eitaa logo
پروانه های وصال
8هزار دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
21.6هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
ای کاش مثل حس بویایی، حس چشایی، حس لامسه حسی هم داشتیم به نام حس هشدار، حس اعلام خطر ... گاهی وقت ها که اشتباهی و بی حساب و کتاب غرق رابطه ای می شدیم می آمد و تذکر می داد برای زیاد خوب بودنمان می آمد و تلنگر می زد که فلانی حواست را جمع کن ! داری زیادی خودت را وقفش می کنی، داری خطر می کنی، بد عادتش می کنی،داری هلش می دهی توی یک جاده یک طرفه ... می آمد و با قاطعیت می گفت یاد بگیر کمی پرتوقع باشی ! دوستت دارم هایت را آسان خرج نکن برای عشقی که به پایش می ریزی همانقدر عشق بخواه برای احساسی که هدیه اش میکنی همانقدر احترام بخواه می گفت کمی به خودت بیا ... لطفا...لطفا...لطفا مراقب غرورت باش ! آنقدر هشدار می داد آنقدر تذکر می داد آنقدر زنگ خطر میزد که اگر می خواستیم هم نمیتوانستیم بی خیالش شویم . اصلا ای کاش در مواقع لزوم دستی نامرئی می شد و چنان محکم می خواباند توی گوشمان که از خواب بیدار میشدیم از خوابی که دیدنش باعث یک عمر تباهی مان می شود...! ─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─ @parvaanehaayevesaal
🌷تقدیم به شما 🌼چهارشنبه تون زیبـا 🌷یه روز رویایی 🌼یه عالمه آرزوهای زیبا 🌷واین گلهای قشنگ 🌼هدیه ی به تک تک شما 🌷الهی🟡 🌼روزگارتون سرشار از سلامتی و زندگی تون پراز دلخوشی و آرامش باشه @parvaanehaayevesaal
💗چهارشنبه تون زیبا و شاد 🍁 روزتـون زیبـا 🌼 دلتون از غصه ها دور 💗 ان شاالله امروزتون 🍁 شیرین تر از عسل 🌼 زیباتر از گلها 💗 با طراوت تر از باران 🍁 خوش عطر تر از نسیم 🌼 و مـتبرک به الـطاف 💗 بی شمار خـــدا باشـد @parvaanehaayevesaal 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. امام عسكرى عليه السلام : فى تفسيرِ البَسْملَةِ : اللّه ُ هُو الّذى يَتألَّهُ إلَيهِ عِندَ الحَوائجِ والشَّدائدِ كُلُّ مَخْلوقٍ عِندَ انْقِطاعِ الرَّجاءِ مِن كُلِّ مَن هُوَ دُونَهُ،وتَقَطُّعِ الأسْبابِ مِن جَميعِ مَن سِواهُ . امام عسكرى عليه السلامـ در تفسير «بسم اللّه الرحمن الرحيم» ـ : اللّه هموست كه هر مخلوقي درهنگام نيازها وگرفتاريها وقتي اميدش ازهمه ، جز او ، قطع مي شود ورشته هر سببي ، جز او ، بريده مي گردد ، به او روي مي آورد . منتخب ميزان الحكمة» صفحه ۱۸۰ اهمیت واجبات ۱۲ . امام عسكرى عليه السلام : لا يَشغَلْكَ رِزقٌ مَضمونٌ عن عَمَلٍ مَفروضٍ . روزي ضمانت شده ، تو را از كارهاي واجب باز ندارد . منتخب ميزان الحكمة» صفحه ۲۳۴ @parvaanehaayevesaal
🌷۱۴سفارش امام حسن عسکری ع به ابن بابویه: ۱.تقوا وترک گناه ۲.نماز ۳.زکات ۴.عفو وگذشت ۵.کنترل خشم ۶.صله رحم ۷.همکاری درحل مشکلات مردم ۸.صبر وبردباری ۹.آگاهی دینی ۱۰.ثابت قدم بودن وپشتکار ۱۱.ارتباط مستمرباقرآن ۱۲.اخلاق نیکو ۱۳.امربه معروف ونهی ازمنکر ۱۴.نمازشب @parvaanehaayevesaal
🌷امام حسن عسگری عـليـه السـلام: 🌷اَوْرَعُ النّاسَ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ، 🌷اَعْبَدُ النّاسِ مَنْ اَقامَ عَلى الْفَرآئِضِ، 🌷اَزْهَدْ النّاسِ مِنْ تَرَكَ الْحَرامَ، 🌷اَشَدُّ النّاسِ اجْتِهادا مَنْ تَرَكَ الذُّنُوبَ 🌷خداترس ترین مردم كسى است كه درکاری که احتمال حرام بودنش هست وارد نمیشود 🌷 عابدترين مردم كسى است كه به پا دارد فرائض را و 🌷زاهدترين مردم كسى است كه ترك كند حرام را 🌷و از همه مردم كوشاتر كسى كه ترك كند گناهان را. بحارالانوار ۷۵/۳۷۳. @parvaanehaayevesaal
🌷۱۲ آیه در سفارش به سحرخیزی: 🌷۱. مومنین سحرگاهان استغفارمی‌كنند۱۸ذاریات 🌷۲‌. سحرراعبادت کن.....۲مزمل 🌷۳.سحر راعبادت کن تاخدا تو را به مقامی بالابرساند.۷۹اسراء 🌷۴. پیش ازآفتاب، و قبل ازغروب و سحرها وقسمتی ازروزتسبیح بگو،تاخدا خوشحالت کند۱۳۰طه 🌷۵. پیش از طلوع آفتاب و پیش از غروب تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور.۳۹ق 🌷۶.بخشی از شب را تسبیح كن و بعداز سجده‌ها.۴۰ ق 🌷۷.شب وسحروطلوع صبح‌ خداراتسبیح کن.۴۹طور 🌷۸. شب برای او سجده كن، و مقداری طولانی از شب، او را تسبیح کن.۲۶انسان 🌷۹. بدن هاشون رادر دل شب ازبستر جدا می‌کنند وخدارا باترس وامید می‌خوانند، و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم انفاق می‌كنند.۱۶سجده 🌷۱۰.والمستغفرین بالاسحار.۱۷ آل عمران 🌷۱۱.امن هو قانت اناء الیل ساجدا...۹زمر 🌷۱۲.لَيْسُوا سَوَآءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَآئِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَآءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ (١١٣)آل عمران @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
28.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
Fried liver | جگر سوخاری🌯 این غذا رو حتما امتحان کنید ، چون بینهایت خوشمزه و مقرون بصرفه هست، فقط باید کم مصرف کنید چون کمی مضره😁 Ingredients | ترکیبات : Chicken’s liver | جگر مرغ 🐔 Flour | آرد⚪️ Salt and spices | نمک و ادویه🧂 ⤹༢➥ @parvaanehaayevesaal
30.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
Jigar pich | جگر پیج🫔🍢 تا حالا امتحان کردید؟؟ اگر نه سریع دست به کار شید👌🏻 ⤹༢➥ @parvaanehaayevesaal
26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قابلی پلو مواد مورد نیاز برای ۸ نفر سردست گوسفندی ۲ کیلو با استخوان پیاز ۲ عدد سیر رنده شده ۱ بوته نمک ۲ ق چ فلفل سیاه ۲ ق چ هویج خلالی ۱ کیلو کشمش ۱۵۰ گرم شکر ۱/۴ پیمانه هل اسیاب شده ۲ ق چ برنج باسماتی ۸ پیمانه ادویه پلویی زیره میخک و هل اسیاب شده از هرکدام ۲ ق چ ‌ ⤹༢➥ @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای کیک شکلاتی (آموزشش کامل توو پیج هست) تخم مرغ متوسط ۲ عدد /آرد ۱ و ⅓ پیمونه /روغن نصف پیمونه/باترمیلک نصف پیمونه(به شیر هم دمای محیط ۱ ق چ خ سرکه سفید یا آبلیمو اضافه کنید /پودر کاکائو نصف پیمونه/شکر نصف پیمونه / آب جوش نصف پیمونه /جوش شیرین ۱ ق چ خوری /وانیل نصف ق چ خوری/بکینگ پودر نصف ق چ خوری ⤹༢➥ @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 روزی خواجه ای در میان گروهی از عوام، اندر فواید سحر خیزی سخن می راند: که ای مردم همانند من که همواره صبح زود از خواب برمی خیزم عمل کنید که فواید بسیاری بر آن است بهلول که در آن جمع بود گفت؛ ای خواجه!!؟ «تو از خواب بر نمی خیزی، از رختخواب بر می خیزی! و میان این دو، تفاوت از زمین است تا آسمان» @parvaanehaayevesaal
🌸🍃🌸🍃 موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد همه گفتند : تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید از مرغ برایش سوپ درست کردند.... گوسفند را برای عیادت كنندگان سر بریدند !!!!! گاو را برای مراسم ترحیم کشتند و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می كرد و به مشکلی كه به دیگران ربط نداشت فكر میكرد . @parvaanehaayevesaal
12.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دعای والدین زمانی در حق فرزند مستجاب میشود که ... 🎙دکتر سعید عزیزی @parvaanehaayevesaal
🔰 حکایت «نام‌گذاری» حضرت عقیله به نام مبارک « زینب » سلام‌الله‌علیها در نقلی آمده است: چون حضرت زینب علیهاالسلام به دنیا آمدند، مادرشان حضرت فاطمه سلام‌الله‌عليها وی را خدمت مولا علی علیه‌السلام آورده و فرمودند: این مولود را نامگذاری کنید. ☘ امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: من بر رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله سبقت نمی‌گیرم. و در آن زمان، پیغمبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله در سفر بودند و پس از سه روز که بازگشتند، با اطلاع از ماجرا فرمودند: من هم در این امر بر خدا سبقت نمی‌گیرم. 🌺 جبرئیل نازل شد و سلام خداوند را به پیامبر رسانید و عرض کرد: سَمِّ هٰذِهِ المَولودَةَ: «زَيْنَب‏» فَقَد اِختارَ اللّهُ لَها هٰذا الاِسم 🔹نام این مولود را «زینب» بگذار که خداوند نام این مولود را زینب اختیار کرده است. 🍀 سپس رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله حضرت_زینب سلام‌الله‌علیها را طلب کرده و بوسیدند؛ سپس فرمودند: وصیت می‌کنم به حاضرین و غائبین که این دختر را به خاطر من پاس بدارید که همانا وی به خدیجه کبری سلام‌اللّه‌علیها همانند است. 🌺 سکینه و وقار ایشان را به حضرت خدیجه علیهاالسلام، عصمت و حیائش را به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، فصاحت و بلاغتش را به امیرالمؤمنین علیه‌السلام، حلم و بردباریش را به امام مجتبی علیه‌السلام و شجاعت و قوّت قلبش را به امام حسین علیه‌السلام تشبیه نموده‌اند. 📚ریاحین الشریعة، ج۳، ص۳۸. ✍وقت نزول رحمت حق از سحاب شد یعنی که جام دیده ما پُر شراب شد       زهراترین ستاره ی زهرا طلوع کرد نوری دمید و قبلگه آفتاب شد         امشب خدا برای علی حیدر آفرید زیباترین دعای علی مستجاب شد         یک نیمه‌اش حسن شد و یک نیمه‌اش حسین از شدّت بزرگی‌اش عالی‌جناب شد         از بس که شأن و منزلتش پر بها بود وحی خدا به حضرت ختمی مآب شد         آمد ندا که نام دل آراش زینب است اینگونه شد که زینت بابا خطاب شد         قائم مقام فاطمه آمد؛ ادب کنید از او سعادت دو جهان را طلب کنید @parvaanehaayevesaal ┈┈••✾❀🕊💔💔🕊❀✾••┈┈• 🔘 نیت فرج امام زمان(عج)صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@parvaanehaayevesaal 🎬 دقت کردید به این بخش از ویدیویی که حزب الله چند روز پیش منتشر کرد؟ انگشتهاش رو ببینید❗️ 🔻این رزمنده حزب‌الله از جانبازان انفجار پیجره، اما بازهم وسط میدون داره میجنگه 💔 🚀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استاد ازغدی چند سال پیش : روزی میرسه در میگن شرت اجباری ، اون روز میخوای چی بگی ؟ @parvaanehaayevesaal
💢 تازه‌ترین نتیجه انتخابات آمریکا؛ ترامپ ۱۷۷، هریس ۹۹ 🔻 در تازه‌ترین نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا دونالد ترامپ همچنان پیشتاز است و تاکنون توانسته ۱۷۷ رأی الکترال را از آن خود کند. 🔻 کامالا هریس نیز تا این لحظه ۹۹ رأی الکترال به دست آورده است. @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ابراز ناراحتی شدید تحلیلگر اسرائیلی شبکه صهیونیستی اینترنشنال از برکناری گالانت: 🔺امشب شبی تاریخی برای اسرائیل است و در تاریخ ۷۵ ساله اسرائیل ثبت خواهد شد که وسط جنگ، نخست‌وزیر تصمیم به برکناری وزیر دفاع می‌کند! 🔺ما اکنون منتظر حمله ایران هستیم و در وسط جنگ غزه و لبنان قرار داریم! این نگرانی وجود دارد که جانشین گالانت هیچ تجربه جنگی ندارد؛ این برای اسرائیل یک بحران است! @parvaanehaayevesaal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
🗺 #نکات_تربیتی_خانواده 89 "تمدن کفر" 💢 اما حرف تمدن رایج در جهان اینه که شما نیاز نیست هیچ فداکاری
🎆 90 "پرخاشگری" 🔷 درستش اینه که زن و شوهر، از روز اولی که ازدواج میکنن باید طبق برنامه فعالیت هایی رو انجام بدن تا روز به روز محبتشون به همدیگه بیشتر بشه.💞❤️😊 💢 اگه زن و شوهری نشستن و هیچ فعالیتی انجام ندادن، به طور خودکار از همدیگه میشن. ⭕️ اگه فعالیتی انجام ندادید و از هم خسته شدید، در چنین شرایطی، 👈 «اگه همسرتون یه ذره هم بد اخلاقی کنه شما خیلی شدید ناراحت میشید و پرخاشگری میکنید». 😒 🌹
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_چهاردهم🎬: ماه ها از معجزه بزرگ حضرت صالح می گذشت، حالا تقریب
🎬: صدوب این زن متمکن، هرزه و کینه جو داخل خانه اش جلسه ای برقرار کرد و زنان متمکن و با نفوذ شهر را به آن جلسه دعوت کرد، دست راست صدوب در این جلسه زن هرزه دیگری به نام«انیزه» بود. صدوب نقشه این جلسه را با همفکری انیزه ریخته بود و طبق نظریه او میهمانان را دعوت کرد، در بین میهمانان دو زن به نام«قباله» و «قطام» به چشم می خورد که از اهمیت ویژه ای برخوردار بودند و بیشتر تمرکز صدوب و انیزه، روی این دو زن بود، چرا که صدوب زنی تن فروش بود که با مردی به نام«مصدع» ارتباط نامشروع داشت و خوب میدانست معشوقه مصدع، قباله است و انیزه هم با مردی به نام«قدار» ارتباط پنهانی داشت و معشوقه قدار هم قطام بود. صدوب و انیزه تصمیم داشتند نقشه مخربشان را توسط مصدع و قدار اجرایی کنند، پس ابتدا می بایست با معشوقه های آنان ارتباط برقرار کنند و قطام و قباله را با خود همراه کنند و از نفوذ این دو زن بر مصدع و قدار استفاده نمایند تا به هدف خود برسند. جشن و پایکوبی در خانه صدوب برقرار بود، انواع خوراکی ها و نوشیدنی ها و در راس آن مشروبهای کهنه در مجلس سِرو میشد، صدوب تعدادی کنیز را اجیر کرده بود و گروه موسیقی هم در مجلس حضور داشت، مطربان می نواختند و کنیزکان می رقصیدند، مجلس لهو و لعب در سایه بتی بزرگ که در صدر مجلس نهاده شده بود برقرار بود. مجلس در اوج خود بود که صدوب از جای برخاست و رو به جمع گفت: از این مجلس طرب و جشن استفاده کنید که شاید در آینده ای نه چندان دور، این مجلس رؤیایی دست نیافتنی برای شما شود. یکی از زنان اخم هایش را در هم کشید و گفت: چه می گویی صدوب؟! چرا باید چنین مجلسی برایمان آرزویی ناممکن شود؟! صدوب سری به نشانه تاسف تکان داد و گفت: مگر اوضاع شهر را نمی بینید؟! هر روز شتر صالح که سحری بیش نیست به عنوان معجزه ای از جانب خدای صالح در کوی و برزن راه می رود و وجود خدای صالح را جار میزند، مردم کم کم تحت تاثیر قرار می گیرند و همانطور که شاهدید هر روز بر مریدان صالح افزوده میشود، به شما می گویم اگر کاری نکنید و دستی نجنبانید به زودی کل شهر به خدای صالح رو می آورد و شما با اعتقادات صالح که آشنا هستید، شراب را حرام و این مجالس را لهو و لعب و بت ها را ابلیس میداند و اگر قدرت را در دست گیرد، تمام این خوشی ها برباد خواهد رفت. در این هنگام قطام از جای برخاست و گفت: پس راه حل چیست؟! چکار کنیم که به آن فلاکت نیافتیم؟! صدوب لبخندی زد و گفت: چاره کار آسان است، باید مردانی شجاع بیابیم تا در فرصتی مناسب شتر صالح را بکشند، این شتر که کشته شود و از میان برود، کم کم مردم صالح را نیز فراموش می کنند و ما در فرصتی مناسب صالح را نیز از سر راهمان برمیداریم. قطام که انگار کینه ای سخت نسبت به صالح و شترش داشت، دندانی بهم سایید و گفت: همگان می دانید که قدار خاطر خواه من است و آرزوی بزرگش، ازدواج با من است و قدار جنگاوری بی نظیر است من از او می خواهم شتر را بکشد و شرط ازدواجم با قدار را کشتن و پی کردن شتر می گذارم. حرف های قطام که به اینجا رسید، قباله هم از جای برخواست و گفت: نظری بسیار عالی دادی، من هم از مصدع می خواهم که قدار را کمک کند و شرط ازدواج من هم با قدار، کشتن شتر صالح خواهد بود... صدوب که بسیار مسرور بود به این راحتی به هدفش رسیده، شروع به دست زدن کرد و خود هم مانند کنیزکان به وسط مجلس آمد و شروع به رقص و پاکوبی نمود. ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_پانزدهم🎬: صدوب این زن متمکن، هرزه و کینه جو داخل خانه اش جلس
🎬: زمزمه های عاشقانه قطام در گوش قدار بالاخره کار خودش را کرد و از طرفی قطام با قباله مدام در ارتباط بود و می خواست کاری کند که نامش در شهر و در تاریخ بدرخشد. نقشه کشیده شد و برنامه هم ریخته شد، مصدع که عاشق قباله بود، تسلیم امر او شد و هفت تن از ارازل شهر را دور خودش جمع کرد، قرار بر این بود که مصدع کار را شروع کند و قدار که تحت سلطه قطام بود، کار را تمام کند. روز موعود فرا رسید، شتر صالح با بچه شتر روانه آبشخور اصلی شهر که درآنجا حوضی سنگی و بزرگ بنا شده بود و آب چشمه در آنجا جمع میشد و مردم شهر برای پر کردن کوزه هایشان به آنجا می آمدند، شد. امروز نوبت آب شتر و شتربچه بود و مردم شهر سهمی در این آب نداشتند، اما تنی چند از مردم، خلف وعده کردند و هنوز سپیده سر نزده بود که پنهانی به حوض سری زده بودند و کوزه هایشان را پر آب نموده بودند، حالا شتر و شتربچه به آبشخور رسیده بودند، عده زیادی از مردم مثل همیشه گوشه ای در کنار حوض منتظر شتر بودند تا سیراب شود و سپس آنان شتر را بدوشند و از شیرش کوزه ها و مشک هایشان را پر کنند. شتر و شتر بچه سر در حوض فرو بردند و با ولع زیاد، همچون همیشه تمام آب حوض را خوردند به طوریکه کف حوض قطره ای آب برجای نماند، شتر که عادت کرده بود بعد از خوردن آب به سمت دیگر حوض برود تا به مردم شیر پر از خیر و برکتش را ارزانی دارد، خود را از حوض خالی بیرون کشید و می خواست حرکت کند که هفت ارازل دوره اش کردند و مصدع از فاصله ای نزدیک چندین تیر بر پای شتر زد، شتر در آنجا زانو زد و شتر بچه هراسان دور مادر می چرخید. در این هنگام قدار از راه رسید و با ضربات شمشیر شتر را از نفس انداخت، شتر وسط میدان افتاده بود و آخرین نفس هایش را می کشید و دست و پا میزد، ناله شتر بچه به هوا بلند بود و همگان میدیدند که این بچه شتر، چون آدمیزاد اشک میریزد و مویه می کند، گویی او می خواست با حرکاتش به مردم بفهماند که غریب کشی نکنند و ظلم ننمایند و از مردم برای نجات جان مادرش که معجزه ای الهی بود، کمک می خواست، اما کسی به ناله های شتر بچه توجهی نمی کرد. مردمی که برای شیر شتر آنجا جمع شده بودند به جای دفاع از شتر، به کمک قدار آمدند و در پی کردن شتر به او کمک می کردند، قطام از کمی دورتر این صحنه را میدید و قهقه ای شیطانی سر داده بود. مردم شتر را تکه تکه کردند و هر کدام تکه ای از گوشت شتر را به عنوان غنیمتی لذیذ به خانه بردند به طوریکه آن روز بوی کباب از خانه تمام مردم شهر به هوا بلند بود، شتر بچه که امیدش ناامید شده بود و تکه های بدن مادر را میدید که به یغما رفته، همانطور که اشک میریخت و ناله های بلندی سر داده بود از شهر خارج شد و پای در بیابان و رو به سوی کوه گذاشت... ادامه دارد.... 📝به قلم: ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_شانزدهم🎬: زمزمه های عاشقانه قطام در گوش قدار بالاخره کار خودش
🎬: حضرت صالح از کردار ناشایست مردم آگاه شد و به میان مردم رفت و به آنان فرمود: مگر شما را به سمت خداوند یکتا دعوت نکردم تا از بت پرستی دست بردارید و شما آیه و معجزه از من خواستید، خودتان تعیین کردید معجزه چه باشد و خداوند همان که خواستید از دل کوه برایتان بیرون آورد و من به شما گفتم که مبادا صدمه ای به این شتر که آیه ای از آیات خداست و معجزه ای از پروردگار هستی ست برسانید که اگر صدمه ای به این شتر برسانید خداوند عذابش را بر شما نازل می کند. در این هنگام یکی از بزرگان شهر رو به صالح با لحنی تمسخر گونه گفت: ای صالح! برو پی شترت، ما که صدمه ای به او نرساندیم و اگر تو راست می گویی به خدایت بگو تا عذاب را بر سر ما فرود آورد. در این هنگام حضرت صالح فرمود: وای بر شما که مغرضانه به عبادت بت های بی جان می پردازید و نشانه و معجزه های خداوند را نادیده می گیرید و به آن ظلم روا می دارید، آیا شما سرنوشت قوم های قبل از خود که سر به بندگی ابلیس نهادند و به خدا شرک ورزیدند را از یاد برده اید؟! حال که معجزه خداوند را با قساوت و سنگدلی کشتید و هر کدام پاره ای از گوشت آن را به دندان کشیدید و شتر بچه از ترس شما و ظلم بی حدتان به بیابان پناه برد، مستحق عذاب خداوند هستید. عده ای از این کلام ترسیدند و رو به پیامبر خدا گفتند: یا صالح! چه کنیم که عذاب خداوند بر ما محقق نشود؟! حضرت صالح که مهربانیش نشات گرفته از مهربانی خداوند بود، به امر خدا فرمود: سه روز به شما فرصت میدهم تا به بیابان بزنید و شتر بچه را که در کوه و بیابان سرگردان است پیدا کنید و به اینجا آورید و سپس از بت ها تبری جویید به خداوند یکتا ایمان آورید، این کار را کنید تا عذاب خداوند از شما برداشته شود. بزرگان شهر و کاهنان معبد که گوشت و پوست و خونشان از لقمه حرام و بتهای ابلیسی بود بی توجه به سخنان حضرت صالح به خانه هایشان رفتند و تعداد کمی از مردم هم که قلبا به اعجاز خداوند ایمان آورده بودند به دنبال شتر بچه، راهی بیابان شدند. مردم سه روز تمام گشتند اما هیچ اثری از شتر بچه نبود و سپس به نزد حضرت صالح آمدند، از این تعداد عده ای از بت پرستی دست کشیدند و به صالح پیوستند و عده ای هم در ضلالت خود ماندند و به دیگر کافران ساکن در شهر پیوستند. اما وعده خدا حق است، اگر کافران عناد نمی ورزیدند و از کرده شان توبه می کردند و به درگاه خدا روی می آوردند، عذاب محقق نمی شد، اما اینک همه شهر صالح را نیشخند می کردند و متعصبانه گرداگرد بت ها می گشتند و این مجسمه های بی جان ابلیسی را طواف می کردند، پس عذاب خداوند نازل شد. حضرت صالح و مومنینی که به او ایمان آورده بودند و اخلاص در عمل داشتند از شهر بیرون رفتند و ناگهان صیحه ای شدید از آسمان بلند شد و همزمان زمین و کوه ها به لرزش افتاد و رعد و برق شدیدی هم شروع شد، انگار تمام بلایا همزمان و باهم می بایست بر سر این قوم لجوج فرود می آمد و در چشم بهم زدنی ساختمان های قد کشیده و مستحکم قوم ثمود که از علم عادیان به آنها رسیده بود به تلی از خاک و شن تبدیل شد و دیگر نه اثری از شهر بود و نه ساکنان بت پرستش و اینچنین بود که سرنوشت قوم ثمود هم پایان یافت و تعداد اندکی از ثمودیان به همراه حضرت صالح نجات یافتند. و دوباره کار ابلیس سخت شد، اما ابلیس اینک تجربه های زیادی داشت و می دانست که فریب دادن بنی بشر کار دشواریست اما نشد ندارد و او خواهد توانست همانگونه که قوم ثمود را که از بقایای قوم عاد پا گرفته بودند،بت پرست کند، این روند را ادامه دهد. ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕
پروانه های وصال
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_هفدهم🎬: حضرت صالح از کردار ناشایست مردم آگاه شد و به میان مرد
🎬: سالهای سال از عذاب قوم ثمود می گذشت، اینک جمعیت زمین پراکنده شده بودند. فرزندان سام پسر نوح که به آنها سامی می گفتند در منطقه بین النهرین پخش شده بودند، در شمال که حد و حدود نینوا میشد«آشوری ها» در مرکز که اطراف بغداد می شد«آکدی ها» و در جنوب که اطراف بصره میشد«سومری ها» ساکن بودند. تعدادی از اقوام سامی نژاد هم بیابان گرد بودند و این بیابان گردها که عموما قوی هیکل بودند به آنها«آموری» میگفتند به شهرهای سومر حمله کردند و تمام شهرها را به تصرف خود درآوردند و اینان بعدها با آمیختن چندین قوم با یکدیگر، شهر بابل و تمدن بابل را به وجود آوردند. امپراطوری بابل از جنوب ایران تا شمال سوریه وسعت داشت، در فلات ایران عیلامی ها و آریایی ها ساکن شده بودند و در حاشیه رود نیل هم آثار تمدنی مصر به چشم می خورد و در شهر بکه هم هنوز کما بیش زندگی برقرار بود. تمدن بابل پایه ریزی شده بود، تمدنی که برپایه بت پرستی بود و اصلا نام شهر و تمدن بابل از نام«بعل» بت بزرگ بتکده ها به عاریت گرفته شده بود. در این زمان پادشاه مقتدری به نام «هموراین» بر منطقه بابل حکمرانی می کرد، این پادشاه بسیار زیرک و سیاستمدار و البته مقتدر بود که امپراطوری گسترده و عظیمی به وجود آورده بود. در این زمان بت پرستی آنچنان ریشه دوانده بود و تار و پود زندگی مردم آن سخت با بت و بت پرستی گره خورده بود که گویی برای هدایت مردم یک پیامبر کفایت نمی کرد و می بایست فوجی پیامبر بر زمین نازل شود تا مردم را از گمراهی بیرون کشاند و این بدان معناست که کار پیامبر بابلیان بسیار سخت و طاقت فرسا می‌بود. در بکه هم تعداد کمی مومن به خداوند وجود داشت و دور تا دور کعبه هم بت ها احاطه کرده بودند. با ما همراه باشید با داستان بسیار جالب بابل و عجایبش و پیامبر بزرگش... ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨