#شهید  #شهادت  #تکه هاے_استخوان  #مرهم_و_تسکین  #امنیت  #اقتدار  #قامت هاے_رشید  #داغ_مادر  #نام_اور  #سوریه  #شلمچه  #مناطق_جنگے #تنها_شدن_پدر  #کوهے_پشت_خواهر  #بے_خوابے_برادر  #دردِ_دل  #مرد_یعنے_تو  #غیرت  #پهلونان_شهر  #دلاوران  #بازار_داغ_بے_غیرتان ... #دل_نوشتہ ✓حتے پارهــ استخوانـــ هاٻتانـــ مرهمـــ استــ و تسکٻنــ...🌹 ✓پارهــ استخوانــ هاٻتانــ امنٻتــ استــ و اقتدار...🍁 ✓چہ قامتــ هاے رشٻدے کهــ پاے داغتانــ خمــ شد اما هرگز زانو نزد!😘🌹 مادرتــ هنوز همــ منتظــ :-( ـــر استــ ؛ او تنها کسے ستــ کهــ رفتنتــ را باور ندارد...✯😔 بعد از تو دٻگر زور پدرتــــ ، به زور زمانه نرسٻد...😢 وقتے که رفتے انگار کوهے پشتــ خواهر را خالے کرد...😳 رفتنتــ خوابــ را از چشمانــ برادر زدود...💤 اما با اٻن همهــ... ✏مادرت هر گاهــ سخنــ از ✷مردے✷ به مٻانــ آٻد؛ همٻشه تو را مثاݪــ مے زند... 💪 ✏پدرتــ بخواهد از ✶غٻرتــ✶ بگوید؛ نامتــ را بهــ زبانــ مے آورد...💪👌 نمےدانمــ چند تکهــ شدے... اما خوبــ مے دانمــ کهــ جاٻتــ اٻنــ روز ها بشدتــ خالٻستــ... کجاٻٻد تا ببٻنٻد بے غــ😡ــٻرتانــــ چهــ مٻکنند...؟ ❎ بے خردانــ تهے مغز چوبــ حراجــ بهــ مٻراثتــ زدند... 😤 پهلونانــ شهر 💪! جاٻتانــ کنار  علےمانــ  خالٻستــ‌... 🌟رهبرمانــ را دعا کنٻد دلاورانــ👌... دلشــ از دستــ دشمنانــ دوستــ نما خونــ استــ...😭 کاشــ بودٻد و اٻستادنشــ کنار ✸شٻر پسر حٻدر ✸را مے دٻدٻد!😭😭 🌸🍃@asheghaneemazhabi🍃🌸

🌹شهید مدافع حرم 🌹شهید حمید قناد پور #روی_خون_شهدا_پا_نگذارید مدافعان حرم بخاطر ما این سختی ها را کشیده اند قدر آنها را بدانیم و راهشان را ادامه بدهیم . #داعش #آمریکا #امنیت #از‌_ڪربـلا‌_تـا‌_شـهادتــღ °|• @az_karbala_ta_shahadat•|°

😈خانوووووووووم......شماره بدم؟ 🚗خانوم خوشگله برسونمت؟؟ 💁♂ #خوشگله ‌چن لحظه از وقتتو به ما میدی؟؟ ☝️اینها جملاتی بود که دخترک در طول مسیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!‼️ بیچاره اصلا” اهل این حرفها نبود… این قضیه به شدت آزارش می داد😔 🎋 تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و به محل زندگیش بازگردد... 🌸روزی به امامزاده ی نزدیک #دانشگاه رفت… 👈شاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!‼️ 🍁دخترک وارد حیاط امامزاده شد خسته… انگار فقط آمده بود #گریه کند… دردش گفتنی نبود…!!! 🍃رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد‌‌‌ وارد #حرم شد و کنار ضریح نشست🌸 😔زیر لب چیزی می گفت انگار!!! ‼️ 😭خدایا کمکم کن… ☝️چند ساعت بعد،دختر که کنار #ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد… 👩💼خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان #زیارت کنن!!!‼️ 😧دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را به خوابگاه برساند… 💃به سرعت از آنجا خارج شد… وارد #شهر شد… اما… اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..! 😯 انگار محترم شده بود… #نگاه #هوس_آلودی تعقیبش نمی کرد!‼️ 🌼احساس #امنیت کرد…با خود گفت: مگه میشه انقد زود دعام #مستجاب شده باشه!!!! 🙎فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! ‼️اما اینطور نبود! 🌿یک لحظه به خود آمد… 🌸دید #چادر #امامزاده را سر جایش نگذاشته…!☺️ #تلنگرانه 👌🏻 #نشر_فرهنگی 🌹 #از‌_ڪـــربـــلا‌_تــا‌_شــــهادتــــღ °|• @az_karbala_ta_shahadat •|°