💟مرد و زن نشستهاند دور ِ سفره.
مرد قاشقش را زودتر فرو میبرد توی کاسه سوپ و زودتر میچشد طعم غذا را
و زودتر میفهمد که دستپخت همسرش بینمک است.
و اما زن چشم دوخته به او تا مُهر تأیید آشپزیاش را از چشمهای مردش بخواند
و مرد که قاعده را خوب بلد است،
لبخندی میزند و میگوید: “چقدر تشنهام!”
زن بیمعطلی بلند میشود و برای رساندن لیوانی آب به آشپزخانه میرود.
سوراخهای نمکدان سر ِ سفره بسته است و به زحمت باز میشوند
و تا رسیدن ِ آب فقط به اندازه پاشیدن ِ نمک توی کاسه زن فرصت هست برای مرد.
زن با لیوانی آب و لبخندی روی صورت برمیگردد و مینشیند.
مرد تشکر میکند، صدایش را صاف میکند و میگوید:
” میدونستی کتابهای آشپزی رو باید از روی دستای تو بنویسن؟ “
و سوپ بینمکش را میخورد؛ با رضایت
و زن سوپ با نمکش را میخورد؛ با لبخند!
📚 برگرفته از کتاب زندگی به سبک روح الله(خمینی)
#همسرداری_امام_خمینی
#محبت
#سبک_زندگی_اسلامی
#پرورستان
@parvarestan_ir
•••
🌀ندیدم در طول زندگی آقا به خانم بگوید در را ببندید. بارها میشد خانم وارد اتاق میشدند و کنار آقا مینشستند اما آقا خودشان بلند میشدند و در را میبستند. یک روز به آقا گفتم خانم که وارد اتاق میشود. همان موقع به ایشان بگویید در را ببندند تا خودتان آنقدر بلند نشوید! آقا گفتند:« من حق ندارم به ایشان امر کنم!» اینها را دختر امام میگوید. البته اگر پای خاطرات امام بنشینید زیاد میشنوید که ایشان اصلا در هیچ کاری به همسرشان دستور نمیدادند. جز واجبات و محرمات دین! همانطور که همسر ایشان گفته:« اوایل زندگیمان امام به من گفتند من به کار تو کاری ندارم. به هر صورت که میل داری لباس بخر و بپوش. اما آنچه از تو میخواهم این است که واجبات را انجام دهی و محرمات را ترک کنی؛یعنی گناه نکنی. هر طوری که دوست داشتم زندگی میکردم و ایشان به رفت و آمد با دوستانم یا اینکه چه وقت برم و چه وقت برگردم کاری نداشتند.» اطرافیان امام میگویند ایشان حتی به صورت خواهش هم از خانم چیزی نمیخواستند.
#همسرداری_امام_خمینی
#محبت
#دانش_آموزی
#پرورستان
@parvarestan_ir