قائلین به پلورالیسم، معتقدند که تمام ادیان بر حق هستند و هر کسی معتقد به هر دینی که باشد، به تکلیف خود عمل کرده است.
اشتباهی که مطرح کنندگان این نظریه مرتکب آن شده و به آن دقت نکرده اند این است که تمام ادیان را در عرض و در کنار هم دیده اند و به همین دلیل برای هر کدام از آنها سهمی از حقانیت قائل شده اند ولی آنچه که در طول تاریخ ادیان به وضوح مشخص است، اینکه ادیان الهی، نه در عرض هم بلکه در طول هم بوده و هر پیامبری که مبعوث شده است، ضمن تأیید پیامبر قبلی، دین گذشته را تکمیل کرده و مردم را به سوی رشد بیشتر و آمادگی برای پذیرش دستورات پیامبر بعدی رهنمون شده است. شما وقتی به آئین حضرت عیسی نگاه میکنید، میبینید که آن حضرت ضمن تایید پیامبر پیش از خود، و تأکید بر دستورات حضرت موسی، دین الهی را تکامل بخشیده است. علاوه بر آن بشارت به آمدن پیامبر اسلام هم داده است. قرآن کریم با اشاره به همین موضوع، میفرماید:
«و [ياد كن] هنگامى را كه عيسى پسر مريم گفت: اى بنىاسرائيل! به يقين من فرستاده خدا به سوى شمايم، تورات را كه پيش از من بوده تصديق مىكنم، و به پيامبرى كه بعد از من مىآيد و نامش «احمد» است، مژده مىدهم». (صف/6)
به این ترتیب، در هر دوره ای از زمان، آخرین پیامبر و آخرین آئین الهی، صاحب پرچم هدایت و حقانیت بوده و در نزد خداوند متعال، اعتقاد به همان دین، پذیرفته شده است. پس در موضوع حقانیت، میتوان به صراحت گفت که اعتقاد به «همه راست گویی یا پلورالیسم دینی» فریبی از سوی شیطان و قدرتهای شیطانی، برای انحراف مردم از راه صواب و حقیقتِ دین است.
اما اینکه چه کسانی از عذاب الهی در آخرت نجات یافته و وارد در بهشت جاودان میشوند، نکته ای است که شاید شهید مطهری پاسخی بسیار دقیق، کوتاه و گویا به آن داده است. ایشان در کتاب عدل الهی اینگونه مینویسد:
«اگر کسی دارای صفت تسلیم باشد و به عللی حقیقت اسلام بر او مکتوم مانده باشد و او در این باره بیتقصیر باشد، هرگز خداوند او را معذّب نمی سازد، او اهل نجات از دوزخ است.» (عدل الهی/ص269)
و این یعنی، آنچه که با ارزش است، اسلام و تسلیم واقعی در برابر حق است؛ چه بسا مسلمانانی که از اسلام تنها نامش را یدک میکشند و در نقطه مقابل، چه بسیار غیرمسلمانانی که در برابر حقیقت تسلیم اند. بنابراین، هر کسی را که در مقابل حق و حقیقت عناد ندارد، اگر چه مسلمان نباشد، نمیتوانیم از دایره نجات خارج بدانیم. خارج شدگان از این دایره کسانی اند که لجاجت در برابر حقیقت دارند.
به نظر میرسد که در سوال فوق، دو مفهوم نهفته باشد که مطرح کننده آن، به این دو نکته توجه نکرده است. بحث اول موضوع حقانیت است. به این معنی که آیا همه ادیان، امروزه برحق هستند؟ و آیا اگر کسی به هر کدام از ادیان موجود، مؤمن باشد به تکلیف خود عمل کرده است؟ و موضوع دوم هم، حول محور «نجات» مطرح میگردد. و این هم یعنی، آیا فقط مسلمانان یا شیعیان از عذاب الهی در روز قیامت نجات مییابند؟ و یا پیروان ادیان دیگر، اعم از مسیحیت و… هم امکان نجات دارند؟ پس اگر بخواهیم به سوال فوق، به صورت دقیق پاسخ دهیم، لازمه اش این است که بین این دو حوزه، یعنی «حقانیت» و «نجات» تفکیک قائل شویم.
حقانیت
اینکه «آیا امروز، فقط اسلام دین بر حق است؟» و «اگر کسی امروز به ادیان دیگر معتقد باشد به تکلیف خود عمل نکرده است؟» موضوعی است که ذهن بسیاری را بخود مشغول کرده، به گونهای که از دل آن فرضیه هایی چون «پلورالیسم دینی» بیرون آمده است. قائلین به پلورالیسم، معتقدند که تمام ادیان بر حق هستند و هر کسی معتقد به هر دینی که باشد، به تکلیف خود عمل کرده است. به عبارت سادهتر، پلورالیسم دینی، یعنی «همه، با هر دینی، راست میگویند!». لازمه این حرف این است که، الهیات مسیحی که قائل به تثلیث ـ سه گانگی خدا ـ است راست میگوید، و در نقطه مقابل، اسلام هم که معتقد به توحید و یگانگی خداست هم راست میگوید!
در ردّ این نظریه ـ یعنی اعتقاد به پلورالیسم دینی ـ به آیات و روایات زیادی میتوان استناد نمود. آیاتی مثل: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام/ دین مورد قبول در نزد خداوند فقط اسلام است.» (آل عمران/19) و «مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ/ هر كس جز اسلام (و تسليم در برابر فرمان حق،) آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زيانكاران است.» (آل عمران/85) ولی ما برای پاسخ و رد این نظریه ـ که همه راست میگویند! ـ به ذکر یک حکایت بسنده میکنیم:
یکی از مباحث مطرح در علم منطق، این است که: اجتماع ضدین محال است. «محال بودن اجتماع ضدین» یعنی نمیشود دو چیز که کاملا ضد یکدیگر بوده و همدیگر را نفی میکنند، در آنِ واحد و در یک نقطه اجتماع کنند. مثل اینکه در یک ساعت و یک نقطه زمین، نمیشود که هم روز باشد و هم شب.
مرحوم آیت الله خویی هم مثل سایر بزرگان علم منطق، معتقد به این نظریه بود. به ایشان خبر دادند که کسی مدعی است بعد از چندسال تحقیق و مطالعه، به این نتیجه رسیده که «اجتماع ضدین، محال نیست!» حالا هم میخواهد که به محضر شما رسیده و نتیجه مطالعات را تقدیم کند. ایشان روزی را مشخص کرده و فرمودند که بین نماز ظهر و عصر بیاید. به ایشان عرض کردند که در این چند دقیقه کوتاه امکان مطرح کردن چنین موضوع مهم و دقیق علمی میسر نیست، ولی ایشان فرمودند که کافی است و بگویید در همان زمان مشخص شده بیاید. در موعد مقرر، آن فرد به محضر آیت الله خویی رسیده و عرض کرد: شنیده ام که حضرتعالی معتقد به «محال بودن اجتماع ضدین» هستید. آیت الله خویی فرمودند: بله معتقدم و این نظریه، نظریه درستی است. آن شخص در پاسخ عرض کرد ولی من پس از چند سال، به این نتجه رسیده ام که اجتماع ضدین محال نیست. آیت الله خویی فرمودند: شما هم درست میگویید! آن شخص وقتی این کلام را از حضرت آیت الله خویی شنید، متعجب به او نگاه کرده و گفت: چطور چنین چیزی ممکن است که در این مورد، هم من راست بگویم و هم شما؟! حضرت آیت الله لبخندی زدند و فرمودند پس نظریه ما اثبات شد! ما هم میگوییم نمیشود دو چیز که ضد هم هستند در آن واحد در یک جا جمع بشوند. آن شخص که نتیجه مطالعات چندین ساله خود را ظرف چند ثانیه بر باد رفته میدید با بهت و حیرت از ایشان خداحافظی کرده و رفتند.
حال ما هم در پاسخ به کسانی که میگویند «پیروان همه ادیان راست میگویند و همه بر حقند» همین جواب را عرض کرده و میگوییم، امکان اینکه در این زمینه همه راست بگویند، عقلاً وجود ندارد. ناگزیر، باید یکی بر حق باشد. که آن «یکی» دینی است که بعد از همه ادیان آمده و تکامل یافته ادیان دیگر است. دینی که پیامبران دیگر هم آن را بشارت داده اند. پس از حیث «حقانیت» نمیتوان قائل به پلورالیسم شد، چرا که مشکلات عقلی بزرگی در سر راه این نظریه وجود دارد.
شاید اشتباهی که مطرح کنندگان این نظریه مرتکب آن شده و به آن دقت نکرده اند این است که تمام ادیان را در عرض و در کنار هم دیده اند و به همین دلیل برای هر کدام از آنها سهمی از حقانیت قائل شده اند ولی آنچه که در طول تاریخ ادیان به وضوح مشخص است، اینکه ادیان الهی، نه در عرض هم بلکه در طول هم بوده و هر پیامبری که مبعوث شده است، ضمن تأیید پیامبر قبلی، دین گذشته را تکمیل کرده و مردم را به سوی رشد بیشتر و آمادگی برای پذیرش دستورات پیامبر بعدی رهنمون شده است. شما وقتی به آئین حضرت عیسی نگاه میکنید، میبینید که آن حضرت ضمن تایید پیامبر پیش از خود، و تأکید بر دستورات حضرت موسی، دین الهی را تکامل بخشیده و حتی مشکلات دینی ای که مردم با آن مواجه بوده اند برطرف کرده است. علاوه بر آن بشارت به آمدن پیامبر اسلام هم داده است. قرآن کریم با اشاره به همین موضوع، میفرماید:
«وَ إِذْ قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَني إِسْرائيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَد/ و [ياد كن] هنگامى را كه عيسى پسر مريم گفت: اى بنىاسرائيل! به يقين من فرستاده خدا به سوى شمايم، تورات را كه پيش از من بوده تصديق مىكنم، و به پيامبرى كه بعد از من مىآيد و نامش «احمد» است، مژده مىدهم». (صف/6)
به این ترتیب، در هر دوره ای از زمان، آخرین پیامبر و آخرین آئین الهی، صاحب پرچم هدایت و حقانیت بوده و در نزد خداوند متعال، اعتقاد به همان دین، پذیرفته شده است. پس در موضوع حقانیت، میتوان به صراحت گفت که اعتقاد به «همه راست گویی» فریبی از سوی شیطان و قدرتهای شیطانی، برای انحراف مردم از راه صواب و حقیقتِ دین است.
نجات
اما اینکه چه کسانی از عذاب الهی در آخرت نجات یافته و وارد در بهشت جاودان میشوند، نکته ای است که شاید شهید مطهری پاسخی بسیار دقیق، کوتاه و گویا به آن داده است. ایشان در کتاب عدل الهی اینگونه مینویسد:
«اگر کسی دارای صفت تسلیم باشد و به عللی حقیقت اسلام بر او مکتوم مانده باشد و او در این باره بیتقصیر باشد، هرگز خداوند او را معذّب نمیسازد، او اهل نجات از دوزخ است.» (عدل الهی/ص269)
و این یعنی، آنچه که با ارزش است، اسلام و تسلیم واقعی در برابر حق است؛ چه بسا مسلمانانی که از اسلام تنها نامش را یدک میکشند و در نقطه مقابل، چه بسیار غیرمسلمانانی که در برابر حقیقت تسلیم اند. این که فرد، به طور قلبی در برابر حقیقت تسلیم باشد، بسیار حائز اهمیت است؛ این فرد اگر چه مسلمان نباشد، در دیدگاه اسلامی جایگاه ویژه ای دارد؛ زیرا مخالفت او با اسلام یا مسلمان نبودنش، از روی عناد نیست.
بنابراین، هر کسی را که در مقابل حق و حقیقت عناد ندارد، اگر چه مسلمان نباشد، نمیتوانیم از دایره نجات خارج بدانیم. خارج شدگان از این دایره کسانی اند که لجاجت در برابر حقیقت دارند؛ آنهایی که مبتلا به آفت «ستیزه گری» با حقیقت هستند. اینها کسانی اند که حقیقت را میفهمند و در دل به آن اعتراف مینمایند؛ ولی در واقع با آن به مخالفت میپردازند؛ یعنی عقل و دل آنها تسلیم است؛ ولی از روی تکبر و خودخواهی و… در عین شناختِ حقیقت، با حقیقت به مبارزه بر میخیزند. آنها بیمارانی روحیاند که به خاطر منافع شخصی و تعصّبات قبیلهای یا حزبی با حقیقت مقابله میکنند.
قرآن در آیه 32 انفال، درون مایه شان را این گونه ترسیم می کند:
«وَ إِذْ قَالُواْ اللَّهُمَّ إِن كاَنَ هَاذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيم/ گفتند: پروردگارا، اگر این حق است و از طرف توست، بارانی از سنگ از آسمان بر ما فرود آر، یا عذاب دردناکی برای ما بفرست».
این گونه افراد از شدّت تعصب و لجاجت یا عوام فریبی، حاضرند چنین نفرینهایی بر خود روا دارند؛ امّا حق را نپذیرند! پس با این تعریف، بسیاری از مردم اهل ایمان خواهند بود؛ زیرا جحود و عنادی با حق نداشته و اگر حقیقت را بفهمند آن را در مییابند یا دست کم با آن مخالفت نمینمایند و همین، رمز نجات ایشان خواهد بود.
گاهی به ذهن بعضیا میاد که چرا در ایران باید روز پدر، مادر، زن یا حتی دختر، با توجه به شخصیتهای اسلامی نامگذاری بشه؟ مگه ما خودمون کم اسطوره داشتیم؛ قهرمانانی مثل آرش و پوریای ولی، و بزرگانی مثل سعدی، فردوسی، حافظ، مولانا، امیرکبیر و... . چرا هیچ روزی در تقویم به نام اینها نیست؟
اول: هر کشوری به اسطورهها و بزرگان خودش احترام زیادی میذاره. قهرمانان هر کشوری درجه و جایگاههای مختلفی نزد مردم اون کشور دارن. ممکنه یه اسطوره برای مردم در درجه 100 باشه، دیگری در درجه 90 و افرادی در درجه پایینتر. همه این شخصیتها قابل احترامن؛ ولی این احترامها کم و زیاد داره.
دوم: اسطوره و قهرمان هر کشوری متفاوته. بعضیها به شخصیتهای ملی احترام میذارن، بعضیها به شخصیتهای دینی و مذهبی، بعضیها هم به قهرمانان ورزشی یا هنری. معمولاً مردم یک کشور به میزان علاقهای که به این افراد دارن، روزی رو به نام اونها نامگذاری میکنن.
مثلاً در آلمان روز عروج حضرت مسیح به آسمان رو، یا در اسپانیا و ایتالیا روز جشن یوسف مقدس رو، روز پدر نامگذاری کردند. یا مثلاً در پرتقال و اسپانیا روز تولد مریم مقدس، روز مادر نامگذاری شده؛ ولی در ژاپن سالروز تولد همسر وقت امپراطور رو به عنوان روز مادر جشن میگیرن.
کشور ما هم چون مسلمان و دارای اعتقادات اسلامی و شیعی هست، روز تولد حضرت علی علیهالسلام رو به عنوان روز پدر انتخاب کردن؛ چون دین ما این افراد رو بالاترین و باارزشترین افراد به حساب میاره؛ همانطور که پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمودن: «من و علی، پدران امت هستیم». وقتی حضرت علی علیه السلام پدر معنوی ما باشه، روز تولد او هم به عنوان روز پدر قرار میگیره.
سوم: همه اسطورههای ملی ما مثل مولانا، حافظ، سعدی، فردوسی، ابوعلی سینا، پوریای ولی و امیرکبیر مسلمان بودن و به شخصیتهای دینی هم افتخار میکردن؛ حتی قبر بعضی از اونها مثل امیرکبیر در حرم امام حسین علیهالسلام قرار داره.
چهارم: علاوه بر اینها، اکثر اسطورههایی که اسمشون برده شد، روزی رو در تقویم ایران به خودشون اختصاص دادن؛ مثلاً روز اول شهریور که سالروز تولد ابن سیناست، روز پزشک نامگذاری شده، روز 25 اردیبهشت به نام فردوسی ثبت شده، هشتم مهرْ روز مولانا و بیستم مهرماه روز حافظ.
جامع ترین مرکز پاسخ به شبهات واحکام
سوال ده شبهات دینی بارگذاری شد
جامع ترین مرکز پاسخ به شبهات واحکام
سوال یازده دینی بارگذاری شد
جامع ترین مرکز پاسخ به شبهات واحکام
سوال شش شبهات دانش آموزی بارگذاری شد
#شبهه
✅ پاسخ به دو #شایعه در مورد وضعیت گاز
❌یکی از شایعاتی که این روزها دست به دست میچرخد، این است که «ما در کشور با بحران گاز مواجهایم، چون ایران، میدان گازی چالوس را در قالب توافق ۲۰ ساله به روسیه فروخته است».
✅ واقعیت این است که اساساً هنوز اصل وجود میدان گازی چالوس در هالهای از ابهام قرار دارد و اساساً اکتشافی صورت نگرفته است که قرار باشد در مورد قیمت و صادرات آن، روسها اظهارنظر کنند.
❌از دیگر شایعات رسانههای زرد فضای مجازی این بود که «دومین کشور دارای ذخایر گاز، به مشکل برخورده است، چون جمهوری اسلامی در حال تامین سوخت رایگان برای لبنان و ساختن نیروگاه برق برای این کشور است.» استنادشان هم به سخنان امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه است که گفته بود، ایران آماده تامین سوخت لبنان است.
✅ واقعیت
صحبت وزیر امور خارجهی کشورمان اولا فعلاً در حد پیشنهاد بوده و ثانیاً درباره صادرات بنزین و گازوئیل بوده ربطی به صادرات گاز (آن هم بهصورت رایگان) ندارد.
🔹 دلیل واقعی مشکل گاز در این روزها:
1⃣ سرمای کم سابقه در سالهای اخیر و رکورد مصرف گاز
2⃣ مشروط شدن طرح ذخیرهسازی گاز به جذب سرمایهگذاری خارجی در دولت قبل و انحلال شرکت ذخیرهسازی در سال ۹۶
🔹احیای شرکت ذخیرهسازی، تنوعبخشیدن به سبد انرژی کشور، ارتقاء فرهنگ مصرف انرژی (و بلکه سایر کالاها) و همچنین جلوگیری از هدررفت گاز سوزاندهشده حین استخراج نفت از راههایی است که برای جلوگیری از مشکلات حوزه انرژی، باید مد نظر قرار گیرد.
⏪ پینوشت
💢 سطح ذخیره سازی گاز در کشورهای جهان بین ۱۵ تا ۲۰ درصد است اما در ایران ۱.۷ درصد بوده که ظرفیت همین مقدار اندک هم پیش از دولت روحانی ایجاد شده است!
✳️جامع ترین مرکز پاسخگویی به شبهات
https://eitaa.com/joinchat/2212495625Cc0ca6c7ed6
#شبهه
🔷پشت پرده افشای نامه درخواست اینترنت بدون فیلترینگ پیرهادی از وزارت ارتباطات چیست؟
🔷در روزهای گذشته برخی از کانالهای غیر رسمی تصویر نامهای با امضای محسن پیرهادی به وزارت ارتباطات منتشر کردند که حکایت از درخواست او برای بارگذاری اینترنت بدون فیلتر روی سیمکارت شخصی اش داشت، خبری که توضیحات تکمیلی درباره چرایی و علت طرح این درخواست نداده بود
🔷درخواست او در پی اعلام اعطای اینترنت بدون فیلترینگ از سوی وزارت ارتباطات به جامعه ای رسانه ای کشور بوده است ، محسن پیرهادی در سالهای اخیر مدیر مسولی روزنامه رسالت را برعهده دارد و همچون اغلب روزنامه نگاران و خبرنگاران مشمول قاعده دولت برای برخورداری از اینترنت بدون فیلتر میشود.
🔹رونوشت نامه از سوی وزارت ارتباطات به وزارت فرهنگ حکایت از همین علت دارد.
🔷زمان درخواست همان طور که در تاریخ نامه قید شده ششم شهریورماه ۱۴۰۱ است و مربوط به قبل از اعمال فیلترینگ در پی ناآرامیهای اخیر است.
✳️جامع ترین مرکز پاسخگویی به شبهات
https://eitaa.com/joinchat/2212495625Cc0ca6c7ed6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبهه
❗چرا باید بریم حج و زیارت و پول مان رو بریزیم به جیب یک کشور خارجی؟!
همون پول رو همینجا خرج فقرا و امور خیر کن ، همون ثواب رو بهت میدن!
#شهید_مطهری
✳️جامع ترین مرکز پاسخگویی به شبهات
https://eitaa.com/joinchat/2212495625Cc0ca6c7ed6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبهه
📜 بشارت امام باقر[علیه السلام]درباره آینده ایران...
#استاد_عالی
✳️جامع ترین مرکز پاسخگویی به شبهات
https://eitaa.com/joinchat/2212495625Cc0ca6c7ed6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلیلی بر اثبات خدا
💠 وَفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ
💠 قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ
✳️جامع ترین مرکز پاسخگویی به شبهات
https://eitaa.com/joinchat/2212495625Cc0ca6c7ed6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبهه
پاسخ قرآنی به شبهه وهابیت 👌
#حجت_الاسلام_قرائتی
✳️جامع ترین مرکز پاسخگویی به شبهات
https://eitaa.com/joinchat/2212495625Cc0ca6c7ed6
#شبهه
🔘 متن شبهه:
چرا برخی از فرزندان بنیانگذاران انقلاب، به ضد انقلاب پیوسته اند؟
🔆 پاسخ شبهه:
1⃣ برخی از این اتفاق می خواهند چنین نتیجه بگیرند که مثلاً اگر نوه امام خمینی ره با انقلاب همراه نیست، پس اساساً راه امام اشتباه بوده است.
2⃣ حضرت علی (علیه السلام) در کلامی بسیار حکیمانه می فرمایند: «إِنَّ دِينَ اللَّهِ لَا يُعْرَفُ بِالرِّجَالِ بَلْ بِآيَةِ الْحَقِّ وَ اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَه»
✍ حقانیت دین خدا با شخصیت ها شناخته نمی شود بلکه با نشانه های حق شناخته می شود. حق را بشناس تا اهل حق را بشناسی
📚 إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج2، ص: 296
3⃣ ما نباید بر اساس رفتار اشخاص، به دنبال حق و باطل بگردیم. یک شخص ممکن است در طول زندگی اش چندین بار موقعیت خود در جبهه حق و باطل را تغییر دهد.
4⃣ برخی نیز می خواهند بگویند اگر امام شخصیت باتقوا و خودساخته ای بود، پس باید می توانست فرزند یا نوه اش را درست تربیت کند. در حالیکه پسر نوح و عبدالله افطح و جعفر کذاب که فرزند امام معصوم بودند هم منحرف شدند. انحراف فرزند دلیل بر انحراف پدر نیست. هر انسانی بر اساس قدرت اختیاری که دارد، آزاد است که راه نیکی را پیش گیرد یا راه شرّ و بدی را. پدر و مادر نمی توانند تأثیر تمام و کمال بر رفتار فرزند داشته باشند.
5⃣ فرزندان مسئولین، بیش از هر شخص دیگری در معرض انحراف هستند. هم می توانند از قدرت و روابط و رانت ها استفاده کنند، و هم ممکن است طعمه دشمنان شوند و توسط آنها هدایت شوند.
6⃣ باید حرف و استدلال مدافعان و مخالفان انقلاب را شنید و با اندیشه خودمان قضاوت کنیم. رفتار اشخاص نباید معیار قضاوت ما باشد.
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
✳️جامع ترین مرکز پاسخگویی به شبهات
https://eitaa.com/joinchat/2212495625Cc0ca6c7ed6