فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستانک | روز شمار عیدغدیر
🔸 ۲۸روز تا بزرگترین عید خدا
🔹امام رضا علیه السلام فرمودند که رسولخدا پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند :
هر كه دوست ميدارد كه چنگ زند به دستگيره محكم و استوار چنگ زند به دوستى على و اهل بيت من عليهم السلام.
📚 خصال ج۲ ص۵۸
🌹⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
⇨ @patoghe_fereshteha 🍂⃟💕❫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستانک | روز شمار عیدغدیر
🔸 ۲۷روز تا بزرگترین عید خدا
🔹امیرالمومنین علیه السلام
نيك بخت ترينِ مردم، كسى است كه فضل ما را شناخت و به وسيله ما به خدا تقرّب جست
و محبّت ما را خالص گرداند و به چيزى كه ما به آن مى خوانيم، پرداخت و از آنچه ما باز مى داريم ، دست شست.
چنين كسى از ما و در فردوس برين با ماست.
📚غرر الحكم ج ۲ص ۴۶۱ ح ۳۲۹۷
🌹⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
⇨ @patoghe_fereshteha 🍂⃟💕❫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستانک | روز شمار عیدغدیر
🔸 ۲۶روز تا بزرگترین عید خدا
🔹رسولخدا پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند :
خداوند عزوجل دین را با امامت
علی تکمیل فرمود.
📚فرازی از خطبه غدیر
🌹⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
⇨@patoghe_fereshteha 🍂⃟💕❫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستانک | روز شمار عیدغدیر
🔸 ۲۵روز تا بزرگترین عید خدا
🔹امام صادق علیه السلام
سنگهای زیر بنای اسلام سه چیز است :
نماز،زکات و ولایت
که هیچ یک.از آنها بدون دیگری
درست نمی شود
📚کافی جلد ۲ صفحه ۱۸
به جمع ما بپیوندید😍👇🏻
┏━━━━━♡━━━━━
🌱 🌹⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
⇨ @patoghe_fereshteha 🍂⃟💕❫
┗━━━━━♡━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستانک | روز شمار عیدغدیر
🔸 ۲۴روز تا بزرگترین عید خدا
🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله
اگر تو ای علی نبودی مومنان بعد از من
از یکدیگر شناخته نمی شدند
📚کنزالعمال .ج۱۳،ص۱۵۲
به جمع ما بپیوندید😍👇🏻
┏━━━━━♡━━━━━
🌱 🌹⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
⇨ @patoghe_fereshteha 🍂⃟💕❫
┗━━━━━♡━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستانک | روز شمار عیدغدیر
🔸 ۲۳روز تا بزرگترین عید خدا
🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله
عمار ! هر وقت دیدی که علی
تنها به راهی می رود و همه مردم به
راهی دیگر ،تو مردم را واگذار و
در مسیری برو که علی می رود
📚کنزل العمال ج ۱۱ص۶۱۳
به جمع ما بپیوندید😍👇🏻
┏━━━━━♡━━━━━
🌱 🌹⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
⇨ @patoghe_fereshteha 🍂⃟💕❫
┗━━━━━♡━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستانک | روز شمار عیدغدیر
🔸۲۰روز تا بزرگترین عید خدا
🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله
علی از من است و من از علی هستم
هرمومنی بعد از من ، علی مولی و
صاحب اختیار او است .
📚مسند احمد .ج۴ ص۴۳۸
به جمع ما بپیوندید😍👇🏻
┏━━━━━♡━━━━━
🌱 🌹⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
⇨ @patoghe_fereshteha 🍂⃟💕❫
┗━━━━━♡━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستانک | روز شمار عیدغدیر
🔸 ۱۸ روز تا بزرگترین عید خدا
🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله
هان مردمان !از علی رو برنتابید
و از امامت او نگریزید .و از سرپرستی اش
رو برنگردانید
📚فرازی از خطبه غدیر
به جمع ما بپیوندید😍👇🏻
┏━━━━━♡━━━━━
🌱 🌹⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
⇨ @patoghe_fereshteha 🍂⃟💕❫
┗━━━━━♡━━━━━
#داستانک
✍ زنی زیبا که صاحب فرزند نمی شد پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.
پیامبر وقتی دعا میکند و وحی میرسد او را بدون فرزند خلق کردم.
🔸زن میگوید خدا رحیم است و میرود.
سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است.زن اینبار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.
🔸سال سوم پیامبر وقت زن را با کودکی در آغوش می بیند.
با تعجب از خدا می پرسد :بارالها،چگونه کودکی دارد او که بدون فرزندخلق شده بود!!!؟
🔸وحی میرسد:هر بار گفتم فرزندی نخواهدداشت ،او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت.
با دعا سرنوشت تغییر میکند...
✍از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...
اين نوشته رو خيلی دوست دارم
ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواري است به نام اعتماد.
پس اگر دوست داري به آرزويت برسي با تمام وجود به او اعتماد کن.
هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست
🔸زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.
ايکاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا...
رحمت خدا ممکن است کمی تاخیر داشته باشد اما حتمی است.
∞ 𝒋𝒐𝒊𝒏•• ↻♥️☘
⇨ @patoghe_fereshteha
پاتوق فرشته ها
مردی به یکی از فرزندانش گفت:
ای پسرم میدانی بهشت مجانی است و جهنم را باید با پول بخری؟
پسر گفت: چگونه پدر؟
پدر جواب داد: جهنم با پول است!
-کسی که قمار بازی میکند پول میدهد!
- کسی که شراب میخورد پول میدهد!
- کسی که سیگار میکشد پول میدهد!
- کسی که آهنگ و موسیقی گوش میدهد پول میدهد!
- و کسی که به خاطر معصیت سفر میکند پول میدهد!
و ای پسرم بهشت مجانی است چون:
- کسی که نماز میخواند، مجانی میخواند
- و کسی که روزه میگیرد، مجانی روزه میگیرد
-کسی که استغفار میکند ، مجانی آن کار را میکند
- و کسی که چشمانش را از گناهان میپوشاند و از خدایش میترسد مجانی این کار را میکند
الان چه تصمیمی داری؟ آیا میخواهی پولهایت را خرج کنی تا به جهنم بروی و یا اینکه مجانی به بهشت بروی
چه زیباست حکمت بزرگان!
#داستانک🌱
🏴پاتوقِ فرشته ها _ بیجار گروس👇
🆔 @patoghe_fereshteha
〰〰🍃🖤🍃〰〰
پاتوقِ فرشته ها .🕊 .
___
⌈ #داستانك ⫶ 🪐'🌱'⌋
سر سفره عقد اونقد ذوق زده بود
که منو هم به هیجان می آورد . .
وقتی خطبه جاری شد
وبله رو گفتم صورتمو چرخوندم
سمتش تا بازم اون لبخند زیبای
همیشگیشو ببینم((( :
اما به جای اون لبخند زیبا
اشکای شوقی رو دیدم . .
که با عشق تو چشاش
حلقه زده بود ؛ همونجا بود که
خودمو خوشبخت ترین زن دنیا دیدم
محرم که شدیم دستامو گرفت
و خیره شد به چشام . . .
هنوزم باورم نمیشد بازم پرسیدم:
”- چرا من ؟!”
از همون لبخندای دیوونه کننده
تحویلم داد و گفت :
“تو قسمت من بودی و من قسمت تو”
قلبم از اون همه خوشبختی
تند تند می زد و فقط
خدا رو شکر می کردم . .
به خاطر هدیه عزیزی که
بهم داده بود((( :
هر روزی که از عقدمون میگذشت
بیشتر به هم عادت می کردیم…
طوری که حتی یه ساعتم
نمی تونستیم بی خبر از هم باشیم؛
هیچ وقت فکرشو نمیکردم
تا این حد مهربون و احساساتی باشه!'
به بهونه های مختلف
واسم کادو می گرفت و
غافلگیرم میکرد . . !( :
- به روایت :
همسر شهید مهدیخراسانی🪐🌱>>
پاتوقِ فرشته ها .🕊.
🆔 @patoghe_fereshteha
〰〰.🖤 .〰〰
پاتوقِ فرشته ها .🕊 .
چشمایِ تو از کل زندگیِ من قشنگتره ؛ یعنی چشات کل زندگی منه=)♥️
- #داستانك🪐🌱>>>
#یک.روایت.عاشقانه 🫀*
قهر بودیم ، در حال نماز خواندن بود ،
نشسته بودم و توجھی به همسرم نداشتم ..
کتاب شعرش را برداشت و با یک لحن دلنشین
شروع کرد به خواندن .
ولی من باز باهاش قهر بودم؛
کتاب را گذاشت کنار و به من
نگاه کرد و گفت : غزل تمام ،
نمازش تمام ، دنیا مات سکوت بین من
و واژه ها سکونت کرد .
باز هم بھش نگاه نکردم!
اینبار پرسید : عاشقمۍ؟
سکوت کردم؛
گفت:
عاشقم گرنیستی لطفیبکن نفرت بورز
بیتفاوت بودنت هرلحظه آبم میکند!
دوباره با لبخند پرسید :
عاشقمۍ مگه نه؟ گفتم : نه!
گفت : تو نه میگویی و پیداست
میگوید دلت آری ،
ك این سان دشمنی یعنۍ ك
خیلی دوستم داری :)!
زدم زیر خنده و روبروش نشستم
دیگر نتوانستم به ایشان نگویم ك
وجودش چقدر آرامش بخشہ ..
بهش نگاه کردم و از تہ دل گفتم:
خداروشکر کہ هستۍ ♥️:)
روایت ِ : شھید عباس بابایی
∞ 𝒋𝒐𝒊𝒏•• ↻♥️🌸
⇨ @patoghe_fereshteha
پاتوق فرشته ها
🔴 "احنف بن قیس" نقل می کند:روزی به دربار معاویه رفتم و دیدم آنقدر طعام مختلف آوردند که نام برخی را نمی دانستم.
پرسیدم این چه طعامی است؟
معاویه جواب داد: مرغابی است ، که شکم آنرا با مغز گوسفند آمیخته و با روغن پسته سرخ کرده و نِیشکر در آن ریختهاند.
بی اختیار گریه ام گرفت.معاویه با شگفتی پرسید:
علّت گریه ات چیست؟
گفتم به یاد علی ابن ابیطالب افتادم. روزی در خانه او میهمان بودم؛آنگاه سفرهای مُهر و مُوم شده آوردند.
از علی پرسیدم: در این سفره چیست؟پاسخ داد نان جو.گفتم شما اهل سخاوت می باشید، پس چرا غذای خود را پنهان می کنید؟
علی فرمود این کار از روی خساست نیست، بلکه می ترسم حسن و حسین، نان ها را با روغن زیتون یا روغن حیوانی، نرم و خوش طعم کنند.
گفتم مگر این کار حرام است؟
علی فرمود نه، بلکه بر حاکم امت اسلام لازم است در طعام خوردن، مانند فقیرترین مردم باشد که فقر مردم، باعث کفر آنها نگردد تا هر وقت فقر به آنها فشار آورد بگویند: بر ما چه باک، سفره امیرالمؤمنین نیز مانند ماست.
معاویه گفت:ای احنف! مردی را یاد کردی که فضیلت او را نمی توان انکار کرد.
📚الفصول العلیه ، صفحه ۵۱
#داستانک
🌹⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
⇨ @patoghe_fereshteha 🍂⃟💕❫
❤️دلت کجاست؟!
▪️از کوفه آمده بود مدینه،
تمام تنش درد میکرد.
میخواست برود دیدن امامش،
اما تاب راه رفتن نداشت.
خدمتکار امام از راه رسید.
در دستش شربتی عطرآگین؛
گفت:
«مولا فرموده: این را بنوش و پیش من بیا».
شربت را که نوشید اثری از درد و بیماری نماند.
راه افتاد.
به خانهی امام که رسید گریه امانش نمیداد.
امام باقر علیه السلام پرسید:
«محمد بن مسلم! چرا گریه میکنی؟!»
گفت:
«... گریهام از دوری شماست؛
راهم دور است؛
نمیتوانم زیاد پیش شما بمانم و شما را سیر ببینم.»
فرمود:
« ...همین که دوست داری نزدیک ما باشی؛
همین که دوست داری ما را ببینی و نمیتوانی؛
❤️ بدان که خدا از حال دلت خبر دارد
پاداش این حسرت با خود اوست.»
📚برگرفته از کامل الزیارات، باب۹۱، حدیث۷.
✋ مهم نیست الان پاهایت کجای دنیا و کجای تاریخ ایستاده؛
ببین پای دلت کجاست.
خدا به دلت نگاه میکند
دلت هرجا باشد خدا تو را همانجا میبیند!
#زیارت
#داستانک
#اربعین_مهدوی
🥀⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
⇨ @patoghe_fereshteha✨⃟🌱⌋•
#حکایت
#داستانک
در ايام «مالك بن دينار» مردى بود كه تمام عمر خود را در خرابات به سر برده و روى به خير نياورد و انديشه نيكى بر او نگذشت. نيكان روزگار از او حذر كردند، تا وقتى كه فرشته مرگ دست مطالبه به دامن عمرش دراز كرد. او چون دريافت وقت مرگ فرا رسيده نظر در جرايد اعمال خود كرد، نقطه اميدى در آن نديد. به جويبار عمر نگريست شاخى كه دست اميد بر آن توان زد نيافت، آهى از عمق جان كشيد و به سوى ربّ الارباب روى كرد و گفت:
«يا مَنْ لَهُ الدُّنْيا وَالآخِرَةُ ارْحَمْ مَنْ لَيْسَ لَهُ الدُّنْيا وَالآخِرَةُ»
اين را گفت و جان داد
اهل شهر به مرگ او شادى كردند و بر جنازه او به شادى گذشتند، او را به بيرون شهر برده به مزبله انداختند و خاك و خاشاك بر جنازهاش ريختند.
مالك بن دينار را در خواب گفتند: فلانى درگذشته و به مزبلهاش افكندهاند، برخيز او را از آنجا بردار غسل بده و در مقبره نيكان دفن كن. گفت: پروردگارا! او در ميان خلق به بدكارى معروف بود؛ مگر چه چيز به درگاه كبرياى تو آورده كه سزاى چنين كرامتى شده است؟
جواب آمد: چون به حالت جان دادن رسيد كه نامه عمل خود را نظر كرد و چون همه را خطا ديد، مُفلسانه به درگاه ما ناليد و عاجزانه به بارگاه ما نظر كرد، چون دست بر دامن فضل ما زد، بر دردمندى او رحم كرديم و چنان او را بخشيدم كه انگار گناهى نداشته بود، از عذاب نجاتش داديم و به نعمتهاى پايدارش رسانديم،
كدام درد زده به درگاه ما ناليد كه او را شفا نداديم؟ و كدام غمگين از ما خلاصى طلبيد كه خلعت شادكامى بر او نپوشانديم؟
📚كتاب داستاهاي عبرت آموز
شيخ حسين انصاريان
🥀⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
⇨ @patoghe_fereshteha✨⃟🌱⌋•
#داستانک
✏️شخصی بود که تمام زندگی اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود و وقتی ازدنیا رفت همه می گفتند به بهشت رفته است . آدم مهربانی مثل او حتما به بهشت می رفت . در آن زمان بهشت هنوز به مرحله کیفیت فراگیر نرسیده بود.استقبال از او باتشریفات مناسب انجام نشد.دختری که باید او را راه می داد نگاه سریعی به لیست انداخت و وقتی نام او را نیافت او را به دوزخ فرستاد . در دوزخ هیچ کس از آدم دعوت نامه یا کارت شناسایی نمی خواهد هر کس به آنجا برسد می تواند وارد شود .آن شخص وارد شد و آنجا ماند.چند روز بعد ابلیس با خشم به دروازه بهشت رفت و یقه نگهبان بهشت را گرفت. او که نمی دانست ماجرا از چه قرار است پرسید چه شده است؟ابلیس که از خشم قرمز شده بود گفت:آن شخص را که به دوزخ فرستاده اید آمده و کار و زندگی ما را به هم زده.از وقتی که رسیده نشسته وبه حرفهای دیگران گوش می دهد...در چشم هایشان نگاه می کند..به درد و دلشان می رسد حالا همه دارند در دوزخ با هم گفت وگو می کنند..یکدیگر را در آغوش می کشند و می بوسند.دوزخ جای این کارهانیست!!!بیایید و این مرد را پس بگیریدوقتی راوی قصه اش را تمام کرد با مهربانی به من نگریست و گفت: با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا به تصادف به دوزخ افتادی ...خودشیطان تو را به بهشت بازگرداند
شريف ترين دلها دلي است كه انديشه ي آزار كسان درآن نباشد
🥀⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
⇨ @patoghe_fereshteha✨⃟🌱⌋•
#داستانک
🌷 مهمانی در تاریکی
مرد فقیري خدمت پیامبر (ص) رسید و گفت :بسـیار گرسـنه هسـتم و دسـتم به جایی نمی رسد. مرا سـیر کنید.
پیامبر اکرم (ص) او را به خانه همسرانش فرسـتاد. او رفت و دست خـالی برگشت، زیرا در خـانه آنهـا خـوراکی نبود که به او بدهنـد. شب فرا رسـید. رسول خـدا رو به اصحاب کرد و فرمود: چه کسی می تواند امشب این مرد گرسنه را مهمان کند؟
علی (ع) عرض کرد: یا رسول الله! من او را مهمان می کنم.
سپس او را به خانه اش برد و به فاطمه (س) گفت: دختر پیامبر! غذایی در خانه هست؟
فاطمه (س) جواب داد: آري، تنها به اندازه غذاي یک دختر بچه. لکن مهمان را بر او مقدم می داریم.
علی (ع) فرمود: فاطمه جان! دختر را بخوابان و چراغ را خاموش کن.
زهرا فرزندش را با زمزمه هاي پر مهر مادرانه، گرسـنه خواباند و سفره را پهن کرد و چراغ را خاموش. علی (ع) و فاطمه (س) در کنار سفره نشستند و در آن تاریکی، طوري دهان مبارکشان را تکان می دادند که مهمان خیال کند آنان نیز غذا می خورند.
مهمان با آن غذا سیر شد. آن شب علی و فاطمه (س) و کودکانش گرسنه خوابیدند. شب به پایان رسـید. وقت نماز صـبح، علی (ع) به محضـر پیامبر (س) رسـید. رسول خدا پس از سـلام نماز نگاهی به چهره علی انداخت و به شدت گریه کرد و فرمود: ایثار شب گذشته شما شگفت انگیز است.
در این وقت آیه زیر نازل شد و حضرت، آن را برای علی (ع) خواند:
«يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» ( سوره حشر، آیه۹):
آنها ایثار کرده و دیگران را بر خود ترجیح می دهند. هر چند شدیداً فقیر باشند. کسانی که خداوند آنها را از خساست و بخل نفس، باز داشته، فقط آنها خوشبختند.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج۷، ص۹۵
پاتوقِ فرشته ها _ بیجار گروس👇
@patoghe_fereshteha
〰〰🍃🌹🍃〰〰