eitaa logo
پروانه های وصال
7.9هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
21.5هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خمیری که تو این ویدیو باهاش پیتزا درست کردم اصلااا خشک نمیشه یه خمیر جادوئیه🤩 برای پیراشکی و نون هم میتونید ازش استفاده کنید😍 مواد لازم: تخم مرغ:۱ عدد شیر ولرم:۱ روغن مایع:نصف لیوان نمک:۱ق،چ خمیر مایه:۱ ق.غ شکر:۱ ق.غ شیر ولرم برای مخلوط کردن با خمیر مایع:یک چهارم لیوان آره:۲/۵ تا ۳ لیوان تا جایی اضافه کنید که خمیر به دست نچسبه مواد لازم سس پیتزا: گوجه:۲ عدد برای پوره کردن ریحون سیر:۲ حبه رب:۱ ق.غ ادویه ها:نمک،فلفل سیاه،پاپریکا،آویشن روغن زیتون:۱ ق،غ ✅دمای مورد نیاز برای فر گازی:۱۸۰ درجه به مدت ۳۰ دقیقه ۵ دقیقه آخر هم گریل رو روشن کنید پنیر روش طلایی بشه ⠀ ✅دمای فر برقی:۱۶۰ به مدت ۳۰ الی ۳۵ دقیقه تو سولاردوم هم تو برنامه پخت پیتزا بذارین قشنگ میپزه @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مواد لازم برای کیک شکلاتی آرد قنادی دو لیوان پودر کاکائو ۵ قاشق سوپخوری بیکینگ پودر یک قاشق مرباخوری تخم مرغ ۴ عدد شکر یک لیوان شیر یک لیوان روغن مایع یک لیوان وانیل نوک قاشق چایخوری نمک نوک قاشق چایخوری مواد لازم برای سس شکلاتی شیر یک لیوان و نیم شکر ۵ قاشق غذاخوری پودر کاکائو ۴قاشق سوپخوری شکلات تلخ مقداری روغن مایع نصف استکان نوش جونتون 😍😍 @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
#قسمت_ششم #ویشکا_۱ وارد خانه شدم متعجب از صدا هایے ڪه در خانه مے آمد در را باز ڪردم عمه روژین به
چشمانم را باز ڪردم نگاهے به ساعت ڪوچڪ روبروے تخت ڪردم بلند شدم و اتاق را مرتب ڪردم از پله ها پائین رفتم مامان برخلاف همیشه میز صبحانه را چیده بود و مشغول صبحانه خوردن بود ، وردشاد چند لقمه نان به حالت ایستاده خورد چند قلپ از چایش را نوشید خداحافظے ڪرد رفت نگاهے به مامان ڪردم وردشاد با این همه عجله ڪجا مے رود ؟ با دوستش قرار گذاشته است تا با هم ڪار بانڪے انجام بدهند بیا بنیشین صبحانه بخور صندلے را به سمت خودم ڪشیدم نشستم روے میز همه چیز آماده بود بعد از صبحانه من امروز با بچه ها ناهار بیرونم با ڪدام دوستات مے خواهے بروے ؟ آشنا هستند دوباره به اتاق برگشتم لباسے ڪه از قبل آماده ڪرده بودم پوشیدم و وسایل را در ماشین گذاشتم سوار شدم حرڪت ڪردم ده دقیقه بعد نرگس تماس گرفت پشت چراغ خطر بود نتوانستم پاسخ بدم چند دقیقه بعد در گوشه اے ایستادم و تماس گرفتم سلام عزیزم ڪجایے حرڪت ڪردے ؟ سلام خوبین بله توے راه هستم شما رسیدید ؟ نرگس : بله ما یڪ مڪان مناسب براے نشستن انتخاب مےڪنیم رسیدے تماس بگیر حتما ! مدتے بعد به محل قرار رسیدم بعد از پارڪ ماشین وسایل را برداشتم دوباره با نرگس تماس گرفتم تا همدیگر ببینم بعد از چند دقیقه نرگس نرگس را دیدم سلام و احوال پرسے ڪردیم نرگس مرا به دختران پایگاه معرفے ڪرد ، دختران هم بسیار گرم صمیمے با من احوال پرسے ڪردند نرگس نگاهی به دختران کرد براے تولد امام زمان ڪارت پستال آماده ڪردیم مےخواهیم با سلیقه ے خودتان را تزئین ڪنید. یڪے از دختران چند شاخه گل آورد و به نرگس داد. ساقه هاے گل را ڪوتاه ڪنید و دورش را با ڪاغذ رنگے ببچید نرگس هم در ڪنار ما نشست و شروع به ڪشیدن قلب هاے ڪوچڪ ڪرد براے روے ڪارت پستال بچسبانیم تا ظهر مشغول آماده سازے هدیه بودیم بعد از خواندن نماز ظهر و عصر سفره ے ناهار را پهن ڪردیم همه مشغول خوردن غذا شدیم درحالے چند تا از دختران شوخے مےڪردند و همه مے خندیدیم بعد از ناهار با نرگس صحبت ڪردم پیشنهاد ڪرد ڪه حتما جلسات هفتگے را شرڪت ڪنم در آن جا مے توانم سوالاتم را بپرسم. ڪم ڪم خورشید طلایے رنگش به سرخے مے گرایید، هوا در حال تاریڪ شدن بود با ڪمڪ دختران وسایل را جمع ڪردیم و به سمت اتوبوس بردیم . دختران سوار اتوبوس شدند من و نرگس در حالے همدیگر در آغوش گرفته بودیم خیلے روز خوبے بود ممنون ڪه آمدین از تو ممنون ڪه مرا با این جمع آشنا ڪردے @parvaanehaayevesaal نویسنده :تمنا ❤️😘
پروانه های وصال
#قسمت_هفتم #ویشکا_۱ چشمانم را باز ڪردم نگاهے به ساعت ڪوچڪ روبروے تخت ڪردم بلند شدم و اتاق را مرتب ڪ
نگاهے به سمت راست خیابان ڪردم در جستوجوے مڪان مناسب براے پارڪ ماشین بودم ، وارد پایگاه شدم صداے مولودے خوانے از طریق دستگاه صوت مے آمد دختران زیادے در آن جا مشغول فعالیت بودند نگاهے به اطراف ڪردم فضایے بسیار زیبایے بود پارچه هاے رنگے با تزئینات بادڪنڪ🎈 آویزان شده بود دختران روسرے هاے رنگ شاد پوشیده بودند در حالے ڪه با شادے مے خندیدند فضاے آن جا را تزئین مے ڪردند نرگس از دور مرا دید و با هیجان به طرف من آمد سلام عزیزم خوش آمدی سلام نرگس جان چقدر این جا قشنگ هست زحمت دختران هست بیا عزیزم یڪ شربت بخور به مناسبت عید امروزجشن داریم البته سخنرانے هفتگے سر جاے خودش هست دنبال نرگس به سمت آشپزخانه رفتم فضایے ڪه وسایل پذیرائے را آماده مے ڪردند ڪلمن بزرگے در آنجا وجود داشت چند قطعه یخ هم درون آن بود دو تا از دختران مشغول پرڪردن لیوان هاے شربت بودند نرگس حسابے سرش شلوغ بود در حال آماده سازے جشن بود دختران عزیزم حاج آقا تا ده دقیقه دیگر تشریف مے آوردند ڪار ها زودتر تمام ڪنید تا براے سخنرانے ایشان آماده شویم بعد از ورود حاج آقا به پایگاه دختران با صداے بلند صلوات فرستادند و صداے مولودے را ڪم ڪردند همه براے شنیدن صحبت هاے ایشان آمده شدیم حاج آقا بعد از تشڪر از تدارڪ این جشن ، بحث هفتگے خودش را آغاز ڪردجایگاه ویژه خانم در 《 همان طور ڪرد ڪه قبلا گفتیم موضوع بحث در مورد اسلام است 》 جایگاه واقعے خانم در اسلام بسیار ارزشمند یڪ است یڪ خانم مے تواند در امور اجتماعے ،فرهنگے و حتے اقتصادے نقش مهم داشته باشند پیامبر به جایگاه به جایگاه دختر در خانواده اهمیت زیادے مے دهد و توصیه مےڪند به همه مسلمانان است ڪه دختران خود را گرامے بدارید برخے از خانم ها اعتراض مے ڪنند ڪه اسلام ما را محدود ڪرده است و در صورتے ڪه اسلام به یڪ خانم اجازه ے فعالیت اجتماعے در جامعه داده است ولے با پوشش مناسب ڪه باعث جلب توجه نا محرم نشود در فڪر فرو رفتم چرا تا این لحظه فڪر مے ڪردم اسلام این قدر دین سخت گیرے است، از حجاب خیلے بدم مے آمد اما وقتے با نرگس آشنا شد بخصوص اتفاق آن شب ڪمے نظرم تغییر ڪرد در میان سخنرانے حاج آقا یڪ سوال پرسیدم. @parvaanehaayevesaal نویسنده :تمنا 🍀🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠 🔸سرود فوق‌العاده زیبای هوای مادری🔸فقط حال خوش بچه‌ها و مادرا رو ببینید که چه اشک شوقی می‌ریزن.🥹 🎤شعر و نوای: عبدالحسین شفیع پور 🎼همخوانی: گروه سرود محیصا، در سالن همایش حرم امام رضا (علیه‌السلام) @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدحجت نظری شما در قبال فرزندان و برادران و و ان خود كه آشنائي با احكام و مسائل اسلامي ندارند مسئول هستيد بايد آنان را آشنا به فرامين الهي تا آنجايي كه توان داريد بنماييد, اينقدر بي تفاوت از مسائل نگذريد شما در آخرت بايد جوابگو باشيد, دستورات اسلام را عاميانه برايشان تشريح كنيد. 📎فرماندهٔ گردان ابوالفضل لشگر ۱۶ قدس گیلان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شادی روح مطهر امام راحل وشهدا 🌷صلوات🥀 اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ 🥀 @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 ظهور امام‌زمان (عج) با گوشه‌ی خانه و مسجد نشستن و عجل لولیک الفرج گفتن و به جامعه بی‌توجهی کردن، نزدیک نمی‌شود. 🌑 تنها گوشه گیری کردن و دعای فرج خواندن، مثل این است که در شب تاریک انسان یک چراغ هم روشن نکند چون فردا قرار است خورشید عالم‌تاب طلوع کند. ✅ ظهور امام زمان (عج) با کار و زمینه سازی ما در جامعه، متحد کردن مسلمانان با یکدیگر و مبارزه با ظلم و فساد نزدیک می‌شود. 🏷 @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️خیلی ⭕️هشدار رهبری: « را نباید در اختیار دشمن قرار داد که بتواند علیه کشور و علیه ملت توطئه کند.» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@parvaanehaayevesaal
به خراسان‌شمالی رفت 🔹رئیس‌جمهور در دومین سفر استانی خود برای شرکت در اختتامیه اجلاسیه سراسری نماز و پیگیری مسائل خراسان‌شمالی وارد فرودگاه بجنورد شد. @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_دویست_شصت_سوم🎬: برادران یوسف به سمت کنعان حرکت کردند و گویی دل ی
🎬: یوسف نبی به آنها فرمود: چاره کارتان راحت است، آنطور که شنیده ام هر کدام از شما دارای تعداد زیادی حیوانات اهلی از گاو و گوسفند و شتر و اسب گرفته تا مرغ و پرندگان دیگر، شما می توانید در ازای دریافت گندم از حیوانات خود به حکومت بدهید. آنها که چاره ای نداشتند، قبول کردند و روش یوسف این بود که آن حیوانی که به ازای خرید گندم به حکومت داده میشد را مهر حکومتی میزد و به صاحبش میداد تا نگهدارد و در وقت معین از آنها بگیرد. به این ترتیب ثروتمندان نه پول داشتند و نه زیورالات و نه حیوان و سال بعد مشکل بیشتر شد و مرفهین که اینکه از ثروت خود نزول کرده بودند چیزی برای خرید گندم نداشتند و این بار یوسف پیشنهاد کرد که می تواند در ازای ارائه سند خانه به آنها گندم دهد،یعنی خانه هایشان هم به نام حکومت می خورد و آنها به نوعی مستأجر حکومت بودند. و سرانجام در آخرین سال خشکسالی، ثروتمندان مصر که حالا دیگر هیچ در بساط نداشتند، به ازای امضا سند بردگی خود نسبت به حکومت مصر، گندم که حکم طلا را داشت دریافت می کردند. حالا جامعه ی مصر یکدست شده بود، اختلاف طبقاتی وجود نداشت، تقریبا همه برده حکومت شده بودند و خزانه مصر مملو از پول و سکه و طلا و هر آنچه که فکرش را بکنید شده بود. آنطور که یوسف حساب کرده بود حالا دیگر موسم برگشت برادران بود، دل در دلش نبود و روزها را می شمرد تا برادران از راه برسند و برای همین نگهبانانی مخصوص بر دروازه های شهر گذاشته بود تا به محض ورود برادران کنعانی او را مطلع نمایند ادامه دارد... 📝به قلم:طاهره سادات حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_دویست_شصت_چهارم🎬: یوسف نبی به آنها فرمود: چاره کارتان راحت است،
🎬: در کنعان، سهم گندمی که عزیز مصر به آنها داده بود رو به پایان بود و برادران به نزد یعقوب رفتند و به او اطلاع دادند که برای گرفتن گندم، بار دیگر باید به مصر بروند، یعقوب مخالفتی با رفتن آنها نداشت اما وقتی شرط عزیز مصر را برای دادن گندم به فرزندانش شنید با آنها مخالفت کرد و گفت اجازه نمی دهد که بنیامین همراه آنها برود. برادران یوسف برای رفتن به مصر به هر بهانه ای دست می زدند، آنها به پدرشان گفتند که کارگزاران عزیز مصر بهای هر گندم را که آنها پرداخت کرده بودند در خورجین هر کس مابین گندم هایش پنهان کرده است و آنها ادامه دادند که باید حتما به مصر برگردیم و دلیل این واقعه را از عزیز مصر جویا شویم و به پدرشان گفتند: عزیز مصر آدمی خداشناس و مهربان است او بسیار مهمان نواز بود و حتی پول گندم هایی را که به ما داده بی آنکه بفهمیم به ما برگرداند، پس ایشان نمی تواند نیت سوئی داشته باشد و ما چون چشمانمان از بنیامین محافظت می کنیم، اما حضرت یعقوب فرمود: من قبلا هم از این حرفها شنیده ام و به شما اعتماد کردم و فرزندم را از دست داده ام، دیگر نمی خواهم آن واقعه بار دگر تکرار شود. در این هنگام از پسران اصرار و از یعقوب انکار... تا اینکه ذخیره گندم بسیار کم شد و صدای همه ی کنعانیان در آمد، مردم برای زندگی و زنده ماندن مجبور بودند به مصر بروند. در این هنگام حضرت یعقوب که نمی توانست به واسطه دلدادگی به بنیامین مانع خیری شود که از طریق رفتن او به مصر، برای بچه ها و نوه هایی که گرسنه بودند اتفاق میافتاد. در اینجا اصلا بحث اعتماد یعقوب به فرزندانش نبود؛ بلکه وجه اعتماد او به خدا بود. پس به پسران خود گفت: در ازای دادن تعهد و بستن میثاق اجازه همراهی بنیامین با آنها را خواهد داد و اگر به تعهدشان عمل نکردند، از دین خدا خارج خواهند شد. پسران قبول کردند و با یعقوب و خدای یکتا پیمان بستند که در امانت خیانت نکنند. یعقوب با این شرط اجازه سفر به مصر را به آنها داد و سپس به پسرانش توصیه کرد: از آنجایی که من همه دارایی و فرزندان ام را میفرستم و شما نیز فرزندان ابراهیم هستید و البته از نظر هیکل و زیبایی هم یک سرو گردن از همه بالاترید و در معرض چشم زخم مردم هستید پس همه با هم از یک دروازه وارد نشوید تا باهم دیده نشوید و همچنین عزیز مصر هم نتواند شما را شناسایی کند، هرچند که من نمیتوانم قضای پروردگار را تغییر دهم. پسران یعقوب همگی با اهالی کنعان به سمت مصر حرکت کردند، اینبار بنیامن هم همراه آنان بود، آنها از عزیز مصر و رفتارش برای بنیامین داستان ها می گفتند و بنیامین نمی دانست چرا وقتی حرف عزیز مصر می شود احساس خاصی پیدا می کند. ادامه دارد... 📝به قلم:طاهره سادات حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_دویست_شصت_پنجم🎬: در کنعان، سهم گندمی که عزیز مصر به آنها داده بو
🎬: بالاخره بعد از گذشت روزها از شروع حرکت کاروان کنعانیان، در صبح زودی، کاروان به مصر رسید، پسران که حرف پدر را آویزه ی گوششان کرده بودند در دسته های چند نفری تقسیم شدند و از دروازه های مختلف وارد مصر شدند. مأموران مخصوص یوسف که در دروازه ها قرار داشتند و به آنها حکم شده بود که به محض رؤیت یازده برادر کنعانی، عزیز مصر را خبر کنند، با وجود اینکه پسران یعقوب وارد مصر شده بودند نتوانستند آنها را شناسایی کنند، چرا که آنها طبق توصیه ی پدر از یکجا وارد نشدند و ماموران فقط دسته های بالای ده نفر را کنترل می کردند‌. اما وقتی اراده ی خدا بر این قرار گرفت که اتفاقی بیافتد، هر چه بشر دست و پا هم بزند و تلاش هم بکند آن اتفاق می افتد. پسران یعقوب هنگام ورود به مصر شناسایی نشدند، اما زمانی که به سیلوها رسیدند و خواستند گندم تهیه کنند، یکی از ماموران مورد اعتماد یوسف که برای همین بر سر سیلوها حضور داشت و قبلا برادران یوسف را دیده بود، آنها را شناسایی کرد و پس از ساعتی کنکاش همه ی برادران را که متفرق شده بودند گرد هم آورد و به سمت قصر عزیز مصر حرکت داد. درست است که برادران از اینکه شناسایی شده بودن زیاد خوشحال نبودند، اما در دل ذوق داشتند که دوباره به میهمانی عزیز مصر می روند و پذیرایی های آنچنانی از آنها خواهد شد و به قول معروف دلی از عزا در می آورند. برادران وارد قصر عزیز مصر شدند و مانند دفعه قبل، سفره ی رنگانگی که مملو از انواع و اقسام غذاها و نوشیدنی ها بود، جلویشان گستراندند، برادران برای اینکه بنیامین را به نوعی کم محل یا تحقیر کنند زیرا هنوز حس حسادت در وجودشان شعله میکشید، تصمیم گرفتند که هر برادری که مادرشان یکیست روبه روی هم قرار گیرند و در این میان بنیامین، گوشه ی تالار و قسمت انتهایی سفره، به تنهایی نشسته بود، در این هنگام غلامی ورود عزیز مصر را اعلام کرد و یوسف با سلام و علیکی کوتاه بر صدر مجلس نشست، او می خواست هر چه زودتر بنیامین را ببیند. ادامه دارد... 📝به قلم: طاهره سادات حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
پروانه های وصال
#نکات_تربیتی_خانواده 130 روح همیشه جوان 🔷 یه موضوعی که معمولا ازش غفلت میشه اینه که در نگاه دینی،
۱۳۱ 🔹 پیامبر اکرم فرمودند: ✨[ نَفس ابن آدم شابَّه وَ لَوِ التَقَت تَرقُوتاه مِنَ الکِبر اِلّا مَنِ امتَحَنَ الله قَلبهُ لِلتَقوی وَ قَلیل ما هُم ]✨ 🔷 طبق این روایت، "روحِ انسان هیچ وقت پیر نمیشه، حتی زمانی که جسمش شدیداً پیر میشه 👈 بازم روحش دنبال لذّت بردن هست". 📚 میزان الحکمه/ حدیث ۲۰۱۰۲ 🌺🌷💖🌺🌷 ✅ طبیعتاً ما باید خیلی به فکرِ دورانِ پیری خودمون باشیم. 🚷 نباید طوری از بدن سوءاستفاده کنیم که توی پیری دیگه "توانی برای لذّت بردن" نداشته باشیم. ✔️✔️👆👌 * یه سؤال؟❓ 🔹 تا حالا شده دورانِ پیری خودتون رو تصوّر کنید؟ 🔸دلتون میخواد توی دورانِ پیری بازم "لذّت ببرید" یا نه؟؟ 🌺
🌱 ساعتی_از_ساعات_بهشت 💥🌘💥 بین_الطلوعین ✨ بیداری بین الطلوعین ، نور است و فیض بسیار بزرگی می باشد. ✨ واگر سالک قبل از اذان صبح بیدار باشد  و نماز شب نیز بخواند، نور علیٰ نور است. ✨ اگر به علتی اقبال نداشت لااقل سعی کند در سحر بیدار باشد ✨چرا که نفْس بیداری شب موجب تنویر (نورانی شدن) قلب و دل سالک       می شود. 📚نورمجردجلد1ص293 🌹امام رضا علیه السلام: ✨مابین طلوع سپیده صبح تا طلوع خورشید ملائكه الهى ارزاق انسان ها را سهمیه بندى مى نمایند. 🚫هركس دراین زمان بخوابد غافل ومحروم خواهد شد. 📙تهذیب الأحكام,ج 2،ص 242 🍃🌺 علت اکثر مشکلات ✍️استاد فاطمی نیا : علت خیلی از مشکلاتی که ما تو خونه هامون داریم، درگیری ها، بداخلاقی ها، عصبانیت ها، بی حوصلگی ها، غرغرها، دل شکستن ها و ... ✅اینه که فرشته ها تو خونه مون نیستن. تو خونه مون پر نمیزنن... ذکر نمیگن. خونه ای که توش پر فرشته باشه میشه خود بهشت. پر از لطف و صفا و شادی و یاد خدا. ⁉️حالا چیکار کنیم که فرشته ها مهمون خونه مون بشن؟ چه کارایی نکنیم که فرشته ها رو پر ندیم؟ [1.] حدیث کسا زیاد بخونیم. [2.] سعی کنیم نمازها تا جای ممکن اول وقت باشه. [3.] نماز قضا داشتن خیییلی اثر بدی داره. [4.] چیز نجس تو خونه نگه نداریم. همه جای خونه مون همیشه پاک پاک باشه. [5.] توی خونه داد نزنیم. حتی با صدای بلند هم حرف نزنیم. فرشته ها از خونه ای که توش با صدای بلند صحبت بشه میرن. [6.] حرف زشت و غیبت و دروغ و مسخره کردن و اینا هم که مشخصه. [7.] سعی کنیم طهارت چشم و گوش و زبان و شکممون رو تا جای ممکن تو خونه حفظ کنیم. [8.] وقتی وارد خونه میشیم با صدای واضح سلام کنیم. حتی اگه هیچ کس نیست چهارتا ذکر قرآنی آرامش بخش که توی زندگیت معجزه ها میکنه: 1🍀-حسبنا الله و نعم الوکیل (برای وقتایی که ترس و اضطراب داری) 2🍀-لا اله الا انت انی کنت من الظالمین (وقتی خیلی ناراحتی و دلت گرفته) 3🍀-افوض امری الی الله ان الله بصیربالعباد (برا وقتایی که میخوای خدا مکر و حیله دیگران رو در حق تو خنثی کنه) 4🍀-ماشاالله لا حول ولا قوه الا بالله (برا وقتایی که طالب زیبایی در دنیا هستی) 9. توی خونه زیاد صلوات بفرستیم @parvaanehaayevesaal