﷽ • . یـہ زمانی براے تعطیلے‌ها 🤲🏻 می‌کردیـــــم•. اما الآنــا براے بازگشایے•. 😥😏😕 👇🏽👇🏻👇🏼 نتیجہ‌ی نیمہ‌اخلاقے؛ نیمہ ورزشے: 😁😅☺️ قـــــدر نعمت بدونیمـ، نہ فقط تو دلمون‌آ... بہ زبون...بہ عمل... 🖇پ.ن: ۞ منظور اینڪہ، پآتـــ‌♡ــوق دخترآنـــــہ آفتابـــــ‌🌞 این‌ ھ‌فتہ همــ؛ تعطــ🥀ـــیلہ...❌⭕️❌⭕️ ظاهرأ ای‌ن تعطیلی‌ھا #ادامه‌دارد... 😔😔😔 آمّــــــــــ⇩ــــــــــا 🤲🏻🤲🏻🤲🏻 کردنآے ماهمــ، #ادامه‌دارد... 😃😃😃 آخرشـــ هم ڪہ از الان معلومہ... دعاے خالصانمونــ... پیروزهِ میدونہ‌ツ 🤲🏼۩ إن‌شاأللّه تعالے ۩🤲🏼 ⇦ اُدعوني اِسْتَجِبْ لَڪُمـۚ ⇨ #اطلاعیه ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:) @patogh2khtaran

💔 خدایا! حالم خوب نیست! #استاد_پناهیان #باغبان_دلمان_باشیم ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:) @patogh2khtaran

🕊 لحظه‌های ناب هم‌صحبتی با خدآ 🕊 💠 تحدیر (تندخوانی) 💠 جزء پانزدهم قرآن کریم 🎙با صوت استاد معتز آقایی ⏱زمان : فقط 34 دقیقه😉 #جزء_پانزده #مهمانے‌خدا✨ ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:) @patogh2khtaran ‌‌

🎊💥🎉💥🎊💥🎉 💥عید باشه 😍 و شادےنباشه....🤨 💐💥🕊💐💥🕊 بہ شب عالــــــــــــــــــــمـ رسیده صبح روشن💫 بسیآر دلنــــــــ🎶🎶ــــــــــــواز ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:) @patogh2khtaran ‌‌

داره بارونـــــ☔️ مےآدا••• دعـــــ🤲🏻ـــــا یادتون نرھッ #ادمین‌طورے

یـکے از عملیات ها بود که فرمانده دستور داده بود شب هیچ کس تکون نخوره و صداش در نیاد😳🤫 وقت نماز صبح شد آفتابه رو برداشتم و رفتم وضو بگیرم که یکدفعه احساس کردم کسی آن طرف تر تکان می خورد😥 ترسیدم😫 نمی توانستم کاری بکنم ،تنها بودم و بدون اسلحه و یک متر جلوترم یک بعثی که اگر برمی گشت و من رو میدید شهادتم حتمی بود😂 شروع کردم به دعا گفتم خداجون من که نیومدم کار بدی بکنم که الان گرفتار شدم اومدم وضو بگیرم پس کمکم کن یک لحظه چیزی به ذهنم رسید👏👌 لوله ی آفتابه رو گذاشتم و رو سر عراقی و گفتم حَرِّڪ....😂 بیچاره انقدر ترسیده بود که همش به عربی می گفت : نزن... اینطوری شد که همه چی رو هم اعتراف کرد و عملیات به نفع ایران تموم شد😂 و تا صبح همه ی رزمنده ها و فرماندمون از خنده داشتند غش می کردند😅😟 تا اینکه فرمانده گفت:بچه ها دلتون و پاک کنید اونوقت با یک آفتابه هم میشه دشمن و نابود کرد😂❤️ #شادکنک🤣🎈 ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:) @patogh2khtaran