پروانه های وصال
#مدیریت_زمان 63 ⭕️ بچه ها از نظر روانشناسی درک درستی از #زمان ندارند. به بچه ها بگی فردا برات بستنی
#مدیریت_زمان 64
🔹🔸 مادرها نقش بسیار پر رنگی در آموزش مدیریت زمان و مدیریت علاقه ها به بچه ها دارند.
✔️ مادر خانواده که مظهر احساسات شدید هست اگه جلوی بچه ها بتونه گاهی احساسات محبت آمیز یا تنفر خودش رو کنترل کنه خیلی میتونه در تربیت فرزندانش موثر باشه.
مثلا مادر خیلی دوست داره که فلان شب بره خونه یکی از فامیلاش ولی پدر خانواده مخالفت میکنه.
✅ اینجا اگه مادر توی اوج ناراحتی و نارضایی یه دفعه ای برگرده به بچه ها بگه: خب باشه اشکالی نداره. من خیلی دوست داشتم امشب بریم مهمونی ولی مهم نیست. خب بچه ها برای شام چی دوست دارید درست کنم؟😊
🔶 وقتی بچه ها این عکس العمل رو از مادر میبینند که چطور تونسته خشم خودش رو کنترل کنه این دیگه یاد میگیره که توی زندگی علاقه هاش رو چطور مدیریت کنه... اون بچه ها خییییلی بزرگ میشن...
#بیسکوییت_گردویی 🥯 😋
🔸۱. ۵۰ گرم مغز گردو، ۳۰ گرم پودر قند، ½ ق.چ دارچين و ۱ ق.س آردنول الک شده را در آسياب برقي بريزيد تا گردو پودر شود.
۲. ۱ عدد سفيده تخم مرغ را در ظرفي ريخته و با همزن برقي هم بزنيد تا پُف کند سپس ۵۰ شکر را به تدريج به آن بيافزاييد و مجدداً هم بزنيد تا فرم بگيرد. مخلوط گردو را به آن اضافه کرده و با ليسک هم بزنيد تا يکدست شود.
۳. مخلوط گردو را در قيف قنادي با سرماسوره ساده بريزيد و روي خمير شيريني داخل سيني را با آن تزيين کنيد.
۴. سيني را ۷ تا ۸ دقيقه در طبقه وسط فري که از ۱۵ دقيقه قبل، روي حرارت ۱۸۰ درجه سانتيگراد گرم کرده ايد، قرار دهيد تا بيسکوييتها بپزند و لبه آنها طلايی شوند.
۵. پس از اين مدت، سيني را از فر خارج کرده و بگذاريد ۱۵ دقيقه بماند تا بيسکويیت ها خنک شوند. بيسکوييت هاي گردويي را در ظرف مورد نظر بچينيد سپس روي آنها، عسل گرم بماليد و با گلهای تزييني فوندانت، تزيين و سرو کنيد
#ضرب_المثل 🌷#حکایت
✨تاجری بود کارش خرید و فروش پنبه بود و کار و بارش سکه. بازرگانان دیگر به او حسودی میکردند؛ یک روز یکی از بازرگانها نقشه ای کشید و شبانه به انبار پنبه ی تاجر دستبرد زد.
شب تا صبح پنبه ها را از انبار بیرون کشید و در زیرزمین خانه ی خودش انبار کرد.
✨صبح که شد تاجر پنبه خبردار شد که ای دل غافل تمام پنبه هایش به غارت رفته است. به نزد قاضی شهر رفت و گفت : خانه خراب شدم .
قاضی دستور داد که مامورانش به بازار بروند و پرس و جو کنند و دزد را پیدا کنند. اما نه دزد را پیدا کردند و نه پنبه ها را .
✨قاضی گفت:به کسی مشکوک نشدید؟ ماموران گفتند: چرا بعضی ها درست جواب ما را نمی دادند ما به آنها مشکوک شدیم. قاضی گفت: بروید آنها را بیاورید. ماموران رفتند و تعدادی از افراد را آوردند.
✨قاضی تاجر پنبه را صدا کرد و گفت به کدام یک از این ها شک داری؟ تاجر پنبه گفت به هیچ کدام. قاضی فکری کرد و گفت: ولی من دزد را شناختم. دزد بیچاره آن قدر دست پاچه بوده و عجله داشته که وقت نکرده جلو آیینه برود و پنبه ها را از سر و ریش خودش پاک کند.
✨ناگهان یکی از همان تاجرهای دستگیر شده دستش را به صورتش برد تا پنبه را پاک کند .
✨قاضی گفت: دزد همین است و به تاجر گفت: همین حالا مامورانم را می فرستم تا خانه ات را بازرسی کنند. یکساعت بعد ماموران خبر دادند که پنبه ها در زیر زمین تاجر انبار شده است و او هم به جرم خود اعتراف کرد.
✨از آن به بعد وقتی می خواهند بگویند که آدم خطا کار خودش را لو می دهد می گویند:
پنبهدزد دستبه ریشش میکشد
🍁🍂🍁🍂🍁
بسم رب الشهدا
مجنون من کجایی؟
#قسمت اول#
از خواب پاشدم
تو آینه ب خودم نگاه کردم بخاطر گریه های دیشبم چشمام پف کرده بود
موهامو شونه کردم
وارد پذیرایی شدم
-مـــــــــــــــامــــــــــــــان
هیچ صدای نیومد
یادم اومد امروز پنجشنبه است مامان رفته سر مزار بابام 😢😢
دیشب خیلی بهانشو میگرفتم
تا دم دمای اذان گریه کردم
پدرم زمانی ک من ۲۰روزم بوده تو گیلانغرب ب شهادت رسیده
اون موقعه مادرم همش ۲۵سالش بوده
یه زن جوان باسه تا بچه کوچک
حسین -زینب -رقیه
زمان شهادت پدر حسین ۵سالش بوده
زینب ۴
منم ک همش ۲۰روزم بوده
از بابام برای من همش یه نامه و یه انگشتر مونده
این نامه تنها محرم منه از کله مهر پدری که هیچ وقت نچشیدمش😔
شماره مامان گرفتم
با بوق سوم برداشت
مامان:سلام دخترگلم
از خواب بیدارشدی ؟
-سلام مامان گلی
اوهوم
رفتی پیش بابا؟
مامان:آره دخترم
پیش باباتم
بعد میرم خونه باغ بیا اونجا کارای نذری با خاله ها انجام بدیم
-چشم
مامانی
کار نداری ؟
مامان:نه گلم
مراقب خودت باش
-چشم
فدات بشم
یاعلی
نویسنده :بانو...ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
بسم رب الشهدا مجنون من کجایی؟ #قسمت اول# از خواب پاشدم تو آینه ب خودم نگاه کردم بخاطر گریه های دیش
بسم رب الشهدا
#مجنون_ من _کجایی؟
#قسمت دوم #
صبحونه دو تا لقمه به زور خوردم که حالم تو مزارشهدا بد نشه
ب سمت کمدم حرکت کردم
بهترین مانتو و روسریم درآوردم
بعداز پوشیدن کامل لباس
چادرم برداشتم
اول بوش کردم بعد بوسیدمش
عطر چادر مادر خانم زهرا میده همیشه چادرم حالم رو خوب میکرد با اون حسی داشتم که هیچ جای جهان پیدا نمیشه با یک حرکت چادرم رو روی سرم گذاشتم
کیف پولم رو چک کردم
گوشیمو برداشم با آژانس تماس گرفتم ماشینی برای گلزار شهدا گرفتم
زنگ در به صدا در اومد برای اخرین بار تو آینه خودم رو برنداز کردم
ماشین به سمت جایی حرکت کرد که پدرقهرمانم انجا ارام به خواب رفته بود
توی راه کل حرفهایی که قرار بود به باباییم بگم مرور میکردم
از ورودی مزار گلاب خریدم و چند شاخه گل یاس اخه از مامان شنیدم که بابا خیلی گل یاس رو دوست داشت مامان میگفت بابا برای خواستگاری یه دست گل بزرگ گل یاس اورده بود
ب سمت مزار پدر حرکت کردم
وقتی درست رسیدم رو به روی مزار پدر اروم کنار مزارش زانو زدم
گلاب رو،روی مزار ریختم
و با دست مزار رو شستم
درحال چیدن گل ها روی مزارش شروع کردم به صحبت کردن
-سلام بابایی دلم برات تنگ شده بود😢😢
بابا ی عالمه خبر برات دارم
یسنا کوچولو نوه ات راه میره
بابا انقدر جیگره
راستی بابا کارنامه ام دیدی این ترمم همه نمرات بالا ے۱۷است
بابا
حسین داداشی بازم رفته
بازم دلشوره نگرانی شروع شد
بابا توروخدا دعاکن داداشم سالم بگرده
راستی فدایی بابا بشم از امشب نذرت میدیما
خم شدم مزار بوسیدم
اشکم پاک کردم و تمام قد جلوی بابا ایستادم کمی چادرم رو با دستم پاک کردم تا گردو ختکش برطرف شه
و ب سمت خونه خاله راه افتادم
دیگ دیگ
-سلام زهلا دون
خم شدم لپشو بوسیدم
سلام خانم
خوبی؟
-مرشی
دختر خاله یلدا ۵سالش بود
عاشقش بودم
بعضی از حروف نمیتونه بگه
-خب یلدا خانم بقیه کجان
سرش خاروند گفت :تو حیاطن
نویسنده بانو....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
بسم رب الشهدا #مجنون_ من _کجایی؟ #قسمت دوم # صبحونه دو تا لقمه به زور خوردم که حالم تو مزارشهدا ب
بسم رب الشهدا
مجنون من کجایی؟
#قسمت سوم#
دست یلدا گرفتم تو دستم
وارد حیاط پشتی شدیم
چادرم گذاشتم رو تخت
-سلامممممممم
بر همه
خسته نباشید
خاله :سلام زهرا جان
خوبی خاله ؟
-ممنون شماخوبی؟
خاله؛شکر
-خاله مامان کجاست؟
رفته از داخل خونه خلال پرتقال،بادام .... بیاره
یهو صدای مامان اومد:رقیه جان اومدی دخترم؟
دستامو دور گردنش حلقه کردم
بوسیدمش :مامان تو راهم معلوم نیست ؟
خخخخخخ
مامان:ای شیطون
صدای زنگ بلند شد
حتما آقاسید و زینب هستن
خانما حجابتون رعایت کنید
به سمت در رفتم
در که باز کردم
یسنا فنقل گرفتم بغلم جوجه خاله ۱۴ماهشه
گرفتم بغلم لپشو محکم بوسید م
توپول خاله
عشق خاله
صدای جیغش دراومد: ماما
ماما
صدای خنده سیدجواد بلندشد
خخخخخ
آجی خانم مارو دیدی؟
-ای وای خاک عالم سلام آقاسید
فاطمه آجی: این خواهرزادهش میبنه
خواهر و شوهر خواهرشو یادش میره سیدجان
-حالا بفرمایید داخل
سیدجواد:یاالله
یاالله
سلام مادر
مامان:سلام پسرم
فاطمه:سلام مامان خسته نباشید
ممنون
بچه ها بیاید میخام برنج بریزم تو آب
خاله:برای شادی روح شهید محمدجمالی صلوات
اللهم صلی محمد و ال محمد
سیدجواد:برای سلامتی تمام مدافعین حرم از جمله حسین آقاع صلوات
اللهم صلی علی محمد و ال محمد
نویسنده بانو....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
📺سخنرانی حاج آقا قرائتی
✍️موضوع: صبر در برابر گناه و معصیت
..
📸 ما اغتشاشگر نیستیم، کشاورزیم/تصویری از تجمع امروز کشاورزان اصفهانی معترض در کف خشک زایندهرود
🔺امروز حدود ۴۰۰۰ نفر از کشاورزان اصفهانی با مطالبهگری درباره تأمین آب زایندهرود در بستر رودخانه تجمع کردهاند.
🔸مردم و کشاورزان اصفهان امروز شکل جدیدی به پل خواجو بخشیدند. کمبود آب دلیل این گردهمایی مردم بود.
🔸رئیسجمهور هم علاوه بر اعزام هفته پیش وزیر نیرو به این استان، با ماموریت به معاون اولش برای صحبت با اصفهانیها پیگیر مشکلات است.
🔸معاون اول رئیسجمهور هم به وزرای نیرو و جهاد کشاورزی دستور داد تا در اسرع وقت برای حل مشکل آبریز زایندهرود در هر سه استان چهارمحال و بختیاری، اصفهان و یزد اقدام کنند.
#دانستنیهای_مهدوی
#سؤال
آیا سرداب سامرا محل ظهور است؟
🖌 پاسخ:
برخی از دشمنان تشیّع مدعی شده اند که شیعه اعتقاد دارد که امام در سرداب سامرا غائب شده و در آنجا زندگی میکند و از آنجا ظهور میکند. ابتدا شخصی بنام سمعانی این اتهام را زد و دیگران نیز از او نقل می کنند.
🔸علامه امینی میفرمایند:
شیعه قائل نیست که حضرت در سرداب غیبت نموده یا از آنجا ظهور می کند؛ بلکه قائل است آنحضرت از مکه و کنار خانه خدا ظهور می کند و سرداب محل ولادت حضرت بوده است.
📚تعلیقه بر برهان ص۱۰۲
✅ نتیجه اینکه علت قِداست سرداب سامرا تنها بخاطر محل ولادت حضرت و سکونت چند امام در آنجا بوده و سرداب هیچ ارتباطی با مساله غیبت، ظهور و سکونت ایشان در عصر غیبت ندارد.
🌹💫
🍂🍁🍂🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درس اخلاق امام خامنهای :
✴️ شرف مؤمن به نماز شب و عزت او در آزار نرساندن به مردم است...
🌹 أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹
#نماز_شب
🍂🍁🍂🍁