eitaa logo
پیام کوثر
850 دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
175 فایل
برنامه های ثابت کانال پیام کوثر : #امام_زمانم ، #یاران_آسمانی، #سبک_زندگی_اسلامی ، #جهاد_تبیین ، #فرزندآوری ، #تربیت_فرزند ، #داستانک ، #مسابقه ، #تلنگر ، #پندانه ، #گزارش و... ارتباط با ما : @Hkosar
مشاهده در ایتا
دانلود
❣️ #همسرانه 💢 ابراز علاقه به #همسر در حضور #فرزندان فردی که در حضور فرزندانش به همسرش ابراز علاقه می‌کند و به او احترام می‌گذارد و با اسم‌ها و صفاتی زیبا و صمیمی خطابش می‌کند به فرزند خویش عشق‌ورزی می‌آموزد. @payame_kosar
📚 کتاب گنجشک های بابا 🔆گذری بر خاطرات شهید مدافع حرم مرتـضی کــریمی شالی ✍نویسنده: هاجرپورواجـد «راوی شهید» زمان خیلی سریع گذشت و روز تولد ملیکا از راه رسید. بردنم بیمارستان نجمیه و مرتضی هم همراهم بود. پس از دو روز مرخص شدم. مرتضی باز هم دو روز مرخصی گرفت مثل پروانه دور دختراش می‌چرخید. حالا دیگه گنجشک بابا دو تا شده بودند. صدا می‌کرد گنجشکای بابا. حنانه می‌دوید می‌رفت بغلش ملیکا را هم که چند روز بیشتر نداشت، روی دستش می‌گرفت و هر دوتایشان را نوازش می‌کرد. شب ششم، طبق سنت دیرینه که خانواده‌هایمان بیشتر بهش پایبند هستند، دور هم جمع شدیم. چند اسم نوشتیم ولای قران گذاشتیم مرتضی چشمانش را بست ویکی از اسامی را برداشت ملیکا درآمد. اسم دختر دوممان شد ملیکا، حنانه و ملیکا شدند دردانه‌های مرتضی، گنجشکای مرتضی که با باری از طلا عوضشان نمی‌کرد. مراسم شب ششم که یک مهمانی ساده بود، تمام شد. یک استکان چایی برای خودش ریخت. من میل به چایی نداشتم. آمد پیشم نشست انگار می‌خواست با من اتمام حجت کند. با اشاره چشم و دستم فهماندم چی توی سرت هست. مرتضی، یه قلپ از چایی خورد و گذاشت روی میز، گفت: -فاطمه، حالا دیگه من دو تا دختر دارم باید مراقبتان باشم، وظیفه همسری و پدری گردنم دارید؛ اما وضعیت من معلوم نیست، اگر روزی نبودم، مراقب گنجشکای بابا باش. -مرتضی از حرفات می‌ترسم مگه چه اتفاقی قراره بیفته که این‌قدر ناراحت و نگرانی؟ هیچی نگفت و رفت بیرون از خانه. چشمم را به استکان نیمه تمامش دوختم و مات و مبهوت ماندم؛ اما به جواب سؤالم نرسیدم... •●⊰@payame_kosar⊱●•
💠 امام باقر (ع) گرامی‌ترین شما نزد خدا، کسی است که به خود بیشتر احترام بگذارد. (وسایل الشیعه) @ardakannema