💬 مواردی که در نماز کلام بیجا محسوب نمی شود:
✅ پاسخ:
1️⃣ جواب سلام که واجب است.
2️⃣ صلوات در حین گفتن یا شنیدن نام پیامبر اکرم صل الله علیه و اله .
3️⃣ ذکر.
4️⃣ خواندن بخشی از قرآن در هر جای نماز غیر از سوره های سجده دار.
5️⃣ جواب عطسه کننده ( در هنگامی که نمازگزار عطسه کرد شنونده میگوید: یرحمکم الله و نمازگزار در پاسخ بگوید: یغفرالله لکم).
📚 پی نوشت:
1- توضیح المسائل مراجع ج 1 م 113
2- همان، م 1124 و 1125
3-همان، م 1134
4- همان، م 1135.
5-عروه الوثقی، ج1 ص 717، م39
🏴@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅پاسخ آیت الله بهجت ره به فردی که میگفت یک روز نماز میخونم و یک روز نمیخونم...
🏴@payame_kosar
1_6654163282.mp3
7.16M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
سنگین شده بر دل غم هجر پیمبر
آه از وداع و ماتم ساعات آخر
🎤 حاج میثم مطیعی
#شهادت_پیامبراکرم
#شهادت_امام_حسن علیه السلام
🏴@payame_kosar
「 ܝߺࡄߋߺ ߊࡋࡋܣ ߊࡋܝܟߺߋߺܢߺ߭ ߊࡋܝܟߺܢߺ࡙ߋߺ 」
دلخوشم با تو اگر از دور صحبت میکنم
با سلامی هر کجا باشم زیارت میکنم
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله✋
همیشه وقت دلتنگی فقط تو رو میشناسم🕗
السلام علیک یا علے بن موسی الرضا ؏
ســــــــــلام مهربونای خونه😍
عزیزای دل و برکت های زندگی🌱
آخر ماه صفر هست و مجالس و روضه ها برقرار🖤🖤🖤
عزاداری هاتون قبول باشه🤲😭
الهی که بازم زنده باشیم و
محرم و اربعین و ماه صفر سال آینده رو ببینیم.🤲💔
خدایا اربعین که کربلا نیومدم یعنی میشه آخر ماه صفر زائر امام رضا علیه السلام بشم 😭
الهی آمیــــــــــــــــــــن🤲
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#فدایی_ولایت
🏴@payame_kosar
🌷بِسْـمِـ الّلهِ النُّور
🍁رمان هیجانی و فانتزی
🌷 #مثل_هیچکس
🍁قسمت #سی_وهشت
چند وقت بعد سرمای شدیدی خوردم🤒😷 وحدود یک هفته از شدت بیماری نتوانستم به دانشگاه بروم...
یک شب روی تختم لم داده بودم و مشغول عوض کردن شبکه های تلویزیون بودم که زنگ خانه به صدا در آمد.
در را باز کردم، امیلی پشت در بود! گفت :
_ سلام. اومدم حالتو بپرسم. چند روزیه پیدات نیست.👩😊
+ سلام. ممنون. سرما خوردم، نمیتونستم بیام دانشگاه.✋
_ الان بهتری؟
+ بله. خوبم.
به داخل خانه ام نگاه کرد و گفت :
_ اگه دوست داشته باشی میتونم بیام و یک فنجون قهوه بخورم.
اصلا هم دوست نداشتم! با چهره ای مردد گفتم :
+ اما خونه ی من یکم بهم ریخته ست. آمادگی مهمون رو ندارم.😕
_ اشکالی نداره. من که مهمون نیستم. من دوستتم.👩😌
نمیدانستم باید چه رفتاری نشان بدهم. بدون اینکه تعارف کنم خودش وارد خانه شد😟 و روی کاناپه نشست.
فورا مشغول درست کردن قهوه شدم تا زودتر بنوشد و برود. همانطور که در آشپزخانه بودم پرسید :
_ تو اینجا تنهایی؟
+ بله.
_ خانواده داری؟😕
+ بله.😊
_ ولی من خانواده ندارم. پدرموهیچوقت ندیدم. مادرمم بعد از هجده سالگیم ازم خواست خونهشو ترک کنم. الان چند سالی میشه ازش خبری ندارم.😒
قهوه ☕️را روی کاناپه گذاشتم و کنار آشپزخانه ایستادم. تشکر کرد و ادامه داد :
_ راستش من برخلاف تو اصلا آدم مذهبی ای نیستم. نمیتونم مثل همسایهم فکر کنم که عیسی مسیح پسر خداست. یا مثل تو فکر کنم که کتاب مقدس وجود داره و باید بخونمش. فکر می کنم توی این دنیا هیچ چیزی ارزش پرستیدن نداره.
تلاشی برای متقاعد کردنش نکردم، گفتم :
+ اعتقادات و باورهای آدم ها متقاوته.
_ آره. این درسته.
فنجان قهوه اش را برداشت و کمی نوشید، گفت :
_ مزاحمت شدم؟😒
+ اشکالی نداره.🙂
_ فکر کردم اینجا تنهایی، شاید حوصلت سر بره و دلت بخواد با یه دوست حرف بزنی.
یک پلاستیک کیک از کیفش بیرون آورد و گفت :
_ این کاپ کیک ها رو امروز خریدم. آوردم اینجا تا با هم بخوریم.
نمیدانستم در این حد صمیمیت جزو آداب و فرهنگ آنهاست یا امیلی از این حرف ها منظور خاصی دارد.
همینقدر میدانستم که در فرهنگ آنها مرز مشخصی برای روابطشان تعریف نشده. گفتم :
+ ممنون ولی من امروز خرید کردم. کیک هم خریدم.👌
پلاستیک را روی کاناپه گذاشت و گفت :
_ باشه. پس خودم تنهایی میخورم. راستی اگه مزاحمم میتونم اینجارو ترک کنم... !؟
+ مزاحم نیستی، ولی میشه بدونم چرا اومدی؟
_ راستش اومدم تا حالتو بپرسم. البته فکر میکردم شاید بتونم برات دوست خوبی باشم. شخصیت جدی و محکمی داری، دنیات برام جذابه. هرچند خیلی با دنیای من متفاوته.
از طرز حرف زدنش کمی نگران شدم. برای اینکه خیال خودم را راحت کنم فوراً گفتم :
+ ممنون از لطفت. نامزدمم بخاطر همین جدیت و محکم بودنم دوستم داره.😍😇
_ نامزد داری؟
+ بله،اون ایرانه. تا چند ماه دیگه برمیگردم پیشش.😊
با لبخند گفت :
_ نمیدونستم! چطور رهاش کردی وتنهایی اومدی اینجا؟
+ مجبور شدم.
_ حتما دختر خوشبختیه!😊
کمی درباره ی دانشگاه حرف زد و بعد از نوشیدن قهوه خداحافظی کرد و رفت. وقتی در را بست نفس راحتی کشیدم.
بالاخره پس از هشت ماه دوری وقت برگشتن آمده بود...🛫
🇮🇷🛬به ایران رسیدم و با استقبال پدر و مادرم راهی خانه شدیم...
به محض اینکه رسیدم به محمد زنگ زدم و برگشتنم را اعلام کردم. 😍😇
حالا باید برای سومین بار درباره ازدواج با پدر و مادرم حرف می زدم...☺️😎
ادامه دارد....
✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾
@payame_kosar
4_5791935884542609352.mp3
21.06M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
🎧 با نوای علی فانی
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
•┈••••✾•☘️🌸☘️•✾•••┈•
@payame_kosar