eitaa logo
پروانه های وصال
9.6هزار دنبال‌کننده
32.9هزار عکس
27.3هزار ویدیو
3.2هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
پروانه های وصال
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ #رمان_قبله_من #قسمت_هفتم #بخش_اول ❀✿ خجالت زده نگاهم را مےدزدم و حرفے برای زدن جز یڪ ت
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ ❀✿ با بیخیالے جواب مےدهد: نھ.ڪے؟! رستمے باحالت بدی مےخندد و بھ جای من جواب مے دهد: سپهر یڪم باهاش مهربون شده .همین! باغیض نگاهش مےڪنم و دندانهایم راباحرص روی هم فشار مے دهم. پرستو باپشت دست گونھ ام رانوازش مےڪند و بالحن آرامےمے گوید: گلم چیزی نشده ڪھ! طبیعیھ.حتمن بخاطر چیزاییه که خورده! بهت زده مات خونسردی اش می شوم. باچشمهای گرد بلند میپرسم: چیزی نشده؟ طبیعیھ؟! یعنے چے؟اگر یھ بلا سرم میوورد چے؟ همان لحظھ سرو ڪلھ ی سپهر پیدا مے شود و درحالیڪھ پشت هم سڪسڪھ مےڪند و تلو تلو مےخورد با وقاحت مےپراند: ایول سرمن دعواست! تمام بدنم مےلرزد،فڪرش را نمےڪردم اینطور باشند.باتاسف سری تڪان مےدهم و مےگویم: اگر چیزی نیس تو باهاش برو... و بدون اینڪھ منتظر جواب بمانم بھ سمت در مے روم و ازخانھ بیرون مےزنم. ❀✿ سرم رابھ پشتے صندلےتڪیھ مے دهم و چشمهایم را مےبندم. چانھ ام مے لرزد و سرما وجودم را مے گیرد. سرم مے سوزد از شوڪے ڪھ دقایقے پیش بھ روحم وارد شد.بغضم راچندباره قورت مے دهم اما وجودم یڪ دل سیر اشڪ مے طلبد. چشمهایم را باز و بھ خیابان نگاه مےڪنم.پیشانےام را بھ پنجره ی ماشین مے چسبانم و نفسم رابایڪ آه غلیظ بیرون مےدهم نمیدانم ترسیدم یا از برخورد عجیب پرستو جا خوردم؟ نمے فهمم!. مگر چقدر فاصلھ است بین زندگے ڪسے ڪھ چادر پوشش او مے شود با ڪسے ڪ، دوست دارد مثل من باشد؟یعنے یڪ پارچه ی دلگیر مرز بین ارامش گذشتھ و غصه ی فعلے من است؟ نمے فهمم!.. با پشت دست اشڪهایم را پاڪ و بھ راننده نگاه مےڪنم. یڪ تاڪسے برای برگشت بھ خانھ گرفتم و حالا درترافیڪ مانده ام. پای راستم رااز شدت استرس مدام تڪان می دهم. تلفن همراهم عصر خاموش شده و حتما تاالان مادرم صدبار زنگ زده. باتصور مواجھ شدن با پدرم ، چشمم سیاهے مے رود و حالت تهوع مےگیرم. نمیدانم باید چھ جوابے بدهم. اینڪھ تاالان ڪجا بودم؟!زیپ ڪیفم را مےڪشم و ازداخل یڪے از جیب های ڪوچڪش آینھ ام را بیرون مے آورم و مقابل صورتم مے گیرم.آرایشم ریختھ و زیر چشمهایم سیاه شده. بایڪ دستمال زیر پلڪم را پاڪ مےڪنم و بادیدن سیاهے روی دستمال دوباره تصویر چادرم جلوی چشمم مے اید. " پشیمونی محیا؟..." خودم به خودم جواب مے دهم " نمیدونم!!" +" اگر یه اتفاق بد میفتاد چی؟!" " اخه... من دنبال این ازادی نبودم!...یعنے.. فڪر نمیڪردم..ازادی یعنے...بیخیالے راجب همھ چیز .... " +" خب... حالا چے؟.. میخوای بیخیال شے!؟ بیخیال زندگے؟! یا شاید بهتر بگم ببخیال هویتت؟؟" سرم را بین دستانم مے گیرم و پلڪ هایم را محڪم روی هم فشار مےدهم.صدایے از درونم فریاد مے زند: خفه شو! خفه شو!من....من... نفسم بھ شماره می افتدو لبهایم مے لرزد. _ من نمیخواستم اینجوری شھ.. خراب ڪردم! ❀✿ 💟 نویسنــــــده: ❀✿ 👈🏻 ڪپے تنها با ذڪر مورد رضایت است👉🏻 ❀✿ رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
208.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پنجشنبه است با فرستادن فاتحه و صلوات یادی کنیم از عزیزانمون خدایا عزیزان ما را قرین رحمت خود قرار بده و با شهدای کربلا محشور بگردان روحشون شاد و یادشان گرامی🌸 🌸🍃
244.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میگویند سری راکه دردنمیکند دستمال نمیبندند، ولی سر من دردمیکند برای سربندی که نام مقدس تو روی آن حک شده باشد " یا حسین " . 🌸🍃
🌌 ▪️ 📝بس کن رباب حرمله بیدار میشود.
🏴 چون غنچہ لبان کوچکش را وا ڪرد خندید و پر از غصہ ڪرد اے کاش که مےنشسٺ بر دیده من آن تیر ڪه جا ڪرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰🔰🔰🔰🔰 🦋امام صادق عليه السلام لَيْسَ مِنْ شيعَتِنا مَنْ لَمْ يُصَلِّ صَلاةَ اللَّيْلِ ✨كسى كه را بجا نياورد از ما نيست. 🌿شيخ مفيد گفته: منظور اينست كه از شيعيان مخلص نيست يا اينكه منظور اينست كسى كه معتقد به فضيلت نماز شب نباشد از شيعيان ما نيست 📚 بحارالأنوار، ج 87، ص 162 ┄┅┅┅✯✯┅┅┅┄ 🖤🖤🖤
✨الهے ✨در این شبهاے محرم ✨امیدوار کن کسے ✨را که به آستانت ناامید است ✨بگیر دستے که ✨بسوے تو بلنـد است ✨مستجاب کن دعای ✨کسے که با اشکهایش ✨تو را صدا میـزند شبتون سرشاراز آرامش🌸 🌸🍃