eitaa logo
پیام کوثر
740 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
167 فایل
برنامه های ثابت کانال پیام کوثر : #امام_زمانم ، #یاران_آسمانی، #سبک_زندگی_اسلامی ، #جهاد_تبیین ، #فرزندآوری ، #تربیت_فرزند ، #داستانک ، #مسابقه ، #تلنگر ، #پندانه ، #گزارش و... ارتباط با ما : @Hkosar
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 شیرخوارگان حسینی ۶     @payame_kosar ╰━⊰🍂🌺🌺🍂⊱═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاسخ‌های قاطعانه سینا عضدی، تحلیلگر سیاسی به اظهارات وقیحانه مجری و کارشناس اینترنشنال مبنی بر حمله نظامی به خاک ایران! ✾࿐༅•••{ 🌸✨🌸 }•••༅࿐✾ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ بهر آزادی قدس از کربلا باید گذشت... مادری اما میدانی امانتت را تنها در دستانِ پدر در آسایش می‌یابی؛ اما امان از درخششِ شمشیر و سیاهیِ لشگر و سرخیِ آسمان؛ راستی؛ فرزندت چگونه سیراب شد؟! ✾࿐༅•••{ 🌸✨🌸 }•••༅࿐✾ @payame_kosar
اثرات گناه و محروم شدن..... ~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از بین حرف هایی که این و آن می زدند، متوجه شدم جنازة ستار مانده توی خاک دشمن. صمد با اینکه می توانسته جسد را بیاورد، اما نیاورده بود. به همین خاطر مادرشوهرم ناراحت بود و یک ریز گریه می کرد و می گفت: «صمد! چرا بچه ام را نیاوردی؟!» آخر شب وقتی خانه خلوت شد؛ صمد آمد پیش ما توی اتاق زنانه. کنار مادرش نشست. دست او را گرفت و بوسید و گفت: «مادر جان! مرا ببخش. من می توانستم ستارت را بیاورم؛ اما نیاوردم. چون به جز ستار جسد برادرهای دیگرم روی زمین افتاده بود. آن ها هم پسر مادرشان هستند. آن ها هم خواهر و برادر دارند. اگر ستار را می آوردم، فردای قیامت جواب مادرهای شهدا را چی می دادم. اگر ستار را می آوردم، فردای قیامت جواب برادرها و خواهرهای شهدا را چی می دادم.» می گفت و گریه می کرد. تازه آن وقت بود متوجه شدم پشت لباسش خونی است. به خواهرشوهرم با ایما و اشاره گفتم: «انگار صمد مجروح شده.» صمد مجروح شده بود. اما نمی گذاشت کسی بفهمد. رفت و لباسش را عوض کرد. خواهرش می گفت: «کتفش پانسمان شده انگار جراحتش عمیق است و خونریزی دارد.» با این حال یک جا بند نمی شد. هر چه توان داشت، گذاشت تا مراسم ستار آبرومندانه برگزار شود. روز سوم بود. در این چند روز حتی یک بار هم نشده بود با صمد حرف بزنم. با هم روبه رو شده بودیم، اما من از صدیقه خجالت می کشیدم و سعی می کردم دور و بر صمد آفتابی نشوم تا یک بار دل صدیقه و بچه هایش نشکند. بچه ها را هم داده بودم خواهرهایم برده بودند. می ترسیدم یک بار صمد بچه ها را بغل بگیرد و به آن ها محبت کند. آن وقت بچه های صدیقه ببینند و غصه بخورند. عصر روز سوم، دختر خواهرشوهرم آمد و گفت: «دایی صمد باهات کار دارد.» انگار برای اولین بار بود می خواستم او را ببینم. نفسم بالا نمی آمد. قلبم تاپ تاپ می کرد؛ طوری که فکر می کردم الان است که از قفسة سینه ام بیرون بزند. ایستاده بود توی حیاط. سلام که داد، سرم را پایین انداختم. حالم را پرسید و گفت: «خوبی؟! بچه ها کجا هستند؟!» گفتم: «خوبم. بچه ها خانة خواهرم هستند. تو حالت خوب است؟!» سرش را بالا گرفت و گفت: «الهی شکر.» دیگر چیزی نگفتم. نمی دانستم چرا خجالت می کشم. احساس گناه می کردم. با خودم می گفتم: «حالا که ستار شهید شده و صدیقه عزادار است، من چطور دلم بیاید کنار شوهرم بایستم و جلوی این همه چشم با او حرف بزنم.» صمد هم دیگر چیزی نگفت. داشت می رفت اتاق مردانه، برگشت و گفت: «بعد از شام با هم برویم بچه ها را ببینیم. دلم برایشان تنگ شده.» بعد از شام صدایم کرد. طوری که صدیقه متوجه نشود، آماده شدم و آمدم توی حیاط و دور از چشم همه دویدم بیرون. دنبالم آمد توی کوچه و گفت: «چرا می دوی؟!» گفتم: «نمی خواهم صدیقه مرا با تو ببیند. غصه می خورد.» آهی کشید و زیر لب گفت: «آی ستار، ستار. کمرمان را شکستی به خدا.» با آنکه بغض گلویم را گرفته بود، گفتم: «مگر خودت نمی گویی شهادت لیاقت می خواهد. خوب ستار هم مزد اعمالش را گرفت. خوش به حالش.» صمد سری تکان داد و گفت: «راست می گویی. به ظاهر گریه می کنم؛ اما ته دلم آرام است. فکر می کنم ستار جایش خوب و راحت است. من باید غصة خودم را بخورم.» داشتم از درون می سوختم. برای بچه های صدیقه پرپر می زدم. اما دلم می خواست غصة صمد را کم کنم. گفتم: «خوش به حالش. کاشکی ما را هم شفاعت کند.» همین که به خانة خواهرم رسیدیم، بچه ها که صمد را دیدند، مثل همیشه دوره اش کردند. مهدی نشسته بود بغل صمد و پایین نمی آمد. سمیه هم خودش را برای صمد لوس می کرد. خدیجه و معصومه هم سر و دستش را می بوسیدند. به بچه ها و صمد نگاه می کردم و اشک می ریختم. صمد مرا که دید، انگار فکرم را خواند، گفت: «کاش سمیة ستار را هم می آوردیم. طفل معصوم خیلی غصه می خورد.» گفتم: «آره، ماشاءالله خوب همه چیز را می فهمد. دلم بیشتر برای او می سوزد تا لیلا. لیلا هنوز خیلی کوچک است. فکر نکنم درست و حسابی بابایش را بشناسد.» صمد بچه ها را یک دفعه رها کرد. بلند شد و ایستاد و گفت: «سمیه را یک چند وقتی با خودت ببر همدان. شاید این طوری کمتر غصه بخورد.» ~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5791935884542609352.mp3
21.06M
💬 قرائت دعای "عهــــد" 🎧 با نوای علی فانی هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹 •┈••••✾•☘️🌸☘️•✾•••┈• @payame_kosar
🥀هرصبح یک حدیث زیبا وکاربردی در سبد احادیث🖤 ~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~ @payame_kosar
وای از این قاب‌ها🖤 ~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~ @payame_kosar
~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️به امام خامنه‌ای می‌گوییم: «به خدا قسم ای سیّدِ ما، اگر ما همگی کشته شویم، سپس سوزانده شویم و خاکسترمان در هوا پخش شود و مجدد زنده شویم و هزاران بار این کار با ما انجام شود، تو را ترک نمی‌کنیم ای فرزندِ حسین» ~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~ @payame_kosar
دختران آفتاب 28-25.mp3
34.38M
📗کتاب صوتی بخش ۲۵ تا ۲۸ آشنایی با داستان : داستان این کتاب با روایت مریم، دختر یکی از بازیگران مطرح سینما آغاز می‌‌شود. مریم از زندگی شخصی خود ناراضی است و در تصمیمی ناگهانی و بدون اطلاع خانواده‌‌اش، همراه با دوستان هم‌‌دانشگاهی‌‌اش در قالب اردوی زیارتی، راهی مشهد می‌‌شود.... سایر شخصیت ها ؛ فاطمه : مسئول اردو و بزرگ بچه ها ثریا : دختر محجبه ای نیست راحله : دارای گرایش های فمینیستی فهیمه : مدت کوتاهی در غرب زندگی کرده سمیه : دختر تند مزاج و حزب الهی عاطفه : دختر اصفهانی و شوخ 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ راه آمدن با دلِ همسر 🔸 از اهل بیت یاد بگیریم... ✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کباب تابه ای دورنگ مرغ ۷۵۰ گرم گوشت ۷۵۰ گرم پیاز ۲ عدد متوسط سماق ۱ ق م خ نمک و فلفل به مقدار لازم زعفران مقداری کره برای رومال به مرغ چرخ کرده تون زعفران اضافه کنید و خوب هم بزنید پیاز رنده و آب گرفته، نمک و فلفل اضافه کنید و حسابی ورز بدید و کنار بذارید به گوشت چرخ کرده تون پیاز رنده و آب گرفته، نمک و سماق اضافه کنید و حسابی ورز بدید روی کیسه فریزر اندازه گردو کوچیک از مواد یک‌درمیان قرار بدید و سیخ چوبی رو روش قرار بدید و رولش کنید و چند بار تا کنید و با فشارِ کمی گوشت ها رو به هم بچسبانید برای احتیاط با کیسه فریزر بلند کنید و آروم کف دستتون قرار بدید کف ظرف رو چرب کنید و به آرومی کباب رو داخل روغن قرار بدید و اجازه بدید تا سرخ بشه حین پخت رومال کره و زعفران انجام بدید ✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از کشف حجاب رضاخانی؛ تا جلوی چشم یک آخوند! 💢 ماجرایی واقعی کشف حجاب روی پله‌های 🗓 به مناسبت هفته عفاف و 🔸 خاطره ارسالی از دکتر موسویان ✾࿐༅•••{ 🌸✨🌸 }•••༅࿐✾ @payame_kosar
🔻پایان مأموریت! 🔹فقط می‌خواست چند میلیون ایرانی رو به تلگرام برگردونه ✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ویدیو وایرال شده محرم امسال عزاداری با شکوه و پرشور یزدی‌ها 🔹حال و هوای خاص و متفاوت حسینیه معلی ✾࿐༅•••{ 🌸✨🌸 }•••༅࿐✾ @payame_kosar
هدایت شده از پیام کوثر
حوزه مقاومت بسیج کوثر اردکان برگزار می کند : 🎭 دوره آموزشی تئاتر و بازیگری ویژه دختران ۷ تا ۱۷ ساله 🌸 🎬 با مربی گری استاد ریحانه قاسمی ( کارگردان و بازیگر موفق و جوان اردکانی ) 🏅 اول ازتون یه تست استعدادیابی گرفته میشه، و بعد از سطح بندی در دوره ثبت نام میشین، البته به کسانیکه استعداد خوبی در بازیگری داشته باشند یه تخفیف خیلی خوب داده میشه . 🌱 پس زود ثبت نام کن که ظرفیت محدوده ❌ ‼️برای ثبت نام اسم و سن خودت رو به آیدی زیر ارسال کن @Eafkhami313 ✅ آخرین مهلت ثبت نام ۱۵ تیرماه 📎 تو معدن کلی استعداد هستی که هنوز کشف نشدی ، پس خودت رو کشف کن 🔍 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦      @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جزئیات وضو برخی از مردم کلیات وضو را می دانند، ولی به جزئیات توجهی ندارند. مثلا: 1. کسی که نمی‌داند وضو گرفته یا نه باید وضو بگیرد. 2. کسی که نمی‌داند وضویش باطل شده یا نه، لازم نیست دوباره وضو بگیرد. 3. اگر انسان در بین نماز شک کند وضو گرفته یا نه، نمازش باطل است. 4. اگر پس از خواندن نماز شک کند با وضو بوده یا نه، نماز خوانده شده صحیح است ولی برای نمازهای بعدی باید وضو بگیرد. توضیح المسائل امام خمینی م 301 تا 304 🏴@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 | اذان گفتن در سخت ترین شرائط ▫️استاد قرائتی 🏴@payame_kosar