ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(51).mp3
7.05M
🔈ختم گویای #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز.
🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام)
🔷 سهم #روز_هفتاد_وششم : نامه ۳۷ تا نامه ۳۵
#ندای_نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم #روز_هفتاد_وششم : از نامه ۳۷ تا نامه ۳۵ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه37 : نامه به معاويه در سال٣٧ هجری، پیش از آغاز نبرد صفین
🔹افشای ادعای دروغين معاويه
🔻پس خدای را سپاس، معاويه! تو چه سخت به هوس های بدعت زا و سرگردانی پايدار وابسته ای، حقيقت ها را تباه كرده و پيمانها را شكسته ای، پيمانهایی كه خواسته خدا و حجّت خدا بر بندگان او بود. اما پرگویی تو نسبت به عثمان و كشندگان او را جواب آن است كه تو عثمان را هنگامی ياری دادی كه انتظار پيروزی او را داشتی و آنگاه كه ياری تو به سود او بود او را خوار گذاشتی، با درود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه36 : نامه به برادرش عقيل نسبت به کوچ دادن دشمن
1️⃣ آمادگی رزمی امام (علیه السلام)
🔻 لشكری انبوه از مسلمانان را به سوی او (بسر بن ارطاه كه به يمن يورش برده بود ) فرستادم هنگامی كه اين خبر به او رسيد، دامن برچيد و فرار كرد و پشيمان بازگشت، اما در سر راه به او رسيدند و اين به هنگام غروب آفتاب بود لحظه ای نبرد كردند، گويا ساعتی بيش نبود كه بی رمق با دشواری جان خويش از ميدان نبرد بيرون برد. برادر! قريش را بگذار تا در گمراهی بتازند و در جدایی سرگردان باشند و با سركشی و دشمنی زندگی كنند، همانا آنان در جنگ با من متّحد شدند آنگونه كه پيش از من در نبرد با رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) هماهنگ بودند، خدا قريش را به كيفر زشتی هايشان عذاب كند، آنها پيوند خويشاوندی مرا بريدند و حكومت فرزند مادرم ، پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را از من ربودند.
2️⃣ اعلام مواضع قاطعانه در جنگ
🔻اما آنچه را كه از تداوم جنگ پرسيدی و رأی مرا خواستی بدانی، همانا رأی من پيكار با پيمان شكنان است تا آنگاه كه خدا را ملاقات كنم، نه فراوانی مردم مرا توانمند می كند و نه پراکندگی آنان مرا هراسناک می سازد. هرگز گمان نكنی كه فرزند پدرت اگر مردم او را رها كنند، خود را زار و فروتن خواهد داشت و يا در برابر ستم سست می شود و يا مهار اختيار خود را به دست هركسی می سپارد و يا از دستور هر كسی اطاعت می كند، بلكه تصميم من آنگونه است كه آن شاعر قبيله بنی سليم سروده: «اگر از من بپرسی چگونه ای؟ همانا من در برابر مشكلات روزگار شكيبا هستم. بر من دشوار است كه مرا با چهره ای اندوهناك بنگرند، تا دشمن سرزنش كند و دوست ناراحت شود.»
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه35 : نامه به عبدالله بن عباس پس از شهادت محمدبن ابی بکر در مصر
🔹علل سقوط مصر
🔻پس از ياد خدا و درود، همانا مصر سقوط كرد و فرماندارش محمد بن ابی بكر (كه خدا او را رحمت كند) شهيد گرديد، در پيشگاه خداوند او را فرزندی خيرخواه و كارگزاری كوشا و شمشيری برنده و ستونی باز دارنده می شماريم همواره مردم را برای پيوستن به او برانگيختم و فرمان دادم تا قبل از اين حوادث ناگوار به ياريش بشتابند، مردم را نهان و آشكار از آغاز تا انجام فرا خواندم، عده ای با ناخوشايندی آمدند و برخی به دروغ بهانه آوردند و بعضی خوار و ذليل بر جای ماندند. از خدا می خواهم به زودی مرا از اين مردم نجات دهد. به خدا سوگند اگر در پيكار با دشمن آرزوی من شهادت نبود و خود را برای مرگ آماده نكرده بودم دوست می داشتم حتی يك روز با اين مردم نباشم و هرگز ديدارشان نكنم.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
گزارش موضوعات مهم نامه ۳۷ تا ۳۵.mp3
4.19M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۳۷ تا نامه ۳۵
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#ندای_نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#روز_هفتاد_وششم
#امام_زمان عج
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۷۵)
📚 انتشارات عهدمانا
📔 جرج جرداق بر خلاف ملاقات پیشین ، هم شیک پوش شده بود و هم سرحال و قبراق تر به نظر می رسید، لبخندی زد و گفت : « این طور زل نزنید به دماغم پدر ، با اینکه بلندتر از ریش شما نیست ، اما خاصیتش بیشتر از ریش برای انسان است ! »
کشیش با تبسّمی گفت : « با وجود این ، ریش حرمتی دارد که دماغ جناب عالی ندارد . »
کشیش ادامه داد: « ریش و دماغ را رها کنیم جرج . تعدادی از کتاب هایت را خواندم ، مطالعهٔ کتاب قدیمی را نیز به پایان بردم . گفتم امروز به دیدنت بیایم تا کمی دربارهٔ على حرف بزنیم .»
جرج گفت : « بله ! بله ! یار و همدم سالیان دور و نزدیک من . خدا می داند آن روزهایی که مشغول نوشتن کتاب «علی صدای عدالت انسانی» بودم ، همیشه وجود او را در کنارم احساس می کردم. می شود گفت من سالیان بسیار با علی زندگی کرده ام . علی مثل دریایی است که هر تشنه ای را سیراب می کند. »
- بهتر بود او را به اقیانوسی تشبیه می کردید که وجودش پر از اسرار الهی است . رازها و رمزهای بسیاری در وجود خود نهفته دارد که هنوز زبده ترین غوّاصان هم نتوانسته اند به اعماق آن دست یابند .
- بله ، تعبیر زیبایی داشتید پدر ! تعبیر دیگر اینکه علی مثل یک آسمان پر از ستاره است که ماه درخشان این آسمان ، نهج البلاغه است که با مطالعهٔ مکرّر آن ، می شود تا حدودی علی را شناخت .
حضرت محمد نیز تعبیر زیبایی دربارهٔ علی دارد ؛ او می گوید : « من شهر علمم و علی درِ آن است . »
- من البته هنوز تحت تأثیر حوادث دوران حکومت علی هستم . شیوهٔ زمامداری او را شبیه زمامداری هیچ حاکمی ندیدم . راستش من اگر جای او بودم ، حکومتم را فدای خواست مردم نمی کردم ؛ آن هم مردمی چون مردم کوفه.
نقطه مقابل علی معاویه بود ، علی می گفت در این شیوه از حکومت داری ، توانمندتر از همه است . او در یکی از خطبه هایش می گوید : « سوگند به خدا ، اگر تمام شب را بر روی خارها به سر برم یا با غل و زنجیر به این سو و آن سو کشیده شوم ، خوش تر دارم تا خدا و پیامبرش را در روز قیامت در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم کرده باشم . چگونه بر کسی ستم کنم برای نفس خویش که به سوی کهنه گی و پوسیده شدن پیش می رود و جایگاه ابدی اش خاک است ؟ به خدا سوگند ، من بین برادر فقیر و نابینایم عقیل با دیگران فرقی نگذاشتم و حاضر نشدم دیناری بیشتر به او بدهم .
↩️ ادامه دارد...
#روز_هفتاد_وششم
#امام_زمان عج