eitaa logo
پروانه های وصال
7.7هزار دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
20.6هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پروانه های وصال
نصیری پور: ✍ گفت: راستی جبهه چطور بود؟؟ گفتم : تا منظورت چی باشه ... 😄😄 گفت: مثل حالا رقابت بود؟؟ گفتم : آره ... گفت : در چی؟؟ گفتم :در خوندن نماز شب... گفت: حسادت بود؟؟ گفتم: آره ... گفت: در چی؟؟ گفتم: در توفیق شهادت ... گفت: جرزنی بود؟؟😉😉 گفتم: آرره ... گفت: برا چی؟؟ گفتم: برا شرکت در عملیات ... گفت: بخور بخور بود؟؟ گفتم: آره ...😊😊 گفت: چی میخوردید؟؟ گفتم: تیر و ترکش ... گفت: پنهان کاری بود ؟؟گفتم: آرره ... گفت: در چی ؟؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها ... گفت: دعوا سر پست هم بود؟؟گفتم: آره پس چی ... گفت: چه پستی؟؟ گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین ... گفت: آوازم می خوندید؟؟ گفتم: آره ... گفت: چه آوازی؟؟ گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل ... 😢😭 گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ گفتم: آره که بودیم ... گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب ... 😭😭 گفت: استخر هم می رفتید؟؟ گفتم: آره ... گفت: کجا؟؟ گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون ... گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آره ... گفت: کجا؟؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه... گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟؟😁😁 گفتم: آره چه جورم ... گفت: کی براتون برمی داشت؟؟ گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه ... گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟؟😂😂 گفتم: آره میزدیم ... خندید و گفت: با چی؟؟ گفتم: هنگام بوسه برپیشونی خونین دوستان شهیدمون😢 سکوت کرد...گفتم: بگو ...بگو ... زیر لب گفت: شهدا شرمنده ام ...😢😢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
‍ ‍ #رمان_بانوی_پاک_من🥀 #قسمت_هفتاد_و_سه موقع هدیه دادن رسید و کارن باز اومد. دستمو که گرفت انگار
‍ ‍ 🥀 ساعت۵ونیم کارن اومد. منم رفتم استقبالش و بهش خسته نباشید گفتم‌‌. _ممنون خانمی. خوشگل کردیا. خندیدم و گفتم:ممنون لطف داری. بشین چای بیارم برات. کتشو ازش گرفتم گذاشتم سر جالباسی. اونم رفت لباساشو عوض کنه. دو تا فنجون چای ریختم و آب نبات گل محمدی و شکلات گذاشتم کنارش. دوتا نبات نی دارم کنار فنجونا گذاشتم و رفتم پیشش. رو مبل کنارش نشستم و گفتم:خسته نباشی. دستمو گرفت و بوسید گفت:ممنون خانمم. خستگیم با حضور شما در میره. چایش رو با آرامش و سکوت خورد و باز تشکر کرد. _چیزی شده زهرا؟از دیشب تو همی؟ _نه چیزی نیست. _اگه چیزی شده و کسی حرفی زده بهم بگو. _نه همه چی خوبه. _مطمئن باشم بهم دروغ نمیگی؟ از بچگی یاد گرفتم دروغگو دشمن خداست. نمیخواستم بهش دروغ بگم، راست گفتنم ناراحتش میکرد. خیلی دو دل بودم. _اگه چیز مهمی باشه میگم بهت. بعد هم لبخند زدم که مطمئن بشه. باصدای محدثه رفت پیشش و آوردش بیرون. کمی باهاش مشغول بازی شد منم رفتم به کیکی که گذاشته بودم تو فر، سر بزنم. خوب پخته شده بود. درش آوردم از فر و با شکلات و ترافل تزئینش کردم. گذاشتم سرد بشه تا بخوریمش. به کارن گفتم:چیزی میخوری برات بیارم؟ _نه خانم بیا پیش خودمون. رفتم پیششون نشستم که اذان گفتن. _بریم نماز بخونیم. رنگ کارن پرید و گفت:باشه حالا دیر نمیشه‌. _عزیزم نماز اول وقت ثواب بیشتری داره. پاشو. رفتم وضو گرفتم و اومدم دیدم کارن نشسته هنوز با محدثه بازی میکنه. _پاشو دیگه. _نماز خوندم خانم. _خوندی؟؟؟مگه میشه به این زودی؟ _من تازه کارم خانمم نمیتونم مثل شما مسلمونای قدیمی آروم و با خشوع بخونم. بهش حق دادم و رفتم که نماز بخونم. نمازمو که تموم کردم، کیکو آوردم و خوردیم باهم. _همه چی کنار تو خیلی قشنگه زهرا. خداروشکر میکنم که دارمت عزیزم. به روش لبخند پاشیدم و گفتم:حسمون متقابله. کمی محدثه رو بغل کردم و بعد گفتم:خب من برم شام درست کنم. _کیک به این خوشمزگی رو خوردم جا ندارم. زدم به شکمش و گفتم:هنوز تازه ساعت۷ شده.کو تا ۱۰شب. اون شب به خوشی و خوبی گذشت و خداروشکر فکر تیکه ها و متلک های عمه و آناهید از سرم بیرون رفت 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
‍ ‍ #رمان_بانوی_پاک_من🥀 #قسمت_هفتاد_و_چهار ساعت۵ونیم کارن اومد. منم رفتم استقبالش و بهش خسته نباشی
‍ ‍ ‍ 🥀 صبح روز بعد ساعت۷بیدارشدم و صبحونه درست کردم تا کارن بخوره بعد بره سرکار. صبحونشو با اشتها خورد و رفت. روزای من تو خونه و با سر کردن وقت با محدثه میگذشت. شبا هم با کارن دور هم بودیم و میگفتیم و میخندیدیم. اما تو این مدت نماز خوندن کارن رو نمیدیدم. انگار داشت یک چیزی رو ازم پنهون میکرد. خیلی زود فهمیدم به چادر پوشیدنم حساسیت نشون میده. هر جا میخواستیم بریم. چه خرید، چه رستوران، چه حتی خونه همسایه هی غر میزد که چادرتو دربیار. درسته مسلمونم اما این کارا امل بازیه. واقعا ناراحت میشدم اما کارن اصلا به روی خودش نمیاورد و عادی رفتار میکرد. چند بارم جلو بقیه با تمسخر باهام حرف زد منم شبش رفتم تو اتاق محدثه و دلخور شدم. اما حتی یک بار نازمو نکشید و عذرخواهی نکرد. از اون زندگی رویایی که تو فکرم بود هیچیش به واقعیت نپیوست و منو ناامید تر کرد. شبا سر سجاده، تو نماز شبام کلی اشک میریختم و از خدا میخواستم بهم صبر بده و اخلاق کارن رو عوض کنه. به مسلمون بودنش شک داشتم اما چاره ای به غیر از باور حرفاش نداشتم. چون شوهرم بود. باید بهش اعتماد میکردم. یک روز که داشتیم میرفتیم خونه مادرجون، تو ماشین بحثمون شد. _من دارم بهت میگم اون پسره کی بود باهاش از دانشگاه میومدی بیرون؟ چادرتو رو سرت کشیدی فکر کردی کسی نمیفهمه چه غلطی میکنی؟ نخیر خانم از این خبرا نیست میدونم چه کارایی میکردی. دیگه از تحملم فراتر رفته بود. بدون اطلاع به من تهمت زده بود و ندونسته بود چجوری قلبمو شکسته بود. _ساکت شو کارن.. ساکت شوووو. تو نادانسته داری به من تهمت میزنی. _میدونم که... _گفتم ساکت شو. اون پسر شوهر دوست صمیمیمه که با زنش به مشکل برخورد و اومد پیش من تا باهاش حرف بزنم...اگرم باور نداری...شمارشو بدم...زنگ بزنی.. به گریه افتاده بودم و نمیتونستم حرف بزنم. همون موقع رسیدیم خونه مادر جون و من با گفتن این جمله پیاده شدم. _خیلی بی معرفتی که اینجوری نامردانه بهم تهمت خرابکار بودن میزنی. اشکامو پاک کردم و با لبخند محدثه رو گرفتم زیر چادرم و رفتم تو خونه. تا آخر شب خونه مادرجون که بودیم به کارن عادی رفتار کردم و بیشتر با مادرجون حرف میزدم. بازم به چادرم گیر میداد و منم با مهربونی جوابشو میدادم. دلم میخواست زودتر بریم خونه تا این رفتارای مسخره و لبخندای الکی تموم بشه. وقتی رفتیم خونه کارن خوابید و منم رفتم تو اتاق محدثه و به بهونه خوابوندنش شب اونجا خوابیدم. صبح با لمس دستی روی صورتم بیدار شدم. وقتی چشمامو باز کردم، دیدم دستای کوچولو محدثه میخوره به صورتم. _سلام مامانی قربونت بشم من دختر نازم. بغلش کردم و با هم رفتیم تو آشپزخونه. _باباتم که رفته. هعی عادت کردم به این زندگی عادی و پر از تظاهر. فقط اولاش خوب بود دخترم. اولای زندگی خیلی قشنگ بود. دو سه روز اولش فقط خوب بود اما حالا...دیگه امیدی به این خونه و بابات ندارم. فقط تو مهمی برام..فقط تو. شروع کرد به حرف زدن و من لذت بردم از این صداهای بی مفهوم و قشنگش. تازگیا خیلی شبیه محدثه شده بود. انقدر بوسش کردم که گریه اش گرفت. خندیدم و اروم فشردمش به سینه ام. _فدای گریه هات بشم عزیزم. نبینم اشک بریزی دخترقشنگم 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
روایت شده است که حضرت امیرالمومنین علیه السلام هنگام افطار این دعا را زمزمه می‌کردند:  «بِسْمِ اللّهِ اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَعَلى رِزْقِکَ اَفْطَرْنا فَتَقَبَّلْ مِنّا اِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ»  خدایا براى تو روزه  گرفتیم و با روزى تو افطار می‌کنیم پس از ما بپذیر که به راستى تو شنوا و دانایى. 💕❤️💕
هدایت شده از پروانه های وصال
🍃🍂دعــــــــــــــاے جـــــــــوشن کبیــ1⃣3⃣ــــر🍂🍃 💦بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💦 🌸✨یا عَزِیزا لا یُضَامُ یَا لَطِیفا لا یُرَامُ یَا قَیُّوما لا یَنَامُ یَا دَائِما لا یَفُوتُ یَا حَیّا لا یَمُوتُ یَا مَلِکا لا یَزُولُ یَا بَاقِیا لا یَفْنَى یَا عَالِما لا یَجْهَلُ یَا صَمَدا لا یُطْعَمُ یَا قَوِیّا لا یَضْعُف سبحانک یا لا اله الا انت الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَب ✨ 💦بنام خداوند بخشنده بخشایشگر💦 🌸✨اى عزيزى كه خوار نگردد، اى لطيفى كه دست اندازى نشود، اى پايدارى كه خواب او را درنيابد، اى پاينده اى كه فنا نپذيرد، اى زنده اى كه نميرد، اى پادشاهى كه از بين نرود، اى هميشگى كه فانى نشود، اى دانايى كه نادانى ندارد، اى بی نيازى كه طعام نخواهد، اى توانايى كه ناتوان نگردد 🍃 پاک و منزهی تو ای که جز تو معبودی نیست فریاد رس فریاد رس، ما را از آتش برهان اى پروردگار من🍃 〰🔱خـــــــــواص این بنــــد🔱〰 ▶️ براے افزایش بندگی و حب خدا ▶️        
هدایت شده از پروانه های وصال
🍃🍂دعــــــــــــــاے جـــــــــوشن کبیــ2⃣3⃣ــــر🍂🍃 💦بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💦 🌸✨ اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ یَا أَحَدُ یَا وَاحِدُ یَا شَاهِدُ یَا مَاجِدُ یَا حَامِدُ یَا رَاشِدُ یَا بَاعِثُ یَا وَارِثُ یَا ضَارُّ یَا نَافِع سبحانک یا لا اله الا انت الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَب ✨ 💦بنام خداوند بخشنده بخشایشگر💦 🌸✨ خدايا! از تو درخواست می‌كنم به نامت اى يكتا، اى يگانه، اى گواه، اى بزرگوار، اى ستايش پذير، اى راهنما، اى برانگيزنده، اى ميراث برنده، اى زيان رسان، اى سودبخش 🍃 پاک و منزهی تو ای که جز تو معبودی نیست فریاد رس فریاد رس، ما را از آتش برهان اى پروردگار من🍃 〰🔱خـــــــــواص این بنــــد🔱〰 ▶️ برای موفقیت در علم تا درجات عالیه▶️
هدایت شده از پروانه های وصال
💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠          🌿🍂 دورکردن فقر 💠🔹امام صادق علیه السلام فرمود: 🌿✨هرکس در هر روز مرتبه بگوید: ⚜لَا إِلَهَ‏ إِلَّا الَّلهُ‏ الْمَلِكُ‏ الْحَقُ‏ الْمُبِينُ‏⚜ 🌿✨ رو به غنا و ثروت خواهد آورد و فقر و فاقه را پشت سر خواهد گذاشت و درب بهشت را  می‌کوبد. 📕وسائل الشیعه ج۷ ص۲۲۲ ‌@parvaanehaayevesaal💕
هدایت شده از پروانه های وصال
🌟نماز، قلعہ و دژ محکمی است کہ نماز گزار را از حملات شیطان نگہ می دارد. 📚غررالحکم @parvaanehaayevesaal💕
🌹 @parvaanehaayevesaal💕 آنها که به بیداری خدا ایمان دارند راحت تر می خوابند شبتون آروم خیالتون آسوده خاطرتون جمع و روزگارتون مهربان باد شبتون زیبا 🌸
سحر با باد می‌گفتم حدیث آرزومندی خطاب آمدکه واثق شو به الطاف خداوندی دعای صبح و آه شب کلیدگنج مقصود است بدین راه و روش می‌رو که با دلدار پیوندی سحرتون منور به نور خدا 🌹 💕❤️💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا، کمک کن دیرتر برنجم، زودتر ببخشم، کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم ... سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر
شكر خدا كه ما عاشقِ رنگ شماييم سياهی لشكـــــری از هنــگ شماييم پر از رنگ‌ورياييم،عاشقی بی‌سروپاييم اما بخدا! سخت، دلتنگ شماييم ...😔 تعجیل در فرج سه
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶ 💫حضرت زهرا علیها السلام فرمود: روزه‌ دارى كه زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نكرده روزه‌ اش به چه كارش خواهد آمد.✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جزء-بیست و ششم(parhizgar).mp3
11.87M
🔊 ترتیل قرآن - جزء۲۶_ پرهیزگار
هدایت شده از پروانه های وصال
🌹 @parvaanehaayevesaal💕 بنام حضرت دوست... اطرافم پر دوست  دوستانم، گهري بي همتا امروز و هر روز مهر خدا... به درودی دل خود گرم کنيم. و چه زيباست، کنار ياران، خنده بر صبح زدن  زندگی را به صعود و به خوشی چسب زدن تا که باشيد شما  زندگي بستر امنيت و اظهار خوشيست پس کنارهم باشيد، چون که يک دست ندارد آوا سـلام صبحتون بخير 🌻🌻🌻 صبحتون نيکو 🌸🌸🌸 صبحتون زيبـا🌹🌹🌹 صبحتون پرنشاط 🌸🌸 صبحتون پراميد 🌼🌼 صبحتون پر برکت 🌷🌷 صبحتون پر انرژی روزگارتان با نشاط 🌺🌺 ─┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═─┅─
هدایت شده از پروانه های وصال
◆✧ دعاے روز بیست‌و‌ششم مــ🌙ــاه مبـارڪ رمضان✧◆ ✨❥❥◆✧🌙✧◆❥❥✨ بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم 〖اَلّلهُمَّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْكوراً وَ ذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وَ عَمَلی فیهِ مَقْبولاً وَ عَیْبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعِ السّامعین〗 ✨❥❥◆✧🌙✧◆❥❥✨ 【خدایا كوشش مرا در این ماه قدردانـى شده و گناهم را آمرزیده قرار بده و كردارم را مورد قبول و عیب مرا در آن پوشیده قرار بده، ‌اى شنواترین شنوایان】 @parvaanehaauevesaal💕
هدایت شده از پروانه های وصال
🌼🍃🌼🍃 آموزنده ❄️حرمتها که شکسته شد مسیح هم که باشی، نمیتوانی دل شکسته را احیا کنی... آنچه در دستت بود، امانتی پنهان بود که حراج شد، آنچه نباید بگویی گفته شد، فاجعه را یک عذر خواهی درست نمیکند! حرف، حرف ویران کردن دل است، نه دیواری خراب کنی و از نو بسازی! "دلی که ویران کردی، قصری بود که خود ساکن آن بودی" راستی حالا که خود را بی خانه کردی، با آوارگیت چه میکنی لابد به خرابه های جا مانده از دیگران پناه میبری.. 🌼حرمتها_را_نشکنیم @parvaanehaayevesaal💕
هدایت شده از پروانه های وصال
🔰شرح دعای روز ✍آیت اللہ مجتهدی تهرانی ره ⬅️ اَلّلهُمَّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْڪوراً خدایا سعی و ڪوشش و تلاش ما در ماہ رمضان را بپذیر! 🌹واژہ «مشڪوراً» بہ معنای «تشڪرن ڪن» است و مقصود آن در این دعا «بپذیر» و «قبول ڪن» است. 💠 آدم زحمت می‌ڪشد و روزہ می‌گیرد، گرسنہ و تشنہ می‌شود، اما غذا و آب نمی‌خورد و ڪم خوابی ماہ رمضان را تحمل می‌ڪند و اگر خدا تلاشهای ما را قبول نڪند، ڪاری از ما ساختہ نیست. اگر زحمتی و رنجی ڪشیدہ شود و حاصلی در پی نداشتہ باشد، اتفاق ناگواری افتادہ است. ⚫️ ما باید غصہ بخوریم ڪہ نڪند اعمال ما را آفت بزند. مثلاً یڪ غیبت می‌تواند تمام زحمات ما را هدر دهد. اگر غیبت ڪنید ۴۰ روز اعمال خوب شما در نامہ اعمال شخص غیبت شوندہ نوشتہ می‌شود و اگر عمل خوبی نداشتہ باشید، گناهان آن شخص در نامہ اعمال شما نوشتہ می‌شود. 📜این روایت از معصوم علیه السلام در ڪتاب «غیبت» از آیت اللہ مجتهدی نوشتہ شدہ است. 🌿 باید بہ خودمان بپردازیم و ببینیم ڪہ خودمان چہ ڪار ڪردہ ایم؛ آیا ما هیچ عیبی نداریم؟ گل بی‌عیب خداست و ممڪن نیست ڪہ ما عیب نداشتہ باشیم. در روایت آمدہ ڪہ «چہ می‌شود انسان را، یڪ خار ڪوچڪ را در چشم رفیقش می‌بیند اما شاخہ ای ڪہ در چشم خودش رفتہ را نمی‌بیند.» این روایت ڪنایہ از این است ڪہ انسان عیب های بزرگ خود را نمی‌بیند، اما عیب ڪوچڪ مردم را می‌بیند. 🌸 این حدیث از معصوم علیه السلام است ڪہ خوش بہ حال ڪسی ڪہ عیب خودش را می‌بیند و بہ عیب ڪس دیگری ڪاری ندارد. ⬅️ و ذَنْبی فیهِ مَغْفوراً و عَملی فیهِ مَقْبولاً گناهان ما را بیامرزد و اعمالمان را قبول ڪن! 🍃 از خدا می‌خواهیم تا گناهانی ڪہ پیش از ماہ رمضان انجام دادہ ایم را ببخشد، چون ماہ رمضان، فصل درآمد معنوی و ڪسب ثواب است، حتی خوابیدن و نفس ڪشیدن در این ماہ عبادت محسوب می‌شود. ☘ در ماہ رمضان این همہ درآمد وجود دارد و آیا امڪان ندارد با این همہ درآمد ڪسب شدہ، انسان جان خودش را از گرو در بیاورد؟ ✨پیامبر اسلام در خطبہ شعبانیہ می‌فرماید: «پشتتان از گناہ سنگین شدہ و بہ گرو رفتہ است و در ماہ رمضان بدنتان را از گرو در بیاورید» 👌برخی هنگام نماز صبح نمی‌توانند بہ خاطر سنگینی بلند شوند ڪہ از آثار گناہ است. 🍂 شخصی بہ امام حسن عسکری علیه السلام گفت ڪہ هر شب قصد می‌ڪنم تا نماز شب بخوانم؛ اما نمی‌شود. امام فرمود: «گناہ تو را زنجیر ڪردہ است.» دلیل اینڪہ ڪسی دلش می‌خواهد نماز شب بخواند اما نمی‌تواند، انجام گناہ است و با استغفار می‌تواند آن را رفع ڪند. 💎 شعری هست ڪہ می‌گوید: «هر ڪہ سحر ندارد از خود خبر ندارد» هر ڪسی ڪہ هنگام سحر خواب است، نمی‌داند ڪہ ڪیست و باید خود را پیدا ڪند. ❗️حدیث از معصوم علیه السلام است ڪہ می‌فرماید، عجب است ڪہ مردم بہ دنبال گمشدہ خود هستند اما بہ دنبال خود نمی‌گردند. ⚪️ وضو بگیرید و شب در تاریڪی صد بار از خودتان بپرسید ڪہ من ڪہ هستم؟ شاید خودتان را پیدا ڪنید. اگر خودت را پیدا ڪردی هوس نماز شب پیدا می‌ڪنی. ⬅️ وَ عَیبی فیهِ مَسْتوراً خدایا ڪاری ڪن تا عیب من مستور باشد و ڪسی از عیبم مطلع نباشد! 🕊 خدا «ستارالعیوب» است و نگذاشتہ تا ڪسی از گناهان ما اطلاع پیدا ڪند. ♨️حدیث است اگر گناہ بو داشت دو نفر ڪنار هم نمی‌نشستند. اگر عیب آدم عیان می‌شد ڪسی جنازہ ڪسی را دفن نمی‌ڪرد. ⬅️ یا أسْمَعِ السّامعین ای خدایی ڪہ از همہ شنوندہ ها تو شنواتری! 🌺 خدا همہ چیز را می‌شنود. اگر یواش هم حرف بزنیم خدا باز هم می‌شنود. 🌻حضرت موسی علیه السلام بہ خدا گفت ڪہ خدایا، اگر نزدیڪی من یواش صحبت ڪنم و اگر دوری بلند صحبت ڪنم خدا فرمود: «من همنشین ڪسی هستم ڪہ یاد من باشد.» خدا شنواترین است پس می‌گوئیم، ای خدایی ڪہ از همہ شنوایان شنواتری، این دعاها را دربارہ مامستجاب کن!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با دستهای خالی به دنیا آمده ایم با دستهای خالی هم از دنیا خواهیم رفت پس نگران چیزهایی ڪه آرامش را از تو مى گیرند نباش... نگرانی , مشڪل فردای تو را از بین نخواهد برد اما آرامشِ امروزت را قطعا از تو خواهد گرفت... ﻧﮕﺮاﻥ ﻓﺮﺩاﻳﺖ ﻧﺒﺎﺵ.. ﺧﺪاﻱ ﺩﻳﺮﻭﺯ و اﻣﺮﻭﺯﺕ , ﻓﺮﺩا ﻫﻢ ﻫﺴﺖ.. ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﻧﮕﺎﻩ ﺧﺪا .... 💕❤️💕
گاهـے راحت تر آن است با وجودِ اندوهـے که در درونتان موج مـے زند لبخند بزنیـد، تا اینکه بخواهیـد به همه عالم علت غمگینی خود را توضیح دهید 💕💚💕