از بس چهرش معصوم و نورانی بود که بعضی مواقع دوستانش بهش می گفتند: محسن چقدر شبیه شهدا هستی، هر موقع این جمله رو بهش می گفتیم حالش دگرگون می شد می گفت نه بابا؛ آخه من و چه به شهادت من کجا وشهدا کجا، اونایی که رفتند همه پاک بودند، توروخدا منو با این خوبا مقایسه نکنید.
به محسن گفتم تصمیمت واسه رفتن جدیه؟؟ با اطمینان گفت: آره؛ با اون لبخندهای همیشگی نگاهم کرد و گفت:
مطمئن باش من شهید میشم، منم گفتم: هممون آرزوی شهادت داریم ولی همه چیز خواست خداست، دوباره گفت: خودم خواب دیدم و می دونم سند شهادتم امضاء شده عشق شهادت سراپای وجودش رو گرفته بود و خودش با اطمینان قلبی از شهادتش آگاه بود.
🌷شهید محسن قوطاسلو🌷
http://eitaa.com/joinchat/638320642Cd6d36bd3d5
@parvaanehaayevesaal💓
✅تلنگر
✍پدری به پسرش گفت: یک کیسه با خودت بیاور و در آن به تعداد آدمهایی که دوست نداری و از آنان بدت میآید پیاز قرار بده ... پسر همین کار را کرد. پدرش گفت: هرجا که میروی این کیسه را با خود حمل کن پسر بعد از چند روز خسته شد و به او شکایت برد که پیازها گندیده و بوی تعفن گرفته است و مرا را اذیت میکند ...
پدر پاسخ داد: وقتی تو کینه دیگران را در دل نگه داری هیمن اتفاق می افتد، این کینه، قلب و دلت را فاسد میکند و بیشتر از همه خودت را اذیت خواهد کرد ...
💕💕💕
گفتنی نیست
که گویم
ز فراقت ،
به چه حالم..
#دلتنگی
#شهیدجانبازمحمدرضاتقی_ملک