eitaa logo
پروانه های وصال
7.9هزار دنبال‌کننده
29هزار عکس
21.9هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم.... نه هواي گنبدِ طلايي تان را نه هواي صحن و رواق هاي تان را نه هواي مسجد گوهرشادتان را نه هواي نقّاره خانه هايتان را كه هواي خودِ خودتان را كرده است... آنجا كه بگويم : " السّلام عليك يا عليِّ بن موسيَ ايُّها الرضا" و شما ، بشنويد و جوابم را بدهيد كه ؛ أَنتَ تَسمعُ كـلامي و تَـرُدُّ سَـلامي أُطـلُبني... 💔😭 💕💕💕
بهبود اعتماد به نفس با ایجاد 14 عادت ساده روزانه _اتاق تان را تمیز کنید این بهترین توصیه در فنگشویی است: «اگر به دنبال ذهنی پاک و قدرتمند هستید، اتاق خواب تان را تمیز کنید.» _هر روز به نقاشی وتصاویرزیبا نگاه کنید _عکس سلفی بگیرید _هدف مشخصی را در نظر بگیرید و به آن برسید _به موسیقی های شاد گوش کنید _لباس های زرد بپوشید رنگ زرد سبب ایجاد آرامش و حالت شادی و سرزندگی می شود. _عطر موردعلاقه تان را بزنید _ با اطرافیان تان مهربان باشید _صاف بایستید _به دنبال یادگیری بیشتر بروید _چیزهای جدیدی را امتحان کنید _از دیگران کمک بگیرید _لیستی از تمام چیزهای خوب در زندگی‌تان بنویسید یادآوری چیزهای خوبی که در زندگی دارید باعث می شود حال بهتری پیدا کنید. _هنگام حرف زدن از دست هایتان استفاده کنید 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋 هرکارے میخواهے‌بکن،اما! این ‌را بدان که این‌‌ عمل تو را؛ خدا،پیغمبرومومنین مےبینند ‌ حیا کن‌ که یک ‌وقت نکند عمل زشتت‌ را ببرند نشان آقا‌ رسول اللهﷺ بدهند. •آقامجتبی تهرانی... ] 💕💕💕
روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت هر کسی غصه اینکه چه می کرد نداشت چشم سادگی از لطف زمین می جوشید زمین این همه نداشت 💕💕💕
ﯾﺎﺩﻣﻪ ﺑﭽﮕﯽﻫﺎﻡ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽﺭﻓﺘﻢ ﻣﺰﺍﺭ... ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﭘﺎﻡ ﺭﻭﯼ ﻗﺒﺮﺍ ﻧﺮﻩ...! ﺗﺎ ﺭﻭ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﻣﯽﺭﻓﺘﻢ، ﺟﯿﮕﺮﻡ ﺁﺗﯿﺶ ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ!! ﭼﺸﺎﻣﻮ ﻣﯽﺑﺴﺘﻢ، ﺗﻮ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺵ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﯽﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ... ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺖ، ﻣﻦ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ... ﻣﺮﺩﻩﻫﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ... ﻗﺪﯾﻤﯽﻫﺎ ﭘﻮﺳﯿﺪﻩﺗﺮ... ﺟﺪﯾﺪﯼﻫﺎ ﺑﺎ ﺳﻨﮓ ﺷَﮑﯿﻞﺗﺮ... ﻧﻤﯽﺩﻭﻧﻢ...!!!! ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﻭﯼ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻗﺒﺮ ﭘﺎﻡ ﺭﻓﺖ... ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ...! ﺍﻣﺎ ﺭﺍﺳﺘﺶ... ﺍﻣﺮﻭﺯ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ... ﻣﺎ ﮐﻪ ﺩﻟﻤﻮﻥ ﻧﻤﯽﺍﻭﻣﺪ ﺣﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﻣﺮﺩﻩﻫﺎ ﭘﺎ ﺑﺬﺍﺭﯾﻢ... ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺭﺍﺣﺖ ﺭﻭﯼ ﺯﻧﺪﻩﻫﺎ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺸﻮﻥ ﭘﺎ ﻣﯿﺰﺍﺭﯾﻢ...! ﮐﺎﺵ ﻫﻤﻮﻥ ﺑﭽﻪ ﻣﯽﻣﻮﻧﺪﯾﻢ... ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻥ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﺒﻮﺩ! 💕💕💕
✅گناهی که شیطان هم از آن بیزار است! ✍امام جعفر صادق عليه السلام: اگر کسى سخنى را بر ضد مۆمنى نقل کند و قصدش از آن، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج مى کند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ ولى شیطان هم او را نمى پذیرد! 📚الکافی، ج٢، ص ٣۵٨ 💕💕💕
🌷۵ بار فرموده جواب بدی راباخوبی بدهید: 🌷لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَآ أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّيٓ أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ (٢٨)مائده 🌷هابیل به قابیل گفت اگرتوبرای کشتن من اقدام کنی،من برای کشتن تواقدام نمیکنم. من ازخدامی ترسم. 🌷ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ (٩٦)مومنون 🌷جواب بدی راباخوبی بدهید 🌷...ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ (٣٤)فصلت بدی راباخوبی جواب دهیدتادشمنیها به دوستی تبدیل شود 🌷...يَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَٰٓئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ (٢٢)رعد 🌷خرمندان،بدی راباخوبی جواب میدهند.آنهاعاقبت خوبی دارند 🌷وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا (٦٣)فرقان 🌷بندگان خوب خدا،درجواب رفتاربی ادبانه جاهلان میگن سلام. شهادت امام رضاع تسلیت باد 💕💕🖤💕💕
💠 ‍ شخصی از عالمی پرسید: 🔹برای عبادت کردن کدام روز بهتر است؟ عالم فرمود یک روز قبل از مرگ شخص حیران شد و گفت : ولی مرگ را هیچکس نمیداند! عالم فرمود، پس هر روز زندگی را روزِ آخر فکر کن و عبادت کن شاید فردایی نباشد كُلُّ نَفْسٍ ذٰائِقَةُ اَلْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنٰا تُرْجَعُونَ ﴿۵۷﴾ هر نفسى چشندهء مرگ است، آن گاه به سوى ما بازگردانیده خواهید شد. (۵۷) عنکبوت 💕💕💕
پروانه های وصال
#افزایش_ظرفیت_روحی 22 🔶 یاداوری و تذکر مبارزه با راحت طلبی یکی از مهم ترین کارهای ما باید باشه. ⭕️
23 🔶 چرا خوبان الهی معمولا آدم هایی بودند که زندگی اشرافی نداشتند؟ و خیلی وقتا کارای شخصیشون رو خودشون انجام میدادند؟ 🔹 چون کسی که اهل مبارزه با راحت طلبی باشه میدونه استفاده زیاد از رفاه و اسایش، آدم رو راحت طلب میکنه. ☢️ برای همین بزرگان و عرفا گاهی وقتا یه سری سختی های اضافه ای هم به خودشون میدادند. - ببخشید یعنی کلا ما از هیچ وسیله ای برای راحتی خودمون استفاده نکنیم؟🤔 - بله خوبه که آدم از وسایل رفاهی مثل لباسشویی و جاروبرقی و سایر وسایل الکترونیکی در منزل استفاده کنه 👈🏼 ولی این به شرطی باید باشه که آدم یه وقت جداگانه ای رو برای فعالیت های بدنی اختصاص بده. مثلا با اینکه ماشین داره امابلند بشه و پیاده تا مغازه بره. یا گاهی یه کار فنی یا سنگینی رو خودتون انجام بدید. ❇️ یه سری سختی ها رو خودتون اضافه تر باید به خودتون بدید تا جبران اون راحتی هایی که داشتید بشه. بالاخره اگه آدم سعادت در دنیا و آخرت رو میخواد تنها مسیرش همینه. اگه آدم دلسوز خودش و آینده و قیامتش هست باید یه جاهایی پا روی راحت طلبی خودش قرار بده 🌺❤️ ان شالله که شما از افرادی هستید که حتما با راحت طلبی منفی خودتون مبارزه میکنید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
#قسمت_پنجم #رمان_عشق_که_در_نمیزند سرم و از خجالت پایین انداختم .بلند شدم چادرمو مرتب کردم و رفتم س
ملکه خانم بدو ساک هارو بیار دیگه؟! -اومدم اومدم نازی اینا کجان دارن میان؟؟ دیرمون نشه ها جاده شلوغ میشه!؟ -زنگ زدم تو راهن با شنیدن صدای بوق گفتم بیا اومدن.... علی ساک‌هارو‌ ازم گرفت و راه افتادیم. اولین سفری بود که با علی میرفیم واس تنها نبودن از نازی و احسانم خواستیم با فسقلشون با ما بیان . مقصدمون مشهد بود و قرار بود بعد اون یه سر به شمال هم بریم. ................ ۳روز بودنمون تو مشهد عالی گذشت تو راه شما بودیم.هوا بارونی بود جاده لغزنده.تو تو دلم صلوات میفرستادم که سالم برسیم به شمال.... به خاطر تاریک بودن جاده نازی اینارو‌ گم کرده بود و فقط میدونیستیم که پشت سر ما ان فقط فاصلشون دور بود از ما. به گردنه رسیدیم . قلبم اصلا اروم و قرار نداشت نمیدوستم قراره چی بشه که با صدای بوق شدید کامیون به خودم اومدم و فقط تونستم داد بزنم علییییی و دیگه چیزی ندیدم .......... نور چراغ به شدت چشمام و اذیت میکرد به سختی چشمام و باز کردم و مامان و دیدم که چشماش خیس اشک بود.با دیدن من گفت -بهتری دخترم؟! خداروشکر به هوش اومدی! به هوش ! اصلا مگه من چم بوده؟! اینجا کجاست؟! علی علی علی من کجاس؟! -اروم باش الان همه چیرو برات میگم‌. هیچی نگو فقط بگو علی کجاست؟! حالش خوبه؟! خواستم بلند بشم که پاهام مانع حرکتم شد یه نگاه انداختم پاهام شکسته بود.اشک از گوشه چشمام پایین اومد و اروم گفتم -التماست میکنم مامان علی رو‌نشونم بده! بدون حرف اتاق و ترک کرد. تنها چیزی که تو ذهنم بود برخورد کامیون به ماشینمون بود و اخرین کلمه دوستت دارم علی بود صداش تو گوشم میپیچید و صورتم خیس اشک بود. یعنی علی اینقدر زود رفت؟! نه نه علی زندس .... پس چرا مامان حرفی نزند. داد زدم میگم علی کجاس ؟! علیییی علی پرستار اومد داخل و گفت ساکت باش و با ارام بخش آرومم کرد.چشمامو بسته بودم فقط گریه میکردم.نازی اومد داخل اتاق چشماش سرخ شده بود.کنارم نشست و گفت: ابجی بهتری؟! دستاشو گرفتم و گفتم جون هستیا بگو علی من کجاس؟! حالش خوبه؟! زندس؟! همون جور که اشک از چشماش پایین میومد گفت -حالش خوبه زندس ولی.... ولی چی؟! تو رو خدا یکیتون جوابم بدید؟! خواست بلند بشه که دستاشو کشیدم و گفتم: -نازی جون هستیا قسم‌خوردم تو رو خدا بگو ولی چی... 😭😭😭😭😭😭 نویسنده: Shiva_f@ بامــــاهمـــراه باشــید