1_26984901.mp3
3.3M
خیلی دعا کردم نشد
مشکُ بغل کردم نشد
داداش حسین شرمندتم
رفتم که برگردم ،نشد...
animation.gif
1.62M
🏴
دستها را برده ام بالا
سپردم دل به آن والا
و از عمق وجود خود
خدایم را صدا کردم
نمیدانم چه میخواهی
ولی من برای تو
برای رفع غمهایت
برای قلب زیبایت
برای آرزوهایت
به درگاهش دعاکردم
شبتون حسینی
animation.gif
10.13M
سلام
بر علمدار کربلا
سلام بر روز
عشق وحماسه
سلام برتاسوعا
سلام برعاشقان
آن حضرت
روزتان پراز عشق
به حضرت عباس
تاسوعای حسینی تسلیت 🏴
animation.gif
2.07M
@parvaanehaayevesaal🏴
به رسم ادب روزمونو
با سلام بر
سرور و سالار شهیدان
اقا اباعبدالله
شروع میکنیم
اَلسلامُ علی الحُسین
وعلی علی بن الحُسین
وَعلی اُولاد الـحسین
وعَلی اصحاب الحسین
animation.gif
517.7K
به شیر بیشه
صحرای کربلا صلوات
به پاسدار و
علمدار نینوا صلوات
به آنکه داد
دو دستش به راه دین خدا
به دستگیر
همه خلقِ بینوا صلوات
یا حضرت عبّاس! بگو محتشمات را،
از جوهره علقمه پر کن قلمات را
جاری شود از دامنهاش چشمهای از خون
بر دوش بگیرد اگر الوند غمات را
یک دست تو در آتش و یک دست تو بر آب
دندان به جگر گیر و به پا کن علمات را
آن جا که علی اصغر شش ماهه شهید است
شاعر یله کن قافیه درد و غمات را
بی نیزه و بی اسب بماناد؛ که بی دست
چون باد برآشوب که دشمن همه بید است
بگذار گشایش گر این واقعه باشی
بر علقمه قفلیست و دست تو کلید است
ابروی ترک خورده عبّاس ... خدایا
شقّ القمر از لشکر ابلیس بعید است
بر نیزه سر توست که افراشته گردن؟
یا سرخترین سوره قرآن مجید است؟
روزی که سر از ساقه هر نیزه بروید
در عالم عشّاق عزاییست که عید است
بایست قلم گردد اگر از تو نگوید
دستی که نویسنده این شعر سپید است
شمشیر کن از فرط جنونت قلمات را
چون قافیه باخته شعر یزید است
چون قافیه باخته شعر یزید است
شمشیر کن از فرط جنونت قلمات را
یا حضرت عبّاس! قدم رنجه کن، آرام
بگذار به چشمان ملائک قدمات را ...
آیت الله اراکی (ره) فرمودند:
شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت: خیر.
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه
با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟
جواب داد: هدیه ی مولایم حسین (ع) است!
گفتم چطور؟
با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد. سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید.
ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند اینهمه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد.
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین (علیه السلام) آمد و فرمود:
به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی. این هدیه ما در برزخ. باشد تا در قیامت جبران کنیم!
همیشه برایم سوال بود که امیرکبیر که در کاشان به شهادت رسید چگونه با امکانات آن زمان مزارش در کربلاست.
جواب، عشق به مولایش امام حسین (علیه السلام) بود.
📚 منبع: کتاب آخرین گفتار
سلام مولای عزیزم ، مهدی جان
در التهاب مصیبت جانکاه شقایقها می سوزیم ، بر سر و سینه می زنیم ، اشک می ریزیم و از کرامت بی پایان این سفره تا اوج پر می کشیم ، می بالیم و به آسمان ، به زلال اجابت نزدیک می شویم ...
و در شکوه این اشک و سوز و دعا و پرواز ، جز ظهور تو ، ای داغدارِ اصلی روضه ها ، چه داریم که از خدا بخواهیم ؟
پروانه های وصال
#نکات_تربیتی_خانواده ۱۳ 🔹مومن کیه؟ ✔️ کسی که دروغ نمیگه، فحش نمیده، آبروی کسی رو نمیبره، دزدی نمیک
#نکات_تربیتی_خانواده 14
🔶 گفتیم که اگه توی یه خانواده ای آرامش باشه ، اگه ده تا بچه هم داشته باشن همه به خوبی تربیت میشن.😌
✅ ضمن اینکه به طور کلی هر چقدر تعداد بچه ها بیشتر باشه، تربیت بهتری هم خواهند داشت. ✔️
🌷بالاخره یه برادر بزرگ تری هست، یه خواهر کوچکتری و...
بزرگ تر ها سعی میکنن درست رفتار کنن جلوی کوچک تر ها
و کوچکتر ها هم توسط بزرگترها کنترل میشن.✅🌺
👌 بچه ها یه خودکنترلی پیدا میکنن
🚸 تقریبا میتونم بگم خیلی بعیده که یه پدر و مادر بتونن یه دونه بچه رو درست تربیت کنن!
🔻 خدا به داد اون پدر و مادرایی برسه که یه بچه یا دو بچه دارن!
خیلی سختشونه. براشون دعا کنید.☺️
💢 اگه بچه هاشون بد تربیت شدن قطعا مقصر هستن.
⚠️ راستی مراقب باشید شیطان فریبتون نده که اگه بچه بیارید فقیر میشید!
نه اصلا هم اینطور نیست.
اتفاقا بچه رزق و روزی خودش رو میاره...
💖 به خدا اعتماد کن...
پروانه های وصال
🌟💠﷽💠🌟 💌 @parvaanehaayevesaal💕 🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت ۱۲) #قسمت_دوازده ⛔️اما ناگهان دس
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ
(قسمت۱۳)
#قسمت_سیزده
هنوز چیزی نگذشته بود که صدای پای عابری مرا به خود آورد. گوشهایم را تیز کردم شاید بفهمم صدای پا از کدام سو است. عطر دل نواز نیک قلبم را روشن کرد. و این بار اشک شوق در چشمانم حلقه زد. 💫آغوش گشودم و با خوشحالی تمام او را در آغوش فشردم و تمام ماجرا را برایش بازگو کردم، تا مبادا از من رنجیده خاطر گردیده باشد. 🔆 نیک گفت: من نیز چون تو را در عقب خود نیافتم، از همان راه بازگشتم، به واسطه بوی بدی که در سمت چپ، جای مانده بود، از جریان آگاه شدم و در آن مسیر حرکت کردم. اما هر چه گشتم تو را ندیدم. 🕯تا اینکه به نزدیک غار رسیدم. گناه را دیدم که از غار بیرون میآمد و چون مرا دید به سرعت دور شد دانستم که تو را گرفتار کرده است، و چون داخل غار شدم صدای ناله را از دور شنیدم، خوشحال شدم و به سرعت به سمت تو آمدم. 🌺پس از لحظه ای سکوت نیک ادامه داد:
البته این راهی که آمدی، قبلا برای تو در نظر گرفته شده بود. اما به واسطه توبه ای که کردی این راه از تو برداشته شد هر چند گناه سعی داشت تو را به این راه باز گرداند...
هر طور بود بقیه راه را پیمودیم تا اینکه به محیط باز و وسیعی رسیدیم که باتلاق مانند بود و چون قدم در آن نهادم، تا زانو در آن زمین لجن زار فرو رفتم. ❎دیگر تا دهان در باتلاق فرو رفته بودم و توان فریاد کشیدن و کمک طلبیدن نداشتم، ✨که به ناگاه فرشته الهی پدیدار شد و طنابی را به نیک داد و گفت: این طناب را خودش پیشاپیش فرستاده، کمکش کن تا نجات یابد.
🌻فرشته رفت و نیک بلافاصله طناب را به سمت من انداخت. وقتی باتلاق را پشت سر نهادیم از نیک پرسیدم: مقصود فرشته از اینکه گفت: طناب را خودش فرستاده، چه بود؟ 🍀نیک گفت: اگر به یاد داشته باشی، ده سال پیش از مرگت، مدرسه ای ساختی که اینک کودکان و نوجوانان در آن به تعلیم و تربیت مشغول اند،خیرات آن مدرسه بود که در چنین لحظه ای به کمکت آمد. 💠پس از تصدیق حرف نیک با قیافه ای حق به جانب، گفتم: من پنج سال قبل از آن نیز مسجدی ساختم، پس خیرات آن چه شد؟
✨نیک گفت: آن مسجد را چون از روی ریا و کسب شهرت ساختی و نه برای خدا مزدش را هم از مردم گرفتی. ❓گفتم: کدام مزد؟! گفت: تعریف و تمجیدهای مردم، به یاد بیاور که در دلت چه می گذشت وقتی مردم از تو تعریف می کردند! تو خوشبختی آنان را بر خوشحالی پروردگارت مقدم داشتی. 🌻باید بدانی که خداوند اعمالی را می پذیرد که تنها برای او انجام گرفته باشد. 🍁حسرت وجودم را فراگرفت و به خود نهیب زدم: دیدی چگونه برای ریا و خودپسندی، اعمال خودت را که می توانست در چنین روزی دستگیر تو باشد، تباه کردی...
✍ادامه دارد..