eitaa logo
پروانه های وصال
7.8هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
21.2هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 💢مادر شهید می گوید؛ ابوالفضل روزی یک صفحه قرآن می‌خواند و همیشه می‌گفت خواندن قرآن مطرح نیست و باید سعی کنیم خط به خط قرآن را چند بار مرور کنیم و عامل به قرآن باشیم. همه رفتارهای پسرم برگرفته از قرآن بود. 💕💕💕
: حبّ « حسين » سرّالاسرار شهداست اگر صراط مستقیم می‌جویی بیا ، از این مستقیم‌تر راهی وجود ندارد حُـبّ حسین علیه‌السـلام... 📎پ ن : شهادت عملیات ‌والفجر۸ ،فاو بهمن۱۳۶۴ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🚩 💕💕💕
ازش پرسیدم که شما رزمندهٔ اسلامید؟! گفت:نه عزیزم! ما شرمندهٔ اسلامیـم. از اون روز فکر میکردم که شرمنده اسلام یک رده بالاتر از رزمنده اسلامه تا اینکه شهید شد..! «شهیدکلهر» 💕💕💕
جاے شهید همت خالی ڪه: همیشه آرزو میکرد مانند امام حسین(علیه السلام)شهید بشودو چه زیبا به آرزویش رسید،خمپاره سرش را از بدنش جدا ڪرد 🖤🖤🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃توصیه ای زیبا از 🌷🌷قبل از 🥀💔امروز سالروزشهادت این است.روحشان شاد🕊 🌹
غلامحسین افشردی در ۲۵ اسفند ۱۳۳۴ در نزدیکی میدان خراسان تهران زاده شد. وی دوره دبستان را در مدرسه مترجم الدوله و دوره متوسطه را در دبیرستان مروی به پایان رساند. در سال ۱۳۵۴ پس از اخذ دیپلم ریاضی در رشته دامپروری دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه تحصیلات دانشگاهی‌اش را آغاز کرد، اما به دلیل فعالیت‌های اسلامی، سیاسی و مشارکت در جلسات سخنرانی، بعد از یک سال و نیم از دانشگاه اخراج شد و بعد از وقوع انقلاب با گرفتن دیپلم ادبی در خرداد ماه ۱۳۵۸ در کنکور سراسری ثبت‌نام کرد و موفق به کسب رتبه ۱۰۴ رشته حقوق قضایی در دانشگاه تهران شد. افشردی در اسفند ۱۳۵۶ جهت انجام خدمت در دوره ضرورت به سربازی اعزام گردید و پس از اتمام دوره آموزشی در پادگان جلدیان نقده به ایلام منتقل گردید. او در طول خدمت سربازی با علمای شهر ایلام و به‌خصوص صدری (امام جمعه پیشین ایلام) رابطه نزدیک داشت،به طوری که اخبار و موضوعات پادگان را در اختیار ایشان قرار می‌داد، که این موضوع باعث شد که از باقری به عنوان راننده یک افسر جز، استفاده خدمتی به عمل آید، تا از موضوعات مهم نظامی به دور بماند. سرانجام در سال ۱۳۵۷ در پی فرمان روح‌الله خمینی مبنی بر فرار سربازها از پادگان‌ها، با استفاده از غفلت مأمورین از سربازی فرار کرد.وی در خلال وقوع انقلاب، به همراه سایر اعضای خانواده و دوستانش، در تصرف کلانتری ۱۴ و پادگان عشرت‌آباد در تهران حضور داشت. حسن باقری در مرداد ۱۳۶۰ با پروین داعی‌پور ازدواج کرد و در شهریور سال بعد صاحب دختری شد که او را «نرگس» نامید. حسن باقری در تاریخ ۹ بهمن‌ماه ۱۳۶۱ اندکی پیش از آغاز عملیات والفجر مقدماتی، به‌همراه گروهی از اعضای سپاه پاسداران، در حال انجام عملیات شناسایی در منطقه فکه و در سنگر دیده‌بانی، مورد اصابت گلوله خمپاره قرار گرفت و کشته شد. همچنین در پی برخورد گلوله خمپاره، توکل قلاوند (معاون اطلاعات قرارگاه نجف) و مجید بقایی نیز کشته شدند و مرتضی صفاری هم بشدت مجروح گردید. حسن باقری در هنگام درگذشت ۲۶ سال داشت. محلّ دفن وی، قطعهٔ ۲۴ گلزار شهدای بهشت زهرا است. بزرگ‌راهی در تهران به یادبود وی، نام‌گذاری شده‌است. قبل از انقلاب باقری در سال ۱۳۵۱ فعالیت‌های سیاسی را آغاز کرد. پس از انقلاب با شروع جنگ ایران و عراق، در روز ۱ مهر ۱۳۵۹، به همراه عده‌ای از اعضای سپاه پاسداران در هنگامی که جایگاه نیروهای عراق در خوزستان تثبیت شده بود، راهی جنوب کشور شد.رحیم صفوی، حسن باقری را از فرماندهان نابغه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌داند. در دورانی که در جنگ حضور داشت با استفاده از تجربیاتی که در زمان خبرنگاری خود در ایران و لبنان به دست آورده بود، به جمع‌آوری اطلاعات، نقشه‌ها و کالک‌های عملیاتی و ضبط صدا در جبهه‌های ایران پرداخت و این اسناد را به گزارش‌های سازمان‌یافته تبدیل کرد. تأسیس واحد اطلاعات و رزمی وی در اول مهرماه ۱۳۵۹ راهی جبهه جنوب شد و از بدو ورود اقدام به راه‌اندازی واحد اطلاعات رزمی کرد. او خود شخصاً بارها جهت دستیابی به اطلاعات از وضعیت دشمن به مواضع یگان‌های سپاه سوم ارتش بعث نفوذ می‌کرد. 🌹 🌿🍁🍂🍁🌿
💠🌷🌷💠 شب عید نوروز سال ۱۳۶۴ به اتفاق از منطقه می آمدیم تا سری به خانواده هایمان بزنیم. وقتی وارد اهواز شدیم، کنار یک مغازه میوه فروشی توقف کرد و گفت: چطوره قدری میوه و شیرینی بخریم؟ گفتم: خوبه. مشغول جدا کردن میوه ها شدیم. ناگهان گفت: عباس! من پشیمان شدم، میوه نمی خرم. شما بخر. من که در بهت فرو رفته بودم، گفتم: من هم نمی خرم، چطور شد مگه!؟ گفت: پول ندارم. گفتم: من پول دارم. ضمناً حواست کجاست؟ وقتی بنزین زدیم، کلی پول داشتی. گفت: عباس آن پول، مال بیت المال بود، پول شخصی ندارم. گفتم: معذرت میخواهم. سپس من با کلی التماس پول میوه را دادم و ایشان با قول اینکه قرض می دهم و بعدا پس می گیرم، قبول کرد. 🌹 🌿🍁🍂🍁🌿
‍ 🌷ذاڪر الحسین شهید مدافع حرم حسین معز غلامی🌷 : حسین معز غلامی : علی اڪبر : 1373/1/6 (همدان/شورین) : 1396/1/4 (سوریه/حماه) : مجرد : سیدمجتبی : سرباز بی بی زینب(س) : سه تیر به چشم چپ، گونه راست و همان کتفی خورده شد که در فتنه مصدوم شده و وی را به شهادت رساند. به دلیل موقعیت بد حضور وی در سنگلاخ، دندان ها و استخوان پایش نیز هنگام سقوط به زمین شکسته و پیکر وی چند  ساعتی تا برگشت به نیروهای خودی بر زمین مانده بود. : ۲۳(تک پسر و اخرین فرزند خانواده) : روضه قمر بنی هاشم و کمک به محرومان 🌹
🥀قسمتی از وصیتنامه : گر به فیض رسیدم، خدای ناکرده هیچ سازمان یا ارگانی را مقصر ندانید. هروقت به سر قبرم آمدید یک روضه از حضرت علی اکبر(ع) و یا حضرت زهرا(س) بخوانید و مرا به فیض بالای گریه برسانید.هروقت قصد داشتید خیری به بنده برسانید آنرا به هیئات مذهبی به عنوان کمک بدهید.از خواهران و خانواده آنها طلب حلالیت می کنم اگر نتوانستم نقش برادری خوب را ایفا کنم.در کفنم یک سربند یاحسین(ع) و تربت کربلا قرار بدهید.تا می توانید برای ظهور حضرت حجت(عج) دعا کنید که بهترین دعاهاست.هم به خانواده و هم به دوستانم بگویم که در بدترین شرایط اجتماعی، اقتصادی و… پیرو ولایت فقیه باشید و هیچگاه این سید مظلوم آسید علی آقا را تنها نگذارید.امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید و نگذارید خون شهدا پایمال شود. این شعر بر روی سنگ قبرم حکاکی شود ان شاالله مرد غسال به جسم و سر من خورده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه شام سر خود با لبه سنگ لحد میشکنم اللهم الرزقنا شفاعه الحسین یوم الورود و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین ع 🌷🌷🌷💔🥀😔🕊🕊
🌷شهیدمدافع حرم محمدحسن(رسول) خلیلی🌷 : محمدحسن خلیلی : رمضانعلی(جانباز دفاع مقدس) : 1365/9/20 (تهران) : 1392/8/27 (سوریه/حلب) : مجرد : ابوخلیل : سرباز بی بی زینب : اصابت گلوله به بازو کتف و پهلو که پدرشان گفتند انقدر وضع شهادتش دلخراش بود من از روی زخم های فتنه 88 رسول را شناختم : 27ساله : شهید محسن دین شعاری و زیارت اهل بیت 🌹
🌷شهیدمدافع حرم روح الله قربانی🌷 : روح الله قربانی : سردار داود قربانی : 1368/3/1 (تهران/دولاب) : 1394/8/13 (سوریه/حلب) : متاهل : ــــ ندارند : سربازی بی بی زینب(س)اعزام به سوریه به عنوان نیروی زمینی قدس : اصابت موشک به ماشینی که شهید و همرزمشان شهید قدیر سرلک داخل آن بود : 26ساله : خوشنوسی و ائمه و شهید رسول خلیلی
🥀قسمتی از : پشت سر ولی فقیه باشید و با بصیرت، چون همین ولی فقیه است که باعث شده ایران از مشکلات بیرون بیاید. از خواهران می‌خواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا رعایت بکنند نه مثل حجاب‌های روز، چون این حجاب‌ها بوی حضرت زهرا(سلام الله علیها) را نمی‌دهد.
🌷شهید مدافع حرم محمدهادی ذالفقاری 🌷 : محمدهادی ذالفقاری : رجبعلی : 1367/11/13(تهران/مصادفبا شهادت امام هادی ع ) : 1393/11/26 (عراق/مکیشفیه) : مجرد : ندارند اما معروف به پسرک فلافل فروش هستن : سرباز بی بی زینب(س) : هادی سه بار برای مبارزه با داعش راهی منطقه سامراء شد. او با نیروهای حشدالشعبی چه در کارهای فرهنگی چه کارهای نظامی و دفاعی همکاری نزدیکی داشت . روز ۲۶ بهمن بود، چند روز بعد از سالگرد شهادت شهید ابراهیم هادی، همان شهیدی که الگوی زندگی هادی  شده بود و درست یک هفته بعد از اینکه وصیت نامه اش را نوشته بود و گفته بود که : "دنیا رنگ گناه دارد؛ دیگر نمی‌توانم زنده بمانم"  در حومه ی سامرا،ناگهان صدای انفجار مهیبی آمد،عملیات انتحاری در بین سربازان عراقی وهادی به آرزویش رسید/پیکرش بعد از ۳روز پیدا شد و در نجف/وادی السلام بخاک سپرده شد : 26ساله : امام هادی(ع)شهید ابراهیم هادی(همیشه یک عکس از شهید هادی جلوی موتورشان نصب بود) 🌹
🌷خلبان شهید عباس دوران🌷 : عباس دوران : محمدابراهیم : 1329/06/29 (شیراز) : 1361/04/30 : متاهل و صاحب یک فرزند پسر بنام امیررضا : سرباز امام خمینی(ره) : در سحر گاه روز ۳۰ تیر ماه سال ۱۳۶۱ که لیدری دسته پرواز را به عهده داشت، به قصد ضربه زدن به شبکه دفاعی و امنیتی نفوذ ناپذیر مورد ادعای صدام، با پنج نفر از زبده‌ترین خلبان نیروی هوایی در حالی که هنوز ستیغ آفتاب ندمیده بود، با اراده‌ای پولادین به پالایشگاه الدوره یورش بردند و چندین تن بمب هواپیماهای خود بر قلب دشمن حاکمان جنگ افروز عراق ریختند و پس از نمایش قدرت و شکستن دیوار صوتی در آسمان بغداد، هنگام بازگشت، هواپیمای لیدر مورد اصابت موشک دشمن واقع شد و شهید دوران اگر چه اجازه ترک هواپیما را به همرزم خلبانش؛ ستوان‌یکم منصور کاظمیان در عقب کابین داد، اما خود به رغم اینکه می‌توانست با استفاده از چتر نجات سالم فرود آید، صاعقه‌وار خود و هواپیمایش را بر متجاوزان کوبید و بدین ترتیب مانع از برگزاری اجلاس سران غیرمتعهدها به ریاست صدام در بغداد شد. پس از سالها انتظار در تیرماه ۱۳۸۱ بقایای پیکر شهید دوران توسط کمیته جستجوی مفقودین به میهن منتقل شد و در پنجم مرداد ۱۳۸۱ طی مراسمی رسمی با حضور مسئولان کشوری و لشکری، خانواده شهید و بستگان در میدان صبحگاه ستاد نیروی هوایی، بر دوش همرزمان خلبانش تشییع شد. : ۳۲ساله : پرواز