📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 حکایت پدر و پسران او
آورده اند که مردی کاسب و پیشه ور، پسری چند داشت که با هم خصومت و منازعت می کردند. مرد کهنسال، یک بسته چوب طلب کرد و پسران را گفت از شما هر یک به قوتی که او دارد، در شکستن بسته چوب ها سعی کند. کسی از آنان، آن بسته را خم کردن نتوانست تا چه رسد به شکستن.
پس پدر به فرزندان خطاب کرد و گفت اکنون بسته چوب ها را از هم جدا کرده، هر چوب را جداگانه بشکنید. هر یک از پسرانش با اطاعت کردن امر پدر و با کمال سهولت، چوب را جداگانه بشکستند.
پدر ناصح فرمود آنچه شما مشاهده کردید، نمونه احوال شما است. یعنی تا مادامی که متفق باشید، عافیت و سلامت نصیب شما باشد و چون از دیگر بریده و جدا شوید، تباهی و هلاکت عاید حال شما گردد.
👌 تا افراد قومی با هم متفق باشند، بر دشمن غالب و مسلط شوند و چون خلاف و نفاق در میان آنها پیدا شود، موجب فتح و پیروزی دشمن گردد.
📗 #حکایات_دلپسند
✍ محمدمهدی واصف
🍂🍁🍂
قابل توجه اونایی که میگن فرق نداره کی رئیس جمهور باشه و دائم میگن واکسن نزنید فرق تزریق واکسن زدن سریع و به موقع از طریق آیتالله رئیسی رو در تصویر بالا مشاهده کنید و خودتان منصفانه قضاوت کنید
#واکسن #جهاد_تبیین
#ربیع_الاول تهنیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رد مظالم در ربیع فرصت خوبیه
مهم
⬅️ مردی شبی را در خانه ای روستایی میگذراند... پنجره های اتاق باز نمی شد.نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمی توانست آن را باز کند.
⬅️ با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد و سراسر شب را راحت خوابید.
⬅️ صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه شب، پنجره بسته بوده است...!
⬅️ " او تنها با فکر اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود...!! "
👈 افکار از جنس انرژی اند و انرژی، کار انجام می دهد...👉
#داستانک
💠به بهلول گفتند تقـوا را توصیف کن
گفت: اگر در زمینی که پُــــر از خار و
خاشاک بود مجـبور به گذر شوید چه
می ڪنید؟ گفتند: پیوسته مواظب
هستیم و با احتــیاط راه می رویم تا
خــود را حفـظ ڪنیم...
👌بهـلول گفت در دنیا نیز چنین کنید
تقوا همین است از گـناهان کوچک و
بزرگ پرهیز ڪنید و هــــیچ گناهی را
ڪوچڪ مشمارید کوهها با آن عظمت
و بزرگی از سنگهای ڪوچڪ درست
شـــده اند.
🍂🍁🍂
http://eitaa.com/joinchat/638320642Cd6d36bd3d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°○🦋✨○°
شیطان قبل از عمل🔙..
ارزش عمل رو میارھ پایین⬇️
بعد از عمل ارزش عمل رو میبرھ بـالا⬆️
『 #استورے🎞 』
『 #استادپناهیان💯 』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🇮🇷🌷کلیپ دیدنی از لحظه های ناب شهدای مدافع حرم🌷🇮🇷🌷
پروانه های وصال
#مدیریت_زمان 16 ✅ آدم مومن خیلی با شخصیت هست و زمان براش مهمه و دوست نداره برای خیلی از کارها وقت ب
#مدیریت_زمان 17
🔺 گاهی میشه برخی افراد مذهبی فکر میکنند اگه برای همسر و فرزندانشون وقت بذارن و به سایر عباداتشون نرسن وقتشون حروم شده!
💢 نه بزرگوار. همونطور که نماز و دعا و هیات و مسجد #دستور خداست و ثواب داره، رسیدگی و وقت گذاشتن برای خانواده هم #دستور خداست و ثواب داره و اتفاقا خیلی وقتا ثواب این کار از سایر عبادات خیلی بیشتر هم هست.
🔶 یا برخی از خانم های مذهبی انقدر درگیر مراسمات مذهبی و ادعیه و نمازهای مستحبی و زیارت و... این موارد میشن که به همسر و فرزندانشون رسیدگی نمیکنند! گاهی فکر میکنند که رسیدگی به امور خانواده وقت تلف کردنه!
⭕️ نه خانم محترم. طبق روایات اگه شما برای خانوادت و به خصوص برای شوهرت واقعا وقت بذاری خداوند هزار برابر جاهای دیگه بهت ثواب میده...
✅ مثلا در روایات هست که اگه خانمی یک لیوان آب به شوهرش بده ثواب یک سال عبادت رو خدا بهش میده...
پروانه های وصال
درسهایی از حضرت زهرا (سلام الله علیها) 7⃣2⃣قسمت بیست و هفتم💎 پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم سپس ف
درسهایی از حضرت زهرا(سلام الله علیها)
8⃣2⃣ قسمت بیست و هشتم💎
در پایان مراسم، به هنگامی که مردم به خانه های خود باز گشتند و خانه خلوت شد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فاطمه سلام الله علیها را در سمت چپ و امیرمؤمنان را در سمت راست خود نشانید و از آبی که با دهانش تبرک کرده بود کمی بر بدن زهرا سلام الله علیها و کمی بر بدن امیرمؤمنان علی علیه السلام پاشید و درباره آنها دعا کرد و گفت: خداوندا! اینها از منند و من از آنها هستم، بارالها! همان طور که هر گونه رجس و پلیدی را از من دور کرده ای از آنها نیز دور کن و آنها را پاکیزه فرما. سپس فرمود: برخیزید و به خانه خود روید، خداوندا دلهای شما را به هم نزدیک کند و زندگی را بر شما هر دو مبارک گرداند و صلح و صفا را در میان شما حاکم نماید.
فصل اول این نوشتار را به پایین می بریم:
ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_پیشنهادی🎞
با همین گوشی📱 که دستت هست
هم میتونی #سرباز و یار #امام_زمانت باشی
هم خدای ناکرده...😔
#استاد_رائفی_پور
میگفت:↓
دلتکهگرفت، قرآنُبردار؛
بسماللهبگو
یـهصفحهاشروبازکن
بگو:
خدا،یهکمباهامحرف بزن،آرومشَم..!
فقطتومیتونےآروممکنے♥️
🍂🍁🍂
🇮🇷 به اهتزاز درآوردن پرچم ایران در آوردگاههای جهانی کار بزرگ و ارزشمندی است که جز با تلاش بی وقفه و اخلاص برای مردم محقق نمیشود. افتخار آفرینی کشتیگیران آزاد و فرنگی در عرصه جهانی را به ورزشکاران و ملت ایران تبریک عرض میکنم.
🇮🇷#ایران_قوی افتخار ماست
#ربیع_الاول تهنیت به #امام_زمان
#هويج_پلو_با_مرغ
اول از همه پياز رو تفت دادم بعد بهش هويج خلال شده رو اضافه كردم و خوب سرخ كردم و در آخر زعفرون و مرغ ريش ريش و خلالِ پوست پرتقال رو اضافه كردم با كمى آبِ مرغ درش رو بستم كه كمى دم بكشه ، بعد اين مواد رو لا به لاى برنج آبكشيده ريختم با ته ديگه سيب زمينى و گذاشتم دم بكشه و در آخر با كمى زرشك و خلال بادوم و پسته تزيين كردم ! 👌🏻
هرگاه خواستید کلمه ای ناخوشایند به زبان آورید به کسانی فکر کنید که قادر به تکلم نیستند
قبل از اینکه بخواهید از مزه ی غذایتان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که اصلا چیزی برای خوردن ندارد
پیش از آنکه از زندگیتان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که خیلی زود هنگام، از دنیا رفته
قبل از آنکه از فرزندانتان شکایت کنید ،به کسی فکر کنید که آرزوی بچه دار شدن دارد
پیش از نالیدن از مسافتی که مجبورید رانندگی کنید، به کسی فکر کنید که مجبور است همان مسیر را پیاده طی کند
و پیش از آنکه از شغلتان خسته شوید
و از آن شکایت کنید به افراد بیکار و ناتوان و کسانی که در آرزوی داشتن شغل شما هستند فکر کنید
زندگی، یک نعمت است با غر زدن و نالیدن به کام خودتان و اطرافیان تلخش نکنید
🍂🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ فرصت برای رشد زن در خانوادهها فراهم شود
یکی از مسائل اصلی، مسئلهی خانه و خانواده است: امنیّت زن در محیط خانواده؛ فرصت زن در محیط خانواده و خانهداری برای بُروز استعدادها؛ [چیزی] مانع درس خواندن او، مانع مطالعه کردن او، مانع فهمیدن او، مانع نوشتن او نشود - [برای] کسی که اهل این چیزها است - میدان برای این کارها فراهم باشد؛ این اساس قضیّه است.
📌مجموعه #مساله_اصلی به مرور برخی از مسائل مهم حوزه زن و خانواده در بیان رهبر انقلاب میپردازد.
➡️ ۱۳۹۳/۰۱/۳۰
#حق_الناس_ما_را_بدبخت_میکند
✍ شخصی از آیت الله بهجت درخواست دستوری فرمودند. آقا که همیشه مشغول ذکر بودند، سر بلند کردند و فرمودند :«تا میتوانید گناه نکنید» سپس سر به زیر انداختند و مجدّداً مشغول ذکر شدند.
بعد از چند لحظه سر بلند کردند و فرمودند: «اگر احیاناً گاهی مرتکب شدید سعی کنید گناهی که در آن حقّالناس است نباشد». باز سر به زیر انداخته و مشغول ذکر شدند.
و بعد از چند لحظه باز سر بلند کردند و برای سومین بار فرمودند: «اگر گناه مرتکب شدید که در آن حقّالناس است سعی کنید در همین دنیا آن را تسویه کنید و برای آخرت نگذارید که آن جا مشکل است.»
📚 برگرفته از کتاب فریادگر توحید، ص ٢١٨
🍂🍁🍂
پروانه های وصال
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و شانزدهم در عرض یک ساعت اجا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت دویست و هفدهم
دستش را از دور گردنم پایین آورد و پاسخ این همه حسابگریام را با ناراحتی داد: «الهه! این طلاها یادگاره! من میدونم که برای تو چقدر عزیزن...» و نگذاشتم حرفش را ادامه دهد و با قاطعیت تکلیف را مشخص کردم: «برای من هیچی عزیزتر از زندگیام نیس!» سپس به حلقه ازدواجم که هنوز در انگشتم بود، دست کشیدم و با خاطره زیبایی که از پیوند مقدسمان داشتم، لبخندی زدم و ادامه دادم: «من فقط اینو دوست دارم!» و بلافاصله نگاهم به حلقه مردانه مجید افتاد که با سرانگشتانم لمسش کردم و با شیطنتی زنانه، شوخی کردم: «حالا حلقه تو هم پلاتینه، گرونه! اگه بفروشیم کلی پولش میشه!» و در برابر صورتش که از خنده پُر شده بود، من هم خندیدم و گفتم: «ولی اینم خیلی دوست دارم! نمیخواد بفروشی! به جز حلقههای ازدواجمون، بقیه رو بفروش!» ولی دلش راضی نمیشد که باز اصرار کرد: «الهه! اگه یخورده صبر کنی، کم کم جور میشه. هم میتونم از همکارام قرض بگیرم، هم میتونم از پسر عمهام مرتضی یه کم پول بگیرم. هر ماه هم با حقوق اون ماه یه تیکه اثاث میخریم.» که از اینهمه درماندگی کلافه شدم و با حالتی عصبی اعتراض کردم: «یعنی چی مجید؟!!! الان تازه اول ماهه! کو تا آخر ماه که حقوق بگیری؟ ما دیگه از فردا برای خرج خونه هم پول نداریم! یه نگاه به اینجاها بنداز! رو یه تیکه موکت نشستیم! نه فرشی، نه پردهای، نه مبلی! حتی امشب پتو هم نداریم! باید بدون بالشت روی یه تشک بخوابیم! آشپزخونه لخته! باید کلی ظرف و ظروف بخریم! من چند روز دیگه باید برم سونوگرافی، میدونی چقدر پولش میشه؟ مگه حقوق تو چقدره؟ مگه بیشتر از کرایه خونه و خرج زندگیه؟ خیلی هنر کنیم با پولی که از حقوقت پسانداز میکنیم یه سری خرت و پرت برای حوریه بخریم. مگه آخرش چقدر اضافه میاد که بخوایم باهاش وسیله هم بخریم؟» رنجیده نگاهم کرد و با صدایی که از شدت ناراحتی خش افتاده بود، پاسخ داد: «مگه من گفتم نمیخرم؟ من همین امروز عصر میرم پتو و بالشت و هر چی لازم داری، میخرم...» که با بیتابی حرفش را قطع کردم: «با کدوم پول؟!!!» از اینهمه کم حوصلگیام، لبخندی عصبی روی صورتش نشست و با لحن گرفتهاش، اوج دلخوریاش را نشانم داد: «هنوز ته حسابم یخورده مونده. همین الان به مرتضی زنگ میزنم میگم دو میلیون برام کارت به کارت کنه.» و من نمیخواستم وضعیت سخت زندگیام به گوش کسی به خصوص اقوام مجید برسد که با عصبانیت خروشیدم: «میخوای بهش بگی چی شده؟!!! میخوای بگی اینهمه راه اومدم بندر کار کنم که وضعم خوب شه، حالا برای دو میلیون محتاج تو شدم؟!!! میخوای بگی پدر زنم ما رو از خونهمون بیرون کرد و حالا داریم تو یه خونه پنجاه متری روی موکت زندگی میکنیم؟!!! میخوای بگی همه چیزمون رو گرفتن و حالا حتی یه دست لباس هم نداریم؟!!! میخوای بگی غلط کردم زن سُنی گرفتم که بخوام اینجوری آواره بشم؟!!! میخوای آبروی خودت رو ببری؟!!!» و چه خوب فهمید دیگ اینهمه بغض و بد قلقی، از شعله حکم ظالمانه پدر خودم میجوشد که با مهربانی نگاهم کرد و با صدای مهربانترش به دلداری دل تنگم آمد: «الهه جان! چرا انقدر خودت رو اذیت میکنی؟ چرا همهاش خودت رو مقصر میدونی عزیزم؟ تو زن منی و منم وظیفه دارم وسایل آسایش و رفاه تو رو فراهم کنم.» و دریای متلاطم نگاهش به ساحل عشقم رسید و با لحنی عاشقانه شهادت داد: «شیعه یا سُنی، من عاشقتم الهه! خدا شاهده هر بلایی سرم بیاد، اگه برگردم بازم تو رو برای زندگی انتخاب میکنم! حالا اگه یکی یه کاری کرده، به تو چه ربطی داره عزیزم؟»
با ما همراه باشید🌹
رمان های عاشقانه مذهبی 💍