکر می کرد که او پای حلما را به خانه زری و بحث رمال و فالگیر و احضار روح کشاند چون می دانست وحید به شدت از این چیزا نفرت داره ، او طوری ماهرانه نقشه چید که وحید هم با اون همه زرنگی و هوش و ذکاوت گول خورد و فکر می کرد حلما اهل این مجالس هست و تا به حال نقش بازی می کرده است. نقشه اش خوب پیش میرفت ، وحید و حلما از هم دور و دورتر می شدند و امید رسیدن به وحید در دل ژینوس جوانه زده بود ، تا جایی که راز دلش را برای وحید برملا کرد اما وحید هیچ توجهی به او نمی کرد. ژینوس نا امید نشده بود این جلسه احضار هم آخرین تیر ترکشش بود که مثل اینکه بر جان خودش نشست و اینک با چشمانی بسته رو به آینده ای نامعلوم پیش میرفت. ژینوس از یاد برده بود که اراده خداوند فوق اراده هاست و تا او نخواهد برگی از درخت نمی افتد ، وقتی حلما و وحید جفت هم هستند پس حیله های زینوس کارگر نیست و عاقبت در چاهی می افتد که خودش آن را کنده... ادامه دارد... 📝ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
#تقویت_عزت_نفس 28 ولی کسی که ماشین چند میلیاردی داشته باشه چی؟ ❇️🔶 قطعا اهل احتیاط هست. هی مراقبه
29 🔶 یکی دیگه از اثرات تقوا اینه که آدم میدونه که هر وقت بره در خونه خدا، حتما خداوند مهربان تحویلش میگیره. 💞 حتما خداوند عزیزمون خیلی زود ما رو میبخشه... میدونید ما آدما چجوری فکر میکنیم؟ 🔺 فکر میکنیم ما برای اینکه توبه کنیم و بخشیده بشیم باید چند سال در خونه خدا ضجه بزنیم و بدبختی بکشیم تا شاید خدا ما رو ببخشه! فکر میکنیم حالا که گنهکار شدیم دیگه مثل تیکه لجن خیلی طول میکشه که خدا ما رو ببخشه! نه بزرگوار... شما تا یه ثانیه توی ذهنت بیاد که خدایا من خراب کردم درستم کن... همون ثانیه اول خدا بخشیده و پاکت کرده... 👈🏼 چون تو ذاتت پاک و با ارزش هست... یه الماس اگه روش یه مقدار خاک نشسته باشه آیا دیگه بی ارزشه؟ آیا دیگه باید بندازنش دور؟ ❇️ 💎 نه! با یه فوت مثل روز اولش میشه... چون ذاتش ارزشمنده... تو هم همینی دیگه... پاک تر از الماس... 🔹
🕊🪷🕊🪷🕊🪷🕊🪷🕊🪷🕊 لبَّیک؛ لبَّیک؛ اللّهمّ لبَّيك ... حواسمان هست...؟ امسال هم ما یک حاجی اعزامی داریم، مردی که هزاران سال است، تنهایی سفر کرده، تنهایی تقصیر کرده، نماز عیدش را به تنهایی خوانده و قطعاً بارها به دیوار کعبه تکیه داده و برای شيعيانش اشک‌ها ريخته... مگر می‌شود پدر، به یاد فرزندانش نباشد؟ تنهاترین حاجی عرفات بی شک به یادمان خواهد بود .. آقا جانم سلام حَجُّکم مَقبْول و سَعْیُکم مَشْکور یا رب، ما را به طواف وجودشان متنعم کن... العجل عید قربان من آن دم که فدای تو شوم 🕊اَلْلّٰهُمََّ صَلٍّ عَلیٰ مُحَمَّدٍوَاٰلِ مُحَمَّدٍ     وَ عَـجِّــــــلْ فـَرَجَهـُـــــمْ 🕊‌‌‌‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَ     بحق‌ زینبــــ ‌کـبرۍ(‌س)
🕊🪷🕊🪷🕊🪷🕊🪷🕊🪷🕊 🪷عید قربان و ندبه گل فاطمه، کجایی؟تو که تمام حج مایی... ▫️آقاجان عید_قربان آمده، برای حجاج بیت‌الله الحرام اوج بندگی در عید قربان در طواف به دور خانه دوست تحقق می‌یابد. 🪷کاری که یکی از مهم‌ترین اعمال روز عید قربان است و بلکه یکی از مهم‌ترین اعمال حج است چون به معنای اوج بندگی و در فرمان خدا بودن است. ▫️آقاجان ای محور هستی،عالم، وجود شما در جامعه به‌مثابه کعبه می‌ماند که مردم باید به دورتان بگردند و از فیوضات وجودی تان بهره ببرند. 🪷مولا جان! همه عالم باید در فرمان و اطاعت تان باشند،وگردتان طواف کنند، ▫️آقاجان،شاید به همین علت است که یکی از اعمال روز عید قربان قرائت دعای ندبه است، تا ندبه کنیم در فراق تان و بگوییم غصه داریم از این‌که شما در میان ما هستید و شما را نمی‌بینیم و نمی‌توانیم مستقیماً با شما ارتباط داشته باشیم. ▫️ عزیز علی ان اری الخلق و لا تری 🪷می‌دانیم حل مشکلاتمان، شما هستید و فراقتان ما را اندوهگین کرده است. ▫️لذا در روز عید قربان، روز اوج بندگی، دعای ندبه می‌خوانیم، به یادتان که باید مانند کعبه گرد وجودتان بگردیم و مطیع بی‌چون‌وچرایتان باشیم. 🪷تنها راه رسیدن به این نحوه از اوج اطاعت و بندگی در رکاب تان انتظار است و امیدواریم که از منتظران خوبتان باشیم. به امید ظهورتان 🕊 بازآ که قربانت شویم.... همچو اسماعیل به فرمان خدا رامت شویم عید قربان است و هر که میدهد قربانی اش آرزو داریم که قربانی قربانت شویم.. دستهایمان را رها نکن آقاجان... دورت بگردم بابا مهدی فاطمه... 🕊اَلْلّٰهُمََّ صَلٍّ عَلیٰ مُحَمَّدٍوَاٰلِ مُحَمَّدٍ     وَ عَـجِّــــــلْ فـَرَجَهـُـــــمْ 🕊‌‌‌‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَ     بحق‌ زینبــــ ‌کـبرۍ(‌س)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 زاکانی: با ریال درآمد کسب می‌کنیم و دلاری خرج می‌کنیم ▪️◾️▪️ ▪️مشکل اقتصادی ایران تحریم نیست بلکه تجویزهای اقتصادی آمریکاست. |
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 پورمحمدی: حل مشکلات اقتصادی صرفا راهکار اقتصادی ندارد ▪️◾️▪️ ▪️ما آمار و ارقام را می‌بینیم اما مردم روزمره درگیر مشکلات اقتصادی هستند. |