هدایت شده از گلزار شهدا 🇮🇷
یادی از سردار شهید هاشم اعتمادی
عملیات والفجر 2 بود. هاشم پیشنهادش در مورد عملیات را با ادریس یکی از فرماندهان کرد عراقی در میان گذاشت و گفت: من ساعت ها روبروياین ارتفاعات غرب نشستم و با توجه به مجموعه شرايط محورهاي غرب و جنوب به اين نتيجه رسيدم.
ادريس با خنده گفت: اگر بتونين با عمليات منظم، حاج عمران را پس بگيريد من كليد بغداد را دو دستي تقديمتون مي كنم.
عمليات با موفقيت تمام شده بود. هاشم را روي برانكارد از ارتفاعات پائين مي آوردند. تا فرمانده را ديد گفت: يه امانتي پيش يه نفر دارم، ميخواستم برام بياريش، يه چيز كوچولو، يه كليد.
فرمانده فكر كرد، هاشم از درد هذيان مي گويد با تعجب پرسيد: كليد چي؟
هاشمبا خنده گفت: از ادريس... مگه قرار نشد اگر در عمليات موفق شديم كليد بغداد را به ما بده؟!
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
⭐️یادی از سردار شهید عبدالرضا مصلی نژاد⭐️
🌹عبدالرضا در یکی از گزارش های خود نوشته بود: به جنازه شهدا خیره شدم، عجیب است همه در حالت حمله به سمت خط دشمن به شهادت رسیده اند..
اما جنازه عراقی ها به هر طرف و پراکنده انگار در حالت فرار کشته شده اند. چیزی که باعث تعجبم شده تعداد کم جنازه های عراقی نسبت به کشته های ماست. یادم به آیه ای از قرآن افتاد که یک نفر از شما برابر چندین نفر از آنهاست...
به یکی از برادران گفتم جنازه های عراقی را خیلی کم می بینم.
گفت: پشت خاکریز را هم دیده ای؟
به خاکریز بلندی اشاره کرد که روی آن جاده ای کشیده شده بود. گفتم می توانم ببینم؟
گفت: عراق آن سمت دید و آتش دارد، احتیاط کن.
به سرعت بالا رفتم، از روی جاده رد شدم و به آن سمت رسیدم. الله اکبر، تا چشم کار می کرد، جنازه عراقی و تجهیزات سوخته عراقی بود، آنجا بود که تحقق آن آیه و وعده الهی را به چشم دیدم.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید