فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍سخنرانی استاد عالی
🎬موضوع: چرا بچههاشون از دین فراری میشن؟
🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
@payame_kosar
🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹
🔴وضعیت زنان قبل از انقلاب
طبق آمار های جهانـی
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌸@payame_kosar🌸
مراسم خاکسپاری پیکر معطر و عزیز دو شهید گمنام در دانشگاه اردکان و پارک آزادی🖤
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷
@payame_kosar
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷
وَ لَستُ ادرِي خَبَرَ المِسماري
نمیدانم ميخ در با سينهی
زهراۜ چه کرد!
#فاطمیه
┅═✧❁🖤❁✧═┅
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از حضرت زهرا سلاماللهعلیها کم بگیری ضرر کردی!
استاد عالی
#فاطمیه
#یازهرا
#لبیک_یا_خامنهای
آجرک الله یا صاحب الزمان🏴
🖤🖤🖤🖤🖤
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔🕊
🎥 نماهنگ «سلام ای دختر طاها، ببین حیدرم زهرا»
🏴 #ایام_فاطمیه
༺🦋⃟ 💙 ¦⇢ @payame_kosar
🌷⚠️سرمان رفت که #حجاب نرود
🏴 دستنوشته معنادار در مراسم
امروز تشییع شهدای گمنام در تهران
# امام_زمان_منتظر_بیداری_ماست
# لبیک_یا_خامنه_ای
#پایان_مماشات
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅@payame_kosar
✅ از اغتشاش تا تحول!
امشب جوان دانشجویی را دیدم که اشکش سرازیر بود ..
انگار سوالی داشت. به من نزدیک شد.
پرسید امشب مرا هم به مصلی راه می دهند؟
گفتم چطور مگه؟ بله همه میتوانند شهدا را زیارت کنند.
داستانش را برایم تعریف کرد.
گفت:
«آن شب من هم در راهپیمایی اغتشاشگران و معترضین شرکت کردم. به قصد شلوغی و اغتشاش آمده بودم. شعار میدادم.
امروز با چندنفر از دوستانم راهی شهر شدیم. نه! برای تشییع نیامده بودیم. آمده بودیم در شهر گشتی بزنیم و به خوابگاه برگردیم.
وقتی نزدیک مصلی شدیم جنازه شهید روی دستان مردم بود.
چند قدم همراه شدیم. مردم شعار میدادند و مداح میخواند.
ناخودآگاه اشک از چشمانم سرازیر شد. 😭
از دوستانم جدا شدم.
میخواستم داخل مصلی شوم اما خجالت کشیدم. شما را قبلا در دانشگاه دیده بودم. گفتم از شما بپرسم اجازه هست وارد شوم؟»
وقتی داستانش را شنیدم خیلی غبطه خوردم. به حال و هوایش غبطه خوردم.
آن شب، شب شهادت بود و او در بین اغتشاشگران؛ امشب هم شب شهادت بود اما پشیمان بود و متحول!
آری!
شهدا انسانها را متحول می کنند!
دیگر در آن جمعیت، او را ندیدم.
به تابوت شهید نزدیک می شدم و با خود می گفتم: آیا به تحول من نیز امیدی هست؟!😭
#اردکان_زمستانش_بهاری_شد
#تحول_قلوب_جوانان
#شهید_گمنام
#فاطمیه
#پایگاه_حضرت_علی_بن_ابیطالب
┅═✧❁🖤❁✧═┅
@payame_kosar
💠پویش عکس شهید گمنام
✨از نام و نشان فراتری تو✨
✨گمنام منم، اسیر یک نام✨
شما عزیزان میتونید باشرکت درمراسم استقبال و تشییع شهید گمنام، علاوه بر متبرک شدن خودتون به عطر شهدا، در پویش ما نیز شرکت کنید😇
از لحظه های شیرین این مراسم عکس بگیرید و به آیدی زیر ارسال کنید.
به ۳نفر از بهترین عکسها، جوایزی اهدا خواهد شد🎁
@morovati_t
#پایگاه_حضرت_علی_بن_ابیطالب(ع)
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
#شهید_خوشنام
#اردکان_شهر_مقاومت
#اردکان_زمستانش_بهاری_شد
#فاطمیه
┉┅━❀💠❀━┅┉
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نماهنگ #مادر_غمخوار به مناسبت ایام #فاطمیه
بامداحی: #حاج_مهدی_رسولی
👈پیشنهاد دانلود
┉┅━❀💠❀━┅┉
@payame_kosar
توجه✅ حتما بخونید 👇👇👇
.ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻓﻦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﺒﺮﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ
ﺣﯿﺎﻁ ﯾﮏ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﻣﯿﺴﭙﺎﺭﻧﺪ .
ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻓﻠﺠﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ
ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﮑﻮﻩ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺤﻠﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ
ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍ ﻗﯿﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯿﺂﯾﺪ ﻭ ....
ﺷﺐ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﺪ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﻣﯿﺂﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ :
ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﻫﺴﺘﻢ، ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻩ
ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻃﻮﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺳﻢ
ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ
ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ، ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ
ﺍﻭ ﺷﻔﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﯾﺎﻓﺖ . ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ﻭ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﻭ
ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ .
ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺷﻔﺎ ﯾﺎﻓﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻦ ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ
ﻭﺳﻄﯽ ﺁﺭﻣﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻣﺤﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭﻡ
ﻓﻼﻥ ﺍﺳﺖ ﺧﺒﺮ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺳﺎﻥ .
ﺯﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﺷﻔﺎﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﯾﻘﯿﻦ ﭘﯿﺪﺍ
ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ .
ﺑﻪ ﮐﺎﺷﺎﻥ ﻣﯿﺮﻭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ ﻭﻗﺘﯽ
ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮕﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺟﺎﺩﻩ
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﻼﻥ ﮐﺲ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﯽ؟
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﺴﺘﻢ، ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﮐﻪ
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯼ؟
ﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﮔﺸﺘﯿﻢ، ﻣﺮﺩ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺧﻮﺍﺏ
ﭘﺴﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﭘﺪﺭ ﺟﺎﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽ
ﺁﻭﺭﻧﺪ . ﻣﻦ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺧﺒﺮ ﺑﻮﺩﻡ.
وآن کسی نیست جز شهیدسید میرحسین امیره خواه
شهید گمنام سلام... خوش اومدی...😔
به احترام شهدای گمنام این روایت رو برای دوستانتان ارسال کنید و *برای شادی روح تمامی شهدای گمنام صلوات* 🌷
همه شهیدان بر گردن ما حق دارند .
آیا حق آنها را ادا کرده ایم؟؟!!
یا اینکه هنوز باید بگوییم ،
شهدا شرمنده ایم.😔
#شهیدانه
#فاطمیه
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حضور گروه دخترانه #فرشتگان_سرزمین_من فضای معنوی قشنگی به متروی تهران داده و به تمام دشمنان ثابت کرده دختران ایران در کنار هم هستند و همه عاشق حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و دختران حضرت مادر هستند.
دخترانی که با شنیدن اسم حضرت زهرا اشکشان جاری میشد و به آغوش ما پناه میبردند 😔😔
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏴 @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبهه_وپاسخ
⁉️از کجا معلومه که پیکر تفحص شده ایرانی است❓
✅ #توضیحات سردار باقر زاده درباره شهدای تازه تفحص شده👆
شهدای گمنام فقط شرمنده ایم ...
🌹🌹🌹🌹
#اردکان_زمستانش_بهاری_شد
#ایام_فاطمیه
#اردکان_شهر_مقاومت
#میزبان_شهدای_گمنام
#رسای_اردکان
•رسا|روابط عمومی سپاه اردکان•
▪️| @rasa_ar |▪️
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@payame_kosar
🌸گریه سربازعراقی به خاطر حضرت زهرا (س)
🌺.....در اسارت، اذان گفتن باصدای بلند ممنوع بود.ما در آنجا اذان میگفتیم، اما به گونهای که دشمن نفهمد. روزی جوان هفده ساله ضعیف و نحیفی، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت:
"چیه؟ اذان میگویی؟ بیا جلو !
🌺.....یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: چیه؟ من اذان گفتم نه او. آن بعثی گفت: او اذان گفت. برادرمان اصرار کرد که "نه،اشتباه میکنی من اذان گفتم"... مأمور بعثی گفت: خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو". برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد. وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی.الان دیگر پای من گیر است.
🌺... به هر حال،ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل(موصل شماره ۱و۲) زیرزمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش میبارید.آن مأمور بعثی، گاهی وقتها آب میپاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرم تر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) میدادند که بیشتر آن خمیر بود.ایشان میگفت: میدیدم اگر نان رابخورم ازتشنگی خفه میشوم نان را فقط مزه مزه میکردم که شیرهاش را بمکم. آن مأمور هم هر از چند ساعتی میآمد و برای اینکه بیشتر اذیت کند، آب میآورد، ولی میریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار میکرد.
🌺.....روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک میشوم. گفتم: یا فاطمه زهرا!... امروز افتخارمیکنم که مثل فرزندتان آقاحسین بن علی(ع) اینجا تشنه کام به شهادت برسم. سرم را گذاشتم زمین و گفتم: یازهرا!افتخارمیکنم.این شهادت همراه با تشنه کامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت، این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن. دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم ...
🌺.....تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمیخورد و دهانم خشک شده است.در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سرم آورده بود و همیشه آب میآورد و میریخت روی زمین. او از پشت پنجره مرا صدا میزد که بیا آب آوردهام. اعتنایی نکردم. دیدم لحن صدایش فرق میکند و دارد گریه میکند و میگوید: بیا که آب آوردهام. او مرا قسم میداد به حق فاطمه زهرا(س) که آب را از دستش بگیرم...
🌺... عراقیها هیچوقت به حضرت زهرا (س) قسم نمیخوردند.تا نام مبارکت حضرت فاطمه (س) رابرد، طاقت نیاوردم. سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و میگوید: بیا آب را ببر! این دفعه با دفعات قبل فرق میکند. همین طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم واو لیوان آب را ریخت توی دهانم. لیوان دوم و سوم را هم آورد. یک مقدار حال آمدم. بلند شدم.او گفت: به حق فاطمه زهرا بیا واز من در گذر ومرا حلال کن! گفتم: تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمیکنم. گفت: دیشب، نیمه شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد با عصبانیت و گریه گفت: چه کار کردی که مرادر مقابل حضرت زهرا (س) شرمنده کردی.الان حضرت زهرا (س) را در عالم خواب زیارت کردم. ایشان فرمودند: "به پسرت بگو برو ودل اسیری که به دردآوردهای را به دست بیاور وگرنه همه شمارا نفرین خواهم کرد....👌
#کتاب_شهدا_و_اهل_بیت
#ناصرکاوه
"خاطره ازمرحوم ابوترابی, کتاب حماسههای ناگفته ص۹۰"
"اسرار حقیقی حیاتم زهراست
معنای عبادتم، صلاتم زهراست
دیگرچه غم ازکشاکش این دنیا
وقتی که فرشته نجاتم زهراست"
#یا_فاطمه_زهرا(س)
#فاطمیه
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@payame_kosar