eitaa logo
پاسخ شبهات و پرسش ها - متن
320 دنبال‌کننده
62 عکس
41 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پاسخ به تهمت «غارت گری» که دشمنان اسلام به امام حسین (ع) زده اند: خلاصه شبهه ای که دشمنان اسلام مطرح کرده اند: " در معتبرترین کتاب تاریخ مسلمانان یعنی تاریخ طبری با سند صحیح آمده که حسین (نوه محمد و امام سوم شیعیان) اهل غارتگری و راهزنی بوده است. طبری روایتی از ابومخنف نقل کرده که وقتی حسین از مکه بیرون آمد در منطقه تنعیم کاروانی دید که والی یمن به سوی دمشق و برای یزید فرستاده بود و اموال آن را غارت کرد(تاریخ الطبری، ج5، صص:385-386). ابومخنف است که این روایت را نقل کرده از بزرگان شیعه بوده و شیخ طوسی درباره او گفته: «همه روایاتش صحیح است»(شیخ طوسی، الفهرست، ص381) " پاسخ خلاصه: این مطلب حاوی دروغ ، مغالطه و تحریف است و چنین اتهامی صحت ندارد. سند روایت مورد ادعا هم طبق مبانی علمای رجال شیعه و هم طبق مبانی علمای اهل سنت دچار ضعف است و انچه از شیخ طوسی نقل شده دروغی بیش نیست. از نظر تحلیل تاریخی نیز چنین روایتی شبیه شایعاتی است که تبلیغاتچی های حکومت بنی امیه برای «مقصر جلوه دادن امام حسین (ع)» نشر می کردند تا او را به عنوان «خارجی»(شورشی مسلح) وانمود کنند و کشتار وحشیانه در حق او و خاندانش را توجیه نمایند. مستندات را در بخش «پاسخ تفصیلی» مطالعه فرمایید. پاسخ تفصیلی: 1 – نکته مهم درباره تاریخ طبری: اینکه برخی ادعا کنند که همه روایات تاریخ طبری صحیح هستند یا اینکه تاریخ طبری معتبرترین کتاب تاریخ اسلام است یک ادعای بی اساس است. طبری حدود 213 سال پس از وفات پیامبر(ص) و 163 سال پس از حادثه عاشورا متولد شده است و روایاتی که در کتابهایش جمع آوری کرده با چند واسطه به او رسیده و درباره هر روایت باید وثاقت (راستگویی و دقت) همه واسطه ها بررسی شود. وانگهی کتب تاریخی متعددی پیش از تاریخ طبری نوشته شده که از نظر اعتبار ، بالاتر یا مساوی با آن هستند بنابراین محتوای هر یک از روایات طبری باید با کتاب های قبل از او سنجیده شود. طبری یک نویسنده سُنی است و به «نقل گزینشی روایات» اعتراف کرده و ادعا نداشت که تمام مطالب کتابش صحیح است. وی انبوهی از روایات متنوع را که با چند واسطه به او رسیده بود طبق سلیقه شخصی خود جمع کرده اما هرگز صحت تمامی آنها را تضمین نکرده است. وی درباره اکثر روایاتش ، منبع و واسطه هایی که آن را برایش نقل کرده اند ذکر کرده تا اگر بعدها دروغین بودن برخی از آنها اثبات شد راستگویی خودش زیر سوال نرود و همه بدانند که واسطه ها دروغ گفته اند. 2 – لزوم بررسی وثاقت همه واسطه های نقل روایت: طبری «روایتی که اتهام غارتگری به امام حسین (علیه السلام) زده» را با 4 واسطه یعنی از هشام بن محمد کلبی از ابومِخنَف از حارث بن کعب والِبی از عُقبة بن سَمعان نقل می کند. اینکه مخالفانِ اسلام برای اثبات صحت این روایت فقط درباره راستگویی و تشیع ابومخنف سخن می گویند و از بحث درباره سایر واسطه ها طفره می روند مغالطه ای برای فریب افراد غیرمتخصص است. راستگویی خود ابومخنف دلیل نمی شود همه روایاتی که نقل کرده حتما مطابق با واقعیت باشند زیرا او نیز سالها پس از حادثه عاشورا متولد شده و نه تنها مستقیما شاهد ماجرا نبوده بلکه روایت مورد بحث را با 2 واسطه نقل می کند که درباره وثاقت هیچیک از آنها دلیل معتبری وجود ندارد از این رو سند این روایت هم طبق نظر علمای اهل سنت و هم طبق مبانی رجالی شیعه ضعیف است. 3 – تحریف سخن شیخ طوسی درباره ابومخنف: آنچه از شیخ طوسی درباره «صحیح بودن روایات ابومخنف» نقل شده دروغ و تحریف است. شیخ طوسی نگفته که «همه روایات ابومخنف صحیح است» بلکه جمله اش چنین است: « صحیح اینست که خود ابومخنف آن حضرت (حسین) را ندیده بلکه پدرش از اصحاب ایشان بوده است»(شیخ طوسی، الفهرست، ص381). براستی در کجای این جمله آمده که «همه روایات ابومخنف صحیح هستند»؟! 4 - دیدگاه شیخ مفید : شیخ مفید ماجرا را بر خلاف طبری نقل کرده است. وی می گوید امام حسین(ع) در منطقه تنعیم با کاروانی که از یمن می آمد مواجه شد و از آنان چند شتر برای خود و یارانش کرایه کرد. از جملات شیخ مفید که از آگاهان به روایات تاریخی است بر می آید که نه تنها «ماجرای غارت کاروان» را باور نداشته بلکه حتی درباره اینکه آن کاروان ، حامل اموالی برای یزید باشد تردید داشته است (الإرشاد، ج‏2، ص: 68) همچنین در آثار محدثان متقدم شیعه (در پنج قرن نخست) همچون کلینی ، صدوق(ره) ، ابن قولویه و شیخ طوسی ماجرای مصادره کاروان یزید یافت نمی شود. ... بقیه را در لینک زیر مطالعه فرمایید👇 پاسخ کامل در آدرس زیر: http://arabi-maleki.blogfa.com/post-474.aspx عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
پرسش: با توجه به اینکه خداوند در قرآن فرموده «در (قبول) دین، اجباری نیست» (سوره بقره) پس چرا مسلمانان به کشورهای دیگر لشگرکشی کردند تا آنها را به دین اسلام وارد کنند؟ پاسخ: 1 - فتح کشورهای همسایه در زمان خلفا انجام شد نه در زمان پیامبر (ص). در زمان خلافت امام علی (ع) هم فتوحات متوقف شد. روایتی که می گوید امام حسن (ع) یا امام حسین (ع) در فتح ایران حضور داشتند یک روایت جعلی است که فقط یک راوی دروغگو به نام «علی بن مجاهد کابلی» نقل کرده و شواهد متعددی بر دروغین بودنش وجود دارد. 2 - جنگهای مسلمانان در کشورهای همسایه همه بر یک گونه نبوده؛ برخی از فتوحات مثل فتح عراق و شام، مشروع و برای نجات همکیشان از ظلم و کشته شدن به دست حاکمان بوده و برخی مثل ادامه دادنِ پیشرویها به مرکز و شرق ایران و نیز فتح شمال آفریقا، نامشروع و برای گسترش قلمرو حکومتی و افزایش درآمد دستگاه خلافت بوده است. مخصوصا در دوره اموی (از زمان معاویه) جنایات بسیاری نیز انجام می شد که بعدها چنان وانمود شد که فتح در زمان خلفای نخست نیز همراه با چنین جنایاتی بوده! با اینهمه، هیچیک از این جنگها -خواه مشروع یا نامشروع- با هدف گسترش اسلام نبوده گرچه در عمل منجر به مسلمان شدن بسیاری شد. دلایل بر عدم اجبار ایرانیان به تغییر دین: یک دلیل بر عدم اجبار برای مسلمان شدنِ مردم ایران اینست که قانونی که دستگاه خلافت به آن عمل میکرد این بود که "هرکس مسلمان نشود باید جزیه بدهد ولی اگر مسلمان شود باید زکات بدهد". مبلغ جزیه، تقریبا دوبرابر زکات بود از این رو خلیفه، اصراری نداشت مردم عراق و ایران و ... مسلمان شوند زیرا اگر مسلمان می شدند، دولت مجبور میشد تخفیف مالیاتی بزرگی به آنها بدهد. به همین خاطر هیچ اجباری به مسلمان شدن مردم نمیکردند تا درآمد حکومت- از طریق جزیه که مبلغش بیشتر بود- بالا بمانَد. البته مالیاتی که ایرانیها و عراقیها قبل از اسلام به ساسانیها میدادند از جزیه هم بسیار بیشتر و هنگفت تر بود و با سقوط امپراطوری ساسانی، وضعیت اقتصادی عموم ایرانیان و عراقیها بهتر شد. دلیل دوم اینست که اگر مسلمانان، ایرانیها را به تغییر دینشان مجبور میکردند قطعا هم با مقاومت سلحشورانه ایرانیان مواجه میشدند و هم در میان سپاه خود مسلمانها اختلاف می افتاد زیرا صحابه و اهل بیت (ع) این کار را بر خلاف آیات قرآن می دانستند. علت عدم مقاومت کافی در ایران: گفتنی است اکثر شهرهای ایران در عصر فتوحات، مقاومت جدی نکردند زیرا اولا از ظلم ساسانیها به تنگ آمده بودند و ثانیا می دیدند که اگر سلطه سیاسی مسلمانها را بپذیرند هم از نظر اقتصادی به نفع آنهاست و هم میتوانند بر دین پدران خود باقی بمانند و هم نوعی عدالت احتماعی نسبی را تجربه کرده، از تبعیض طبقاتی عصر ساسانی نجات می یابند. البته بعدها در دوره بنی امیه، نژادپرستی عربی فضا را بر همگان تنگ کرد و همین موجب شد هم عربها و هم ایرانیها بر ضد امویان قیام کنند اما در آغازِ فتوحات، چنین ظلمهایی رویه خلفا نبود. نکته تکمیلی: درباره کشورهای شرق دور مثل اندونزی و چین که نزدیک به یک سوم جمعیت مسلمانان جهان را تشکیل می دهند حمله نظامی از سوی حکومتهای مسلمان انجام نشده و مردم این کشورها صرفاً در اثر تعاملات تجاری و فرهنگی وارد اسلام شده اند. عضویت در کانالهای ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
پرسش: آیا قاتلان امام حسین (ع) در روز عاشورا شیعیان کوفه بودند که ایشان را دعوت کردند و سپس با امام خود جنگیدند؟ اگر چنین نیست به طور مستند بگویید که واقعیت چه بوده است؟ پاسخ: نام هیچیک از سران شیعیان کوفه در میان قاتلان امام حسین (ع) دیده نمی‌شود و کسانی که دستشان را به خون امام (ع) و یارانش آلوده کردند صرفا «اشرافِ غیرشیعه» بودند. در ادامه اسناد و توضیحات لازم را ارائه می‌کنیم: چنانکه کتب معتبر و قدیمی تاریخ -همچون «انساب الاَشراف» که از تاریخ طبری قدیمی‌تر است - نوشته‌اند، دستکم دو گروه از کوفیان به امام حسین (ع) نامه نوشتند: 1- اشرافِ غیرشیعه در کوفه که اگرچه شیعه نبودند اما تحلیل سیاسی‌شان این بود که پس از مرگ معاویه، احتمالا حکمرانی یزید تثبیت نخواهد شد و قدرت سیاسی به زودی - دستکم در عراق- به دست حسین (ع) و شیعیان علی (ع) خواهد افتاد. این افراد را از آن جهت با عنوان «اشراف کوفه» معرفی میکنند که بخاطر ثروت یا جایگاه سیاسی و قبیله‌ای خود، می‌توانستند بر طیف عظیمی از مردم اثر بگذارند و نظر و سفارش آنها برای هزاران نفر معتبر بود. برخی از این اشراف، با یکدیگر همفکری کردند و نامه‌ای از طرف خود و هوادارانشان به حسین (ع) نوشتند و اظهار کردند که مردم کوفه همه سربازان گوش به فرمان حسین (ع) خواهند بود و از او می‌خوهند تا به کوفه بیاید. اسامی شماری از این اشراف، چنین است: شَبَث بن رِبعی یَربوعی، حَجّار بن اَبجَر عِجلی، یزید بن حارث شیبانی، عزرة بن قیس اَحمَسی و عمرو بن حجّاج زبیدی، محمد بن عُمَیر تمیمی (1) 2- سران شیعه در کوفه همچون سلیمان بن صرد خزاعی، رفاعة بن شداد بجلی و مسیب بن نجبه فزاری و حبیب بن مظاهر(مظهر) و سایر شیعیان که از روی اعتقاد به حقانیت امام (ع) به او نامه نوشتند و اظهار کردند که رهبر نداریم و اگر تو یبایی ممکن است بر محور حق متحد گردیم و استاندار کوفه را به شام تبعید کنیم(2). می‌دانیم که سالها قبل برخی از سران شیعه در کوفه همچون حُجر بن عدی و یارانش به امر معاویه به قتل رسیده بودند و بقیه نیز در طول سال‌های متمادی در هراس و تقیه به سر برده بودند. نکات مهمی درباره روند حوادث: در آغاز استانداری کوفه بر عهده فردی ترسو یا نرمخو به نام نعمان بن بشیر بود و همین موجب شده بود مردم تصور کنند اگر حسین (ع) به کوفه بیاید نعمان بن بشیر بدون درگیری کنار خواهد رفت و مردم عراق به سرعت درباره امام (ع) به اجماع خواهند رسید و حکومت عدل اسلامی تاسیس خواهد شد؛ بنابراین هم سران شیعیان کوفه و هم اشرافِ غیرشیعه به امام (ع) نامه نوشتند. و از او دعوت کردند. با اینهمه امام (ع) به این نامه ها اعتماد نکرد و از راه‌های دیگری نیز درستی محتوای پیام‌ها را بررسی کرد از جمله اینکه مسلم بن عقیل را برای ارزیابی اوضاع، به کوفه اعزام کرد. تحول مهمی که در این میانه رخ داد این بود که یزید، نعمان بن بشیر را عزل کرده، ابن زیاد را که فردی زیرک و خشن بود به عنوان امیری کوفه منصوب کرد. این انتصاب، تاثیر جدی بر افکار عمومی گذاشت و آرایش نیروهای سیاسی را تغییر داد. اشراف کوفه احساس کردند با نصب فرد قاطع و خشنی مثل ابن زیاد، عموم کوفیان جرأت نخواهند داشت همانند گذشته از مسلم حمایت کنند بنابراین به ابن زیاد پیوستند. وقتی هانی بن عروة بازداشت شد و هوادارانش در اطراف دارالإماره تجمع کردند، همین اشراف یعنی شبث بن ربعی و حجار بن ابجر و .... برای ترساندن مردم، از بالای دارالإماره به مردم می‌گفتند که فتنه را کنار بگذارید، وحدت امت را در هم نشکنید و کاری نکنید که سپاهیان شام به خانه‌هایتان حمله‌ور شوند(3). نکته دیگر اینست که نفوذ برخی از جواسیس و شهادت مسلم و هانی هر یک در اندازه خود موجب اختلال در ارتباط تشکیلاتی شیعیانِ کوفه شد و اندکی پیش از عاشورا، راه‌های خروج از کوفه بر شیعیانی که میخواستند به حسین (ع) ملحق شوند بسته شد و بجز افراد معدودی همچون حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه، سایر شیعیان یا نتوانستند از محاصره بگریزند و به امام (ع) ملحق شوند یا دچار دودلی و سرگردانی شدند. در روز عاشورا اشراف کوفه – خواه آنان که به امام (ع) نامه نوشته یا ننوشته بودند - عموما در لشگر ابن زیاد حضور داشتند؛ عمر بن سعد که فرماندهی کل سپاه را بر عهده داشت از اشراف کوفه بود نه از شیعیان. همچنین هریک از حجّار بن ابجر، شبث بن ربعی، شمر بن ذی الجوشن، عمرو بن حجاج زبیدی و عزرة بن قیس احمسی به عنوان فرماندهان بخشهای مختلف لشگر منصوب شدند(4) هیچیک از این شخصیت‌ها از سران شیعه کوفه نبودند بلکه در کتب تاریخ با عنوان «اشراف کوفه» معرفی شده‌اند. بقیه در لینک زیر:👇👇 https://eitaa.com/pasokhtext/427
بقیه پاسخ به پرسشی درباره هویت قاتلان امام حسین (ع) 👇👇 در منابع تاریخی آمده که مردم کوفه تمایلی به جنگیدن با امام حسین (ع) نداشتند و از هر گروه هزار نفری که ابن زیاد – با تهدید و تطمیع- جمع کرده، به سوی کربلا اعزام می‌کرد تنها 300 الی 400 نفر به مقصد می‌رسیدند و بقیه در وسط راه فرار می‌کردند و به خانه برمی‌گشتند.(5) نتیجه: بنابراین به گواهی قدیمی‌ترین و معتبرترین منابع تاریخ اسلام، کسانی که در روز عاشورا با امام حسین و یارانش جنگیدند، اشراف کوفه و هوادارانشان بودند و نام هیچیک از شخصیتهای شیعه در میان قاتلان آن حضرت (ع) دیده نمی‌شود. گناه شیعیان کوفه این بود برخی از آنها ترسیدند و برخی دچار تحلیل اشتباه یا اقدام دیرهنگام شدند. هزاران نفر از شیعیان کوفه که در روز عاشورا از یاری سیدالشهدا (ع) جا مانده بودند، بعدها به فرماندهی سلیمان بن صُرَد بر ضد بنی امیه قیام کردند و 4 هزار نفر از آنان در قیام توّابین به شهادت رسیدند اما کارشان تاثیر مثبتی در تضعیف ظلم و تقویت حق نداشت. پاورقی: (1) بلاذری، أنساب ‏الأشراف، ج‏3، ص:158(چاپ سهیل ‏زكار، ج‏3، ص:369) و طبری، تاريخ ‏الطبري، ج‏5، ص:353 (2) بلاذری، أنساب ‏الأشراف، ج‏3، ص:157(چاپ سهیل ‏زكار، ج‏3، ص:369) و طبری، تاريخ ‏الطبري، ج‏5، ص:352 (3) دینوری، الأخبارالطوال، ص:239 (4) أنساب ‏الأشراف، ج‏3، ص:187(چاپ‏ سهیل زكار، ج‏3، ص: 386 و ص:394) (5) بلاذری، أنساب ‏الأشراف، ج‏3، ص:178(چاپ‏ سهیل زكار، ج‏3، ص:386) https://eitaa.com/pasokhtext https://eitaa.com/pasokhtext
آیا مطلب زیر که در فضای مجازی درباره کُمَیل و دعای او نشر شده راست است؟ « کمیل در سال ۳۶ هجری ازطرف علی به حکومت فارس منصوب شد. وی وقتی فهمید که ایرانیان پنهانی به زیارت آرامگاه کوروش بزرگ می روند تصمیم گرفت آنرا خراب کند و همین باعث شد مردم فیروزاباد فارس بر ضد او قیام کنند. وی پس ازکشتن هزاران ایرانی ، شکست خورد و به شام گریخت. او همان کسی است که دعایش یعنی «دعای کمیل» ما را به بهشت می برد!! » پاسخ خلاصه:     این مطالب ، ساختگی و مغرضانه است. اساسا سند معتبری درباره مشارکت کمیل بن زیاد جنگ با ایرانیان نداریم. تنها جنگی که وی در آن شرکت کرده «جنگ صفین» است که در کنار امام علی(ع) برای سرکوب «عربهای شورشی شام» - که دستشان به خون بی گناهان آلوده بود – شجاعانه جنگید. @pasokhtext توضیحات بیشتر:     کمیل اساسا در زمان هیچیک از خلفا هیچ منصب سیاسی یا فرماندهی نظامی نداشته است. فهرست استانداران و امیران عرب در فارس در کتب تاریخی مثل تاریخ طبری ، تاریخ خلیفه ، تاریخ یعقوبی ، الاخبار الطوال ، المعارف ابن قتیبه و انساب الاشراف بلاذری و ... آمده ولی نام کمیل در هیچیک از آنها به عنوان «استاندار فارس» نیامده است. کسانی که ادعا می کنند کمیل استاندار فارس بوده باید سند ارائه کنند. هیچیک از مطالبی که برای وحشی نامیدن کمیل منتشر می شود سند تاریخی ندارد و در منابع مهم تاریخی نیست.      کمیل از شیعیان شجاعِ امام علی(ع) و مخالف نژادپرستی بنی امیه بود. وی در جنگهای عربها با ایرانیان نقشی نداشته اما در رکاب امام علی(ع) با شورشیان مسلح شام - که عرب و پیرو معاویه بودند - جنگیده است.     پیش از آن نیز در زمان عثمان در انقلاب مردم عراق بر ضد ستم های «اشرافِ عربِ اموی» شرکت کرد و در این راه از عثمان سیلی خورد. وی هیچگاه به شام نگریخته زیرا شام مرکز اقتدار عربهای اموی بود که به خون کمیل و سایر شیعیان تشنه بودند. کمیل تا آخر عمر خود را در عراق گذراند و مدتها بخاطر مخالفت با «حکومت نژادپرست عربی اموی» تحت تعقیب بود و مخفیانه زندگی می کرد. وی سرانجام در سن 90 سالگی به خاطر سوابق عدالتخواهانه و مخالفت با نژادپرستی بنی امیه به دست حَجّاج گردن زده شد.    حتی بر فرض اگر کمیل منصب استانداری فارس را از سوی امام علی(ع) داشت – که البته چنین نیست- اساسا شیوه حکومتی علی(ع) به نحوی بوده که آسیبی به معبدهای زردشتی ها ، مسیحیان و حتی یهودیان وارد نشود و حقوق انسانی اقلیتهای دینی محفوظ بمانَد. امام علی(ع) به رعایت حقوق اقلیت ها مشهور بودند تا جایی که امروزه نیز بخشنامه ای منسوب به آن حضرت در میان اقلیت های دینی وجود دارد که مسؤولان حکومت اسلامی را  از ظلم به اقلیتها بر حذر می دارد.     «دعای کمیل» نیز نوشته ی خود کمیل نیست بلکه در روایات آمده که علی(ع) این دعا را به او آموخته اند. در این دعا نه تنها اثری از سنگدلیِ یک انسانِ نژادپرست دیده نمی شود بلکه «عشق به خدا و بندگانِ او» در‌ آن موج می زند. یک نکته کلی:      در سال های اخیر برخی از "تیم های جعل خبر" و "اتاق های فکر" در داخل و خارج از کشور اقدام به "تولید مطالب نادرست" و  سرشار از "مغالطه" ، ""دروغ" و "اغراق" می کنند تا میان ایرانیان و اسلام فاصله ایجاد کنند. آنان تلاش می کنند شخصیت های محترم و مقدس اسلامی همچون اهل بیت(ع)،  سلمان ، کمیل و ... را اشخاصی نژادپرست یا جنایتکار قلمداد کنند. متن هایی که با این مضامین منتشر می شود بی استثنا حاوی دروغ و مغالطه و فاقد سند معتبر است. گاهی نیز نام برخی از کتب را به عنوان «سند» ذکر می کنند ولی وقتی مراجعه می کنیم می بینیم چنین مطالبی در آن کتاب ها وجود ندارد و آدرس جلد و صفحه را تنها برای فریب مخاطبان ذکر کرده بوده اند.      در اینگونه متن ها از شیوه های «تحریک احساسات» و «تکنیک های اثرگذاری روانی» استفاده می شود. مثلا در متنی که برای تخریب چهره کمیل نوشته بودند مدعی شده اند که «کمیل ایرانیان بسیاری را کشت ولی سپس شکست خورد و به شام گریخت»!! در واقع نخست او را به جنایت متهم می کنند و سپس روحیه حماسی ایرانی ما را ارضا می کنند.      در واقع ، این مطالب در پوشش «دفاع از مظلومیت ایرانیان» و «افشای چهره زشت نژادپرستی عربی» ، به دنبال بدنام کردنِ اسلام و شخصیتهای اسلامی است. برای کسب اطلاعات دقیق درباره کمیل به منابع زیر رجوع فرمایید: الطبقات ‏الکبرى ، ابن سعد ،ج‏6، ص:217  الفتوح، ابن اعثم ، ج‏7، ص:94 البدایة و النهایة، ابن کثیر ، ج‏9، صص:46-47 الإصابة ، ابن حجر ، ج5 ، صص:485-486 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
🔆 شایعه کرده اند که واقعه کربلا صحت ندارد و اولین بار هشتصد سال پیش یک فرد دروغگو آن را روایت کرده است. 👆 پاسخ را در تصویر ببینید 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. 🏴 @GhararGahShayeat
آیا ماه صفر است؟ آیا نحوست این ماه در کتاب مفاتیح الجنان ذکر شده است؟ خلاصه پاسخ از کانال تلگرامی 👇 ✅ در مورد ماه صفر ، به غلط معروف گشته که ماه صفر «نحس» است؛ به خصوص روز آخرین آن ماه را که به نحس‏ بودن بیشتر معروف شده است ولی درباره نحس بودن این ماه، روایت خاصی از پیشوایان دینی(ع) نرسیده و در منابع روایی ما از اهل بیت (ع) در مورد بودن این ما سخنی وجود ندارد. ✅تکمیلی بین مردم مشهور شده است که ماه صفر ماه نحسی است و برای رفع نحوست آن باید ادعیه ای خواند یا صدقه داد و ... اما جالب توجه است وقتی به منابع روایی رجوع می کنیم حدیثی در مجامع روایی دال بر نحوست ماه صفر نمی یابیم. ✅مرحوم شیخ عباسی قمی ره صاحب مفاتیح الجنان نیز در ابتدا اعمال ما صفر می گوید: بدان که این ماه به نحوست معروف است. یعنی ایشان نیز صرفاً شهرت این امر را بیان می کنند و روایتی دال بر این مطلب نمی آورند. ✅حتی دعایی هم که برای رفع این نحوست ایشان در کتابش به نقل از فیض کاشانی ره و ... آورده است؛ در هیچ یک از مجامع روائی ما طبق جستجوهای انجام شده. حتی در آثار چاپی خود فیض کاشانی ره نیز این دعا به چشم نمی خورد. حتی در مجامع روائی و کتب عامه نیز همچین دعایی به چشم نمی خورد. ✅اما علامه مجلسی ره نیز در کتاب «زادالمعاد» درباره ماه صفر بیان کرده که این ماه مشهور به نحوست و شومی است و این مطلب به دو معنی می تواند باشد: اول آنکه طبق قول علمای امامیه رسول الله(ص) در این ماه وفات یافتند. دوم اینکه چون این ماه پس از ماه‌هایی است که جنگ در آنها حرام است یعنی پس از ماههای ذی القعدة، ذی الحجة و محرم الحرام قرار دارد بنابراین جنگ‌ها (در میان قبایل عربی در جاهلیت) از ماه صفر شروع می‌شد پس این ماه، شروع قتال بود و از این نظر، شوم دانسته می‌شد. علامه مجلسی در ادامه تصریح می‌کند که در احادیث معصومان(ع) در کتب شیعه چیزی که دلیل بر نحوست این ماه باشد؛ ندیده و صرفاً در برخی روایات غیرمعتبر عامه(اهل سنت) چنین باوری ذکر شده است. بنابراین دلیلی از آیات و احادیث اهل بیت(ع) برای نحس بودن ماه صفر نداریم اما صدقه دادن و دعا کردن در همه ماه‌ها و همه روزها پسندیده است. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«آقای "رئید موون" که گردآورنده کتاب‌های قدیمی در تگزاس آمریکا ؛ نسخه‌های مختلفی از "انجیل" کتاب مقدس مسیحیان و نسخه‌های قدیمی قرآن را جمع‌آوری نموده، او می‌گوید که هیچ یک از نسخه‌های انجیل باهمدیگر همخوانی ندارند و نظرش در مورد نسخه‌های قرآن نیز جالب است.» ✅ @GgaroGhati https://eitaa.com/GgaroGhati
📌سخنان پنجاه سال پیش رهبر انقلاب دربارۀ کنگره جهانی اربعین 🔸نیم قرن پیش؛ یعنی زمانی که هنوز مراسم اربعین، به شکوه امروز شکل نگرفته بود، آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۵۲ مصادف با روز جمعه ۲۰ صفر سال ۱۳۹۴ هجری قمری در یکی از سخنرانی‌ها در مسجد امام حسن (ع) در مشهد مقدس، تحلیلی تاریخی خاصی از چرایی اهمیت زیارت اربعین ارائه دادند. 🔻متن بیانات ایشان به شرح زیر است: 🔹می‌دانید یکی از علائم ایمان، زیارت اربعین است؟ بنده نمی‌دانم این روایت چقدر صحیح است، اصراری هم ندارم که بگویم معنای این روایت همین است که من گمان کرده‌ام، واقعش هم این است که احتمال می‌دهم معنایش یکی از شقوق و احتمالات دیگری باشد که در این زمینه بیان می‌شود؛ امّا اگر این احتمال هم که من می‌گویم باشد، مؤیّد فراوانی دارد؛ «زیارة الاربعین». 🔹شیعه یک جمع متفرقی بود. یک جامعه‌ای بود که در یک جا، در یک مکان زندگی نمی‌کردند. در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند، اطراف و اکناف بلاد. اما یک روح در این کالبد متفرق و در این اجزا متشتت در جریان بود. 🔹مثل دانه‌های تسبیح یک رشته و یک نخ همه این‌ها را به هم وصل می‌کرد. چه بود آن رشته؟ رشته اطاعت و فرمانبری از مرکزیت تشیع، از رهبری عالی تشیع یعنی امام. همه این رشته‌ها به آنجا متصل می‌شد. قلبی بود که به همه اعضا فرمان می‌داد و به این ترتیب تشیع یک سازمان و یک تشکیلاتی بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند اما بودند کسانی که از حال همه با خبر بودند. اطاعت و فرمانبری آنها به حساب بود، فریاد زدنشان از روی دستور بود، سکوتشان بر طبق نقشه بود. 🔹همه چیزشان با حساب بود. فقط یک عیبی کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر می‌دیدند. اهل یک شهر، شیعیان یک منطقه البته یکدیگر را می‌دیدند. اما یک کنگره جهانی لازم بود برای شیعیان روزگار ائمه (ع). 🔹این کنگره جهانی را معین کردند. وقتش را هم معین کردند. گفتند در این موعد معین در آن کنگره هر کس بتواند شرکت کند. آن موعد روز اربعین است و جای شرکت، سرزمین کربلا است. چون روح شیعه روح کربلایی است‌، روح عاشورایی است. در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است. شیعه هر جا که هست دنباله‌روی عاشورای حسین(ع) است. این هم که می‌بینی همه جا این تپش‌هایی که در شیعه مشهود شده‌، از آن مرقدِ پاک ناشی شده. این شعله‌هایی بوده که از آن روح مقدس و پاک و از آن تربت عالی مقدار سرکشیده. به جان‌ها و روح‌ها رسیده. انسان‌ها را به گلوله‌های داغی تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده. 🔹بنابراین مسئله اربعین یک مسئله مهمی است‌، اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگره بین‌المللی و جهانی برای سرزمینی که خودش خاطره‌انگیز است آن سرزمین‌. سرزمین خاطره‌ها است‌، خاطره‌های باشکوه‌، خاطره‌های عزیز، سرزمین شهدا، مزار کشته‌شدگان راه خدا، اینجا جمع بشوند تشیع‌، پیروان تشیع و دست برادری و پیمان وفاداری هر چه بیشتر بدهند. 🔹اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند. البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و همین دنباله‌گیری از راهی است که از ائمه هدی (ع) به ما ارائه دادند. 🚩 سخنرانی در مسجد امام حسن مجتبی (ع) / مشهد ۲۴ اسفند ۱۳۵۲ 👈 متن کامل را در لینک زیر ملاحظه کنید: farsi.khamenei.ir/news-content?id=40828 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا زیارت اربعین در صدسال اخیر اختراع شده است؟ تاریخچه زیارت اربعین به روایت ابوریحان بیرونی ابوریحان بیرونی(اندیشمند بزرگ شیعه) که در سال 440 هجری یعنی حدود هزارسال پیش وفات کرده در کتاب الآثار الباقیه، صفحه 422 درباره روز بیستم ماه صفر (اربعين) می‌گوید: " و فی العشرین رُدَّ رأسُ الحسین الی مجثمه {جثته} حتی دَفِنَ مع جُثَّتِه و فیه زیارةُ الأربعین و هُم حُرَمُهُ بَعدَ انصِرافِهِم مِنَ الشامِ" ترجمه: "و در روز بیستم (از ماه صفر)، سر حسین {علیه السلام} به آرامگاهش باز گردانده شد تا در کنار بدنش دفن شود و در این روز زیارت اربعین انجام شد و آنان (زائران)، خانواده اش بودند که پس از بازگشت از شام {به زیارت آمدند} " مشخصات کتابشناختی: ابوریحان بیرونی، الآثار الباقیة عن القرون الخالیة(تحقیق و تعلیق پرویز اذکائی)، تهران، مرکز نشر میراث مکتوب، سال 2001م/1379هـ ش. . عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
سلام سوم در نماز یعنی «السلام علیکم و رحمت الله» در پایان نمازها خطاب به چه کسانی است؟ پاسخ: از روایتی که در کتاب «علل الشرایع» شیخ صدوق(ره) درباره نماز پیامبر (ص) در معراج نقل شده فهمیده می‌شود که سلام سوم در نماز ، خطاب به «فرشتگان و پیامبران» است.(علل الشرایع، ج2 ، ص 316) گویی ما هنگامی که به نماز می‌ایستیم در صفوف انبیا(ع) و فرشتگان قرار می‌گیریم و همصدا و همنوا با آنان به ستایش پروردگار مشغول می‌شویم، هرچند که آنان را نمی بینیم. بنابراین در پایان نماز به عنوان «درودِ پایانی» یا «خداحافظی»، خطاب به آنان می‌گوییم: «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» البته این جنبه ملکوتی سلام سوم است ولی جنبه ظاهری اش برای کسی که در نماز جماعت شرکت کرده اینست که به سایر نمازگزاران درود می‌فرستد و این دو جنبه ، منافاتی با یکدیگر ندارند. والله العالم عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
پرسش: اگر خلافت، غصب نمی‌شد و امام علی(ع) بلافاصله بعد از پیامبر اکرم(ص) به حکومت می‌رسید، وضعیت تاریخ اسلام چه می‌شد؟ پاسخ: ما دقیقاً نمی‌دانیم اگر غصب خلافت توسط حزب سقیفه رخ نمی‌داد، کل روند تاریخ بشریت، چه می‌شد ولی می‌دانیم که شیطان، بیکار نمی‌نشست و بالأخره با مقداری تأخیر، شورش‌هایی بر ضد حکومت علی(ع) و اولادش به راه می‌انداخت و بعد هم نبردهای حق و باطل با فراز و نشیب‌هایی تداوم می‌یافت و شاید گاهی برخی از ائمه(ع) از قدرت ساقط می‌شدند و گاهی به قدرت باز می‌گشتند و گاهی عدل و شرع را در جامعه اجرا می‌کردند و گاهی نمی‌توانستند. این تصور که اگر اصحاب پیامبر (ص) در آزمون ولایت رفوزه نمی‌شدند، قطعاً دنیا به بهشت تبدیل می‌شد، درست نیست زیرا امتحانات دیگری در قدم‌های بعدی پدیدار می‌شد و شیطان به پاتک و حملات دیگری دست می‌زد و گاهی در حملاتش موفق می‌شد. آری اگر خلافت از همان آغاز غصب نمی‌شد، شورش منافقان به تأخیر می‌افتاد و کفّه‌ی مؤمنین تا مدت‌ها سنگین‌تر باقی می‌ماند و ما امروز به جای اینکه فقط 4 سال و 9 ماه را به عنوان حکومت امیرالمؤمنین(ع) و الگوی عدالت بشناسیم، از یک تجربه مثلا 60 ساله‌ی حکمرانی معصومان(ع) برخوردار بودیم و دستمان خیلی پُرتر بود. اگر خلافت، غصب نمی‌شد شاید امیرالمومنین(ع) 30 سال حکومت عادلانه داشتند و در آن مدت، وضعیت خوبی برقرار بود و الگوی ارزشمندی برای بشریت بر جای می‌ماند ولی احتمالاً ایشان سرانجام به دست یکی از منافقین شهید می‌شدند و بعد هم امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هم سی سال حکومت میکردند ولی منافقین، شورش می کردند و امام حسين(ع) شهيد می‌شد و در دوره‌های بعدی هم گاهی ائمه(ع) از قدرت ساقط می‌شدند و گاهی به قدرت می‌رسیدند و مثلا دوره 11 امام بیش از 250 سال می‌شد و هنگامی که نوبت به مهدی(عج) می‌رسید احتمالاً باز هم مجبور به غیبت می‌شدند. به طور کلی، هر نسلی دارای آزمایش‌های خاص خود است. نباید خیال کنیم اگر صحابه در آزمون‌ها موفق می‌شدند لزوما نسل بعدی هم موفق می‌شدند. خداوند می‌فرماید: أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یتْرَکوا أَن یقُولُوا آمَنَّا وَهُم لَا یفْتَنُونَ؟! وَلَقَد فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم فَلَیعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیعْلَمَنَّ الْکاذِبِینَ (سوره عنکبوت؛ آیات 2 و 3) ترجمه: "آیا مردم گمان دارند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد؟! ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان می‌کنیم)؛ باید علم خدا درباره کسانی که راست می‌گویند و کسانی که دروغ می‌گویند تحقق یابد" دشمنی ابلیس با بشر تمام نمی‌شود. او روی هوس‌ها، تنبلی‌ها، حسادت‌ها، لجاجت‌ها و قدرت‌طلبی بشر سرمایه‌گذاری می‌کند و خدا اجازه داده که اهل باطل گاهی در این دنیا به پیروزی‌های ظاهری و موقتی برسند و مؤمنان به شکنجه و قتل گرفتار آیند تا هرکسی ایمان و استقامتِ خود را عملاً شکوفا کند و منافقان نیز نفاق خود را آشکار کنند. قرآن می‌فرماید: أَم حَسِبَ الَّذِینَ ... بقیه را در لینک زیر مطالعه فرمایید: http://pasokhha57.blogfa.com/post/30 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
قدیمی‌ترین نسخه زیارت شریف عاشورا: نسخه قدیمی‌تر زیارت عاشورا که در "کامل الزیارات" تألیف ابن قولویه قمی(ره) آمده و مرحوم علامه امینی (ره) بانی نشر آن شدند آمده تفاوتهایی با متنی که در مفاتیح است دارد. تفاوت اصلی نسخه قدیمی‌تر با نسخه رایج زیارت عاشورا در برخی از عبارات لعن است. عبارات لعن در نسخه رایج رایج زیارت عاشورا به صورت زیر است : " اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّي وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلًا ثُمَّ الثَّانِيَ ثُمَّ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِي سُفْيَانَ وَ آلَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة... " اما در نسخه ای که در قدیمی‌ترین منبع این زیارت یعنی کامل‌الزیارات آمده لعن‌ها به صورت زیر است: " اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ نَبِيِّكَ بِاللَّعْنِ ثُمَّ الْعَنْ أَعْدَاءَ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزِيدَ وَ أَبَاهُ وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ بَنِي أُمَيَّةَ قَاطِبَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة " ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص179 گفتنی است علامه مجلسی (ره) هر دو نسخه بالا را در بحارالانوار آورده است. درباره ارجحیت نسخه قديمي‌تر زيارت عاشورا بر نسخه رایج ، يك مقاله مستند و علمی در مجله کتاب قیم یزد نشر شده كه لينك دانلودش در مطلب زير یافت می شود: http://masalnews.ir/4956/%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D9%88-%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D9%85/ عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
🔶 اگر امام حسن(ع) صلح نمی‌کرد چه می‌شد؟🔶 اگر امام حسن صلح نمی‌کرد، معاویه می‌آمد کوفه را فتح می‌کرد، آن چه را می‌خواست قتل عام می‌کرد و می‌گفت: این‌ها قتله [قاتلان] عثمان هستند، آن‌هایی که باید بمانند، روایاتی که در فضائل حضرت امیر (ع) و اهل بیت (ع) است و تا امروز در صحاح و مسانید هست، آن‌ها قتل عام می‌شدند، در این جنگ فرهنگی، ارتش امام حسن(ع)، ارتش پیامبر (ص) کشته می‌شدند، به نام چه؟ [خونخواهی عثمان]، حجر بن عدی بعد از صلح بر امام حسن(ع) وارد شد، به قدری پریشان است، گفت... (الله اکبر [الآن] می‌گویم چه گفت) گفت: «ا‌لسلام علیک یا مُذِل المؤمنین» حضرت گفت: «چرا این حرف را زدی؟» گفت: «به خدا قسم حب شما مرا واداشت بر این حرف»، گفت: «برای حفظ تو این کار را کردم. برای حفظ شما [شیعیان]» [امام حسن] صریح [می‌گوید]. این یک حرف امام حسن است که می‌گوید من اگر صلح نمی‌کردم، [معاویه] می‌آمد، به نام این که این‌ها قاتلان عثمان هستند همه این‌ها را می‌کشت، یک خطبه نهج‌البلاغه امروز در دست ما نبود. یکی از آن روایت‌هایی که در صحاح و سنن و مسانید هست در دست ما نبود، اصل ظریف در دست ما نبود، سیره علی(ع) در دست ما نبود، سیره صحیح پیامبر در دست ما نبود، تفسیرهای صحیح قرآن در دست ما نبود، همه را این‌هایی که امام حسن(ع) نگاه داشت به ما رساندند. این یکی از اسرار صلح امام حسن(ع) است. یکی دیگر: شما لابد شنیده‌اید، قطعا شنیده‌اید. همه‌مان شنیده‌ایم. وقتی که زینب را به اسیری بردند... (الله اکبر... الله اکبر... دختر پیامبر را)، در مجلس یزید، به یزید خطاب کرد: «یابن ا‌لطلقاء» گفت: «تو پسر آزاد کرده جّد من هستی»، چون پیامبر وقتی فتح مکه را کرد گفت: «اذهبوا فانتم الطلقاء» آزاد کرده پیامبر هستند، پس حضرت زینب به یزید می‌فرماید، آزاد کرده ما هستید، حضرت [امام حسن (ع)] فرمود: اگر من صلح نمی‌کردم، [معاویه] می‌آمد مرا می‌گرفت و آزاد می‌کرد... «فأکون... (این لفظ امام حسن است، گوش کنید)... فأکون سُبّة علیٰ رقاب بنی هاشم أبد الدّهر.» تا آخر روزگار بنی امیه می‌گفتند که امام حسن و امام حسین(ع) آزاد کرده معاویه هستند. نه این که نمی‌کشت، بعد می‌کشت. ولی اول آزاد می‌کرد، این‌ها را داشته باشید هنوز هم، باز حرف داریم، [امام حسن (ع)] صلح کرد. [حضرت] در صلح نامه نوشت... یکی از چیز‌ها این بود که امام حسن و امام حسین(ع) نزد او شهادت نمی‌دادند، یعنی خلافتش را قبول نداشتند. معنایش این است. این یک، [دیگر این که] خراج داراب جرد (داراب جرد را با جنگ نگرفته بودند. لذا وارد فَیء بود) در صلح آمده که خراج داراب جرد را باید بدهد به فرزندان آن‌هایی که در رکاب حضرت امیر در جمل و صفین کشته شدند. [همان] ایتام را. این یکی از شرط‌ها بود. شرط دیگر، کسی را بعد از خودش خلیفه نکند، کار مسلمان‌ها به خود مسلمان‌ها واگذار شود. این‌ها را همه نوشته، [معاویه] همه را امضا کرد و داد. [معاویه] آمد در نُخَیله بالای منبر رفت. اولاً که حضرت امیر را لعن کرد، حضرت امام حسن(ع) گفت که «من حسنم، مادرم فاطمه است، جّده‌ام خدیجه است، جّدم رسول خداست. تو مادرت هند جگرخوار است، پدرت ابوسفیان است... «لعن الله الأمنا حسبا [خدا از میان ما آن کسی را که حسب پست‌تری دارد لعنت کند]»، همه اهل مسجد گفتند که: «آمین». هر که از ما حسبش پست‌تر باشد لعنت بر او. این یک حرفی بینشان رد و بدل شد، حالا [در این جا] امام حسن (ع) نشسته و معاویه بر بالای منبر [بود]، بعد گفت که: «ألا و إنّ الحسنَ بن علي قد اشترطَ عليّ شروطاً، كلها تحت قَدَمَيَّ هاتين» [حسن بن علی] شرط‌هایی با من کرد، همه‌اش زیر دو پای من است. خودش را معرفی کرد. این یک. بالاتر از این [هم] هست، گفت:«إنّي ما قاتَلتکم لِتُصَلّوا و لا لِتَصوموا...» من با شماها ای اهل کوفه جنگ نکردم که نماز بخوانید [و روزه بگیرید]، شما این کار را می‌کنید. «... و أنّما قاتَلتُکُم لِأتأمَّرَ عَلَيْكُم» من با شما جنگ صفین و همه این‌ها [کردم] برای این که بر شما حاکم بشوم. پس حضرت امام حسن(ع) کاری کرد معاویه خودش را لخت نشان مردم داد تا به امروز. این بعضی از آثار صلح امام حسن(ع) است. پس اگر این صلح نبود کربلا هم نبود. حضرت سیدالشهداء را هم می‌کشت، کربلا هم نمی‌شد. پس این بعضی از آثار صلح امام حسن (ع) است. ✅ جهت استماع به صوت سخنرانی علامه به آدرس زیر رجوع کنید👇 🌍 https://alaskari.org/fa/سخنرانی%e2%80%8cهای-علامه-عسکری/اگر-امام-حسن-ع-صلح-نمیکرد-چه-میشد؟/ . 🔶 @alaskari_farsi 🔶 @alaskari_farsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴توضیح جالب درباره آیه حجاب در قرآن ... در آیات متعددی به حجاب اشاره شده از جمله آیات ۳۰ و ۳۱ سوره نور که در این کلیپ مورد اشاره قرار گرفته است. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
گفتگوی دو تا جنین توی شکم مادر 👶 تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟ 👶🏻 آره حتما. یه جایی هست که می تونیم راه بریم شاید با دهن چیزی بخوریم. 👶 امکان نداره. ما با جفت (بند ناف) تعذیه می شیم. طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده. 👶🏻 تازه دنیا که رفتیم شاید مادرمونم ببینیم. 👶 ولی مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش؟ 👶🏻 به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دورمونه. 👶 من که به وجود چیزی به اسم مامان اعتقاد ندارم چون تا حالا ندیدمش. 👶🏻 اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی، اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی. ⭕️ گفتگوی این دو نوزاد برای شما آشنا نیست؟ عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
مرحوم استاد فاطمی نیا (ره): 🔹استخاره و شرايط انجام آن🔹 «بخش اول» استخاره دو نوع است، یک وقتی است که انسان فقط با قلب و زبان خود از خدای متعال طلب خیر می‌كند كه استخاره‌ی اصلی هم همین است، مثلا من به دنبال کاری می‌روم و دعا ميكنم و از خدای متعال می‌خواهم که در اين كار من خیر قرار دهد. یک نوع ديگر استخاره هست که مثلا با تسبیح یا قران انجام می‌شود و اين نوع استخاره برای زمانی است که ابهام و ترديدي در گوشه‌ای از گوشه‌های قلب ما بماند كه با مشورت هم برطرف نشود، و الا در جايي كه مشورت كرده ايم و ابهام و شكي نداريم ، ديگر استخاره جا ندارد. مثلا براي دختر خانومي خواستگار آمده ، خواستگار و خانواده ايشان از لحاظ تدين و اخلاق و رفتار و ... مورد رضايت هستند و آنها را كاملا ميشناسيم، در مشورت هم به اين نتيجه رسيديم كه مورد مناسبي است، اینجا دیگر استخاره لازم نيست. 📚برگرفته از جلسه ١٠٩ سيري در صحيفه سجاديه @fateminia عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
حضرت فاطمه در چند سالگی ازدواج کردند؟ به طور کلی چون سال تولد اشخاص در قدیم ثبت نمی‌شد بعدها (در قرن دوم) که خواستند کتب تاریخ را بنویسند اختلافاتی درباره سال تولد اشخاص رخ داد. درباره سال تولد حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) سه نظر در کتب روایی و تاریخی نقل شده است: 1 - برخی از علمای شیعه می‌گویند: حضرت زهرا(س) پنج سال بعد از بعثت متولد شده‌اند که در اینصورت هنگام ازدواجشان که مدتی پس از جنگ بدر بوده باید حدود 10 سال داشته باشند.(1) 2- برخی از روایات شیعه و سنی می‌گویند حضرت زهرا(س) در سال دوم بعثت متولد شده‌اند بنابراین هنگام ازدواجشان 13 سال داشته اند(2) 3 - روایت مشهور اهل سنت اینست که حضرت فاطمه(س) پنج سال قبل از بعثت متولد شده اند بنابراین در هنگام ازدواج 20 سال داشته‌اند. شماری از علمای قدیم شیعه همچون شیخ مفید(ره) نظریه دوم را قوی‌تر می‌دانند. در میان معاصران نیز شماری از محققان از جمله استاد محمدهادی یوسفی غروی نظریه دوم را درست می‌دانند. این نظر با روایتی از امام صادق(ع) نیز مطابقت دارد(3). پاورقی: (1) کلینی، الکافی، ج 1، ص 458 (2) شیخ مفید، مسار الشیعة، ص 54 (3) حاکم نیشابوری، المستدرك على الصحيحين، ج 3، ص 178 ، روایت شماره 4765 (س) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
پرسش: پاسخ مطلب زیر که اخیرا فردی غیرمتخصص نشر کرده و بازتاب زیادی داشته چیست؟👇 "خانه های حجاز، جز پارچه ای حائل، اساساً در نداشتند چه رسد به درِ چوبی که آتش بگیرد و مسمار داشته باشد و شکسته شود و ... امام علی (ع) نیز به خلفا مشورت داده و تحت فرمانشان به جهاد می رفت" پاسخ: مطلب بالا درباره صدر اسلام و عصر خلفا، دچار اغراق و اشکال است زیرا برآیند شواهد و مستندات روایی و تاریخی، ما را به نکات زیر می رساند:👇 1- هیچ سند معتبر تاریخی نداریم که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) تحت فرمان هیچیک از خلفا به جنگ رفته باشند. حتی خود خلفا هم تمایلی نداشتند ایشان از پایتخت (مدینه) خارج شود زیرا می خواستند تحرکات سیاسی و اجتماعی ایشان را از نزدیک، زیر نظر داشته باشند. 2- خلفا مکررا در مسایل مختلف دینی و سیاسی از امام علی(ع) سؤال می کردند زیرا همگان می دانستند که هیچیک از صحابه از نظر علم، تقوا و درایت، قابل مقایسه با امیرالمؤمنین(ع) نیستند. امام(ع) نیز به پرسشهای خلفا پاسخ می داد و هرگاه از او مشورت میخواستند، خیرخواهانه نظر و نصیحت خود را نقدیم می فرمود و از اشتباهات، نهی می کرد تا شریک در خطاها نباشد. 3- کلمه «باب» در زبان عربی لزوما به معنای «درِ چوبی و سنگین» نبوده بلکه به هرگونه «وروردی»، خواه دارای حائلی از جنس پارچه یا لیف خرما باشد یا دارای دربِ چوبی باشد یا نباشد، «باب» گفته می شد. در قدیم، درهای چوبی و سنگین، معمولا مربوط به دارالاماره(مقر حکومت)، قلعه ها(مثل خیبر) و اتاقهایی بوده که محل نگهداری اموال بودند و بسیاری از خانه های عادی، صرفا دری از جنس لیف خرما داشتند و فاقد قفل و چفت و بست بودند و برای گشودنشان تلاش چندانی نیاز نبوده است. اساسا وضعیت جغرافیا و پوشش گیاهی حجاز با ایران تفاوت داشت و چوب مناسب و کافی برای ساخت در برای عموم خانه های حجاز، به وفور یافت نمی شد اما لیف خرما فراوان بود. بنابراین گرچه ثروتمندان که خانه های مجلل داشتند میتوانستند درهای محکمی از چوب برای حفاظت از اموال خود بسازند اما این مربوط به عموم مردم عربستان که زندگی معمولی داشتند نبوده است. گاهی نیز فقط یک اتاق در خانه (مثلا یک انبار یا بالاخانه) که برای حفاظت از اموال اختصاص داده شده بود، دارای در چوبی و قفل بوده است. درباره روایاتی که حاوی فعل «اَغلَقَ» یا «فَتَحَ» هستند نیز باید دانست که همیشه به معنای «قفل کردن یا گشودنِ قفلِ در با کلید» نیست بلکه گاهی نیز به معنای بستن در بدون قفل کردن است. بنابراین درهای چوبی، محکم و سنگین، مربوط به خانه های محقر و ساده ی عموم مردم نبوده است. 4- اصل هجوم به خانه فاطمه(س) و اینکه مهاجمان، آتش آوردند، تهدید به سوزاندن خانه کردند، بدون اجازه وارد خانه شدند، مولا علی (ع) را با وضع توهین آمیزی بردند و فاطمه (س) به مهاجمان اعتراض کرده، احتجاج فرمودند، قطعی و غیر قابل تشکیک است زیرا با تواتر نقل شده است. طبق برخی نقلها، حضرت زهرا(س) گریه و شیون سر دادند و فرمودند:«آیا میخواهید فرزندانم را یتیم کنید؟!» و این بیاناتِ پر سوز و گداز، موجب گریه حاضران شد. با اینهمه برخی از جزئیات که در برخی روضه ها بیان می شود با سند معتبر نرسیده و متخصصان، در مورد ردّ یا تأییدِ «برخی از جزئیات»، اختلاف نظر دارند. به عنوان نمونه روضه مسمار (اصابت میخِ در به سینه حضرت زهرا سلام الله علیها) سندی در کتب محدثان و مورخان متقدم شیعه و سنی ندارد و حدسیّات و تصورات ذهن خلّاق برخی از افراد در صدسال اخیر است. حتی کتاب «مؤتمر علماء بغداد» که اشاره ای به روضه مسمار کرده نیز تألیف یکی از فضلای عرب در قرن اخیر است و به غلط به نام «مقاتل بن عطیه»(از علمای قرن شش هجری) نشر شده و این از سبک و ادبیات امروزیِ کتاب هویداست. روایات کتب شیعه که بحث شهادت را مطرح میکنند، اموری غیر از مسمار را به عنوان علت شهادت آورده اند. 5- رابطه مولا علی(ع) با خلفا دستکم دارای دو مرحله بوده است: در یک برهه دستگاه خلافت شیوه رویارویی با اهل بیت(ع) را در پیش گرفت که اوج آن، ماجرای متواتر و غیرقابلِ تردیدِ هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیهاست ولی پس از حدود ششماه، مرحله آتش بس و همزیستی شروع می شود که امام علي(ع) از احقاق حق در آن شرایط نومید شده بودند، زمزمه ارتداد قبایل و شورش های تجزیه طلبانه از گوشه و کنار کشور اسلامی به گوش می رسید و خلیفه نیز این دفعه از باب آشتی وارد شد و در این مرحله، امام علی(ع) برای دفع افسد و حفظ مصلحت مهمتر (امنیت، تمامیت ارضی و وحدت اسلامی) تقاضای خلیفه برای بیعت را پذیرفتند و از آن پس در نمازجمعه خلیفه حاضر می شدند و هرجا لازم بود به حاکمان مشورت می دادند یا انتقاد و نصیحت می کردند. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
4_5848472158262528914.pdf
642.2K
💢 واکاوی سن حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) در آثار مورخان متقدم مسلمان؛ با تکیه بر روایات ابن‌سعد (د.230ق) ✍️سارا خاتمی؛ مجتبی سلطانی احمدی و مصطفی گوهری فخرآباد 💢چکیده سن حضرت فاطمه در منابع کهن تاریخی سنی و شیعی با اختلافی تقریبا یک دهه‌ای گزارش شده است. دیدگاه غالب اهل سنت، تولد آن حضرت پیش از بعثت است و غالبا پنج سال پیش از بعثت را به‌عنوان سال تولد ایشان ذکر می‌کنند؛ ولی شیعیان بیشتر بر پنج سال بعد از بعثت توافق دارند. پژوهش حاضر با بررسی سن حضرت فاطمه (س) در منابع متقدم با تکیه بر روایات الطبقات الکبری و مقایسۀ آن با منابع فریقین کوشیده است تا در میان این روایات مختلف، دیدگاه صحیح را معلوم کند. بر این اساس، اگرچه احتمال تولد ایشان پس از بعثت قوی‌تراست، با روایت غالب در میان شیعیان (سال پنجم بعثت) موافق نیست و تولد آن حضرت به احتمال بیشتر در سال یکم بعثت اتفاق افتاده و بنابراین،عمر ایشان حدود ٢٣ سال بوده است. 📒دو فصلنامه علمی تاریخ و فرهنگ دانشگاه فردوسی مشهد، شماره ۱۰۴، بهار و تابستان ۱۳۹۹. (سلام الله علیها) (س) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
تظاهر به لعن با ذکر نام مقدسات اهل سنت؟؟ بعضی می گویند: روایتی هست که می گوید حضرت زهرا (سلام الله علیها) در ماجرای هجوم عوامل دستگاه خلافت به خانه آن حضرت، مهاجمان و سرانِ آنها را علنی و با ذکر نام لعن فرمودند پس تظاهر به لعن با ذکر نام شخصیت های مورد علاقه سنی ها، می تواند اقتدا به سیره حضرت فاطمه (سلام الله علیها) باشد. در پاسخ می توان گفت: «شرایط رویارویی» با «شرایط آتش بس» فرق دارد. در آن زمان عده ای آتش برای سوزاندن خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) آورده بودند و می خواستند امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را با وضع زننده ای بازداشت کنند بنابراین، شرایط رویارویی بود و طبیعی بود آن حضرت هم آنها را لعن کند و افکار عمومی نیز کاملا به ایشان حق می داد که واکنش متناسب نشان بدهند. اما بعدها امام علی(علیه السلام) که مولا و مقتدای ما هستند با حزب غاصبانِ خلافت آتش بس کردند و این آتش بس تا زمان ما نیز ادامه دارد. در شرایط آتش بس، اصل بر همزیستی و ادبیات ملایم است. امام علی(ع) در شرایط آتش بس، حتی در نماز جماعت ابوبکر شرکت می فرمودند. بنابراین شرایط ما با «شرایط خاص حضرت زهرا(س) هنگام حمله به خانه ایشان»، تفاوت جدی دارد. علاوه بر این، چند روایت معدودی که «لعن با ذکر نام» را مطرح می کنند اولا هیچیک از آنها سند صحیح ندارند ثانیا در عصر حاضر مرز محفل خصوصی و عمومی خیلی کمرنگ است و لعن با ذکر نام حتی اگر در محفل خصوصی باشد، عادت می شود و مفسده دارد. اساسا اینکه «نام مقدسات اهل سنت را بیاوریم و تظاهر به لعن با صدای بلند کنیم» در هیچ حدیثی با اسناد صحیح به شیعیان توصیه نشده است و این کارها از آداب خودساخته برخی از افراد است که بعدها به اسم آداب شیعی ترویج شده است. در اینجا چند نکته باید بیان شود: 1 - وحدت شیعه و سنی که دنبالش هستیم اصلا به معنای انکار مسایل قطعی تاریخی همچون غصب خلافت نیست. 2 - برائت از ظلم مورد تایید مدافعان وحدت است اما «تظاهر به لعن با ذکر نام مقدسات سنی ها» درست نیست و اهل بیت (علیهم السلام) نیز به شیعیان اینطور تعلیم نداده اند. 3 - وحدت یعنی همزیستی و رفتار نیکو و عدم تظاهر به لعن مقدسات سایر مذاهب با ذکر نام. البته افرادی مثل یزید و شمر را با ذکر نام نیز لعن می کنیم زیرا از مقدسات هیچیک از مذاهب اسلامی نیستند. 4 - لعن در مکتب تشیع به همان شیوه ای است که در زیارتنامه هایی که از معصومین(ع) تعلیم شده است یعنی «لعن ظالمان بطور کلی». عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
سوال: آیا واقعا امام معصوم(ع) فرموده اند: " ما بزرگترها و کوچکترهایمان را به دشنام گفتن و لعن کردنِ آن دو نفر (ابوبکر و عمر) توصیه می کنیم" ؟ آیا این روایت دارای سند و متن معتبری است؟ پاسخ: ترویج اين عبارت به عنوان حدیث روا نیست زیرا درباره اینکه امام معصوم (علیه السلام) چنین عبارتی را فرموده باشند تردیدهای بسیار جدی وجود دارد : اولا: عبارت عربی این جمله اینست: "وَ نَحْنُ مَعَاشِرَ بَنِي هَاشِمٍ نَأْمُرُ كِبَارَنَا وَ صِغَارَنَا بِسَبِّهِمَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْهُمَا" اما باید توجه کرد که این عبارت صرفا بخشی از یکی از نگارش های ضعیف از یک روایتِ چند سطری درباره گفتگوی کمیت بن زید با امام معصوم (علیه السلام) است و در ویرایش های دیگری که مثلا در کافی کلینی نقل شده این جمله وجود ندارد. بنابراین روایت مورد بحث دارای چند ویرایش متفاوت است یعنی به چند گونه نقل شده است. یکی از این گونه ها در کافی کلینی و دو گونه در رجال کشی نقل شده و عبارت مورد بحث صرفا در یکی از این ویرایش ها که در رجال محمد بن عمر کشی (قرن 4) با سند شدیدا ضعیف نقل شده است. ویرایشی که کلینی نقل کرده در کتاب الكافي جلد 8 ، صفحه 102 ، حدیث شماره 75 آمده و دو ویرایش متفاوتی که کشی نقل کرده در رجال الکشی، صفحات 206 و 207(روایت های شماره 261 و 263) قابل دسترسی و مقایسه با یکدیگرند. ثانیا: علت ضعیف بودن سند این روایت آنست که دستکم سه تن از واسطه های نقل این عبارت، از سوی رجال شناسان عالیقدر شیعه متهم به ضعف و غلو (انحراف از تشیع از سنخ افراطی گری) شده اند بنابراین سندش به شدت ضعیف است. یکی از این سه واسطه «محمد بن {الحسن بن} جمهور العمی{القمی}» نام دارد که شیخ طوسی فرموده که «غالی»(افراطیِ منحرف) بوده و نجاشی(رجال شناس طراز اول شیعه) درباره او فرموده: «ضعیف فی الحدیث، فاسد المذهب» (رجال الطوسی، ص364 و رجال النجاشی، ص337) واسطه دیگری که در زنجیره سند این روایت دچار اتهامات سنگین است «اسحاق بن محمد البصری» نام دارد که شیخ طوسی تصریح کرده که این راوی نیز «متهم به غلو» است(رجال الطوسی، ص384) و نجاشی فرموده که این راوی «معدن التخلیط» است (رجال النجاشی، ص74) یعنی «روایات یا عقاید درست و نادرست را با هم مخلوط می کرده و نشر می داده است». نفر سوم در زنجیره سند «نصر بن صباح» نام دارد که نه تنها وثاقتش اثبات نشده بلکه کشی و نجاشی تصریح کرده اند که از «غالیان» (شیعه نمایانِ منحرف) بوده است.(رجال الکشی، ص17 و رجال النجاشی، ص428) البته نفر چهارمی نیز در زنجیره سند حضور دارد که نامش «موسی بن بشار الوشاء» است و درباره وثاقت یا عدم وثاقتش هیچ اطلاعاتی در اختیار نداریم یعنی «وثاقتش نامعلوم است». طبیعی است اگر چهار حلقه از یک زنجیره پنج حلقه ای غیرقابل اعتماد باشند چنین زنجیری به شدت غیرقابل اتکا خواهد بود. بنابراین سند این عبارت، از نظر علمای رجال شیعه غیرقابل اعتماد ارزیابی می شود. ثالثا: شیوه ای که اهل بیت(ع) در دعاها و زیارتنامه های معتبر به ما آموخته اند اینست که به جای «اینکه نام مقدسات اهل سنت را بیاوریم و تظاهر به لعن آنها کنیم» از شیوه زیر پیروی کنیم: 1- لعن ظالمان به صورت کلی 2 - خوشرفتاری با اهل سنت و مدارا با آنان 3- بیان واقعیات تاریخ و مظلومیت اهل بیت (علیهم السلام) به صورت استدلالی، مستند و به دور از فحاشی اساسا «تظاهر به لعن» با ذکر نام «مقدسات اهل سنت» در هیچ حدیث صحیح الإسنادی توصیه نشده و نباید ادعا کرد که اهل بیت(ع) چنین توصیه ای فرموده اند. شیوه «تظاهر به لعن مقدسات اهل سنت با ذکر نام»، غالبا ناشی از سلیقه شخصی برخی از افراطی های شیعه نما یا کسانی است که احیانا در برخی لحظات ، احساساتشان بر عقلشان غلبه می کند و برای درست کردن ابرو ، چشم را کور می کنند. به طور کلی باید رفتار شیعیان مصداق آیه شریفه «قولوا للناس حُسنا» (بقره:83) باشد. این آیه، خوشرفتاری با عموم مردم (خواه شیعه یا سنی یا مسیحی و ..) را توصیه فرموده است. طبیعی است اگر کسی به نام تشیع بخواهد «تظاهر به لعن مقدسات اهل سنت» کند ، از این آیه شریفه تخطّی کرده است. در پایان توجه خواننده محترم را به سخنی که سید رضی در نهج البلاغه از امیرالمؤمنین(صلوات الله علیه) نقل کرده جلب کنیم که فرمود: « اِنّي أكره لكُم أن تكونوا سبّابين » ترجمه: «برای شما ناپسند دارم که دشنامگو باشید»( نهج البلاغه، خطبه 206 از چاپ صبحی صالح) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
📚 نکاتی پیرامون تعبیر خواب مرحوم استاد فاطمی نیا (ره)‌: اگر خوابی ديديد، اولا در ملأ عام نقل نكنيد بعضي ها وقتی خواب ميبينند ، آن رادر جمع بيان ميكنند! اصلا اين كار را نكنيد. خواب را فقط بايد برای داننده ي تعبير خواب نقل کرد. این هم توجه کنید که علم تعبير خواب موهبتي است و هركسي آن را نميداند اگر همچون كسي هم پيدا نكردين ، خواب را براي كسی نقل نكنيد و فقط پيش خود بگوييد : "خير است ان شاءالله" نکته ی دیگر اینکه تاكنون كتاب صحيحي در تعبير خواب چاپ نشده است به ابن سيرين علم تعبير خواب موهبت شده بود اما اين كتاب تعبيري كه الان در دست هست و به او نسبت داده ميشود ، دروغ است ، كتاب ايشان اصلا به دست ما نرسيده است @fateminia @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
تولد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز زن بر همگان مبارک باد.
پرسش: آیا « خبر دادن آغاز ماه رجب به دیگران » در احادیث معتبر توصیه شده و باعث بخشودگی گناهان می شود؟ پاسخ: خبر دادن آغاز ماههای بافضیلت به مردم اگر بدون قصد ریا و تظاهر و خالصانه برای تشویق دیگران به انجام عبادات و مستحبات این ماهها باشد کار پسندیده ای است اما احادیثی که در سالهای اخیر در فضای مجازی در مورد «ثواب عظیم اطلاع رسانی آغاز ماه رجب» منتشر شده و از پیامبر اکرم (ص) و امام باقر (ع) نقل می شود در منابع حدیثی با سند معتبری یافت نشده و در واقع از شایعات اینترنتی و روایات ساختگی عصر ما به شمار می رود. خبر دادن ماه رجب به دیگران موجب بخشایش گناهان ما نیست بلکه برای مغفرت گناهان باید توبه و گذشته ها را جبران کنیم. متأسفانه حتی بعضی از مبلغان دینی هم از روی خوش باوری، اینگونه احادیث جعلی و جدید را باور می کنند و کنجکاو نمی شوند که چرا در طول هزار و ‌چهارصد سالِ گذشته، چنین حدیثی در کتب معتبر نبوده؟! این در حالی است که امروزه با رایانه و نرم افزارها با مقداری وقت و همت، می توان جستجو کرد و احادیث جعلیِ عامیانه را از احادیث معتبر متمایز کرد ولی برخی از عزیزان، انگیزه یا فرصت مراجعه به منابع را ندارند یا با نرم افزارهای حدیثی آشنایی کافی ندارند. توصیه کردن به خود و دیگران برای انجام واجبات و مستحبات در ماههای با فضیلت، خوب است اما نباید از روی شتابزدگی به نشر احادیث نامعتبر دست بزنیم. عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis