🍃سوسوی همّت داشت ، ستاره ی چشمانت💚
🍃🌸هر گاه به محمودرضا میگفتند؛ وصیتنامه بنویس، به عکس حاج همت که مزین به جمله ای عهدمَدارانه از این شهید بود اشاره
میکرد و میگفت:
این هم وصیتنامه....
آری!
محمودرضاها رفتند تا این خاکریز فرونریزد. اکنون نوبت من و توست که پشت به جبهه نکنیم و نهضت جهانی اسلام را باقدرت و بدون خستگی و نا امیدی برسانیم به جایی که خداوند وعده کرده است♡
#شهیدمحمودرضابیضایے 🌱
@Payame_Kosar
#السلام_علیڪم_ائمةالبقیع🌷
💔روزها را بادعاے فاطمہ رد مےڪنیم
🌴نوڪرےِ درگہ اولاد احمد مےڪنیم
💔مےشود روزے مدینہ پایتخٺ شیعیان
🌴آخرش این شهر را مانند مشهد مےڪنیم
#هشتم_شوال🥀🍂
#سالروز_تخریب_قبور_ائمه💔
#تسلیت_یاد🏴
💚 @Payame_kosar
❗️تهاجم فرهنگی!
🔰 امام خامنهای
◽️ابزارهای رسانهای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضدّ معنویّت و ضدّ اخلاق نهاده است و هماکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتّی نونهالان با بهرهگیری از این ابزارها را به چشم خود میبینیم. دستگاههای مسئول حکومتی دراینباره وظایفی سنگین بر عهده دارند که باید هوشمندانه و کاملاً مسئولانه صورت گیرد. و این البتّه به معنی رفعمسئولیّت از اشخاص و نهادهای غیرحکومتی نیست. در دورهی پیشِرو باید دراینبارهها برنامههای کوتاهمدّت و میانمدّت جامعی تنظیم و اجرا شود؛ انشاءالله.
۱۳۹۷/۱۱/۲۲
⚡️ اگر گوگل، تلهگرام، اینستاگرام، واتساپ و دیگر بسترسازان مجازیِ خطرناکتر از #کرونا از جغرافیای سایبری ایران حذف شده و پیامرسانهای ایرانی جایگزین آنها شوند، إنشاءالله آمریکا
سال #جهش_تولید گرامیباد
•┈┈••✾••┈┈•
🔊به کانال پیام کوثر بپیوندید👇
@Payame_Kosar
🌹🍃
این دو تا جمله رو به خاطر بسپار
1آرامش با یاد خدا
2دعای پدرو مادر
دوتا چیزوبه یاد بیار:
1دوستای گذشته رو
2خاطرات خوبت رو
دوتاچیز رو از خودت دور نکن
1لبخندت 2 مهربانی
💟 @Payame_Kosar
🌿تفاوت بهشتی و جهنمی🌿
مردی تفاوت بهشت و جهنم را از فرشتهای پرسید. فرشته به او گفت: بیا تا جهنم را به تو نشان دهم.
سپس هر دو با هم وارد اتاقی شدند. در
آنجا گروهی به دور یک ظرف بزرگ غذا
نشسته بودند، گرسنه و تشنه، ناامید و درمانده...
هر کدام از آنها قاشقی در دست داشت
با دستهای بسیار بلند، بلندتر از
دستهای قاشق هایشان، آنقدر بلند که هیچ
کدام نمیتوانستند با آن قاشقها غذا در
دهانشان بگذارند. شکنجهی وحشتناکی بود.😟
پس از چند لحظه فرشته گفت: حال بیا تا
بهشت را به تو نشان بدهم. سپس هر دو
وارد اتاق دیگری شدند. کاملاً شبیه اتاق
اول، همان ظرف بزرگ غذا و و عدهای
به دور آن، و همان قاشقهای دسته بلند؛
اما آن جا همه شاد و سیر بودند...😅
مرد گفت: من نمیفهمم، آخر چطور ممکن
است در این اتاق همه خوشحال باشند
و در آن اتاق همه ناراحت و غمگین، در
حالی که شرایط هر دو اتاق کاملاً یکسان است؟
فرشته لبخندی زد و گفت: ساده است،
این جا مردمی هستند که یاد گرفته اند
به یکدیگر غذا بدهند🌱 ...❤
🌷🌷🌷🌷🍎🍎🍎
@Payame_Kosar
💚شاگردی از "استادش درباره ی
🌼جلب رضایت خدا و بهترین راه آن پرسید.
💚استاد گفت: به گورستان برو
🌼و به مرده ها توهین کن!
💚شاگرد دستور استاد را اجرا
🌼 کرد و نزد او برگشت.
💚استاد گفت: جواب دادند؟
🌼شاگرد گفت : نه.
💚استاد گفت: پس بار دیگر به
🌼آنجا برو و آن ها را ستایش کن!
💚شاگرد اطاعت کرد و همان
روز عصر نزد استاد برگشت.
💚استاد بار دیگر از او پرسید
🌼 که آیا مرده ها جواب دادند؟
💚شاگرد گفت : نه.
🌼استاد گفت:
💚برای جلب رضایت خدا، همین طور رفتار کن!
🌼 نه به ستایش های مردم
💚توجه کن و نه به تحقیر ها و تمسخر هایشان!
🌼بدین صورت است که می توانی
💚راه خودت را در پیش گیری.
➣ @Payame_Kosar
🔴 حڪایت عجیب دزدى با نام امام حسين عليه السلام!!!
از مرحوم سيد احمد بهبهانى نقل شده : در ايام توقفم در كربلا حاج حسن نامى در بازار زينبيه ، دكانى داشت كه مهر و تسبيح مى ساخت و مى فروخت . معروف بود كه حاجى تربت مخصوصى دارد و مثقالى يك اشرفى مى فروشد.
روزى در حرم امام حسين عليه السلام حبيب زائرى را دزدى زد و پولهايش را برد. زائر خود را به ضريح مطهر چسبانيد و گريه كنان مى گفت : يا اباعبداللّه در حرم شما پولم را بردند، در پناه شما هزينه زندگيم را بردند. به كجا شكايت ببرم ؟
حاج حسن مزبور حاضر متأ ثر شد و با همين حال تأ ثر به خانه رفت و در دل به امام حسين عليه السلام گريه مى كرد.
شب در خواب ديد كه در حضور سالار شهيدان به سر مى برد به آقا گفت : از حال زائرت كه خبر دارى ؟ دزد او را رسوا كن تا پول را برگرداند.
امام حسين فرمود: مگر من دزد گيرم ؟
اگر بنا باشد كه دزدها را نشان دهم بايد اول تو را معرفى كنم .
حاجى گفت : مگر من چه دزدى كردم ؟
حضرت فرمود: دزدى تو اين است كه خاك مرا به عنوان تربت مى فروشى و پول مى گيرى. اگر مال من است چرادر برابرش پول مى گيرى و اگر مال توست ، چرا به نام من مى دهى ؟
عرض كرد: آقا جان ! از اين كار توبه كردم و به جبران مى پردازم .
امام حسين عليه السلام فرمود:پس من هم دزد را به تو نشان مى دهم . دزد پول زائر، گدايى است كه برهنه مى شود و نزديك سقاخانه مى نشيند و با اين وضعيت گدايى مى كند، پول را دزديد و زير پايش دفن كرد و هنوز هم به مصرف نرسانده .
حاجى از خواب بيدار مى شود و سحرگاه به صحن مطهر امام حسين عليه السلام وارد مى شود، دزد را در همان محلى كه آقا آدرس داده بود شناخت كه نشسته بود.
حاجى فرياد زد: مردم بياييد تا دزد پول را به شما نشان دهم . گداى دزد هر چه فرياد مى زد مرا رها كنيد، اين مرد دروغ مى گويد، كسى حرفش را گوش نداد. مردم جمع شدند و حاجى خواب خود را تعريف كرد و زير پاى گدا را حفر كرد و كيسه پول را بيرون آورد.
بعد به مردم گفت : بياييد دزد ديگرى را نشان شما دهم ، آنان را به بازار برد و درب دكان خويش را بالا زد و گفت : اين مالها از من نيست حلال شما. بعد تربت فروشى را ترك كرد و با دست فروشى امرار معاش مى كرد.
@Payame_Kosar